همانطور که در قسمت اوّل مقاله اشاره شد، حضرت بهاءالله، در کتاب مستطاب اقدس، کلیّات برخی از احکام را بیان داشتند و صدور احکام جدید را به مقام تشریع یعنی بیت العدل عمومی محوّل فرمودند تا بر اساس مقتضیّات روز، احکام جدید را صادر نماید.
حضرت بهاءالله در این رابطه میفرمایند:
«… آنچه از حدودات در كتاب، برحسب ظاهر،
نازل نشده است، باید امنای بیت العدل مشورت نمایند آنچه پسندیدند مجری دارند… .»
۱
حضرت عبدالبهاء نیز فرمودند:
«… آنچه در كتاب مستطاب اقدس تشریع نگردیده
و همچنین جزئیات امور و مسائل فرعیّه كه در نتیجه اجرای احكام منزله حضرت
بهاءالله بهمیان آید، باید توسط بیت العدل عمومی وضع شود.»
۲
پر واضح است تا زمانی كه احكام
مورد نیاز دیانت بهائی كه بهفرمودهی حضرت بهاءالله: «سبب اوّل است از برای
حیات عالم» تشریع نگردد، نمیتوان به ترقیّات جوامع بشری و تحقق وحدت عالم
انسانی امیدوار بود.
حضرت بهاءالله در مجموعهی
مباركهی اشراقات میفرمایند:
«… خیمهی نظم عالم به دو ستون قائم و
پابرجا، مجازات و مكافات»
با این وجود، با گذشت بیش از پنجاه سال، بیت العدل بدلی قادر به
صدور قوانین جدید نبوده است. قوانینی که وجود آنها کاملاً ضروری میباشد.
در مقالهی قبلی به چرایی عدم صدور احکام جدید توسط بیت العدل خودخوانده اشاره گردید، که مهمترین آن، عدم حضور ولیّ امرالله در رأس بیت العدل و عدم آشنایی اعضاء، با نصوص بهائی و مصون از خطا نبودن ایشان است.
حضرت عبدالبها، در الواح وصایای مبارکه، تأكید فرمودند که حضور ولیّ امر و مقام تبیین، در جلسات بیت العدل ضروری است تا او با ارائه تفسیر صحیح نصوص و رمزگشایی از مبهمات آنها، امكان صدور حكم را برای اعضا فراهم آورد. بیت العدل ساختگی بهدلیل عدم حضور ولیّ امرالله و مقام تبیین و عضو مصون از خطا، به تنهایی قدرت و توانایی تشریع احكام جدید را ندارد و همواره نگران است كه صدور یک حكم جدید، تبعاتی را بههمراه داشته و عامل رسواییاش گردد!
در این قسمت به برخی از قوانین که کمبودش، مدّتها است در جامعهی بهائی، احساس میشود، اشاره میگردد:
پایبندی به ایمان و باور قلبی و استقامت در راه ایمان و آیین، هیچگاه سهل و آسان نبوده و نخواهد بود! با گوشهای کوچک از رنجها و مصائب در مسیر بهائی حقیقی بودن، از زبان یک بهائی ارتدکس آشنا شوید!
اخیراً پیامی قدیمی از بیت العدل
بدلی تحت عنوان «پیام مورخ ۶ ژانویه ٢۰۰٢؛ حمله به امرالله در نقاب دانش پژوهى» در شبکههای مجازی باز نشر شده است. به نظر میرسد
تشکیلات حیفا تصمیم گرفته است که همزمان با برگزاری انتخابات صوری و نمایشی بیت العدل،
با انتشار این گونه مطالب از شدّت انتقادات به فرآیند انتخابات بکاهد و هر گونه صدای
مخالف را ساکت سازد و این روند خود ساخته و پر از خطا را مشروع و صحیح جلوه دهد!
محتوای پیام در حقیقت، تعرّضی است
به نتایج پژوهشهای علمی برخی از محققان و دانشمندان بهائی. این پژوهشگران نتیجه تحقیقات
و تتبعات خویش در آثار و نصوص مبارکه را در گروهی اینترنتی با یکدیگر به اشتراک گذاشته
بودند؛ امّا چون برخی از نتایج این تحقیقات با نظرات بیت العدل همراستا نبوده است،
اعضای بیت العدل بدلی برآشفته شده و این گونه تحقیقات را برنتابیدهاند! به همین علّت
همانند موارد مشابه، به جای پاسخ مستدل به مباحث این پژوهشگران ـ که دارای مدارج عالیّه
از معتبرترین دانشگاههای جهان هستندـ به فحّاشی پرداخته و با متهم ساختن و نسبت دادن
نیّت سوء به ایشان، کوشیده آنان را مخالف و معاند معرفی کند!
بیت العدل بدلی به این وسیله بدون
اینکه پاسخ مستدلی به پرسشها و انتقادات آنان بدهد، به زعم خویش، خود را از اتهامات
وارده مبرّا ساخته تا سلطهی نامشروع خویش بر جامعهی مظلوم بهائی را توجیه کند و احبّا
را از تحرّی حقیقت باز دارد!
در ادامه به برخی از قسمتهای این
پیام اشاره میشود تا خوانندگان عزیز خود قضاوت کنند که آیا بیت العدل مورد نظر
شوقی ربّانی که قرار بود واضع قوانین الهی و یکی از ارکان نظم بدیع امرالله بوده و
اعضای آن از فرهیختهترین مؤمنین جامعه بهائی باشند، میتواند بیت العدل فعلی باشد؟!
در ابتدای پیام، بیت العدل تحقیقات
این محققان آکادمیک را به «حملات»تعبیر کرده
و آن را «تفرقه انداز»میخواند؛
سپس با اعتراف به مراتب علمی و دانشگاهی این عدّه، مطالعات آنها را «تهاجمی»قلمداد کرده و با اشاره به این نکته که «عهد
و میثاق کوششهاى نسبتاً مشابهى را در گذشته در هم شکسته است»، به زعم خود، نیّت این
محققان را «تضعیف نفوذ عهد و میثاق در ایمان مؤمنین»دانسته و چند مورد را بهعنوان اتهام نسبت به این محققان مطرح
میکند که در نوع خود بسیار بحث انگیز است.
از اتهاماتی که بیت العدل به این
دانشمندان وارد کرده، «متهم ساختن انتخابات بهائى به نداشتن جامعیّت بهخصوص در انتخابات
بیت العدل اعظم»است. در
واقع این مطلب نه اتهام، بلکه عین واقعیت است؛ چنانکه در چند دورهی اخیر انتخابات
بیت العدل مشخص است؛ همواره افراد قبلی مجدداً «انتخاب» شدهاند و در روند چندین دوره
این بهاصطلاح انتخابات، تقریباً هیچ کس جایگزین افراد دوره قبل نشده است! تنها اگر
کسی به علّت فوت، بیماری، کهولت سن یا … توانایی ادامهی کار در بیت العدل را نداشته
است، با فرد دیگری از مجموعهی دارالتبلیغ بینالمللی ـکه خود منصوب بیت العدل هستند!ـ
جایگزین شده است که این امر نشاندهنده واقعی نبودن انتخابات فعلی بیت العدل بدلی و
دوری این مؤسّسه از روند مقرّر در نصوص مقدّسه است. در انتخابات اخیر تنها دو تن از
افراد دورهی قبل که خود دیگر نخواستند که در بیت العدل حضور داشته باشند، با دو نفر
از اعضای دارالتبلیغ بینالمللی جایگزین شدند و این مطلبی بود که قبلاً توسط بسیاری
از افراد پیشبینی شده بود!
در اتهامی دیگر، بیت العدل محقّقان
مورد بحث را «دست اندرکاران این توطئه صیّادانه»خطاب میکند که سعی میکنند نظرات خود را بر آثار حضرت بهاءالله
تحمیل کنند!
باید پرسید، بیت العدلی که خود
صلاحیّت تبیین و تفسیر نصوص طلعات مقدّسه را ندارد، چگونه میتواند به نظرات دیگر محقّقان
هجوم آورده و آنها را از اظهارنظر منع نماید؟!
در ادامه، اظهارنظر کسانی را که
به شهادت خود بیت العدل محقّق می باشند، «تجاوز به تمامّیت امر حضرت بهاءالله»، «تجاوزات
در لباس دانش پژوهى یا تحت پوشش احقاق حقّ آزادى عقیده»و«برداشتهاى
غلط شگفتانگیز»خوانده
است!
آیا مؤسّسهای که مدّعی رهبری جامعهی جهانی بهائی است و خود را جانشین طلعات مقدّسه میداند باید چنین سخن بگوید؟! به راستی کار امر مقدّس حضرت بهاءالله به کجا کشیده که متحرّیان حقیقت را متجاوز قلمداد کرده و با هر گونه تحقیق علمی که نتایج آن به مذاق اعضای بیت العدل بدلی حیفا خوش نیاید با حربهی دشنامگویی و طرد و اخراج و به تعبیر خودشان: «یک فرایند پاکسازى»!! مقابله میشود؟!
اخیراً کانال تلگرام «نگاه نو» وابسته به بیت العدل بدلی با درج مطلبی تحت عنوان «بهائیان، دراویش و سلطنتطلبها» ضمن ردّ ارتباط جامعهی بهائیان ایران، با ناآرامیهای اخیر تهران، ادّعا مینماید که بهائیان بیت العدلی، طرفدار تکثّرگرایی همراه با عدالت و برابری و احترام به حقوق تمامی اقلیّتهای دینی، قومی و مذهبی هستند!
از دردمندانهترین صفحات تاریخ دیانت بهائی تضییقات وارده بر جامعهی بهائیان ایران است. بهائیان ایران، پیش از انقلاب سال پنجاهوهفت، تضییقاتی را متحمّل میشدند؛ که بعد از آن تاریخ به دلایلی گستردهتر شد؛ امّا در این میان، بهائیان ارتدکس نهتنها این مشکلات را تحمّل کردهاند، بلکه از بیمهری تشکیلات بیت العدل نامشروع، رنجی مضاعف بردهاند و میتوان گفت که از جانب تشکیلات وابسته به بیت العدل بدلی، قربانی نوعی نسلکشی روحانی شدهاند.
باور بهائیان حقیقی بر این است که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء سندی است جاودانه که هرگز تغییر و تبدیل نمییابد. بر اساس این سند، سلسلهی ولایت امرالله هرگز قطع نمیشود و ولیّ امر در هر زمانی حضور دارد و مؤسّسهی ولایت امر نهادی است زنده و پایدار که هرگز تعطیل نشده و نخواهد شد؛ بنابراین آنان بعد از صعود اوّلین ولیّ امر ـ شوقی ربّانی ـ با جانشین ایشان و سپس سومین و چهارمین ولیّ امرالله، پیمان بستند و بیت العدل بدون رأس مقدّس را مؤسّسهای خودخوانده، جعلی و غیرقانونی میدانند؛ به همین جهت بهائیان ارتدکس همواره از سوی تشکیلات بیت العدل بدلی مورد بیمهری، آزار و طرد قرارگرفتهاند.
امّا بهراستی چرا جامعه بهائیان ایران دچار اینهمه تضییقات شد؟ بیت العدل بدلی به دلیل عدم حضور ولیّ امرالله در رأس آن، مصون از خطا نیست و همچون دیگر سازمانهای بشری در معرض اشتباه و خطا بوده و با اتخاذ سیاستهای نادرست، پیروان خود را با انواع و اقسام مشکلات مواجه ساخته است؛ بهطور مثال در آموزههای ما بهروشنی بیانشده است كه احبّای الاهی در هر سرزمین و كشوری كه زندگی میكنند؛ باید از دخالت در سیاست خودداری نمایند و مطیع اوامر حكومت و اولیای امور كشور خود باشند، همچنین بهائیان موظفاند تمام سعی خود را در آبادانی و سرفرازی كشور محلّ اقامت خود بهکاربرده و در برخورد با اولیای امور با صداقت، راستی و درستی رفتار نمایند.
متأسفانه بیت العدل بدلی، این تعالیم مهم و غیرقابل تغییر را نادیده گرفته است؛ برای مثال در مورد ایران، بهجای تعامل با حكومت ایران و تلاش برای آبادانی و سرفرازی کشور، بهائیان را به نافرمانی از حكومت و حتّی مقابله با آن دعوت مینماید و با ورود به میدان منازعات و مشاجرات سیاسی و اقداماتی چون ارتباط با چهرههای سیاسی مخالف و استفادهی تبلیغاتی از اینگونه شخصیتها در کنفرانسها و برنامههای رادیو و تلویزیونی، جایگاه روحانی خود را فراموش كرده و به جنگ با حکومت برخاسته است و در این جنگ، از بهائیان مظلوم ایران بهعنوان سپری انسانی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده مینماید؛ بنابراین حاصل سیاستهای نادرست بیت العدل حیفا موجب شده است که حکومت نیز بهائیان را در صف افراد مخالف تلقّی نموده و نسبت به این جامعه، دیدگاهی منفی و آمیخته با سوءظن یافته، به جامعهی بهائی بیاعتماد شده و به آن بهعنوان یک پدیده و معضل امنیّتی بنگرد!
بخشچهارم ازپرسشهای اساسی در انتظار پاسخ، پرسشهای پایانی مقالهی «نهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!» به امید دریافت پاسخ از بیتالعدل فعلی و پیروان آن ارائه میگردد.
عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیتالعدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسشهای مطرح شده در این بخش به معنای بیپاسخ ماندن آنها است.
این پرسشها با توجّه به حقایق منتشر شده در این مقاله در مورد «شورای بینالمللی بهائی» مطرح میگردد:
۱۱- با وجود اینکه شوقی افندی با خوشحالی و مسرّت تمام، تشکیل اوّلین شورای بینالمللی بهائی را بهعنوان یک تصمیم آیندهساز به جهان بهائی بشارت دادند، چرا پس از صعود ایشان این نهاد مهم به فراموشی سپرده شد و نام و ویژگیهای ممتاز آن به تاریخ پیوست؟!
۱۲- اگر تشکیل شورای بینالمللی بهائی بعد از صعود حضرت عبدالبهاء از بزرگترین و مهمترین اقدامات شوقی ربّانی بوده است، چرا بهائیان نسل حاضر از آن بیخبرند و برخی حتّی کلمهای در مورد آن نشنیدهاند؟!
۱۳- با وجودی که شوقی افندی دستور داده بودند تا مقرّ شورای بینالمللی بهائی در زمان مقرّر و معهود در کوه کرمل ساخته شود، چرا امروز هیچ نشانی از آن شورا به چشم نمیخورد؟!
هنگامی که شوقی ربّانی مقدّمات تشکیل بیتالعدل را فراهم مینمود، برای اینکه احبّا به تدریج با این تشکّل آشنا گردند، شورایی را به نام «شورای بینالمللی بهائی» به ریاست جناب میسن ریمی تشکیل داد.
هر چند که اعضای این شورا به صورت انتصابی و توسط خود حضرت ولیّ امرالله به این سمت گمارده شده بودند؛ ولی قرار بود با افزایش محافل ملّی دنیا، به تدریج این شورا از حالت انتصابی خارج و با انتخاب احبّا رسمیّت یافته و به بیتالعدل اعظم تبدیل گردد.
شوقی افندی در پیام ۱۹۵۱/۱۲/۲۴ ضمن اظهار خوشحالی و به عنوان سومین اقدام تاریخی و مهم انجام شده پس از صعود حضرت عبدالبهاء فرمودند:
«هیئت بینالمللی بهائی در جوار اعتاب مقدّسه تشکیل گردد، این هیئت طلیعهی تأسیس بیت عدل عمومی است که بنیانش الاهی و حال، بدایت ظهور و بروز آن است…»
و در پیام ۴ می ۱۹۵۳ خطاب به کنفرانس بینالقارات آمریکا تأکید نمودند:
«… این هیئت ممهّد سبیل برای تشکیل محکمهی بینالمللی بهائی بوده که باید بالمأل به بیتالعدل عمومی که اعظم هیئت تشریعیّه حکومت مستقل بهائی است تبدیل گردد.»
ریاست این شورا که از اهمّیّت ویژهای برخوردار بود، به عهدهی جناب میسن ریمی قرار گرفت و حضرت ولیّ امرالله به دلیل اهمّیّت این شورا، روحیّه خانم را نیز به عنوان رابط خود با شورا معرّفی کردند.