بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

پیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به‌مناسبت بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق»

کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق؛

الله ابهی؛


وب‌سایت «عهد و میثاق» در ماه‌های آغازین یازدهمین سال فعالیت این مجموعه، از امروز شروع به فعالیت خواهد نمود.

وب‌سایت «عهد و میثاق» به‌عنوان «وبگاه رسمی جامعه‌ی بهائیان ارتدکس ایران» با دامنه‌ی اصلی و نشانی https://www.ahdvamisagh.com از امروز یعنی روز عهد و میثاق (به تاریخ شمسی برابر با پنجم آذر ۱۴۰۲ مصادف با ۲۶ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی) با رونمایی از پیام رسمی بازگشایی و افتتاحیه ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، که به افتخار این وبگاه جدید مرقوم و ارسال فرموده‌اند، پذیرای شما همراهان گرامی خواهد بود.

هم‌چنین دو دامنه‌ی فرعی دیگر Ahdvamisagh.net و Ahdvamisagh.info نیز به این منظور خریداری و برای سهولت دسترسی شما کاربران عزیز، بر روی دامنه‌ی اصلی فوروارد و تنظیم شده است.

فعالیت وبلاگ پیشین (https://ahdvamisagh.wordpress.com) که تمامی محتوای آن بر روی این وب‌سایت منتقل شده است، از امروز و با آغاز فعالیت این وب‌سایت متوقف خواهد شد و ما در وب‌سایت جدید «عهد و میثاق» منتظر حضور گرم شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق خواهیم بود.

همان‌طور که مستحضرید، دامنه‌ی Ahdvamisagh.org نیز از مدتی پیش توسط «بیت العدل جعلی» با موضوع توجیه انحرافات اعتقادی و نقض عهد و میثاق فعالیت می‌کند و البته در مسیر گمراهی و اضلال احبّا می‌کوشد؛ این موضوع، اولویت و اهمیت فعالیت و روشنگری بیشتر و بهتر وب‌سایت «عهد و میثاق» را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

امید است این تلاش‌ها هم‌چنان به روشنگری هر چه بیشتر و ارائه‌ی تصویری آشکار و مستدل از اعتقادات بهائیان حقیقی برای تمامی احبّا و نیز جامعه‌ی بشری منجر شود.

در ادامه‌ی این توضیحات، شما گرامیان را به زیارت پیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، که به افتخار بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق» صادر نموده‌اند دعوت می‌نماییم.

با تقدیم تحیّات ابدع ابهی

جامعه بهائیان حقیقی ایران


pdf-dl-Ahdvamisagh

Nosratullah-Bahremand

دوستان عزیز و ارجمند، از ابراز محبّت شما بسیار سپاس‌گزارم. آگاهی از تصمیم آن یاران برای ایجاد وبگاه جدید برای روشنگری بیشتر موجب مسرّت گشت.

با آرزوی موفقیت شما در به ثمر رساندن این نیّت خیر، شمّه‌ای از بیانات حضرت عبدالبهاء درباره‌ی «بهائی حقیقی بودن» درج می‌گردد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به‌مناسبت بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق»

طرد از دیدگاه دیانت بهائی

دیانت بهائی، آیین رأفت و محبّت است، دیانتی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دیانتی نمی‌توان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاء‌الله در عمر پربرکت خود با همه‌ی مخالفان و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد می‌کردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با معارضان استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک، برادر ایشان صبح ازل بود که از در عداوت با آن حضرت در آمد و سنگ‌اندازی‌های بسیاری به جهت جلوگیری از پیشرفت امرالله کرد؛ لکن ایشان تا جای ممکن با او مدارا کردند و همیشه توصیه به محبت و دوستی و وحدت می‌فرمودند که: عالم به محبّت خلق شد و کل به وداد و اتّحاد مأمورند …

حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّدعلی ـ ناقض اکبر ـ بود؛ وی داعیّه‌ی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و عداوت را به حدّ اعلی رسانید که شرح قسمتی از آن در رساله‌ی الواح وصایای حضرت عبدالبهاء آمده است.

حضرت عبدالبهاء علی‌رغم تحمّل آزار و اذیّت‌های فراوان از سوی ناقضین و دشمنان دستور به استقامت و صبر و تحمل می‌دادند و می‌فرمودند: باید در نهایت محبّت و مهربانی با آن‌ها مقابله کنید، مظالم و آزارهای آنان را بوالهوسی اطفال ملاحظه کنید. در جایی دیگر می‌فرمودندمبادا خاطری بیازاری و نفسی را محزون کنید و در حقّ شخصی چه یار و چه اغیار، چه دوست و چه دشمن زبان به طعنه گشایید. در حقّ کل دعا کنید و از برای کل، موهبت و غفران طلبید؛ زنهار زنهار از این که نفسی از دیگری انتقام کشد، ولو دشمن خونخوار باشد. زنهار زنهار از این که نفسی خاطری بیازارد، ولو بدخواه و بدکردار باشد. نظر به خلق ننمایید توجّه به خالق کنید؛ قوم عنود را مبینید، ربّ الجنود را ملاحظه کنید خاک را مبینید پرتو آفتاب تابناک ببینید که هر خاک سیاه را روشن و پدیدار کرده … .

بنابر این ملاحظه می‌فرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن حضرت مولی الوری، از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه می‌آمد احتراز داشتند و بشریّت را سفارش به اتّحاد و همدلی و محبت می‌کردند.

در دوران حضرت ولیّ امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان‌آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفت‌هایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفت‌ها می‌توانست ضربه‌ای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آن‌ را از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع می‌فرمایند:

«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام می‌نمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند، باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»

(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)

بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جمله‌ی «راجع به این عبد است و لاغیر» کاملاً مشهود است که این اجازه به ایادیان امر و بیت‌العدل داده نشده و مخصوص ولیّ امرالله می‌باشد.

به این ترتیب بعد از حضرت شوقی ربّانی، هیچ مقامی اجازه‌ی طرد روحانی نفوس را نخواهد داشت؛ بنابراین حکم طرد روحانی اولاً عمومی نیست، در ثانی موقّتی است و دائمی نیست و سوم این ‌که مختصّ به حضرت ولی امرالله است و قابل تسرّی به بیت‌العدل و ایادیان نخواهد بود.

متأسفانه بعد از صعود حضرت شوقی ربّانی ایادیان امرالله و اعضای بیت‌العدل بدلی برای حفظ جایگاه و موقعیّت خود و تسلّط بیشتر بر احبای الهی، دست به یک تسویه حساب و پاکسازی گسترده و وسیع زدند و به بهانه‌ی حفظ کیان امرالله، تعداد زیادی از احبّای متقدّم، فرهیخته، دانشمند و خدوم را از جامعه‌ی بهائی طرد کرده و نه تنها تعلیم مقدّس وحدت عالم انسانی و بیان جمال مبارک را که فرمودند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنطرد از دیدگاه دیانت بهائی

معمّای وصیّت‌نامه

معمّای وصیّت‌نامه

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس آیه ۲۵۵ (بند ۱۰۹)، نوشتن وصیت‌نامه را برای عموم بهائیان واجب دانسته‌اند.

حضرت عبدالبها نیز در لوحی می‌فرمایند:

«هر نفسی مکلّف بر وصیّت است؛ بلکه فرض و واجب است و صریح نصوص الهیه است که در حالت صحّت فرد باید حکماً وصیت نماید و بر حسب میل خودش هر نوعی که بخواهد وصیت کند و آن وصیت را مختوم (مهر و امضا) نماید و بعد از وفاتش باز شود و به موجب آن عمل گردد.

(مکاتیب، ج ۳، ص ۲۷۰)

خود حضرت عبدالبها نیز قبل از صعود در الواح وصایای مبارکه نه تنها جانشین بعد از خود را به صراحت معرفی فرمودند بلکه به جانشین خود حضرت شوقی افندی نیز دستور دادند که در زمان حیاتش جانشین بعد از خود را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد. (الواح وصایا، ص ۱۳)

حضرت شوقی ربانی نیز در لوح بدیع الله آگاه آباده مورخ سوم ژانویه ۱۹۲۹ تأیید و اجرای وصیت‌نامه را برای محافل روحانی (در صورتی‌که مخالف مصالح امریّه در آن چیزی نباشد) واجب دانسته‌اند.

هر چند که طبق الواح مبارکه‌ی وصایا تعیین و معرفی جانشین، الزاماً نباید به‌وسیله‌ی وصیت‌نامه  کتبی صورت پذیرد و می‌تواند به صورت تلویحی یا حتّی اشاره صورت گیرد؛ ولی این موضوع که شوقی ربّانی با توجّه به تأکید کتاب مستطاب اقدس و اصرار حضرت عبدالبها، از خود وصیت‌نامه‌ای باقی نگذاشته باشند، جای بسی تأمّل دارد و تقریباً محال به نظر می‌رسد!

(بیشتر…)

ادامه خواندنمعمّای وصیّت‌نامه

خنیاگر وحدت

محمّدرضا شجریان در مهر ماه سال ۱۳۱۹ متولّد شد و در مهر ماه ۱۳۹۹ در کنار حکیم طوس با مهر هم‌میهنان و هم‌زبانانش به‌دست طبیعت سپرده شد. خسروی آواز ایران، چنان در دل ایرانیان جای داشت که هنگام خاک‌سپاری از هر دیار و هر قوم و هر زبانی به بدرقه‌ی جسم او شتافتند و همه از او به نیکی یاد کردند.

آیا می‌توان گفت نمونه‌ی کوچک «وحدت عالم انسانی» را که آموزه‌ی اصلی دیانت بهائی است او به نمایش گذاشت؟ من فکر می‌کنم این‌که دوست و دشمنش زبان به تمجید و تعریف از او و هنرش گشودند و کسانی که سال‌ها سعی بر خاموشی صوت او از هر تریبون و جایگاهی داشتند، امروز خود به بلند کردن صدای او پرداختند، نشانی از قدرت وحدت است که دیر یا زود سراسر عالم را فرا خواهد گرفت!

او هنرمند واقعی بود. هنرش را در هر کار و راهی صرف نمی‌کرد و به شهادت نزدیکانش، برای انتخاب اشعاری که استفاده می‌کرد، وقت زیادی صرف می‌نمود. او فارغ از دین و نژاد و فرهنگ و محلّ سکونت، به گردن هر ایرانی حق داشت.

در حالی‌که شوقی افندی می‌فرمودند انحطاط و انحراف، عالم هنر و موسیقی را فراگرفته و ادبیات ملوّث گشته و فساد مطبوعات را پر کرده؛ شجریان عمیق‌ترین مباحث عرفانی را به هنرش گره زده و آن را نشر داد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنخنیاگر وحدت

دیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

دکتر ادو شفر (۱۹۲۶ ـ ۲۰۱۹) در یک خانواده‌ی مسیحی آلمانی به دنیا آمد. او علاقمند به موسیقی بود و به‌همین خاطر در رشته‌ی موسیقی شروع به تحصیل کرد؛ ولی در سال ۱۹۵۰ رشته‌ی تحصیلی خود را به حقوق تغییر داد. او پس از جنگ جهانی دوم و در پی تمایل به مطالعه‌ی فلسفه و ادیان، با دیانت بهائی آشنا شد و نهایتاً در سال ۱۹۴۸ در ظلّ آیین نازنین حضرت بهاء‌الله در آمد. ایشان خدمات بسیاری به دیانت بهائی نمودند و علاوه بر نگارش کتب گوناگون برای احبّای الهی، مباحث امری را به‌صورت آکادمیک در سطح جهانی معرفی کردند و حتّی پایان‌نامه‌ی دکتری خود را به‌راهنمایی شوقی ربّانی و تأیید ایشان، با موضوع مقایسه‌ی قوانین بهائی با قوانین جهانی نگاشتند.

این دانشمند و متفکّر شهیر، پس از صعود شوقی افندی مانند برخی دیگر از احبّای طالب حقیقت، ادّعای ایادیان را درباره‌ی خاتمه‌ی دوره‌ی ولایت امر، با نصوص و کلمات هیاکل مقدّسه در تضاد دید و به‌همین جهت در نامه‌ی مورخ ۹ نوامبر ۱۹۵۸ خود خطاب به جناب میسن ریمی ضمن اظهار تأسف از اعلام اختتام دوره‌ی ولایت امرالله توسط برخی ایادیان، چنین می‌نویسند:

«… غالب مؤمنان پس از صعود ولیّ امرالله محزون و افسرده‌اند، آن‌ها نه تنها به خاطر از دست دادن ولیّ امر بی‌نظیر خود، افسرده و اندوهناکند؛ بلکه ترس از خالی‌ماندن جایگاه ولایت امر، که در ابتدا موقّتی به نظر می‌آمد و اکنون دائمی گردیده است نیز برای آن‌ها تلخ و نا گوار است. این ترس احبّاء با پیام غمناک مورخ ۱۲ ژوئن ۱۹۵۸ ایادیان که در آن پیام نوامبر ۱۹۵۷ ایادیان به این ترتیب تفسیر شد که احبّا باید هر گونه امید برای داشتن ولیّ امر در آینده را رها کنند چند برابر شد!»

ایشان در ادامه می‌نویسند:

(بیشتر…)

ادامه خواندندیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

چرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

شوقی ربّانی

بیت العدل بدلی ادّعا دارد که بعد از شوقی ربّانی، رهبر دیانت بهائی و همه کاره‌ی نظم جهان‌آرای الهی است!

قبول این ادّعا که شوقی ربّانی جانشینی از خود باقی نگذاشته است و به ناچار بیت العدل فعلی، سمت جانشینی را باید به‌عهده داشته باشد، بسیار دور از واقعیّت است.

دلایل این‌که بیت العدل به تنهایی قادر به رهبری جامعه‌ی بهائی نیست بسیار فراوان است و برخی از این دلایل در وبگاه عهد و میثاق در مقالات بسیاری به‌صورت متقن و مستدل درج شده است و خواننده‌ی گرامی می‌تواند برای آگاهی بیشتر به مقالات دیگر همین وبگاه مراجعه نماید.

نکته‌ی مهم در این رابطه، اذعان خود شوقی افندی است که به‌روشنی جانشینی بیت العدل را نفی می‌نماید. توضیح این‌که جناب «امریک سالا (۱۹۰۶-۱۹۹۰) از اعضای فعّال جامعه‌ی بهائی کشور کانادا و اوّلین عضو محفل ملّی کانادا در سال ۱۹۶۸، در سفری که در ژانویه ۱۹۳۸ به ارض اقدس داشته‌اند با شوقی افندی ملاقات می‌کند و در مورد آینده‌ی رهبری دیانت بهائی پرسش‌هایی از ایشان می‌نماید (یادداشت های زیارت و پرسش شوقی افندی از او در (Bahai Library Online) موجود است.

امریک سالا می‌نویسد:

«از ولیّ امرالله پرسش‌های زیادی پرسیدم، که بیشتر آن‌ها به خاطر کم‌تجربگی من بود، چون تنها ده سال بود که بهائی شده بودم. یک شب، شوقی افندی از من سوألی پرسید که نتوانستم پاسخ آن‌را بدهم، ضمن این‌که در آن موقع زياد متوجّه اهمیّت آن سؤال هم نشدم؛ او به من گفت:

«پس از شهادت باب، زعامت امرالله به بهاءالله رسید و پس از صعود او، رهبری جامعه‌ی امر به عبدالبهاء انتقال یافت؛ سپس از من پرسید: پس از صعود عبدالبهاء، زعامت و قیادت به چه کسی منتقل شد؟ من گفتم: «قطعاً به شوقی ربّانی». او گفت: «نه!». من گفتم: «به ولیّ امرالله!» او دوباره به علامت منفی سر خود را بالا انداخت!

گفتم: «به بیت العدل جهانی؟» و او باز گفت:«نه!». از لحن او دانستم که از این‌که نتوانستم پاسخ مناسبی به سؤالاتش بدهم ناخرسند است. سپس پرسید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنچرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

پیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا

mohsen-sazegara-Ahdvamisagh

دکتر محمّدمحسن سازگارا پژوهشگر، فعّال سیاسی و حقوق‌بشر و روزنامه‌نگار است. ایشان در سال‌های پیش از ۱۳۵۷ از دانشجویان مقیم آمریکا بود و در آن زمان با انجمن‌های اسلامی دانشجویان مسلمان همکاری می‌کرد و در دوره‌ای رهبری این تشکّل را نیز بر عهده داشت. در آستانه‌ی زمستان سال ۵۷، تحصیلاتش را در آمریکا ناتمام گذاشت و برای انجام امور خبرنگاری و ترجمه‌ی متون، به نوفل‌لوشاتو رفت. ایشان در بهمن ماه همان سال به‌همراه آیت الله خمینی به ایران بازگشت. او در دوران حکومت جمهوری اسلامی مناصبی هم‌چون معاون سیاسی اجتماعی نخست وزیر و مشاور در امور اجرایی، معاون وزارت صنایع سنگین و رییس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، مدیریت رادیو و رییس هیئت مدیره شرکت داده‌پردازی ایران را برعهده داشت. وی پس از چندی از مشاغل دولتی کناره گرفت و به کسب و کار خصوصی و عضویّت در هیئت مدیره شرکت‌ها روی آورد. از جمله فعّالیّت‌های او، اداره‌ی شرکتی مطبوعاتی و انتشار و سرمایه‌گذاری در نشریّاتی چون روزنامه جامعه بود.

در دهه ۱۳۸۰، او دو بار به اتهام اقدام علیه امنیّت ملّی زندانی شد و سپس به آمریکا مهاجرت کرد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌ی تاریخ تا مقطع دکترا ادامه داد.

دکتر سازگارا در چند سال اخیر با همکاری دکتر کاویان صادق‌زاده میلانی و دکتر آرام حسامی در پروژه «دیار جانان؛ پروژه‌ی ضبط تاریخ شفاهی بهايی‌ستیزی در ایران معاصر» در موضوع حمایت از حقوق بهائیان، تحت نظر بیت العدل حیفا، نقشی فعّال بر عهده گرفته است.

به همین جهت در تاریخ ششم مهرماه ۱۳۹۸ از سوی بهائیان ارتدکس ایران، نامه‌ای به شرح ذیل برای ایشان ارسال شد و هرچند هنوز جوابی از سوی ایشان واصل نشده است؛ امّا امیدواریم که به‌زودی پاسخی دلگرم‌کننده از سوی ایشان دریافت نماییم.

فایل آماده پرینت متن نامه را با کلیک بر روی آیکون ذیل، بارگذاری نمایید.

pdf-dl-Ahdvamisagh

پیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا

تقدیم درود و احترام خدمت جناب سازگارا؛

پیش از هر کلامی آفرین و هزاران آفرین بر وجدان و انصاف شما که از دوران جوانی به دفاع از مظلوم روی آوردید و در دوران کمال و پختگی عقل به یاری سلاح قلم، شجاعانه قدم به میدان دفاع از هم‌وطنان بهائی نهادید.

خوشحالیم از این که امر الهی و تعالیم جمال مبارک امروز جهان‌شمول شده است و موجب وحدت میان ملل و اقوام و ادیان مختلف گشته است و حضور فعّال جنابعالی در پیگیری حقوق از دست‌رفته‌ی بهائیان ایران، گویای فکر روشن، جان آگاه و وجدان بیدار شماست، هم‌چنین نشانه‌ی روشنی از تأثیر عظیم و عدیم النظیر تعالیم بدیع حضرت بهاالله در قلب شما است.

اکنون که مردانه در این میدان کارزار روحانی گام نهاده‌اید، انتظار داریم نیم نگاهی هم به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس داشته باشید که به جرم پایداری بر ایمان و اخلاص و دلبستگی به حق و حقیقت امر مقدّس بهائی و وفاداری به عهد و میثاق و میراث رفیع روحانی حضرت بهاالله، یعنی مؤسّسه‌ی جلیله‌ی ولایت امرالله، تحت ظلم مضاعف هستند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا

پاسخ به نادیا(ها)


پس از انتشار مقاله‌ی «این ره که تو می‌روی…»، گویا حقایق تلخ و هشدارهای مطرح شده در این مقاله در موضوع کج‌روی‌های بیت‌العدل فعلی و بی‌توجّهی به مقام شامخ ولایت امر و ولیّ عزیز امر الله و فرمایش‌های ایشان، به مذاق عدّه‌ای از افرادی که از قضا مخاطب اصلی این هشدارها و اتمام حجّت‌ها بودند خوش نیامده است؛ لذا وبگاه عهد و میثاق را با پیام‌های متعدّد و بعضاً تند خویش نواخته‌اند!
از جمله دوستی به نام نادیا س. (نام خانوادگی ایشان نزد عهد و میثاق محفوظ است) با ارسال پیامی، عهد و میثاق را وابسته (!) و مطالب آن را در جهت تفرقه‌ی جامعه‌ی بهائی توصیف کرده‌اند!

از آن‌جا که از ابتدای فعالیّت این وبگاه، همواره با همراهان همیشگی عهد و میثاق صادق بوده‌ایم و جز خیرخواهی برای جامعه جهانی بهائی، هدف دیگری را سرلوحه‌ی خود قرار نداده‌ایم؛ شما عزیزان را بی‌هیچ واهمه‌ای به مطالعه‌ی این پیام ارسالی و پاسخ کوتاه عهد و میثاق به آن فرا می‌خوانیم.


پاسخ عهد و میثاق به نادیا


سركار خانم نادیا؛

از این كه بعضی از مطالب درج شده در وبگاه عهد و میثاق موردپسند شما واقع نشده است پوزش می‌طلبیم. برخلاف تصوّر شما،  بهائیان جهان سال‌هاست كه برحول محور تعالیم حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی در كمال وحدت و دوستی در كنار هم زندگی روحانی و مسالمت‌آمیزی داشته و دارند. این بیت العدل بدلی است كه با فرامین خشک و اداری و دافعه‌ای كه دارد، بین بهائیان جدائی انداخته است.

در جامعه بهائی، تا قبل از تشكیل بیت العدل فعلی و تا زمان حیات شوقی ربّانی اختلافی وجود نداشت و همه‌ی احبّا در جهت حفظ و تحكیم و گسترش جامعه بهائی فعالیت داشتند. با استقرار بیت العدل حیفا و قدرت گرفتن آن، همه‌ی مشكلات آغاز شد و جامعه بهائی به خودی و غیرخودی و به دوست و دشمن تقسیم شد. طردهای روحانی عجیب و غریب و غیرقانونی آغاز شد. مؤسّسه‌ی ولایت امر كه یكی از اركان مهم و اساسی جامعه بهائی بود، تعطیل گردید و با طرفداران و مدافعان آن مانند جذامی برخورد شد و سلام و كلام با آنان ممنوع و به عنوان ذنب لایغفر شناخته شد. افراد فرهیخته، مؤمن و باسابقه‌ی بهائی بدون ارتكاب جرمی و فقط به‌ دلیل تذكّر و انتقاد به بیت‌العدل از جامعه بهائی اخراج شدند. ولیّ امر ثانی دیانت بهائی و یار شفیق حضرت عبدالبهاء و شوقی ربّانی از جامعه بهائی اخراج شد و آنانی كه به خاطر خدمات و سوابق درخشان جناب میسن ریمی به او عشق می ورزیدند به عنوان ناقض عهد و میثاق و دشمن دیانت بهائی معرفی شدند و هرگونه ارتباط با آن‌ها ممنوع اعلام گردید.

خانم نادیا، شما از كدام وحدت صحبت به میان می‌آورید و بیت العدل بدلی و جعلی را محور آن می‌دانید؟! بیت‌العدل ساختگی بعد از گذشت بیش از نیم قرن هنوز نتوانسته است بین هم كیشان خود كه همگی به طلعات مقدّسه ایمان دارند، وحدت ایجاد نماید چه برسد به وحدت بین سایر ادیان و گروه‌ها!

متأسفانه ما شاهد رفتارهای قرون وسطایی بیت العدل بدلی هستیم كه به بهانه‌ی حفظ وحدت، مخالفان خود را به اشدّ مجازات محكوم می‌نماید. آیا وحدت این است كه باید هرچه بیت العدل گفت حتّی اگر اشتباه باشد، پذیرفت و اعتراضی نكرد؟! آیا همه‌ی رهبران جهان چه ظالم و چه عادل دوست ندارند با انسان‌هایی مطیع و خاموش سر و كار داشته باشند؟! آیا در طول تاریخ انسان‌های بی‌شماری جان خود را به دلیل مخالفت با حاکمان و به اتهام برهم زدن وحدت، از دست نداده‌اند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به نادیا(ها)

این ره كه تو می‌روی …

Notice


از دوست عزیز، جناب آقای «کوروش جمالی» مقاله‌ای بسیار خواندنی و تأمّل‌برانگیز واصل شده است که شما عزیزان و همراهان همیشگی عهد و میثاق را به مطالعه‌ و دقّت در مفاد آن فرا می‌خوانیم.


به مناسبتی شرح‌حال و عملكرد آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی را می‌خواندم تا قبل از آن، او را به‌عنوان موجودی خون‌خوار، بی‌ایمان، سنگدل و جانی می‌شناختم ولی برخلاف تصورم، هیتلر در ابتدای کار انسانی خداپرست، مردم‌دار، ملّی‌گرا و دارای افكاری بلند معرفی‌ شده بود.

او علاقه‌مند به هنر و موسیقی بود، شغل اوّلیّه‌اش كشیدن تابلوهای نقاشی بود، سیگار نمی‌کشید، اهل خوردن مشروبات الكلی نبود، گیاه‌خوار بود، از آزار و اذیّت حیوانات اندوهگین می‌شد، مسؤولیت‌پذیر و فداكار بود، دل‌بسته به مال دنیا نبود و پیش از مرگ همه‌ی اموال خود را بخشید. در سال ۱۹۲۸ از سوی نشریّه‌ی تایمز به‌عنوان مرد سال انتخاب شد و برای سه دوره نیز به‌عنوان مرد سال اروپا لقب گرفت!

نویسنده‌ی توانایی بود و كتاب او با عنوان «نبرد من» از مقدّس‌ترین کتاب‌های آلمان نازی بود. هیتلر به شهادت تاریخ، بزرگ‌ترین فرمانروای جهان‌گشای معاصر بود. در زمان فرمانروایی او آلمان شاهد نوآوری و اختراعات بسیاری بود كه از عصر و دوره‌ی خود جلوتر بود. او ادّعا داشت كه نظم جهانی را تغییر داده است. جهانیان او را می‌ستودند و آلمان‌ها او را می‌پرستیدند.

هیتلر معتقد بود جنبش نازی تا هزار سال پایدار خواهد بود و حكومت او جهان را خواهد گرفت. پیروانش او را می‌پرستیدند و سخنش را به گوش جان می‌شنیدند، هرچه او می‌گفت، تأیید می‌کردند و مخالفین و منتقدین او را، به جوخه‌های آتش می‌سپردند. او ابتدا تصمیمات خود را با مشورت كمیته‌ای هفت‌نفره به اجرا درمی‌آورد ولی بعد از تحكیم قدرت، این كمیته را نیز منحل كرد و خود تصمیم‌گیر نهایی شد. به‌این‌ترتیب، فقط یک‌صدا بود كه باید شنیده می‌شد و یک فرمان بود كه باید به اجرا درمی‌آمد، فقط یک كتاب بود كه باید مقدّس شمرده می‌شد و فقط یک نفر بود كه درست فكر می‌كرد و فرمان درست می‌داد؛ و آن‌هم كسی نبود جز هیتلر!

سرانجام این فرمانروای مصون از خطا بر اثر یک گزارش اشتباه كه هواشناسی آلمان داده بود و هوای بسیار سردی را برای روسیه پیش‌بینی نكرده بود، سربازانش در سرمای بسیار شدید و طاقت‌فرسای زمستان شوروی انرژی خود را از دست دادند و آلمان مجبور به پذیرش شكست شد.

راستی چرا فردی با این سوابق در مدّتی كوتاه تبدیل به موجودی جانی و خون‌خوار شد؟ فردی كه قوم یهود را دشمن اصلی بشریّت معرفی كرد و سودای حكومت برجهان را در سر پروراند و به آن‌چنان سرنوشت شومی گرفتار شد؟!

(بیشتر…)

ادامه خواندناین ره كه تو می‌روی …

پرسش‌های یک دوست و پاسخ‌های ما

Q&A-Ahdvamisagh

چندین ماه پس از انتشار مقاله‌ی «بیت العدل حیفا فاقد مشروعیّت قانونی است» در وبگاه عهد و میثاق، یكی از کاربران با ارسال نظر مفصّلی ذیل این مقاله، انتقادات و پرسش‌های متعدّدی را بر مقاله‌ی یاد شده وارد نمودند؛ ضمن تشكّر از این دوست گرامی، از آن‌جا که اطّلاع از مفاد این نظرات، انتقادات و پرسش‌ها و هم‌چنین پاسخ‌های اجمالی آن می‌تواند برای سایر همراهان عهد و میثاق مفید باشد؛ وبگاه عهد و میثاق بر آن شد که به جای انتشار نظر ایشان ذیل مقاله‌ی مذکور و در بخش نظرات کاربران، آن را همراه با پاسخی كوتاه به پرسش‌ها و انتقادات این دوست گرامی و به انضمام متن کامل نظر و پرسش‌های ارسالی ایشان، در یک یادداشت مستقل، به شما عزیزان و همراهان همیشگی وبگاه تقدیم نماید، پس با ما همراه باشید:


دوست عزیز؛

با تحیّت و احترام؛

با تشکّر از نظرات و پرسش‌های ارسالی شما به وبگاه عهد و میثاق، از این‌که جنابعالی دیانت بهائی را به‌عنوان آیین خود پذیرفته‌اید خوشحالیم، امید است با تحرّی حقیقت و مطالعه‌ و تعمّق در آثار و نصوص مقدّسه‌ی امری، با آموزه‌های دیانت بهائی بیشتر آشنا شوید.

قبل از پاسخ به پرسش‌های شما لازم می‌دانیم، مقدمه‌ای را خدمتتان عرض نماییم.

بر طبق نصوص و آموزه‌های بهائی، دیانت بهائی بر دو رکن اساسی، یعنی مؤسّسه‌ی ولایت امر و بیت العدل اعظم استوار است که هر یک وظایف خاصّ خود را به عهده دارند. شوقی ربّانی در کتاب دور بهائی می‌فرمایند:

«هر گاه ولایت امر از نظم بدیع حضرت بهاءالله منتزع شود، اساس این نظم متزلزل و الی الابد محروم از اصل توارثی می‌گردد … بدون این مؤسّسه، وحدت امرالله در خطر افتد و بنیانش متزلزل گردد و از منزلتش بکاهد و از واسطه‌ی فیضی که بر عواقب امور در طیّ دهور احاطه دارد بالمرّه بی‌نصیب ماند و هدایتی که جهت تعیین حدود و وظایف تقنینیّه منتخبین ضروری است، سلب شود و چنانچه بیت العدل اعظم که اساساً اهمّیّتش از ولایت امر کمتر نیست از آن منتزع گردد؛ نظم بدیع حضرت بهاءالله از جریان بازمانده و دیگر نمی‌تواند حدود و احکام غیر منصوصه تشریعی و اداره‌ی امرالله را که شارع اعظم متعمّداً در کتاب اقدس نازل نفرموده تکمیل نماید.»

(دور بهائی، ص ۷۷)

ملاحظه می‌فرمایید که بدون وجود مؤسّسه‌ی ولایت امرالله و ولیّ امر، بیت العدل به تنهایی قادر به ادامه‌ی کار وظیفه‌ی تقنینی (قانون‌گذاری) خود نخواهد بود. در حال حاضر بیت العدل فعلی ادّعا دارد که ولیّ امری در کار نیست و كلیّه‌ی اختیارات ولیّ امر به بیت العدل منتقل گردیده است. این حرف صحیح نیست و بیت العدل به‌دلیل عدم حضور ولیّ امر در آن از مشروعیّت لازم برخوردار نیست.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های یک دوست و پاسخ‌های ما