یادداشت جناب نصرتالله بهرهمند، چهارمین ولیّ امرالله
جناب نصرتالله بهرهمند، چهارمین ولیّ امرالله، وبگاه عهد و میثاق را با ارسال یادداشتی مورد اظهار لطف خویش قرار دادهاند که همراهان عزیز عهد و میثاق و یاران گرامی را به مطالعه و تأمّل و تعمّق در آن فرا میخوانیم:
نسخهی آماده چاپ متن یادداشت را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید:
دوستان ارجمند؛
ما خود را بهائیان حقیقی مینامیم، زیرا از صمیم قلب ایمان و اعتقاد داریم که آنچه حضرت بهاءالله مظهر ظهور کلّی الهی و حضرت عبدالبهاء مرکز میثاق فرمودهاند، عین حقیقت میباشد و نهایتاً عالم انسانی چارهای جز اطاعت و اجرای تعالیم ایشان و نظم اداری امرالله که هستهی مرکزی نظم بدیع الهی است ندارد.
ما معتقدیم که حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا که مؤیّد و متمّم و ملازم کتاب اقدس است، اصول کلّی و عناصر اساسی جامعه بهائی را به نحوی بیان فرمودهاند که انکار آن ممکن نیست:
«مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیّت است، زنهار که نفسی در ادراک کیفیّتش به خطا رود و یا از اهمیّتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخرهای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیّت ثابته الهیّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است.»
(دور بهائی، صفحه ۹۵)
مرکزی که مبیّن کتاب است
حضرت عبدالبهاء میفرمایند:
«اگر حصن حصین امرالله به قوّهی میثاق محفوظ نماند در یک روز در بهائیان هزار مذهب پیدا شود؛ چنانچه در دورهای سابق حاصل شد؛ ولی در اين دور مبارک محض صيانت امر الله که تفریق در بین حزب الله نشود، جمال مبارک روحی له الفداء به اثر قلم اعلی عهد و پيمان گرفت و مرکزی معيّن فرمود که مبيّن کتاب است و رافع اختلاف آنچه او بنگارد و بگوید مطابق واقع و در صون حمایت جمال مبارک از خطا محفوظ. مقصد از اين عهد و ميثاق رفع اختلاف از آفاق است.
(منتخبات مکاتیب، جلد چهارم، صفحه ۱۶۵)
قسمت اوّل این بیان حضرت عبدالبهاء را بهائیان به دفعات در نوشتههای کارگزاران مؤسّسهای که به غلط و بدون استحقاق خود را بیتالعدل اعظم مینامد مشاهده نمودهاند در حالی که مأخذ آنرا به درستی برای خوانندگان مشخّص نمینمایند. آنان معنی عهد و میثاق را تحریف نموده و نمیخواهند که افراد به معنی حقیقی آن، یعنی آنطور که حضرت عبدالبهاء و شوقی افندی بیان فرمودهاند پیبرند.»
در بیان حضرت عبدالبهاء عهد و پیمان راجع به مرکزی است که مبيّن کتاب و رافع اختلاف است، مرکزی که در پایان الواح مبارک وصایا میفرمایند:
«نفسی را حقّ رائی و اعتقاد مخصوصی نه، باید كلّ اقتباس از مركز امر و بیت عدل نمایند.»
مرکزی که رکن اوّل و اعظم است:
«این نظم بدیع از انظمهی باطلهی سقیمهی عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بيمثیل و سابقهی بنیادش بر دو ركن ركین استوار، ركن اوّل و اعظم ركن ولايت الهيّه كه مصدر تبيین است و ركن ثانی بیت عدل اعظم الهی كه مرجع تشریع است؛ همچنانكه در این نظم الهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیّهاش كه مركز عهد و میثاقش تبیین نموده ممكن نه، انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال.»
(توقیعات مباركه ۱۹۴۵-۱۹۵۲، صفحه ۱۲۷)
(بیشتر…)پرسشهای اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش چهارم
بخش چهارم از پرسشهای اساسی در انتظار پاسخ، پرسشهای پایانی مقالهی «نهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!» به امید دریافت پاسخ از بیتالعدل فعلی و پیروان آن ارائه میگردد.
عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیتالعدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسشهای مطرح شده در این بخش به معنای بیپاسخ ماندن آنها است.
این پرسشها با توجّه به حقایق منتشر شده در این مقاله در مورد «شورای بینالمللی بهائی» مطرح میگردد:
۱۱- با وجود اینکه شوقی افندی با خوشحالی و مسرّت تمام، تشکیل اوّلین شورای بینالمللی بهائی را بهعنوان یک تصمیم آیندهساز به جهان بهائی بشارت دادند، چرا پس از صعود ایشان این نهاد مهم به فراموشی سپرده شد و نام و ویژگیهای ممتاز آن به تاریخ پیوست؟!
۱۲- اگر تشکیل شورای بینالمللی بهائی بعد از صعود حضرت عبدالبهاء از بزرگترین و مهمترین اقدامات شوقی ربّانی بوده است، چرا بهائیان نسل حاضر از آن بیخبرند و برخی حتّی کلمهای در مورد آن نشنیدهاند؟!
۱۳- با وجودی که شوقی افندی دستور داده بودند تا مقرّ شورای بینالمللی بهائی در زمان مقرّر و معهود در کوه کرمل ساخته شود، چرا امروز هیچ نشانی از آن شورا به چشم نمیخورد؟!
(بیشتر…)نهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!
هنگامی که شوقی ربّانی مقدّمات تشکیل بیتالعدل را فراهم مینمود، برای اینکه احبّا به تدریج با این تشکّل آشنا گردند، شورایی را به نام «شورای بینالمللی بهائی» به ریاست جناب میسن ریمی تشکیل داد.
هر چند که اعضای این شورا به صورت انتصابی و توسط خود حضرت ولیّ امرالله به این سمت گمارده شده بودند؛ ولی قرار بود با افزایش محافل ملّی دنیا، به تدریج این شورا از حالت انتصابی خارج و با انتخاب احبّا رسمیّت یافته و به بیتالعدل اعظم تبدیل گردد.
شوقی افندی در پیام ۱۹۵۱/۱۲/۲۴ ضمن اظهار خوشحالی و به عنوان سومین اقدام تاریخی و مهم انجام شده پس از صعود حضرت عبدالبهاء فرمودند:
«هیئت بینالمللی بهائی در جوار اعتاب مقدّسه تشکیل گردد، این هیئت طلیعهی تأسیس بیت عدل عمومی است که بنیانش الاهی و حال، بدایت ظهور و بروز آن است…»
و در پیام ۴ می ۱۹۵۳ خطاب به کنفرانس بینالقارات آمریکا تأکید نمودند:
«… این هیئت ممهّد سبیل برای تشکیل محکمهی بینالمللی بهائی بوده که باید بالمأل به بیتالعدل عمومی که اعظم هیئت تشریعیّه حکومت مستقل بهائی است تبدیل گردد.»
ریاست این شورا که از اهمّیّت ویژهای برخوردار بود، به عهدهی جناب میسن ریمی قرار گرفت و حضرت ولیّ امرالله به دلیل اهمّیّت این شورا، روحیّه خانم را نیز به عنوان رابط خود با شورا معرّفی کردند.
(بیشتر…)پرواز با یک بال!!
خانم «نازنین میثاقیان» از همراهان گرامی عهد و میثاق که پیش از این مقالهی «کلید حلّ اختلاف» از ایشان در این وبگاه منتشر شده بود، مقالهی جدید خود با عنوان «پرواز با یک بال» را ارسال نمودهاند؛ ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان ارجمند را به ارسال مقالات و یادداشتهای خود جهت انتشار در عهد و میثاق فرا میخوانیم و به مطالعهی این مقالهی خواندنی دعوت میکنیم:
پرواز با یک بال!!
گاهی اوقات بعضی مسائل آن قدر روشن و واضح است که انکار آن فقط باعث شگفتی دیگران میشود؛ امّا همین مسائل وقتی به روزمرگی و مرور زمان دچار میگردد، آنگاه کم کم در عین روشنی برای عموم افراد رنگ میبازد؛ حتّی خورشید هم که باشد در طول زمان فراموش میکنیم که تمام انرژی و حیات بشر از آن است و ماهها میگذرد و یک بار به آن نگاه نمیاندازیم.
این کلام ولیّ امرالله هم مصداق همین مسأله است؛ شوقی ربّانی در توقیع منیع ۱۰۵ بدیع در صفحهی ۲۱ میفرماید:
«این نظم بدیع … بنیادش بر دو رکن رکین استوار، رکن اوّل و اعظم رکن ولایت الاهیّه است که مصدر تبیین است و رکن ثانی بیت عدل اعظم الاهی که مرجع تشریع است؛ همچنانکه در این نظم الاهی تفکیک بین احکام شارع امر و مبادی اساسیّهاش که مرکز عهد و میثاقش تبیین نموده ممکن نه، انفصال رکنین نظم بدیع نیز ازیکدیگر ممتنع و محال.»
(بیشتر…)تشکیلات علیه نظم بدیع
مقالهی «تشکیلات علیه نظم بدیع» را جناب «یزدانی» از همراهان عهد و میثاق برای ابن وبگاه ارسال نمودهاند که ضمن تشکّر از این عزیز،
کاربران و همراهان گرامی را به مطالعهی آن دعوت میکنیم:
تشکیلات علیه نظم بدیع
برای احبایی که دوران اوّلیّهی امر و حتّی تاریخ معاصر پنجاه سالهی اخیر آن و دوران صعود شوقی ربّانی و تشکیل اوّلین بیتالعدل را درک ننمودهاند، آیین جهانی بهائی یک مکتب ایدهآل با جامعهای پر از روح و ریحان و محبّت است؛ در واقع به نظر نمیرسد که همه احباء در مورد مشروعیّت یا عدم مشروعیّت بیتالعدل فعلی و تشکیلات ساختگی آن تأمل کرده باشند.
اکثریّت جامعه بر این باورند که علیرغم عدم حضور ولیّ امر در جلسات بیتالعدل فعلی، این مجمع دارای عصمت و تصمیماتش لازمالاجراست و این در حالی است که بیانات صریح و روشن حضرت عبدالبهاء در الواح مبارک وصایای ایشان مخالف این عقیده است.
بدین ترتیب اکثریّت جامعه از تشکیلاتی پیروی میکنند که بر خلاف نصوص صریح، لزوم استمرار ولایت امر را انکار می کند؛ این تشکیلات، دنبالهروی ایادیانی است که پس از صعود اوّلین ولی امرالله، شوقی ربّانی، بیتالعدل جنینی را منحل کردند و ولیّ امر دوم دیانت بهائی، جناب میسن ریمی را نادیده گرفتند و خود بیتالعدلی غیرقانونی بنا کردند و نظم بدیع حضرت بهاءالله را متزلزل کردهاند.
(بیشتر…)طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی
جناب آقای «کوروش جمالی» از همراهان عهد و میثاق، که پیش از این مقاله جوابیّهای در پاسخ به مقالهی آقای «تورج امینی» در سایت «نگاه» (در موضوع طرد که در آن به جامعهی بهائیان ارتدکس و رهبری آن هم توهین و جسارت کردهاند) را با عنوان «جنگ قدرت با سلاح طرد» برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند، مقاله جوابیّهای جدید در این موضوع و در پاسخ به مقالهی آقای «حامد صبوری» در سایت «ولوله در شهر» نگاشته و برای این وبگاه ارسال نمودهاند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعهی مقالهی جدید ایشان فرا میخوانیم:
طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی
نقدی بر موضوع طرد روحانی در جامعهی بهائی
نقدی بر مقالهی جناب «حامد صبوری» در «موضوع طرد در جامعهی بهائی» منتشر شده در سایت «ولوله در شهر»
جناب آقای حامد صبوری؛
با تشکّر از توضیحات جنابعالی در خصوص مسألهی طرد و تقسیمبندی آن به استناد بیانیّهی اعضای سابق محفل ملّی ایران، اجازه بفرمایید تا نقدی به بیانات حضرتعالی در مسأله طرد نه از نوع صدا و سیمایی آن که خود نیز به آن معترض هستم، بلکه با توجّه به نصوص بهائی و واقعیّتهای موجود داشته باشم.
دیانت بهائی، دین رأفت و محبّت است، دینی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دینی نمیتوان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاءالله در عمر پربرکت خود با همهی مخالفین و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد میکردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با مخالفین و معترضین استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک برادر ایشان صبح ازل بود که از در مخالفت با آن حضرت در آمد و لکن ایشان هرگز این دشمن لدود را مستحق طرد ندانستند.
حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّد علی بود که داعیّهی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و دشمنی را به حدّ اعلای خود رسانید که شرح قسمتی از آن در رسالهی الواح وصایا (وصیّتنامهی حضرت عبدالبهاء) آمده است.
حضرت عبدالبهاء علیرغم تحمّل آزار و اذیّتهای فراوان از سوی ناقضین حاضر نشدند محمّد علی و اطرافیان ایشان و سایر مخالفین را از جامعهی بهائی طرد و آنها را غیربهائی معرّفی نمایند.
بنابر این ملاحظه میفرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن، حتّیالمکان از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه میآمد احتراز داشتند.
در دوران حضرت ولی امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفتهایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفتها میتوانست ضربهای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آنرا از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع میفرمایند:
«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام مینمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»
(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)
بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جملهی «راجع به این عبد است و لاغیر» نشانگر آنست که این اجازه به ایادیان امر و بیتالعدل داده نشده است.
(بیشتر…)عید اعظم رضوان
عید اعظم رضوان بر شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق و تمامی هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند مبارک باد!
(بیشتر…)یادداشتهای روزانهی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هشتم (۱۹۱۳)
۲۸ آوریل ۱۹۱۳: نشریّهی نجم باختر، سال ۴، شماره ۳ جمال، حاوی مطلب ذیل بود:
لوح اخیر حضرت عبدالبهاء:
«حضور محترم آقای چارلز میسن ریمی؛ واشنگتن دی. سی.
علیه بهاء الله الابهاء
هو الله؛
ای جوان نورانی و محبوب روحانی من؛
نامهی شما واصل شد و شادمانی از آن غیر قابل وصف است. نامهی شما حاکی از کمال و سخاوت طبع شما، قدرت مساعی شما و خلوص و صفای قصد و نیّت شماست. شادمانی و سعادت عبدالبهاء با چنین اموری حاصل گردیده است.
اگر تمام تجمّلات دنیا برای عبدالبهاء فراهم میشد، او هرگز، برای لحظهای، به آنها چشمداشت نداشت؛ ولی زمانیکه عطر روحنواز از گلزار قلوب احباء به شامّهی عبدالبهاء میرسد، چنان شادی حاصل میشود که بیاختیار شکر و سپاس خود را به فرد کامل سعادتمندی که چنان بندگانی را تربیت کرده ، نثار میکنم.
اجمالاً، نامهی شما لذّت بیشماری در من به وجود آورد؛ این فکر شما بسیار مناسب است.* امیدوارم که قلب مؤمنان محکمتر شده و ثبات رأی در آنها متجلّی گردیده و این امر منجر به هدایت دیگران شود.
بنابر این با قدرت الاهی، با عزم و هدف آسمانی، زبانی شیوا و قلبی سرشار و لبریز از عشق الاهی، الواح را در دست گرفته و شهر به شهر سفر نمایید؛ حتّی به دورترین نقاط مثل هونولولو در هاوایی. شما در سراسر آمریکا سفر کنید و همه را به پایداری در پیمان فرا بخوانید. همه را با شراب روحانی میثاق سرمست کنید! همه را به نشر نفحات الله دعوت نمایید. ندای «یا بهاء الابهی» را بلند کنید و نام «یا علی الاعلی» را سر دهید. (ای بلند مرتبه که بلند مرتبه ترینی)
احبّاء را بیدار کنید، پس از سالها آزمون دیگری فرا خواهد رسید؛ مردمان در ظاهر مستحکم و در باطن متزلزل، به آن صفحات خواهند آمد تا ایمان احباء به عهد و پیمان الهی را تضعیف کنند. بگذارید که بیدار و هوشیار شوند! بگذارید تفکّر نمایند و فکور باشند! به محض این که نشانهای از نقض عهد دیدند، باید از ناقض عهد فاصله بگیرند، آنها باید روز و شب تلاش کنند تا نور سلطنت ابهی، جهان آنانرا فرا گیرد و تاریکی جهل کاملاً از جهان رخت بربندد … .
علیک بهاء الابهی
(امضا) عبدالبهاء عباس»
*: اشاره به نامهای که حاکی از بیداری روحی در بین مردم در اثر سفر حضرت عبدالبهاء به آمریکا بود.
(بیشتر…)عید صیام و عید نوروز
مرحبا نو شدن و آمدن عید صیام
خرّم و فرّخ و میمون و مبارک بادا
فرا رسیدن عید صیام و عید نوروز ۱۳۹۳ را خدمت شما کاربران و همراهان گرامی تبریک میگوییم و سالی پر از موفقیّت و شادکامی و سرشار از آرامش و آگاهی را برای هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند آرزومندیم.
با تحیّات
وبگاه عهد و میثاق
(بیشتر…)