بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

پاسخ چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به پیام ۱۸ می ۲۰۱۸ بیت العدل بدلی در موضوع ادّعای عصمت موهوبی

Nosrat'u'llah Bahremand--2

تلاش‌های بهائیان حقیقی ایران برای معرفی جایگاه رفیع ولایت امر و مفهوم واقعی عهد و میثاق الهی، مبنای گفتگو، پرسش و تردیدهای فراوان در مورد مدّعای بی‌پایه و اساس مصونیّت از خطای بیت بدلی محروم از حضور ولیّ امر گردید. از سوی دیگر این موضوع، سبب طرح پرسش و پیگیری برای کسب آگاهی در مورد شناخت مقام و منزلت بی‌بدیل ولیّ امرالله در بین احبّای فارسی زبان شده است.

این مهم، نگرانی بیت العدل خودخوانده را برانگیخته و آن را به تکاپو واداشت تا با انتشار پیامی مغلق و پر ابهام، به‌نحوی به مقابله با این موج فکری متقن و مستدل و پرتوافشانی‌های آن در جامعه برخیزد!

در این رابطه، توسط یکی از ایادیان امر، از محضر ولیّ امر چهارم دیانت بهائی، جناب نصرت الله بهره مند، درخواست شد تا در صورت صلاحدید، جهت روشنگری هر چه بیشتر افکار احبّای ایران و فارسی‌زبان، پاسخ لازم به مغالطه‌ها و دعاوی نادرست مطروحه در این پیام را مرقوم فرمایند.

 ایشان نیز با کمال محبّت و در نهایت بزرگواری، این خواهش را اجابت فرموده و مرقومه‌ی مستند و مستدل ذیل را انشاء فرمودند.

امیدواریم که زیارت و مطالعه‌ی دقیق این توقیع شریف، یاری‌گر احبّای مظلوم ایران در آشنایی هر چه بیشتر با معارف اصیل امر جمال مبارک و حقیقت مفهوم واقعی عهد و میثاق الهی باشد.   


نسخه‌ی آماده چاپ متن پیام را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

متن پاسخ ولیّ امر چهارم به درخواست بهاییان حقیقی ایران در مورد نامه‌ی اخیر بیت العدل بدلی:

دوست ارجمندم،

مندرجات رونوشت نامه‌ای که ارسال فرمودید، حاوی مخلوطی از مطالب درست و نادرست است و همان‌طور که فرمودید این کار تازگی نداشته و نشانگر ضعف منطق ناقضین میثاق می‌باشد.

جناب شوقی افندی اوّلین ولیّ امرالله عهد و میثاق را به‌شرح زیر بیان فرموده‌اند: (ترجمه)

«ولیّ امرالله وجود دو نوع میثاق را ملاحظه می‌نماید که صراحتاً و مکرراً در الواح و آثار امری ذکر شده است. نوع اوّل عهد و میثاقی است که هر پیامبر الهی با بشریّت یا منجزاً می‌توان گفت با پیروانش منعقد می‌نماید که آنان مظهر ظهور بعدی که بازگشت و ظهور مجدّد حقیقت اوست پذیرفته و پیروی نمایند. نوع دوم عهد و میثاق مانند میثاقی است که حضرت بهاءالله با پیروانش بست که حضرت عبدالبهاء را پیروی نمایند و این به‌منظور استحکام و استقرار جانشینی سلسله مصابیحی است که پس از هر مظهر ظهوری ظاهر می‌شوند و بر این منوال است عهد و میثاقی که حضرت عبدالبهاء با بهائیان بستند که پس از ایشان نظمی که طرح فرمودند بپذیرند.

(LIGHTS OF GUIDANCE, p. 181)

احبّای الهی و مؤمنین حقیقی می‌دانند نظمی که حضرت عبدالبهاء طرح فرمودند و عهد و میثاقی که آن حضرت با بهائیان بستند، در الواح مبارک وصایای ایشان مندرج است که در نامه‌ی مورد بحث، بدون اشاره به مأخذ، فقط به قسمت کوچکی از آن بسنده شده و اصل عهد و میثاق را مخفی داشته‌اند؛ ذیلاً نوشته‌ی آن‌ها عیناً درج می‌گردد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به پیام ۱۸ می ۲۰۱۸ بیت العدل بدلی در موضوع ادّعای عصمت موهوبی

انتخابات بیت العدل بدلی تا چند صباحی دیگر!

Entekhabat--3

اخیراً كانال «نگاه نو»، در مطلبی با عنوان «یک ماه دیگر تا انتخابات بیت العدل اعظم» به نقل از سایت رسمی جامعه بهائی، به فرآیند و چگونگی انتخابات اعضای بیت العدل در اردیبهشت ماه سال 1397 پرداخته و توضیحات اغراق‌آمیزی را در مورد جایگاه بیت العدل مطرح نموده است .

«نگاه نو» در این پست، بیت العدل را مؤسّسه‌ای بی‌نظیر و بی‌سابقه در تاریخ ادیان دانسته كه مظهر ظهور الهی صراحتاً آن‌را مقرّر نموده و وظایفی را به‌عهده‌اش قرار داده است .

در ابتدا باید گفت كه ادّعای «نگاه نو» دور از حقیقت بوده و با نصوص بهائی سازگاری ندارد؛ چون همان‌طور كه می‌دانید حضرت بهاءالله به‌عنوان مظهر ظهور الهی در كتاب مستطاب اقدس و الواح دیگر هیچ اشاره‌ای به بیت ‌العدل عمومی و جهانی با ساختار و ساز و كار فعلی نداشته‌اند و منظور ایشان از بیت العدل، تشكیل مجامعی به‌عنوان خانه‌های عدل و انصاف در هر محلّه و شهر بوده است. مفهوم بیت العدل جهانی با شرایط خاص، اوّل بار توسط حضرت عبدالبهاء مطرح گردید؛ بنابراین انتصاب آن به مظهر ظهور، دور از واقعیت است.

مضافاً این‌که، بیت العدل فعلی، نه تنها مورد تأیید جمال قدم نیست؛ بلكه از نظر حضرت عبدالبهاء نیز فاقد وجهه‌ی قانونی و مردود است؛ بیت العدلی را كه حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مباركه معرفی نموده است، زمین تا آسمان با بیت العدل بدلی فعلی تفاوت دارد. بر طبق آموزه‌های بهائی آن بیت العدلی مورد تأیید است كه زیر نظر مستقیم ولیّ امرالله تشكیل شود و با ریاست ایشان اداره گردد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنانتخابات بیت العدل بدلی تا چند صباحی دیگر!

پیام نوروزی جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی (نوروز ۱۳۹۷)

Nosrat'u'llah Bahremand--2

نسخه‌ی آماده چاپ متن پیام را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

پیام نوروزی جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی (نوروز ۱۳۹۷)

نوروز را به همه کسانی که آن‌را پاس می‌دارند و جشن می‌گیرند، از هر ملیّتی که هستند و با هرباوری که دارند تبریک می‌گویم.

امیدوارم که سال نو آغازی باشد برای آگاهی‌های بیشتر ساکنین زمین و درک وفهم این‌که: باور های تقلیدی، خودخواهی، حرص و طمع، تعصّب نژادی، تعصّب ملّی، تعصّب جنسی و تعصّب دینی، سبب اصلی اختلافات بین مردم و حتّی بروزجنگ‌های بزرگ می‌باشد . درک این موضوع آسان خواهد بود؛ چنان‌چه افراد قدری به اطراف خود بنگرند و با استفاده از رسانه‌های گوناگون، مروری بر آن‌چه در جهان می‌گذرد داشته باشند .

با مطالعه تعالیم ودستورات کتب مقدّسه ادیان گذشته و توجّه به زمان ومکان نزول آن‌ها آشکار می‌شود که مظاهر الهی و پیامبران، هر یک در زمان خود آخرین پیامبر بوده وتعالیم آن‌ها در طیّ زمان جنبه‌ی تکاملی داشته و هرکدام به مقتضای زمان ومکان کامل بوده‌اند؛ برای مثال می‌توان به موضوع حقوق زنان در ادیان قبل اشاره نمود؛ امروز در پرتو تعالیم دیانت بهائی، حقوق زنان با مردان برابر است در حالی‌که تا قبل از اسلام، زنان دارای هیچ حقّی نبودند و بعضاً جزئی از اموال و دارایی مردان محسوب می‌شدند؛ امّا دیانت اسلام برای زنان حقّی معادل نصف حق مردان مقرّر داشت. تکامل تعالیم متناسب با میزان رشد فهم و درک بشر و امکانات مادّی و ارتباطی او بوده است .

گرچه اکنون خیلی دیراست؛ امّا تا دیرتر نشده است می‌بایست مردم دنیا خرافات، تعصّبات و تقالید را بدور افکنند و با استفاده از خرد، عقل و مطالعه به جستجوی حقیقت پردازند و دریابند تعالیم کدام آیین الهی پاسخگوی نیاز های کنونی وآینده‌ی بشر است؛ بدیهی است که دانستن به تنهائی کافی نیست ، بکاربستن و عمل نیز لازم است ، دراین باره حضرت عبد البهاء می‌فرمایند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام نوروزی جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی (نوروز ۱۳۹۷)

پیام جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، به‌همراه ترجمه‌ی فارسی آن، به‌مناسبت دویستمین سالگرد تولّد حضرت بهاءالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

نسخه‌ی آماده چاپ متن پیام و ترجمه‌ی فارسی آن را با کلیک بر روی آیکون‌های ذیل بارگذاری نمایید:

نسخه‌ی آماده چاپ متن پیام

pdf-dl-Ahdvamisagh

نسخه‌ی آماده چاپ ترجمه‌ی فارسی پیام

pdf-dl-Ahdvamisagh

ترجمه‌ی پیام مورخ شانزدهم اکتبر ۲۰۱۷ ولیّ امرالله

دویستمین سالگرد تولد حضرت بهاءالله روز تعیین شده برای جشن سالگرد

این روزها جوامع بهائی در سراسر جهان، برگزاری جشن‌های دویستمین سالگرد میلاد حضرت بهاءالله را در روزنامه‌های محلّی و یا با استفاده از اینترنت به آگاهی مردم می‌رسانند. این کاری شایسته است، امّا متأسفانه کسانی که دستورالعمل‌های بیت العدل بدلی را به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه دنبال می‌کنند، در آگهی‌های خود روز تولد حضرت بهاءالله را ۲۲ اکتبر اعلام کرده‌اند، در صورتی‌که میلاد آن‌حضرت روز ۱۲ نوامبر ۱۸۱۷، می‌باشد. انگیزه این اشتباه شرم‌آور، پیروی کورکورانه آن‌ها از نامه مورخ ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۴ بیت العدل بدلی می‌باشد که نوشته است:

«یوم تولّد حضرت بهاءالله و تولّد حضرت ربّ اعلی تا به حال همیشه در شرق در روزهای اوّل و دوم ماه محرّم مطابق تقویم هجری قمری برگزار شده است. حضرت بهاءالله تصریح میفرمایند که «این دو یک یوم محسوب شده عندالله.» در عین حال در مکتوبی به زبان انگلیسی از طرف حضرت ولیّ امرالله ذکر شده است که «در آینده بدون تردید همه‌ی ایّام متبرّکه طبق تقویم شمسی رعایت خواهد شد و تمهیدات لازم برای برگزاری عمومی دو عید سعید میلاد فراهم خواهد گردید.» این مسأله‌ که چگونه خصوصیّت قمری بودن این دو یوم مبارک در متن تقویم شمسی حفظ خواهد شد تا کنون بدون پاسخ مانده بود. این دو عید مبارک از این پس بر طبق تصمیم این جمع، در اوّلین و دومین روز هشتمین ماه قمری پس از نوروز بر اساس جداول نجومی که از پیش با در نظر گرفتن طهران به عنوان نقطه‌ی مبدأ تهیّه شده، برگزار خواهد گردید. در نتیجه، ایّام برگزاری دو عید میلاد، سال به سال تغییر خواهد کرد و دو روز متوالی در شهرالمشیّه، شهرالعلم و یا شهرالقدره در تاریخ بهائی و بین نیمه‌ی اکتبر تا نیمه نوامبر در تاریخ میلادی خواهد بود.»

(http://donyayebahai.org)

حضرت بهاءالله در رساله‌ی سوأل و جواب در پاسخ به سوألی درباره‌ی تاریخ میلاد ایشان و حضرت باب می‌فرمایند که «این دو یک یوم محسوب شده عندالله.»

چنان‌چه مجریان بیت العدل بدلی آثار حضرت بهاءالله را مطالعه کرده بودند، متوجّه می‌شدند سبب آن که «این دو یک یوم محسوب شده عندالله.» آن است که حضرت باب نیز از مظاهر کلیه الهیه می‌باشند و این دو روز نزد خداوند همانند هستند.

«مقصود از شمس و قمر که در کلمات انبیاء مذکور است، منحصر به این شمس و قمر ظاهری نیست که ملاحظه می‌شود … یک معنی از شمس، شمس‌های حقیقتاند که از مشرق قدم طالع می‌شوند و بر جمیع ممکنات ابلاغ فیض می‌فرمایند و این شموس حقیقت، مظاهر کلّیّه الهی هستند در عوالم صفات و اسمای او.»

(حضرت بهاءالله، کتاب ایقان، صفحه ۲۲)

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، به‌همراه ترجمه‌ی فارسی آن، به‌مناسبت دویستمین سالگرد تولّد حضرت بهاءالله

بیت العدل و نوعروس ناآگاه

نقل است که روزی جوان تازه دامادی نوعروسش را دید که در آشپزخانه، برای تهیّه غذا سوسیس‌ها را خرد می‌کند. به او گفت عزیزم سوسیس‌های مرا درسته سرخ کن، من سوسیس خرد کرده دوست ندارم! همسرش گفت: «امکان ندارد! مگر می‌شود سوسیس را خرد نکرده سرخ کرد! من از وقتی به یاد دارم مادرم سوسیس را خرد کرده سرخ می‌کرد! حتماً حکمتی در این کار بوده است وگرنه مادرم بی‌دلیل کاری نمی‌کند! مرد جوان هر چه کرد نتوانست به همسر خود بفهماند که سرخ کردن هات‌داگ به‌طور کامل اشکالی ندارد. پس به اتّفاق هم به دیدن مادر زن رفتند. جالب این‌که مادر هم گفت: «هرگز، نباید سوسیس را به‌صورت کامل سرخ کرد. این کار اشتباه است، چرا که از وقتی یادم می‌آید، مادرم سوسیس را خرد کرده سرخ می‌کرد. می دانی که مادرم به دانش و حکمت مشهور است!»

مرد هر چه کرد نتوانست مادر و دختر را قانع کند. نهایتاً خسته از بحث طولانی، چاره را در آن دید که حکمت خرد کردن سوسیس را از مادر بزرگ بپرسند. هر سه به نزد مادر بزرگ رفتند و گفتند: «از آن‌جایی که وصف حکمت و دانش شما شهره شهر است، لطفاً حکمت خرد کردن سوسیس را برای ما بفرمایید.»

مادر بزرگ دانا لبخندی زد و گفت: «ما در اوایل زندگی فقط یک تابه‌ی کوچک داشتیم و من برای این‌که تمام سوسیس‌ها را یک‌جا سرخ کنم، اجباراً آن‌ها را خرد می کردم!»

این حکایت را از آن جهت نقل کردم که بگویم، گه‌گاه افرادی کم اطّلاع و مغرور، از عمل شخصیّتی دانا و حکیم برداشتی غلط و غیر واقعی می‌کنند و آن‌چنان از برداشت جاهلانه‌ی خود سرمست و مشعوف می‌شوند که آن را قانونی انکارناپذیر می‌پندارند و حتّی لحظه‌ای به اشتباه بودن آن قانون خودساخته فکر نمی‌کنند. وای از آن زمان که این قانون‌های غلط خودساخته، بهره‌ی مادّی هم برای آن‌ها دربر داشته باشد!

نمونه روشن این اشتباه، اقدام بیت العدل بدلی به ناقض خواندن منتقدان خود از جمله بهائیان ارتدکس و ممانعت از تحقیق احبّا در موضوع جانشینی شوقی ربّانی است. این اقدام بیت العدل خودخوانده، برگرفته از اعمال غیرمشروع ایادیان، بعد از صعود شوقی ربّانی است. آن‌ها میسن ریمی و پیروانش را ناقض خوانده و حکم به طرد روحانی ایشان دادند. جالب این‌جا است که آن‌ها اعمال غیرقانونی خود را مستند به عملکرد شوقی افندی نمودند و به احبّای عالم القاء کردند که طردهای انجام شده و انتخابات نابهنگام تعدادی از محافل محلّی و بعضا ملّی لازمه‌ی حفظ امرالله است!

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت العدل و نوعروس ناآگاه

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش سوم

Ali Nakhjavani-3

در سفری که جناب علی نخجوانی به استرالیا داشتند، پرسش‌های مختلفی در موضوع «عهد و میثاق» از ایشان پرسیده شد؛ پاسخ‌های جناب نخجوانی نه تنها مشکلی را از افراد پرسش‌کننده برطرف ننمود؛ بلکه پرسش‌های جدیدی را نیز به وجود آورد!

در متن حاضر به یکی دیگر از این پرسش‌ها و پاسخ‌های مطرح شده خواهیم پرداخت و قضاوت را به احبّای عزیز خواهیم سپرد. 

پرسش:

حضرت ولیّ امرالله در آثار خود فرموده‌اند که حضرت عبدالبهاء امکان تأسیس بیت العدل اعظم را در دوران حیات خود در نظر داشته‌اند؛ آیا این امر به‌معنای هم‌زمانی و تقارن غصن منصوص و بیت العدل اعظم خواهد بود؟ 

(بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش سوم

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش دوم

Ali Nakhjavani-2

از جمله پرسش‌های دیگری که از جناب نخجوانی پرسیده شده؛ این است که بر طبق الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، اگر یکی از اعضای بیت العدل اعظم مرتکب گناهی گردد که به رفاه جامعه زیان وارد سازد؛ ولیّ امرالله حق دارد که او را از عضویّت بیت العدل عزل نماید. اکنون که ولیّ امر وجود ندارد، چگونه باید عمل نمود و در حال حاضر اجازه‌ی اخراج اعضاء خاطی با چه کسی است؟

جناب نخجوانی در پاسخ به این پرسش می‌گوید که در زمان حیات حضرت ولیّ امرالله، ایشان خود قیادت و مرجعیّت امرالله را عهده‌دار بودند؛ ولی بعد از نوامبر 1957 مؤسّسه ولایت امر، به عنوان یک مرکز زنده و فعال دیگر وجود نداشت و بنابر این با انتخاب بیت العدل در سال 1963 ، قیادت و مرجعیت امر، خود به خود به این هیئت (بیت العدل) منتقل گردید؛ بنا بر این اخراج افراد خاطی بیت العدل به عهده خود بیت العدل است (!!)

واقعاً عجیب است! وقتی حضرت عبدالبهاء به وضوح می‌فرمایند که ولیّ امر حقّ عزل عضو خاطی بیت العدل را دارد؛ جناب نخجوانی چگونه به خود اجازه می‌دهند خودسرانه این حقّ مسلّم را سلب شده تلقّی نموده و به دیگری واگذار کنند؟!

به نظر می‌رسد لازم است با طرح چند پرسش این مسأله بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

ابتدا باید دانست که اخراج عضو خاطی بیت العدل از جمله اختیارات خاصّ ولیّ امرالله است و بعد از ایشان چه کسی قادر خواهد بود تا این اختیارات را به دیگری منتقل کند؟ لذا باید بپرسیم چه کسی گفته که قیادت و مرجعیّت می‌تواند خود به خود به شخصی یا مؤسّسه‌ی دیگری منتقل گردد؟! آیا حقیقتاً جناب نخجوانی آن همه تأکیدات حضرت مولی‌الوری و شوقی ربّانی را بر اهمیت و عظمت مقام و موقعیت ولیّ امر فراموش کرده‌اند؟!

ثانیاً چرا و چگونه وظایف مؤسّسه ولایت امر به بیت‌العدل منتقل شد؟! آیا نمی‌شود به مؤسّسه و یا به فرد دیگری حتّی از خود ایادی امر منتقل شود؟! و یا اصلاً این مسؤولیّت از بین برود؟! ایادیان بر چه مبنائی تشخیص دادند خود به خود مسؤولیّت اخراج فرد خاطی بیت العدل در اختیار خود بیت العدل است؟!

ثالثاً بالاخره تکلیف اعضاء خاطی چه می‌شود؟! چه کسی مسؤول مقابله با اعضای خطاکار بیت العدل است؟! فرض کنید جناب نخجوانی به عنوان کسی که از اعضای بیت العدل است مرتکب خطایی شود؛ در این صورت چه کسی مسؤولیّت مقابله با ایشان را دارد؟! آیا این معقول است که خود ایشان به عنوان عضو بیت‌العدل با خودشان مقابله کنند؟! آیا اساساً سپردن فرد خطاکار به فرد خطاکار دیگر معقول است؟! چگونه متهم و قاضی و مجری حکم می‌تواند یکی باشد؟!

در حقیقت وقتی ولیّ امر در بیت العدل نباشد٬ اساساً کسی وجود ندارد که بتواند با اعضای خطاکار بیت العدل مقابله کند.

بعد از این پرسش‌ها به اشکال اساسی و بنیادین پاسخ‌های جناب نخجوانی می‌پردازیم:  (بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش دوم

تفسیر و تبیین نصوص، بدون حضور ولیّ امر حیّ ممکن نیست

porsesh-va-pasokh

تفسیر و تبیین نصوص، بدون حضور ولیّ امر حیّ ممکن نیست

یادداشتی از جناب علی ثابتی 

پرسش:

برخی از پیروان بیت العدل بدلی اظهار می‌دارند که هیاکل مقدّسه در طول حیات عنصری، آثار بسیاری را از خود به یادگار گذاشتند که تعدادی از آن‌ها منتشر شده و تعداد زیادی نیز در دارالآثار بین‌المللی موجود است و هیچ‌گاه منتشر نشده است؛ لذا بیت‌العدل بدلی می‌تواند با توجّه به نصوص در دسترس موجود، نسبت به حلّ مشکلات پیشرو، تصمیم‌گیری و اقدام نماید؛ بنابر این می‌توان نتیجه گرفت که با وجود این نصوص و آثار، نیازی به ولیّ امر زنده و حاضر، در ریاست بیت العدل احساس نمی‌شود!

پاسخ:

حتّی اگر بیت العدل بدلی دسترسی به تمام نصوص را داشته باشد، مجاز به تبیین و تفسیر آن‌ها نیست.

حضرت شوقی افندی مشخص فرمودند که:

«هر هیئتی که به نظام الاهی و بر حسب تعلیمات و اصول و شرایط سماویه که در صحف الاهیه مشروحأ مثبوت و مسطور است، کاملأ کما ینبغی و یلیق لهذا المقام الرفیع والمرکز المنیع انتخاب و تشکیل نشود آن هیئت از اعتبار اصلی و رتبه روحانی ساقط و از حق تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیر منصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه علیا محروم.»

(توقیعات ۱۹۲۶-۱۹۲۲، ص ۲۴۰)

نظام الاهی و اصول و شرایط سماویّه در الواح مبارک وصایا حضرت عبدالبهاء مثبوت و مسطور است که بیت عدل حقیقی را به‌شرح زیر توصیف و بیان می‌فرمایند:

«امّا بیت عدل الّذی جعله الله مصدر كلّ خیر و مصونا من كلّ خطاءٍ باید به‌انتخاب عمومی یعنی نفوس مؤمنه تشكیل شود و اعضاء باید مظاهر تقوای الاهی و مطالع علم و دانایی و ثابت بر دین الاهی و خیرخواه جمیع نوع انسانی باشند و مقصد بیت عدل عمومیست یعنی در جمیع بلاد بیت عدل خصوصی تشكیل شود و آن بیوت عدل، بیت عدل عمومی انتخاب نماید. این مجمع مرجع كلّ امور است و مؤسّس قوانین و احكامی كه در نصوص الاهی موجود نه و جمیع مسائل مشكله در این مجلس حلّ گردد و وليّ امر الله رئيس مقدّس اين مجلس و عضو اعظم ممتاز لاينعزل. و اگر در اجتماعات بالذّات حاضر نشود نائب و وكيلی تعيين فرمايد. و اگر چنان‌چه عضوی از اعضاء گناهی ارتكاب نمايد كه در حقّ عموم ضرری حاصل شود وليّ امرالله صلاحيّت اخراج او دارد بعد ملّت شخص ديگر انتخاب نمايد. این بیت عدل مصدر تشریعست و حكومت قوّه تنفیذ. تشریع باید مؤیّد تنفیذ گردد و تنفیذ باید ظهیر و معین تشریع شود تا از ارتباط و التیام این دو قوّت بنیان عدل و انصاف متین ورزین گردد و اقالیم جنّة النّعیم و بهشت برین شود.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنتفسیر و تبیین نصوص، بدون حضور ولیّ امر حیّ ممکن نیست

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل

ali-nakhjavani-1

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل

پاسخ به سخنان علی نحجوانی در استرالیا

طی سفری که جناب نخجوانی به استرالیا داشتند، پرسش‌هایی درباره‌ی مفهوم عهد و میثاق در دیانت بهائی مطرح گردید که ایشان به‌زعم خود پاسخ‌های لازم و کافی داده‌اند. با خواندن این پرسش و پاسخ‌ها ذهن فعّال و بدون جهت‌گیری حتماً دچار پرسش‌های جدیدتر و اشکالات بیشتری می‌شود که در ذیل به آن‌ها اشاره می‌کنم.

سؤال شده بود که چرا حضرت ولیّ امرالله فرموده‌اند: اگر بیت العدل اعظم برخلاف تبیین ایشان تصمیمی اتخاذ نماید، ایشان در مقام اصلاح آن بر خواهند آمد؟ چگونه حضرت ولیّ امرالله و بیت‌العدل اعظم می‌توانند مغایر هم واقع شوند؟

جناب نخجوانی در جواب، ابتدا متن دقیق توقیع دور بهائی را به این شرح می‌فرمایند:

«هرچند ولیّ امر رئیس لاینعزل این مجلس فخیم است معهذا نمی‌تواند بنفسه حتّی به‌طور موقت واضع قوانین و احکام گردد و یا تصمیمات اکثریت اعضای مجلس را الغاء نماید و لکن هرگاه طرح تصمیمی را وجداناً مباین با روح آیات منزله تشخیص دهد، باید ابرام و تأکید در تجدیدنظر آن نماید.»

سپس سه نکته از این متن برداشت می‌نمایند که پس از ذکر هرکدام توضیحاتی ذکر شده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش اوّل

نسل‌کشی روحانی و خاموش بهائیان ارتدکس

از دردمندانه‌ترین صفحات تاریخ دیانت بهائی تضییقات وارده بر جامعه‌ی بهائیان ایران است. بهائیان ایران، پیش از انقلاب سال پنجاه‌وهفت، تضییقاتی را متحمّل می‌شدند؛ که بعد از آن تاریخ به دلایلی گسترده‌تر شد؛ امّا در این میان، بهائیان ارتدکس نه‌تنها این مشکلات را تحمّل کرده‌اند، بلکه از بی‌مهری تشکیلات بیت العدل نامشروع، رنجی مضاعف برده‌اند و می‌توان گفت که از جانب تشکیلات وابسته به بیت العدل بدلی، قربانی نوعی نسل‌کشی روحانی شده‌اند.

باور بهائیان حقیقی بر این است که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء سندی است جاودانه که هرگز تغییر و تبدیل نمی‌یابد. بر اساس این سند، سلسله‌ی ولایت امرالله هرگز قطع نمی‌شود و ولیّ امر در هر زمانی حضور دارد و مؤسّسه‌ی ولایت امر نهادی است زنده و پایدار که هرگز تعطیل نشده و نخواهد شد؛ بنابراین آنان بعد از صعود اوّلین ولیّ امر ـ شوقی ربّانی ـ با جانشین ایشان و سپس سومین و چهارمین ولیّ امرالله، پیمان بستند و بیت العدل بدون رأس مقدّس را مؤسّسه‌ای خود‌خوانده، جعلی و غیرقانونی می‌دانند؛ به همین جهت بهائیان ارتدکس همواره از سوی تشکیلات بیت العدل بدلی مورد بی‌مهری، آزار و طرد قرارگرفته‌اند.

امّا به‌راستی چرا جامعه بهائیان ایران دچار این‌همه تضییقات شد؟ بیت العدل بدلی به دلیل عدم حضور ولیّ امرالله در رأس آن، مصون از خطا نیست و هم‌چون دیگر سازمان‌های بشری در معرض اشتباه و خطا بوده و با اتخاذ سیاست‌های نادرست، پیروان خود را با انواع و اقسام مشکلات مواجه ساخته است؛ به‌طور مثال در آموزه‌های ما به‌روشنی بیان‌شده است كه احبّای الاهی در هر سرزمین و كشوری كه زندگی می‌كنند؛ باید از دخالت در سیاست خودداری نمایند و مطیع اوامر حكومت و اولیای امور كشور خود باشند، هم‌چنین بهائیان موظف‌اند تمام سعی خود را در آبادانی و سرفرازی كشور محلّ اقامت خود به‌کاربرده و در برخورد با اولیای امور با صداقت، راستی و درستی رفتار نمایند.

متأسفانه بیت العدل بدلی، این تعالیم مهم و غیرقابل تغییر را نادیده گرفته است؛ برای مثال در مورد ایران، به‌جای تعامل با حكومت ایران و تلاش برای آبادانی و سرفرازی کشور، بهائیان را به نافرمانی از حكومت و حتّی مقابله با آن دعوت می‌نماید و با ورود به میدان منازعات و مشاجرات سیاسی و اقداماتی چون ارتباط با چهره‌های سیاسی مخالف و استفاده‌ی تبلیغاتی از این‌گونه شخصیت‌ها در کنفرانس‌ها و برنامه‌های رادیو و تلویزیونی، جایگاه روحانی خود را فراموش كرده و به جنگ با حکومت برخاسته است و در این جنگ، از بهائیان مظلوم ایران به‌عنوان سپری انسانی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده می‌نماید؛ بنابراین حاصل سیاست‌های نادرست بیت العدل حیفا موجب شده است که حکومت نیز بهائیان را در صف افراد مخالف تلقّی نموده و نسبت به این جامعه، دیدگاهی منفی و آمیخته با سوءظن یافته، به جامعه‌ی بهائی بی‌اعتماد شده و به آن به‌عنوان یک پدیده‌ و معضل امنیّتی بنگرد!

(بیشتر…)

ادامه خواندننسل‌کشی روحانی و خاموش بهائیان ارتدکس