بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

نسل‌کشی روحانی و خاموش بهائیان ارتدکس

از دردمندانه‌ترین صفحات تاریخ دیانت بهائی تضییقات وارده بر جامعه‌ی بهائیان ایران است. بهائیان ایران، پیش از انقلاب سال پنجاه‌وهفت، تضییقاتی را متحمّل می‌شدند؛ که بعد از آن تاریخ به دلایلی گسترده‌تر شد؛ امّا در این میان، بهائیان ارتدکس نه‌تنها این مشکلات را تحمّل کرده‌اند، بلکه از بی‌مهری تشکیلات بیت العدل نامشروع، رنجی مضاعف برده‌اند و می‌توان گفت که از جانب تشکیلات وابسته به بیت العدل بدلی، قربانی نوعی نسل‌کشی روحانی شده‌اند.

باور بهائیان حقیقی بر این است که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء سندی است جاودانه که هرگز تغییر و تبدیل نمی‌یابد. بر اساس این سند، سلسله‌ی ولایت امرالله هرگز قطع نمی‌شود و ولیّ امر در هر زمانی حضور دارد و مؤسّسه‌ی ولایت امر نهادی است زنده و پایدار که هرگز تعطیل نشده و نخواهد شد؛ بنابراین آنان بعد از صعود اوّلین ولیّ امر ـ شوقی ربّانی ـ با جانشین ایشان و سپس سومین و چهارمین ولیّ امرالله، پیمان بستند و بیت العدل بدون رأس مقدّس را مؤسّسه‌ای خود‌خوانده، جعلی و غیرقانونی می‌دانند؛ به همین جهت بهائیان ارتدکس همواره از سوی تشکیلات بیت العدل بدلی مورد بی‌مهری، آزار و طرد قرارگرفته‌اند.

امّا به‌راستی چرا جامعه بهائیان ایران دچار این‌همه تضییقات شد؟ بیت العدل بدلی به دلیل عدم حضور ولیّ امرالله در رأس آن، مصون از خطا نیست و هم‌چون دیگر سازمان‌های بشری در معرض اشتباه و خطا بوده و با اتخاذ سیاست‌های نادرست، پیروان خود را با انواع و اقسام مشکلات مواجه ساخته است؛ به‌طور مثال در آموزه‌های ما به‌روشنی بیان‌شده است كه احبّای الاهی در هر سرزمین و كشوری كه زندگی می‌كنند؛ باید از دخالت در سیاست خودداری نمایند و مطیع اوامر حكومت و اولیای امور كشور خود باشند، هم‌چنین بهائیان موظف‌اند تمام سعی خود را در آبادانی و سرفرازی كشور محلّ اقامت خود به‌کاربرده و در برخورد با اولیای امور با صداقت، راستی و درستی رفتار نمایند.

متأسفانه بیت العدل بدلی، این تعالیم مهم و غیرقابل تغییر را نادیده گرفته است؛ برای مثال در مورد ایران، به‌جای تعامل با حكومت ایران و تلاش برای آبادانی و سرفرازی کشور، بهائیان را به نافرمانی از حكومت و حتّی مقابله با آن دعوت می‌نماید و با ورود به میدان منازعات و مشاجرات سیاسی و اقداماتی چون ارتباط با چهره‌های سیاسی مخالف و استفاده‌ی تبلیغاتی از این‌گونه شخصیت‌ها در کنفرانس‌ها و برنامه‌های رادیو و تلویزیونی، جایگاه روحانی خود را فراموش كرده و به جنگ با حکومت برخاسته است و در این جنگ، از بهائیان مظلوم ایران به‌عنوان سپری انسانی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده می‌نماید؛ بنابراین حاصل سیاست‌های نادرست بیت العدل حیفا موجب شده است که حکومت نیز بهائیان را در صف افراد مخالف تلقّی نموده و نسبت به این جامعه، دیدگاهی منفی و آمیخته با سوءظن یافته، به جامعه‌ی بهائی بی‌اعتماد شده و به آن به‌عنوان یک پدیده‌ و معضل امنیّتی بنگرد!

(بیشتر…)

ادامه خواندننسل‌کشی روحانی و خاموش بهائیان ارتدکس

تذکّر یک بهائی حقیقی در مورد یک شبهه

Warning

تذکّر یک بهائی حقیقی در مورد یک شبهه (شبهه‌ی اطاعت نکردن شوقی ربّانی از دستور تعیین جانشین)

مدّتی قبل در اینترنت به مطلبی برخوردم که من را بسیار متأثر کرد. یادداشت کنایه‌آمیزی بود از سمت دشمنان امرالله به بهائیان و حمله‌ی مستقیمی بود به شوقی ربّانی که چرا ولیّ امر بعد از خود را معرفی نکرده است، در حالی که حضرت عبدالبهاء تأکید فرموده بودند که ولیّ امر باید «من هو بعده» را در زمان حیاتش تعیین فرماید!

بیش از هر چیز از این مطلب ناراحت شدم که چگونه بی‌توجّهی برخی از احبّای الاهی به اصول امر مبارک سبب می‌شود که تهمت‌های ناروایی به امرالله و جامعه‌ی بهائی وارد شود و آبروی دیانت بهائی در نظر اهل انصاف از دست برود. چگونه باید به بسیاری از پیروان دیانت بهائی تفهیم کرد که این‌گونه نبوده و حضرت شوقی ربّانی سرپیچی از دستورات هیکل مبارک نکرده‌اند و این خرده‌گیری غیرمنصفانه، حاصل اعمال برخی بهائیان است و به ولیّ امر الله ارتباطی ندارد؟! متأسفانه انتشار این گمان باطل می‌تواند صلاحیّت شخص حضرت ولیّ امر الله را زیر سوال ببرد؛ این‌گونه است که رفتار برخی از بهائیان در سالیان گذشته سبب شده است تا امروزه الاهی بودن دیانت بهائی به زیر سوأل رود!

(بیشتر…)

ادامه خواندنتذکّر یک بهائی حقیقی در مورد یک شبهه

کانال تلگرام

Telegram

همراهان عزیز عهد و میثاق؛

با توجّه به درخواست‌های احبّاء برای دسترسی مطالب وبگاه بر روی صفحات اجتماعی و به‌ویژه استفاده از نرم‌افزار و اپلیکیشن «تلگرام»، تصمیم گرفتیم تا مقدّمات آن را فراهم نماییم؛ بنابراین از تمام کاربران و مخاطبین گرامی تقاضا می‌کنیم در صورت تمایل آی‌دی «تلگرام» خود و دیگر دوستداران مطالب «عهد و میثاق» را از طریق بخش «تماس با ما» ارسال نمایند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنکانال تلگرام

تحرّی حقیقت، ارمغان دیانت بهائی

اندرین وادی که ره بر کس پدید از چاه نیست

پیرو نصّ الاهی بی‌گمان گمراه نیست

یکی از مهم‌ترین و عمیق‌ترین آموزه‌های دیانت بهائی آموزه تحرّی حقیقت و دوری از تعصّبات و ترک تقالید است.

تحرّی در لغت به معنی جستجو و طلب سزاوارترین است و حقیقت هم در اعتقادات دینی ـ چه در دیانت یهود و دیانت مسیح و اسلام و چه در دیانت بهائی ـ چیزی جز منبع علم الاهی نیست؛ یعنی اصولاً، انسان به تنهایی نمی‌تواند به حقیقت مطلق دست پیدا کند و ادّعای همه پیامبران بر این است که از طریق منبع علم لایزال الاهی به حقیقت دست پیدا می‌کنند و آن را بدون کوچک‌ترین کم‌وکاست به جامعه بشری انتقال می‌دهند تا سعادت‌ و رستگاری را برای انسان‌ها به ارمغان آورند. در اسلام، عصمت حضرت محمّد و در دیانت مسیح هم عصمت حضرت عیسی قطعی و یقینی است. در دیانت بهائی هم مانند سایر ادیان، اعتقاد بر این است که حضرت بهاءالله مصون از خطا و اشتباه هستند و طبق کتاب اقدس «کتاب الذی ینطق بالحق» می‌باشند یا به عبارتی «قسطاس الحق». در واقع کلام و روش جمال مبارک برای احبّا، معیار حق و باطل است و عصمت ایشان هم امری متقن و قطعی است.

البتّه این ادّعا برای بسیاری از افرادی که اعتقاداتی ماتریالیستی و یا غیردینی دارند کاملاً مهجور و غیرقابل‌قبول است و در تفکر آن‌ها اصولاً هیچ بشری نمی‌تواند مصون از خطا باشد؛ امّا از دیدگاه افرادی که معتقد به اصول دیانت الاهیّه هستند؛ عصمت مظاهر و هیاکل مقدّسه از اصول اعتقادی محسوب می‌شود و کاملاً باورپذیر و ممکن است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنتحرّی حقیقت، ارمغان دیانت بهائی

آيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌کننده است؟! (بخش سوم)

Question-People-1-Ahdvamisagh

آيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌کننده است؟!

(بخش سوم)

مقدمه:

عهد و ميثاق در مقالات پیشین خود، به بررسی دو پرسش اساسی پيش‌روی بيت‌العدل و نقد و بررسی پاسخ‌های ارائه شده توسط بيت‌العدل پرداخت، در اين قسمت نيز به يكی ديگر از پرسش‌های مطرح‌شده از سوی احبّاء و توضيحاتی در مورد آن می‌پردازیم. اميد است حاصل اين پرسش و پاسخ و توضيحات مطرح ‌شده، مورد استفاده‌ی متحرّيان حقيقت قرار گيرد.

پرسش سوم:

بيت العدل در پاسخ به اين پرسش كه:

 «در غياب ولیّ امرالله و با عدم حضور مقام تبيين در جلسات بيت العدل، طرز عمل بيت‌العدل در جریان وضع قوانين چگونه است؟ آيا بيت‌العدل اعظم در معرض اين خطر قرار ندارد كه از حیطه‌ی صحيح قانون‌گذاری منحرف‌شده و در ورطه‌ی خطا و اشتباه بيفتد؟

پاسخ بیت‌العدل[1]:

این‌گونه توضيح می‌دهد كه:

«اولاً تصوّر نشود كه بيت العدل به فكر و رأی خود عمل می‌نماید. استغفرالله، بيت العدل به الهام و تأیيد روح‌القدس، قرار و احكام جاری می‌نمايد و آن‌چه قرار دهد بر كل فرض و واجب است. در ثانی، بيت العدل كه خود به دريافت هدايات الاهی اطمينان داده‌شده است، به‌خوبی از نبود حضرت ولیّ امرالله آگاهی داشته و در تمامی امور مربوط به تشريع، فقط در حوزه‌ی اختيار خود عمل می‌نمايد. سوم آن‌که به اين بيان حضرت ولیّ امرالله توجّه دارد كه می‌فرمایند «هیچ‌یک از اين دو مؤسّسه (مؤسّسه‌ی ولايت امر و بيت العدل) نمی‌توانند به قلمروی ديگری تجاوز نمايد و هرگز تجاوز نخواهد كرد.».»

و در پايان، بيت العدل، نحوه‌ی وضع قوانين توسط خود را این‌چنین توضيح می‌دهد:

«در مقام اوّل، مسلماً نهايت دقّت و مراقبت در مطالعه‌ی نصوص مقدّسه و تبينات ولیّ مقدّس امرالله به عمل می‌آید و هم‌چنين نظرات جميع اعضاء مورد توجّه دقيق قرار می‌گيرد. آن‌گاه پس از مشورت كامل، موضوع تنظيم رأی متّخذه به ميان می‌آید. در اين مرحله نيز ممكن است موضوع به‌طورکلّی مجدداً مورد مطالعه قرار گیرد و چه‌بسا اتفاق می‌افتد كه قضاوت نهایی درنتیجه‌ی غور و تجدیدنظر ثانوی به نحو قابل‌ملاحظه‌ای با نتیجه‌ای كه قبلاً به‌دست‌آمده است متفاوت باشد و حتّی ممكن است بالاخره رأی هيأت بر آن تعلق گيرد كه در حال حاضر درباره‌ی موضوع مطروحه، وضع قرار و قانونی ضرورت نداشته باشد.»

توضيحات عهد و میثاق:

هرچند كه مؤسّسه‌ی ولايت امرالله و بیت العدل دارای اختيارات خاصّ خود هستند و هيچ‌يک نمی‌تواند به حدود ديگری تجاوز نمايد، ولی اين به آن معنی نيست كه ما بتوانيم بين اين دو ركن اساسی ديانت بهائی جدائی قائل شويم و بيت العدل را به تنهائی حلال مشكلات بدانيم.

اعضای بيت العدل كه از طریق انتخابات عمومی تعيين مي‌گردند، قطعاً دانای مطلق نيستند و همان‌طور كه عنوان نموده‌اند، تصميمات خود را از طريق مشورت اتخاذ می‌نمايند. بنابراين مانند ساير افراد معمولی، همواره در معرض اشتباه و خطا هستند. چون اطّلاعات خود را از طرق مختلف بشری دريافت می‌کنند، به همين دليل است كه به آن‌ها اجازه داده‌شده است تا در صورت نياز، مصوبات خود را تغيير دهند.

از نظر ما وجود ولیّ امرالله به‌عنوان مقام تبيین در كنار بيت العدل در هر زمان لازم و ضروری است و استدلال بيت العدل مبنی بر امكان صدور احكام در غياب ولی امر صحیح نمی‌باشد.

مراجعه به تبيینات گذشته و باقيمانده از ولیّ امرالله برای صدور احكام جديد به دلایل زیر كافی نيست:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌کننده است؟! (بخش سوم)

آیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌کننده است؟! (بخش دوم)

Question-People-1-Ahdvamisagh

آیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌کننده است؟!

(بخش دوم)

 

پرسش دوم:

بیت العدل در پاسخ این پرسش اساسی یكی از احبّا كه پرسیده بود:

«آیا مصون از خطا بودن بیت العدل اعظم مشروط به حضور ولی امرالله در مقر بیت العدل است؟ و آیا بیت العدل می‌تواند بدون حضور مقام تبیین به تشریع قوانین جدید بپردازد؟»

 پاسخ بیت العدل:[1]

بیت‌العدل این‌طور اظهارنظر كرده است كه:

«مصون از خطا بودن بیت‌العدل اعظم، مشروط به حضور ولیّ امرالله در بین اعضای آن نگردیده است، اگرچه در حوزه‌ی تبیین و تفسیر، نظرات حضرت ولیّ امرالله لازم‌الاجرا هستند؛ ولی در مورد شركت ولیّ امرالله در جلسات تشریع قوانین، همیشه تصمیم نهایی با بیت‌العدل اعظم است. بیت‌العدل منحصراً حق تشریع احكام و تصمیم‌گیری در مورد قوانین و احكامی را دارد كه حضرت بهاءالله بالصّراحه نازل نفرموده‌اند.»

در پاسخ بیت‌العدل تأكید شده است كه، اگرچه ولی امرالله به‌عنوان رئیس دائمی آن هیئت عظیم‌الشأن تعیین‌شده است ولی هرگز نمی‌تواند حتّی به‌طور موقّت، حق منحصربه‌فرد تشریع را از آن خود كند و ازاین‌رو نمی‌تواند تصمیم اكثریت اعضای بیت العدل را لغو نماید.

 توضیحات عهد و میثاق:

به نظر می‌رسد پاسخ‌های ارائه‌شده از سوی بیت‌العدل از استحكام لازم برخوردار نیست و به دلایل زیر حضور دائم ولیّ امر در جلسات بیت العدل ضروری است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌کننده است؟! (بخش دوم)

آيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌كننده است؟! (بخش اوّل)

Question-People-1-Ahdvamisagh

آيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌كننده است؟!

(بخش اوّل)

 

مقدمه:

يكی از احبّا در نامه‌ای خطاب به بيت‌العدل ضمن طرح پرسش‌های مختلف در مورد «ولايت امر و ارتباط آن با بيت العدل» مدّعی می‌شود که:

«بيت العدل به ‌دليل رعايت صلاح و مصلحت ديانت بهائی، برخی از اطلاعات مربوط به جانشينی حضرت شوقی افندی را از نظر احبّا مستور نگه‌داشته و بيان نمی‌نمايد»

بيت ‌العدل طبق روال تأمل‌برانگيز خود، بدون این‌که اصل نامه و متن پرسش‌های اين متحرّی حقيقت را منتشر نمايد، پاسخ‌های مختصری را به پرسش‌های مطرح‌شده داده است كه از متن پاسخ‌ها، می‌توان به محتوای پرسش‌ها پی برد.

وبلاگ عهد و میثاق سعی دارد تا ضمن درج سوأالات پرسيده شده و پاسخ‌های بيت العدل، توضيحاتی را نيز جهت روشن شدن مباحث و ابهامات آن مطرح نمايد.

اميد است متحريّان حقيقت از حاصل اين پرسش و پاسخ و توضيحات عنوان‌شده، به حقايق موجود در آثار مباركه پی برده و اين گفتگو مورد استفاده‌ی آنان قرار گيرد.

پرسش نخست:

در الواح وصايای مباركه، حضرت عبدالبهاء دستور فرمودند كه ولی امرالله در زمان حيات، بايد جانشين بعد از خود را تعیین نمايد تا جامعه بهائی با اختلاف روبرو نگردد. با وجود این تأکید، چرا حضرت ولی امرالله به دستور حضرت عبدالبهاء عمل نكردند و جامعه بهائی را از استمرار مقام ولايت امر محروم ساختند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندنآيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌كننده است؟! (بخش اوّل)

پاسخ به پرسش‌‌ها و نظر اسکار

porsesh-va-pasokh

یکی از کاربران عهد و میثاق با نام اسکار ذیل مقاله‌ی «پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش سوم» پرسش‌ها و نظری مطرح کرده‌اند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسش‌ها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسش‌ها و نظر جناب اسکار و پاسخ‌های کامل و دقیق جناب علی ثابتی را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید.


پاسخ جناب علی ثابتی به پرسش‌‌های جناب اسکار


جناب اسکار نوشته‌اند:
«به نظر شما کسانی که وظیفه ی آنها به‌صورت گسترده حفظ و صیانت جامعه امر الاهی در مقابل هجوم اعداء الله و ناقضین باشد و قرار باشد احبّای الاهی را در مقابل هجوم افکار باطل حفظ کرده و آنان را در حصن متین امر الهی نگه‌دارند در زمانی که شوقی افندی صعود کردند و به گفته همه حتی میسون ریمی هیچ وصیت نامه ای پیدا نشد باید چه میکردند؟»

بدون مطالعه و تفکر نصوص والواح را نادیده گرفتن و با چند جمله منکر حقایق شدن کار آسانی است.
کسی که ادعا میکند که بهائی است باید بداند که بنا بر مفاد توقیع 6 مارچ 1925 شوقی ربانی:

«وعود الهیه و بشارات سامیه که از قلم اعلی و کلک ملهم موید مرکز عهد ومیثاق نازل گشته بمدلول این آیه مبارکه حتمی الوقوع است. قوله الاحلی: » وآنچه از قلم جاری البته ظاهر شده وخواهد شد ولایبغی من حرف الا وقدیراه المنصفون مستویا علی عرش الظهور»…
(توقیع 6 مارچ 1925 )

حضرت عبدالبهاء وظیفه ایادی امرالله را در الواح وصایا بشرح زیر تعیین فرموده‌اند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به پرسش‌‌ها و نظر اسکار

پاسخ به پرسش‌ و نظر فریال و ایران

porsesh-va-pasokh

دو کاربر محترم عهد و میثاق با نام‌های فریال و ایران ذیل مقاله‌ی «پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم» پرسش‌ و نظری درج نمودند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسش‌ها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسش‌ و نظر خانم‌ها فریال و ایران و پاسخ‌های کامل و دقیق جناب یزدانی (نویسنده محترم این مقاله) و جناب علی ثابتی را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید. 


پاسخ جناب یزدانی به پرسش‌ خانم فریال


خانم فریال گرامی؛
در پاسخ به پرسش شما که:
«لطفا بفرمائید کجا آقای نخجوانی گفتند آیات رو خواندن و نفهمیدن؟»
باید عرض کنم که جناب نخجوانی در دو موضع در سخنرانی خود تصریح می‌کنند که ما نصوص را می‌خواندیم و نمی‌فهمیدیم:

۱- مورد اوّل در دقیقه ۴۰ سخنرانی می‌گویند:
توقیع مبارک در تاریخ ۲۳ فوریه ۱۹۲۴ یعنی دو ماه و چند روز بعد از توقیع اوّل: باید در آینده و مرور زمان و نیز به هدایت بیت العدل اعظم امیدوار باشیم تا به درک روشن‌تر و کامل‌تر مندرجات و معانی تلویحی الواح وصایا فائض گردیم.
بابا بیان تلویحی توضیح اسرار کلمات الهی کار بیت العدل اعظم نبوده کار ولی امرالله بوده که او مبیّن است. چطور است که این‌گونه بیان می‌کنند؟! احبای عزیز ما می‌خواندیم و نمی‌فهمیدیم! بعد از صعود مبارک این حقایق روشن شد که چرا هیکل مبارک می فرمایند بیت العدل اینها را برای شما توضیح می دهد. می‌دانستند که در موقع تشکیل بیت العدل خودشان نخواهند بود؛ کتاب اقدس صریح است بعد از اغصان بیت العدل تشکیل می شود. برای این‌که خودشان نخواهند بود می‌دانستند که صعود واقع می‌شود کتاب اقدس هم‌زیستی بین ولیّ امر و بیت العدل را پیش‌بینی نکرده است. می‌دانستند صعود واقع می‌شود. صعود حضرت ولی امرالله برای ما بغتاً بود؛ برای روحیه خانم مظلوم بغتاً بود برای حضرت ولی امرالله غیر منتظره نبود. احبای عزیز امرالله مطمئن باشید همین‌طور است.

۲- مورد دوم در دقیقه ۶۵ سخنرانی در اثبات این‌که اگر احبّای ایران آثار شوقی افندی را مطالعه کرده بودند به درستی می‌فهمیدند که بیت‌العدل در تاریخ ۱۹۶۳ باید تشکیل می‌شد و در این راستا توقیع نوروز ۱۱۱ بدیع را برای حضّار قرائت می‌کنند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به پرسش‌ و نظر فریال و ایران