دوستان گرامی! اکنون زمان آن فرارسیده است که بیت العدل بدلی و آن دسته از وابستگانش که تصوّر میکنند با توسّل به ارعاب و تهدید، میتوان افکار بهائیان حقیقی و مؤمن را محدود نمود، سر از خواب گران بردارند و این حقیقت را دریابند که امروز دیگر مانند آن روزگاری نیست که با طرد و تهدید و ارعاب، مانع از انتشار بیانیه و پیام دومین ولیّ امر دیانت بهائی شوند و بر این حقیقت که شوقی افندی اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، به مهمترین وظیفهی الهی خود یعنی تعیین «من هو بعده» جامهی عمل پوشانیده است، سرپوش بگذارند.
به اعتقاد اهل بهاء، الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، قابل مقایسه با وصیّتنامه یک فرد عادی نیست. این سند، بهگفتهی شوقی ربّانی، جزء لایتجزی کتاب مستطاب اقدس محسوب میگردد و میتوان آنرا بهمنزلهی دستورالعمل نظم بدیع جهانی و اساس نظم اداری بهائی تلقّی نمود.
در بررسی الواح وصایای مبارکه
چند مبحث اساسی را میتوان بهصورت جداگانه ملاحظه کرد.
بخشی که به نصایح و انذارات به احبّا اختصاص دارد، که فعلاً موضوع بحث ما نیست.
قسمتی دیگر به تعیین شوقی ربّانی و انتصاب وی به جانشینی حضرت عبدالبهاء پرداخته است که جملهی معروف آن چنین است:
«ای یاران مهربان بعد از مفقودی این مظلوم باید
اغصان و افنان سدره مبارکه و ایادی امرالله و احبّای جمال ابهی توجّه بفرع دو سدره
. . . یعنی شوقی افندی نمایند؛ زیرا آیت الله و غصن ممتاز و ولیّ امرالله و مرجع جمیع
اغصان و افنان و ایادی امرالله و احباءالله است و مبیّن آیات الله و من بعده بکراً
بعد بکر یعنی در سلاله او»
این بخش از الواح مبارکه وصایا، صرفاً مختص به تعیین شوقی افندی به مقام ولایت امرالله بوده «و من بعده بکراً بعد بکر» یعنی در «سلالهی او» تأکیدی است بر این انتصاب و بههیچوجه به این معنا نیست که تسلسل ولایت امرالله تنها از طریق ارتباط خونی با شوقی افندی میسّر است؛ چرا که در قسمت بعدی که بهنظرتان میرسد، این موضوع را روشن فرمودهاند.
سه بخش دیگر الواح وصایا اختصاص به مؤسّسات نظم اداری بهائی دارد که عبارتند از: مؤسّسهی ولایت امرالله، بیت العدل، و ایادی امرالله.
در خصوص اهمیت مؤسّسهی ولایت
امرالله میفرمایند:
«حصن متین امرالله به اطاعت من هو ولی
امرالله محفوظ و مصون ماند و اعضای بیت عدل و . . . باید کمال اطاعت و تمکین و انقیاد
و توجّه و خضوع و خشوع را به ولیّ امرالله داشته باشند. اگر چنانچه نفسی مخالفت
نمود مخالفت بهحق کرده است»
همچنین در ادامه، حضرت
عبدالبهاء به یکی از وظایف مهمّ شوقی افندی به شرح ذیل اشاره میفرمایند:
«ای احبّای الهی باید ولیّ امرالله در زمان حیات
خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد و شخص معیّن باید
مظهر تقدیس و تنزیه و تقوای الهی و علم و فضل و کمال باشد؛ لهذا اگر ولد بکر ولیّ
امرالله مظهر الولد سرّ ابیه نباشد یعنی از عنصر روحانی او نه، و شرف اعراق به
احسن اخلاق مجتمع نیست؛ باید غصن دیگر را انتخاب نماید.»
مطابق شواهد غیر قابل انکار در الواح و آثار مشخص است که: «غصن دیگر» نشاندهندهی یک رابطه جسمانی نیست زیرا:
(بیشتر…)