بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

بیت العدل منهای ولیّ امر مساوی است با دیکتاتوری

بیت العدل منهای ولیّ امر مساوی است با دیکتاتوری

(بیت العدل – ولی امر = دیکتاتوری)

بر طبق نصوص مبارکه، مؤسّسه‌ی ولایت امرالله و شخص ولیّ امر باید همواره در کنار بیت العدل حضور داشته باشد؛ چرا که به فرموده‌ی شوقی ربّانی، نظم جهان‌آرای الهی بدون مؤسّسه ولایت امرالله متزلزل خواهد شد.

در یک برهه خاص یعنی پس از صعود شوقی افندی، با تبانی برخی از ایادیان امر، بیت العدل بدلی تشکیل شد و جایگاه رهبری جامعه بهائی را تصرّف نمود و با تبلیغات گسترده، به‌عنوان رهبری بلامنازع و مصون از خطا به بهائیان جهان معرفی شد.

با این‌که اختیارات و وظایف بیت العدل در الواح و آثار کاملاً مشخص شده بود و وظیفه‌ی مهم تشریع قوانین و احکام جدید از جمله‌ی اهداف اصلی آن محسوب می‌گردید، ولی بیت العدل بدلی دامنه‌ی اختیارات خود را به‌تدریج افزایش داد و با مصادره‌ی اختیارات و وظایف ولیّ امرالله و سپردن قدرت به هیئت‌های انتصابی مشاورین قارّه‌ای و محدود کردن اختیارات محافل ملّی و محلّی، به دیکتاتوری خطرناک برای جامعه بهائی تبدیل شد!

ممکن است برخی از احبّا با این‌که به اقدام ناحق و عمل ناشایست‌ و خلاف قانون بیت العدلی که بدون حضور ولیّ امر، رهبری انحصاری دیانت بهائی را در تصرّف گرفته است، آگاهی و اقرار دارند؛ ولی در مورد دیکتاتور شمردن آن مردد باشند.

برای توضیح بیشتر در مورد اطلاق صفت دیکتاتور برای بیت العدل بدلی، مناسب است برخی از مشخّصات رهبران دیکتاتور را مرور کنیم:

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت العدل منهای ولیّ امر مساوی است با دیکتاتوری

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

interview

در هفته‌ی گذشته فرصتی پیش آمد تا با جناب كوروش جمالی، یكی از اعضای جامعه‌ی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز عهد و میثاق که با ارسال مقالات متعدّد برای این وبگاه با ما همکاری داشته‌اند، گفتگویی داشته باشیم و از نقطه‌نظرات ایشان در موضوعات مختلف استفاده نماییم.


نسخه‌ی آماده‌ی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

در گفتگو با جناب كوروش جمالی

کوروش عزیز، از این‌که دعوت ما را قبول كردی،متشکّرم. به‌عنوان اوّلین پرسش، لطفاً بفرمایید تاریخ بهائیان حقیقی به چه زمانی بر می‌گردد و اصولاً چه تفاوتی بین دیدگاه بهائیان ارتدکس و بهائیان طرفدار بیت العدل فعلی وجود دارد؟

با تشكّر از فرصتی كه در اختیار من قرار دادید، باید عرض كنم بیان سابقه‌ی تاریخی بهائیان حقیقی و طرح دیدگاه‌ها و نظرات آنان و هم‌چنین تشریح چگونگی انحراف و اختلاف پیش‌آمده در جامعه‌ی بهائی توسط ایادیان خائن و استمرار آن تاکنون به‌وسیله‌ی بیت العدل بدلی، در یک مصاحبه‌ی كوتاه مقدور نیست و نیاز به زمان طولانی و ارائه‌ی دلایل و مستندات مختلف در این موضوع دارد؛ بنابراین، دوستان علاقه‌مند و جویندگان حقیقت را به مراجعه به وبگاه عهد و میثاق و مطالعه و تأمّل در مقالات بسیار ارزشمند و مستدلّ آن دعوت می‌کنم؛ ولی برای این‌که پرسش شما را بی‌پاسخ نگذاشته باشم، به‌طور مختصر، نکاتی را در این زمینه عرض می‌کنم.

بهائیان حقیقی (ارتدکس)، پیروان راستین حضرت بهاءالله هستند و سابقه‌ی تاریخی ایشان برمی‌گردد به زمان اظهار امر حضرت بهاءالله؛ زیرا آن‌ها از کلیّه‌ی تعالیم و دستورات حضرت بهاءالله و تبیینات حضرت عبدالبهاء و اولیای امرالله به‌طور دقیق پیروی نموده و برخلاف کسانی که از یک مؤسّسه‌ی بدلی و کاذب که به‌غلط خود را بیت العدل می‌نامد تقلید می‌کنند، اعتقاد دارند که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، جزء جدانشدنی و لاینفک از کتاب مستطاب اقدس است و مفاد آن تا پایان دوران دیانت بهائی به قوّت و اعتبار خود باقی و برقرار خواهد بود.

هدف دیانت بهائی، وحدت عالم انسانی است و تنها با پیروی و اجرای فرامین و تعالیم و برقراری نظم نوین حضرت بهاءالله که حضرت عبدالبهاء آن‌را در الواح وصایای خود تشریح و تبیین و تدوین فرموده و شوقی افندی، اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، طیّ سی و شش سال دوران ولایت خویش با توضیح و تبیین آن، طیّ توقیعات متعدّد خود و به‌خصوص در کتاب دور بهائی، احبّا را از چگونگی آن آگاه نموده‌اند، تحقّق خواهد یافت.

به نظر ما در حال حاضر، به‌جز بیت عدل جنینی که شوقی ربّانی آن را تحت عنوان (شورای بین المللی بهائی) ایجاد نمودند، بیت عدل دیگری وجود ندارد. بیت عدل واقعی و مصون از خطا، بر اساس بیان مبارک حضرت عبدالبهاء، بیت عدلی است که ولیّ امرالله «رئیس مقدّس» و «عضو اعظم ممتاز لاینعزل» آن باشد؛ هم‌چنین مقرّر فرموده‌اند که اگر بنا به دلایلی ولیّ امرالله نتواند در جلسات بیت عدل حضور یابد، نماینده‌ای تعیین نماید تا به نیابت از ایشان در جلسات بیت العدل حاضر گردد.

این‌که افرادی که ولایت امرالله را انکار می‌کنند و اوّلین ولیّ امر بهائی را متهم می‌سازند که به مهم‌ترین وظیفه‌ی خود عمل ننموده و جانشین خود را تعیین نکرده است و الواح مبارک وصایای حضرت عبدالبهاء را سندی تلقّی می‌نمایند که کارآیی و اعتبار خود را از دست داده و دستورات صادره در آن دیگر قابل اجرا نمی‌باشد، بیایند در انتخاباتی، افرادی مانند خود را به عضویّت بیت العدلی جعلی انتخاب نمایند (برفرض این‌که انتخاب آن‌ها درست و بدون هرگونه شائبه‌ای باشد)، بیت عدل عمومی یا اعظم ایجاد نخواهد شد!

شوقی افندی در کتاب توقیعات مباركه (١٩٢٢– ١٩٢٦)، صفحه‌ی ٢۴۰ فرموده‌اند:

«هر هیئتی که به‌نظام الهی و برحسب تعلیمات و اصول و شرایط سماویّه که در صحف الهیّه مشروحاً مثبوت و مسطور است تشکیل نشود؛ آن هیئت از اعتبار اصلی و رتبه‌ی روحانی ساقط و از حقّ تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیرمنصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه‌ی علیا محروم.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

نکاتی در مورد «انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»


پس از انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین، مرتبط با مقاله‌ی «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»، یار روحانی عزیز، جناب علی ثابتی، نکاتی را ذیل این اسناد مرقوم داشتند. جناب «کوروش جمالی» نیز در تأیید و تکمیل توضیحات ایشان، نکاتی را یادآور شده‌ و برای ما ارسال نموده‌اند که جهت اطّلاع، به محضر شما همراهان همیشگی وبگاه عهد و میثاق تقدیم می‌گردد:


یار روحانی، جناب ثابتی عزیز؛

با تشکّر از عنایت جنابعالی، به نظر رسید نکاتی در تأیید و تکمیل توضیحات آن‌جناب خاطرنشان شود:

۱- اسناد ارائه شده همگی جزو اسناد رسمی موجود و ثبت شده‌ی کشور می‌باشد و دسترسی به آن‌ها برای هر شهروند ایرانی اعم از بهائی یا غیربهائی به سادگی امکان‌پذیر است.

تمامی اسناد دارای شماره، تاریخ و ممهور به مهر مرجع صادرکننده بوده و در صورت مراجعه به دفتر اسناد رسمی موردنظر، نه تنها کپی آن قابل دریافت است؛ بلکه می‌توان از دفتر اسناد رسمی درخواست نمود که آن‌ها را تأیید رسمی و ممهور به مهر «برابر با اصل» نمایند.

۲- عمل ایادیان با هر هدفی که صورت گرفته باشد، اشتباهی محرز و خطایی نابخشودنی، جبران‌ناپذیر و غیرقابل توجیه است. مسلمان معرفی کردن بالاترین شخصیت دیانت بهائی، تبانی و همدستی با ناقضین مطرود و مصالحه با آن‌ها، هرگز نمی‌تواند مورد تأیید قرار گیرد.

(بیشتر…)

ادامه خواندننکاتی در مورد «انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»

انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»


اخیراً جناب «بیژن یگانه» از کاربران سرشناس وبگاه عهد و میثاق، ذیل مقاله‌ی «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین» به قلم جناب «کوروش جمالی»، نظر خود را مرقوم نموده‌اند و از ایشان تقاضا کرده‌اند تا کپی اسناد محضری مورد اشاره در این مقاله را منتشر نمایند و دلیل این درخواست خویش را ارائه‌ی مدارک و اسناد مثبته و لازم در جهت اثبات ادّعای نویسنده‌ی مقاله برشمرده‌اند.

در این راستا، عهد و میثاق از جناب «کوروش جمالی» درخواست نمود تا اسناد و مدارک مورد اشاره را جهت انتشار در اختیار قرار دهند؛ ضمن تشکّر از ایشان برای پاسخ مثبت و اقدام به این مهم، این اسناد و مدارک محضری تاریخی و بی‌نظیر برای نخستین بار توسط عهد و میثاق منتشر شده و در اختیار شما همراهان گرامی قرار می‌گیرد تا صحّت و ثبات مدّعی مقاله‌ در موضوع «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین» بیش از پیش آشکار گردد و جای هیچ‌گونه شک و ابهامی برای حقیقت‌جویان باقی نماند.


برای بارگذاری اسناد بر روی آیکون ذیل کلیک نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

هم‌چنین متن نظر و درخواست جناب بیژن یگانه را در ادامه می‌توانید مطالعه نمایید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنانتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»

پيوند تاریخی اياديان با ناقضين

Hands of The Cause  Zikrullah Khadem (left)

جناب آقای «کوروش جمالی» از همراهان عهد و میثاق که پیش از این مقاله‌‌های جوابیّه‌ای در پاسخ به مقاله‌ی آقای «تورج امینی» در سایت «نگاه» با عنوان «جنگ قدرت با سلاح طرد» و مقاله‌ی «طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی» در پاسخ به مقاله‌ی آقای «حامد صبوری» در سایت «ولوله در شهر» و نیز مقاله‌ی «بیت‌العدل حیفا، فاقد مشروعیّت قانونی است» در پاسخ به بخشی از مطلب «گفتگو در قطار کایسری»، منتشر شده در وبلاگ «کمند دوست» را برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند؛ به تازگی، مقاله‌ای بسیار خواندنی با عنوان «پيوند تاریخی اياديان با ناقضين» را همراه با ترجمه‌ی انگلیسی آن برای وبگاه عهد و میثاق ارسال نموده‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی مقاله‌ی خواندنی ایشان فرا می‌خوانیم؛ ضمناً نسخه‌ی مناسب چاپ این مقاله و ترجمه‌ی انگلیسی آن با فرمت PDF برای دانلود و جهت اطّلاع دوستان و همراهان عزیز عهد و میثاق تقديم می‌گردد:


پيوند تاریخی اياديان با ناقضين

pdf-dl-Ahdvamisagh

A Historical Coalition between the Hands of the Cause and the Covenant-Breakers

pdf-dl-Ahdvamisagh

«پيوند تاریخی اياديان با ناقضين»

دوستان گرامی؛

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس آیه‌ی ۲۵۵ تنظیم و نگهداری وصیّت‌نامه را بر همه‌ی احبّاء واجب فرمودند و خود نیز در زمان حیات، اقدام به نوشتن وصیّت‌نامه و تعیین جانشین فرمودند تا جامعه‌ی بهائی پس از ایشان با مشکل روبرو نگردند.

حضرت عبدالبهاء نیز در زمان حیات وصیّت‌نامه نوشتند و رساله‌ی الواح وصایا را که حاوی توصیه‌ها و تذکّرات مهم ایشان بود از خود به یادگار گذاشتند.

اگر یک فرد بهائی از دنیا برود و از خود وصیّتی باقی نگذاشته باشد، بایستی اموال و دارایی‌های او بر طبق احکام کتاب مستطاب اقدس بین هفت گروه یعنی فرزندان، همسر، پدر، مادر، برادر، خواهر و معلّم تقسیم گردد.

بر همین اساس اگر هر یک از طبقات هفت‌گانه‌ی فوق در قید حیات نباشد، حقّ السهم او به بیت العدل تعلّق می‌گیرد؛ هم‌چنین بر طبق آموزه‌های بهائی، افراد غیربهائی و غیرمؤمن و ناقضین و افرادی که از دیانت بهائی طرد و یا اخراج شده‌اند از دریافت ارث محروم هستند.

دوستان عزیز، اشتباه نکنید! نمی‌خواهم در این‌جا درس احکام بدهم؛ بلکه می‌خواهم توجّه شما را به یک واقعه‌ی تاریخی و مهم در دیانت بهائی جلب نمایم.

همان‌طور که می‌دانید حضرت شوقی ربانی در تابستان سال ۱۹۵۷ در سفری که به لندن به منظور خرید و تکمیل وسایل و اثاثیّه‌ی دارالآثار داشتند، به‌طور غیرمنتظره و در شرایط اعجاب‌آوری بیمار شده و جان به جان‌آفرین تسلیم فرمودند.

متأسفانه بعد از صعود اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، نزاع و کشمکش بر سر جانشینی و اموال و مایملک باقیمانده از ایشان آغاز شد.

به طور طبیعی باید اموال و مایملک شوقی افندی که متعلّق به دیانت بهائی بود، به جانشین ایشان و بالاترین شخصيّت جامعه بهائی در آن زمان، یعنی رئیس شورای بین المللی بهائی (بیت العدل جنینی)، جناب میسن ریمی می‌رسید؛ ولی ایادیان امر به این بهانه که از حضرت شوقی ربّانی وصيّت‌نامه‌ای باقی نمانده و برای ایشان جانشینی متصوّر نیست، بدون بررسی قرائن و مکتوبات پیشین ایشان، باب استمرار ولایت امر را مسدود اعلام نمودند و امر قطعی تعیین جانشین در دیانت بهائی را بداء شده تفسیر کردند.

با خودداری از پذیرش جانشینی جناب ریمی و اعلام انسداد باب ولایت، لازم بود که اموال و مایملک باقیمانده از شوقی ربّانی بر طبق دستور کتاب اقدس بین هفت گروه یاد شده و اعضای خانواده‌ی ایشان تقسیم گردد؛ ولی به دلایل مختلف از جمله عدم حضور اکثريّت ورّاث، این تقسیم‌بندی رعایت نشد؛ زیرا والدین شوقی ربّانی در قید حیات نبودند، برادران و خواهران آن حضرت نیز به دلیل نقض عهد از سوی ایشان طرد شده بودند، از حضرت شوقی افندی فرزندی نیز به یادگار نمانده بود و کسی نیز نمی‌توانست ادّعای معلّمی آن حضرت را داشته باشد.

بنابراین به طورطبیعی حدود ۲۰ درصد از اموال و دارایی‌های آن حضرت به تنها وارث باقیمانده، یعنی همسر ایشان «روحیه ماکسول» می‌رسید و مابقی دارایی به‌دلیل نبود ورّاث و عدم تأسیس بیت العدل، می‌‌بایست به بالاترین مقام حاضر در آن زمان، یعنی وليّ امر ثانی و رئیس شورای بین‌المللی بهائی و رئیس بیت‌العدل جنینی، یعنی جناب میسن ریمی تقدیم می‌شد.

برخی از ایادیان ایرانی‌تبار از جمله ذکرالله خادم، شعاع الله علائی، علی محمّد ورقا، رحمت الله مهاجر و حسن موقّر بالیوزی با همکاری جان فرابی و افرادی چون تیمسار عطاءالله مقربی، حبیب ثابت، منوچهر قائم‌مقامی و … برای تملک ماترک شوقی ربّانی و خارج نمودن آن از دست شورای بین‌المللی بهائی، چاره را در آن دیدند که به سراغ خواهران و برادران مطرود حضرت ولیّ امرالله رفته و با آنان بر سر دارایی‌های شوقی ربّانی به معامله بنشینند!

(بیشتر…)

ادامه خواندنپيوند تاریخی اياديان با ناقضين

بیت‌العدل حیفا، فاقد مشروعیّت قانونی است


جناب آقای «کوروش جمالی» از همراهان عهد و میثاق که پیش از این مقاله‌‌های جوابیّه‌ای در پاسخ به مقاله‌ی آقای «تورج امینی» در سایت «نگاه» با عنوان «جنگ قدرت با سلاح طرد» و مقاله‌ی «طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی» در پاسخ به مقاله‌ی آقای «حامد صبوری» در سایت «ولوله در شهر» را برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند؛ به تازگی و در پاسخ به بخشی از مطلب «گفتگو در قطار کایسری»، منتشر شده در وبلاگ «کمند دوست»، مقاله جوابیّه‌ای جدید‌ و در پاسخ به اشاره‌ی این مقاله به اعتقاد بهائیان ارتدکس برای وبگاه عهد و میثاق ارسال نموده‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی مقاله‌ی خواندنی ایشان فرا می‌خوانیم:


بیت‌العدل حیفا، فاقد مشروعیّت قانونی است

پاسخی به مقاله‌ی «گفتگو در قطار کایسری» منتشر شده در وبلاگ «کمند دوست»

به تازگی در بلاگ «کمند دوست» مقاله‌ای تحت عنوان «گفتگو در قطار کایسری» درج گردیده است که در بخشی از آن، به بررسی چگونگی عصمت بیت‌العدل و آرای مختلف در مورد آن، پرداخته شده است؛ از آن‌جا که در قسمتی از مقاله‌ی یاد شده، اشاره‌ای به نظرات بهائیان ارتدکس گردیده است و از ایشان به‌عنوان ناقضین دیانت بهائی یادکرده و قول آنان در مورد عصمت بیت‌العدل را نادرست قلمداد نموده است، لازم است پاسخی ولو کوتاه به ادّعای مطرح شده داده شود.

به طور ساده، «ناقض» به کسی گفته می‌شود که برخلاف پیام‌های الاهی و اصول دیانت بهائی عمل کرده و عملاً در مقابل فرامین هیاکل مقدّسه‌ی بهائی ایستاده و به مخالفت صریح یا ضمنی با نظرات آنان بپردازد.

با این تعریف، مؤسّسه‌ای که در حال حاضر به غلط و بدون استحقاق و برخلاف نصوص قطعی تشکیل شده است و خود را «بیت‌ العدل اعظم» نامیده است، مصداق بارز نقض و فاقد هرگونه مشروعیّت قانونی می‌باشد؛ زیرا بر اساس نصوص مبارکه، باید مقام شامخ ولی امر، ریاست عالیّه‌ی مؤسّسه ولایت امرالله و بیت‌العدل اعظم الاهی را تواماً به عهده داشته باشد:

«مرکز اعظم و مرجع مقدّسی که عالم انسانی و جمیع تشکیلات بشری در ظلّ آن می‌باشد، مقام مقدّس ولایت امرالله است که طبق نصوص الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، حافظ و حامی دین و مروّج شریعت و مبیّن آیات است و حائز مقام ریاست عالی و دائمی بیت العدل اعظم نیز می‌باشد، ایادی امرالله و مجمع ایادی و کلیّه‌ی نفوس بهائی از هر رتبه و مقام، و کلیّه‌ی اعضای بیوت عدل (محافل ملّی و محلّی) و اعضای بیت العدل اعظم، جمیعاً در ظلّ او و مطیع و منقاد حکمش می‌باشند؛ منتهی امور اداری و اجتماعی و صدور قوانین و احکام عمومیّه مقتضیّه در موارد غیر منصوصه از وظائف مخصوصه‌ی بیت‌العدل اعظم است و این دو مرکز سیاست و روحانیّت تواماً و متفقاً عالم انسانی را مشمول مواهب عظیمه‌ی صلح عمومی و وحدت بشری خواهند نمود و هیچ‌وقت و به هیچ‌قسم بین این دو مرکز اختلافی حاصل نخواهد شد؛ زیرا اختیارات و وظائف مقدّسه‌ی هر یک جداگانه محرز و معلوم است و به‌علاوه به‌واسطه‌ی ریاست عالیّه و دائمی ولی امرالله در بیت‌العدل اعظم، نقطه‌ی وحدت و اتصالی بین این دو قوّه‌ی عظیمه مقرّر و مقدّر گشته است.»

(نظر اجمالی در دیانت بهائی، چاپ ۱۰۷ بدیع، صفحات ۶۵ و ۶۶)

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت‌العدل حیفا، فاقد مشروعیّت قانونی است

طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی


 جناب آقای «کوروش جمالی» از همراهان عهد و میثاق، که پیش از این مقاله‌ جوابیّه‌ای در پاسخ به مقاله‌ی آقای «تورج امینی» در سایت «نگاه» (در موضوع طرد که در آن به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس و رهبری آن هم توهین و جسارت کرده‌اند) را با عنوان «جنگ قدرت با سلاح طرد» برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند، مقاله جوابیّه‌ای جدید‌ در این موضوع و در پاسخ به مقاله‌ی آقای «حامد صبوری» در سایت «ولوله در شهر» نگاشته و برای این وبگاه ارسال نموده‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی مقاله‌ی جدید ایشان فرا می‌خوانیم:


طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی

نقدی بر موضوع طرد روحانی در جامعه‌ی بهائی

نقدی بر مقاله‌ی جناب «حامد صبوری» در «موضوع طرد در جامعه‌ی بهائی» منتشر شده در سایت «ولوله در شهر»

 

جناب آقای حامد صبوری؛

با تشکّر از توضیحات جنابعالی در خصوص مسأله‌ی طرد و تقسیم‌بندی آن به استناد بیانیّه‌ی اعضای سابق محفل ملّی ایران، اجازه بفرمایید تا نقدی به بیانات حضرتعالی در مسأله طرد نه از نوع صدا و سیمایی آن که خود نیز به آن معترض هستم، بلکه با توجّه به نصوص بهائی و واقعیّت‌های موجود داشته باشم.

دیانت بهائی، دین رأفت و محبّت است، دینی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دینی نمی‌توان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاء‌الله در عمر پربرکت خود با همه‌ی مخالفین و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد می‌کردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با مخالفین و معترضین استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک برادر ایشان صبح ازل بود که از در مخالفت با آن حضرت در آمد و لکن ایشان هرگز این دشمن لدود را مستحق طرد ندانستند.

حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّد علی بود که داعیّه‌ی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و دشمنی را به حدّ اعلای خود رسانید که شرح قسمتی از آن در رساله‌ی الواح وصایا (وصیّت‌نامه‌ی حضرت عبدالبهاء) آمده است.

حضرت عبدالبهاء علی‌رغم تحمّل آزار و اذیّت‌های فراوان از سوی ناقضین حاضر نشدند محمّد علی و اطرافیان ایشان و سایر مخالفین را از جامعه‌ی بهائی طرد و آن‌ها را غیربهائی معرّفی نمایند.

بنابر این ملاحظه می‌فرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن، حتّی‌المکان از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه می‌آمد احتراز داشتند.

در دوران حضرت ولی امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفت‌هایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفت‌ها می‌توانست ضربه‌ای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آن‌را از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع می‌فرمایند:

«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام می‌نمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»

(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)

بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جمله‌ی «راجع به این عبد است و لاغیر» نشانگر آنست که این اجازه به ایادیان امر و بیت‌العدل داده نشده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنطرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی

جنگ قدرت با سلاح طرد


جناب آقای کوروش جمالی از همراهان عهد و میثاق، مقاله‌ جوابیّه‌ای در پاسخ به مقاله‌ی آقای تورج امینی (در موضوع طرد که در آن به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس و رهبری آن هم توهین و جسارت کرده‌اند) ارسال نموده‌اند؛
ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی مقاله‌ی ایشان فرا می‌خوانیم:


جنگ قدرت با سلاح طرد

پاسخی به مقاله‌ی آقای تورج امینی

به تازگی مقاله‌ای در موضوع طرد و در پاسخ به شخصی به نام ناصرالدّین از سوی جناب تورج امینی از افراد فرهیخته‌ی دیانت بهائی در سایت نگاه درج گردیده است.

از آن‌جا که در این مقاله به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس و رهبری آن توهین شده است؛ لذا لازم است تا توضیحات ذیل جهت استحضار کاربران محترم آن سایت درج گردد:

در مقاله یاد شده جناب امینی بدون مقدمه و بدون دلیل و به صورت غیرمنصفانه  به جناب میسن ریمی و بهائیان ارتدکس توهین نموده‌اند و مطالبی را نگاشته‌اند که از یک پژوهشگر آشنا به شیوه‌ی علمی نقد بعید است؛ زیرا توهین و اهانت به هرکس که باشد از نظر انسانی مذموم است، چه برسد به این‌که شخص طرف توهین از رهبران دینی بوده و پیروانی نیز داشته باشد.

قبل از نقد و بررسی مقاله‌ی ایشان لازم می‌دانم تا توضیحات مختصری را در مقام و شأن و موقعیّت جناب میسن ریمی بیان نمایم:

جناب چارلز میسن ریمی از احبّای خدوم، فرهیخته و بنام جامعه جهانی بهائی به شمار می‌آیند، ایشان در راه تبلیغ و گسترش دیانت بهائی در جهان سر از پا نشناختند و در اجرای اوامر مستقیم حضرت عبدالبهاء و حضرت ولی امرالله همواره پیش قدم و ساعی بودند.

او به عنوان یک آرشیتکت بزرگ، طرّاحی ساختمان مشرق‌الاذکار بهائی در کوه کرمل و تعداد زیاد دیگری از بناهای مهمّ جامعه بهائی را به عهده داشت؛ او شخصیّتی است که اوّلین حقوق دریافتی خود را که ده دلار بود به حضور حضرت عبدالبهاء تقدیم کرد.

از سوی حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی ربّانی الواح زیادی در عظمت و جایگاه ایشان صادر شده است؛ از جمله حضرت عبدالبهاء در پیام ۳ می ۱۹۰۶ به ایشان فرمودند:

«از خدا می‌خواهم که تو را در همه حال مورد تأیید قرار دهد. هرگز محزون و غمگین مباش، چرا که در وقتی دورتر، خدایت تو را به عنوان آیتی برای هدایت در میان مردم و بشریّت قرار خواهد داد.» (ترجمه)

(بیشتر…)

ادامه خواندنجنگ قدرت با سلاح طرد