بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

دیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

Interview-Ahdvamisagh

در هفته‌ی گذشته، فرصتی پیش آمد تا با سرکار خانم صهبا وجدانی، یكی از اعضای جامعه‌ی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز وبگاه عهد و میثاق گفتگویی داشته باشیم و برخی از پرسش‌هایی را كه از سوی بهائیان بیت‌العدلی مطرح شده است، با ایشان در میان گذاریم.


نسخه‌ی آماده‌ی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

دیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

صهبای عزیز، از این كه دعوت ما را پذیرفتی، سپاس‌گزاریم. به‌عنوان اوّلین پرسش، بهائیان طرفدار بیت‌العدل ادّعا دارند كه جامعه‌ی بهائی تحت لوای بیت‌العدل به پیشرفت‌های شایانی در دنیا رسیده است، بهائیان ارتدكس پیرو ولیّ امرالله چهارم، چه اقداماتی داشته‌اند و چه برنامه‌هایی برای توسعه‌ی جامعه خود دارند؟

پیش از پاسخ به پرسش شما، باید عرض كنم كه من سخنگوی جامعه‌ی بهائیان حقیقی نیستم و شاید مطالبی كه عرض می‌كنم، دیدگاه دقیق بهائیان ارتدكس نباشد و در صورتی که نقصی در پاسخ‌ها مشاهده كردید آن را به‌حساب شخص من بگذارید.

این‌كه فرمودید بهائیان بیت‌العدلی پیشرفت‌های شایانی در دنیا داشته‌اند، باید گفت پیشرفت، كلمه‌ای چند وجهی است. یک دیانت می‌تواند در مواردی پیشرفت و در مواردی نیز سیر نزولی و انحطاطی را طی نماید. یكی از نشانه‌های پیشرفت هر دیانت، توسعه‌ی كیفی نیروی انسانی باورمندان آن است. زمانی که بیت‌العدل بدلی، رهبری جامعه بهائی را مصادره كرد، با بستری آماده روبرو گردید؛ زیرا شوقی ربّانی با طرّاحی نقشه‌های جهانی، با هوشمندی تمام، ظرفیت‌های عظیمی برای جامعه‌ی جهانی بهائی فراهم كرده بود؛ شكل‌دهی محافل ملّی و محلّی، فراهم آوردن افراد مناسب برای آن‌ها، نقشه‌های تبلیغی موردنیاز تا قبل از پایان قرن بیستم و …، قبلاً توسط ایشان آماده شده بود و بیت‌العدل بدلی و ایادیان در حقیقت سوار بر مركبی آماده و مهیّا شدند و توانستند موفقیّت‌های به‌دست آمده را به‌حساب خود بگذارند!

مطلب بعدی این‌كه، ما در گذشته نمی‌توانستیم در مورد صحّت و سقم ارقام و آمار ارائه شده از سوی بیت‌العدل، اظهارنظر نماییم؛ ولی امروزه با آغاز قرن بیست و یكم و گسترش فضای مجازی و آزادی اطّلاعات، مشخّص شده است كه اكثر آمار و ارقام مربوط به پیشرفت امرالله كه از سوی بیت‌العدل اعلام می‌گردد، غیر واقع و بیشتر برای بزرگ‌نمایی عملکرد بیت العدل بدلی است؛ برای نمونه، در اکثر کشورهای اروپایی و نیز آمریکا، استرالیا و بسیاری دیگر از نقاط جهان، اکثر اعضای نسل جوان بهائی در ضیافات و جلسات امری حضور فعّال ندارند. بیشتر احبّایی كه به آمریكا مهاجرت می‌کنند، درگیر كار و زندگی روزمره شده و تمایل چندانی به‌حضور در برنامه‌های تشکیلاتی ندارند! چرا راه دور برویم؟ حتّی در ایران نیز جوانان، انگیزه‌ی فعّالیّت ندارند، برخی به عملكرد بیت‌العدل معترضند و اکثراً به امور مادّی مشغولند و تمایلی به امور روحانی ندارند و اكثراً نسبت به پیام‌های بیت‌العدل بدلی بی‌تفاوت هستند. به طور خلاصه، نسل جوان ما كه می‌بایست با فرهنگ اصیل بهائی تربیت یافته و مدیریت آینده‌ی جامعه را بر عهده داشته باشد، از انگیزه تهی است! شاید بتوانم این‌طور ادّعا كنم كه بیت‌العدل با انجام هزینه‌های هنگفت و ساختن ویترینی زیبا از تشکیلات بیت العدلی، سعی دارد جامعه‌ای فعّال و شاداب را به نمایش بگذارد؛ امّا در درون، ما با جامعه‌ای سر خورده، نا امید و ناآشنا با فرهنگ امری مواجه هستیم!

سرکار خانم وجدانی، اگر ممكن است در مورد اهداف اصلی بهائیان حقیقی توضیح بفرمایید.

هدف ما در حال حاضر، روشنگری و ارائه‌ی نصوص در اثبات تداوم سلسله‌ی ولایت امر و شناخت ولیّ امر حاضر و نیز نشان‌دادن عدم مشروعیّت بیت‌العدل بدلی است. جامعه بهائی باید بداند که عدم توجّه به ولیّ امرالله در دیانت بهائی، عامل تمام گرفتاری‌های به‌وجود آمده است؛ بنابراین، ما وظیفه داریم تا در جهت تعمیق فرهنگ واقعی بهائی تلاش كرده و با توسعه‌ی نیروی انسانی آگاه، جامعه‌ی بهائی را از انحراف نجات دهیم.

بر اساس آمار ارائه شده از مقالات و فضای مجازی، در حال حاضر حدود پنج میلیون بهائی بیت العدلی در دنیا زندگی می‌كنند؛ لطفاً بفرمایید در حال حاضر، چه تعداد بهائیان حقیقی در جهان حضور دارند و چه نقش و تأثیری می‌توانند در گسترش امر بهائی و نیز توسعه و پیشرفت تمدّن جهانی داشته باشند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندندیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

interview

در هفته‌ی گذشته فرصتی پیش آمد تا با جناب كوروش جمالی، یكی از اعضای جامعه‌ی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز عهد و میثاق که با ارسال مقالات متعدّد برای این وبگاه با ما همکاری داشته‌اند، گفتگویی داشته باشیم و از نقطه‌نظرات ایشان در موضوعات مختلف استفاده نماییم.


نسخه‌ی آماده‌ی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

در گفتگو با جناب كوروش جمالی

کوروش عزیز، از این‌که دعوت ما را قبول كردی،متشکّرم. به‌عنوان اوّلین پرسش، لطفاً بفرمایید تاریخ بهائیان حقیقی به چه زمانی بر می‌گردد و اصولاً چه تفاوتی بین دیدگاه بهائیان ارتدکس و بهائیان طرفدار بیت العدل فعلی وجود دارد؟

با تشكّر از فرصتی كه در اختیار من قرار دادید، باید عرض كنم بیان سابقه‌ی تاریخی بهائیان حقیقی و طرح دیدگاه‌ها و نظرات آنان و هم‌چنین تشریح چگونگی انحراف و اختلاف پیش‌آمده در جامعه‌ی بهائی توسط ایادیان خائن و استمرار آن تاکنون به‌وسیله‌ی بیت العدل بدلی، در یک مصاحبه‌ی كوتاه مقدور نیست و نیاز به زمان طولانی و ارائه‌ی دلایل و مستندات مختلف در این موضوع دارد؛ بنابراین، دوستان علاقه‌مند و جویندگان حقیقت را به مراجعه به وبگاه عهد و میثاق و مطالعه و تأمّل در مقالات بسیار ارزشمند و مستدلّ آن دعوت می‌کنم؛ ولی برای این‌که پرسش شما را بی‌پاسخ نگذاشته باشم، به‌طور مختصر، نکاتی را در این زمینه عرض می‌کنم.

بهائیان حقیقی (ارتدکس)، پیروان راستین حضرت بهاءالله هستند و سابقه‌ی تاریخی ایشان برمی‌گردد به زمان اظهار امر حضرت بهاءالله؛ زیرا آن‌ها از کلیّه‌ی تعالیم و دستورات حضرت بهاءالله و تبیینات حضرت عبدالبهاء و اولیای امرالله به‌طور دقیق پیروی نموده و برخلاف کسانی که از یک مؤسّسه‌ی بدلی و کاذب که به‌غلط خود را بیت العدل می‌نامد تقلید می‌کنند، اعتقاد دارند که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، جزء جدانشدنی و لاینفک از کتاب مستطاب اقدس است و مفاد آن تا پایان دوران دیانت بهائی به قوّت و اعتبار خود باقی و برقرار خواهد بود.

هدف دیانت بهائی، وحدت عالم انسانی است و تنها با پیروی و اجرای فرامین و تعالیم و برقراری نظم نوین حضرت بهاءالله که حضرت عبدالبهاء آن‌را در الواح وصایای خود تشریح و تبیین و تدوین فرموده و شوقی افندی، اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، طیّ سی و شش سال دوران ولایت خویش با توضیح و تبیین آن، طیّ توقیعات متعدّد خود و به‌خصوص در کتاب دور بهائی، احبّا را از چگونگی آن آگاه نموده‌اند، تحقّق خواهد یافت.

به نظر ما در حال حاضر، به‌جز بیت عدل جنینی که شوقی ربّانی آن را تحت عنوان (شورای بین المللی بهائی) ایجاد نمودند، بیت عدل دیگری وجود ندارد. بیت عدل واقعی و مصون از خطا، بر اساس بیان مبارک حضرت عبدالبهاء، بیت عدلی است که ولیّ امرالله «رئیس مقدّس» و «عضو اعظم ممتاز لاینعزل» آن باشد؛ هم‌چنین مقرّر فرموده‌اند که اگر بنا به دلایلی ولیّ امرالله نتواند در جلسات بیت عدل حضور یابد، نماینده‌ای تعیین نماید تا به نیابت از ایشان در جلسات بیت العدل حاضر گردد.

این‌که افرادی که ولایت امرالله را انکار می‌کنند و اوّلین ولیّ امر بهائی را متهم می‌سازند که به مهم‌ترین وظیفه‌ی خود عمل ننموده و جانشین خود را تعیین نکرده است و الواح مبارک وصایای حضرت عبدالبهاء را سندی تلقّی می‌نمایند که کارآیی و اعتبار خود را از دست داده و دستورات صادره در آن دیگر قابل اجرا نمی‌باشد، بیایند در انتخاباتی، افرادی مانند خود را به عضویّت بیت العدلی جعلی انتخاب نمایند (برفرض این‌که انتخاب آن‌ها درست و بدون هرگونه شائبه‌ای باشد)، بیت عدل عمومی یا اعظم ایجاد نخواهد شد!

شوقی افندی در کتاب توقیعات مباركه (١٩٢٢– ١٩٢٦)، صفحه‌ی ٢۴۰ فرموده‌اند:

«هر هیئتی که به‌نظام الهی و برحسب تعلیمات و اصول و شرایط سماویّه که در صحف الهیّه مشروحاً مثبوت و مسطور است تشکیل نشود؛ آن هیئت از اعتبار اصلی و رتبه‌ی روحانی ساقط و از حقّ تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیرمنصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه‌ی علیا محروم.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

پیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا

mohsen-sazegara-Ahdvamisagh

دکتر محمّدمحسن سازگارا پژوهشگر، فعّال سیاسی و حقوق‌بشر و روزنامه‌نگار است. ایشان در سال‌های پیش از ۱۳۵۷ از دانشجویان مقیم آمریکا بود و در آن زمان با انجمن‌های اسلامی دانشجویان مسلمان همکاری می‌کرد و در دوره‌ای رهبری این تشکّل را نیز بر عهده داشت. در آستانه‌ی زمستان سال ۵۷، تحصیلاتش را در آمریکا ناتمام گذاشت و برای انجام امور خبرنگاری و ترجمه‌ی متون، به نوفل‌لوشاتو رفت. ایشان در بهمن ماه همان سال به‌همراه آیت الله خمینی به ایران بازگشت. او در دوران حکومت جمهوری اسلامی مناصبی هم‌چون معاون سیاسی اجتماعی نخست وزیر و مشاور در امور اجرایی، معاون وزارت صنایع سنگین و رییس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، مدیریت رادیو و رییس هیئت مدیره شرکت داده‌پردازی ایران را برعهده داشت. وی پس از چندی از مشاغل دولتی کناره گرفت و به کسب و کار خصوصی و عضویّت در هیئت مدیره شرکت‌ها روی آورد. از جمله فعّالیّت‌های او، اداره‌ی شرکتی مطبوعاتی و انتشار و سرمایه‌گذاری در نشریّاتی چون روزنامه جامعه بود.

در دهه ۱۳۸۰، او دو بار به اتهام اقدام علیه امنیّت ملّی زندانی شد و سپس به آمریکا مهاجرت کرد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌ی تاریخ تا مقطع دکترا ادامه داد.

دکتر سازگارا در چند سال اخیر با همکاری دکتر کاویان صادق‌زاده میلانی و دکتر آرام حسامی در پروژه «دیار جانان؛ پروژه‌ی ضبط تاریخ شفاهی بهايی‌ستیزی در ایران معاصر» در موضوع حمایت از حقوق بهائیان، تحت نظر بیت العدل حیفا، نقشی فعّال بر عهده گرفته است.

به همین جهت در تاریخ ششم مهرماه ۱۳۹۸ از سوی بهائیان ارتدکس ایران، نامه‌ای به شرح ذیل برای ایشان ارسال شد و هرچند هنوز جوابی از سوی ایشان واصل نشده است؛ امّا امیدواریم که به‌زودی پاسخی دلگرم‌کننده از سوی ایشان دریافت نماییم.

فایل آماده پرینت متن نامه را با کلیک بر روی آیکون ذیل، بارگذاری نمایید.

pdf-dl-Ahdvamisagh

پیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا

تقدیم درود و احترام خدمت جناب سازگارا؛

پیش از هر کلامی آفرین و هزاران آفرین بر وجدان و انصاف شما که از دوران جوانی به دفاع از مظلوم روی آوردید و در دوران کمال و پختگی عقل به یاری سلاح قلم، شجاعانه قدم به میدان دفاع از هم‌وطنان بهائی نهادید.

خوشحالیم از این که امر الهی و تعالیم جمال مبارک امروز جهان‌شمول شده است و موجب وحدت میان ملل و اقوام و ادیان مختلف گشته است و حضور فعّال جنابعالی در پیگیری حقوق از دست‌رفته‌ی بهائیان ایران، گویای فکر روشن، جان آگاه و وجدان بیدار شماست، هم‌چنین نشانه‌ی روشنی از تأثیر عظیم و عدیم النظیر تعالیم بدیع حضرت بهاالله در قلب شما است.

اکنون که مردانه در این میدان کارزار روحانی گام نهاده‌اید، انتظار داریم نیم نگاهی هم به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس داشته باشید که به جرم پایداری بر ایمان و اخلاص و دلبستگی به حق و حقیقت امر مقدّس بهائی و وفاداری به عهد و میثاق و میراث رفیع روحانی حضرت بهاالله، یعنی مؤسّسه‌ی جلیله‌ی ولایت امرالله، تحت ظلم مضاعف هستند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا

به رغم غیرت اغیار، به یار پیوستیم

به رغم غیرت اغیار، به یار پیوستیم

به‌سوی نور دیده گشودیم و از عما رستیم

در آمدیم به جمع ثابتان بر میثاق

به محفل پیمان و عهد یار بنشستیم

اگرچه دیر شنیدیم آوازه‌ی رحیل 

به قافله‌سالار کاروان روان بستیم

اگر چه تیر ملامت به سینه‌مان بنشست

به یمن عهد ولایت، ز پای ننشستیم

دل از رقیبان ناسپاس بر کندیم

به جمع رفیقان حق‌شناس بنشستیم

ز بی‌وفایی و طغیان ناقضان رستیم 

به خدمت نصرت کمر بسته‌ایم تا هستیم

(بیشتر…)

ادامه خواندنبه رغم غیرت اغیار، به یار پیوستیم

بر ما چه گذشته است؟!

بر ما چه گذشته است؟!

دیریست عادت کردهایم!

مدّتی است که بی‌تفاوت شده‌ایم!

گویی امری عادی و مرسوم است که نرم بگوییم و درشت بشنویم!

از مهر بگوییم و نامهربانی ببینیم!

به راه بخوانیم و بیراه‌مان بخوانند!

حقیقت میثاق بنماییم و ناقضمان بنامند!

با دوستان و آشنایان و نزدیکان با دلیل و منطق سخن بگوییم و پاسخمان جز تهمت و ناسزا نباشد!

عزیزان! مگر ما چه گفته‌ایم جز این بشارت که ولیّ امر، حیّ و حاضر است و ما را فرا می‌خواند به ایفای عهد و میثاقی که با جمال مبارک بسته‌ایم!

مگر ما چه می‌گوییم جز این هشدار که بیایید با چراغ عقل و نور ایمان راه رستگاری را از بیراهه گمراهی بازشناسیم تا مبادا در دام فریب و تعصب، به وادی تاریک گمراهی درغلطیم!

انصاف دهید! آیا پاسخ این گفتار، تنها ناسزاست و قهر و غضب و نسبت ناروا؟!

آیا این است شیوه‌ای که از آیین نازنین نورانی آموخته‌ایم؟!

به راستی بر ما چه گذشته است که چنین آسان از سر ایمان و آموزه‌هایمان می‌گذریم؟!

چگونه جهانیان را به اجتناب از خشک اندیشی فرا می‌خوانیم و خود پای بسته، در بند تعصب درمانده‌ایم؟!

اگر ما منتقد متعصّبان و در راه ماندگانی هستیم که در پاسخ به دعوت حضرت ربّ اعلی و یا فراخوان جمال مبارک، به‌جای دیدن نور الهی و شنیدن ندای مظهر حق، از سر تعصّب، چشم و گوش بستند و دهان گشودند و زبان به لعن و طعن و نفرین و ناسزا گشودند؛ چگونه است، اکنون که ندای ولیّ امر چهارم آیین بهائی مرتفع گشته و با بیان نرم و لیّن و براهین آشکار و بیّن، طالبان حکمت، جویندگان طریق سعادت و تشنگان شراب حقیقت را مخاطب ساخته خود به همان شیوه ناهنجار خشک‌اندیشان و قشری مسلکان محروم از درک حقیقت، با غیظ و غضب و ادبیاتی به دور از ادب و حتّی گاه گستاخی و جسارت، فضای روحانی گفتگوی دینی را به کلام ناشایست خود می‌آلایند!

آن هنگام که در کژراهه‌ی نادانی، منطق، پای در گل می‌ماند، ﻛﻤﺎﻻت روﺣﺎنی و ﺻﻔﺎت ﻧﻮرانی و اﺧﻼق رﺣﻤﺎنی رنگ و روی باخته و تعصّب، در هیئت مرکبی رهوار رخ می‌نماید که مهارناشدنی و لجام گسیخته، راکب را به قعر پرتگاه گمراهی سرنگون می‌سازد و دریغا که چنگ یازی به دستاویز تکراری و فرسوده‌ی تهمت و ناسزا نیز مانع این سقوط محتوم نخواهد بود!

امّا بهائیان حقیقی از گفتار و کردار ولیّ امر بزرگوار آموخته‌اند و این بیت خواجه‌ی شیراز را آویزه گوش کرده‌اند که:

وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم

که در طريقت ما کافريست رنجيدن

و از سر ایمان و با دل و جان، پیوسته بر آن پیمان که با ولیّ امر حیّ خود دارند، پایدارند؛ که خوش سروده‌اند پیشینیان:

این نکته نوشته‌اند بر دفتر عشق

سر، دوست ندارد آن‌که دارد سرِ دوست

(بیشتر…)

ادامه خواندنبر ما چه گذشته است؟!

بیت العدل بدلی و حربه‌ی پوسیده‌ی طرد

دوستان گرامی! اکنون زمان آن فرارسیده است که بیت العدل بدلی و آن دسته از وابستگانش که تصوّر می‌کنند با توسّل به ارعاب و تهدید، می‌توان افکار بهائیان حقیقی و مؤمن را محدود نمود، سر از خواب گران بردارند و این حقیقت را دریابند که امروز دیگر مانند آن روزگاری نیست که با طرد و تهدید و ارعاب، مانع از انتشار بیانیه و پیام دومین ولیّ امر دیانت بهائی شوند و بر این حقیقت که شوقی افندی اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، به مهم‌ترین وظیفه‌ی الهی خود یعنی تعیین «من هو بعده» جامه‌ی عمل پوشانیده است، سرپوش بگذارند.

به اعتقاد اهل بهاء، الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، قابل مقایسه با وصیّت‌نامه یک فرد عادی نیست. این سند، به‌گفته‌ی شوقی ربّانی، جزء لایتجزی کتاب مستطاب اقدس محسوب می‌گردد و می‌توان آن‌را به‌منزله‌ی دستورالعمل نظم بدیع جهانی و اساس نظم اداری بهائی تلقّی نمود.

در بررسی الواح وصایای مبارکه چند مبحث اساسی را می‌توان به‌صورت جداگانه ملاحظه کرد.

بخشی که به نصایح و انذارات به احبّا اختصاص دارد، که فعلاً موضوع بحث ما نیست.

قسمتی دیگر به تعیین شوقی ربّانی و انتصاب وی به جانشینی حضرت عبدالبهاء پرداخته است که جمله‌ی معروف آن چنین است:

«ای یاران مهربان بعد از مفقودی این مظلوم باید اغصان و افنان سدره مبارکه و ایادی امرالله و احبّای جمال ابهی توجّه بفرع دو سدره . . . یعنی شوقی افندی نمایند؛ زیرا آیت الله و غصن ممتاز و ولیّ امرالله و مرجع جمیع اغصان و افنان و ایادی امرالله و احباءالله است و مبیّن آیات الله و من بعده بکراً بعد بکر یعنی در سلاله او»

این بخش از الواح مبارکه وصایا، صرفاً مختص به تعیین شوقی افندی به مقام ولایت امرالله بوده «و من بعده بکراً بعد بکر» یعنی در «سلاله‌ی او» تأکیدی است بر این انتصاب و به‌هیچ‌وجه به این معنا نیست که تسلسل ولایت امرالله تنها از طریق ارتباط خونی با شوقی افندی میسّر است؛ چرا که در قسمت بعدی که به‌نظرتان می‌رسد، این موضوع را روشن فرموده‌اند.

سه بخش  دیگر الواح وصایا اختصاص به مؤسّسات نظم اداری بهائی دارد که عبارتند از: مؤسّسه‌ی ولایت امرالله، بیت العدل، و ایادی امرالله.

در خصوص اهمیت مؤسّسه‌ی ولایت امرالله می‌فرمایند:

«حصن متین امرالله به اطاعت من هو ولی امرالله محفوظ و مصون ماند و اعضای بیت عدل و . . . باید کمال اطاعت و تمکین و انقیاد و توجّه و خضوع و خشوع را به ولیّ امرالله داشته باشند. اگر چنان‌چه نفسی مخالفت نمود مخالفت به‌حق کرده است»

هم‌چنین در ادامه، حضرت عبدالبهاء به یکی از وظایف مهمّ شوقی افندی به شرح ذیل اشاره می‌فرمایند:

«ای احبّای الهی باید ولیّ امرالله در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد و شخص معیّن باید مظهر تقدیس و تنزیه و تقوای الهی و علم و فضل و کمال باشد؛ لهذا اگر ولد بکر ولیّ امرالله مظهر الولد سرّ ابیه نباشد یعنی از عنصر روحانی او نه، و شرف اعراق به احسن اخلاق مجتمع نیست؛ باید غصن دیگر را انتخاب نماید.»

مطابق شواهد غیر قابل انکار در الواح و آثار مشخص است که: «غصن دیگر» نشان‌دهنده‌ی یک رابطه جسمانی نیست زیرا:

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت العدل بدلی و حربه‌ی پوسیده‌ی طرد

رنج‌ها و مصائب بهائی حقیقی بودن (ویدئو)

پایبندی به ایمان و باور قلبی و استقامت در راه ایمان و آیین، هیچ‌گاه سهل و آسان نبوده و نخواهد بود!
با گوشه‌ای کوچک از رنج‌ها و مصائب در مسیر بهائی حقیقی بودن، از زبان یک بهائی ارتدکس آشنا شوید!

(بیشتر…)

ادامه خواندنرنج‌ها و مصائب بهائی حقیقی بودن (ویدئو)

پاسخ به سبک بیت العدل

اخیراً پیامی قدیمی از بیت العدل بدلی تحت عنوان «پیام مورخ ۶ ژانویه ٢۰۰٢؛ حمله به امرالله در نقاب دانش پژوهى» در شبکه‌های مجازی باز نشر شده است. به نظر می‌رسد تشکیلات حیفا تصمیم گرفته است که هم‌زمان با برگزاری انتخابات صوری و نمایشی بیت العدل، با انتشار این گونه مطالب از شدّت انتقادات به فرآیند انتخابات بکاهد و هر گونه صدای مخالف را ساکت سازد و این روند خود ساخته و پر از خطا را مشروع و صحیح جلوه دهد!

محتوای پیام در حقیقت، تعرّضی است به نتایج پژوهش‌های علمی برخی از محققان و دانشمندان بهائی. این پژوهشگران نتیجه تحقیقات و تتبعات خویش در آثار و نصوص مبارکه را در گروهی اینترنتی با یکدیگر به اشتراک گذاشته بودند؛ امّا چون برخی از نتایج این تحقیقات با نظرات بیت العدل هم‌راستا نبوده است، اعضای بیت العدل بدلی برآشفته شده و این گونه تحقیقات را برنتابیده‌اند! به همین علّت همانند موارد مشابه، به جای پاسخ مستدل به مباحث این پژوهشگران ـ که دارای مدارج عالیّه از معتبرترین دانشگاه‌های جهان هستندـ به فحّاشی پرداخته و با متهم ساختن و نسبت دادن نیّت سوء به ایشان، کوشیده آنان را مخالف و معاند معرفی کند!

بیت العدل بدلی به این وسیله بدون این‌که پاسخ مستدلی به پرسش‌ها و انتقادات آنان بدهد، به زعم خویش، خود را از اتهامات وارده مبرّا ساخته تا سلطه‌ی نامشروع خویش بر جامعه‌ی مظلوم بهائی را توجیه کند و احبّا را از تحرّی حقیقت باز دارد!

در ادامه به برخی از قسمت‌های این پیام اشاره می‌شود تا خوانندگان عزیز خود قضاوت کنند که آیا بیت العدل مورد نظر شوقی ربّانی که قرار بود واضع قوانین الهی و یکی از ارکان نظم بدیع امرالله بوده و اعضای آن از فرهیخته‌ترین مؤمنین جامعه بهائی باشند، می‌تواند بیت العدل فعلی باشد؟!  

در ابتدای پیام، بیت العدل تحقیقات این محققان آکادمیک را به «حملات» تعبیر کرده و آن را «تفرقه انداز» می‌‌خواند؛ سپس با اعتراف به مراتب علمی و دانشگاهی این عدّه، مطالعات آن‌ها را «تهاجمی» قلمداد کرده و با اشاره به این نکته که «عهد و میثاق کوشش‌هاى نسبتاً مشابهى را در گذشته در هم شکسته است»، به زعم خود، نیّت این محققان را «تضعیف نفوذ عهد و میثاق در ایمان مؤمنین» دانسته و چند مورد را به‌عنوان اتهام نسبت به این محققان مطرح می‌کند که در نوع خود بسیار بحث انگیز است.

از اتهاماتی که بیت العدل به این دانشمندان وارد کرده، «متهم ساختن انتخابات بهائى به نداشتن جامعیّت به‌خصوص در انتخابات بیت العدل اعظم» است. در واقع این مطلب نه اتهام، بلکه عین واقعیت است؛ چنان‌که در چند دوره‌ی اخیر انتخابات بیت العدل مشخص است؛ همواره افراد قبلی مجدداً «انتخاب» شده‌اند و در روند چندین دوره این به‌اصطلاح انتخابات، تقریباً هیچ کس جایگزین افراد دوره قبل نشده است! تنها اگر کسی به علّت فوت، بیماری، کهولت سن یا … توانایی ادامه‌ی کار در بیت العدل را نداشته است، با فرد دیگری از مجموعه‌ی دارالتبلیغ بین‌المللی ـکه خود منصوب بیت العدل هستند!ـ جایگزین شده است که این امر نشان‌دهنده واقعی نبودن انتخابات فعلی بیت العدل بدلی و دوری این مؤسّسه از روند مقرّر در نصوص مقدّسه است. در انتخابات اخیر تنها دو تن از افراد دوره‌ی قبل که خود دیگر نخواستند که در بیت العدل حضور داشته باشند، با دو نفر از اعضای دارالتبلیغ بین‌المللی جایگزین شدند و این مطلبی بود که قبلاً توسط بسیاری از افراد پیش‌بینی شده بود!

در اتهامی دیگر، بیت العدل محقّقان مورد بحث را «دست اندرکاران این توطئه صیّادانه» خطاب می‌کند که سعی می‌کنند نظرات خود را بر آثار حضرت بهاءالله تحمیل کنند!

باید پرسید، بیت العدلی که خود صلاحیّت تبیین و تفسیر نصوص طلعات مقدّسه را ندارد، چگونه می‌تواند به نظرات دیگر محقّقان هجوم آورده و آن‌ها را از اظهارنظر منع نماید؟!

در ادامه، اظهارنظر کسانی را که به شهادت خود بیت العدل محقّق می باشند، «تجاوز به تمامّیت امر حضرت بهاءالله»، «تجاوزات در لباس دانش پژوهى یا تحت پوشش احقاق حقّ آزادى عقیده» و «برداشت‌هاى غلط شگفت‌انگیز» خوانده است!

آیا مؤسّسه‌ای که مدّعی رهبری جامعه‌ی جهانی بهائی است و خود را جانشین طلعات مقدّسه می‌داند باید چنین سخن بگوید؟! به راستی کار امر مقدّس حضرت بهاءالله به کجا کشیده که متحرّیان حقیقت را متجاوز قلمداد کرده و با هر گونه تحقیق علمی که نتایج آن به مذاق اعضای بیت العدل بدلی حیفا خوش نیاید با حربه‌ی دشنام‌گویی و طرد و اخراج و به تعبیر خودشان: «یک فرایند پاکسازى»!! مقابله می‌شود؟!

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به سبک بیت العدل

پاسخ به نادیا(ها)


پس از انتشار مقاله‌ی «این ره که تو می‌روی…»، گویا حقایق تلخ و هشدارهای مطرح شده در این مقاله در موضوع کج‌روی‌های بیت‌العدل فعلی و بی‌توجّهی به مقام شامخ ولایت امر و ولیّ عزیز امر الله و فرمایش‌های ایشان، به مذاق عدّه‌ای از افرادی که از قضا مخاطب اصلی این هشدارها و اتمام حجّت‌ها بودند خوش نیامده است؛ لذا وبگاه عهد و میثاق را با پیام‌های متعدّد و بعضاً تند خویش نواخته‌اند!
از جمله دوستی به نام نادیا س. (نام خانوادگی ایشان نزد عهد و میثاق محفوظ است) با ارسال پیامی، عهد و میثاق را وابسته (!) و مطالب آن را در جهت تفرقه‌ی جامعه‌ی بهائی توصیف کرده‌اند!

از آن‌جا که از ابتدای فعالیّت این وبگاه، همواره با همراهان همیشگی عهد و میثاق صادق بوده‌ایم و جز خیرخواهی برای جامعه جهانی بهائی، هدف دیگری را سرلوحه‌ی خود قرار نداده‌ایم؛ شما عزیزان را بی‌هیچ واهمه‌ای به مطالعه‌ی این پیام ارسالی و پاسخ کوتاه عهد و میثاق به آن فرا می‌خوانیم.


پاسخ عهد و میثاق به نادیا


سركار خانم نادیا؛

از این كه بعضی از مطالب درج شده در وبگاه عهد و میثاق موردپسند شما واقع نشده است پوزش می‌طلبیم. برخلاف تصوّر شما،  بهائیان جهان سال‌هاست كه برحول محور تعالیم حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی در كمال وحدت و دوستی در كنار هم زندگی روحانی و مسالمت‌آمیزی داشته و دارند. این بیت العدل بدلی است كه با فرامین خشک و اداری و دافعه‌ای كه دارد، بین بهائیان جدائی انداخته است.

در جامعه بهائی، تا قبل از تشكیل بیت العدل فعلی و تا زمان حیات شوقی ربّانی اختلافی وجود نداشت و همه‌ی احبّا در جهت حفظ و تحكیم و گسترش جامعه بهائی فعالیت داشتند. با استقرار بیت العدل حیفا و قدرت گرفتن آن، همه‌ی مشكلات آغاز شد و جامعه بهائی به خودی و غیرخودی و به دوست و دشمن تقسیم شد. طردهای روحانی عجیب و غریب و غیرقانونی آغاز شد. مؤسّسه‌ی ولایت امر كه یكی از اركان مهم و اساسی جامعه بهائی بود، تعطیل گردید و با طرفداران و مدافعان آن مانند جذامی برخورد شد و سلام و كلام با آنان ممنوع و به عنوان ذنب لایغفر شناخته شد. افراد فرهیخته، مؤمن و باسابقه‌ی بهائی بدون ارتكاب جرمی و فقط به‌ دلیل تذكّر و انتقاد به بیت‌العدل از جامعه بهائی اخراج شدند. ولیّ امر ثانی دیانت بهائی و یار شفیق حضرت عبدالبهاء و شوقی ربّانی از جامعه بهائی اخراج شد و آنانی كه به خاطر خدمات و سوابق درخشان جناب میسن ریمی به او عشق می ورزیدند به عنوان ناقض عهد و میثاق و دشمن دیانت بهائی معرفی شدند و هرگونه ارتباط با آن‌ها ممنوع اعلام گردید.

خانم نادیا، شما از كدام وحدت صحبت به میان می‌آورید و بیت العدل بدلی و جعلی را محور آن می‌دانید؟! بیت‌العدل ساختگی بعد از گذشت بیش از نیم قرن هنوز نتوانسته است بین هم كیشان خود كه همگی به طلعات مقدّسه ایمان دارند، وحدت ایجاد نماید چه برسد به وحدت بین سایر ادیان و گروه‌ها!

متأسفانه ما شاهد رفتارهای قرون وسطایی بیت العدل بدلی هستیم كه به بهانه‌ی حفظ وحدت، مخالفان خود را به اشدّ مجازات محكوم می‌نماید. آیا وحدت این است كه باید هرچه بیت العدل گفت حتّی اگر اشتباه باشد، پذیرفت و اعتراضی نكرد؟! آیا همه‌ی رهبران جهان چه ظالم و چه عادل دوست ندارند با انسان‌هایی مطیع و خاموش سر و كار داشته باشند؟! آیا در طول تاریخ انسان‌های بی‌شماری جان خود را به دلیل مخالفت با حاکمان و به اتهام برهم زدن وحدت، از دست نداده‌اند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به نادیا(ها)

طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی


 جناب آقای «کوروش جمالی» از همراهان عهد و میثاق، که پیش از این مقاله‌ جوابیّه‌ای در پاسخ به مقاله‌ی آقای «تورج امینی» در سایت «نگاه» (در موضوع طرد که در آن به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس و رهبری آن هم توهین و جسارت کرده‌اند) را با عنوان «جنگ قدرت با سلاح طرد» برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند، مقاله جوابیّه‌ای جدید‌ در این موضوع و در پاسخ به مقاله‌ی آقای «حامد صبوری» در سایت «ولوله در شهر» نگاشته و برای این وبگاه ارسال نموده‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی مقاله‌ی جدید ایشان فرا می‌خوانیم:


طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی

نقدی بر موضوع طرد روحانی در جامعه‌ی بهائی

نقدی بر مقاله‌ی جناب «حامد صبوری» در «موضوع طرد در جامعه‌ی بهائی» منتشر شده در سایت «ولوله در شهر»

 

جناب آقای حامد صبوری؛

با تشکّر از توضیحات جنابعالی در خصوص مسأله‌ی طرد و تقسیم‌بندی آن به استناد بیانیّه‌ی اعضای سابق محفل ملّی ایران، اجازه بفرمایید تا نقدی به بیانات حضرتعالی در مسأله طرد نه از نوع صدا و سیمایی آن که خود نیز به آن معترض هستم، بلکه با توجّه به نصوص بهائی و واقعیّت‌های موجود داشته باشم.

دیانت بهائی، دین رأفت و محبّت است، دینی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دینی نمی‌توان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاء‌الله در عمر پربرکت خود با همه‌ی مخالفین و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد می‌کردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با مخالفین و معترضین استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک برادر ایشان صبح ازل بود که از در مخالفت با آن حضرت در آمد و لکن ایشان هرگز این دشمن لدود را مستحق طرد ندانستند.

حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّد علی بود که داعیّه‌ی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و دشمنی را به حدّ اعلای خود رسانید که شرح قسمتی از آن در رساله‌ی الواح وصایا (وصیّت‌نامه‌ی حضرت عبدالبهاء) آمده است.

حضرت عبدالبهاء علی‌رغم تحمّل آزار و اذیّت‌های فراوان از سوی ناقضین حاضر نشدند محمّد علی و اطرافیان ایشان و سایر مخالفین را از جامعه‌ی بهائی طرد و آن‌ها را غیربهائی معرّفی نمایند.

بنابر این ملاحظه می‌فرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن، حتّی‌المکان از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه می‌آمد احتراز داشتند.

در دوران حضرت ولی امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفت‌هایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفت‌ها می‌توانست ضربه‌ای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آن‌را از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع می‌فرمایند:

«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام می‌نمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»

(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)

بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جمله‌ی «راجع به این عبد است و لاغیر» نشانگر آنست که این اجازه به ایادیان امر و بیت‌العدل داده نشده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنطرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی