پیام نوروزی جناب نصرتالله بهرهمند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی (نوروز ۱۳۹۷)
نسخهی آماده چاپ متن پیام را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید:
پیام نوروزی جناب نصرتالله بهرهمند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی (نوروز ۱۳۹۷)
نوروز را به همه کسانی که آنرا پاس میدارند و جشن میگیرند، از هر ملیّتی که هستند و با هرباوری که دارند تبریک میگویم.
امیدوارم که سال نو آغازی باشد برای آگاهیهای بیشتر ساکنین زمین و درک وفهم اینکه: باور های تقلیدی، خودخواهی، حرص و طمع، تعصّب نژادی، تعصّب ملّی، تعصّب جنسی و تعصّب دینی، سبب اصلی اختلافات بین مردم و حتّی بروزجنگهای بزرگ میباشد . درک این موضوع آسان خواهد بود؛ چنانچه افراد قدری به اطراف خود بنگرند و با استفاده از رسانههای گوناگون، مروری بر آنچه در جهان میگذرد داشته باشند .
با مطالعه تعالیم ودستورات کتب مقدّسه ادیان گذشته و توجّه به زمان ومکان نزول آنها آشکار میشود که مظاهر الهی و پیامبران، هر یک در زمان خود آخرین پیامبر بوده وتعالیم آنها در طیّ زمان جنبهی تکاملی داشته و هرکدام به مقتضای زمان ومکان کامل بودهاند؛ برای مثال میتوان به موضوع حقوق زنان در ادیان قبل اشاره نمود؛ امروز در پرتو تعالیم دیانت بهائی، حقوق زنان با مردان برابر است در حالیکه تا قبل از اسلام، زنان دارای هیچ حقّی نبودند و بعضاً جزئی از اموال و دارایی مردان محسوب میشدند؛ امّا دیانت اسلام برای زنان حقّی معادل نصف حق مردان مقرّر داشت. تکامل تعالیم متناسب با میزان رشد فهم و درک بشر و امکانات مادّی و ارتباطی او بوده است .
گرچه اکنون خیلی دیراست؛ امّا تا دیرتر نشده است میبایست مردم دنیا خرافات، تعصّبات و تقالید را بدور افکنند و با استفاده از خرد، عقل و مطالعه به جستجوی حقیقت پردازند و دریابند تعالیم کدام آیین الهی پاسخگوی نیاز های کنونی وآیندهی بشر است؛ بدیهی است که دانستن به تنهائی کافی نیست ، بکاربستن و عمل نیز لازم است ، دراین باره حضرت عبد البهاء میفرمایند:
(بیشتر…)تبریک میلاد
سالروز میلاد حضرت اعلی روح ما سواه فداه و سالروز تولّد جمال اقدس ابهی جل سلطانه بر چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی
و شما ثابتان بر عهد و میثاق الهی مبارک باد.
آيا پاسخهای بيت العدل، قانعکننده است؟! (بخش سوم)
آيا پاسخهای بيت العدل، قانعکننده است؟!
(بخش سوم)
مقدمه:
عهد و ميثاق در مقالات پیشین خود، به بررسی دو پرسش اساسی پيشروی بيتالعدل و نقد و بررسی پاسخهای ارائه شده توسط بيتالعدل پرداخت، در اين قسمت نيز به يكی ديگر از پرسشهای مطرحشده از سوی احبّاء و توضيحاتی در مورد آن میپردازیم. اميد است حاصل اين پرسش و پاسخ و توضيحات مطرح شده، مورد استفادهی متحرّيان حقيقت قرار گيرد.
پرسش سوم:
بيت العدل در پاسخ به اين پرسش كه:
«در غياب ولیّ امرالله و با عدم حضور مقام تبيين در جلسات بيت العدل، طرز عمل بيتالعدل در جریان وضع قوانين چگونه است؟ آيا بيتالعدل اعظم در معرض اين خطر قرار ندارد كه از حیطهی صحيح قانونگذاری منحرفشده و در ورطهی خطا و اشتباه بيفتد؟
پاسخ بیتالعدل[1]:
اینگونه توضيح میدهد كه:
«اولاً تصوّر نشود كه بيت العدل به فكر و رأی خود عمل مینماید. استغفرالله، بيت العدل به الهام و تأیيد روحالقدس، قرار و احكام جاری مینمايد و آنچه قرار دهد بر كل فرض و واجب است. در ثانی، بيت العدل كه خود به دريافت هدايات الاهی اطمينان دادهشده است، بهخوبی از نبود حضرت ولیّ امرالله آگاهی داشته و در تمامی امور مربوط به تشريع، فقط در حوزهی اختيار خود عمل مینمايد. سوم آنکه به اين بيان حضرت ولیّ امرالله توجّه دارد كه میفرمایند «هیچیک از اين دو مؤسّسه (مؤسّسهی ولايت امر و بيت العدل) نمیتوانند به قلمروی ديگری تجاوز نمايد و هرگز تجاوز نخواهد كرد.».»
و در پايان، بيت العدل، نحوهی وضع قوانين توسط خود را اینچنین توضيح میدهد:
«در مقام اوّل، مسلماً نهايت دقّت و مراقبت در مطالعهی نصوص مقدّسه و تبينات ولیّ مقدّس امرالله به عمل میآید و همچنين نظرات جميع اعضاء مورد توجّه دقيق قرار میگيرد. آنگاه پس از مشورت كامل، موضوع تنظيم رأی متّخذه به ميان میآید. در اين مرحله نيز ممكن است موضوع بهطورکلّی مجدداً مورد مطالعه قرار گیرد و چهبسا اتفاق میافتد كه قضاوت نهایی درنتیجهی غور و تجدیدنظر ثانوی به نحو قابلملاحظهای با نتیجهای كه قبلاً بهدستآمده است متفاوت باشد و حتّی ممكن است بالاخره رأی هيأت بر آن تعلق گيرد كه در حال حاضر دربارهی موضوع مطروحه، وضع قرار و قانونی ضرورت نداشته باشد.»
توضيحات عهد و میثاق:
هرچند كه مؤسّسهی ولايت امرالله و بیت العدل دارای اختيارات خاصّ خود هستند و هيچيک نمیتواند به حدود ديگری تجاوز نمايد، ولی اين به آن معنی نيست كه ما بتوانيم بين اين دو ركن اساسی ديانت بهائی جدائی قائل شويم و بيت العدل را به تنهائی حلال مشكلات بدانيم.
اعضای بيت العدل كه از طریق انتخابات عمومی تعيين ميگردند، قطعاً دانای مطلق نيستند و همانطور كه عنوان نمودهاند، تصميمات خود را از طريق مشورت اتخاذ مینمايند. بنابراين مانند ساير افراد معمولی، همواره در معرض اشتباه و خطا هستند. چون اطّلاعات خود را از طرق مختلف بشری دريافت میکنند، به همين دليل است كه به آنها اجازه دادهشده است تا در صورت نياز، مصوبات خود را تغيير دهند.
از نظر ما وجود ولیّ امرالله بهعنوان مقام تبيین در كنار بيت العدل در هر زمان لازم و ضروری است و استدلال بيت العدل مبنی بر امكان صدور احكام در غياب ولی امر صحیح نمیباشد.
مراجعه به تبيینات گذشته و باقيمانده از ولیّ امرالله برای صدور احكام جديد به دلایل زیر كافی نيست:
(بیشتر…)آیا پاسخهای بیت العدل، قانعکننده است؟! (بخش دوم)
آیا پاسخهای بیت العدل، قانعکننده است؟!
(بخش دوم)
پرسش دوم:
بیت العدل در پاسخ این پرسش اساسی یكی از احبّا كه پرسیده بود:
«آیا مصون از خطا بودن بیت العدل اعظم مشروط به حضور ولی امرالله در مقر بیت العدل است؟ و آیا بیت العدل میتواند بدون حضور مقام تبیین به تشریع قوانین جدید بپردازد؟»
پاسخ بیت العدل:[1]
بیتالعدل اینطور اظهارنظر كرده است كه:
«مصون از خطا بودن بیتالعدل اعظم، مشروط به حضور ولیّ امرالله در بین اعضای آن نگردیده است، اگرچه در حوزهی تبیین و تفسیر، نظرات حضرت ولیّ امرالله لازمالاجرا هستند؛ ولی در مورد شركت ولیّ امرالله در جلسات تشریع قوانین، همیشه تصمیم نهایی با بیتالعدل اعظم است. بیتالعدل منحصراً حق تشریع احكام و تصمیمگیری در مورد قوانین و احكامی را دارد كه حضرت بهاءالله بالصّراحه نازل نفرمودهاند.»
در پاسخ بیتالعدل تأكید شده است كه، اگرچه ولی امرالله بهعنوان رئیس دائمی آن هیئت عظیمالشأن تعیینشده است ولی هرگز نمیتواند حتّی بهطور موقّت، حق منحصربهفرد تشریع را از آن خود كند و ازاینرو نمیتواند تصمیم اكثریت اعضای بیت العدل را لغو نماید.
توضیحات عهد و میثاق:
به نظر میرسد پاسخهای ارائهشده از سوی بیتالعدل از استحكام لازم برخوردار نیست و به دلایل زیر حضور دائم ولیّ امر در جلسات بیت العدل ضروری است:
(بیشتر…)پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم
پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم
لزوم امتداد سلسلهی ولایت امرالله
جناب نخجوانی برای اینکه بتواند این مسأله را به اثبات برساند که سلسله ولات امر بعد از شوقی ربانی منقطع گردیده و ولیّامر جدیدی نخواهد آمد به دو مطلب بیاساس و غیرواقعی استناد نموده است که در قسمت اوّل به یکی از آن دو پاسخ داده شد و در متن حاضر به پاسخ توجیه دوم میپردازیم.
ایشان به استناد فقرهی ۴۲ کتاب مستطاب اقدس که در آن جمال مبارک مرجع اوقاف را بیان میفرمایند، با ذکر ترجمه فارسی و البته تحریف اساسی منظور آیات، مدّعی میشوند که طبق این فقره اصولاً وجود غصن منصوص و بیتالعدل اعظم در یکزمان در کتاب اقدس پیشبینینشده است.
در حالیکه همزمانبودن ولایت عظمی و بیت العدل بهصراحت در الواح وصایا ذکرشده است و حتی ولی امرالله را رئیس این مجمع معرفی میکند که باید در تمام جلسات حاضر باشد و یا نمایندهای را بهجای خود، جهت حضور در جلسه معرفی کند؛ حتّی وظیفهی اخراج عضو خطاکار بیتالعدل را به عهدهی ولیّ امر گذاشتهاند.
حال باید از آقای نخجوانی پرسید که این تناقض آشکار بین ادّعای ایشان و فرموده حضرت عبدالبها به چه معنی است؟ در پاسخ این پرسش چند احتمال وجود دارد:
(بیشتر…)گزارش نطق علی نخجوانی در مجمع عرفان آکوتو
گزارش نطق علی نخجوانی در مجمع عرفان آکوتو
(خلاصه مطالب ارائه شده)
همانطور که میدانید بزرگترین چالشی که بیت العدل حاضر از زمان تأسیس تا کنون با آن مواجه است، عدم مشروعیت در رهبری جامعه جهانی بهایی و حتی صدور احکام غیر منصوص (که وظیفه اصلی و قانونی بیت العدل حقیقی است.) میباشد. این عدم مشروعیت بهواسطه بیانات صریح حضرت عبدالبها در الواح مبارکه وصایا و در ادامه، نصوص متعدد صادر شده از قلم شوقی ربانی است. طبق این نصوص سلسله ولایت امر پس از صعود حضرت شوقی ادامه خواهد داشت و ولی امرالله علاوه بر مقام رهبری جامعه بهایی، رئیس بیت العدل و عضو اعظم ممتاز غیرقابل عزل و تغییر این مجمع است. اهمیت حضور ولی امرالله در جلسات بیت العدل به حدی است که اگر نتواند در جلسهای حاضر شود؛ باید نمایندهای را به نیابت برای حضور در جلسه معرفی کند.
تعدادی از نفوس مؤمن، آگاه و مأنوس با این دست از نصوص، در بدو تأسیس بیت العدل حاضر، عدم پیروی ایادی حضرت شوقی ربانی از میسن ریمی بهعنوان ولی امر ثانی جامعه بهایی و تشکیل مجمع نُهنفرهای بهعنوان بدل بیت العدل جهانی مورد نظر طلعات مقدسه امر بهایی و در نتیجه حذف سلسله ولات امرالله را انحراف دیانت الهی دانسته و اعتراض خود را به این اقدامات اعلام کردند. متأسفانه با توجه به عدم آگاهی اکثریت افراد جامعه و همچنین جایگاه ایادی در زمان حیات شوقی افندی، بیت العدل بدلی با حمایت ایادی، اختیارات ولی امرالله را تصاحب کرده و معترضین را بهوسیله ترد روحانی از جامعه حذف نمود. نتیجه این اقدامات به حدی بود که محفل ملی برخی از کشورها از جمله محفل ملی فرانسه منحل و انتخابات مجدد برگزار گردید.
جناب علی نخجوانی عضو سابق بیت العدل بدلی، به قصد پوشاندن حقیقت و بهزعم خود به جهت واکسینه کردن بهائیان ایران و جلوگیری از تحرّی حقیقت ایشان در خصوص خلاء وجود ولی امرالله در رأس اداره جامعه جهانی بهایی، با ایراد نطقی در مجمع عرفان آکوتو (در ایتالیا) به دفاع از هویت بیت العدل بدلی و القای توقف تسلسل سلسلهی ولات امر پرداخته و توجیهاتی چند در این خصوص آورده است.
نظم جهانی بهاءالله گسترش مییابد
همانطور که وعده کرده بودیم، در بخش معرّفی کتاب، با معرفی برخی از کتب مفید و خواندنی در موضوع عهد و میثاق و آثار ولات امر بهائی بهعنوان آموزههای اساسی، همراه شما خواهیم بود.
دومین معرفی کتاب تقدیم به تمام عزیزان و همراهان همیشگی عهد و میثاق که با پیامهای سراسر مهر و محبّتآمیز خود،
پیگیر محتوای جدید این بخش بودند.
الف) مشخّصات کتابشناسی:
نام کتاب:
نظم جهانی بهاءالله گسترش مییابد
The World Order of Baháʼuʼlláh Continues to Unfold
نویسنده:
ولیّ امر سوم آیین بهائی٬ جناب ژوئل بِرای مارانجلّا
Joel Bray Marangella, The Third Guardian of the Baha’i Faith
انتشارات:
Baha’i scholars publishing trust, Washington D.C
ب) معرفی کتاب: (برگرفته از مقدمه کتاب)
مجموعه نامهها و مقالات جناب «ژوئل بِرای مارانجلّا» به بهائیان جهان، از زمان انتخاب وی به ولایت امر توسط جناب میسن ریمی، دومین ولیّ امر آیین بهائی، بههمراه دیگر متون و نصوص بهائی، شامل اعلان ولایت امر جناب میسن ریمی، بهصورت یکپارچه در کتابی تحت عنوان «نظم جهانی بهاءالله گسترش مییابد» (The World Order of Baha’u’llah Continues to Unfold) منتشر شده است. این عنوان عامدانه انتخاب شده است تا مکمّل متن و نصّ قبلی جامعهی بهائی آمریکا باشد که توسط اوّلین ولیّامر آیین بهائی، شوقی افندی، در کتابی با نام «نظم جهانی بهاءالله» (The World Order of Baha’u’llah) آمده است.
این مجموعه توقیعات بنیادین شوقی افندی، تأکیدی است بر منشأ الهی نظم اداری بهائی و بیانگر تداوم مسؤولیّتهای خاصّ ولیّ امر در مورد تعلیم و هدایت بهائیان در دورهی توسعهی آیینی که سریعاً در حال رشد است. در راستای این خطّمشی، جناب ژوئل برای مارانجلّا، در این مجموعه از نامهها، مقالات و تفاسیر، به ارائهی هدایت الاهی برای گمراهان و سرگشتگان، پیروان بیبصیرت آیین بهائی و کسانی پرداخته است که بعد از صعود شوقی افندی، اوّلین ولیّ امر محبوب بهائی، در سال ۱۹۵۷، از عهد و میثاق بهاءالله منحرف شدند و راه خود را در زمان حضور دومین ولیّامر و در این عصر پر چالش در توسعهی آیین بهائی گم کردهاند. در شرح این چالش، دومین ولی امر، نخستین نامهی خود را به روحیّه خانم چنین مینگارند:
(بیشتر…)این ره كه تو میروی …
از دوست عزیز، جناب آقای «کوروش جمالی» مقالهای بسیار خواندنی و تأمّلبرانگیز واصل شده است که شما عزیزان و همراهان همیشگی عهد و میثاق را به مطالعه و دقّت در مفاد آن فرا میخوانیم.
به مناسبتی شرححال و عملكرد آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی را میخواندم تا قبل از آن، او را بهعنوان موجودی خونخوار، بیایمان، سنگدل و جانی میشناختم ولی برخلاف تصورم، هیتلر در ابتدای کار انسانی خداپرست، مردمدار، ملّیگرا و دارای افكاری بلند معرفی شده بود.
او علاقهمند به هنر و موسیقی بود، شغل اوّلیّهاش كشیدن تابلوهای نقاشی بود، سیگار نمیکشید، اهل خوردن مشروبات الكلی نبود، گیاهخوار بود، از آزار و اذیّت حیوانات اندوهگین میشد، مسؤولیتپذیر و فداكار بود، دلبسته به مال دنیا نبود و پیش از مرگ همهی اموال خود را بخشید. در سال ۱۹۲۸ از سوی نشریّهی تایمز بهعنوان مرد سال انتخاب شد و برای سه دوره نیز بهعنوان مرد سال اروپا لقب گرفت!
نویسندهی توانایی بود و كتاب او با عنوان «نبرد من» از مقدّسترین کتابهای آلمان نازی بود. هیتلر به شهادت تاریخ، بزرگترین فرمانروای جهانگشای معاصر بود. در زمان فرمانروایی او آلمان شاهد نوآوری و اختراعات بسیاری بود كه از عصر و دورهی خود جلوتر بود. او ادّعا داشت كه نظم جهانی را تغییر داده است. جهانیان او را میستودند و آلمانها او را میپرستیدند.
هیتلر معتقد بود جنبش نازی تا هزار سال پایدار خواهد بود و حكومت او جهان را خواهد گرفت. پیروانش او را میپرستیدند و سخنش را به گوش جان میشنیدند، هرچه او میگفت، تأیید میکردند و مخالفین و منتقدین او را، به جوخههای آتش میسپردند. او ابتدا تصمیمات خود را با مشورت كمیتهای هفتنفره به اجرا درمیآورد ولی بعد از تحكیم قدرت، این كمیته را نیز منحل كرد و خود تصمیمگیر نهایی شد. بهاینترتیب، فقط یکصدا بود كه باید شنیده میشد و یک فرمان بود كه باید به اجرا درمیآمد، فقط یک كتاب بود كه باید مقدّس شمرده میشد و فقط یک نفر بود كه درست فكر میكرد و فرمان درست میداد؛ و آنهم كسی نبود جز هیتلر!
سرانجام این فرمانروای مصون از خطا بر اثر یک گزارش اشتباه كه هواشناسی آلمان داده بود و هوای بسیار سردی را برای روسیه پیشبینی نكرده بود، سربازانش در سرمای بسیار شدید و طاقتفرسای زمستان شوروی انرژی خود را از دست دادند و آلمان مجبور به پذیرش شكست شد.
راستی چرا فردی با این سوابق در مدّتی كوتاه تبدیل به موجودی جانی و خونخوار شد؟ فردی كه قوم یهود را دشمن اصلی بشریّت معرفی كرد و سودای حكومت برجهان را در سر پروراند و به آنچنان سرنوشت شومی گرفتار شد؟!
(بیشتر…)پرسشهای یک دوست و پاسخهای ما
چندین ماه پس از انتشار مقالهی «بیت العدل حیفا فاقد مشروعیّت قانونی است» در وبگاه عهد و میثاق، یكی از کاربران با ارسال نظر مفصّلی ذیل این مقاله، انتقادات و پرسشهای متعدّدی را بر مقالهی یاد شده وارد نمودند؛ ضمن تشكّر از این دوست گرامی، از آنجا که اطّلاع از مفاد این نظرات، انتقادات و پرسشها و همچنین پاسخهای اجمالی آن میتواند برای سایر همراهان عهد و میثاق مفید باشد؛ وبگاه عهد و میثاق بر آن شد که به جای انتشار نظر ایشان ذیل مقالهی مذکور و در بخش نظرات کاربران، آن را همراه با پاسخی كوتاه به پرسشها و انتقادات این دوست گرامی و به انضمام متن کامل نظر و پرسشهای ارسالی ایشان، در یک یادداشت مستقل، به شما عزیزان و همراهان همیشگی وبگاه تقدیم نماید، پس با ما همراه باشید:
دوست عزیز؛
با تحیّت و احترام؛
با تشکّر از نظرات و پرسشهای ارسالی شما به وبگاه عهد و میثاق، از اینکه جنابعالی دیانت بهائی را بهعنوان آیین خود پذیرفتهاید خوشحالیم، امید است با تحرّی حقیقت و مطالعه و تعمّق در آثار و نصوص مقدّسهی امری، با آموزههای دیانت بهائی بیشتر آشنا شوید.
قبل از پاسخ به پرسشهای شما لازم میدانیم، مقدمهای را خدمتتان عرض نماییم.
بر طبق نصوص و آموزههای بهائی، دیانت بهائی بر دو رکن اساسی، یعنی مؤسّسهی ولایت امر و بیت العدل اعظم استوار است که هر یک وظایف خاصّ خود را به عهده دارند. شوقی ربّانی در کتاب دور بهائی میفرمایند:
«هر گاه ولایت امر از نظم بدیع حضرت بهاءالله منتزع شود، اساس این نظم متزلزل و الی الابد محروم از اصل توارثی میگردد … بدون این مؤسّسه، وحدت امرالله در خطر افتد و بنیانش متزلزل گردد و از منزلتش بکاهد و از واسطهی فیضی که بر عواقب امور در طیّ دهور احاطه دارد بالمرّه بینصیب ماند و هدایتی که جهت تعیین حدود و وظایف تقنینیّه منتخبین ضروری است، سلب شود و چنانچه بیت العدل اعظم که اساساً اهمّیّتش از ولایت امر کمتر نیست از آن منتزع گردد؛ نظم بدیع حضرت بهاءالله از جریان بازمانده و دیگر نمیتواند حدود و احکام غیر منصوصه تشریعی و ادارهی امرالله را که شارع اعظم متعمّداً در کتاب اقدس نازل نفرموده تکمیل نماید.»
(دور بهائی، ص ۷۷)
ملاحظه میفرمایید که بدون وجود مؤسّسهی ولایت امرالله و ولیّ امر، بیت العدل به تنهایی قادر به ادامهی کار وظیفهی تقنینی (قانونگذاری) خود نخواهد بود. در حال حاضر بیت العدل فعلی ادّعا دارد که ولیّ امری در کار نیست و كلیّهی اختیارات ولیّ امر به بیت العدل منتقل گردیده است. این حرف صحیح نیست و بیت العدل بهدلیل عدم حضور ولیّ امر در آن از مشروعیّت لازم برخوردار نیست.
(بیشتر…)