بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

پیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به‌مناسبت بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق»

کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق؛

الله ابهی؛


وب‌سایت «عهد و میثاق» در ماه‌های آغازین یازدهمین سال فعالیت این مجموعه، از امروز شروع به فعالیت خواهد نمود.

وب‌سایت «عهد و میثاق» به‌عنوان «وبگاه رسمی جامعه‌ی بهائیان ارتدکس ایران» با دامنه‌ی اصلی و نشانی https://www.ahdvamisagh.com از امروز یعنی روز عهد و میثاق (به تاریخ شمسی برابر با پنجم آذر ۱۴۰۲ مصادف با ۲۶ نوامبر ۲۰۲۳ میلادی) با رونمایی از پیام رسمی بازگشایی و افتتاحیه ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، که به افتخار این وبگاه جدید مرقوم و ارسال فرموده‌اند، پذیرای شما همراهان گرامی خواهد بود.

هم‌چنین دو دامنه‌ی فرعی دیگر Ahdvamisagh.net و Ahdvamisagh.info نیز به این منظور خریداری و برای سهولت دسترسی شما کاربران عزیز، بر روی دامنه‌ی اصلی فوروارد و تنظیم شده است.

فعالیت وبلاگ پیشین (https://ahdvamisagh.wordpress.com) که تمامی محتوای آن بر روی این وب‌سایت منتقل شده است، از امروز و با آغاز فعالیت این وب‌سایت متوقف خواهد شد و ما در وب‌سایت جدید «عهد و میثاق» منتظر حضور گرم شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق خواهیم بود.

همان‌طور که مستحضرید، دامنه‌ی Ahdvamisagh.org نیز از مدتی پیش توسط «بیت العدل جعلی» با موضوع توجیه انحرافات اعتقادی و نقض عهد و میثاق فعالیت می‌کند و البته در مسیر گمراهی و اضلال احبّا می‌کوشد؛ این موضوع، اولویت و اهمیت فعالیت و روشنگری بیشتر و بهتر وب‌سایت «عهد و میثاق» را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

امید است این تلاش‌ها هم‌چنان به روشنگری هر چه بیشتر و ارائه‌ی تصویری آشکار و مستدل از اعتقادات بهائیان حقیقی برای تمامی احبّا و نیز جامعه‌ی بشری منجر شود.

در ادامه‌ی این توضیحات، شما گرامیان را به زیارت پیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، که به افتخار بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق» صادر نموده‌اند دعوت می‌نماییم.

با تقدیم تحیّات ابدع ابهی

جامعه بهائیان حقیقی ایران


pdf-dl-Ahdvamisagh

Nosratullah-Bahremand

دوستان عزیز و ارجمند، از ابراز محبّت شما بسیار سپاس‌گزارم. آگاهی از تصمیم آن یاران برای ایجاد وبگاه جدید برای روشنگری بیشتر موجب مسرّت گشت.

با آرزوی موفقیت شما در به ثمر رساندن این نیّت خیر، شمّه‌ای از بیانات حضرت عبدالبهاء درباره‌ی «بهائی حقیقی بودن» درج می‌گردد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام ولیّ عزیز امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به‌مناسبت بازگشایی و افتتاحیه وب‌سایت «عهد و میثاق»

طرد از دیدگاه دیانت بهائی

دیانت بهائی، آیین رأفت و محبّت است، دیانتی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دیانتی نمی‌توان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاء‌الله در عمر پربرکت خود با همه‌ی مخالفان و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد می‌کردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با معارضان استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک، برادر ایشان صبح ازل بود که از در عداوت با آن حضرت در آمد و سنگ‌اندازی‌های بسیاری به جهت جلوگیری از پیشرفت امرالله کرد؛ لکن ایشان تا جای ممکن با او مدارا کردند و همیشه توصیه به محبت و دوستی و وحدت می‌فرمودند که: عالم به محبّت خلق شد و کل به وداد و اتّحاد مأمورند …

حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّدعلی ـ ناقض اکبر ـ بود؛ وی داعیّه‌ی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و عداوت را به حدّ اعلی رسانید که شرح قسمتی از آن در رساله‌ی الواح وصایای حضرت عبدالبهاء آمده است.

حضرت عبدالبهاء علی‌رغم تحمّل آزار و اذیّت‌های فراوان از سوی ناقضین و دشمنان دستور به استقامت و صبر و تحمل می‌دادند و می‌فرمودند: باید در نهایت محبّت و مهربانی با آن‌ها مقابله کنید، مظالم و آزارهای آنان را بوالهوسی اطفال ملاحظه کنید. در جایی دیگر می‌فرمودندمبادا خاطری بیازاری و نفسی را محزون کنید و در حقّ شخصی چه یار و چه اغیار، چه دوست و چه دشمن زبان به طعنه گشایید. در حقّ کل دعا کنید و از برای کل، موهبت و غفران طلبید؛ زنهار زنهار از این که نفسی از دیگری انتقام کشد، ولو دشمن خونخوار باشد. زنهار زنهار از این که نفسی خاطری بیازارد، ولو بدخواه و بدکردار باشد. نظر به خلق ننمایید توجّه به خالق کنید؛ قوم عنود را مبینید، ربّ الجنود را ملاحظه کنید خاک را مبینید پرتو آفتاب تابناک ببینید که هر خاک سیاه را روشن و پدیدار کرده … .

بنابر این ملاحظه می‌فرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن حضرت مولی الوری، از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه می‌آمد احتراز داشتند و بشریّت را سفارش به اتّحاد و همدلی و محبت می‌کردند.

در دوران حضرت ولیّ امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان‌آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفت‌هایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفت‌ها می‌توانست ضربه‌ای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آن‌ را از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع می‌فرمایند:

«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام می‌نمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند، باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»

(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)

بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جمله‌ی «راجع به این عبد است و لاغیر» کاملاً مشهود است که این اجازه به ایادیان امر و بیت‌العدل داده نشده و مخصوص ولیّ امرالله می‌باشد.

به این ترتیب بعد از حضرت شوقی ربّانی، هیچ مقامی اجازه‌ی طرد روحانی نفوس را نخواهد داشت؛ بنابراین حکم طرد روحانی اولاً عمومی نیست، در ثانی موقّتی است و دائمی نیست و سوم این ‌که مختصّ به حضرت ولی امرالله است و قابل تسرّی به بیت‌العدل و ایادیان نخواهد بود.

متأسفانه بعد از صعود حضرت شوقی ربّانی ایادیان امرالله و اعضای بیت‌العدل بدلی برای حفظ جایگاه و موقعیّت خود و تسلّط بیشتر بر احبای الهی، دست به یک تسویه حساب و پاکسازی گسترده و وسیع زدند و به بهانه‌ی حفظ کیان امرالله، تعداد زیادی از احبّای متقدّم، فرهیخته، دانشمند و خدوم را از جامعه‌ی بهائی طرد کرده و نه تنها تعلیم مقدّس وحدت عالم انسانی و بیان جمال مبارک را که فرمودند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنطرد از دیدگاه دیانت بهائی

معمّای وصیّت‌نامه

معمّای وصیّت‌نامه

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس آیه ۲۵۵ (بند ۱۰۹)، نوشتن وصیت‌نامه را برای عموم بهائیان واجب دانسته‌اند.

حضرت عبدالبها نیز در لوحی می‌فرمایند:

«هر نفسی مکلّف بر وصیّت است؛ بلکه فرض و واجب است و صریح نصوص الهیه است که در حالت صحّت فرد باید حکماً وصیت نماید و بر حسب میل خودش هر نوعی که بخواهد وصیت کند و آن وصیت را مختوم (مهر و امضا) نماید و بعد از وفاتش باز شود و به موجب آن عمل گردد.

(مکاتیب، ج ۳، ص ۲۷۰)

خود حضرت عبدالبها نیز قبل از صعود در الواح وصایای مبارکه نه تنها جانشین بعد از خود را به صراحت معرفی فرمودند بلکه به جانشین خود حضرت شوقی افندی نیز دستور دادند که در زمان حیاتش جانشین بعد از خود را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد. (الواح وصایا، ص ۱۳)

حضرت شوقی ربانی نیز در لوح بدیع الله آگاه آباده مورخ سوم ژانویه ۱۹۲۹ تأیید و اجرای وصیت‌نامه را برای محافل روحانی (در صورتی‌که مخالف مصالح امریّه در آن چیزی نباشد) واجب دانسته‌اند.

هر چند که طبق الواح مبارکه‌ی وصایا تعیین و معرفی جانشین، الزاماً نباید به‌وسیله‌ی وصیت‌نامه  کتبی صورت پذیرد و می‌تواند به صورت تلویحی یا حتّی اشاره صورت گیرد؛ ولی این موضوع که شوقی ربّانی با توجّه به تأکید کتاب مستطاب اقدس و اصرار حضرت عبدالبها، از خود وصیت‌نامه‌ای باقی نگذاشته باشند، جای بسی تأمّل دارد و تقریباً محال به نظر می‌رسد!

(بیشتر…)

ادامه خواندنمعمّای وصیّت‌نامه

خنیاگر وحدت

محمّدرضا شجریان در مهر ماه سال ۱۳۱۹ متولّد شد و در مهر ماه ۱۳۹۹ در کنار حکیم طوس با مهر هم‌میهنان و هم‌زبانانش به‌دست طبیعت سپرده شد. خسروی آواز ایران، چنان در دل ایرانیان جای داشت که هنگام خاک‌سپاری از هر دیار و هر قوم و هر زبانی به بدرقه‌ی جسم او شتافتند و همه از او به نیکی یاد کردند.

آیا می‌توان گفت نمونه‌ی کوچک «وحدت عالم انسانی» را که آموزه‌ی اصلی دیانت بهائی است او به نمایش گذاشت؟ من فکر می‌کنم این‌که دوست و دشمنش زبان به تمجید و تعریف از او و هنرش گشودند و کسانی که سال‌ها سعی بر خاموشی صوت او از هر تریبون و جایگاهی داشتند، امروز خود به بلند کردن صدای او پرداختند، نشانی از قدرت وحدت است که دیر یا زود سراسر عالم را فرا خواهد گرفت!

او هنرمند واقعی بود. هنرش را در هر کار و راهی صرف نمی‌کرد و به شهادت نزدیکانش، برای انتخاب اشعاری که استفاده می‌کرد، وقت زیادی صرف می‌نمود. او فارغ از دین و نژاد و فرهنگ و محلّ سکونت، به گردن هر ایرانی حق داشت.

در حالی‌که شوقی افندی می‌فرمودند انحطاط و انحراف، عالم هنر و موسیقی را فراگرفته و ادبیات ملوّث گشته و فساد مطبوعات را پر کرده؛ شجریان عمیق‌ترین مباحث عرفانی را به هنرش گره زده و آن را نشر داد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنخنیاگر وحدت

دیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

دکتر ادو شفر (۱۹۲۶ ـ ۲۰۱۹) در یک خانواده‌ی مسیحی آلمانی به دنیا آمد. او علاقمند به موسیقی بود و به‌همین خاطر در رشته‌ی موسیقی شروع به تحصیل کرد؛ ولی در سال ۱۹۵۰ رشته‌ی تحصیلی خود را به حقوق تغییر داد. او پس از جنگ جهانی دوم و در پی تمایل به مطالعه‌ی فلسفه و ادیان، با دیانت بهائی آشنا شد و نهایتاً در سال ۱۹۴۸ در ظلّ آیین نازنین حضرت بهاء‌الله در آمد. ایشان خدمات بسیاری به دیانت بهائی نمودند و علاوه بر نگارش کتب گوناگون برای احبّای الهی، مباحث امری را به‌صورت آکادمیک در سطح جهانی معرفی کردند و حتّی پایان‌نامه‌ی دکتری خود را به‌راهنمایی شوقی ربّانی و تأیید ایشان، با موضوع مقایسه‌ی قوانین بهائی با قوانین جهانی نگاشتند.

این دانشمند و متفکّر شهیر، پس از صعود شوقی افندی مانند برخی دیگر از احبّای طالب حقیقت، ادّعای ایادیان را درباره‌ی خاتمه‌ی دوره‌ی ولایت امر، با نصوص و کلمات هیاکل مقدّسه در تضاد دید و به‌همین جهت در نامه‌ی مورخ ۹ نوامبر ۱۹۵۸ خود خطاب به جناب میسن ریمی ضمن اظهار تأسف از اعلام اختتام دوره‌ی ولایت امرالله توسط برخی ایادیان، چنین می‌نویسند:

«… غالب مؤمنان پس از صعود ولیّ امرالله محزون و افسرده‌اند، آن‌ها نه تنها به خاطر از دست دادن ولیّ امر بی‌نظیر خود، افسرده و اندوهناکند؛ بلکه ترس از خالی‌ماندن جایگاه ولایت امر، که در ابتدا موقّتی به نظر می‌آمد و اکنون دائمی گردیده است نیز برای آن‌ها تلخ و نا گوار است. این ترس احبّاء با پیام غمناک مورخ ۱۲ ژوئن ۱۹۵۸ ایادیان که در آن پیام نوامبر ۱۹۵۷ ایادیان به این ترتیب تفسیر شد که احبّا باید هر گونه امید برای داشتن ولیّ امر در آینده را رها کنند چند برابر شد!»

ایشان در ادامه می‌نویسند:

(بیشتر…)

ادامه خواندندیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

چرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

شوقی ربّانی

بیت العدل بدلی ادّعا دارد که بعد از شوقی ربّانی، رهبر دیانت بهائی و همه کاره‌ی نظم جهان‌آرای الهی است!

قبول این ادّعا که شوقی ربّانی جانشینی از خود باقی نگذاشته است و به ناچار بیت العدل فعلی، سمت جانشینی را باید به‌عهده داشته باشد، بسیار دور از واقعیّت است.

دلایل این‌که بیت العدل به تنهایی قادر به رهبری جامعه‌ی بهائی نیست بسیار فراوان است و برخی از این دلایل در وبگاه عهد و میثاق در مقالات بسیاری به‌صورت متقن و مستدل درج شده است و خواننده‌ی گرامی می‌تواند برای آگاهی بیشتر به مقالات دیگر همین وبگاه مراجعه نماید.

نکته‌ی مهم در این رابطه، اذعان خود شوقی افندی است که به‌روشنی جانشینی بیت العدل را نفی می‌نماید. توضیح این‌که جناب «امریک سالا (۱۹۰۶-۱۹۹۰) از اعضای فعّال جامعه‌ی بهائی کشور کانادا و اوّلین عضو محفل ملّی کانادا در سال ۱۹۶۸، در سفری که در ژانویه ۱۹۳۸ به ارض اقدس داشته‌اند با شوقی افندی ملاقات می‌کند و در مورد آینده‌ی رهبری دیانت بهائی پرسش‌هایی از ایشان می‌نماید (یادداشت های زیارت و پرسش شوقی افندی از او در (Bahai Library Online) موجود است.

امریک سالا می‌نویسد:

«از ولیّ امرالله پرسش‌های زیادی پرسیدم، که بیشتر آن‌ها به خاطر کم‌تجربگی من بود، چون تنها ده سال بود که بهائی شده بودم. یک شب، شوقی افندی از من سوألی پرسید که نتوانستم پاسخ آن‌را بدهم، ضمن این‌که در آن موقع زياد متوجّه اهمیّت آن سؤال هم نشدم؛ او به من گفت:

«پس از شهادت باب، زعامت امرالله به بهاءالله رسید و پس از صعود او، رهبری جامعه‌ی امر به عبدالبهاء انتقال یافت؛ سپس از من پرسید: پس از صعود عبدالبهاء، زعامت و قیادت به چه کسی منتقل شد؟ من گفتم: «قطعاً به شوقی ربّانی». او گفت: «نه!». من گفتم: «به ولیّ امرالله!» او دوباره به علامت منفی سر خود را بالا انداخت!

گفتم: «به بیت العدل جهانی؟» و او باز گفت:«نه!». از لحن او دانستم که از این‌که نتوانستم پاسخ مناسبی به سؤالاتش بدهم ناخرسند است. سپس پرسید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنچرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

بیت العدل منهای ولیّ امر مساوی است با دیکتاتوری

بیت العدل منهای ولیّ امر مساوی است با دیکتاتوری

(بیت العدل – ولی امر = دیکتاتوری)

بر طبق نصوص مبارکه، مؤسّسه‌ی ولایت امرالله و شخص ولیّ امر باید همواره در کنار بیت العدل حضور داشته باشد؛ چرا که به فرموده‌ی شوقی ربّانی، نظم جهان‌آرای الهی بدون مؤسّسه ولایت امرالله متزلزل خواهد شد.

در یک برهه خاص یعنی پس از صعود شوقی افندی، با تبانی برخی از ایادیان امر، بیت العدل بدلی تشکیل شد و جایگاه رهبری جامعه بهائی را تصرّف نمود و با تبلیغات گسترده، به‌عنوان رهبری بلامنازع و مصون از خطا به بهائیان جهان معرفی شد.

با این‌که اختیارات و وظایف بیت العدل در الواح و آثار کاملاً مشخص شده بود و وظیفه‌ی مهم تشریع قوانین و احکام جدید از جمله‌ی اهداف اصلی آن محسوب می‌گردید، ولی بیت العدل بدلی دامنه‌ی اختیارات خود را به‌تدریج افزایش داد و با مصادره‌ی اختیارات و وظایف ولیّ امرالله و سپردن قدرت به هیئت‌های انتصابی مشاورین قارّه‌ای و محدود کردن اختیارات محافل ملّی و محلّی، به دیکتاتوری خطرناک برای جامعه بهائی تبدیل شد!

ممکن است برخی از احبّا با این‌که به اقدام ناحق و عمل ناشایست‌ و خلاف قانون بیت العدلی که بدون حضور ولیّ امر، رهبری انحصاری دیانت بهائی را در تصرّف گرفته است، آگاهی و اقرار دارند؛ ولی در مورد دیکتاتور شمردن آن مردد باشند.

برای توضیح بیشتر در مورد اطلاق صفت دیکتاتور برای بیت العدل بدلی، مناسب است برخی از مشخّصات رهبران دیکتاتور را مرور کنیم:

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت العدل منهای ولیّ امر مساوی است با دیکتاتوری

چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، جناب نصرت‌الله بهره‌مند

در پی صعود حضرت شوقی ربّانی، جناب میسن ریمی که از سوی اوّلین ولیّ امر، به‌عنوان جانشین تعیین گشته و به‌همین دلیل در سال ۱۹۵۱ به سمت رئیس شورای بین‌الملی بهائی یا بیت العدل جنینی منصوب شده بود؛ در جایگاه دومین ولیّ امر دیانت بهائی قرار گرفت. پس از صعود ایشان، در سال ۱۹۷۴، جناب جوئل مارانژلا بر اساس وصیّت ولیّ امر دوم، به‌عنوان سومین ولیّ امر، به خدمت امر جمال مبارک قیام نمودند. صعود ایشان در سال ۲۰۱۳ واقع شد و مطابق وصیّت ایشان، جناب نصرت‌الله بهره‌مند به‌عنوان چهارمین ولیّ امر دیانت بهایی تعیین گشت.

جناب بهره‌مند آشنا به معارف و نصوص بهائی، آشنا به رموز آیات الهی و مسلّط به متون بهائی و حقایق روحانی و مراتب و فیوضات ربّانی و مرکز تفسیر و تأویل آیات الهی هستند.

تولّد ایشان در سال ۱۹۴۲، در شهر مقدّس شیراز واقع گردید و از سن چهار سالگی به سبب مهاجرت والدین در تهران پرورش یافتند. وی تحصیلات خود را در رشته‌ی علوم اداری و مدیریت در دانشگاه تهران به پایان رساند، در وزارت مسکن و شهرسازی استخدام شده و سمت‌ها و مشاغل گوناگونی را طیّ بیش از بیست سال خدمت برعهده داشت. حین آخرین شغل، (مدیر کل دفتر وزارتی) در آن وزارت، به شرکت نفت مأمور خدمت شده و سپس بعد از انقلاب ایران، مدّت کوتاهی در وزارت کار به سمت بازرس ویژه‌ی وزارتی خدمت نمود و سپس به‌خاطر عقیده، از خدمت دولت اخراج گردید. از آن پس برای گذران زندگی به فعّالیّت‌هایی در بخش خصوصی مشغول گردید تا آن‌که در سال ۱۹۸۸ به استرالیا مهاجرت نمود. او که ضمیرش با عشق و ایمان به حضرت بهاءالله و مرکز میثاق، حضرت عبدالبها شعله‌ور می‌شد و در زمره‌ی پیروان صادق شوقی ربّانی ولیّ امر اوّل آئین بهائی، وفادار به عهد و میثاق الهی حضرت بهاءالله و پایبند به الواح وصایای حضرت عبدالبهاء بود، مجذوب مغناطیس روحانی ولایت امر، رو به‌سوی شهر پرت کشور استرالیا آورده در مجاورت و مصاحبت سومین ولیّ امرالله، جناب مارانژلا رحل اقامت افکند و در این دوران با جناب مارانژلا و مؤمنین خالص همنشین گشت و پیوسته خود را وقف ترویج امرالله نمود.

ولیّ امر سوم، در سپتامبر سال ۲۰۰۶ به مناسبت تأسیس سومین شورای ‌بین‌المللی بهائی اعلام نمودند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنچهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، جناب نصرت‌الله بهره‌مند

تأمّلی در باب توسعه‌یافتگی جوامع

یکی از نشانه‌های توسعه یافتگی جوامع مدرن، رعایت حقوق و آزادی‌های مردم و شهروندان از سوی حاکمیت‌ها و رهبران است. رعایت حقوق و آزادی‌ها، موجب باز شدن فضای اندیشه و پیشرفت جوامع خواهد شد. متقابلاً فقدان آزادی و محدود ساختن حقوق اجتماعی دیگران، عملاً موجب رکود و خمودی می‌گردد. به‌تدریج در دراز مدّت، روحیّه‌ی استبدادی بر افراد متبوع چنین جوامعی حاکم شده و خود این افراد نیز در روابط فردی و اجتماعی با عینک بدبینی و سوء ظن با دیگران مواجه می‌شوند و در مناسبات خصوصی، آگاهانه یا ناخودآگاه، از موضع استبداد و خودکامگی با مسائل برخورد می‌کنند.

حضرت عبدالبها در حین سفر به آمریکا، درباره‌ی تأثیر آزادی بر عدالت و پیشرفت جامعه فرمود:

«به هنگام استقرار حکومت استبدادی، آراء و عقاید افراد آزاد نیست؛ راه توسعه و پیشرفت مسدود است. حال آن‌که در حکومت دمکراسی، چون افکار و گفتار محدود و بسته نیست، شاهد پیشرفت‌های زیادی خواهیم بود. در زمینه‌ی امور دینی نیز چنین است. هنگامی‌که آزادی اندیشه و آزادی فکر و گفتار حاکم باشد ـ یعنی شرایطی که هر انسان بتواند بنابر تفکّر و اندیشه‌ی خویش عقاید خود را ابراز کند ـ رشد و پیشرفت اجتناب‌ناپذیر است.»

در مطالعه‌ی نصوص و آثار امری، به عباراتی در بیان و تشریح آزادی‌های قانونی، تساوی، یا آزادی‌های اخلاقی افراد در جامعه‌ای که بر اساس تعالیم بهائی اداره شود، بر می‌خوریم. این موارد گاهی «آزادی‌ها» و زمانی «حقوق» نامیده شده است.

متأسفانه بیت العدل فعلی، بر خلاف ادّعاها، هیچ‌گاه در جهت رعایت حقوق سایر گروه‌های بهائی اقدامی صورت نداده است؛ به‌عنوان مثال بهائیان ارتدکس مدّت‌ها است که از بسیاری از حقوق و آزادی‌ها در جامعه‌ی امر محرومند. بیت العدل بدلی که با حذف «مؤسّسه‌ی ولایت امرالله» و روگردانی از ولیّ امر، عملاً تبدیل به حاکمی مستبد شده است؛ هر گونه آزادی و حقّ حیات را از این گروه مظلوم ربوده است و آنان را از حقوق اوّلیّه‌ای که حضرت عبدالبها، آن‌ها را ضروری دانستند، محروم ساخته است!

راستی جرم بهائیان حقیقی چیست؟!

ایشان به جمال مبارک عشق می‌ورزند. فرامین حضرت عبدالبها را به جان و دل می‌خرند، شوقی ربّانی را به‌عنوان ولیّ امرالله و مبیّن آیات الله می‌شناسند، به کتاب آسمانی و نظم جهان‌آرای الهی، اعتقاد دارند؛ فقط بیت العدل بدلی، نامشروع، خودخوانده و بدون ولیّ امر را نمی‌توانند قبول کنند. بهائیان حقیقی که به غلط ناقض عهد و میثاق معرفی شده‌اند، از حقوق فراوانی از جمله: حقّ آزادی عقیده ، آزادی اندیشه و بیان، آزادی انتقاد، آزادی تحقیق و تحرّی حقیقت، آزادی زندگی با همسر و فرزندان، حقّ سلام و کلام با هم‌کیشان خود، حقّ زیارت اماکن متبرکه، حقّ برخورداری از ارث، حقّ پیشرفت و توسعه و حقوق و آزادی‌های فراوان دیگر، محرومند و در سخت‌ترین شرایط روحی قرار دارند.

بهائیان حقیقی ناقض عهد و میثاق نیستند و هیچ‌کس اجازه‌ی طرد آن‌ها را نخواهد داشت؛ زیرا شوقی ربّانی تشخیص بیماری نقض را فقط در صلاحیّت خود دانسته و اجازه‌ی طرد را به هیچ فرد و مؤسّسه‌ای از جمله بیت العدل، تفویض ننموده‌اند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنتأمّلی در باب توسعه‌یافتگی جوامع

ناقض عهد و میثاق کیست؟

ناقض عهد و میثاق کیست؟

کوروش جمالی

بیت العدل، طرفداران میسن ریمی ـ ولیّ امر دوم دیانت بهائی ـ را  ناقض عهد و میثاق معرفی می‌نماید؛ در حالی‌که بر اساس متون و آثار مبارکه، ناقض عهد و میثاق به کسی اطلاق می‌گردد که با یکی از طلعات مقدّسه یعنی جمال مبارک یا حضرت عبدالبهاء و یا شوقی ربّانی، مخالفت نماید یا منکر مقام آنان گردد و یا به لوح عهدی و الواح وصایای مبارکه، مؤمن و معتقد نباشد؛ چنان‌ که در الواح وصایای مبارکه به صراحت بیان می‌فرماید:

«هرگاه نفسی با ولیّ امرالله مخالفت نماید، باید ایادی امرالله او را اخراج از جمع بها نماید.»

میرزا محمّد علی به‌علّت مخالفت با مرکز میثاق، به مرکز نقض معروف و به ناقض اکبر موصوف گشت. برادران شوقی ربّانی، به‌دلیل مخالفت با غصن ممتاز، مطرود و از جامعه منفصل گردیدند یا نفوسی که بر خلاف دستور مبارک به آمریکا و فلسطین مسافرت نمودند، مستحقّ طرد گردیدند.

بهائیان ارتدکس به حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء، شوقی ربّانی، کتاب عهدی، الواح وصایای مبارکه ایمان دارند و  اگر  اعتقاد به ولایت امری جناب میسن ریمی نیز دارند، به‌دلیل وجود نصوص مبارکه‌ی فراوان در اثبات استمرار حضور ولات امر آینده است و اگر به بیت العدل فعلی اعتراض دارند، به استناد آیات و الواح نازله و به سبب عدم حضور ولیّ امر در رأس آن است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنناقض عهد و میثاق کیست؟