بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

چرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

شوقی ربّانی

بیت العدل بدلی ادّعا دارد که بعد از شوقی ربّانی، رهبر دیانت بهائی و همه کاره‌ی نظم جهان‌آرای الهی است!

قبول این ادّعا که شوقی ربّانی جانشینی از خود باقی نگذاشته است و به ناچار بیت العدل فعلی، سمت جانشینی را باید به‌عهده داشته باشد، بسیار دور از واقعیّت است.

دلایل این‌که بیت العدل به تنهایی قادر به رهبری جامعه‌ی بهائی نیست بسیار فراوان است و برخی از این دلایل در وبگاه عهد و میثاق در مقالات بسیاری به‌صورت متقن و مستدل درج شده است و خواننده‌ی گرامی می‌تواند برای آگاهی بیشتر به مقالات دیگر همین وبگاه مراجعه نماید.

نکته‌ی مهم در این رابطه، اذعان خود شوقی افندی است که به‌روشنی جانشینی بیت العدل را نفی می‌نماید. توضیح این‌که جناب «امریک سالا (۱۹۰۶-۱۹۹۰) از اعضای فعّال جامعه‌ی بهائی کشور کانادا و اوّلین عضو محفل ملّی کانادا در سال ۱۹۶۸، در سفری که در ژانویه ۱۹۳۸ به ارض اقدس داشته‌اند با شوقی افندی ملاقات می‌کند و در مورد آینده‌ی رهبری دیانت بهائی پرسش‌هایی از ایشان می‌نماید (یادداشت های زیارت و پرسش شوقی افندی از او در (Bahai Library Online) موجود است.

امریک سالا می‌نویسد:

«از ولیّ امرالله پرسش‌های زیادی پرسیدم، که بیشتر آن‌ها به خاطر کم‌تجربگی من بود، چون تنها ده سال بود که بهائی شده بودم. یک شب، شوقی افندی از من سوألی پرسید که نتوانستم پاسخ آن‌را بدهم، ضمن این‌که در آن موقع زياد متوجّه اهمیّت آن سؤال هم نشدم؛ او به من گفت:

«پس از شهادت باب، زعامت امرالله به بهاءالله رسید و پس از صعود او، رهبری جامعه‌ی امر به عبدالبهاء انتقال یافت؛ سپس از من پرسید: پس از صعود عبدالبهاء، زعامت و قیادت به چه کسی منتقل شد؟ من گفتم: «قطعاً به شوقی ربّانی». او گفت: «نه!». من گفتم: «به ولیّ امرالله!» او دوباره به علامت منفی سر خود را بالا انداخت!

گفتم: «به بیت العدل جهانی؟» و او باز گفت:«نه!». از لحن او دانستم که از این‌که نتوانستم پاسخ مناسبی به سؤالاتش بدهم ناخرسند است. سپس پرسید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنچرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

فرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش دوم

با آمدن فرزام ارباب و استقرار طرح روحی و دستور اجرای آن در سطح جهان، اختلاف در بین برخی از اعضای بیت العدل بدلی در گرفت! البتّه این تنها اختلاف موجود بین اعضای بیت العدل نبود؛ هرچند برخی احبّا تصوّر می‌نمایند که جمال مبارک است که در مقرّ بیت العدل حضور دارد و چون اعضا ملهم به الهامات الهی هستد، هیچ اختلافی در بین آن‌ها نیست و هیچ مصوبه‌ی خطایی از سوی اعضای بیت العدل، صادر نخواهد شد! در صورتی‌که فی الواقع در غیاب ولیّ امرالله، اختلافات و چالش‌ها فراوان است! به‌طور نمونه جناب نخجوانی به طرح روحی معترض بود و در منازعه با فرزام ارباب، این فرزام بود که غالب شد.

علی نخجوانی عضو مستعفی بیت العدل جعلی، بعدها به‌عنوان اعتراض به طرح ارباب، در چند سخنرانی، از جمله در انجمن بهائی در لتکن آلمان از این‌که فعّالیّت‌های تبلیغی، منحصر به کتاب‌های روحی شده است اظهار نارضایتی نمود و آن را اشتباه اعلام کرد. او در قسمتی از سخنرانی خود اظهار داشت:

«… در بازدیدی که از چند مؤسّسه داشتم مشاهده کردم که فقط فعّالیّت مؤسّسه آموزشی به‌عنوان تنها فعّالیّت انحصاری بهائی معرفی شده است؛ حتّی به قیمت از بین رفتن بقیّه‌ی فعّالیّت‌ها مانند فایرساید، مطالعات بهائی، تبلیغ فردی و مدارس تابستانه! من قبلاً در مورد تبلیغ و کارهای تحقیقاتی صحبت کرده‌ام و در مورد درک درست این مطلب که دانش و فهم با هم فرق دارد، سخن گفته‌ام؛ امّا امروز چیزهایی می‌بینم که برای من قابل تعجّب است! من در مسافرت به ایالات متحده، ژاپن و کانادا این مسائل را آن‌جا دیدم! سه ماه در سفر بودم وقتی برگشتم آن‌قدر ضعیف شده بودم که ذائقه‌ام را از دست دادم. اگر بیت العدل به ما فعّالیّت آموزشی را به‌عنوان تنها کاری که باید انجام دهیم، توصیه کرده است، این اشتباه است! بیت العدل این را نگفته است! چیزهای دیگری هم در آثار هست!

ما نداریم که به جای فایر ساید ما کلاس مطالعاتی راه بیندازیم و آن روش را قدیمی معرفی کنیم! این اشتباه است! این هرگز در نوشته‌های بیت العدل نیامده است …. بهاءالله می‌گوید هر فردی باید امر را تبلیغ نماید. عبدالبهاء می‌گوید تبلیغ باید در مسیری باشد که هر سال فردی را نزدیک‌تر به امر کند.

آیا بیت العدل اعظم گفته است الواح حضرت عبدالبهاء را فراموش کنیم و فقط به مؤسّسه‌ی آموزشی توجّه داشته باشیم؟ نه، این‌طور نیست! شوقی فایرساید را مورد تأیید قرار داده است؛ ممکن است یک معاونی از بین مشاورین همچین مطلبی را گفته باشد، به آن عضو بگویید به من سند نشان دهد…»

همان‌طور که ملاحظه فرمودید، نخجوانی با گسترش طرح ابداعی فرزام ارباب مخالف بود. در واقع نیز این طرح، نه الهام الهی بود و نه مورد تأیید قاطبه‌ی اعضاء! علاوه بر آن‌که رافع اختلاف یعنی ولیّ امر نیز، در بیت العدل حضور نداشت!

سخنان نخجوانی نشان‌دهنده‌ی عمق اختلافات موجود در بیت العدل بود و چه بسا استعفا و خروج او از بیت العدل را بتوان به‌نوعی اخراج تلقّی نمود!

بعد از اعتراض نخجوانی به برنامه‌ی مؤسّسه آموزشی، بسیاری از احبّاء که اتفاقاً نظر نخجوانی را تأیید می‌کردند، خواهان توضیح از بیت العدل شدند. بیت العدل بدلی در پاسخ معترضین طیّ نامه‌ی ۲۲ دسامبر ۲۰۱۳ خطاب به محافل ملّی دنیا، به جای تأیید سخنان عضو سابق خود که به‌نوعی بیت العدل را از اتهامات مبرّا شمرده بود، اظهارت نخجوانی را اظهارنظر شخصی و مخالف با نقشه‌های جهانی بهائی اعلام نمود و از این اظهارات ابراز تاسف کرد!

(بیشتر…)

ادامه خواندنفرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش دوم

فرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش اوّل

در مقاله‌ی «علی نخجوانی که بود؟»، به توضیح این نکته پرداختیم که نخجوانی با توجّه به مصاحبت با شوقی ربّانی در اواخر عمر ایشان، سابقه‌ی طولانی عضویّت بیت العدل بدلی و تظاهر به حالات روحانی، توانست با چرب‌زبانی و نقل داستان‌های خیالی و ساختگی، اصل اساسی حضور ولیّ امر در رأس جامعه و تشکیلات امری را وارونه جلوه داده و لزوم استمرار آن‌را به کلّی انکار نماید.

او با برگزاری کنفرانس‌های مختلف و درج مقالات گوناگون، وانمود کرد که بیت العدل می‌تواند به تنهایی رهبری جامعه بهائی را بر عهده داشته و فعال ما یشاء باشد. هرچند نخجوانی توانست با بحث‌های مختلف، ذهن بسیاری از بهائیان را از اصل ولایت امر، منحرف نماید؛ ولی این بیم همواره وجود داشت که احبّاء با مراجعه به متون اصیل امری، نظیر الواح وصایای مبارکه حضرت عبدالبهاء، کتاب دور بهائی و یا حتّی کتاب نظر اجمالی جناب احمد یزدانی و …، هر از چند گاهی، بیت العدل را مورد سوأل قرار دهند که چگونه مهم‌ترین رکن دیانت بهائی، بدون درد و خون‌ریزی (!) از پیکر شریعت ربّانی جدا گردید و آب از آب هم تکان نخورد؟! و به قول ایرج میرزا:

«رفته گویی همه ذرّات به خواب                      نخورد هیچ تکان آب از آب»

در این‌جا بود که رسالت فرزام ارباب، عضو دیگر بیت العدل بدلی، آغاز شد تا با ارائه و گسترش طرح روحی و گسترش محتوا و مفاد سطحی آن، نسل جدید بهائی را به کلّی با متون اصیل و معتبر دیانت بهائی بیگانه نماید تا مبادا که مانند جوانان قدیمی بهائی که با الفبای آموزه‌های امری آشنایی داشتند، فیلشان یاد هندوستان کند!

فرزام ارباب از بدو ورود به بیت العدل جعلی، اختیارات فراوانی را به‌دست گرفت و سعی کرد با کمک عوامل خود در آن‌جا، چون شهریار رضوی، فریدون جواهری، گوستاو کوریا و برخی افراد دیگر، سیاست‌های خود را حاکم نماید.

او در زمان اشتغال در بنیاد راکفلر از طرف آن بنیاد ماموریّت یافت، تا طرح سوادآموزی بنیاد را به‌صورت میدانی در مناطق روستایی محروم کلمبیا پیاده نماید. فرزام ارباب این پروژه را به اجرا در آورد و گزارش موفّق فعّالیّت‌های خود را، به مؤسّسه‌ی راکفلر اعلام نمود.

وی پس از اجرای طرح آموزشی در کلمبیا، گزارش‌هایی نیز از فعّالیّت‌های تبلیغی خود در کلمبیا، به بیت العدل نامشروع ارائه داد؛ به‌طوری که به‌عنوان فردی فعّال در حوزه‌ی تبلیغ امر شناخته شد و توانست پلکان ترقّی را در تشکیلات امری به‌صورت پرشی طی نماید و در سال ۱۹۹۳ به عضویّت بیت العدل بدلی درآید.

او پس از حضور در بیت العدل یک کپی از مطالعات انجام شده‌ی بنیاد راکفلر در کلمبیا را، همراه با پیشنهاد تشکیل مؤسّسه‌ی آموزشی رشد و طرح روحی (که به نام پدر خود روحی ارباب، نام‌گذاری کرده بود) به بیت العدل ارائه نمود. این طرح که برای با سواد کردن افراد روستایی و بومی کلمبیا، تهیّه شده بود، بعدها جایگزین طرح مؤسّسه‌ی معارف امری گردید که دانش‌آموختگان آن تسلّطی عمیق بر متون امری داشتند.

فرزام ارباب به مدّت ۱۰ سال (۱۹۷۰-۱۹۸۰)، در کلمبیا عضویّت محفل ملّی آن کشور را برعهده داشت. سپس در سال های (۱۹۸۸-۱۹۹۳) به عضویّت دارالتبلیغ بین‌المللی در آمد و در سال ۲۰۱۳ در حالی‌که هفتاد و دو سال داشت، به بهانه کهولت سن از عضویّت بیت العدل استعفاء داد و در حال حاضر با همکاری فریدون جواهری (عضو دیگر مستعفی بیت العدل بدلی) و فرزام کمال‌آبادی، به برنامه‌ریزی برای توسعه درآمد و فعّالیّت‌های مالی بیت العدل و به اقدامات مشکوک به پولشویی و تولید رمز ارز و تقویت بنیه‌ی مالی خود و اعضای خودی بیت العدل جعلی مشغول است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنفرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش اوّل

علی نخجوانی که بود؟

علی الله نخجوانی، عضو پیشین و مستعفی بیت العدل بدلی در سن صد سالگی در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۹ درگذشت. او در سال ۱۹۱۹ در شهر باکوی آذربایجان در یک خانواده بهائی متولّد شد. در دو سالگی پدر خود را از دست داد و با خانواده به حیفا رفت. او لیسانس هنرخود را از دانشگاه بیروت دریافت کرد و پس از مهاجرت به چند کشور و انجام فعّالیّت‌های تبلیغی مختلف، در سال ۱۹۵۰ به عضویّت محفل ملّی ایران درآمد و حدود پنج سال نیز عضو محفل مرکزی آفریقا بود.

بعد از واقعه صعود شوقی ربّانی، با تشکیل شورای بین المللی انتخابی و غیر قانونی ایادیان، به عضویّت آن درآمد و با تشکیل بیت العدل بدلی در سال ۱۹۶۳، عضو آن شد.

هرچند او تحصیلات عالیّه آکادمیک نداشت؛ ولی به دلیل دانستن زبان فارسی و عربی و انگلیسی و آشنایی با نصوص، الواح و آثار بهائی و هم‌چنین دوره‌ی کوتاه معاشرت با شوقی ربّانی، خیلی زود در بین اعضای غیر ایرانی و بعضاً بی‌اطّلاع بیت العدل جعلی، جایگاهی یافت و با دست‌آویز تأویل الواح و توجیه آثار و نقل خاطرات و داستان‌هایی از ولیّ امرالله، توانست بیت العدل خودخوانده، نامشروع، غیر قانونی و محروم از ریاست ولیّ امر را به‌عنوان قدرت مطلقه در جهان بهائی، معرفی نماید و عامل شکاف در وحدت جامعه بهائی گردد.

توضیح این‌که شوقی ربّانی در سال ۱۹۵۱ اوّلین شورای بین المللی بهائی را به دست مبارک خود تشکیل دادند و طیّ پیامی به محافل ملّیّه در شرق و غرب عالم، این شورا را طلیعه‌ی مؤسّسه‌ی کبرای اداری نامید و تشکیل آن را، بزرگترین قدم در سبیل پیشرفت نظم اداری حضرت بهاءالله در سی سال اخیر معرفی  فرمود. ایشان در اهمیت این شورا اظهار داشتند:

«چون این شورا که نخستین مؤسّسه‌ی بین‌المللی و اکنون در حال جنین است، توسعه یابد عهده‌دار وظایف دیگری خواهد گردید و به مرور ایّام به عنوان محکمه‌ی رسمی بهائی شناخته شده و سپس به هیئتی مبدّل می‌گردد که اعضایش از طریق انتخاب معیّن می‌شوند و موسم گل و شکوفه آن هنگامی است که به بیت عدل عمومی تبدیل گردد. با قلبی مملو از شکرانه و سرور تشکیل این شورای بین‌المللی را که پس از مدّت‌ها انتظار به‌وجود می‌آید تهنیت می‌گویم. این تأسیس در صفحات تاریخ به منزله بزرگترین اقدامی است که مایه‌ی افتخار عهد دوم عصر تکوین دور بهائی محسوب خواهد شد به طوری‌که هیچ یک از مشروعاتی که از آغاز نظم اداری امرالله از حین صعود حضرت عبدالبهاء تا به‌حال به انجام آن‌ها مبادرت گشته، بالقوه به این درجه از اهمیت نبوده است… .».

 به‌دلیل اهمیت این شورا، شوقی ربّانی، جناب میسن ریمی را به ریاست آن منصوب نمود.

متأسفانه بعد از صعود شوقی افندی، ایادیان امر به طور خودسرانه  اقدام به انحلال شورای بین المللی بهائی نمودند و با طرد ریاست آن، جناب میسن ریمی، عملاً اهداف بزرگ شوقی را از مسیر اصلی آن خارج نمودند و به جای آن، چند نفر از افراد هم عقیده و مورد اعتماد خود را در مجمعی به‌نام  «شورای بین المللی انتخابی بهائی» جمع و آن را مقدمه‌ی تشکیل بیت العدل معرفی کردند. از جمله عوامل فرمانبردار ایادیان، علی نخجوانی بود. او در قراردادی نانوشته، پذیرفت که تعطیلی مؤسّسه‌ی ولایت امرالله و حذف ولیّ امر را، با چرب زبانی توجیه نماید و در عوض این خدمت، به عضویّت بیت العدل بدلی دست یابد؛ برای این منظور، او در سال ۱۹۶۱ به عضویت شورای بین المللی جعلی و خودساخته و سپس در سال ۱۹۶۳ به عضویت بیت العدل غیرقانونی و نامشروع درآمد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنعلی نخجوانی که بود؟