بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

فرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش دوم

با آمدن فرزام ارباب و استقرار طرح روحی و دستور اجرای آن در سطح جهان، اختلاف در بین برخی از اعضای بیت العدل بدلی در گرفت! البتّه این تنها اختلاف موجود بین اعضای بیت العدل نبود؛ هرچند برخی احبّا تصوّر می‌نمایند که جمال مبارک است که در مقرّ بیت العدل حضور دارد و چون اعضا ملهم به الهامات الهی هستد، هیچ اختلافی در بین آن‌ها نیست و هیچ مصوبه‌ی خطایی از سوی اعضای بیت العدل، صادر نخواهد شد! در صورتی‌که فی الواقع در غیاب ولیّ امرالله، اختلافات و چالش‌ها فراوان است! به‌طور نمونه جناب نخجوانی به طرح روحی معترض بود و در منازعه با فرزام ارباب، این فرزام بود که غالب شد.

علی نخجوانی عضو مستعفی بیت العدل جعلی، بعدها به‌عنوان اعتراض به طرح ارباب، در چند سخنرانی، از جمله در انجمن بهائی در لتکن آلمان از این‌که فعّالیّت‌های تبلیغی، منحصر به کتاب‌های روحی شده است اظهار نارضایتی نمود و آن را اشتباه اعلام کرد. او در قسمتی از سخنرانی خود اظهار داشت:

«… در بازدیدی که از چند مؤسّسه داشتم مشاهده کردم که فقط فعّالیّت مؤسّسه آموزشی به‌عنوان تنها فعّالیّت انحصاری بهائی معرفی شده است؛ حتّی به قیمت از بین رفتن بقیّه‌ی فعّالیّت‌ها مانند فایرساید، مطالعات بهائی، تبلیغ فردی و مدارس تابستانه! من قبلاً در مورد تبلیغ و کارهای تحقیقاتی صحبت کرده‌ام و در مورد درک درست این مطلب که دانش و فهم با هم فرق دارد، سخن گفته‌ام؛ امّا امروز چیزهایی می‌بینم که برای من قابل تعجّب است! من در مسافرت به ایالات متحده، ژاپن و کانادا این مسائل را آن‌جا دیدم! سه ماه در سفر بودم وقتی برگشتم آن‌قدر ضعیف شده بودم که ذائقه‌ام را از دست دادم. اگر بیت العدل به ما فعّالیّت آموزشی را به‌عنوان تنها کاری که باید انجام دهیم، توصیه کرده است، این اشتباه است! بیت العدل این را نگفته است! چیزهای دیگری هم در آثار هست!

ما نداریم که به جای فایر ساید ما کلاس مطالعاتی راه بیندازیم و آن روش را قدیمی معرفی کنیم! این اشتباه است! این هرگز در نوشته‌های بیت العدل نیامده است …. بهاءالله می‌گوید هر فردی باید امر را تبلیغ نماید. عبدالبهاء می‌گوید تبلیغ باید در مسیری باشد که هر سال فردی را نزدیک‌تر به امر کند.

آیا بیت العدل اعظم گفته است الواح حضرت عبدالبهاء را فراموش کنیم و فقط به مؤسّسه‌ی آموزشی توجّه داشته باشیم؟ نه، این‌طور نیست! شوقی فایرساید را مورد تأیید قرار داده است؛ ممکن است یک معاونی از بین مشاورین همچین مطلبی را گفته باشد، به آن عضو بگویید به من سند نشان دهد…»

همان‌طور که ملاحظه فرمودید، نخجوانی با گسترش طرح ابداعی فرزام ارباب مخالف بود. در واقع نیز این طرح، نه الهام الهی بود و نه مورد تأیید قاطبه‌ی اعضاء! علاوه بر آن‌که رافع اختلاف یعنی ولیّ امر نیز، در بیت العدل حضور نداشت!

سخنان نخجوانی نشان‌دهنده‌ی عمق اختلافات موجود در بیت العدل بود و چه بسا استعفا و خروج او از بیت العدل را بتوان به‌نوعی اخراج تلقّی نمود!

بعد از اعتراض نخجوانی به برنامه‌ی مؤسّسه آموزشی، بسیاری از احبّاء که اتفاقاً نظر نخجوانی را تأیید می‌کردند، خواهان توضیح از بیت العدل شدند. بیت العدل بدلی در پاسخ معترضین طیّ نامه‌ی ۲۲ دسامبر ۲۰۱۳ خطاب به محافل ملّی دنیا، به جای تأیید سخنان عضو سابق خود که به‌نوعی بیت العدل را از اتهامات مبرّا شمرده بود، اظهارت نخجوانی را اظهارنظر شخصی و مخالف با نقشه‌های جهانی بهائی اعلام نمود و از این اظهارات ابراز تاسف کرد!

(بیشتر…)

ادامه خواندنفرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش دوم

فرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش اوّل

در مقاله‌ی «علی نخجوانی که بود؟»، به توضیح این نکته پرداختیم که نخجوانی با توجّه به مصاحبت با شوقی ربّانی در اواخر عمر ایشان، سابقه‌ی طولانی عضویّت بیت العدل بدلی و تظاهر به حالات روحانی، توانست با چرب‌زبانی و نقل داستان‌های خیالی و ساختگی، اصل اساسی حضور ولیّ امر در رأس جامعه و تشکیلات امری را وارونه جلوه داده و لزوم استمرار آن‌را به کلّی انکار نماید.

او با برگزاری کنفرانس‌های مختلف و درج مقالات گوناگون، وانمود کرد که بیت العدل می‌تواند به تنهایی رهبری جامعه بهائی را بر عهده داشته و فعال ما یشاء باشد. هرچند نخجوانی توانست با بحث‌های مختلف، ذهن بسیاری از بهائیان را از اصل ولایت امر، منحرف نماید؛ ولی این بیم همواره وجود داشت که احبّاء با مراجعه به متون اصیل امری، نظیر الواح وصایای مبارکه حضرت عبدالبهاء، کتاب دور بهائی و یا حتّی کتاب نظر اجمالی جناب احمد یزدانی و …، هر از چند گاهی، بیت العدل را مورد سوأل قرار دهند که چگونه مهم‌ترین رکن دیانت بهائی، بدون درد و خون‌ریزی (!) از پیکر شریعت ربّانی جدا گردید و آب از آب هم تکان نخورد؟! و به قول ایرج میرزا:

«رفته گویی همه ذرّات به خواب                      نخورد هیچ تکان آب از آب»

در این‌جا بود که رسالت فرزام ارباب، عضو دیگر بیت العدل بدلی، آغاز شد تا با ارائه و گسترش طرح روحی و گسترش محتوا و مفاد سطحی آن، نسل جدید بهائی را به کلّی با متون اصیل و معتبر دیانت بهائی بیگانه نماید تا مبادا که مانند جوانان قدیمی بهائی که با الفبای آموزه‌های امری آشنایی داشتند، فیلشان یاد هندوستان کند!

فرزام ارباب از بدو ورود به بیت العدل جعلی، اختیارات فراوانی را به‌دست گرفت و سعی کرد با کمک عوامل خود در آن‌جا، چون شهریار رضوی، فریدون جواهری، گوستاو کوریا و برخی افراد دیگر، سیاست‌های خود را حاکم نماید.

او در زمان اشتغال در بنیاد راکفلر از طرف آن بنیاد ماموریّت یافت، تا طرح سوادآموزی بنیاد را به‌صورت میدانی در مناطق روستایی محروم کلمبیا پیاده نماید. فرزام ارباب این پروژه را به اجرا در آورد و گزارش موفّق فعّالیّت‌های خود را، به مؤسّسه‌ی راکفلر اعلام نمود.

وی پس از اجرای طرح آموزشی در کلمبیا، گزارش‌هایی نیز از فعّالیّت‌های تبلیغی خود در کلمبیا، به بیت العدل نامشروع ارائه داد؛ به‌طوری که به‌عنوان فردی فعّال در حوزه‌ی تبلیغ امر شناخته شد و توانست پلکان ترقّی را در تشکیلات امری به‌صورت پرشی طی نماید و در سال ۱۹۹۳ به عضویّت بیت العدل بدلی درآید.

او پس از حضور در بیت العدل یک کپی از مطالعات انجام شده‌ی بنیاد راکفلر در کلمبیا را، همراه با پیشنهاد تشکیل مؤسّسه‌ی آموزشی رشد و طرح روحی (که به نام پدر خود روحی ارباب، نام‌گذاری کرده بود) به بیت العدل ارائه نمود. این طرح که برای با سواد کردن افراد روستایی و بومی کلمبیا، تهیّه شده بود، بعدها جایگزین طرح مؤسّسه‌ی معارف امری گردید که دانش‌آموختگان آن تسلّطی عمیق بر متون امری داشتند.

فرزام ارباب به مدّت ۱۰ سال (۱۹۷۰-۱۹۸۰)، در کلمبیا عضویّت محفل ملّی آن کشور را برعهده داشت. سپس در سال های (۱۹۸۸-۱۹۹۳) به عضویّت دارالتبلیغ بین‌المللی در آمد و در سال ۲۰۱۳ در حالی‌که هفتاد و دو سال داشت، به بهانه کهولت سن از عضویّت بیت العدل استعفاء داد و در حال حاضر با همکاری فریدون جواهری (عضو دیگر مستعفی بیت العدل بدلی) و فرزام کمال‌آبادی، به برنامه‌ریزی برای توسعه درآمد و فعّالیّت‌های مالی بیت العدل و به اقدامات مشکوک به پولشویی و تولید رمز ارز و تقویت بنیه‌ی مالی خود و اعضای خودی بیت العدل جعلی مشغول است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنفرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش اوّل

علی نخجوانی که بود؟

علی الله نخجوانی، عضو پیشین و مستعفی بیت العدل بدلی در سن صد سالگی در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۹ درگذشت. او در سال ۱۹۱۹ در شهر باکوی آذربایجان در یک خانواده بهائی متولّد شد. در دو سالگی پدر خود را از دست داد و با خانواده به حیفا رفت. او لیسانس هنرخود را از دانشگاه بیروت دریافت کرد و پس از مهاجرت به چند کشور و انجام فعّالیّت‌های تبلیغی مختلف، در سال ۱۹۵۰ به عضویّت محفل ملّی ایران درآمد و حدود پنج سال نیز عضو محفل مرکزی آفریقا بود.

بعد از واقعه صعود شوقی ربّانی، با تشکیل شورای بین المللی انتخابی و غیر قانونی ایادیان، به عضویّت آن درآمد و با تشکیل بیت العدل بدلی در سال ۱۹۶۳، عضو آن شد.

هرچند او تحصیلات عالیّه آکادمیک نداشت؛ ولی به دلیل دانستن زبان فارسی و عربی و انگلیسی و آشنایی با نصوص، الواح و آثار بهائی و هم‌چنین دوره‌ی کوتاه معاشرت با شوقی ربّانی، خیلی زود در بین اعضای غیر ایرانی و بعضاً بی‌اطّلاع بیت العدل جعلی، جایگاهی یافت و با دست‌آویز تأویل الواح و توجیه آثار و نقل خاطرات و داستان‌هایی از ولیّ امرالله، توانست بیت العدل خودخوانده، نامشروع، غیر قانونی و محروم از ریاست ولیّ امر را به‌عنوان قدرت مطلقه در جهان بهائی، معرفی نماید و عامل شکاف در وحدت جامعه بهائی گردد.

توضیح این‌که شوقی ربّانی در سال ۱۹۵۱ اوّلین شورای بین المللی بهائی را به دست مبارک خود تشکیل دادند و طیّ پیامی به محافل ملّیّه در شرق و غرب عالم، این شورا را طلیعه‌ی مؤسّسه‌ی کبرای اداری نامید و تشکیل آن را، بزرگترین قدم در سبیل پیشرفت نظم اداری حضرت بهاءالله در سی سال اخیر معرفی  فرمود. ایشان در اهمیت این شورا اظهار داشتند:

«چون این شورا که نخستین مؤسّسه‌ی بین‌المللی و اکنون در حال جنین است، توسعه یابد عهده‌دار وظایف دیگری خواهد گردید و به مرور ایّام به عنوان محکمه‌ی رسمی بهائی شناخته شده و سپس به هیئتی مبدّل می‌گردد که اعضایش از طریق انتخاب معیّن می‌شوند و موسم گل و شکوفه آن هنگامی است که به بیت عدل عمومی تبدیل گردد. با قلبی مملو از شکرانه و سرور تشکیل این شورای بین‌المللی را که پس از مدّت‌ها انتظار به‌وجود می‌آید تهنیت می‌گویم. این تأسیس در صفحات تاریخ به منزله بزرگترین اقدامی است که مایه‌ی افتخار عهد دوم عصر تکوین دور بهائی محسوب خواهد شد به طوری‌که هیچ یک از مشروعاتی که از آغاز نظم اداری امرالله از حین صعود حضرت عبدالبهاء تا به‌حال به انجام آن‌ها مبادرت گشته، بالقوه به این درجه از اهمیت نبوده است… .».

 به‌دلیل اهمیت این شورا، شوقی ربّانی، جناب میسن ریمی را به ریاست آن منصوب نمود.

متأسفانه بعد از صعود شوقی افندی، ایادیان امر به طور خودسرانه  اقدام به انحلال شورای بین المللی بهائی نمودند و با طرد ریاست آن، جناب میسن ریمی، عملاً اهداف بزرگ شوقی را از مسیر اصلی آن خارج نمودند و به جای آن، چند نفر از افراد هم عقیده و مورد اعتماد خود را در مجمعی به‌نام  «شورای بین المللی انتخابی بهائی» جمع و آن را مقدمه‌ی تشکیل بیت العدل معرفی کردند. از جمله عوامل فرمانبردار ایادیان، علی نخجوانی بود. او در قراردادی نانوشته، پذیرفت که تعطیلی مؤسّسه‌ی ولایت امرالله و حذف ولیّ امر را، با چرب زبانی توجیه نماید و در عوض این خدمت، به عضویّت بیت العدل بدلی دست یابد؛ برای این منظور، او در سال ۱۹۶۱ به عضویت شورای بین المللی جعلی و خودساخته و سپس در سال ۱۹۶۳ به عضویت بیت العدل غیرقانونی و نامشروع درآمد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنعلی نخجوانی که بود؟

کادوی جشن تولّد جناب نخجوانی!

با خبر شدیم، بیت العدل بدلی و پیروان آن، یک‌صدمین سالگرد تولّد جناب علی نخجوانی را به ایشان تبریک گفته و پیشاپیش جشن گرفته‌اند!

وبگاه عهد و میثاق نیز به‌نمایندگی از بهائیان ارتدکس ایران، برای تولّد صد سالگی ایشان، هدیه‌ای ویژه تدارک دیده است که آن را در سالگرد تولّد ایشان تقدیم می‌کند:

مجموعه‌ای از برخی مقالات وبگاه عهد و میثاق در سالیان اخیر و پاسخ‌ها به سخنان و پرسش‌ها از متن سخنرانی‌های جناب نخجوانی در موضوع عهد و میثاق که تمامی آن‌ها هم‌چنان بی‌پاسخ مانده ‌است!

جناب علی نخجوانی از ابتدای تأسیس بیت العدل جعلی و نامشروع در سال ۱۹۶۳ در هشت دوره‌ی پیایی از آن تا سال ۲۰۰۳ و به مدّت ۴۰ سال،‌ عضو ثابت آن بوده‌اند و از مؤسّسان و ارکان بیت العدل فعلی شمرده می‌شوند!

اگر بیت العدل بدلی و یا خود جناب نخجوانی را بعد از جشن میلاد و خاموش کردن یک‌صد شمع روشن تعبیه‌شده بر روی کیک تولّدشان، فرصتی دست داد؛ موجب امتنان است که حدّاقل، یک مورد از این پرسش‌های بی‌پاسخ را پاسخی مرحمت نمایند!

هر چند هم‌چون سالیان گذشته، برای همگان واضح و مبرهن است که بیت العدل بدلی و جناب نخجوانی برای هیچ‌یک از این پرسش‌های مهم و بسیار، پاسخی در چنته ندارند و دریافت پاسخ از سوی ایشان محال است؛ لکن وبگاه عهد و میثاق و سایر احبّای حق‌طلب و حق‌جو، هم‌چنان چشم‌انتظار خواهند ماند و برای انتشار و مطالعه‌ی پاسخ احتمالی ایشان لحظه‌شماری می‌کنند، شاید پاسخی بیاید؛ البتّه اگر وجود داشته باشد!

به قول منطقیّون: فرض محال که محال نیست!

مقالات به‌ترتیب تاریخ مرتّب شده‌اند،
برای دسترسی به هر کدام، کافی است بر روی عنوان و لینک آن کلیک نمایید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنکادوی جشن تولّد جناب نخجوانی!

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش سوم

Ali Nakhjavani-3

در سفری که جناب علی نخجوانی به استرالیا داشتند، پرسش‌های مختلفی در موضوع «عهد و میثاق» از ایشان پرسیده شد؛ پاسخ‌های جناب نخجوانی نه تنها مشکلی را از افراد پرسش‌کننده برطرف ننمود؛ بلکه پرسش‌های جدیدی را نیز به وجود آورد!

در متن حاضر به یکی دیگر از این پرسش‌ها و پاسخ‌های مطرح شده خواهیم پرداخت و قضاوت را به احبّای عزیز خواهیم سپرد. 

پرسش:

حضرت ولیّ امرالله در آثار خود فرموده‌اند که حضرت عبدالبهاء امکان تأسیس بیت العدل اعظم را در دوران حیات خود در نظر داشته‌اند؛ آیا این امر به‌معنای هم‌زمانی و تقارن غصن منصوص و بیت العدل اعظم خواهد بود؟ 

(بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش سوم

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش دوم

Ali Nakhjavani-2

از جمله پرسش‌های دیگری که از جناب نخجوانی پرسیده شده؛ این است که بر طبق الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، اگر یکی از اعضای بیت العدل اعظم مرتکب گناهی گردد که به رفاه جامعه زیان وارد سازد؛ ولیّ امرالله حق دارد که او را از عضویّت بیت العدل عزل نماید. اکنون که ولیّ امر وجود ندارد، چگونه باید عمل نمود و در حال حاضر اجازه‌ی اخراج اعضاء خاطی با چه کسی است؟

جناب نخجوانی در پاسخ به این پرسش می‌گوید که در زمان حیات حضرت ولیّ امرالله، ایشان خود قیادت و مرجعیّت امرالله را عهده‌دار بودند؛ ولی بعد از نوامبر 1957 مؤسّسه ولایت امر، به عنوان یک مرکز زنده و فعال دیگر وجود نداشت و بنابر این با انتخاب بیت العدل در سال 1963 ، قیادت و مرجعیت امر، خود به خود به این هیئت (بیت العدل) منتقل گردید؛ بنا بر این اخراج افراد خاطی بیت العدل به عهده خود بیت العدل است (!!)

واقعاً عجیب است! وقتی حضرت عبدالبهاء به وضوح می‌فرمایند که ولیّ امر حقّ عزل عضو خاطی بیت العدل را دارد؛ جناب نخجوانی چگونه به خود اجازه می‌دهند خودسرانه این حقّ مسلّم را سلب شده تلقّی نموده و به دیگری واگذار کنند؟!

به نظر می‌رسد لازم است با طرح چند پرسش این مسأله بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

ابتدا باید دانست که اخراج عضو خاطی بیت العدل از جمله اختیارات خاصّ ولیّ امرالله است و بعد از ایشان چه کسی قادر خواهد بود تا این اختیارات را به دیگری منتقل کند؟ لذا باید بپرسیم چه کسی گفته که قیادت و مرجعیّت می‌تواند خود به خود به شخصی یا مؤسّسه‌ی دیگری منتقل گردد؟! آیا حقیقتاً جناب نخجوانی آن همه تأکیدات حضرت مولی‌الوری و شوقی ربّانی را بر اهمیت و عظمت مقام و موقعیت ولیّ امر فراموش کرده‌اند؟!

ثانیاً چرا و چگونه وظایف مؤسّسه ولایت امر به بیت‌العدل منتقل شد؟! آیا نمی‌شود به مؤسّسه و یا به فرد دیگری حتّی از خود ایادی امر منتقل شود؟! و یا اصلاً این مسؤولیّت از بین برود؟! ایادیان بر چه مبنائی تشخیص دادند خود به خود مسؤولیّت اخراج فرد خاطی بیت العدل در اختیار خود بیت العدل است؟!

ثالثاً بالاخره تکلیف اعضاء خاطی چه می‌شود؟! چه کسی مسؤول مقابله با اعضای خطاکار بیت العدل است؟! فرض کنید جناب نخجوانی به عنوان کسی که از اعضای بیت العدل است مرتکب خطایی شود؛ در این صورت چه کسی مسؤولیّت مقابله با ایشان را دارد؟! آیا این معقول است که خود ایشان به عنوان عضو بیت‌العدل با خودشان مقابله کنند؟! آیا اساساً سپردن فرد خطاکار به فرد خطاکار دیگر معقول است؟! چگونه متهم و قاضی و مجری حکم می‌تواند یکی باشد؟!

در حقیقت وقتی ولیّ امر در بیت العدل نباشد٬ اساساً کسی وجود ندارد که بتواند با اعضای خطاکار بیت العدل مقابله کند.

بعد از این پرسش‌ها به اشکال اساسی و بنیادین پاسخ‌های جناب نخجوانی می‌پردازیم:  (بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش دوم

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل

ali-nakhjavani-1

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل

پاسخ به سخنان علی نحجوانی در استرالیا

طی سفری که جناب نخجوانی به استرالیا داشتند، پرسش‌هایی درباره‌ی مفهوم عهد و میثاق در دیانت بهائی مطرح گردید که ایشان به‌زعم خود پاسخ‌های لازم و کافی داده‌اند. با خواندن این پرسش و پاسخ‌ها ذهن فعّال و بدون جهت‌گیری حتماً دچار پرسش‌های جدیدتر و اشکالات بیشتری می‌شود که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌کنم.

سؤال شده بود که چرا حضرت ولیّ امرالله فرموده‌اند: اگر بیت العدل اعظم برخلاف تبیین ایشان تصمیمی اتخاذ نماید، ایشان در مقام اصلاح آن بر خواهند آمد؟ چگونه حضرت ولیّ امرالله و بیت‌العدل اعظم می‌توانند مغایر هم واقع شوند؟

جناب نخجوانی در جواب، ابتدا متن دقیق توقیع دور بهائی را به این شرح می‌فرمایند:

«هرچند ولیّ امر رئیس لاینعزل این مجلس فخیم است معهذا نمی‌تواند بنفسه حتّی به‌طور موقت واضع قوانین و احکام گردد و یا تصمیمات اکثریت اعضای مجلس را الغاء نماید و لکن هرگاه طرح تصمیمی را وجداناً مباین با روح آیات منزله تشخیص دهد، باید ابرام و تأکید در تجدیدنظر آن نماید.»

سپس سه نکته از این متن برداشت می‌نمایند که پس از ذکر هرکدام توضیحاتی ذکر شده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل

پاسخ به پرسش‌‌ها و نظر اسکار

porsesh-va-pasokh

یکی از کاربران عهد و میثاق با نام اسکار ذیل مقاله‌ی «پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش سوم» پرسش‌ها و نظری مطرح کرده‌اند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسش‌ها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسش‌ها و نظر جناب اسکار و پاسخ‌های کامل و دقیق جناب علی ثابتی را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید.


پاسخ جناب علی ثابتی به پرسش‌‌های جناب اسکار


جناب اسکار نوشته‌اند:
«به نظر شما کسانی که وظیفه ی آنها به‌صورت گسترده حفظ و صیانت جامعه امر الاهی در مقابل هجوم اعداء الله و ناقضین باشد و قرار باشد احبّای الاهی را در مقابل هجوم افکار باطل حفظ کرده و آنان را در حصن متین امر الهی نگه‌دارند در زمانی که شوقی افندی صعود کردند و به گفته همه حتی میسون ریمی هیچ وصیت نامه ای پیدا نشد باید چه میکردند؟»

بدون مطالعه و تفکر نصوص والواح را نادیده گرفتن و با چند جمله منکر حقایق شدن کار آسانی است.
کسی که ادعا میکند که بهائی است باید بداند که بنا بر مفاد توقیع 6 مارچ 1925 شوقی ربانی:

«وعود الهیه و بشارات سامیه که از قلم اعلی و کلک ملهم موید مرکز عهد ومیثاق نازل گشته بمدلول این آیه مبارکه حتمی الوقوع است. قوله الاحلی: » وآنچه از قلم جاری البته ظاهر شده وخواهد شد ولایبغی من حرف الا وقدیراه المنصفون مستویا علی عرش الظهور»…
(توقیع 6 مارچ 1925 )

حضرت عبدالبهاء وظیفه ایادی امرالله را در الواح وصایا بشرح زیر تعیین فرموده‌اند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به پرسش‌‌ها و نظر اسکار

پاسخ به پرسش‌ و نظر فریال و ایران

porsesh-va-pasokh

دو کاربر محترم عهد و میثاق با نام‌های فریال و ایران ذیل مقاله‌ی «پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم» پرسش‌ و نظری درج نمودند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسش‌ها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسش‌ و نظر خانم‌ها فریال و ایران و پاسخ‌های کامل و دقیق جناب یزدانی (نویسنده محترم این مقاله) و جناب علی ثابتی را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید. 


پاسخ جناب یزدانی به پرسش‌ خانم فریال


خانم فریال گرامی؛
در پاسخ به پرسش شما که:
«لطفا بفرمائید کجا آقای نخجوانی گفتند آیات رو خواندن و نفهمیدن؟»
باید عرض کنم که جناب نخجوانی در دو موضع در سخنرانی خود تصریح می‌کنند که ما نصوص را می‌خواندیم و نمی‌فهمیدیم:

۱- مورد اوّل در دقیقه ۴۰ سخنرانی می‌گویند:
توقیع مبارک در تاریخ ۲۳ فوریه ۱۹۲۴ یعنی دو ماه و چند روز بعد از توقیع اوّل: باید در آینده و مرور زمان و نیز به هدایت بیت العدل اعظم امیدوار باشیم تا به درک روشن‌تر و کامل‌تر مندرجات و معانی تلویحی الواح وصایا فائض گردیم.
بابا بیان تلویحی توضیح اسرار کلمات الهی کار بیت العدل اعظم نبوده کار ولی امرالله بوده که او مبیّن است. چطور است که این‌گونه بیان می‌کنند؟! احبای عزیز ما می‌خواندیم و نمی‌فهمیدیم! بعد از صعود مبارک این حقایق روشن شد که چرا هیکل مبارک می فرمایند بیت العدل اینها را برای شما توضیح می دهد. می‌دانستند که در موقع تشکیل بیت العدل خودشان نخواهند بود؛ کتاب اقدس صریح است بعد از اغصان بیت العدل تشکیل می شود. برای این‌که خودشان نخواهند بود می‌دانستند که صعود واقع می‌شود کتاب اقدس هم‌زیستی بین ولیّ امر و بیت العدل را پیش‌بینی نکرده است. می‌دانستند صعود واقع می‌شود. صعود حضرت ولی امرالله برای ما بغتاً بود؛ برای روحیه خانم مظلوم بغتاً بود برای حضرت ولی امرالله غیر منتظره نبود. احبای عزیز امرالله مطمئن باشید همین‌طور است.

۲- مورد دوم در دقیقه ۶۵ سخنرانی در اثبات این‌که اگر احبّای ایران آثار شوقی افندی را مطالعه کرده بودند به درستی می‌فهمیدند که بیت‌العدل در تاریخ ۱۹۶۳ باید تشکیل می‌شد و در این راستا توقیع نوروز ۱۱۱ بدیع را برای حضّار قرائت می‌کنند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به پرسش‌ و نظر فریال و ایران

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش سوم

Nakhjavani-3

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش سوم

اعضای خطاکار بیت العدل

یکی از نکاتی که جناب نخجوانی برای پایان یافتن سلسله‌ ولایت امرالله به آن استناد می‌کنند، توقیعی است که در ماه آخر حیات مبارک شوقی ربّانی از آن وجود مبارک صادرشده و علی نخجوانی مدّعی است که در آن لوح، وظیفه قیادت و سرپرستی امرالله به وظایف سابقه‌ی ایادیان امرالله اضافه‌شده و آن‌ها متصدی قیادت و حراست امرالله خواهند بود و همین نکته را دلیلی می‌گیرد که شوقی افندی پایان یافتن سلسله‌ی ولایت امرالله را پیش‌بینی کرده بودند و به همین سبب ایادیان امر را موظّف به سرپرستی و راهبری جامعه بهائی کرده‌اند.

جناب نخجوانی در سخنرانی خود به لوحی اشاره می‌کنند که یک ماه پیش از صعود شوقی ربّانی صادرشده است، هرچند جناب نخجوانی به تاریخ دقیق و منبعی که لوح را از آن قرائت کرده‌اند اشاره نمی‌کنند؛ ولی با توجّه به استنادی که به عبارت «Chief Stewards» می‌نمایند مشخص می‌شود که اصل لوح به زبان انگلیسی و تاریخ صدور آن اکتبر ۱۹۵۷ است و ترجمه این لوح به فارسی در کتاب «توقیعات مبارکه» آمده است.

در این لوح شوقی ربّانی به دست‌آوردهای اجرای برنامه ده‌ساله‌ای که تنظیم کرده بودند می‌پردازند و موفقیت‌ها در نشر نفحات‌الله در سراسر جهان را برمی‌شمرند. در میانه این لوح به ایادیان امر الله و وظایف آن‌ها اشاره می‌کنند. در قسمتی از این لوح می‌خوانیم:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش سوم