بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی


 جناب آقای «کوروش جمالی» از همراهان عهد و میثاق، که پیش از این مقاله‌ جوابیّه‌ای در پاسخ به مقاله‌ی آقای «تورج امینی» در سایت «نگاه» (در موضوع طرد که در آن به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس و رهبری آن هم توهین و جسارت کرده‌اند) را با عنوان «جنگ قدرت با سلاح طرد» برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند، مقاله جوابیّه‌ای جدید‌ در این موضوع و در پاسخ به مقاله‌ی آقای «حامد صبوری» در سایت «ولوله در شهر» نگاشته و برای این وبگاه ارسال نموده‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی مقاله‌ی جدید ایشان فرا می‌خوانیم:


طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی

نقدی بر موضوع طرد روحانی در جامعه‌ی بهائی

نقدی بر مقاله‌ی جناب «حامد صبوری» در «موضوع طرد در جامعه‌ی بهائی» منتشر شده در سایت «ولوله در شهر»

 

جناب آقای حامد صبوری؛

با تشکّر از توضیحات جنابعالی در خصوص مسأله‌ی طرد و تقسیم‌بندی آن به استناد بیانیّه‌ی اعضای سابق محفل ملّی ایران، اجازه بفرمایید تا نقدی به بیانات حضرتعالی در مسأله طرد نه از نوع صدا و سیمایی آن که خود نیز به آن معترض هستم، بلکه با توجّه به نصوص بهائی و واقعیّت‌های موجود داشته باشم.

دیانت بهائی، دین رأفت و محبّت است، دینی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دینی نمی‌توان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاء‌الله در عمر پربرکت خود با همه‌ی مخالفین و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد می‌کردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با مخالفین و معترضین استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک برادر ایشان صبح ازل بود که از در مخالفت با آن حضرت در آمد و لکن ایشان هرگز این دشمن لدود را مستحق طرد ندانستند.

حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّد علی بود که داعیّه‌ی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و دشمنی را به حدّ اعلای خود رسانید که شرح قسمتی از آن در رساله‌ی الواح وصایا (وصیّت‌نامه‌ی حضرت عبدالبهاء) آمده است.

حضرت عبدالبهاء علی‌رغم تحمّل آزار و اذیّت‌های فراوان از سوی ناقضین حاضر نشدند محمّد علی و اطرافیان ایشان و سایر مخالفین را از جامعه‌ی بهائی طرد و آن‌ها را غیربهائی معرّفی نمایند.

بنابر این ملاحظه می‌فرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن، حتّی‌المکان از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه می‌آمد احتراز داشتند.

در دوران حضرت ولی امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفت‌هایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفت‌ها می‌توانست ضربه‌ای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آن‌را از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع می‌فرمایند:

«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام می‌نمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»

(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)

بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جمله‌ی «راجع به این عبد است و لاغیر» نشانگر آنست که این اجازه به ایادیان امر و بیت‌العدل داده نشده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنطرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی