بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

پیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به‌مناسبت بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق»

کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق؛

الله ابهی؛


وب‌سایت «عهد و میثاق» در ماه‌های آغازین یازدهمین سال فعالیت این مجموعه، از امروز شروع به فعالیت خواهد نمود.

وب‌سایت «عهد و میثاق» به‌عنوان «وبگاه رسمی جامعه‌ی بهائیان ارتدکس ایران» با دامنه‌ی اصلی و نشانی https://www.ahdvamisagh.com از امروز یعنی روز عهد و میثاق (به تاریخ شمسی برابر با پنجم آذر ۱۴۰۲ مصادف با ۲۶ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی) با رونمایی از پیام رسمی بازگشایی و افتتاحیه ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، که به افتخار این وبگاه جدید مرقوم و ارسال فرموده‌اند، پذیرای شما همراهان گرامی خواهد بود.

هم‌چنین دو دامنه‌ی فرعی دیگر Ahdvamisagh.net و Ahdvamisagh.info نیز به این منظور خریداری و برای سهولت دسترسی شما کاربران عزیز، بر روی دامنه‌ی اصلی فوروارد و تنظیم شده است.

فعالیت وبلاگ پیشین (https://ahdvamisagh.wordpress.com) که تمامی محتوای آن بر روی این وب‌سایت منتقل شده است، از امروز و با آغاز فعالیت این وب‌سایت متوقف خواهد شد و ما در وب‌سایت جدید «عهد و میثاق» منتظر حضور گرم شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق خواهیم بود.

همان‌طور که مستحضرید، دامنه‌ی Ahdvamisagh.org نیز از مدتی پیش توسط «بیت العدل جعلی» با موضوع توجیه انحرافات اعتقادی و نقض عهد و میثاق فعالیت می‌کند و البته در مسیر گمراهی و اضلال احبّا می‌کوشد؛ این موضوع، اولویت و اهمیت فعالیت و روشنگری بیشتر و بهتر وب‌سایت «عهد و میثاق» را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

امید است این تلاش‌ها هم‌چنان به روشنگری هر چه بیشتر و ارائه‌ی تصویری آشکار و مستدل از اعتقادات بهائیان حقیقی برای تمامی احبّا و نیز جامعه‌ی بشری منجر شود.

در ادامه‌ی این توضیحات، شما گرامیان را به زیارت پیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، که به افتخار بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق» صادر نموده‌اند دعوت می‌نماییم.

با تقدیم تحیّات ابدع ابهی

جامعه بهائیان حقیقی ایران


pdf-dl-Ahdvamisagh

Nosratullah-Bahremand

دوستان عزیز و ارجمند، از ابراز محبّت شما بسیار سپاس‌گزارم. آگاهی از تصمیم آن یاران برای ایجاد وبگاه جدید برای روشنگری بیشتر موجب مسرّت گشت.

با آرزوی موفقیت شما در به ثمر رساندن این نیّت خیر، شمّه‌ای از بیانات حضرت عبدالبهاء درباره‌ی «بهائی حقیقی بودن» درج می‌گردد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به‌مناسبت بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق»

طرد از دیدگاه دیانت بهائی

دیانت بهائی، آیین رأفت و محبّت است، دیانتی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دیانتی نمی‌توان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاء‌الله در عمر پربرکت خود با همه‌ی مخالفان و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد می‌کردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با معارضان استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک، برادر ایشان صبح ازل بود که از در عداوت با آن حضرت در آمد و سنگ‌اندازی‌های بسیاری به جهت جلوگیری از پیشرفت امرالله کرد؛ لکن ایشان تا جای ممکن با او مدارا کردند و همیشه توصیه به محبت و دوستی و وحدت می‌فرمودند که: عالم به محبّت خلق شد و کل به وداد و اتّحاد مأمورند …

حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّدعلی ـ ناقض اکبر ـ بود؛ وی داعیّه‌ی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و عداوت را به حدّ اعلی رسانید که شرح قسمتی از آن در رساله‌ی الواح وصایای حضرت عبدالبهاء آمده است.

حضرت عبدالبهاء علی‌رغم تحمّل آزار و اذیّت‌های فراوان از سوی ناقضین و دشمنان دستور به استقامت و صبر و تحمل می‌دادند و می‌فرمودند: باید در نهایت محبّت و مهربانی با آن‌ها مقابله کنید، مظالم و آزارهای آنان را بوالهوسی اطفال ملاحظه کنید. در جایی دیگر می‌فرمودندمبادا خاطری بیازاری و نفسی را محزون کنید و در حقّ شخصی چه یار و چه اغیار، چه دوست و چه دشمن زبان به طعنه گشایید. در حقّ کل دعا کنید و از برای کل، موهبت و غفران طلبید؛ زنهار زنهار از این که نفسی از دیگری انتقام کشد، ولو دشمن خونخوار باشد. زنهار زنهار از این که نفسی خاطری بیازارد، ولو بدخواه و بدکردار باشد. نظر به خلق ننمایید توجّه به خالق کنید؛ قوم عنود را مبینید، ربّ الجنود را ملاحظه کنید خاک را مبینید پرتو آفتاب تابناک ببینید که هر خاک سیاه را روشن و پدیدار کرده … .

بنابر این ملاحظه می‌فرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن حضرت مولی الوری، از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه می‌آمد احتراز داشتند و بشریّت را سفارش به اتّحاد و همدلی و محبت می‌کردند.

در دوران حضرت ولیّ امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان‌آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفت‌هایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفت‌ها می‌توانست ضربه‌ای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آن‌ را از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع می‌فرمایند:

«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام می‌نمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند، باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»

(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)

بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جمله‌ی «راجع به این عبد است و لاغیر» کاملاً مشهود است که این اجازه به ایادیان امر و بیت‌العدل داده نشده و مخصوص ولیّ امرالله می‌باشد.

به این ترتیب بعد از حضرت شوقی ربّانی، هیچ مقامی اجازه‌ی طرد روحانی نفوس را نخواهد داشت؛ بنابراین حکم طرد روحانی اولاً عمومی نیست، در ثانی موقّتی است و دائمی نیست و سوم این ‌که مختصّ به حضرت ولی امرالله است و قابل تسرّی به بیت‌العدل و ایادیان نخواهد بود.

متأسفانه بعد از صعود حضرت شوقی ربّانی ایادیان امرالله و اعضای بیت‌العدل بدلی برای حفظ جایگاه و موقعیّت خود و تسلّط بیشتر بر احبای الهی، دست به یک تسویه حساب و پاکسازی گسترده و وسیع زدند و به بهانه‌ی حفظ کیان امرالله، تعداد زیادی از احبّای متقدّم، فرهیخته، دانشمند و خدوم را از جامعه‌ی بهائی طرد کرده و نه تنها تعلیم مقدّس وحدت عالم انسانی و بیان جمال مبارک را که فرمودند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنطرد از دیدگاه دیانت بهائی

معمّای وصیّت‌نامه

معمّای وصیّت‌نامه

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس آیه ۲۵۵ (بند ۱۰۹)، نوشتن وصیت‌نامه را برای عموم بهائیان واجب دانسته‌اند.

حضرت عبدالبها نیز در لوحی می‌فرمایند:

«هر نفسی مکلّف بر وصیّت است؛ بلکه فرض و واجب است و صریح نصوص الهیه است که در حالت صحّت فرد باید حکماً وصیت نماید و بر حسب میل خودش هر نوعی که بخواهد وصیت کند و آن وصیت را مختوم (مهر و امضا) نماید و بعد از وفاتش باز شود و به موجب آن عمل گردد.

(مکاتیب، ج ۳، ص ۲۷۰)

خود حضرت عبدالبها نیز قبل از صعود در الواح وصایای مبارکه نه تنها جانشین بعد از خود را به صراحت معرفی فرمودند بلکه به جانشین خود حضرت شوقی افندی نیز دستور دادند که در زمان حیاتش جانشین بعد از خود را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد. (الواح وصایا، ص ۱۳)

حضرت شوقی ربانی نیز در لوح بدیع الله آگاه آباده مورخ سوم ژانویه ۱۹۲۹ تأیید و اجرای وصیت‌نامه را برای محافل روحانی (در صورتی‌که مخالف مصالح امریّه در آن چیزی نباشد) واجب دانسته‌اند.

هر چند که طبق الواح مبارکه‌ی وصایا تعیین و معرفی جانشین، الزاماً نباید به‌وسیله‌ی وصیت‌نامه  کتبی صورت پذیرد و می‌تواند به صورت تلویحی یا حتّی اشاره صورت گیرد؛ ولی این موضوع که شوقی ربّانی با توجّه به تأکید کتاب مستطاب اقدس و اصرار حضرت عبدالبها، از خود وصیت‌نامه‌ای باقی نگذاشته باشند، جای بسی تأمّل دارد و تقریباً محال به نظر می‌رسد!

(بیشتر…)

ادامه خواندنمعمّای وصیّت‌نامه

خنیاگر وحدت

محمّدرضا شجریان در مهر ماه سال ۱۳۱۹ متولّد شد و در مهر ماه ۱۳۹۹ در کنار حکیم طوس با مهر هم‌میهنان و هم‌زبانانش به‌دست طبیعت سپرده شد. خسروی آواز ایران، چنان در دل ایرانیان جای داشت که هنگام خاک‌سپاری از هر دیار و هر قوم و هر زبانی به بدرقه‌ی جسم او شتافتند و همه از او به نیکی یاد کردند.

آیا می‌توان گفت نمونه‌ی کوچک «وحدت عالم انسانی» را که آموزه‌ی اصلی دیانت بهائی است او به نمایش گذاشت؟ من فکر می‌کنم این‌که دوست و دشمنش زبان به تمجید و تعریف از او و هنرش گشودند و کسانی که سال‌ها سعی بر خاموشی صوت او از هر تریبون و جایگاهی داشتند، امروز خود به بلند کردن صدای او پرداختند، نشانی از قدرت وحدت است که دیر یا زود سراسر عالم را فرا خواهد گرفت!

او هنرمند واقعی بود. هنرش را در هر کار و راهی صرف نمی‌کرد و به شهادت نزدیکانش، برای انتخاب اشعاری که استفاده می‌کرد، وقت زیادی صرف می‌نمود. او فارغ از دین و نژاد و فرهنگ و محلّ سکونت، به گردن هر ایرانی حق داشت.

در حالی‌که شوقی افندی می‌فرمودند انحطاط و انحراف، عالم هنر و موسیقی را فراگرفته و ادبیات ملوّث گشته و فساد مطبوعات را پر کرده؛ شجریان عمیق‌ترین مباحث عرفانی را به هنرش گره زده و آن را نشر داد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنخنیاگر وحدت

دیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

دکتر ادو شفر (۱۹۲۶ ـ ۲۰۱۹) در یک خانواده‌ی مسیحی آلمانی به دنیا آمد. او علاقمند به موسیقی بود و به‌همین خاطر در رشته‌ی موسیقی شروع به تحصیل کرد؛ ولی در سال ۱۹۵۰ رشته‌ی تحصیلی خود را به حقوق تغییر داد. او پس از جنگ جهانی دوم و در پی تمایل به مطالعه‌ی فلسفه و ادیان، با دیانت بهائی آشنا شد و نهایتاً در سال ۱۹۴۸ در ظلّ آیین نازنین حضرت بهاء‌الله در آمد. ایشان خدمات بسیاری به دیانت بهائی نمودند و علاوه بر نگارش کتب گوناگون برای احبّای الهی، مباحث امری را به‌صورت آکادمیک در سطح جهانی معرفی کردند و حتّی پایان‌نامه‌ی دکتری خود را به‌راهنمایی شوقی ربّانی و تأیید ایشان، با موضوع مقایسه‌ی قوانین بهائی با قوانین جهانی نگاشتند.

این دانشمند و متفکّر شهیر، پس از صعود شوقی افندی مانند برخی دیگر از احبّای طالب حقیقت، ادّعای ایادیان را درباره‌ی خاتمه‌ی دوره‌ی ولایت امر، با نصوص و کلمات هیاکل مقدّسه در تضاد دید و به‌همین جهت در نامه‌ی مورخ ۹ نوامبر ۱۹۵۸ خود خطاب به جناب میسن ریمی ضمن اظهار تأسف از اعلام اختتام دوره‌ی ولایت امرالله توسط برخی ایادیان، چنین می‌نویسند:

«… غالب مؤمنان پس از صعود ولیّ امرالله محزون و افسرده‌اند، آن‌ها نه تنها به خاطر از دست دادن ولیّ امر بی‌نظیر خود، افسرده و اندوهناکند؛ بلکه ترس از خالی‌ماندن جایگاه ولایت امر، که در ابتدا موقّتی به نظر می‌آمد و اکنون دائمی گردیده است نیز برای آن‌ها تلخ و نا گوار است. این ترس احبّاء با پیام غمناک مورخ ۱۲ ژوئن ۱۹۵۸ ایادیان که در آن پیام نوامبر ۱۹۵۷ ایادیان به این ترتیب تفسیر شد که احبّا باید هر گونه امید برای داشتن ولیّ امر در آینده را رها کنند چند برابر شد!»

ایشان در ادامه می‌نویسند:

(بیشتر…)

ادامه خواندندیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

چرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

شوقی ربّانی

بیت العدل بدلی ادّعا دارد که بعد از شوقی ربّانی، رهبر دیانت بهائی و همه کاره‌ی نظم جهان‌آرای الهی است!

قبول این ادّعا که شوقی ربّانی جانشینی از خود باقی نگذاشته است و به ناچار بیت العدل فعلی، سمت جانشینی را باید به‌عهده داشته باشد، بسیار دور از واقعیّت است.

دلایل این‌که بیت العدل به تنهایی قادر به رهبری جامعه‌ی بهائی نیست بسیار فراوان است و برخی از این دلایل در وبگاه عهد و میثاق در مقالات بسیاری به‌صورت متقن و مستدل درج شده است و خواننده‌ی گرامی می‌تواند برای آگاهی بیشتر به مقالات دیگر همین وبگاه مراجعه نماید.

نکته‌ی مهم در این رابطه، اذعان خود شوقی افندی است که به‌روشنی جانشینی بیت العدل را نفی می‌نماید. توضیح این‌که جناب «امریک سالا (۱۹۰۶-۱۹۹۰) از اعضای فعّال جامعه‌ی بهائی کشور کانادا و اوّلین عضو محفل ملّی کانادا در سال ۱۹۶۸، در سفری که در ژانویه ۱۹۳۸ به ارض اقدس داشته‌اند با شوقی افندی ملاقات می‌کند و در مورد آینده‌ی رهبری دیانت بهائی پرسش‌هایی از ایشان می‌نماید (یادداشت های زیارت و پرسش شوقی افندی از او در (Bahai Library Online) موجود است.

امریک سالا می‌نویسد:

«از ولیّ امرالله پرسش‌های زیادی پرسیدم، که بیشتر آن‌ها به خاطر کم‌تجربگی من بود، چون تنها ده سال بود که بهائی شده بودم. یک شب، شوقی افندی از من سوألی پرسید که نتوانستم پاسخ آن‌را بدهم، ضمن این‌که در آن موقع زياد متوجّه اهمیّت آن سؤال هم نشدم؛ او به من گفت:

«پس از شهادت باب، زعامت امرالله به بهاءالله رسید و پس از صعود او، رهبری جامعه‌ی امر به عبدالبهاء انتقال یافت؛ سپس از من پرسید: پس از صعود عبدالبهاء، زعامت و قیادت به چه کسی منتقل شد؟ من گفتم: «قطعاً به شوقی ربّانی». او گفت: «نه!». من گفتم: «به ولیّ امرالله!» او دوباره به علامت منفی سر خود را بالا انداخت!

گفتم: «به بیت العدل جهانی؟» و او باز گفت:«نه!». از لحن او دانستم که از این‌که نتوانستم پاسخ مناسبی به سؤالاتش بدهم ناخرسند است. سپس پرسید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنچرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

بی‌تدبیری جدیدی از بیت العدل نامشروع!

Bicentenary--1

تعالیم حضرت بهاءالله و پیام حضرت مولی‌ الورا، هماره وحدت عالم انسانی، دوری از تفرقه، تعصب و برخوردهای غیر انسانی بوده و خود ایشان هم این سلوک را در حیات خویش داشتند و به آن عمل می‌کردند. هیکل مبارک بارها جملاتی درباره در آغوش گرفتن دشمنان و برخورد مهربانانه با اعداء بیان فرموده‌اند، قوله احلی: «همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار»، «گرگ‌های خونخوار را چون آهوی ختن بدانید …» و

به همین جهت مراسم دویستمین سالگرد تولد حضرت بهاءالله شاید بهانه‌ای باشد برای تذکّر به تعالیم جمال مبارک و تذکّری باشد تا این پیام هرچه بیشتر در بین بشریّت گسترش یابد و صلح عمومی در جهان فراگیر شود.

این روزها که جشن‌های دویستمین سالگرد ولادت حضرت بهاءالله در جریان است و اکثر احبّا هم بسیار به آن اهمیت می‌دهند، توقع این است که آموزه‌های جمال مبارک بیشتر از همیشه به عمل درآمده و نمایش داده شود، تا بتوان از این فرصت برای ابلاغ کلمه و روشن کردن افراد کم اطّلاع استفاده کرد. متأسفانه در اين ایام اعمالی از رهبری جامعه‌ی امر مشاهده می‌گردد كه نه تنها مخالف نصوص و تعالیم حضرت بهاءالله است، بلكه از نظر عقلی نيز قابل قبول نمی‌باشد.

داستان از این قرار است که چندی پیش کانالی در تلگرام به نام «میلاد حضرت بهاءالله» ایجاد شد که در آن سندی تحت عنوان «مجموعه‌ای به‌عنوان دستیاران ناظمین و همکاران جشن‌های دویستمین سالگرد میلاد حضرت بهاءالله» انتشار یافت و به معرفی فعالیّت‌های احبّا در سراسر جهان به‌مناسبت دویستمین سالگرد ولادت حضرت بهاءالله می‌پرداخت؛ تصاویر و شرح فعالیت‌هایی را در این زمینه منتشر می‌کرد و بسیاری از احبّای الهی را هم به خاطر این حجم از تبلیغ خوشحال کرده بود.

چند روز پیش در مورد این کانال، پیامی از بیت العدل بدلی تحت عنوان «پاسخ به سوأل یکی از احبّا» پخش شد. بیت العدل اعلام کرده بود که این فرد بهائی نیست و اختیار اظهارنظر و دخالت در امور امری و برگزاری بزرگداشت میلاد جمال مبارک را ندارد. اظهاراتش را باید نادیده انگاشت. نیّت واقعی از تأسیس این کانال معلوم نیست و نباید به توصیه‌های آن عمل کرد.

پرسشی که این‌جا پیش می‌آید این است که مگر هر کسی که بر اساس باور قلبی خویش و شوق به حضرت بهاءالله، برای مراسم میلادشان کاری می‌کند باید از بیت العدل مجوز بگیرد؟! مگر دین یک امر قلبی نیست؟! مگر دین برای الفت نیامده است؟! مگر حضرت عبدالبهاء نفرمودند که دینی که سبب اختلاف شود، بی‌دینی بهتر است؟! حتّی اگر ادمین این کانال نیز بهائی نباشد، آیا نباید او را تشویق کرد؟! آیا این کار باعث بریده‌شدن محبّین از جامعه‌ی امر نیست؟! آیا این کار بیت العدل در راستای تعلیمات دیانت بهائی است؟! آیا این کار نوعی دیکتاتوری نیست؟! مگر شوقی ربّانی نفرمودند که نظم بدیع از انظمه سقیمه سابقه ممتاز خواهد بود؟!

عجبا که این حرکت از اقدامات برخی دیکتاتورهای مشهور تاریخ هم بدتر است؛ یعنی به‌راستی اگر بخواهیم دیکتاتوری را پیاده کنیم، غیر از این روش، طریق دیگری هم هست؟! این که محبّین از همه‌جا بریده و به تعالیم جمال مبارک چنگ زده را این‌گونه از خود برانیم و اجازه‌ی اظهارنظر هم ندهیم!

(بیشتر…)

ادامه خواندنبی‌تدبیری جدیدی از بیت العدل نامشروع!

تغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول (بخش دوم)

Ruhiyyih

پس از انتشار مقاله‌ی «تغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول»، جناب علی ثابتی، یادداشتی در مورد این مقاله، ذیل آن و در بخش نظرات مقاله ارسال کردند. عهد و میثاق، ضمن تشکّر صمیمانه از این یار عزیز و بزرگوار، از آن‌جا که یادداشت ایشان حاوی نکات بسیار ارزشمندی است، به‌عنوان بخش دوم مقاله‌ی اخیر و برای بهره‌مندی هر چه بیشتر همراهان گرامی، آن را منتشر می‌نماید.


در مورد مقاله «تغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول» باید متذکّر شد که گناه روحیه خانم در گمراهی و شکستن عهد و میثاق کمتر از ایادیان نمی‌باشد؛ بلکه اگر به پیام‌ها و کتب نوشته شده توسط روحیه خانم نگاهی داشته باشیم، می‌بینیم که عامل اصلی بی‌توجّهی بهائیان به اوّلین شورای بین‌المللی بهائی و هم‌چنین به دومین ولیّ امر بهائی، جناب میسن ریمی، روحیه خانم می‌باشد. قسمتی از نوشته‌ی ولیّ امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند را در این مورد برایتان درج می‌کنم:

در سال ۱۹۵۷ که حضرت شوقی افندی به ملکوت ابها صعود نمود، جسد عنصریش به عنوان اوّلین ولیّ امر الله به‌خاک سپرده شد در آن زمان، سوأل رایج این بود که ولیّ امر بعدی کیست؟ نه این‌که آیا اوّلین ولیّ امرالله جانشین خود را تعیین کرده است؟ زیرا مؤمنین ثابت قدم، هرگز کوچک‌ترین شک و شبهه‌ای به‌خود راه نمی‌دادند که شوقی افندی در اجرا و اعمال مهم‌ترین وظیفه‌ای که به‌موجب الواح مبارک وصایا به‌عهده داشت قصور ورزیده باشد؛ امّا مشخّص است که روحیه خانم کوشید تا توجّه بهائیان را از شورای بین‌المللی بهائی (بیت عدل اعظم در حالت جنینی) منحرف و به ایادی امر جلب نماید. او در همان تلگرام که صعود اوّلین ولیّ امرالله را مخابره نمود به بهائیان تکایف نمود «به مؤسّسه ایادی» متشبّث شوند و در تلگرام بعدیش تصمیم خود را برای تغیر مسیر امراعلام نمود:

«… از مؤمنین بخواهید که با ثبوت و استقامت بر ایمان به مؤسسه ایادی که اخیراً تقویت آن به‌وسیله‌ی ولیّ عزیز امرالله مورد تأکید قرار گرفته است تمسّک جویند…»

(روحیه خانم،The Passing of Shoghi Effendi, p. 12)

«… هر خبری که منتشر می‌شود باید حاکی از آن باشد که ایادی امرالله به‌زودی در حیفا مجتمع و درباره‌ی ترتیبات و برنامه‌های آینده تصمیمات خود را اعلام خواهند نمود…»

(روحیه خانم، The Passing of Shoghi Effendi, p. 13)

و به این ترتیب در زمانی که هنوز پیکر اوّلین ولیّ امرالله دفن نشده بود، بذر نقض عهد و میثاق پاشیده شد!

حضرت عبد البهاء می‌فرمایند:

«تا از تعاليم الهيّه تجاوز نشود، انشقاق حاصل نگردد»

(مكاتيب حضرت عبدالبها،جلد ٤، صفحه ۲۷)

مسلماً دوستان عزیز آگاهی دارند که ایادی، فاقد هرگونه اختیارات و مسؤولیّت‌های اداری می‌باشند، به‌موجب الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، وظیفه‌ی ایادی امرالله در دیانت بهائی به‌شرح زیر تعیین شده است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنتغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول (بخش دوم)

تغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول

ایمان، گوهر گران‌بهایی است که تنها گوهرشناس قدر آن را می‌داند و بس!

چه‌بسا کسان که چندی در سلک مؤمنان درآمدند، امّا به سبب ضعف شخصیت و تذبذب قلب، با اندک وسوسه دنیایی عنان از کف بدادند و این دُرّ گران‌بها را به سنگریزه‌ای بی‌ارزش از جنس ثروت یا شهرت و قدرت دنیوی به رایگان باختند.

به‌عنوان نمونه‌ای بارز از این دست افراد، می‌توان از روحیه ماکسول نام برد. وی که در زمان حیات عنصری حضرت ولیّ امرالله، در جایگاه فردی مؤمن، پذیرش با شناخت و از صمیم قلب نسبت به مقام و موقعیت ولایت امر را ضروری و واجب می‌شمرد و توأم و قرین‌بودن ولایت امر را با بیت العدل، ضامن و کافل آیین الهی می‌دانست، بعد از گذشت کوتاه زمانی با صعود جانسوز شوقی ربّانی، تمام آن گفته‌ها را به فراموشی سپرد و با بی‌وفایی به مقام ولایت امرالله، پیروی ایادیان ناقض امر را بر اطاعت از دومین ولیّ امر ترجیح داد!

برای نمونه، نظر شما را به بخشی از مقاله روحیه ماكسول در اخبار امری آمریكا، شماره ۲۲۰، به نقل ترجمه از اخبار امری، شماره ۶ شهریور ماه ۱۳۲۸ شمسی، صفحه ۶، جلب می‌کنیم:

(بیشتر…)

ادامه خواندنتغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول