بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

عدم توجّه به دستورات هیاكل مباركه، ریشه‌ی مشكلات جامعه بهائی ایران

آموزه‌ی اطاعت از حکومت از جمله آموزه‌های بنیادین مذکور در الواح و آثار طلعات مقدّسه است. حضرت عبدالبهاء در لوح عزیزالله خان ورقا می‌فرمایند، قوله الاحلی:

«باری به نص قاطع جمال مبارک روحی لاحبائه الفداء ابداً بدون اذن و اجازه‌ی حکومت جزئی و کلّی نباید حرکتی کرد؛ و هرکس بدون اذن حکومت ادنی حرکتی نماید، مخالفت با امر مبارک کرده است و هیچ عذری از او مقبول نیست. این امر الهی است، ملعبه صبیان نیست که نفسی چنین مستحسن شمرده و به میزان عقل خود بسنجد و نافع داند. عقول به‌منزله تراب است و اوامر الهیه، نصوص رب الارباب. تراب چگونه مقابلی با فیوضات آسمانی نماید.»

این بیان حضرت عبدالبهاء روشی روشن و راهنمایی رهگشا برای بهائیان حقیقی است. بر این اساس، بهاییان ارتدکس در ظلّ ولایت امرالله همواره آموزه‌ی عدم مداخله در سیاست و اطاعت از حکومت را مدّنظر قرار داده و از آن اطاعت می‌کنند.

گاهی بعضی از احبّای کم‌اطلاع عنوان می‌نمایند که عباراتی که در نصوص امری در مورد لزوم اطاعت از حکومت آمده است، ‌مربوط به حکومت‌های صالحه بوده و در مورد حكومت‌های ظالم صدق نمی‌کند. آشکار است که این سخنان توجیهی است که این قبیل افراد برای معاندت سیاسی و اقدامات ستیزه‌جویانه‌ی خود در مقابله با حکومت به كار می‌برند. در اکثر نصوص الاهی، به مطلق حكومت اشاره ‌شده و ذكری از عادل یا ظالم بودن آن‌ها نشده است.

از سوی دیگر باید دقّت داشت که هیکل مبارک، این عبارات را زمانی بیان فرموده‌اند که خود ایشان در فشارهای بسیار شدید حکومت‌های ظالم گرفتار بوده‌اند؛ امّا با این حال، هیچ‌گاه در جهت مخالفت با حکومت قدمی برنداشتند و اقدامی ننمودند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنعدم توجّه به دستورات هیاكل مباركه، ریشه‌ی مشكلات جامعه بهائی ایران

روزی که شب در پی نخواهد داشت

Nosrat'u'llah Bahremand--2

نسخه‌ی آماده چاپ یادداشت را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

روزی که شب در پی نخواهد داشت

یادداشتی ارزشمند از جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی

حضرت بهاءالله می‌فرمایند:

«در جمیع أعهاد و أزمان أنبیاء و أولیاء با قوت ربانی و قدرت صمدانی در میان ناس ظاهر گشته وعقل سلیم هرگز راضی نشود که نظر به بعضی کلمات که معانی آن را ادراک ننموده این باب هدایت را مسدود انگارد… و شکی نیست که اگر یک آن عنایت و فیض او از عالم منقطع شود البته معدوم گردد لهذا لم یزل ابواب رحمت حق بر وجه کون و امکان مفتوح بوده و لایزال امطار عنایت ومکرمت ازغمام حقیقت بر اراضی قابلیات وحقایق واعیان متراکم ومفیض خواهد بود اینست سنّت خدا من الازل الی الابد»

(مجموعه الواح مبارکه، چاپ مصر)

اراده الهی در الواح مبارک وصایا که جزء یتجزی کتاب مستطاب اقدس است متبلور است. اراده الهی حتمی است و آنچه وعده فرموده اند حتماً اجرا خواهد شد به‌علاوه بر طبق این سند الهی تعیین جانشین ولاة امرالله ربطی به نوشتن وصیتنامه ندارد زیرا ” باید”  در زمان حیات خویش من هو بعده  )کسی که بعد از اوست ـ  ولی عهد خود) را تعیین فرمایند.

«ای احبای الهی باید ولیّ امرالله در زمان حیات خویش من هو بعده راتعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد و شخص معین باید مظهر تقدیس و تنزیه و تقوای الهی و علم و فضل و کمال باشد لهذا اگر ولد بکر ولیّ امرالله مظهر الولد سر ابیه نباشد یعنی از عنصر روحانی او نه و شرف اعراق باحسن اخلاق مجتمع نیست باید غصن دیگر را انتخاب نماید»

(بیشتر…)

ادامه خواندنروزی که شب در پی نخواهد داشت

پیام جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، به‌مناسبت سالروز میلاد حضرت باب و حضرت بهاءالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

نسخه‌ی آماده چاپ پیام را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

عید زاد روز حضرت بهاءالله (شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ مطابق ۱۲ نوامبر ۲۰۱۶) را به همه‌ی بهائیان تبریک و شادباش می‌گویم.

حضرت بهاءالله در تاریخ ۱۲ نوامبر ۱۸۱۷ میلادی مطابق دوم محرم ۱۲۳۳ هجری قمری به عرصه دنیای جسمانی قدم نهادند و جهان را روشنایی بخشیدند.

شایسته است که سال آینده بهائیان در ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷ مطابق با ۲۱ آبان ۱۳۹۶ که مصادف با دویستمین سال تولد حضرت بهاءالله است در سراسر دنیا جشنهایی درخور و مناسب چنین روز مهم و ارجمند را برگزار نمایند.

متأسفانه مؤسّسه‌ای که بناحق و به غلط خود را بیت العدل می‌نامد و هر لحظه از دیانت حقیقی بهائی بیشتر فاصله می‌گیرد، دو سال قبل به‌دلیل نادانی و عدم درک نصوص مبارکه مرتکب اشتباهی بسیار زشت و ناپسند گردید، سبب گمراهی بیشتر مقلّدان خود شد و ثابت نمود که واقعاً مشمول این بیان اولین ولیّ امرالله است:

«هر هیئتی که به نظام الهی و برحسب تعلیمات و اصول و شرایط سماویه که در صحف الهیه مشروحأ مثبوت و مسطور است کاملاً کما ینبغی و یلیق لهذا المقام الرفیع والمرکز المنیع انتخاب و تشکیل نشود آن هیئت از اعتبار اصلی و رتبه روحانی ساقط و از حق تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیر منصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه علیا محروم»

(توقیعات مباركه، ١٩٢٢-١٩٢٦: صفحه ٢۴۰)

بیت بدلی در پیام ١۰ ژوئیه ٢۰١۴ خود نوشته است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، به‌مناسبت سالروز میلاد حضرت باب و حضرت بهاءالله

آيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌كننده است؟! (بخش اوّل)

Question-People-1-Ahdvamisagh

آيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌كننده است؟!

(بخش اوّل)

 

مقدمه:

يكی از احبّا در نامه‌ای خطاب به بيت‌العدل ضمن طرح پرسش‌های مختلف در مورد «ولايت امر و ارتباط آن با بيت العدل» مدّعی می‌شود که:

«بيت العدل به ‌دليل رعايت صلاح و مصلحت ديانت بهائی، برخی از اطلاعات مربوط به جانشينی حضرت شوقی افندی را از نظر احبّا مستور نگه‌داشته و بيان نمی‌نمايد»

بيت ‌العدل طبق روال تأمل‌برانگيز خود، بدون این‌که اصل نامه و متن پرسش‌های اين متحرّی حقيقت را منتشر نمايد، پاسخ‌های مختصری را به پرسش‌های مطرح‌شده داده است كه از متن پاسخ‌ها، می‌توان به محتوای پرسش‌ها پی برد.

وبلاگ عهد و میثاق سعی دارد تا ضمن درج سوأالات پرسيده شده و پاسخ‌های بيت العدل، توضيحاتی را نيز جهت روشن شدن مباحث و ابهامات آن مطرح نمايد.

اميد است متحريّان حقيقت از حاصل اين پرسش و پاسخ و توضيحات عنوان‌شده، به حقايق موجود در آثار مباركه پی برده و اين گفتگو مورد استفاده‌ی آنان قرار گيرد.

پرسش نخست:

در الواح وصايای مباركه، حضرت عبدالبهاء دستور فرمودند كه ولی امرالله در زمان حيات، بايد جانشين بعد از خود را تعیین نمايد تا جامعه بهائی با اختلاف روبرو نگردد. با وجود این تأکید، چرا حضرت ولی امرالله به دستور حضرت عبدالبهاء عمل نكردند و جامعه بهائی را از استمرار مقام ولايت امر محروم ساختند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندنآيا پاسخ‌های بيت العدل، قانع‌كننده است؟! (بخش اوّل)

پاسخ به پرسش‌‌ها و نظر اسکار

porsesh-va-pasokh

یکی از کاربران عهد و میثاق با نام اسکار ذیل مقاله‌ی «پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش سوم» پرسش‌ها و نظری مطرح کرده‌اند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسش‌ها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسش‌ها و نظر جناب اسکار و پاسخ‌های کامل و دقیق جناب علی ثابتی را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید.


پاسخ جناب علی ثابتی به پرسش‌‌های جناب اسکار


جناب اسکار نوشته‌اند:
«به نظر شما کسانی که وظیفه ی آنها به‌صورت گسترده حفظ و صیانت جامعه امر الاهی در مقابل هجوم اعداء الله و ناقضین باشد و قرار باشد احبّای الاهی را در مقابل هجوم افکار باطل حفظ کرده و آنان را در حصن متین امر الهی نگه‌دارند در زمانی که شوقی افندی صعود کردند و به گفته همه حتی میسون ریمی هیچ وصیت نامه ای پیدا نشد باید چه میکردند؟»

بدون مطالعه و تفکر نصوص والواح را نادیده گرفتن و با چند جمله منکر حقایق شدن کار آسانی است.
کسی که ادعا میکند که بهائی است باید بداند که بنا بر مفاد توقیع 6 مارچ 1925 شوقی ربانی:

«وعود الهیه و بشارات سامیه که از قلم اعلی و کلک ملهم موید مرکز عهد ومیثاق نازل گشته بمدلول این آیه مبارکه حتمی الوقوع است. قوله الاحلی: » وآنچه از قلم جاری البته ظاهر شده وخواهد شد ولایبغی من حرف الا وقدیراه المنصفون مستویا علی عرش الظهور»…
(توقیع 6 مارچ 1925 )

حضرت عبدالبهاء وظیفه ایادی امرالله را در الواح وصایا بشرح زیر تعیین فرموده‌اند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به پرسش‌‌ها و نظر اسکار

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

Nakhjavani

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

لزوم تداوم سلسله‌ی ولایت امر الله

اساس توجیهات غیر­واقع جناب نخجوانی به جهت پوشاندن حقیقت لزوم تداوم سلسله ولات امر پس از صعود حضرت شوقی ربّانی بر دو پایه استوار است: پایه‌ی اوّل تحریف معنای عبارت «مرجع کل کتاب اقدس، هر مسأله غیر منصوصه راجع به بیت العدل عمومی است.» و پایه‌ی دوم تحریف معنای فقره ۴۲ کتاب مستطاب اقدس و بیان این ادّعای دروغین که «اصولاً وجود یک غصن منصوص و بیت العدل اعظم در یک زمان، در کتاب اقدس پیش‌بینی‌نشده است».

نتیجه اعتقاد به این دو تحریف بزرگ، جدایی جامعه بهایی از اصلی‌ترین رکن نظم نوین جهان‌آرای جمال مبارک، یعنی ولایت امر و جایگزین کردن رکن دوم یعنی بیت العدل اعظم الهی، آن‌هم به‌صورت ناقص و با مجمع نُه نفره محروم از ریاست ولی امرالله است.

محور اصلی الواح وصایای حضرت عبدالبها، بیان اهمیت شخص ولی امرالله و لزوم تبعیت فرد فردِ جامعه از ایشان، تعیین وظایف و اختیارات ایشان، تأکید بر عدم تکرار نقض عهد توسط احبا و سپس تعیین شوقی ربانی به جانشینی است. همچنین مفاد الواح وصایا مهم‌ترین دلیل امتداد سلسله ولایت امر است. حضرت عبدالبها در قسمتی از این الواح می‌فرمایند:

«مرجع کل کتاب اقدس، هر مسأله غیر منصوصه راجع به بیت العدل عمومی است.»

استنباط آقای نخجوانی از این عبارت این است که اگر مسأله‌ای در الواح وصایا ذکر شده که ظاهراً با مفاد کتاب اقدس مغایرت دارد باید چنین مطالبی را تحت‌الشعاع کتاب مستطاب اقدس محسوب نماییم؛ یعنی اگر طبق ادّعای ایشان، منظور فقره ۴۲ کتاب اقدس این است که در زمان تشکیل بیت العدل، ولی امرالله حضور ندارد، باید با توجّه به اهمیت کتاب اقدس و بیان مرجع بودن این کتاب از قول حضرت عبدالبها، چشم خود را بر مطالب محوری و اساسی بیان‌شده در الواح وصایا ببندیم و تداوم سلسله‌ی ولایت امر را منکر شویم؛ این در حالی است که حضرت عبدالبها به نص صریح در الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

مختصری از حیات پربرکت شوقی ربّانی

Shogi Rabbani (2)

با توجّه به درخواست‌های مکرّر همراهان عزیز عهد و میثاق برای ارائه‌ی زندگینامه‌ی کوتاه و مستند از ولات امر، بخش جدید «آشنایی با ولات امر بهائی» را در وبگاه عهد و میثاق می‌گشائیم و شما همراهان عزیز را به مطالعه‌ی اوّلین بخش از آن فرا می‌خوانیم.


مختصری از حیات پربرکت شوقی ربّانی

 

دوران کودکی و جوانی

تولّد مبارک حضرت شوقی افندی در ٢٧ ماه رمضان ١٣١٤ هجری قمری واقع شده است و اين تاريخ مطابق است با اوّل مارس ١٨٩٧ مسيحی؛ اين دو تاريخ در يکی از دفاتر يادداشت‌های ايّام طفوليّت حضرت شوقی افندی به‌خطّ مبارک خودشان مندرج است.

آن حضرت نوه‌ی ارشد حضرت عبدالبهاء مي‌باشند. مادرشان ورقه‌ی مبارکه ضيائيّه خانم و پدرشان جناب افنان ميرزا هادی شيرازی بودند. نام مبارک «شوقی» را حضرت عبدالبهاء عنايت فرمودند. ایشان علاقه وافری به شوقی ربّانی داشتند و به همین سبب همواره توصیه می‌فرمودند که به سبب احترام و عظمت منزلت، به ایشان شوقی افندی گفته شود.

شوقی ربّانی در کودکی در منزل تحصیل را شروع کردند و پس از مدّتی در مدرسه مسیحیان فرانسوی در حیفا تحصیل را ادامه دادند و سپس به مدرسه کاتولیک دیگری در بیروت رفتند. ایشان سال‌های آخر دبیرستان و اوایل دانشگاه را در کالج پروتستان سوریه که بعداً به‌عنوان دانشگاه آمریکایی بیروت نامیده شد، ادامه تحصیل دادند و مدرک خود را در سال ۱۹۱۸ کسب نمودند. ایشان سپس در کالج بالیول در آکسفورد انگلستان به تحصیل در رشته اقتصاد و علوم اجتماعی پرداختند و در همان حال به تکمیل مهارت ترجمه خود می‌پرداختند.

دوران ولایت امر اللّه

پس از صعود حضرت عبدالبهاء، ایشان در سال ۱۹۲۱ به واسطه الواح وصایای آن حضرت به مقام ولایت امر الله رسیدند. نظمی که الواح وصایا بیان کرده است، نظمی یکتا در بین ادیان جهان است که حضرت مولی الوری به آن اشاره داشته‌اند.

در مدّت رهبری شوقی ربّانی بر آیین بهائی، آیین نازنین حضرت بهاء الله تبدیل به یک آیین جهانی شد. از آغاز انتصاب شوقی ربّانی تا صعود آن حضرت، شمار نفوس بهائی از صد هزار به چهارصد هزار رسید و کشورهایی که در آن آیین بهائی ورود کرده بودند، از ۳۵ کشور به ۲۵۰ کشور رسید.

شوقی ربّانی از سال‌های دهه‌ی ۱۹۲۰ میلادی شروع به سیستماتیک کردن نظم جهانی حضرت بهاء‌الله در مکان‌هایی که جوامع بهائی حضور داشتند، کردند. در تحت عنایات شوقی افندی محافل روحانی ملّی شکل گرفت و چندین هزار محفل محلّی تشکیل شد.

ایشان در دهه‌ی ۳۰ بر روی ترجمه‌ی آثار حضرت بهاءالله به انگلیسی کار کردند. در سال ۱۹۳۷ ایشان حرکتی نظام‌مند را آغاز کردند تا جمعیّت‌های بهائی را در سراسر جهان گسترش دهند. این برنامه در نقشه‌ی ده ساله از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ برنامه‌ریزی شده بود.

در اواخر دهه ۱۹۴۰ پس از استقلال اسرائیل، ایشان شروع به گسترش مرکز جهانی بهائی در حیفا کردند که شامل ساخت مقبره‌ی حضرت اعلی و ساخت دارالآثار می‌شد.

در دهه ۱۹۵۰ ایشان به تأسیس نهادهای اداری بهائی ادامه دادند، در سال ۱۹۵۱ شورای بین‌المللی بهائی را به ریاست جناب میسون ریمی ـ یکی از ۳۲ ایادیان امر در قید حیات که جایگاه ویژه‌ای در خدمت به امر داشتند ـ بنیان نهادند تا به عنوان نهادی که نهایتاً به بیت العدل جهانی منجر خواهد شد، عمل کند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنمختصری از حیات پربرکت شوقی ربّانی

پاسخ به نادیا(ها)


پس از انتشار مقاله‌ی «این ره که تو می‌روی…»، گویا حقایق تلخ و هشدارهای مطرح شده در این مقاله در موضوع کج‌روی‌های بیت‌العدل فعلی و بی‌توجّهی به مقام شامخ ولایت امر و ولیّ عزیز امر الله و فرمایش‌های ایشان، به مذاق عدّه‌ای از افرادی که از قضا مخاطب اصلی این هشدارها و اتمام حجّت‌ها بودند خوش نیامده است؛ لذا وبگاه عهد و میثاق را با پیام‌های متعدّد و بعضاً تند خویش نواخته‌اند!
از جمله دوستی به نام نادیا س. (نام خانوادگی ایشان نزد عهد و میثاق محفوظ است) با ارسال پیامی، عهد و میثاق را وابسته (!) و مطالب آن را در جهت تفرقه‌ی جامعه‌ی بهائی توصیف کرده‌اند!

از آن‌جا که از ابتدای فعالیّت این وبگاه، همواره با همراهان همیشگی عهد و میثاق صادق بوده‌ایم و جز خیرخواهی برای جامعه جهانی بهائی، هدف دیگری را سرلوحه‌ی خود قرار نداده‌ایم؛ شما عزیزان را بی‌هیچ واهمه‌ای به مطالعه‌ی این پیام ارسالی و پاسخ کوتاه عهد و میثاق به آن فرا می‌خوانیم.


پاسخ عهد و میثاق به نادیا


سركار خانم نادیا؛

از این كه بعضی از مطالب درج شده در وبگاه عهد و میثاق موردپسند شما واقع نشده است پوزش می‌طلبیم. برخلاف تصوّر شما،  بهائیان جهان سال‌هاست كه برحول محور تعالیم حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی در كمال وحدت و دوستی در كنار هم زندگی روحانی و مسالمت‌آمیزی داشته و دارند. این بیت العدل بدلی است كه با فرامین خشک و اداری و دافعه‌ای كه دارد، بین بهائیان جدائی انداخته است.

در جامعه بهائی، تا قبل از تشكیل بیت العدل فعلی و تا زمان حیات شوقی ربّانی اختلافی وجود نداشت و همه‌ی احبّا در جهت حفظ و تحكیم و گسترش جامعه بهائی فعالیت داشتند. با استقرار بیت العدل حیفا و قدرت گرفتن آن، همه‌ی مشكلات آغاز شد و جامعه بهائی به خودی و غیرخودی و به دوست و دشمن تقسیم شد. طردهای روحانی عجیب و غریب و غیرقانونی آغاز شد. مؤسّسه‌ی ولایت امر كه یكی از اركان مهم و اساسی جامعه بهائی بود، تعطیل گردید و با طرفداران و مدافعان آن مانند جذامی برخورد شد و سلام و كلام با آنان ممنوع و به عنوان ذنب لایغفر شناخته شد. افراد فرهیخته، مؤمن و باسابقه‌ی بهائی بدون ارتكاب جرمی و فقط به‌ دلیل تذكّر و انتقاد به بیت‌العدل از جامعه بهائی اخراج شدند. ولیّ امر ثانی دیانت بهائی و یار شفیق حضرت عبدالبهاء و شوقی ربّانی از جامعه بهائی اخراج شد و آنانی كه به خاطر خدمات و سوابق درخشان جناب میسن ریمی به او عشق می ورزیدند به عنوان ناقض عهد و میثاق و دشمن دیانت بهائی معرفی شدند و هرگونه ارتباط با آن‌ها ممنوع اعلام گردید.

خانم نادیا، شما از كدام وحدت صحبت به میان می‌آورید و بیت العدل بدلی و جعلی را محور آن می‌دانید؟! بیت‌العدل ساختگی بعد از گذشت بیش از نیم قرن هنوز نتوانسته است بین هم كیشان خود كه همگی به طلعات مقدّسه ایمان دارند، وحدت ایجاد نماید چه برسد به وحدت بین سایر ادیان و گروه‌ها!

متأسفانه ما شاهد رفتارهای قرون وسطایی بیت العدل بدلی هستیم كه به بهانه‌ی حفظ وحدت، مخالفان خود را به اشدّ مجازات محكوم می‌نماید. آیا وحدت این است كه باید هرچه بیت العدل گفت حتّی اگر اشتباه باشد، پذیرفت و اعتراضی نكرد؟! آیا همه‌ی رهبران جهان چه ظالم و چه عادل دوست ندارند با انسان‌هایی مطیع و خاموش سر و كار داشته باشند؟! آیا در طول تاریخ انسان‌های بی‌شماری جان خود را به دلیل مخالفت با حاکمان و به اتهام برهم زدن وحدت، از دست نداده‌اند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به نادیا(ها)

این ره كه تو می‌روی …

Notice


از دوست عزیز، جناب آقای «کوروش جمالی» مقاله‌ای بسیار خواندنی و تأمّل‌برانگیز واصل شده است که شما عزیزان و همراهان همیشگی عهد و میثاق را به مطالعه‌ و دقّت در مفاد آن فرا می‌خوانیم.


به مناسبتی شرح‌حال و عملكرد آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی را می‌خواندم تا قبل از آن، او را به‌عنوان موجودی خون‌خوار، بی‌ایمان، سنگدل و جانی می‌شناختم ولی برخلاف تصورم، هیتلر در ابتدای کار انسانی خداپرست، مردم‌دار، ملّی‌گرا و دارای افكاری بلند معرفی‌ شده بود.

او علاقه‌مند به هنر و موسیقی بود، شغل اوّلیّه‌اش كشیدن تابلوهای نقاشی بود، سیگار نمی‌کشید، اهل خوردن مشروبات الكلی نبود، گیاه‌خوار بود، از آزار و اذیّت حیوانات اندوهگین می‌شد، مسؤولیت‌پذیر و فداكار بود، دل‌بسته به مال دنیا نبود و پیش از مرگ همه‌ی اموال خود را بخشید. در سال ۱۹۲۸ از سوی نشریّه‌ی تایمز به‌عنوان مرد سال انتخاب شد و برای سه دوره نیز به‌عنوان مرد سال اروپا لقب گرفت!

نویسنده‌ی توانایی بود و كتاب او با عنوان «نبرد من» از مقدّس‌ترین کتاب‌های آلمان نازی بود. هیتلر به شهادت تاریخ، بزرگ‌ترین فرمانروای جهان‌گشای معاصر بود. در زمان فرمانروایی او آلمان شاهد نوآوری و اختراعات بسیاری بود كه از عصر و دوره‌ی خود جلوتر بود. او ادّعا داشت كه نظم جهانی را تغییر داده است. جهانیان او را می‌ستودند و آلمان‌ها او را می‌پرستیدند.

هیتلر معتقد بود جنبش نازی تا هزار سال پایدار خواهد بود و حكومت او جهان را خواهد گرفت. پیروانش او را می‌پرستیدند و سخنش را به گوش جان می‌شنیدند، هرچه او می‌گفت، تأیید می‌کردند و مخالفین و منتقدین او را، به جوخه‌های آتش می‌سپردند. او ابتدا تصمیمات خود را با مشورت كمیته‌ای هفت‌نفره به اجرا درمی‌آورد ولی بعد از تحكیم قدرت، این كمیته را نیز منحل كرد و خود تصمیم‌گیر نهایی شد. به‌این‌ترتیب، فقط یک‌صدا بود كه باید شنیده می‌شد و یک فرمان بود كه باید به اجرا درمی‌آمد، فقط یک كتاب بود كه باید مقدّس شمرده می‌شد و فقط یک نفر بود كه درست فكر می‌كرد و فرمان درست می‌داد؛ و آن‌هم كسی نبود جز هیتلر!

سرانجام این فرمانروای مصون از خطا بر اثر یک گزارش اشتباه كه هواشناسی آلمان داده بود و هوای بسیار سردی را برای روسیه پیش‌بینی نكرده بود، سربازانش در سرمای بسیار شدید و طاقت‌فرسای زمستان شوروی انرژی خود را از دست دادند و آلمان مجبور به پذیرش شكست شد.

راستی چرا فردی با این سوابق در مدّتی كوتاه تبدیل به موجودی جانی و خون‌خوار شد؟ فردی كه قوم یهود را دشمن اصلی بشریّت معرفی كرد و سودای حكومت برجهان را در سر پروراند و به آن‌چنان سرنوشت شومی گرفتار شد؟!

(بیشتر…)

ادامه خواندناین ره كه تو می‌روی …

پرسش‌های یک دوست و پاسخ‌های ما

Q&A-Ahdvamisagh

چندین ماه پس از انتشار مقاله‌ی «بیت العدل حیفا فاقد مشروعیّت قانونی است» در وبگاه عهد و میثاق، یكی از کاربران با ارسال نظر مفصّلی ذیل این مقاله، انتقادات و پرسش‌های متعدّدی را بر مقاله‌ی یاد شده وارد نمودند؛ ضمن تشكّر از این دوست گرامی، از آن‌جا که اطّلاع از مفاد این نظرات، انتقادات و پرسش‌ها و هم‌چنین پاسخ‌های اجمالی آن می‌تواند برای سایر همراهان عهد و میثاق مفید باشد؛ وبگاه عهد و میثاق بر آن شد که به جای انتشار نظر ایشان ذیل مقاله‌ی مذکور و در بخش نظرات کاربران، آن را همراه با پاسخی كوتاه به پرسش‌ها و انتقادات این دوست گرامی و به انضمام متن کامل نظر و پرسش‌های ارسالی ایشان، در یک یادداشت مستقل، به شما عزیزان و همراهان همیشگی وبگاه تقدیم نماید، پس با ما همراه باشید:


دوست عزیز؛

با تحیّت و احترام؛

با تشکّر از نظرات و پرسش‌های ارسالی شما به وبگاه عهد و میثاق، از این‌که جنابعالی دیانت بهائی را به‌عنوان آیین خود پذیرفته‌اید خوشحالیم، امید است با تحرّی حقیقت و مطالعه‌ و تعمّق در آثار و نصوص مقدّسه‌ی امری، با آموزه‌های دیانت بهائی بیشتر آشنا شوید.

قبل از پاسخ به پرسش‌های شما لازم می‌دانیم، مقدمه‌ای را خدمتتان عرض نماییم.

بر طبق نصوص و آموزه‌های بهائی، دیانت بهائی بر دو رکن اساسی، یعنی مؤسّسه‌ی ولایت امر و بیت العدل اعظم استوار است که هر یک وظایف خاصّ خود را به عهده دارند. شوقی ربّانی در کتاب دور بهائی می‌فرمایند:

«هر گاه ولایت امر از نظم بدیع حضرت بهاءالله منتزع شود، اساس این نظم متزلزل و الی الابد محروم از اصل توارثی می‌گردد … بدون این مؤسّسه، وحدت امرالله در خطر افتد و بنیانش متزلزل گردد و از منزلتش بکاهد و از واسطه‌ی فیضی که بر عواقب امور در طیّ دهور احاطه دارد بالمرّه بی‌نصیب ماند و هدایتی که جهت تعیین حدود و وظایف تقنینیّه منتخبین ضروری است، سلب شود و چنانچه بیت العدل اعظم که اساساً اهمّیّتش از ولایت امر کمتر نیست از آن منتزع گردد؛ نظم بدیع حضرت بهاءالله از جریان بازمانده و دیگر نمی‌تواند حدود و احکام غیر منصوصه تشریعی و اداره‌ی امرالله را که شارع اعظم متعمّداً در کتاب اقدس نازل نفرموده تکمیل نماید.»

(دور بهائی، ص ۷۷)

ملاحظه می‌فرمایید که بدون وجود مؤسّسه‌ی ولایت امرالله و ولیّ امر، بیت العدل به تنهایی قادر به ادامه‌ی کار وظیفه‌ی تقنینی (قانون‌گذاری) خود نخواهد بود. در حال حاضر بیت العدل فعلی ادّعا دارد که ولیّ امری در کار نیست و كلیّه‌ی اختیارات ولیّ امر به بیت العدل منتقل گردیده است. این حرف صحیح نیست و بیت العدل به‌دلیل عدم حضور ولیّ امر در آن از مشروعیّت لازم برخوردار نیست.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های یک دوست و پاسخ‌های ما