بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

پیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به‌مناسبت بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق»

کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق؛

الله ابهی؛


وب‌سایت «عهد و میثاق» در ماه‌های آغازین یازدهمین سال فعالیت این مجموعه، از امروز شروع به فعالیت خواهد نمود.

وب‌سایت «عهد و میثاق» به‌عنوان «وبگاه رسمی جامعه‌ی بهائیان ارتدکس ایران» با دامنه‌ی اصلی و نشانی https://www.ahdvamisagh.com از امروز یعنی روز عهد و میثاق (به تاریخ شمسی برابر با پنجم آذر ۱۴۰۲ مصادف با ۲۶ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی) با رونمایی از پیام رسمی بازگشایی و افتتاحیه ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، که به افتخار این وبگاه جدید مرقوم و ارسال فرموده‌اند، پذیرای شما همراهان گرامی خواهد بود.

هم‌چنین دو دامنه‌ی فرعی دیگر Ahdvamisagh.net و Ahdvamisagh.info نیز به این منظور خریداری و برای سهولت دسترسی شما کاربران عزیز، بر روی دامنه‌ی اصلی فوروارد و تنظیم شده است.

فعالیت وبلاگ پیشین (https://ahdvamisagh.wordpress.com) که تمامی محتوای آن بر روی این وب‌سایت منتقل شده است، از امروز و با آغاز فعالیت این وب‌سایت متوقف خواهد شد و ما در وب‌سایت جدید «عهد و میثاق» منتظر حضور گرم شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق خواهیم بود.

همان‌طور که مستحضرید، دامنه‌ی Ahdvamisagh.org نیز از مدتی پیش توسط «بیت العدل جعلی» با موضوع توجیه انحرافات اعتقادی و نقض عهد و میثاق فعالیت می‌کند و البته در مسیر گمراهی و اضلال احبّا می‌کوشد؛ این موضوع، اولویت و اهمیت فعالیت و روشنگری بیشتر و بهتر وب‌سایت «عهد و میثاق» را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

امید است این تلاش‌ها هم‌چنان به روشنگری هر چه بیشتر و ارائه‌ی تصویری آشکار و مستدل از اعتقادات بهائیان حقیقی برای تمامی احبّا و نیز جامعه‌ی بشری منجر شود.

در ادامه‌ی این توضیحات، شما گرامیان را به زیارت پیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، که به افتخار بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق» صادر نموده‌اند دعوت می‌نماییم.

با تقدیم تحیّات ابدع ابهی

جامعه بهائیان حقیقی ایران


pdf-dl-Ahdvamisagh

Nosratullah-Bahremand

دوستان عزیز و ارجمند، از ابراز محبّت شما بسیار سپاس‌گزارم. آگاهی از تصمیم آن یاران برای ایجاد وبگاه جدید برای روشنگری بیشتر موجب مسرّت گشت.

با آرزوی موفقیت شما در به ثمر رساندن این نیّت خیر، شمّه‌ای از بیانات حضرت عبدالبهاء درباره‌ی «بهائی حقیقی بودن» درج می‌گردد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به‌مناسبت بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق»

طرد از دیدگاه دیانت بهائی

دیانت بهائی، آیین رأفت و محبّت است، دیانتی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دیانتی نمی‌توان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاء‌الله در عمر پربرکت خود با همه‌ی مخالفان و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد می‌کردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با معارضان استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک، برادر ایشان صبح ازل بود که از در عداوت با آن حضرت در آمد و سنگ‌اندازی‌های بسیاری به جهت جلوگیری از پیشرفت امرالله کرد؛ لکن ایشان تا جای ممکن با او مدارا کردند و همیشه توصیه به محبت و دوستی و وحدت می‌فرمودند که: عالم به محبّت خلق شد و کل به وداد و اتّحاد مأمورند …

حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّدعلی ـ ناقض اکبر ـ بود؛ وی داعیّه‌ی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و عداوت را به حدّ اعلی رسانید که شرح قسمتی از آن در رساله‌ی الواح وصایای حضرت عبدالبهاء آمده است.

حضرت عبدالبهاء علی‌رغم تحمّل آزار و اذیّت‌های فراوان از سوی ناقضین و دشمنان دستور به استقامت و صبر و تحمل می‌دادند و می‌فرمودند: باید در نهایت محبّت و مهربانی با آن‌ها مقابله کنید، مظالم و آزارهای آنان را بوالهوسی اطفال ملاحظه کنید. در جایی دیگر می‌فرمودندمبادا خاطری بیازاری و نفسی را محزون کنید و در حقّ شخصی چه یار و چه اغیار، چه دوست و چه دشمن زبان به طعنه گشایید. در حقّ کل دعا کنید و از برای کل، موهبت و غفران طلبید؛ زنهار زنهار از این که نفسی از دیگری انتقام کشد، ولو دشمن خونخوار باشد. زنهار زنهار از این که نفسی خاطری بیازارد، ولو بدخواه و بدکردار باشد. نظر به خلق ننمایید توجّه به خالق کنید؛ قوم عنود را مبینید، ربّ الجنود را ملاحظه کنید خاک را مبینید پرتو آفتاب تابناک ببینید که هر خاک سیاه را روشن و پدیدار کرده … .

بنابر این ملاحظه می‌فرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن حضرت مولی الوری، از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه می‌آمد احتراز داشتند و بشریّت را سفارش به اتّحاد و همدلی و محبت می‌کردند.

در دوران حضرت ولیّ امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان‌آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفت‌هایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفت‌ها می‌توانست ضربه‌ای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آن‌ را از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع می‌فرمایند:

«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام می‌نمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند، باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»

(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)

بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جمله‌ی «راجع به این عبد است و لاغیر» کاملاً مشهود است که این اجازه به ایادیان امر و بیت‌العدل داده نشده و مخصوص ولیّ امرالله می‌باشد.

به این ترتیب بعد از حضرت شوقی ربّانی، هیچ مقامی اجازه‌ی طرد روحانی نفوس را نخواهد داشت؛ بنابراین حکم طرد روحانی اولاً عمومی نیست، در ثانی موقّتی است و دائمی نیست و سوم این ‌که مختصّ به حضرت ولی امرالله است و قابل تسرّی به بیت‌العدل و ایادیان نخواهد بود.

متأسفانه بعد از صعود حضرت شوقی ربّانی ایادیان امرالله و اعضای بیت‌العدل بدلی برای حفظ جایگاه و موقعیّت خود و تسلّط بیشتر بر احبای الهی، دست به یک تسویه حساب و پاکسازی گسترده و وسیع زدند و به بهانه‌ی حفظ کیان امرالله، تعداد زیادی از احبّای متقدّم، فرهیخته، دانشمند و خدوم را از جامعه‌ی بهائی طرد کرده و نه تنها تعلیم مقدّس وحدت عالم انسانی و بیان جمال مبارک را که فرمودند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنطرد از دیدگاه دیانت بهائی

معمّای وصیّت‌نامه

معمّای وصیّت‌نامه

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس آیه ۲۵۵ (بند ۱۰۹)، نوشتن وصیت‌نامه را برای عموم بهائیان واجب دانسته‌اند.

حضرت عبدالبها نیز در لوحی می‌فرمایند:

«هر نفسی مکلّف بر وصیّت است؛ بلکه فرض و واجب است و صریح نصوص الهیه است که در حالت صحّت فرد باید حکماً وصیت نماید و بر حسب میل خودش هر نوعی که بخواهد وصیت کند و آن وصیت را مختوم (مهر و امضا) نماید و بعد از وفاتش باز شود و به موجب آن عمل گردد.

(مکاتیب، ج ۳، ص ۲۷۰)

خود حضرت عبدالبها نیز قبل از صعود در الواح وصایای مبارکه نه تنها جانشین بعد از خود را به صراحت معرفی فرمودند بلکه به جانشین خود حضرت شوقی افندی نیز دستور دادند که در زمان حیاتش جانشین بعد از خود را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد. (الواح وصایا، ص ۱۳)

حضرت شوقی ربانی نیز در لوح بدیع الله آگاه آباده مورخ سوم ژانویه ۱۹۲۹ تأیید و اجرای وصیت‌نامه را برای محافل روحانی (در صورتی‌که مخالف مصالح امریّه در آن چیزی نباشد) واجب دانسته‌اند.

هر چند که طبق الواح مبارکه‌ی وصایا تعیین و معرفی جانشین، الزاماً نباید به‌وسیله‌ی وصیت‌نامه  کتبی صورت پذیرد و می‌تواند به صورت تلویحی یا حتّی اشاره صورت گیرد؛ ولی این موضوع که شوقی ربّانی با توجّه به تأکید کتاب مستطاب اقدس و اصرار حضرت عبدالبها، از خود وصیت‌نامه‌ای باقی نگذاشته باشند، جای بسی تأمّل دارد و تقریباً محال به نظر می‌رسد!

(بیشتر…)

ادامه خواندنمعمّای وصیّت‌نامه

خنیاگر وحدت

محمّدرضا شجریان در مهر ماه سال ۱۳۱۹ متولّد شد و در مهر ماه ۱۳۹۹ در کنار حکیم طوس با مهر هم‌میهنان و هم‌زبانانش به‌دست طبیعت سپرده شد. خسروی آواز ایران، چنان در دل ایرانیان جای داشت که هنگام خاک‌سپاری از هر دیار و هر قوم و هر زبانی به بدرقه‌ی جسم او شتافتند و همه از او به نیکی یاد کردند.

آیا می‌توان گفت نمونه‌ی کوچک «وحدت عالم انسانی» را که آموزه‌ی اصلی دیانت بهائی است او به نمایش گذاشت؟ من فکر می‌کنم این‌که دوست و دشمنش زبان به تمجید و تعریف از او و هنرش گشودند و کسانی که سال‌ها سعی بر خاموشی صوت او از هر تریبون و جایگاهی داشتند، امروز خود به بلند کردن صدای او پرداختند، نشانی از قدرت وحدت است که دیر یا زود سراسر عالم را فرا خواهد گرفت!

او هنرمند واقعی بود. هنرش را در هر کار و راهی صرف نمی‌کرد و به شهادت نزدیکانش، برای انتخاب اشعاری که استفاده می‌کرد، وقت زیادی صرف می‌نمود. او فارغ از دین و نژاد و فرهنگ و محلّ سکونت، به گردن هر ایرانی حق داشت.

در حالی‌که شوقی افندی می‌فرمودند انحطاط و انحراف، عالم هنر و موسیقی را فراگرفته و ادبیات ملوّث گشته و فساد مطبوعات را پر کرده؛ شجریان عمیق‌ترین مباحث عرفانی را به هنرش گره زده و آن را نشر داد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنخنیاگر وحدت

دیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

دکتر ادو شفر (۱۹۲۶ ـ ۲۰۱۹) در یک خانواده‌ی مسیحی آلمانی به دنیا آمد. او علاقمند به موسیقی بود و به‌همین خاطر در رشته‌ی موسیقی شروع به تحصیل کرد؛ ولی در سال ۱۹۵۰ رشته‌ی تحصیلی خود را به حقوق تغییر داد. او پس از جنگ جهانی دوم و در پی تمایل به مطالعه‌ی فلسفه و ادیان، با دیانت بهائی آشنا شد و نهایتاً در سال ۱۹۴۸ در ظلّ آیین نازنین حضرت بهاء‌الله در آمد. ایشان خدمات بسیاری به دیانت بهائی نمودند و علاوه بر نگارش کتب گوناگون برای احبّای الهی، مباحث امری را به‌صورت آکادمیک در سطح جهانی معرفی کردند و حتّی پایان‌نامه‌ی دکتری خود را به‌راهنمایی شوقی ربّانی و تأیید ایشان، با موضوع مقایسه‌ی قوانین بهائی با قوانین جهانی نگاشتند.

این دانشمند و متفکّر شهیر، پس از صعود شوقی افندی مانند برخی دیگر از احبّای طالب حقیقت، ادّعای ایادیان را درباره‌ی خاتمه‌ی دوره‌ی ولایت امر، با نصوص و کلمات هیاکل مقدّسه در تضاد دید و به‌همین جهت در نامه‌ی مورخ ۹ نوامبر ۱۹۵۸ خود خطاب به جناب میسن ریمی ضمن اظهار تأسف از اعلام اختتام دوره‌ی ولایت امرالله توسط برخی ایادیان، چنین می‌نویسند:

«… غالب مؤمنان پس از صعود ولیّ امرالله محزون و افسرده‌اند، آن‌ها نه تنها به خاطر از دست دادن ولیّ امر بی‌نظیر خود، افسرده و اندوهناکند؛ بلکه ترس از خالی‌ماندن جایگاه ولایت امر، که در ابتدا موقّتی به نظر می‌آمد و اکنون دائمی گردیده است نیز برای آن‌ها تلخ و نا گوار است. این ترس احبّاء با پیام غمناک مورخ ۱۲ ژوئن ۱۹۵۸ ایادیان که در آن پیام نوامبر ۱۹۵۷ ایادیان به این ترتیب تفسیر شد که احبّا باید هر گونه امید برای داشتن ولیّ امر در آینده را رها کنند چند برابر شد!»

ایشان در ادامه می‌نویسند:

(بیشتر…)

ادامه خواندندیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

چرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

شوقی ربّانی

بیت العدل بدلی ادّعا دارد که بعد از شوقی ربّانی، رهبر دیانت بهائی و همه کاره‌ی نظم جهان‌آرای الهی است!

قبول این ادّعا که شوقی ربّانی جانشینی از خود باقی نگذاشته است و به ناچار بیت العدل فعلی، سمت جانشینی را باید به‌عهده داشته باشد، بسیار دور از واقعیّت است.

دلایل این‌که بیت العدل به تنهایی قادر به رهبری جامعه‌ی بهائی نیست بسیار فراوان است و برخی از این دلایل در وبگاه عهد و میثاق در مقالات بسیاری به‌صورت متقن و مستدل درج شده است و خواننده‌ی گرامی می‌تواند برای آگاهی بیشتر به مقالات دیگر همین وبگاه مراجعه نماید.

نکته‌ی مهم در این رابطه، اذعان خود شوقی افندی است که به‌روشنی جانشینی بیت العدل را نفی می‌نماید. توضیح این‌که جناب «امریک سالا (۱۹۰۶-۱۹۹۰) از اعضای فعّال جامعه‌ی بهائی کشور کانادا و اوّلین عضو محفل ملّی کانادا در سال ۱۹۶۸، در سفری که در ژانویه ۱۹۳۸ به ارض اقدس داشته‌اند با شوقی افندی ملاقات می‌کند و در مورد آینده‌ی رهبری دیانت بهائی پرسش‌هایی از ایشان می‌نماید (یادداشت های زیارت و پرسش شوقی افندی از او در (Bahai Library Online) موجود است.

امریک سالا می‌نویسد:

«از ولیّ امرالله پرسش‌های زیادی پرسیدم، که بیشتر آن‌ها به خاطر کم‌تجربگی من بود، چون تنها ده سال بود که بهائی شده بودم. یک شب، شوقی افندی از من سوألی پرسید که نتوانستم پاسخ آن‌را بدهم، ضمن این‌که در آن موقع زياد متوجّه اهمیّت آن سؤال هم نشدم؛ او به من گفت:

«پس از شهادت باب، زعامت امرالله به بهاءالله رسید و پس از صعود او، رهبری جامعه‌ی امر به عبدالبهاء انتقال یافت؛ سپس از من پرسید: پس از صعود عبدالبهاء، زعامت و قیادت به چه کسی منتقل شد؟ من گفتم: «قطعاً به شوقی ربّانی». او گفت: «نه!». من گفتم: «به ولیّ امرالله!» او دوباره به علامت منفی سر خود را بالا انداخت!

گفتم: «به بیت العدل جهانی؟» و او باز گفت:«نه!». از لحن او دانستم که از این‌که نتوانستم پاسخ مناسبی به سؤالاتش بدهم ناخرسند است. سپس پرسید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنچرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

یادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله، وبگاه عهد و میثاق را با ارسال یادداشتی مورد اظهار لطف خویش قرار داده‌اند که همراهان عزیز عهد و میثاق و یاران گرامی را به مطالعه‌ و تأمّل و تعمّق در آن فرا می‌خوانیم:


نسخه‌ی آماده چاپ متن یادداشت را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

دوستان ارجمند؛

ما خود را بهائیان حقیقی می‌نامیم، زیرا از صمیم قلب ایمان و اعتقاد داریم که آن‌چه حضرت بهاءالله مظهر ظهور کلّی الهی و حضرت عبدالبهاء مرکز میثاق فرموده‌اند، عین حقیقت می‌باشد و نهایتاً عالم انسانی چاره‌ای جز اطاعت و اجرای تعالیم ایشان و نظم اداری امرالله که هسته‌ی مرکزی نظم بدیع الهی است ندارد.
ما معتقدیم که حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا که مؤیّد و متمّم و ملازم کتاب اقدس است، اصول کلّی و عناصر اساسی جامعه بهائی را به نحوی بیان فرموده‌اند که انکار آن ممکن نیست:

«مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیّت است، زنهار که نفسی در ادراک کیفیّتش به خطا رود و یا از اهمیّتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخره‌ای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیّت ثابته الهیّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است.»

(دور بهائی، صفحه ۹۵)

مرکزی که مبیّن کتاب است

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:
«اگر حصن حصین امرالله به قوّه‌ی‌ میثاق محفوظ نماند در یک روز در بهائیان هزار مذهب پیدا شود؛ چنان‌چه در دورهای سابق حاصل شد؛ ولی در اين دور مبارک محض صيانت امر الله که تفریق در بین حزب الله نشود، جمال مبارک روحی له الفداء به اثر قلم اعلی عهد و پيمان گرفت و مرکزی معيّن فرمود که مبيّن کتاب است و رافع اختلاف آن‌چه او بنگارد و بگوید مطابق واقع و در صون حمایت جمال مبارک از خطا محفوظ. مقصد از اين عهد و ميثاق رفع اختلاف از آفاق است.

(منتخبات مکاتیب، جلد چهارم، صفحه ۱۶۵)

قسمت اوّل این بیان حضرت عبدالبهاء را بهائیان به دفعات در نوشته‌های کارگزاران مؤسّسه‌ای که به غلط و بدون استحقاق خود را بیت‌العدل اعظم می‌نامد مشاهده نموده‌اند در حالی که مأخذ آن‌را به درستی برای خوانندگان مشخّص نمی‌نمایند. آنان معنی عهد و میثاق را تحریف نموده و نمی‌خواهند که افراد به معنی حقیقی آن، یعنی آن‌طور که حضرت عبدالبهاء و شوقی افندی بیان فرموده‌اند پی‌برند.»
در بیان حضرت عبدالبهاء عهد و پیمان راجع به مرکزی است که مبيّن کتاب و رافع اختلاف است، مرکزی که در پایان الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:
«نفسی را حقّ رائی و اعتقاد مخصوصی نه، باید كلّ اقتباس از مركز امر و بیت عدل نمایند.»

مرکزی که رکن اوّل و اعظم است:
«این نظم بدیع از انظمه‌ی باطله‌‌ی سقیمه‌ی عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بي‌مثیل و سابقه‌ی بنیادش بر دو ركن ركین استوار، ركن اوّل و اعظم ركن ولايت الهيّه كه مصدر تبيین است و ركن ثانی بیت عدل اعظم الهی كه مرجع تشریع است؛ هم‌چنان‌كه در این نظم الهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیّه‌اش كه مركز عهد و میثاقش تبیین نموده ممكن نه، انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال.»

(توقیعات مباركه ۱۹۴۵-۱۹۵۲، صفحه ۱۲۷)

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش چهارم

بخش چهارم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «نهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است.

 این پرسش‌ها با توجّه به حقایق منتشر شده در این مقاله در مورد «شورای بین‌المللی بهائی» مطرح می‌گردد:

۱۱- با وجود این‌که شوقی افندی با خوشحالی و مسرّت تمام، تشکیل اوّلین شورای بین‌المللی بهائی را به‌عنوان یک تصمیم آینده‌ساز به جهان بهائی بشارت دادند، چرا پس از صعود ایشان این نهاد مهم به فراموشی سپرده شد و نام و ویژگی‌های ممتاز آن به تاریخ پیوست؟!

۱۲- اگر تشکیل شورای بین‌المللی بهائی بعد از صعود حضرت عبدالبهاء از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اقدامات شوقی ربّانی بوده است، چرا بهائیان نسل حاضر از آن بی‌خبرند و برخی حتّی کلمه‌ای در مورد آن نشنیده‌اند؟!

۱۳- با وجودی که شوقی افندی دستور داده بودند تا مقرّ شورای بین‌المللی بهائی در زمان مقرّر و معهود در کوه کرمل ساخته شود، چرا امروز هیچ نشانی از آن شورا به چشم نمی‌خورد؟!

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش چهارم

نهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!

هنگامی که شوقی ربّانی مقدّمات تشکیل بیت‌العدل را فراهم می‌نمود، برای این‌که احبّا به تدریج با این تشکّل آشنا گردند، شورایی را به نام «شورای بین‌المللی بهائی» به ریاست جناب میسن ریمی تشکیل داد.

هر چند که اعضای این شورا به صورت انتصابی و توسط خود حضرت ولیّ امرالله به این سمت گمارده شده بودند؛ ولی قرار بود با افزایش محافل ملّی دنیا، به تدریج این شورا از حالت انتصابی خارج و با انتخاب احبّا رسمیّت یافته و به بیت‌العدل اعظم تبدیل گردد.

شوقی افندی در پیام ۱۹۵۱/۱۲/۲۴ ضمن اظهار خوشحالی و به عنوان سومین اقدام تاریخی و مهم انجام شده پس از صعود حضرت عبدالبهاء فرمودند:

«هیئت بین‌المللی بهائی در جوار اعتاب مقدّسه تشکیل گردد، این هیئت طلیعه‌ی تأسیس بیت عدل عمومی است که بنیانش الاهی و حال، بدایت ظهور و بروز آن است…»

و در پیام ۴ می ۱۹۵۳ خطاب به کنفرانس بین‌القارات آمریکا تأکید نمودند:

«… این هیئت ممهّد سبیل برای تشکیل محکمه‌ی بین‌المللی بهائی بوده که باید بالمأل به بیت‌العدل عمومی که اعظم هیئت تشریعیّه حکومت مستقل بهائی است تبدیل گردد.»

ریاست این شورا که از اهمّیّت ویژه‌ای برخوردار بود، به عهده‌ی جناب میسن ریمی قرار گرفت و حضرت ولیّ امرالله به دلیل اهمّیّت این شورا، روحیّه خانم را نیز به‌ عنوان رابط خود با شورا معرّفی کردند.

(بیشتر…)

ادامه خواندننهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!

پرواز با یک بال!!


خانم «نازنین میثاقیان» از همراهان گرامی عهد و میثاق که پیش از این مقاله‌ی «کلید حلّ اختلاف» از ایشان در این وبگاه منتشر شده بود، مقاله‌ی جدید خود با عنوان «پرواز با یک بال» را ارسال نموده‌اند؛ ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان ارجمند را به ارسال مقالات و یادداشت‌های خود جهت انتشار در عهد و میثاق فرا می‌خوانیم و به مطالعه‌ی این مقاله‌ی خواندنی دعوت می‌کنیم:


پرواز با یک بال!!

گاهی اوقات بعضی مسائل آن قدر روشن و واضح است که انکار آن فقط باعث شگفتی دیگران می‌‌شود؛ امّا همین مسائل وقتی به روزمرگی و مرور زمان دچار می‌گردد، آن‌گاه کم کم در عین روشنی برای عموم افراد رنگ می‌بازد؛ حتّی خورشید هم که باشد در طول زمان فراموش می‌کنیم که تمام انرژی و حیات بشر از آن است و ماه‌ها می‌گذرد و یک بار به آن نگاه نمی‌اندازیم.

این کلام ولیّ امرالله هم مصداق همین مسأله است؛ شوقی ربّانی در توقیع منیع  ۱۰۵ بدیع در صفحه‌ی ۲۱ می‌فرماید:

«این نظم بدیع … بنیادش بر دو رکن رکین استوار، رکن اوّل و اعظم رکن ولایت الاهیّه است که مصدر تبیین است و رکن ثانی بیت عدل اعظم الاهی که مرجع تشریع است؛ هم‌چنان‌که در این نظم الاهی تفکیک بین احکام شارع امر و مبادی اساسیّه‌اش که مرکز عهد و میثاقش تبیین نموده ممکن نه، انفصال رکنین نظم بدیع نیز ازیکدیگر ممتنع و محال.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرواز با یک بال!!