بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

Ahdvamisagh-aftabeh-va-lagan

در قدیم که با دست غذا می‌خوردند رسم بود که پیش از غذا میهمانان دست‌های خود را با آفتابه در لگن همراه آن می‌شستند، در میهمانی‌ها آفتابه و لگن را سر سفره می‌آوردند، آن را پیش یک یک میهمانان می‌بردند و لگن را زیر دست هر یک می‌گرفتند و با آفتابه آب می‌ریختند تا میهمان دست‌های خود را بشوید و با حوله خشک می‌کردند؛ چون آفتابه و لگن از ملزومات سفره بود، بعضی‌ها سعی می‌کردند سر سفره چند دست آفتابه و لگن بیاورند. در این صورت انتظار میهمان این بود که با این همه تشریفات حتماً غذا بسیار مفصّل خواهد بود؛ ولی برخلاف انتظار گاهی پیش می‌آمد که از غذای درست و حسابی خبری نبود و تشریفات سفره بیشتر از غذای سر سفره بود. در چنین مواردی بود که این مثل را می‌آوردند که: آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

بی‌شک شما هم اگر تأمل بفرمایید از این مصادیق در جامعه زیاد پیدا می‌کنید. یک نمونه‌ی آن در جامعه‌ی خودمان، تشکیلات ایجاد شده توسط بیت العدل بدلی است.

مجموعه تأسیساتی عظیم در حیفا با حدود ۱۰۰۰ نفر پرسنل و ساختمان‌های مختلف دارالآثار، دارالتبلیغ، دارالتحقیق، دارالتشریع و مؤسّسات مختلف جانبی آن، با کلّی بریز و بپاش تشکیل شده است؛ ولی از کار اصلی که تشریع احکام جدید و پاسخ به پرسش‌ها و حل مسائل روز احبّاء است، خبری نیست. با این‌که در کتاب مستطاب اقدس، حلّ بسیاری از پرسش‌ها و رفع ابهامات بر عهده‌ی بیت العدل گذاشته شده است؛ ولی بیت العدل، با گذشت بیش از۵۰ سال از تاریخ تأسیس خود، نتوانسته است به تعداد انگشتان دست حکم جدید صادر نماید.

تعجب نکنید! اخیراً کانال تلگرامی «آکادمی ایقان» با هماهنگی با بیت العدل بدلی، مجبور شد در مقابل پرسش‌های فراوان احبّاء و در واکنش به اعتراضات بهائیان ارتدکس، پیام مورخ ۲۷ ماه می ۱۹۶۶ را که در پاسخ پرسش‌های متعدّد یکی از احبّاء صادر شده و قبلاً به صورت عمومی منتشر نشده بود، باز نشر نماید! در این پیام، بیت العدل سعی کرده است به ابهامات موجود در پیرامون مشروعیّت خود و بی‌توجّهی به الواح وصایای مبارکه و چرایی عدم حضور ولیّ امرالله و مرکز تبیین و تفسیر در امر و غیره، پاسخ دهد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنآفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

آیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌كننده است؟! (بخش پنجم)

Question-People-1-Ahdvamisagh

مقدمه:

در مقالات قبلی خود به بررسی مطالب طرح شده از سوی بیت العدل و نقد آن پرداختیم. در این قسمت نیز به طرح یكی دیگر از موضوعات عنوان شده از سوی بیت العدل جعلی و توضیحاتی در مورد آن می‌پردازیم؛ امید است این بحث، مورد استفاده‌ی دوستان قرار گیرد.

پرسش پنجم:

بیت العدل بدلی در مقاله‌ای با عنوان «اطاعت امّا از كه و چگونه؟» به ضرورت اطاعت از حكومت و اطاعت از بیت العدل تأكید می‌کند. در قسمتی از این مقاله چنین می‌خوانیم:

«در دیانت بهائی دو تعلیم وجود دارد كه بشر فرا گرای امروز ممكن است در پذیرش آن تردید داشته باشد، اطاعت از حكومت و اطاعت از بیت العدل. چون اصولاً امروزه كلمه‌ی اطاعت كلمه‌ی خوشایندی نیست.»

در ادامه، به اطاعت از بیت العدل و فواید آن اشاره شده و حفظ  وحدت و جلوگیری از انحراف جامعه، از دستاوردهای مهمّ آن، معرفی شده است؛ هم‌چنین به موضوع اطاعت از حكومت و لزوم تبعیت احبّاء از فرامین اداری و اجتماعی حكومت‌ها نیز پرداخته شده است؛ در قسمتی از مقاله چنین می‌خوانیم:

«در خارج از جامعه نیز افراد بهائی موظّف به اطاعت از حكومتند. از دیدگاه بهائی حكومت كه وظیفه‌اش اداره و حفظ جامعه است؛ باید مورد احترام و حمایت افراد قرار گیرد تا كار خود را به درستی انجام دهد. اگر هر فردی بخواهد مطابق میل و سلیقه خود از دستورات حكومتی سرپیچی كند، دیگر حكومت معنایی نخواهد داشت. بهائیان در امور اجتماعی و اداری مطیع حكومتند ولو آن را قبول نداشته باشند؛ ولی در امور فردی و وجدانی و اخلاقی مطیع تعالیم الهی‌اند.»

توضیحات و پاسخ عهد و میثاق:

در سطور ذیل سعی شده است تا این سخنان بیت العدل در بوته‌ی نقد قرار گیرد.

در مورد واژه اطاعت بحث‌های فراوانی وجود دارد كه پرداختن به همه‌ی آن‌ها زمانی طولانی را طلب می‌كند و ممكن است از حوصله‌ی کاربران ارجمند بیرون باشد؛ امّا در معنی كلمه‌ی اطاعت، به فرمانبرداری بی‌چون و چرا، تسلیم شدن در مقابل دیگری، پیروی كردن، مطیع بودن و امثال آن اشاره شده است.

 در مورد لزوم اطاعت از بیت العدل بدلی یك پرسش اساس مطرح است كه پاسخ‌گویی به آن به درک درست مفهوم اطاعت كمک خواهد نمود.

امروزه این عقیده كه یک شخص یا گروه، حاكم مطلق باشد و هر دستور یا فرمانی كه داد، بدون چون و چرا برای سایرین لازم‌الاجرا باشد، از اعتبار لازم برخوردار نیست و نمی‌تواند مورد پذیرش عمومی قرار گیرد؛ مگر این‌كه آن دستور بیانگر اراده‌ی الهی باشد و دستوردهنده، مصون از هر گونه خطا و اشتباه باشد. در مورد بیت العدل فعلی اولاً باید ثابت شود كه اعضای بیت العدل می‌توانند مصون از خطا باشند، ثانیاً باید مشخص گردد كه بیت العدل فعلی مشروعیّت خود را چگونه و از كجا به‌دست آورده است؟!

از نظر ما بیت العدل بدلی فعلی، فاقد هرگونه مشروعیّت قانونی است و آن بیت العدلی نیست كه حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی در مورد آن صحبت كرده‌اند و آن را ملهم به الهامات الهی دانسته‌اند!

بیت العدل اصلی، بیت العدلی است كه بر طبق مفاد الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، ولیّ امرالله و مقام تبیین، ریاست آن را به عهده داشته باشد؛ نه مجمع حاضر كه به غلط این جایگاه را غصب کرده است. ولیّ امر است كه می‌تواند اشتباهات بیت العدل را تذكّر دهد و عضو خاطی بیت‌العدل را در صورت لزوم اخراج نماید. ولیّ امر است كه حضرت بهاءالله مقام عصمت را به او منتقل می‌نماید؛ نه اعضای بیت العدلی كه توسط مردم انتخاب می‌گردند و مانند دیگر افراد عادی جامعه هزاران خطا و اشتباه دارند و خودشان در حال یادگیری هستند و با سعی و خطا، پیام یا حكمی را صادر می‌كنند و از تبعات حكم صادره‌ی خود بی‌اطّلاع هستند!

برای درک بهتر موضوع، یك مثال ساده مطرح می‌کنیم:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌كننده است؟! (بخش پنجم)

آيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌کننده است؟! (بخش سوم)

Question-People-1-Ahdvamisagh

آيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌کننده است؟!

(بخش سوم)

مقدمه:

عهد و ميثاق در مقالات پیشین خود، به بررسی دو پرسش اساسی پيش‌روی بيت‌العدل و نقد و بررسی پاسخ‌های ارائه شده توسط بيت‌العدل پرداخت، در اين قسمت نيز به يكی ديگر از پرسش‌های مطرح‌شده از سوی احبّاء و توضيحاتی در مورد آن می‌پردازیم. اميد است حاصل اين پرسش و پاسخ و توضيحات مطرح ‌شده، مورد استفاده‌ی متحرّيان حقيقت قرار گيرد.

پرسش سوم:

بيت العدل در پاسخ به اين پرسش كه:

 «در غياب ولیّ امرالله و با عدم حضور مقام تبيين در جلسات بيت العدل، طرز عمل بيت‌العدل در جریان وضع قوانين چگونه است؟ آيا بيت‌العدل اعظم در معرض اين خطر قرار ندارد كه از حیطه‌ی صحيح قانون‌گذاری منحرف‌شده و در ورطه‌ی خطا و اشتباه بيفتد؟

پاسخ بیت‌العدل[1]:

این‌گونه توضيح می‌دهد كه:

«اولاً تصوّر نشود كه بيت العدل به فكر و رأی خود عمل می‌نماید. استغفرالله، بيت العدل به الهام و تأیيد روح‌القدس، قرار و احكام جاری می‌نمايد و آن‌چه قرار دهد بر كل فرض و واجب است. در ثانی، بيت العدل كه خود به دريافت هدايات الاهی اطمينان داده‌شده است، به‌خوبی از نبود حضرت ولیّ امرالله آگاهی داشته و در تمامی امور مربوط به تشريع، فقط در حوزه‌ی اختيار خود عمل می‌نمايد. سوم آن‌که به اين بيان حضرت ولیّ امرالله توجّه دارد كه می‌فرمایند «هیچ‌یک از اين دو مؤسّسه (مؤسّسه‌ی ولايت امر و بيت العدل) نمی‌توانند به قلمروی ديگری تجاوز نمايد و هرگز تجاوز نخواهد كرد.».»

و در پايان، بيت العدل، نحوه‌ی وضع قوانين توسط خود را این‌چنین توضيح می‌دهد:

«در مقام اوّل، مسلماً نهايت دقّت و مراقبت در مطالعه‌ی نصوص مقدّسه و تبينات ولیّ مقدّس امرالله به عمل می‌آید و هم‌چنين نظرات جميع اعضاء مورد توجّه دقيق قرار می‌گيرد. آن‌گاه پس از مشورت كامل، موضوع تنظيم رأی متّخذه به ميان می‌آید. در اين مرحله نيز ممكن است موضوع به‌طورکلّی مجدداً مورد مطالعه قرار گیرد و چه‌بسا اتفاق می‌افتد كه قضاوت نهایی درنتیجه‌ی غور و تجدیدنظر ثانوی به نحو قابل‌ملاحظه‌ای با نتیجه‌ای كه قبلاً به‌دست‌آمده است متفاوت باشد و حتّی ممكن است بالاخره رأی هيأت بر آن تعلق گيرد كه در حال حاضر درباره‌ی موضوع مطروحه، وضع قرار و قانونی ضرورت نداشته باشد.»

توضيحات عهد و میثاق:

هرچند كه مؤسّسه‌ی ولايت امرالله و بیت العدل دارای اختيارات خاصّ خود هستند و هيچ‌يک نمی‌تواند به حدود ديگری تجاوز نمايد، ولی اين به آن معنی نيست كه ما بتوانيم بين اين دو ركن اساسی ديانت بهائی جدائی قائل شويم و بيت العدل را به تنهائی حلال مشكلات بدانيم.

اعضای بيت العدل كه از طریق انتخابات عمومی تعيين مي‌گردند، قطعاً دانای مطلق نيستند و همان‌طور كه عنوان نموده‌اند، تصميمات خود را از طريق مشورت اتخاذ می‌نمايند. بنابراين مانند ساير افراد معمولی، همواره در معرض اشتباه و خطا هستند. چون اطّلاعات خود را از طرق مختلف بشری دريافت می‌کنند، به همين دليل است كه به آن‌ها اجازه داده‌شده است تا در صورت نياز، مصوبات خود را تغيير دهند.

از نظر ما وجود ولیّ امرالله به‌عنوان مقام تبيین در كنار بيت العدل در هر زمان لازم و ضروری است و استدلال بيت العدل مبنی بر امكان صدور احكام در غياب ولی امر صحیح نمی‌باشد.

مراجعه به تبيینات گذشته و باقيمانده از ولیّ امرالله برای صدور احكام جديد به دلایل زیر كافی نيست:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌کننده است؟! (بخش سوم)

آیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌کننده است؟! (بخش دوم)

Question-People-1-Ahdvamisagh

آیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌کننده است؟!

(بخش دوم)

 

پرسش دوم:

بیت العدل در پاسخ این پرسش اساسی یكی از احبّا كه پرسیده بود:

«آیا مصون از خطا بودن بیت العدل اعظم مشروط به حضور ولی امرالله در مقر بیت العدل است؟ و آیا بیت العدل می‌تواند بدون حضور مقام تبیین به تشریع قوانین جدید بپردازد؟»

 پاسخ بیت العدل:[1]

بیت‌العدل این‌طور اظهارنظر كرده است كه:

«مصون از خطا بودن بیت‌العدل اعظم، مشروط به حضور ولیّ امرالله در بین اعضای آن نگردیده است، اگرچه در حوزه‌ی تبیین و تفسیر، نظرات حضرت ولیّ امرالله لازم‌الاجرا هستند؛ ولی در مورد شركت ولیّ امرالله در جلسات تشریع قوانین، همیشه تصمیم نهایی با بیت‌العدل اعظم است. بیت‌العدل منحصراً حق تشریع احكام و تصمیم‌گیری در مورد قوانین و احكامی را دارد كه حضرت بهاءالله بالصّراحه نازل نفرموده‌اند.»

در پاسخ بیت‌العدل تأكید شده است كه، اگرچه ولی امرالله به‌عنوان رئیس دائمی آن هیئت عظیم‌الشأن تعیین‌شده است ولی هرگز نمی‌تواند حتّی به‌طور موقّت، حق منحصربه‌فرد تشریع را از آن خود كند و ازاین‌رو نمی‌تواند تصمیم اكثریت اعضای بیت العدل را لغو نماید.

 توضیحات عهد و میثاق:

به نظر می‌رسد پاسخ‌های ارائه‌شده از سوی بیت‌العدل از استحكام لازم برخوردار نیست و به دلایل زیر حضور دائم ولیّ امر در جلسات بیت العدل ضروری است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌کننده است؟! (بخش دوم)

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم

Nakhjavani-2

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم

لزوم امتداد سلسله‌ی ولایت امرالله

جناب نخجوانی برای این‌که بتواند این مسأله را به اثبات برساند که سلسله ولات امر بعد از شوقی ربانی منقطع گردیده و ولیّ‌امر جدیدی نخواهد آمد به دو مطلب بی‌اساس و غیرواقعی استناد نموده است که در قسمت اوّل به یکی از آن دو پاسخ داده شد و در متن حاضر به پاسخ توجیه دوم می‌پردازیم.

ایشان به استناد فقره‌ی ۴۲ کتاب مستطاب اقدس که در آن جمال مبارک مرجع اوقاف را بیان می‌فرمایند، با ذکر ترجمه فارسی و البته تحریف اساسی منظور آیات، مدّعی می‌شوند که طبق این فقره اصولاً وجود غصن منصوص و بیت‌العدل اعظم در یک‌زمان در کتاب اقدس پیش‌بینی‌نشده است.

در حالی‌که هم‌زمان‌بودن ولایت عظمی و بیت العدل به‌صراحت در الواح وصایا ذکرشده است و حتی ولی امرالله را رئیس این مجمع معرفی می‌کند که باید در تمام جلسات حاضر باشد و یا نماینده‌ای را به‌جای خود، جهت حضور در جلسه معرفی کند؛ حتّی وظیفه‌ی اخراج عضو خطاکار بیت‌العدل را به عهده‌ی ولیّ امر گذاشته‌اند.

حال باید از آقای نخجوانی پرسید که این تناقض آشکار بین ادّعای ایشان و فرموده حضرت عبدالبها به چه معنی است؟ در پاسخ این پرسش چند احتمال وجود دارد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

Nakhjavani

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

لزوم تداوم سلسله‌ی ولایت امر الله

اساس توجیهات غیر­واقع جناب نخجوانی به جهت پوشاندن حقیقت لزوم تداوم سلسله ولات امر پس از صعود حضرت شوقی ربّانی بر دو پایه استوار است: پایه‌ی اوّل تحریف معنای عبارت «مرجع کل کتاب اقدس، هر مسأله غیر منصوصه راجع به بیت العدل عمومی است.» و پایه‌ی دوم تحریف معنای فقره ۴۲ کتاب مستطاب اقدس و بیان این ادّعای دروغین که «اصولاً وجود یک غصن منصوص و بیت العدل اعظم در یک زمان، در کتاب اقدس پیش‌بینی‌نشده است».

نتیجه اعتقاد به این دو تحریف بزرگ، جدایی جامعه بهایی از اصلی‌ترین رکن نظم نوین جهان‌آرای جمال مبارک، یعنی ولایت امر و جایگزین کردن رکن دوم یعنی بیت العدل اعظم الهی، آن‌هم به‌صورت ناقص و با مجمع نُه نفره محروم از ریاست ولی امرالله است.

محور اصلی الواح وصایای حضرت عبدالبها، بیان اهمیت شخص ولی امرالله و لزوم تبعیت فرد فردِ جامعه از ایشان، تعیین وظایف و اختیارات ایشان، تأکید بر عدم تکرار نقض عهد توسط احبا و سپس تعیین شوقی ربانی به جانشینی است. همچنین مفاد الواح وصایا مهم‌ترین دلیل امتداد سلسله ولایت امر است. حضرت عبدالبها در قسمتی از این الواح می‌فرمایند:

«مرجع کل کتاب اقدس، هر مسأله غیر منصوصه راجع به بیت العدل عمومی است.»

استنباط آقای نخجوانی از این عبارت این است که اگر مسأله‌ای در الواح وصایا ذکر شده که ظاهراً با مفاد کتاب اقدس مغایرت دارد باید چنین مطالبی را تحت‌الشعاع کتاب مستطاب اقدس محسوب نماییم؛ یعنی اگر طبق ادّعای ایشان، منظور فقره ۴۲ کتاب اقدس این است که در زمان تشکیل بیت العدل، ولی امرالله حضور ندارد، باید با توجّه به اهمیت کتاب اقدس و بیان مرجع بودن این کتاب از قول حضرت عبدالبها، چشم خود را بر مطالب محوری و اساسی بیان‌شده در الواح وصایا ببندیم و تداوم سلسله‌ی ولایت امر را منکر شویم؛ این در حالی است که حضرت عبدالبها به نص صریح در الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

یادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله، وبگاه عهد و میثاق را با ارسال یادداشتی مورد اظهار لطف خویش قرار داده‌اند که همراهان عزیز عهد و میثاق و یاران گرامی را به مطالعه‌ و تأمّل و تعمّق در آن فرا می‌خوانیم:


نسخه‌ی آماده چاپ متن یادداشت را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

دوستان ارجمند؛

ما خود را بهائیان حقیقی می‌نامیم، زیرا از صمیم قلب ایمان و اعتقاد داریم که آن‌چه حضرت بهاءالله مظهر ظهور کلّی الهی و حضرت عبدالبهاء مرکز میثاق فرموده‌اند، عین حقیقت می‌باشد و نهایتاً عالم انسانی چاره‌ای جز اطاعت و اجرای تعالیم ایشان و نظم اداری امرالله که هسته‌ی مرکزی نظم بدیع الهی است ندارد.
ما معتقدیم که حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا که مؤیّد و متمّم و ملازم کتاب اقدس است، اصول کلّی و عناصر اساسی جامعه بهائی را به نحوی بیان فرموده‌اند که انکار آن ممکن نیست:

«مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیّت است، زنهار که نفسی در ادراک کیفیّتش به خطا رود و یا از اهمیّتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخره‌ای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیّت ثابته الهیّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است.»

(دور بهائی، صفحه ۹۵)

مرکزی که مبیّن کتاب است

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:
«اگر حصن حصین امرالله به قوّه‌ی‌ میثاق محفوظ نماند در یک روز در بهائیان هزار مذهب پیدا شود؛ چنان‌چه در دورهای سابق حاصل شد؛ ولی در اين دور مبارک محض صيانت امر الله که تفریق در بین حزب الله نشود، جمال مبارک روحی له الفداء به اثر قلم اعلی عهد و پيمان گرفت و مرکزی معيّن فرمود که مبيّن کتاب است و رافع اختلاف آن‌چه او بنگارد و بگوید مطابق واقع و در صون حمایت جمال مبارک از خطا محفوظ. مقصد از اين عهد و ميثاق رفع اختلاف از آفاق است.

(منتخبات مکاتیب، جلد چهارم، صفحه ۱۶۵)

قسمت اوّل این بیان حضرت عبدالبهاء را بهائیان به دفعات در نوشته‌های کارگزاران مؤسّسه‌ای که به غلط و بدون استحقاق خود را بیت‌العدل اعظم می‌نامد مشاهده نموده‌اند در حالی که مأخذ آن‌را به درستی برای خوانندگان مشخّص نمی‌نمایند. آنان معنی عهد و میثاق را تحریف نموده و نمی‌خواهند که افراد به معنی حقیقی آن، یعنی آن‌طور که حضرت عبدالبهاء و شوقی افندی بیان فرموده‌اند پی‌برند.»
در بیان حضرت عبدالبهاء عهد و پیمان راجع به مرکزی است که مبيّن کتاب و رافع اختلاف است، مرکزی که در پایان الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:
«نفسی را حقّ رائی و اعتقاد مخصوصی نه، باید كلّ اقتباس از مركز امر و بیت عدل نمایند.»

مرکزی که رکن اوّل و اعظم است:
«این نظم بدیع از انظمه‌ی باطله‌‌ی سقیمه‌ی عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بي‌مثیل و سابقه‌ی بنیادش بر دو ركن ركین استوار، ركن اوّل و اعظم ركن ولايت الهيّه كه مصدر تبيین است و ركن ثانی بیت عدل اعظم الهی كه مرجع تشریع است؛ هم‌چنان‌كه در این نظم الهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیّه‌اش كه مركز عهد و میثاقش تبیین نموده ممكن نه، انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال.»

(توقیعات مباركه ۱۹۴۵-۱۹۵۲، صفحه ۱۲۷)

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

تشکیلات علیه نظم بدیع


مقاله‌ی «تشکیلات علیه نظم بدیع» را جناب «یزدانی» از همراهان عهد و میثاق برای ابن وبگاه ارسال نموده‌‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز،
کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی آن دعوت می‌کنیم:


تشکیلات علیه نظم بدیع

برای احبایی که دوران اوّلیّه‌ی امر و حتّی تاریخ معاصر پنجاه ساله‌‌ی اخیر آن و دوران صعود شوقی ربّانی و تشکیل اوّلین بیت‌العدل را درک ننموده‌اند، آیین جهانی بهائی یک مکتب ایده‌آل با جامعه‌ای پر از روح و ریحان و محبّت است؛ در واقع به نظر نمی‌رسد که همه احباء در مورد مشروعیّت یا عدم مشروعیّت بیت‌العدل فعلی و تشکیلات ساختگی آن تأمل کرده باشند.

اکثریّت جامعه بر این باورند که علی‌رغم عدم حضور ولیّ امر در جلسات بیت‌العدل فعلی، این مجمع دارای عصمت و تصمیماتش لازم‌الاجراست و این در حالی است که بیانات صریح و روشن حضرت عبدالبهاء در الواح مبارک وصایای ایشان مخالف این عقیده است.

بدین‌ ترتیب اکثریّت جامعه از تشکیلاتی پیروی می‌کنند که بر خلاف نصوص صریح، لزوم استمرار ولایت امر را انکار می کند؛ این تشکیلات، دنباله‌روی ایادیانی است که پس از صعود اوّلین ولی امرالله، شوقی ربّانی، بیت‌العدل جنینی را منحل کردند و ولیّ امر دوم دیانت بهائی، جناب میسن ریمی را نادیده گرفتند و خود بیت‌العدلی غیرقانونی بنا کردند و نظم بدیع حضرت بهاءالله را متزلزل کرده‌اند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنتشکیلات علیه نظم بدیع

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش سوم

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ

بخش سوم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «دروغ بزرگ» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش سوم

دروغ بزرگ

بهائیان طرفدار بیت‌العدل فعلی اعتقاد دارند که شوقی ربّانی، ولی امر دیانت بهائی، دار فانی را وداع گفت بدون این‌که برای جامعه‌ی بهائی جانشینی تعیین و معرفی نماید.

ایادیان امر نیز پس از صعود (مرگ) شوقی اعلام نمودند که از او وصیّت نامه‌ای باقی نمانده و او نتوانسته است برای خود جانشینی تعیین و معرفی نماید.

این سخنان در حقیقت توهینی آشکار است به شوقی ربّانی، زیرا حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا تأکید کرده بودند که ولی امر باید در طول حیات خود، جانشین پس از خویش را تعیین و معرفی نماید تا پس از او اختلافی بروز نکند.

بنابر این کسانی که معتقدند شوقی ربّانی در زمان حیات، جانشین خود را تعیین نکرده است در حقیقت مدّعی‌اند که:

۱- الواح وصایای حضرت عبدالبهاء اشتباه است!!

۲- شوقی افندی نسبت به الواح وصایا بی‌توجّه بوده است!!

۳- مصونیّت از خطای مقام تبیین زیر سوأل است!!

۴- اظهارات خلاف واقع از سوی رهبران بهائی بیان شده است!!

(بیشتر…)

ادامه خواندندروغ بزرگ