بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش دوازدهم (۱۹۲۱-۱۹۲۳)

۱۹۲۱: جناب چارلز میسن ریمی به ریاست لجنه نشریّه‌ی نجم باختر انتخاب شدند.

۲۱ مارس ۱۹۲۱: گزیده‌ی مقاله‌ی جناب میسن ریمی در نشریّه‌ی نجم باختر، شماره ۱۳، تحت عنوان «امر بهائی، نیاز دینی زمان»:

«در این ایّام، فرمول مذهبی قدیمی، خرافات، فرقه گرایی و تعصّبات دیگر نمی‌تواند وجدان بشریّت را آسوده نماید یا رضایت خاطر افراد طرفدار این نظامات فکری را جلب کند. بشریّت نیازمند قدرت روحانی و دانشی است که به‌وسیله‌ی آن به مقابله با مشکلات و شرایط عصر و زمان جدید برود و آن‌ها را حل نماید …»

۲۸ آوریل ۱۹۲۱: نشریّه امریکن بهائی‌نیوز، سال ۱۲، شماره ۳، ص ۵۸. گزیده‌ای از نامه‌ای از عبدالبهاء به چارلز میسون ریمی:

« … جناب میسن ریمی، آن شخص نورانی و مرد الاهی، مشغول به خدمت در آلمان و هلند می‌باشد. او لحظه‌ای به استراحت نپرداخت و نَفَسی نکشید، مگر آن‌که در صدد اعتلای سلطنت و حکومت الاهیّه بود

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش دوازدهم (۱۹۲۱-۱۹۲۳)

نکته‌سنجی‌های شوقی ربّانی


جناب آقای «فرید» از همراهان گرامی عهد و میثاق مقاله‌ا‌ی با عنوان «نکته‌سنجی‌های شوقی ربّانی» را ارسال نموده‌اند؛ ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان ارجمند را به ارسال مقالات و یادداشت‌های خود جهت انتشار در عهد و میثاق فرا می‌خوانیم و به مطالعه‌ی این مقاله‌ی خواندنی دعوت می‌کنیم:


نکته‌سنجی‌های شوقی ربّانی

اخیراً به دو خاطره‌ی جالب از ایادی امرالله جناب لروی آیوآس در مورد حضرت شوقی ربّانی برخوردم که  بسیار درس‌آموز بودند. اوّلین داستان مربوط به ملاقات یکی از احبّای ساکن کانادا با هیکل مبارک است:

«. . . زائری از کانادا آمده بود که عضو محفل ملّی بود. او مشغول صحبت با حضرت ولیّ امرالله درباره ترجمه آثار و کتب بهائی به زبان اسکیمویی بود. می‌دانید که در شمال کانادا تعداد زیادی اسکیمو زندگی می‌کنند و در آن‌جا همیشه برف و یخ حاکم است. آن‌ها هرگز، مثل شما که این‌جا آفتاب دارید، از آفتاب گرم بهره‌مند نیستند. آن‌ها هرگز گل‌های زیبا ندارند و هیچ‌گاه پرندگان زیبایی را که شما دارید ندارند؛ بنابر این از حضرت ولیّ امرالله اجازه خواست در هنگام ترجمه به اسکیمویی از اسامی‌ و عناوینی که برای اسکیموها آشنا است استفاده کند. او گفت که مثلاً حضرت بهاءالله در آثار مبارکه از بلبل و گل سرخ صحبت می‌کنند و اسکیموها اصلاً نمی‌دانند بلبل چیست و معنای گل سرخ را هم نمی‌فهمند؛ بنابر این، آیا می‌توانیم مثلاً کلمه پنگوئن را به کار ببریم یا گل‌های یخ را که در بعضی از اراضی شمالی می‌روید استفاده کنیم؟

حضرت ولیّ امرالله فرمودند که هنگام ترجمه هر اثری درباره‌ی امر مبارک که توسط مظاهر ظهور و حضرت عبدالبهاء نوشته نشده باشد این اجازه را دارید و می‌توانید تغییر داده توضیحات دیگری را که می‌خواهید به کار ببرید؛ امّا هنگام ترجمه‌ی کلام حضرت بهاءالله یا حضرت عبدالبهاء باید هر آن‌چه که هست عیناً ترجمه شود، هیچ چیز را نباید تغییر دهید و باید « بلبل» و «گل سرخ» را برای اسکیموها ترجمه کنید.

شب بعد هنگامی که حضرت ولیّ امرالله با او خداحافظی می‌کردند دست در جیب کردند و یک شیشه عطر گل سرخ، که در واقع روغن غلیظ گل سرخ بود، بیرون آوردند ـ بهترین و خوش‌بوترین عطر گل سرخی بود که یافت می‌شد ـ و فرمودند: «این عطر گل سرخ را به شما می‌دهم که وقتی به کانادا مراجعت می‌کنید از طرف من یاران را با آن مسح کنید و محبّت مرا به آن‌ها برسانید». بعد، یکی دو دقیقه که گذشت، دست در جیب کرده شیشه دیگری عطر گل سرخ بیرون آوردند و فرمودند: «این هم برای احبّای اسکیمو است. هر زمان که اسکیمویی را تبلیغ کردید و به ظلّ امر مبارک در آوردید، او را با این عطر گل سرخ مسح کنید و محبّت مرا به او ابلاغ نمایید، به این ترتیب آن‌ها با گل سرخ ایران آشنا خواهند شد

این داستان نشان‌گر آنست که ما اجازه نداریم نصوص بهائی را با سلیقه و خواست خود تفسیر کنیم و یا در ترجمه به گونه‌ای تغییر دهیم که خوشایند شنونده باشد.

دومین خاطره٬ داستان هدیه‌ی حضرت شوقی به خانم ترو است. خانم ترو از احبّای آمریکا و از خادمین مشرق الاذکار و یکی از ارکان قویم امر الله و نیز از جمله ایادی امر الله بوده‌اند. زمانی که ایشان برای زیارت به ارض اقدس آمده بودند،

(بیشتر…)

ادامه خواندننکته‌سنجی‌های شوقی ربّانی

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش یازدهم (۱۹۲۰)

اوّل اوت ۱۹۲۰: در نشریّه‌ی امریکن بهائی‌نیوز، سال ۱۱، شماره ۸، ص ۱۲۲؛ لوحی از حضرت عبدالبهاء خطاب به جناب میسن ریمی به این مضمون منتشر شد:

«حضور جناب آقای میسن ریمی، واشنگتن دی. سی. علیه بهاء الله الابهی!

هو الله!

ای فرزند سلطنت الاهی! …خلاصه من بسیار از عملکرد و رفتار شما خرسندم. الحمدلله که شما از این محدودیّت‌ها و تصوّرات، آزاد و مبرّا هستید؛ هیچ هدفی جز نشر نفحات الله ندارید و هم‌چنان فعّال و خستگی‌ناپذیرید. شما روز و شب در تلاشید پرچم درخشان را برافرازید و طلوع نورانی همه مناطق را روشن نماید. از ملکوت ابهی تأییدات شما را خواستارم، زیرا بدون آن کوچک‌ترین امری انجام نمی‌پذیرد؛ چقدر این قضیّه مهم‌تر است!»

۲۰ اوت ۱۹۲۰: در نشریّه‌ی امریکن بهائی‌نیوز، سال ۱۱، شماره ۹، ص ۱۳۹؛ لوحی از حضرت عبدالبهاء به کورین ترو:

«الحمدلله که طرح مشرق الاذکار که توسط آقای بورژوا تهیّه شده بود به تأیید جناب ایشان رسید و توسط کانونشن انتخاب شد. بدون شک جناب ریمی، دارای اخلاص بالایی است. او هم‌چون آب شفاف و زلال و به دور از هرگونه ناخالصی است. او چندین سال است که مجدّانه تلاش و فعّالیت می‌کند، بدون آن‌که هیچ‌گونه انگیزه شخصی داشته باشد. او به هیچ چیز جز امر الاهی تعلّق و دلبستگی ندارد؛ این است روح استحکام ایمان و این است ویژگی صداقت».

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش یازدهم (۱۹۲۰)

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش دهم (۱۹۱۹)

۲۳ مارس ۱۹۱۹: گزیده‌ای از یکی از الواح حضرت عبدالبهاء به جناب میسن ریمی:

 «حضور محترم آقای چارلز میسن ریمی، واشنگتن دی. سی. علیه بهاء الابهی!

ای آن‌که ثابت در پیمان هستی! از زمان خاتمه‌ی جنگ (۱۹۱۴-۱۹۱۸) چهار نامه از شما دریافت کرده‌ام؛ بالاترین شادی و سعادتی که آن نامه‌ها به همراه داشتند بشارت سلامت و رفاه احبّای الهی بود. الحمدلله از میان این توفان شدید، کشتی عهد و میثاق الاهی به ساحل آرامش و رستگاری رسید. خطر نزدیک و موقعیّت ترس و گرفتاری آماده بود…»

 ۲۸ آوریل ۱۹۱۹: جناب چارلز میسن ریمی، رئیس هیأت اجرایی «اتّحاد معبد بهائی»، جلسه را با دعا افتتاح کردند؛ سپس اظهار داشتند:

 «پس از جمع شدن در این‌جا طیّ چند روز گذشته، فکر می‌کنم که همه‌ی ما نزول تأییدات در این گردهمایی را درک می‌کنیم؛ همان‌گونه که ما در کار و فعّالیّت دنیایی و اقتصادی خویش به هم نزدیک می‌شویم. اگر ما دستورات عبدالبهاء را به اجرا بگذاریم، بالاترین پیروزی و تأییدات را دریافت خواهیم کرد؛ زیرا می‌دانیم که تأییدات مختلف و متنوّع است.

  وقتی ما یک موضع روحی و فکری اتّخاذ می‌کنیم یا زمانی‌که قلب خود را متوجّه عبدالبهاء می‌کنیم، یک نوع تأییدات قطعی الاهی نازل می‌شود و وقتی ما به اطاعت می‌کنیم و کلمات مقدّس را زیر لب می‌خوانیم، تأیید بالاتری فرا می‌رسد …»

 ۲۳ مه ۱۹۱۹: لوحی از حضرت عبدالبهاء به کورین ترو (Corinne True):

 «طی تلگرافی به آقای میسن ریمی اطلاع دادیم که لازم است تا سفر دوره‌ای خود در امریکا برای تبلیغ را به تأخیر بیندازد؛ در واقع او بالاترین نیروی امری بوده و بیشترین تلاش خود را وقف خدمت به امر کرده و من او را بی‌نهایت دوست دارم و در واقع این خود میسن ریمی است که این عشقِ را در عبدالبهاء به‌وجود آورده است».

 مجدّداً ۲۳ مه ۱۹۱۹: لوحی از حضرت عبدالبهاء به جناب چارلز میسن ریمی که توسط شوقی ربّانی ترجمه شده بود:

«محضر مبارک جناب آقای میسن ریمی؛

توسط جناب روی ویلهلم [Roy Wilhelm] . شهر نیویورک.

علیه بهاء الله الابهی

هو الله!

ای فرزند دلبند!

نامه‌های متعدّدی از شما دریافت شده که محتوای آن‌ها موجب شادی و خرسندی گردیده است. الحمد لله که شما در راه خدمت به سلطنت الاهی، ترویج تعالیم الاهیّه، بلند کردن ندای وحدت عالم انسانی، بر حذر داشتن نفوس از جهالت تعصّبات نژادی، تشویق آن‌ها به تحرّی حقیقت، نشان دادن هدایت و مشعل حقیقت و چشاندن شراب عشق الاهی به آنان موفقید. این هدف مبارک و میمون شما مغناطیس تأییدات سلطنت ابهی است. به خودت مطمئن باش و آقای جان باست (John Bassett) در خدمت به سلطنت الاهیّه در سراسر ایالات جنوبی همکاری نمایید. در شرایط فعلی این کار ضروری است. بعداً مناسب خواهد بود که شما سفری به صفحات شمال آمریکا بنمایید؛ پس از آن درباره‌ی برنامه‌ی اقدامات شما و آقای جان باست تصمیم‌گیری خواهد شد.

از جانب من بهترین سلام و ارادت و محبّت را به دوشیزه مارگارت کلبس (Klebbs) برسانید و بگویید: «فرشتگان الاهی، شما را که الحمدلله راسخ در عهد و پیمان هستید و به خدمت در آستان سلطنت الاهیّه مشغولید، ستایش می‌کنند.

علیک بهاء الله الابهی»

۱۱ اکتبر ۱۹۱۹: گزیده‌ای از یک لوح حضرت عبدالبهاء به جناب چارلز میسن ریمی:

 خدمت جناب آقای میسن ریمی، واشنگتن دی. سی. علیه بهاء‌ الابهی!

هوالله؛

تو ای فرزند سلطنت، نامه‌ات رسید. محتوای آن موجب منتهای شادمانی شده، چرا که بیان می‌داشت که شما با حدّاکثر توان به پا خاسته‌ای تا قلوب نفوس آمریکا و اروپا را بهم پیوند بزنی. این موضوع از اهمّیّت فوق‌العاده‌ای برخوردار است؛ چرا که اوّلین تعلیم الاهی آن است که جوامع بشری باید از تعصّبات نژادی، تعصّبات سیاسی و حتّی تعصّبات ملّی و میهن‌پرستانه آزاد شوند؛ چرا که تمام مردم از یک نژادند و تمام جهان یک ارض است

عبدالبها ـ حیفا»

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش دهم (۱۹۱۹)

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش نهم (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷)

۱۰-۸ ژانویه ۱۹۱۴: طیّ سفر حضرت عبدالبهاء به فیلادلفیا، ایشان به برادر جناب میسن ریمی تبریک گفته و اظهار داشتند:

«برادرت ـ میسن ـ نام تو را به من گفت. سعادت شامل حالت شده که برادر بزرگی هم‌چون او داری؛ بزرگی او را امروز درک نمی‌کنی، ولی در آینده خودت با چشمانت شاهد آن خواهی بود، تمام خانواده شما عظمت خواهند یافت؛ آن‌ها به داشتن پسرانی هم‌چون میسن ریمی و خود تو مباهات خواهند کرد

۱۸ اکتبر ۱۹۱۴: در این روز جرج لاتیمر و جناب میسن ریمی به‌حضور حضرت عبدالبهاء فراخوانده شدند؛ حضرت آقا گفتند:

«منادیان مختلفی در دنیا هستند.»؛ «…(ایشان چند نوع آن‌را تشریح می‌کنند)، …ولی خدای را سپاس که شما منادی سلطنت خداوند هستید.»؛ «… ارزش و اعتبار روح، که منادیان سلطنت هستند جاودانه است.»؛ «…خدای را سپاس که شما منادی سلطنت ابهی هستید، منادی میثاق قادر متعال.» «…امروزه هر کس که منادی میثاق باشد، شمع و چراغ منطقه است. فرشتگان خداوند در عرش ناظرند تا ببینند چه کسی وارد عرصه‌ی خدمت به عهد و میثاق می‌شود تا آنان سریعاً برای کمک، تقویت و اعطای پیروزی عمل نمایند.»

۲ مارس ۱۹۱۵: حضرت عبدالبهاء در لوحی به جناب میسن ریمی نوشتند:

«شما که مؤیّد به تأییدات الاهی هستید!»؛  «…از خداوند مسألت دارم که شما را در هر شرایطی تأیید فرماید؛ مأیوس و دلسرد و غمین نباشید؛ باشد که برای زمان‌های طولانی خدایت، شما را آیتی از هدایت در میان بشریّت قرار دهد.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش نهم (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷)

یادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله، وبگاه عهد و میثاق را با ارسال یادداشتی مورد اظهار لطف خویش قرار داده‌اند که همراهان عزیز عهد و میثاق و یاران گرامی را به مطالعه‌ و تأمّل و تعمّق در آن فرا می‌خوانیم:


نسخه‌ی آماده چاپ متن یادداشت را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

دوستان ارجمند؛

ما خود را بهائیان حقیقی می‌نامیم، زیرا از صمیم قلب ایمان و اعتقاد داریم که آن‌چه حضرت بهاءالله مظهر ظهور کلّی الهی و حضرت عبدالبهاء مرکز میثاق فرموده‌اند، عین حقیقت می‌باشد و نهایتاً عالم انسانی چاره‌ای جز اطاعت و اجرای تعالیم ایشان و نظم اداری امرالله که هسته‌ی مرکزی نظم بدیع الهی است ندارد.
ما معتقدیم که حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا که مؤیّد و متمّم و ملازم کتاب اقدس است، اصول کلّی و عناصر اساسی جامعه بهائی را به نحوی بیان فرموده‌اند که انکار آن ممکن نیست:

«مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیّت است، زنهار که نفسی در ادراک کیفیّتش به خطا رود و یا از اهمیّتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخره‌ای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیّت ثابته الهیّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است.»

(دور بهائی، صفحه ۹۵)

مرکزی که مبیّن کتاب است

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:
«اگر حصن حصین امرالله به قوّه‌ی‌ میثاق محفوظ نماند در یک روز در بهائیان هزار مذهب پیدا شود؛ چنان‌چه در دورهای سابق حاصل شد؛ ولی در اين دور مبارک محض صيانت امر الله که تفریق در بین حزب الله نشود، جمال مبارک روحی له الفداء به اثر قلم اعلی عهد و پيمان گرفت و مرکزی معيّن فرمود که مبيّن کتاب است و رافع اختلاف آن‌چه او بنگارد و بگوید مطابق واقع و در صون حمایت جمال مبارک از خطا محفوظ. مقصد از اين عهد و ميثاق رفع اختلاف از آفاق است.

(منتخبات مکاتیب، جلد چهارم، صفحه ۱۶۵)

قسمت اوّل این بیان حضرت عبدالبهاء را بهائیان به دفعات در نوشته‌های کارگزاران مؤسّسه‌ای که به غلط و بدون استحقاق خود را بیت‌العدل اعظم می‌نامد مشاهده نموده‌اند در حالی که مأخذ آن‌را به درستی برای خوانندگان مشخّص نمی‌نمایند. آنان معنی عهد و میثاق را تحریف نموده و نمی‌خواهند که افراد به معنی حقیقی آن، یعنی آن‌طور که حضرت عبدالبهاء و شوقی افندی بیان فرموده‌اند پی‌برند.»
در بیان حضرت عبدالبهاء عهد و پیمان راجع به مرکزی است که مبيّن کتاب و رافع اختلاف است، مرکزی که در پایان الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:
«نفسی را حقّ رائی و اعتقاد مخصوصی نه، باید كلّ اقتباس از مركز امر و بیت عدل نمایند.»

مرکزی که رکن اوّل و اعظم است:
«این نظم بدیع از انظمه‌ی باطله‌‌ی سقیمه‌ی عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بي‌مثیل و سابقه‌ی بنیادش بر دو ركن ركین استوار، ركن اوّل و اعظم ركن ولايت الهيّه كه مصدر تبيین است و ركن ثانی بیت عدل اعظم الهی كه مرجع تشریع است؛ هم‌چنان‌كه در این نظم الهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیّه‌اش كه مركز عهد و میثاقش تبیین نموده ممكن نه، انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال.»

(توقیعات مباركه ۱۹۴۵-۱۹۵۲، صفحه ۱۲۷)

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

تشکیلات علیه نظم بدیع


مقاله‌ی «تشکیلات علیه نظم بدیع» را جناب «یزدانی» از همراهان عهد و میثاق برای ابن وبگاه ارسال نموده‌‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز،
کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی آن دعوت می‌کنیم:


تشکیلات علیه نظم بدیع

برای احبایی که دوران اوّلیّه‌ی امر و حتّی تاریخ معاصر پنجاه ساله‌‌ی اخیر آن و دوران صعود شوقی ربّانی و تشکیل اوّلین بیت‌العدل را درک ننموده‌اند، آیین جهانی بهائی یک مکتب ایده‌آل با جامعه‌ای پر از روح و ریحان و محبّت است؛ در واقع به نظر نمی‌رسد که همه احباء در مورد مشروعیّت یا عدم مشروعیّت بیت‌العدل فعلی و تشکیلات ساختگی آن تأمل کرده باشند.

اکثریّت جامعه بر این باورند که علی‌رغم عدم حضور ولیّ امر در جلسات بیت‌العدل فعلی، این مجمع دارای عصمت و تصمیماتش لازم‌الاجراست و این در حالی است که بیانات صریح و روشن حضرت عبدالبهاء در الواح مبارک وصایای ایشان مخالف این عقیده است.

بدین‌ ترتیب اکثریّت جامعه از تشکیلاتی پیروی می‌کنند که بر خلاف نصوص صریح، لزوم استمرار ولایت امر را انکار می کند؛ این تشکیلات، دنباله‌روی ایادیانی است که پس از صعود اوّلین ولی امرالله، شوقی ربّانی، بیت‌العدل جنینی را منحل کردند و ولیّ امر دوم دیانت بهائی، جناب میسن ریمی را نادیده گرفتند و خود بیت‌العدلی غیرقانونی بنا کردند و نظم بدیع حضرت بهاءالله را متزلزل کرده‌اند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنتشکیلات علیه نظم بدیع