بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

پاسخ به سبک بیت العدل

اخیراً پیامی قدیمی از بیت العدل بدلی تحت عنوان «پیام مورخ ۶ ژانویه ٢۰۰٢؛ حمله به امرالله در نقاب دانش پژوهى» در شبکه‌های مجازی باز نشر شده است. به نظر می‌رسد تشکیلات حیفا تصمیم گرفته است که هم‌زمان با برگزاری انتخابات صوری و نمایشی بیت العدل، با انتشار این گونه مطالب از شدّت انتقادات به فرآیند انتخابات بکاهد و هر گونه صدای مخالف را ساکت سازد و این روند خود ساخته و پر از خطا را مشروع و صحیح جلوه دهد!

محتوای پیام در حقیقت، تعرّضی است به نتایج پژوهش‌های علمی برخی از محققان و دانشمندان بهائی. این پژوهشگران نتیجه تحقیقات و تتبعات خویش در آثار و نصوص مبارکه را در گروهی اینترنتی با یکدیگر به اشتراک گذاشته بودند؛ امّا چون برخی از نتایج این تحقیقات با نظرات بیت العدل هم‌راستا نبوده است، اعضای بیت العدل بدلی برآشفته شده و این گونه تحقیقات را برنتابیده‌اند! به همین علّت همانند موارد مشابه، به جای پاسخ مستدل به مباحث این پژوهشگران ـ که دارای مدارج عالیّه از معتبرترین دانشگاه‌های جهان هستندـ به فحّاشی پرداخته و با متهم ساختن و نسبت دادن نیّت سوء به ایشان، کوشیده آنان را مخالف و معاند معرفی کند!

بیت العدل بدلی به این وسیله بدون این‌که پاسخ مستدلی به پرسش‌ها و انتقادات آنان بدهد، به زعم خویش، خود را از اتهامات وارده مبرّا ساخته تا سلطه‌ی نامشروع خویش بر جامعه‌ی مظلوم بهائی را توجیه کند و احبّا را از تحرّی حقیقت باز دارد!

در ادامه به برخی از قسمت‌های این پیام اشاره می‌شود تا خوانندگان عزیز خود قضاوت کنند که آیا بیت العدل مورد نظر شوقی ربّانی که قرار بود واضع قوانین الهی و یکی از ارکان نظم بدیع امرالله بوده و اعضای آن از فرهیخته‌ترین مؤمنین جامعه بهائی باشند، می‌تواند بیت العدل فعلی باشد؟!  

در ابتدای پیام، بیت العدل تحقیقات این محققان آکادمیک را به «حملات» تعبیر کرده و آن را «تفرقه انداز» می‌‌خواند؛ سپس با اعتراف به مراتب علمی و دانشگاهی این عدّه، مطالعات آن‌ها را «تهاجمی» قلمداد کرده و با اشاره به این نکته که «عهد و میثاق کوشش‌هاى نسبتاً مشابهى را در گذشته در هم شکسته است»، به زعم خود، نیّت این محققان را «تضعیف نفوذ عهد و میثاق در ایمان مؤمنین» دانسته و چند مورد را به‌عنوان اتهام نسبت به این محققان مطرح می‌کند که در نوع خود بسیار بحث انگیز است.

از اتهاماتی که بیت العدل به این دانشمندان وارد کرده، «متهم ساختن انتخابات بهائى به نداشتن جامعیّت به‌خصوص در انتخابات بیت العدل اعظم» است. در واقع این مطلب نه اتهام، بلکه عین واقعیت است؛ چنان‌که در چند دوره‌ی اخیر انتخابات بیت العدل مشخص است؛ همواره افراد قبلی مجدداً «انتخاب» شده‌اند و در روند چندین دوره این به‌اصطلاح انتخابات، تقریباً هیچ کس جایگزین افراد دوره قبل نشده است! تنها اگر کسی به علّت فوت، بیماری، کهولت سن یا … توانایی ادامه‌ی کار در بیت العدل را نداشته است، با فرد دیگری از مجموعه‌ی دارالتبلیغ بین‌المللی ـکه خود منصوب بیت العدل هستند!ـ جایگزین شده است که این امر نشان‌دهنده واقعی نبودن انتخابات فعلی بیت العدل بدلی و دوری این مؤسّسه از روند مقرّر در نصوص مقدّسه است. در انتخابات اخیر تنها دو تن از افراد دوره‌ی قبل که خود دیگر نخواستند که در بیت العدل حضور داشته باشند، با دو نفر از اعضای دارالتبلیغ بین‌المللی جایگزین شدند و این مطلبی بود که قبلاً توسط بسیاری از افراد پیش‌بینی شده بود!

در اتهامی دیگر، بیت العدل محقّقان مورد بحث را «دست اندرکاران این توطئه صیّادانه» خطاب می‌کند که سعی می‌کنند نظرات خود را بر آثار حضرت بهاءالله تحمیل کنند!

باید پرسید، بیت العدلی که خود صلاحیّت تبیین و تفسیر نصوص طلعات مقدّسه را ندارد، چگونه می‌تواند به نظرات دیگر محقّقان هجوم آورده و آن‌ها را از اظهارنظر منع نماید؟!

در ادامه، اظهارنظر کسانی را که به شهادت خود بیت العدل محقّق می باشند، «تجاوز به تمامّیت امر حضرت بهاءالله»، «تجاوزات در لباس دانش پژوهى یا تحت پوشش احقاق حقّ آزادى عقیده» و «برداشت‌هاى غلط شگفت‌انگیز» خوانده است!

آیا مؤسّسه‌ای که مدّعی رهبری جامعه‌ی جهانی بهائی است و خود را جانشین طلعات مقدّسه می‌داند باید چنین سخن بگوید؟! به راستی کار امر مقدّس حضرت بهاءالله به کجا کشیده که متحرّیان حقیقت را متجاوز قلمداد کرده و با هر گونه تحقیق علمی که نتایج آن به مذاق اعضای بیت العدل بدلی حیفا خوش نیاید با حربه‌ی دشنام‌گویی و طرد و اخراج و به تعبیر خودشان: «یک فرایند پاکسازى»!! مقابله می‌شود؟!

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به سبک بیت العدل

انتخابات بیت العدل بدلی تا چند صباحی دیگر!

Entekhabat--3

اخیراً كانال «نگاه نو»، در مطلبی با عنوان «یک ماه دیگر تا انتخابات بیت العدل اعظم» به نقل از سایت رسمی جامعه بهائی، به فرآیند و چگونگی انتخابات اعضای بیت العدل در اردیبهشت ماه سال 1397 پرداخته و توضیحات اغراق‌آمیزی را در مورد جایگاه بیت العدل مطرح نموده است .

«نگاه نو» در این پست، بیت العدل را مؤسّسه‌ای بی‌نظیر و بی‌سابقه در تاریخ ادیان دانسته كه مظهر ظهور الهی صراحتاً آن‌را مقرّر نموده و وظایفی را به‌عهده‌اش قرار داده است .

در ابتدا باید گفت كه ادّعای «نگاه نو» دور از حقیقت بوده و با نصوص بهائی سازگاری ندارد؛ چون همان‌طور كه می‌دانید حضرت بهاءالله به‌عنوان مظهر ظهور الهی در كتاب مستطاب اقدس و الواح دیگر هیچ اشاره‌ای به بیت ‌العدل عمومی و جهانی با ساختار و ساز و كار فعلی نداشته‌اند و منظور ایشان از بیت العدل، تشكیل مجامعی به‌عنوان خانه‌های عدل و انصاف در هر محلّه و شهر بوده است. مفهوم بیت العدل جهانی با شرایط خاص، اوّل بار توسط حضرت عبدالبهاء مطرح گردید؛ بنابراین انتصاب آن به مظهر ظهور، دور از واقعیت است.

مضافاً این‌که، بیت العدل فعلی، نه تنها مورد تأیید جمال قدم نیست؛ بلكه از نظر حضرت عبدالبهاء نیز فاقد وجهه‌ی قانونی و مردود است؛ بیت العدلی را كه حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مباركه معرفی نموده است، زمین تا آسمان با بیت العدل بدلی فعلی تفاوت دارد. بر طبق آموزه‌های بهائی آن بیت العدلی مورد تأیید است كه زیر نظر مستقیم ولیّ امرالله تشكیل شود و با ریاست ایشان اداره گردد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنانتخابات بیت العدل بدلی تا چند صباحی دیگر!

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش سوم

Ali Nakhjavani-3

در سفری که جناب علی نخجوانی به استرالیا داشتند، پرسش‌های مختلفی در موضوع «عهد و میثاق» از ایشان پرسیده شد؛ پاسخ‌های جناب نخجوانی نه تنها مشکلی را از افراد پرسش‌کننده برطرف ننمود؛ بلکه پرسش‌های جدیدی را نیز به وجود آورد!

در متن حاضر به یکی دیگر از این پرسش‌ها و پاسخ‌های مطرح شده خواهیم پرداخت و قضاوت را به احبّای عزیز خواهیم سپرد. 

پرسش:

حضرت ولیّ امرالله در آثار خود فرموده‌اند که حضرت عبدالبهاء امکان تأسیس بیت العدل اعظم را در دوران حیات خود در نظر داشته‌اند؛ آیا این امر به‌معنای هم‌زمانی و تقارن غصن منصوص و بیت العدل اعظم خواهد بود؟ 

(بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش سوم

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش دوم

Ali Nakhjavani-2

از جمله پرسش‌های دیگری که از جناب نخجوانی پرسیده شده؛ این است که بر طبق الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، اگر یکی از اعضای بیت العدل اعظم مرتکب گناهی گردد که به رفاه جامعه زیان وارد سازد؛ ولیّ امرالله حق دارد که او را از عضویّت بیت العدل عزل نماید. اکنون که ولیّ امر وجود ندارد، چگونه باید عمل نمود و در حال حاضر اجازه‌ی اخراج اعضاء خاطی با چه کسی است؟

جناب نخجوانی در پاسخ به این پرسش می‌گوید که در زمان حیات حضرت ولیّ امرالله، ایشان خود قیادت و مرجعیّت امرالله را عهده‌دار بودند؛ ولی بعد از نوامبر 1957 مؤسّسه ولایت امر، به عنوان یک مرکز زنده و فعال دیگر وجود نداشت و بنابر این با انتخاب بیت العدل در سال 1963 ، قیادت و مرجعیت امر، خود به خود به این هیئت (بیت العدل) منتقل گردید؛ بنا بر این اخراج افراد خاطی بیت العدل به عهده خود بیت العدل است (!!)

واقعاً عجیب است! وقتی حضرت عبدالبهاء به وضوح می‌فرمایند که ولیّ امر حقّ عزل عضو خاطی بیت العدل را دارد؛ جناب نخجوانی چگونه به خود اجازه می‌دهند خودسرانه این حقّ مسلّم را سلب شده تلقّی نموده و به دیگری واگذار کنند؟!

به نظر می‌رسد لازم است با طرح چند پرسش این مسأله بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

ابتدا باید دانست که اخراج عضو خاطی بیت العدل از جمله اختیارات خاصّ ولیّ امرالله است و بعد از ایشان چه کسی قادر خواهد بود تا این اختیارات را به دیگری منتقل کند؟ لذا باید بپرسیم چه کسی گفته که قیادت و مرجعیّت می‌تواند خود به خود به شخصی یا مؤسّسه‌ی دیگری منتقل گردد؟! آیا حقیقتاً جناب نخجوانی آن همه تأکیدات حضرت مولی‌الوری و شوقی ربّانی را بر اهمیت و عظمت مقام و موقعیت ولیّ امر فراموش کرده‌اند؟!

ثانیاً چرا و چگونه وظایف مؤسّسه ولایت امر به بیت‌العدل منتقل شد؟! آیا نمی‌شود به مؤسّسه و یا به فرد دیگری حتّی از خود ایادی امر منتقل شود؟! و یا اصلاً این مسؤولیّت از بین برود؟! ایادیان بر چه مبنائی تشخیص دادند خود به خود مسؤولیّت اخراج فرد خاطی بیت العدل در اختیار خود بیت العدل است؟!

ثالثاً بالاخره تکلیف اعضاء خاطی چه می‌شود؟! چه کسی مسؤول مقابله با اعضای خطاکار بیت العدل است؟! فرض کنید جناب نخجوانی به عنوان کسی که از اعضای بیت العدل است مرتکب خطایی شود؛ در این صورت چه کسی مسؤولیّت مقابله با ایشان را دارد؟! آیا این معقول است که خود ایشان به عنوان عضو بیت‌العدل با خودشان مقابله کنند؟! آیا اساساً سپردن فرد خطاکار به فرد خطاکار دیگر معقول است؟! چگونه متهم و قاضی و مجری حکم می‌تواند یکی باشد؟!

در حقیقت وقتی ولیّ امر در بیت العدل نباشد٬ اساساً کسی وجود ندارد که بتواند با اعضای خطاکار بیت العدل مقابله کند.

بعد از این پرسش‌ها به اشکال اساسی و بنیادین پاسخ‌های جناب نخجوانی می‌پردازیم:  (بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش دوم

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل

ali-nakhjavani-1

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل

پاسخ به سخنان علی نحجوانی در استرالیا

طی سفری که جناب نخجوانی به استرالیا داشتند، پرسش‌هایی درباره‌ی مفهوم عهد و میثاق در دیانت بهائی مطرح گردید که ایشان به‌زعم خود پاسخ‌های لازم و کافی داده‌اند. با خواندن این پرسش و پاسخ‌ها ذهن فعّال و بدون جهت‌گیری حتماً دچار پرسش‌های جدیدتر و اشکالات بیشتری می‌شود که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌کنم.

سؤال شده بود که چرا حضرت ولیّ امرالله فرموده‌اند: اگر بیت العدل اعظم برخلاف تبیین ایشان تصمیمی اتخاذ نماید، ایشان در مقام اصلاح آن بر خواهند آمد؟ چگونه حضرت ولیّ امرالله و بیت‌العدل اعظم می‌توانند مغایر هم واقع شوند؟

جناب نخجوانی در جواب، ابتدا متن دقیق توقیع دور بهائی را به این شرح می‌فرمایند:

«هرچند ولیّ امر رئیس لاینعزل این مجلس فخیم است معهذا نمی‌تواند بنفسه حتّی به‌طور موقت واضع قوانین و احکام گردد و یا تصمیمات اکثریت اعضای مجلس را الغاء نماید و لکن هرگاه طرح تصمیمی را وجداناً مباین با روح آیات منزله تشخیص دهد، باید ابرام و تأکید در تجدیدنظر آن نماید.»

سپس سه نکته از این متن برداشت می‌نمایند که پس از ذکر هرکدام توضیحاتی ذکر شده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل