بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

آیا ایادیان امر، در انتخاب ولیّ امرالله نقشی دارند؟!

اخیراً ضمن وبگردی در برخی صفحات مجازی و شبکه‌های اجتماعی از جمله برخی صفحات فیس‌بوک، به دیدگاه تعجّب‌آور و ‌شبهه‌انگیزی پیرامون «نقش ایادیان امر در انتخاب ولیّ امرالله» برخورد کردم که توسط یکی از دوستان پیرو بیت‌العدل حیفا مطرح شده بود. برداشت و گمان ناصواب و شبهه‌آمیز برخی احبّای بیت العدلی، در مورد چنین موضوع مهمّی موجب شد که برای روشن‌شدن اذهان دوستان، توضیحی هرچند مختصر در این مورد ارائه نمایم.

برخی از بهائیان طرفدار بیت العدل حیفا، در مورد چگونگی انتخاب جانشین از سوی ولیّ امر، این‌گونه گمان می‌برند که با این‌که بر طبق مفاد الواح وصایای مبارکه، ولیّ امر باید در زمان حیات خویش جانشین بعد از خود را مشخّص نماید؛ امّا فرد مشخّص‌شده باید به تأیید و تصدیق تمام یا اکثریّت اعضای هیئت نُه نفره ایادیان امر برسد تا مشروعیّت پیدا کند! لذا می‌گویند فرض می‌کنیم حضرت ولیّ امرالله، در زمان حیات خود، جناب میسن ریمی را به جانشینی خود تعیین کرده باشد، از آن‌جا که هیئت ایادیان به اتّفاق آرا، صلاحیّت میسون ریمی را رد کرده و این انتخاب را تأیید و تصدیق ننموده‌اند؛ این انتخاب اعتبار لازم را نداشته و نمی‌تواند مشروع و مورد تأیید جامعه بهائی باشد!

به نظر می‌رسد که مطرح‌کنندگان چنین برداشتی، آشنایی کامل با نصوص بهائی نداشته و با تعبیرات اشتباه خود، چنین تصوّر کرده‌اند که ایادیان امر که توسط ولیّ امرالله تعیین می‌شوند، می‌توانند انتصاب جانشین ولیّ امرالله مصون از خطا را ابطال نمایند! به عبارت دیگر، قرار است ولیّ امر به میل و خواست ایادیان انتخاب گردد!

در حالی که بیان حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا، کاملاً صریح و روشن است و فقط کافی است با دقّت و تعمّق، مورد مطالعه قرار گیرد؛ عین عبارت الواح وصایا در این مورد، چنین است:

«… باید ولیّ امراللّه در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد و شخص معیّن باید مظهر تقدیس و تنزیه تقوای الهی و علم و فضل و کمال باشد؛ لهذا اگر ولد بکر ولیّ امراللّه مظهر ألولد سرّ ابیه نباشد؛ یعنی از عنصر روحانی او نه؛ و شرف اعراق با حسن اخلاق مجتمع نیست؛ باید غصن دیگر را انتخاب نماید و ایادی امراللّه از نفس جمعیّت خویش نُه نفر انتخاب نمایند و همیشه به‌خدمات مهمّه ولیّ امراللّه مشغول باشند و انتخاب این نُه نفر یا باتّفاق مجمع ایادی و یا به‌اکثریّت آراء تحقّق یابد و این نُه نفر یا بالاتّفاق یا باکثریّت آراء باید غصن منتخب را که ولیّ امر اللّه تعیین بعد از خود نماید تصدیق نمایند و این تصدیق باید به‌نوعی واقع گردد که مصدّق و غیر مصدّق معلوم نشود.

ای یاران، ایادی امراللّه را باید ولیّ امراللّه تسمیّه و تعیین کند. جمیع باید در ظلّ او باشند و در تحت حکم او. اگر نفسی از ایادی و غیر ایادی تمرّد نمود و انشقاق خواست، علیه غضب اللّه و قهره؛ زیرا سبب تفریق دین اللّه گردد … .»

همان‌طور که ملاحظه می‌فرمایید انتخاب نُه نفر از بین ایادی به جهت خدمت به ولیّ امرالله است و در خصوص جانشین می‌فرمایند «باید… تصدیق نمایند»! کلمه‌ی «باید» به‌وضوح مشخّص می‌سازد که آن‌ها ملزم به تصدیق هستند و نمی‌توانند تصدیق نکنند! ضمنأ تصدیق به معنی تعیین صلاحیّت نیست؛ معنی تصدیق، اقرار کردن یا گواهی دادن به‌درستی موضوعی است؛ به‌علاوه در زمان حیات شوقی افندی، چنین هیئتی برای خدمت به ایشان تشکیل نگردید و ایشان ترجیح دادند که ایادیان به‌جای خدمت به ولیّ امر، در نقاط مختلف دنیا به خدمت بپردازند. شوقی افندی به سوألی درباره‌ی تصدیق نُه نفر ایادیان پاسخ داده‌اند که متن آن به زبان انگلیسی در بهائی‌نیوز فوریه ۱۹۵۵ چاپ و منتشر گردیده است و ترجمه آن چنین است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآیا ایادیان امر، در انتخاب ولیّ امرالله نقشی دارند؟!