دیدگاههای بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی
در هفتهی گذشته، فرصتی پیش آمد تا با سرکار خانم صهبا وجدانی، یكی از اعضای جامعهی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز وبگاه عهد و میثاق گفتگویی داشته باشیم و برخی از پرسشهایی را كه از سوی بهائیان بیتالعدلی مطرح شده است، با ایشان در میان گذاریم.
نسخهی آمادهی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید
دیدگاههای بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی
صهبای عزیز، از این كه دعوت ما را پذیرفتی، سپاسگزاریم. بهعنوان اوّلین پرسش، بهائیان طرفدار بیتالعدل ادّعا دارند كه جامعهی بهائی تحت لوای بیتالعدل به پیشرفتهای شایانی در دنیا رسیده است، بهائیان ارتدكس پیرو ولیّ امرالله چهارم، چه اقداماتی داشتهاند و چه برنامههایی برای توسعهی جامعه خود دارند؟
پیش از پاسخ به پرسش شما، باید عرض كنم كه من سخنگوی جامعهی بهائیان حقیقی نیستم و شاید مطالبی كه عرض میكنم، دیدگاه دقیق بهائیان ارتدكس نباشد و در صورتی که نقصی در پاسخها مشاهده كردید آن را بهحساب شخص من بگذارید.
اینكه فرمودید بهائیان بیتالعدلی پیشرفتهای شایانی در دنیا داشتهاند، باید گفت پیشرفت، كلمهای چند وجهی است. یک دیانت میتواند در مواردی پیشرفت و در مواردی نیز سیر نزولی و انحطاطی را طی نماید. یكی از نشانههای پیشرفت هر دیانت، توسعهی كیفی نیروی انسانی باورمندان آن است. زمانی که بیتالعدل بدلی، رهبری جامعه بهائی را مصادره كرد، با بستری آماده روبرو گردید؛ زیرا شوقی ربّانی با طرّاحی نقشههای جهانی، با هوشمندی تمام، ظرفیتهای عظیمی برای جامعهی جهانی بهائی فراهم كرده بود؛ شكلدهی محافل ملّی و محلّی، فراهم آوردن افراد مناسب برای آنها، نقشههای تبلیغی موردنیاز تا قبل از پایان قرن بیستم و …، قبلاً توسط ایشان آماده شده بود و بیتالعدل بدلی و ایادیان در حقیقت سوار بر مركبی آماده و مهیّا شدند و توانستند موفقیّتهای بهدست آمده را بهحساب خود بگذارند!
مطلب بعدی اینكه، ما در گذشته نمیتوانستیم در مورد صحّت و سقم ارقام و آمار ارائه شده از سوی بیتالعدل، اظهارنظر نماییم؛ ولی امروزه با آغاز قرن بیست و یكم و گسترش فضای مجازی و آزادی اطّلاعات، مشخّص شده است كه اكثر آمار و ارقام مربوط به پیشرفت امرالله كه از سوی بیتالعدل اعلام میگردد، غیر واقع و بیشتر برای بزرگنمایی عملکرد بیت العدل بدلی است؛ برای نمونه، در اکثر کشورهای اروپایی و نیز آمریکا، استرالیا و بسیاری دیگر از نقاط جهان، اکثر اعضای نسل جوان بهائی در ضیافات و جلسات امری حضور فعّال ندارند. بیشتر احبّایی كه به آمریكا مهاجرت میکنند، درگیر كار و زندگی روزمره شده و تمایل چندانی بهحضور در برنامههای تشکیلاتی ندارند! چرا راه دور برویم؟ حتّی در ایران نیز جوانان، انگیزهی فعّالیّت ندارند، برخی به عملكرد بیتالعدل معترضند و اکثراً به امور مادّی مشغولند و تمایلی به امور روحانی ندارند و اكثراً نسبت به پیامهای بیتالعدل بدلی بیتفاوت هستند. به طور خلاصه، نسل جوان ما كه میبایست با فرهنگ اصیل بهائی تربیت یافته و مدیریت آیندهی جامعه را بر عهده داشته باشد، از انگیزه تهی است! شاید بتوانم اینطور ادّعا كنم كه بیتالعدل با انجام هزینههای هنگفت و ساختن ویترینی زیبا از تشکیلات بیت العدلی، سعی دارد جامعهای فعّال و شاداب را به نمایش بگذارد؛ امّا در درون، ما با جامعهای سر خورده، نا امید و ناآشنا با فرهنگ امری مواجه هستیم!
سرکار خانم وجدانی، اگر ممكن است در مورد اهداف اصلی بهائیان حقیقی توضیح بفرمایید.
هدف ما در حال حاضر، روشنگری و ارائهی نصوص در اثبات تداوم سلسلهی ولایت امر و شناخت ولیّ امر حاضر و نیز نشاندادن عدم مشروعیّت بیتالعدل بدلی است. جامعه بهائی باید بداند که عدم توجّه به ولیّ امرالله در دیانت بهائی، عامل تمام گرفتاریهای بهوجود آمده است؛ بنابراین، ما وظیفه داریم تا در جهت تعمیق فرهنگ واقعی بهائی تلاش كرده و با توسعهی نیروی انسانی آگاه، جامعهی بهائی را از انحراف نجات دهیم.
بر اساس آمار ارائه شده از مقالات و فضای مجازی، در حال حاضر حدود پنج میلیون بهائی بیت العدلی در دنیا زندگی میكنند؛ لطفاً بفرمایید در حال حاضر، چه تعداد بهائیان حقیقی در جهان حضور دارند و چه نقش و تأثیری میتوانند در گسترش امر بهائی و نیز توسعه و پیشرفت تمدّن جهانی داشته باشند؟
(بیشتر…)پیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا
دکتر محمّدمحسن سازگارا پژوهشگر، فعّال سیاسی و حقوقبشر و روزنامهنگار است. ایشان در سالهای پیش از ۱۳۵۷ از دانشجویان مقیم آمریکا بود و در آن زمان با انجمنهای اسلامی دانشجویان مسلمان همکاری میکرد و در دورهای رهبری این تشکّل را نیز بر عهده داشت. در آستانهی زمستان سال ۵۷، تحصیلاتش را در آمریکا ناتمام گذاشت و برای انجام امور خبرنگاری و ترجمهی متون، به نوفللوشاتو رفت. ایشان در بهمن ماه همان سال بههمراه آیت الله خمینی به ایران بازگشت. او در دوران حکومت جمهوری اسلامی مناصبی همچون معاون سیاسی اجتماعی نخست وزیر و مشاور در امور اجرایی، معاون وزارت صنایع سنگین و رییس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، مدیریت رادیو و رییس هیئت مدیره شرکت دادهپردازی ایران را برعهده داشت. وی پس از چندی از مشاغل دولتی کناره گرفت و به کسب و کار خصوصی و عضویّت در هیئت مدیره شرکتها روی آورد. از جمله فعّالیّتهای او، ادارهی شرکتی مطبوعاتی و انتشار و سرمایهگذاری در نشریّاتی چون روزنامه جامعه بود.
در دهه ۱۳۸۰، او دو بار به اتهام اقدام علیه امنیّت ملّی زندانی شد و سپس به آمریکا مهاجرت کرد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتهی تاریخ تا مقطع دکترا ادامه داد.
دکتر سازگارا در چند سال اخیر با همکاری دکتر کاویان صادقزاده میلانی و دکتر آرام حسامی در پروژه «دیار جانان؛ پروژهی ضبط تاریخ شفاهی بهايیستیزی در ایران معاصر» در موضوع حمایت از حقوق بهائیان، تحت نظر بیت العدل حیفا، نقشی فعّال بر عهده گرفته است.
به همین جهت در تاریخ ششم مهرماه ۱۳۹۸ از سوی بهائیان ارتدکس ایران، نامهای به شرح ذیل برای ایشان ارسال شد و هرچند هنوز جوابی از سوی ایشان واصل نشده است؛ امّا امیدواریم که بهزودی پاسخی دلگرمکننده از سوی ایشان دریافت نماییم.
فایل آماده پرینت متن نامه را با کلیک بر روی آیکون ذیل، بارگذاری نمایید.
پیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا
تقدیم درود و احترام خدمت جناب سازگارا؛
پیش از هر کلامی آفرین و هزاران آفرین بر وجدان و انصاف شما که از دوران جوانی به دفاع از مظلوم روی آوردید و در دوران کمال و پختگی عقل به یاری سلاح قلم، شجاعانه قدم به میدان دفاع از هموطنان بهائی نهادید.
خوشحالیم از این که امر الهی و تعالیم جمال مبارک امروز جهانشمول شده است و موجب وحدت میان ملل و اقوام و ادیان مختلف گشته است و حضور فعّال جنابعالی در پیگیری حقوق از دسترفتهی بهائیان ایران، گویای فکر روشن، جان آگاه و وجدان بیدار شماست، همچنین نشانهی روشنی از تأثیر عظیم و عدیم النظیر تعالیم بدیع حضرت بهاالله در قلب شما است.
اکنون که مردانه در این میدان کارزار روحانی گام نهادهاید، انتظار داریم نیم نگاهی هم به جامعهی بهائیان ارتدکس داشته باشید که به جرم پایداری بر ایمان و اخلاص و دلبستگی به حق و حقیقت امر مقدّس بهائی و وفاداری به عهد و میثاق و میراث رفیع روحانی حضرت بهاالله، یعنی مؤسّسهی جلیلهی ولایت امرالله، تحت ظلم مضاعف هستند.
(بیشتر…)قدردانی و سپاس ولیّ امر چهارم، جناب نصرتالله بهرهمند، از وبگاه عهد و میثاق
جناب نصرتالله بهرهمند در پیامی احبّای حقیقی ایران و فعّالان وبگاه عهد و میثاق را مورد عنایت قرار دادند.
فایل آماده پرینت پیام را با کلیک بر روی آیکون ذیل، بارگذاری نمایید.
الله ابها خدمت یاران با وفای وبگاه عهد و میثاق،
زحمات بیشمار و صادقانهی شما عزیزان موجب سپاس بسیار و قدردانی میباشد. در زمانی که مردم این عصر همه مشغول به امور مادّی و ظاهری هستند، شما یاران با وفای امر، وقت خود را با کمال صداقت و با فداکاری صرف تبلیغ و هدایت افراد کردهاید. این عمل شما عزیزان برای آیندهی امر نقش و تأثیر بسیار بزرگی خواهد داشت.
حضرت عبدالبها میفرمایند:
(بیشتر…)به رغم غیرت اغیار، به یار پیوستیم
به رغم غیرت اغیار، به یار پیوستیم
بهسوی نور دیده گشودیم و از عما رستیم
در آمدیم به جمع ثابتان بر میثاق
به محفل پیمان و عهد یار بنشستیم
اگرچه دیر شنیدیم آوازهی رحیل
به قافلهسالار کاروان روان بستیم
اگر چه تیر ملامت به سینهمان بنشست
به یمن عهد ولایت، ز پای ننشستیم
دل از رقیبان ناسپاس بر کندیم
به جمع رفیقان حقشناس بنشستیم
ز بیوفایی و طغیان ناقضان رستیم
به خدمت نصرت کمر بستهایم تا هستیم
(بیشتر…)بر ما چه گذشته است؟!
بر ما چه گذشته است؟!
دیریست عادت کردهایم!
مدّتی است که بیتفاوت شدهایم!
گویی امری عادی و مرسوم است که نرم بگوییم و درشت بشنویم!
از مهر بگوییم و نامهربانی ببینیم!
به راه بخوانیم و بیراهمان بخوانند!
حقیقت میثاق بنماییم و ناقضمان بنامند!
با دوستان و آشنایان و نزدیکان با دلیل و منطق سخن بگوییم و پاسخمان جز تهمت و ناسزا نباشد!
عزیزان! مگر ما چه گفتهایم جز این بشارت که ولیّ امر، حیّ و حاضر است و ما را فرا میخواند به ایفای عهد و میثاقی که با جمال مبارک بستهایم!
مگر ما چه میگوییم جز این هشدار که بیایید با چراغ عقل و نور ایمان راه رستگاری را از بیراهه گمراهی بازشناسیم تا مبادا در دام فریب و تعصب، به وادی تاریک گمراهی درغلطیم!
انصاف دهید! آیا پاسخ این گفتار، تنها ناسزاست و قهر و غضب و نسبت ناروا؟!
آیا این است شیوهای که از آیین نازنین نورانی آموختهایم؟!
به راستی بر ما چه گذشته است که چنین آسان از سر ایمان و آموزههایمان میگذریم؟!
چگونه جهانیان را به اجتناب از خشک اندیشی فرا میخوانیم و خود پای بسته، در بند تعصب درماندهایم؟!
اگر ما منتقد متعصّبان و در راه ماندگانی هستیم که در پاسخ به دعوت حضرت ربّ اعلی و یا فراخوان جمال مبارک، بهجای دیدن نور الهی و شنیدن ندای مظهر حق، از سر تعصّب، چشم و گوش بستند و دهان گشودند و زبان به لعن و طعن و نفرین و ناسزا گشودند؛ چگونه است، اکنون که ندای ولیّ امر چهارم آیین بهائی مرتفع گشته و با بیان نرم و لیّن و براهین آشکار و بیّن، طالبان حکمت، جویندگان طریق سعادت و تشنگان شراب حقیقت را مخاطب ساخته خود به همان شیوه ناهنجار خشکاندیشان و قشری مسلکان محروم از درک حقیقت، با غیظ و غضب و ادبیاتی به دور از ادب و حتّی گاه گستاخی و جسارت، فضای روحانی گفتگوی دینی را به کلام ناشایست خود میآلایند!
آن هنگام که در کژراههی نادانی، منطق، پای در گل میماند، ﻛﻤﺎﻻت روﺣﺎنی و ﺻﻔﺎت ﻧﻮرانی و اﺧﻼق رﺣﻤﺎنی رنگ و روی باخته و تعصّب، در هیئت مرکبی رهوار رخ مینماید که مهارناشدنی و لجام گسیخته، راکب را به قعر پرتگاه گمراهی سرنگون میسازد و دریغا که چنگ یازی به دستاویز تکراری و فرسودهی تهمت و ناسزا نیز مانع این سقوط محتوم نخواهد بود!
امّا بهائیان حقیقی از گفتار و کردار ولیّ امر بزرگوار آموختهاند و این بیت خواجهی شیراز را آویزه گوش کردهاند که:
وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم
که در طريقت ما کافريست رنجيدن
و از سر ایمان و با دل و جان، پیوسته بر آن پیمان که با ولیّ امر حیّ خود دارند، پایدارند؛ که خوش سرودهاند پیشینیان:
این نکته نوشتهاند بر دفتر عشق
سر، دوست ندارد آنکه دارد سرِ دوست
(بیشتر…)تبریک عید
عید زاد روز نقطهی اولی، ربّ اعلی، حضرت باب، بنیانگذار آغاز عصر جدیدی در حیات بشر را به پیشگاه چهارمین ولیّ امرالله، جناب نصرتالله بهرهمند، جانشین به حقّ حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء و شوقی محبوب و همهی بهائیان تبریک و شادباش میگوییم.
حضرت ربّ اعلی، در تاریخ بیستم اکتبر ۱۸۱۹ برابر با بیست هشتم مهرماه ۱۱۹۸ شمسی به عرصهی دنیای جسمانی قدم نهادند و جهان را روشنایی بخشیدند.
(بیشتر…)اندر حکایت بزرگداشت دویستمین سالگرد میلاد حضرت باب
این روزها در بین احبّای الهی و در صفحات فضای مجازی متعلّق به احبّا یا تشکیلات بیت العدل، صحبت از بزرگداشت دویستمین سالگرد تولّد حضرت باب است. دو سال قبل نیز سیستم تبلیغات بیت العدل بدلی به بهانهی دویستمین سالگرد میلاد حضرت بهاءالله، بهصورت گسترده اقدام به برگزاری جلسات و برنامههای متعدد کرد.
در این جریان، اوّلین نکتهای که نشانگر دوری بیت العدل فعلی از نصوص الهی است، تاریخ برگزاری این مراسم است. بیت العدل بدلی برخلاف بیانات اوّلین ولیّ امر آیین بهائی، تاریخی دلخواه را بهعنوان تاریخ تولّد حضرت باب اعلام کرده که با هیچ اساسی سازگار نیست! جناب نصرت الله بهرهمند، ولیّ امر چهارم آیین بهائی، نیز چند سال قبل طیّ مقالهای به این ماجرا اعتراض کردهاند که میتوانید آن را از اینجا مطالعه بفرمایید.
آنچه در نزد بهائیان روشنضمیر، واضح است این است که بیت العدل فعلی در حقیقت بهدنبال نشر نفحات الله و آموزه های حقیقی دیانت بهائی نیست و تنها با توسّل به شیوههای تبلیغی، در پی گسترش تشکیلات خود ساخته و جمع و جذب افراد ناآگاه به این سیستم نامشروع و جعلی میباشد. در این شیوه، تنها ملاک، تعداد نفرات است و آنچه که مغفول میماند، میزان ایمان حقیقی افراد جذب شده به آموزههای حضرت بهاء الله است.
بسیاری از افرادی که بیت العدل بدلی در نقاط مختلف جهان آنها را بهائی میشمرد، کمترین اطّلاعی از بیانات و تعالیم طلعات مقدّسه بهائی ندارند و صرفاً با مطالعهی چند کتاب روحی، بهائی نامیده شدهاند و این همان مشکل اساسی است که سبب دوری بسیاری از اهل بهاء از ولایت امر شده است. آن بهائی که از مطالعهی نصوص دور مانده باشد و مثلاً نداند که در الواح وصایای مبارکه حضرت عبدالبها در مورد مقام ولیّ امر الله چه نوشته شده، قطعاً از حقیقت دور خواهد ماند و از فیوضاتی که ولات امر الله بر بهائیان عالم مبذول میدارند محروم خواهد شد!
همین مراسم پر سر و صدا ولی خالی از حقایق امر بهائی، نشانگر آن است که بیت العدل با ایجاد شور و حرارت کاذب در میان احبّا، به دنبال دور کردن آنان از واقعیّت و سرپوش نهادن بر عدم مشروعیّت و ناکارآمدی خود است. چه آنکه در همین برنامهها هم تنها موضوعی که مشاهده میشود، تبلیغ برای تشکیلات عریض و طویل فعلی است و اثری از بیان حقایق آثار هیاکل مقدّسه نیست!
به نظر میرسد این گونه رفتارهای بیت العدل، مصداق تعبیر معروف «فرار به جلو (فرار رو به جلو)» باشد؛ یعنی در حالی که مشروعیّت نظام فعلی بیت العدل و تشکیلات خود ساخته آن زیر سوأل بوده و مهمترین مسأله حال حاضر بیت العدل بدلی، پاسخگویی به علّت انحراف از نظم بدیع حضرت بهاءالله و حذف مؤسّسهی ولایت امر است، به تبلیغ خود پرداخته و سعی در ازدیاد پیروان خود دارد!
(بیشتر…)بیت العدل بدلی و حربهی پوسیدهی طرد
دوستان گرامی! اکنون زمان آن فرارسیده است که بیت العدل بدلی و آن دسته از وابستگانش که تصوّر میکنند با توسّل به ارعاب و تهدید، میتوان افکار بهائیان حقیقی و مؤمن را محدود نمود، سر از خواب گران بردارند و این حقیقت را دریابند که امروز دیگر مانند آن روزگاری نیست که با طرد و تهدید و ارعاب، مانع از انتشار بیانیه و پیام دومین ولیّ امر دیانت بهائی شوند و بر این حقیقت که شوقی افندی اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، به مهمترین وظیفهی الهی خود یعنی تعیین «من هو بعده» جامهی عمل پوشانیده است، سرپوش بگذارند.
به اعتقاد اهل بهاء، الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، قابل مقایسه با وصیّتنامه یک فرد عادی نیست. این سند، بهگفتهی شوقی ربّانی، جزء لایتجزی کتاب مستطاب اقدس محسوب میگردد و میتوان آنرا بهمنزلهی دستورالعمل نظم بدیع جهانی و اساس نظم اداری بهائی تلقّی نمود.
در بررسی الواح وصایای مبارکه چند مبحث اساسی را میتوان بهصورت جداگانه ملاحظه کرد.
بخشی که به نصایح و انذارات به احبّا اختصاص دارد، که فعلاً موضوع بحث ما نیست.
قسمتی دیگر به تعیین شوقی ربّانی و انتصاب وی به جانشینی حضرت عبدالبهاء پرداخته است که جملهی معروف آن چنین است:
«ای یاران مهربان بعد از مفقودی این مظلوم باید اغصان و افنان سدره مبارکه و ایادی امرالله و احبّای جمال ابهی توجّه بفرع دو سدره . . . یعنی شوقی افندی نمایند؛ زیرا آیت الله و غصن ممتاز و ولیّ امرالله و مرجع جمیع اغصان و افنان و ایادی امرالله و احباءالله است و مبیّن آیات الله و من بعده بکراً بعد بکر یعنی در سلاله او»
این بخش از الواح مبارکه وصایا، صرفاً مختص به تعیین شوقی افندی به مقام ولایت امرالله بوده «و من بعده بکراً بعد بکر» یعنی در «سلالهی او» تأکیدی است بر این انتصاب و بههیچوجه به این معنا نیست که تسلسل ولایت امرالله تنها از طریق ارتباط خونی با شوقی افندی میسّر است؛ چرا که در قسمت بعدی که بهنظرتان میرسد، این موضوع را روشن فرمودهاند.
سه بخش دیگر الواح وصایا اختصاص به مؤسّسات نظم اداری بهائی دارد که عبارتند از: مؤسّسهی ولایت امرالله، بیت العدل، و ایادی امرالله.
در خصوص اهمیت مؤسّسهی ولایت امرالله میفرمایند:
«حصن متین امرالله به اطاعت من هو ولی امرالله محفوظ و مصون ماند و اعضای بیت عدل و . . . باید کمال اطاعت و تمکین و انقیاد و توجّه و خضوع و خشوع را به ولیّ امرالله داشته باشند. اگر چنانچه نفسی مخالفت نمود مخالفت بهحق کرده است»
همچنین در ادامه، حضرت عبدالبهاء به یکی از وظایف مهمّ شوقی افندی به شرح ذیل اشاره میفرمایند:
«ای احبّای الهی باید ولیّ امرالله در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد و شخص معیّن باید مظهر تقدیس و تنزیه و تقوای الهی و علم و فضل و کمال باشد؛ لهذا اگر ولد بکر ولیّ امرالله مظهر الولد سرّ ابیه نباشد یعنی از عنصر روحانی او نه، و شرف اعراق به احسن اخلاق مجتمع نیست؛ باید غصن دیگر را انتخاب نماید.»
مطابق شواهد غیر قابل انکار در الواح و آثار مشخص است که: «غصن دیگر» نشاندهندهی یک رابطه جسمانی نیست زیرا:
(بیشتر…)