بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، جناب نصرت‌الله بهره‌مند

در پی صعود حضرت شوقی ربّانی، جناب میسن ریمی که از سوی اوّلین ولیّ امر، به‌عنوان جانشین تعیین گشته و به‌همین دلیل در سال ۱۹۵۱ به سمت رئیس شورای بین‌الملی بهائی یا بیت العدل جنینی منصوب شده بود؛ در جایگاه دومین ولیّ امر دیانت بهائی قرار گرفت. پس از صعود ایشان، در سال ۱۹۷۴، جناب جوئل مارانژلا بر اساس وصیّت ولیّ امر دوم، به‌عنوان سومین ولیّ امر، به خدمت امر جمال مبارک قیام نمودند. صعود ایشان در سال ۲۰۱۳ واقع شد و مطابق وصیّت ایشان، جناب نصرت‌الله بهره‌مند به‌عنوان چهارمین ولیّ امر دیانت بهایی تعیین گشت.

جناب بهره‌مند آشنا به معارف و نصوص بهائی، آشنا به رموز آیات الهی و مسلّط به متون بهائی و حقایق روحانی و مراتب و فیوضات ربّانی و مرکز تفسیر و تأویل آیات الهی هستند.

تولّد ایشان در سال ۱۹۴۲، در شهر مقدّس شیراز واقع گردید و از سن چهار سالگی به سبب مهاجرت والدین در تهران پرورش یافتند. وی تحصیلات خود را در رشته‌ی علوم اداری و مدیریت در دانشگاه تهران به پایان رساند، در وزارت مسکن و شهرسازی استخدام شده و سمت‌ها و مشاغل گوناگونی را طیّ بیش از بیست سال خدمت برعهده داشت. حین آخرین شغل، (مدیر کل دفتر وزارتی) در آن وزارت، به شرکت نفت مأمور خدمت شده و سپس بعد از انقلاب ایران، مدّت کوتاهی در وزارت کار به سمت بازرس ویژه‌ی وزارتی خدمت نمود و سپس به‌خاطر عقیده، از خدمت دولت اخراج گردید. از آن پس برای گذران زندگی به فعّالیّت‌هایی در بخش خصوصی مشغول گردید تا آن‌که در سال ۱۹۸۸ به استرالیا مهاجرت نمود. او که ضمیرش با عشق و ایمان به حضرت بهاءالله و مرکز میثاق، حضرت عبدالبها شعله‌ور می‌شد و در زمره‌ی پیروان صادق شوقی ربّانی ولیّ امر اوّل آئین بهائی، وفادار به عهد و میثاق الهی حضرت بهاءالله و پایبند به الواح وصایای حضرت عبدالبهاء بود، مجذوب مغناطیس روحانی ولایت امر، رو به‌سوی شهر پرت کشور استرالیا آورده در مجاورت و مصاحبت سومین ولیّ امرالله، جناب مارانژلا رحل اقامت افکند و در این دوران با جناب مارانژلا و مؤمنین خالص همنشین گشت و پیوسته خود را وقف ترویج امرالله نمود.

ولیّ امر سوم، در سپتامبر سال ۲۰۰۶ به مناسبت تأسیس سومین شورای ‌بین‌المللی بهائی اعلام نمودند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنچهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، جناب نصرت‌الله بهره‌مند

برنامه پنجم: رویدادهای بعد از صعود جناب شوقی افندی و عملکرد نادرست روحیه خانم و ایادی سابق (ویدئو)

جناب آقای علی ثابتی: هدف از اجرای این برنامه‌ها آشنایی بینندگان و شنوندگان عزیز به اهمیت و لزوم وجود یکایک ارکان اصلی نظم جهانی حضرت بهاءالله و لزوم وجود ولیّ امرالله و مفهوم عهد و میثاق در دیانت بهائی بر مبنای نصوص و آثار دیانت بهائی می‌باشد.

سعی بنده این است که این توضیحات تا حدّی جامع و کامل باشند تا در صورتی که این برنامه‌ها از ابتدا تا انتها دنبال و مشاهده شوند به تمام ابهاماتی که در مورد وجود ولیّ امر حیّ و زنده در دیانت بهائی است، پایان داده شود و جای شکّی نماند که نظم جهانی حضرت بهاءالله که از دو رکن ولایت امر و بیت العدل اعظم تشکیل می‌شود؛ بدون ولیّ امر حیّ و زنده بر مبنای آثار و الواح بهائی، امکان‌پذیر نیست و نخواهد بود.

(بیشتر…)

ادامه خواندنبرنامه پنجم: رویدادهای بعد از صعود جناب شوقی افندی و عملکرد نادرست روحیه خانم و ایادی سابق (ویدئو)

پاسخی كوتاه به پرسش یکی از احبّا از بهائیان طرفدار بیت العدل بدلی در مورد محكمه‌ی‌ رسمی بهائی

porsesh-va-pasokh

جناب ا ش عزیز، شما در قسمتی از نامه‌ی خود از بیت العدل بدلی پرسیده‌ای كه چرا بعد از صعود شوقی ربّانی، تأسیس محكمه‌ی رسمی بهائی كه یكی از اهداف نقشه‌ی ده ساله‌ی بهائی و مقدمه‌ی تشكیل بیت العدل بود، متوقّف شد و این هدف تا كنون به مرحله‌ی اجرا در نیامده است؟

تا آن‌جا كه اطّلاع داریم، بیت العدل در پاسخ شما، تغییر شرایط زمان و پیش‌بینی خود شوقی ربّانی را دلیل بر عدم اجرای این مهم اعلام نموده است؛ نمی‌دانیم این پاسخ برای شما قانع كننده بوده است یا خیر؟

اجازه می‌خواهیم ما نیز در چند جمله، پاسخ كوتاهی به پرسش شما داشته باشیم:

تأسیس محكمه‌ی رسمی بهائی در ارض اقدس عملی نگردید؛ زیرا بعد از صعود ناگهانی و مشكوک آن حضرت، تعدادی از ایادیان امر كه فقط عنوان دستیاری شوقی ربّانی را داشتند، زمام امور را به‌دست گرفته و همه‌ی اختیارات اختصاصی شوقی ربّانی را به نفع خود، مصادره كردند. آن‌ها نه تنها باب استمرار مؤسّسه ولایت امر را كه ركنی از اركان دیانت بهائی و وصیّت حضرت عبدالبهاء بود، مسدود اعلام كردند؛ بلكه هر نشانی از ولیّ امر ثانی، جناب میسن ریمی رئیس شورای بین المللی بهائی و رئیس بیت العدل جنینی یافت می‌شد، محو نمودند. متأسفانه بیت العدل خودخوانده نیز، بعد از ایادیان، این رویه‌ی ناپسند را ادامه داد!

از جمله به چند نمونه‌ی ذیل از این نوع رفتار اشاره می‌کنیم:

۱- ساخت مشرق الاذكار در كوه كرمل كه جزو اهداف نقشه‌ی ده ساله‌ی جهاد كبیر بهائی بود و نقشه‌ی كامل آن توسط جناب میسن ریمی ترسیم گردیده و به تأیید حضرت عبدالبهاء و شوقی ربّانی رسیده بود و قرار بود از محلّ وصول تبرّعات و اعانات احبّا در اسرع وقت ساخته شود؛ به‌طور كامل از برنامه‌ی ایادیان و متعاقب آن بیت العدل حذف گردید.

۲- ایجاد بنای دارالولایه كه جزو هدف سیزدهم نقشه‌ی ده ساله‌ی جهاد كبیر بود و قرار بود در دامنه‌ی كوه كرمل ساخته شود، به بهانه‌ی انقطاع سلسله‌ی ولایت امر به‌كلّی از برنامه‌ها حذف گردید.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخی كوتاه به پرسش یکی از احبّا از بهائیان طرفدار بیت العدل بدلی در مورد محكمه‌ی‌ رسمی بهائی

پاسخ به پرسش‌های الناز

porsesh-va-pasokh

یکی از کاربران عهد و میثاق با نام الناز ذیل مقاله‌ی «تأملی در امتحانات الاهی» پرسش‌هایی خطاب به خانم نازنین نویسنده محترم این مقاله و نظر جناب آقای علی ثابتی در مورد آن درج کرده‌اند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسش‌ها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسش‌های خانم الناز و پاسخ‌های کامل و دقیق خانم نازنین را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید.


پاسخ خانم نازنین به پرسش‌های خانم الناز


سرکار خانم الناز عزیز؛

باعث خوشحالی است که شما نیز هم‌چون دیگر احبّای آزاده، پس از مطالعه مطالب بهائیان حقیقی، به تحرّی حقیقت پرداخته و نتیجه تفکرات و مسائل ذهنی خود را به‌راحتی مطرح می‌نمایید و به دنبال جواب‌های قانع‌کننده هستید. با کمال احترام نظر شما را به توضیحات ذیل جلب می‌نمایم.

۱- مبنای تمامی مباحث بهائیان ارتدکس، توجّه دادن احبّا به مقام ولیّ امرالله از نصوص صریح طلعات مقدسه، به‌خصوص الواح مبارکه‌ی وصایا، توقیعات مبارکه حضرت شوقی افندی و کتاب قرن بدیع می‌باشد. همان‌طور که می‌دانید طبق نصوص فراوان وحدت امرالله تنها ذیل تبعیت صرف از ولی امرالله به‌عنوان ادامه‌ی عهد و میثاق جمال مبارک امکان‌پذیر است و تفرقه‌افکنی و القای شبهات به کسانی نسبت داده شده است که به علّت حبّ به دنیا و ریاست در آن، با اعمال خود درصدد دور کردن احبّا از ولیّ امر الاهی و در نتیجه، اضمحلال آن می‌باشند.

مباحث مطرح‌شده در این وبگاه کاملاً در جهت ایجاد و حفظ وحدت احبّای عزیز فارسی‌زبان می‌باشد. برای نمونه تعداد اندکی از این‌دست نصوص را از جلد ۴ منتخب مکاتیب حضرت عبدالبهاء تقدیم می‌کنم:

«باری وحدت بهائی را جز به ميثاق‌ الهی، محافظه ممکن نه. ‌امروز قوّه محرّکه در جسم آفاق، ميثاق است، اگر ميثاق مهمل شود به چه قوّتی حرکت نمايد؟»

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به پرسش‌های الناز

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

Nakhjavani

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

لزوم تداوم سلسله‌ی ولایت امر الله

اساس توجیهات غیر­واقع جناب نخجوانی به جهت پوشاندن حقیقت لزوم تداوم سلسله ولات امر پس از صعود حضرت شوقی ربّانی بر دو پایه استوار است: پایه‌ی اوّل تحریف معنای عبارت «مرجع کل کتاب اقدس، هر مسأله غیر منصوصه راجع به بیت العدل عمومی است.» و پایه‌ی دوم تحریف معنای فقره ۴۲ کتاب مستطاب اقدس و بیان این ادّعای دروغین که «اصولاً وجود یک غصن منصوص و بیت العدل اعظم در یک زمان، در کتاب اقدس پیش‌بینی‌نشده است».

نتیجه اعتقاد به این دو تحریف بزرگ، جدایی جامعه بهایی از اصلی‌ترین رکن نظم نوین جهان‌آرای جمال مبارک، یعنی ولایت امر و جایگزین کردن رکن دوم یعنی بیت العدل اعظم الهی، آن‌هم به‌صورت ناقص و با مجمع نُه نفره محروم از ریاست ولی امرالله است.

محور اصلی الواح وصایای حضرت عبدالبها، بیان اهمیت شخص ولی امرالله و لزوم تبعیت فرد فردِ جامعه از ایشان، تعیین وظایف و اختیارات ایشان، تأکید بر عدم تکرار نقض عهد توسط احبا و سپس تعیین شوقی ربانی به جانشینی است. همچنین مفاد الواح وصایا مهم‌ترین دلیل امتداد سلسله ولایت امر است. حضرت عبدالبها در قسمتی از این الواح می‌فرمایند:

«مرجع کل کتاب اقدس، هر مسأله غیر منصوصه راجع به بیت العدل عمومی است.»

استنباط آقای نخجوانی از این عبارت این است که اگر مسأله‌ای در الواح وصایا ذکر شده که ظاهراً با مفاد کتاب اقدس مغایرت دارد باید چنین مطالبی را تحت‌الشعاع کتاب مستطاب اقدس محسوب نماییم؛ یعنی اگر طبق ادّعای ایشان، منظور فقره ۴۲ کتاب اقدس این است که در زمان تشکیل بیت العدل، ولی امرالله حضور ندارد، باید با توجّه به اهمیت کتاب اقدس و بیان مرجع بودن این کتاب از قول حضرت عبدالبها، چشم خود را بر مطالب محوری و اساسی بیان‌شده در الواح وصایا ببندیم و تداوم سلسله‌ی ولایت امر را منکر شویم؛ این در حالی است که حضرت عبدالبها به نص صریح در الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش اوّل

گزارش نطق علی نخجوانی در مجمع عرفان آکوتو

Intro

گزارش نطق علی نخجوانی در مجمع عرفان آکوتو

(خلاصه مطالب ارائه شده)

همان‌طور که می‌دانید بزرگ‌ترین چالشی که بیت العدل حاضر از زمان تأسیس تا کنون با آن مواجه است، عدم مشروعیت در رهبری جامعه جهانی بهایی و حتی صدور احکام غیر منصوص (که وظیفه اصلی و قانونی بیت العدل حقیقی است.) می‌باشد. این عدم مشروعیت به‌واسطه بیانات صریح حضرت عبدالبها در الواح مبارکه وصایا و در ادامه، نصوص متعدد صادر شده از قلم شوقی ربانی است. طبق این نصوص سلسله ولایت امر پس از صعود حضرت شوقی ادامه خواهد داشت و ولی امرالله علاوه بر مقام رهبری جامعه بهایی، رئیس بیت العدل و عضو اعظم ممتاز غیرقابل عزل و تغییر این مجمع است. اهمیت حضور ولی امر­الله در جلسات بیت العدل به حدی است که اگر نتواند در جلسه‌ای حاضر شود؛ باید نماینده­ای را به نیابت برای حضور در جلسه معرفی کند.

تعدادی از نفوس مؤمن، آگاه و مأنوس با این دست از نصوص، در بدو تأسیس بیت العدل حاضر، عدم پیروی ایادی حضرت شوقی ربانی از میسن ریمی به‌عنوان ولی امر ثانی جامعه بهایی و تشکیل مجمع نُه‌نفره‌ای به‌عنوان بدل بیت العدل جهانی مورد نظر طلعات مقدسه امر بهایی و در نتیجه حذف سلسله ولات امرالله را انحراف دیانت الهی دانسته و اعتراض خود را به این اقدامات اعلام کردند. متأسفانه با توجه به عدم آگاهی اکثریت افراد جامعه و همچنین جایگاه ایادی در زمان حیات شوقی افندی، بیت العدل بدلی با حمایت ایادی، اختیارات ولی امرالله را تصاحب کرده و معترضین را به‌وسیله ترد روحانی از جامعه حذف نمود. نتیجه این اقدامات به حدی بود که محفل ملی برخی از کشورها از جمله محفل ملی فرانسه منحل و انتخابات مجدد برگزار گردید.

جناب علی نخجوانی عضو سابق بیت العدل بدلی، به قصد پوشاندن حقیقت و به‌زعم خود به جهت واکسینه کردن بهائیان ایران و جلوگیری از تحرّی حقیقت ایشان در خصوص خلاء وجود ولی امرالله در رأس اداره جامعه جهانی بهایی، با ایراد نطقی در مجمع عرفان آکوتو (در ایتالیا) به دفاع از هویت بیت العدل بدلی و القای توقف تسلسل سلسله‌ی ولات امر پرداخته و توجیهاتی چند در این خصوص آورده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنگزارش نطق علی نخجوانی در مجمع عرفان آکوتو

جناب ژوئل بـِـرای مارانجِلّا

Joel Bray Marangella

جناب ژوئل بـِـرای مارانجِلّا

سومین ولیّ امر دیانت بهایی

در 21 سپتامبر 1964، جناب چارلز مـِـیـسن ریمی، دومین ولی امر دیانت بهایی خبر از ایجاد دومین شورای بین‌المللی بهائی را داد و جناب ژوئل بـِـرای مارانجـِـلا را به‌عنوان رئیس آن منصوب نمود. این انتصاب بویژه برای بهائیانی که تحت ولایت شوقی ربانی قرار داشتند، حائز اهمیت بود. شوقی افندی نیز جناب میسن ریمی را به عنوان رئیس اولین شورای بین‌المللی دیانت بهائی (بیت العدل اعظم جنینی) انتخاب نموده بودند.

  1. تاریخچه ابتدائی

ژوئل بـِـرای مارانجـِـلا در 22 سپتامبر 1918 در لین[1]، ماساچوست[2]، ایالات‌متحده آمریکا دیده به جهان گشود. پدرش فیلیپ آمالفی مارانجـِـلا[3]، ازیك خانواده بزرگ ایتالیائی بود مارانجلا زمانی که کودکی تقریباً چهارساله بوده به آمریکا مهاجرت کرد. در سنین جوانی به‌تدریج نسبت به آئین مذهبی گذشته اش اظهار نارضایتی کرد و درراه دستیابی به حقیقت به تحقیقات گسترده‌ای دست زد. روزی به‌طور اتفاقی در کتابخانه عمومی شهر نیویورک به کتابی برخورد که در مخالفت با آیین بهائی نوشته‌شده بود. این امر باعث شد که به یافتن حقیقت در خصوص این آئین مشتاق‌ گردد. مطالعات و بررسی‌های بعدی او منجر به پذیرفتن آیین بهائی گردید. این خصوصیت را مادر ژوئل، «ادیس بروکس گادری[4]» نیز که در ویرجینیا به دنیا آمده بود؛ داشت او نیز اهل تحقیق بود و حتی پیش از آشنایی با فیلیپ مارانجـِـلا، در مورد آئینی که بتواند نیاز های او را پاسخ دهد. بررسی‌های فراوان داشت كه منجر به بهایی شدن خود و همسرش گردید. از این رو، ژوئل در سـِنیـن كودكی با اصول آئین بهایی آشنا شد؛ اما با توجه به تأکید آئین بهائی به تحری حقیقت، خانواده‌ وی همیشه او را به بررسی ادیان و آیین های دیگر تشویق می‌کردند و او نیز همین کار را ‌کرد.

در خلال این سال‌ها مارانجـِـلا ‌شانس آنرا داشت که در هر تابستان برای چند ماه در گرین آکر[5]، الیوت[6]، ماین[7] که اولین مدرسه تابستانی بهاییان محسوب می شد، بگذراند. این مدرسه در آن زمان تازه پایه‌گذاری شده بود و آن محوطه به‌ عنوان قدمگاه حضرت عبدالبهاء از زمانی که در سال 1912 به آمریکا آمده و از آن محل دیدن کرده بودند، به‌نوعی مقدس محسوب می‌شد. هر کس از این مکان زیبا که حدود پنج کیلومتر با اقیانوس و رودخانه پیسکاتاکو[8] فاصله داشت بازدید می‌کرد و فضای روحانی و معنوی نافذ آن را درک می‌کرد، به‌خوبی متوجه می‌شد که چرا شوقی افندی اولین ولی امر آئین بهایی آن را «عکّای مغرب زمین» می‌نامید. اولین ملاقات ژوئل از گرین آکر زمانی بود که او دو سال بیشتر نداشت و پس‌ از آن، زمانی که پدرش به پارسموس[9] عزیمت کرد و خانه‌ای تابستانی را در گرین آکر بنا نمود، این فرصت را پیدا کرد تا در خلال تابستان‌ها مدتی طولانی تر با افرادی که به‌عنوان میهمان به مسافرخانه گرین آکر می‌آمدند، همنشین شده و در آنجا حضور داشته باشد. در این شرایط بود که توانست توجه بیشتری به کلاس‌ها و مقالات ارائه‌ شده در مدرسه داشته باشد و بیشتر افرادی را که تحت عنوان گروه‌های زائرین اولیه حضرت عبدالبهاء از آن مکان مقدس دیدن کرده بودند، بشناسد. به‌راستی ‌که ضمیر این افراد با عشق و ایمان به حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء شعله‌ور می‌شد. همین‌که این افراد به اهمیت عهد و میثاق بهاءالله و مفاد وصیت‌نامه ایشان – که منشاء تشکیل مؤسسات و نظامات اداری بهایی گردید، آگاه می‌گشتند، در زمره پیروان صادق شوقی افندی، ولی امر اول آئین بهایی درمی‌آمدند. وی همچنین با بعضی مؤمنین اولیه این آئین آشنایی پیدا کرد که از ساکنین دائمی گرین آکر محسوب می‌شدند مانند ماریون جک[10] یکی از مفاخر بهایی که از سوی شوقی افندی به‌عنوان نمونه‌ای درخشان برای رهروان آینده این آئین ستایش شد؛ و پیش از آن در پاسخ به درخواست شوقی افندی برای تبلیغ امر، زندگی خود را تا زمان مرگ، به‌طور تمام و کمال وقف اشاعه آئین بهایی در بلغارستان کرد.

معاشرت و آشنایی او با این‌گونه افراد باایمان که خود را وقف ترویج امرالله نموده بودند، بر روی او، به‌ عنوان پسری جوان که در تمام طول عمرش از خود ایستادگی نشان داده بود تأثیر عمیقی گذاشت.

(بیشتر…)

ادامه خواندنجناب ژوئل بـِـرای مارانجِلّا

نکته‌سنجی‌های شوقی ربّانی


جناب آقای «فرید» از همراهان گرامی عهد و میثاق مقاله‌ا‌ی با عنوان «نکته‌سنجی‌های شوقی ربّانی» را ارسال نموده‌اند؛ ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان ارجمند را به ارسال مقالات و یادداشت‌های خود جهت انتشار در عهد و میثاق فرا می‌خوانیم و به مطالعه‌ی این مقاله‌ی خواندنی دعوت می‌کنیم:


نکته‌سنجی‌های شوقی ربّانی

اخیراً به دو خاطره‌ی جالب از ایادی امرالله جناب لروی آیوآس در مورد حضرت شوقی ربّانی برخوردم که  بسیار درس‌آموز بودند. اوّلین داستان مربوط به ملاقات یکی از احبّای ساکن کانادا با هیکل مبارک است:

«. . . زائری از کانادا آمده بود که عضو محفل ملّی بود. او مشغول صحبت با حضرت ولیّ امرالله درباره ترجمه آثار و کتب بهائی به زبان اسکیمویی بود. می‌دانید که در شمال کانادا تعداد زیادی اسکیمو زندگی می‌کنند و در آن‌جا همیشه برف و یخ حاکم است. آن‌ها هرگز، مثل شما که این‌جا آفتاب دارید، از آفتاب گرم بهره‌مند نیستند. آن‌ها هرگز گل‌های زیبا ندارند و هیچ‌گاه پرندگان زیبایی را که شما دارید ندارند؛ بنابر این از حضرت ولیّ امرالله اجازه خواست در هنگام ترجمه به اسکیمویی از اسامی‌ و عناوینی که برای اسکیموها آشنا است استفاده کند. او گفت که مثلاً حضرت بهاءالله در آثار مبارکه از بلبل و گل سرخ صحبت می‌کنند و اسکیموها اصلاً نمی‌دانند بلبل چیست و معنای گل سرخ را هم نمی‌فهمند؛ بنابر این، آیا می‌توانیم مثلاً کلمه پنگوئن را به کار ببریم یا گل‌های یخ را که در بعضی از اراضی شمالی می‌روید استفاده کنیم؟

حضرت ولیّ امرالله فرمودند که هنگام ترجمه هر اثری درباره‌ی امر مبارک که توسط مظاهر ظهور و حضرت عبدالبهاء نوشته نشده باشد این اجازه را دارید و می‌توانید تغییر داده توضیحات دیگری را که می‌خواهید به کار ببرید؛ امّا هنگام ترجمه‌ی کلام حضرت بهاءالله یا حضرت عبدالبهاء باید هر آن‌چه که هست عیناً ترجمه شود، هیچ چیز را نباید تغییر دهید و باید « بلبل» و «گل سرخ» را برای اسکیموها ترجمه کنید.

شب بعد هنگامی که حضرت ولیّ امرالله با او خداحافظی می‌کردند دست در جیب کردند و یک شیشه عطر گل سرخ، که در واقع روغن غلیظ گل سرخ بود، بیرون آوردند ـ بهترین و خوش‌بوترین عطر گل سرخی بود که یافت می‌شد ـ و فرمودند: «این عطر گل سرخ را به شما می‌دهم که وقتی به کانادا مراجعت می‌کنید از طرف من یاران را با آن مسح کنید و محبّت مرا به آن‌ها برسانید». بعد، یکی دو دقیقه که گذشت، دست در جیب کرده شیشه دیگری عطر گل سرخ بیرون آوردند و فرمودند: «این هم برای احبّای اسکیمو است. هر زمان که اسکیمویی را تبلیغ کردید و به ظلّ امر مبارک در آوردید، او را با این عطر گل سرخ مسح کنید و محبّت مرا به او ابلاغ نمایید، به این ترتیب آن‌ها با گل سرخ ایران آشنا خواهند شد

این داستان نشان‌گر آنست که ما اجازه نداریم نصوص بهائی را با سلیقه و خواست خود تفسیر کنیم و یا در ترجمه به گونه‌ای تغییر دهیم که خوشایند شنونده باشد.

دومین خاطره٬ داستان هدیه‌ی حضرت شوقی به خانم ترو است. خانم ترو از احبّای آمریکا و از خادمین مشرق الاذکار و یکی از ارکان قویم امر الله و نیز از جمله ایادی امر الله بوده‌اند. زمانی که ایشان برای زیارت به ارض اقدس آمده بودند،

(بیشتر…)

ادامه خواندننکته‌سنجی‌های شوقی ربّانی

حقوق الله


یاران روحانی گرامی؛

به دنبال فراخوان محفل ملّی آمريكا از احبّای مقيم آن كشور برای وصول حقوق الله و تشكيل جلسات ويژه برای گرفتن تعهّد از افراد برای اخذ حقوق الله، سرکار خانم «صهبا وجدانی» از همراهان عزیز عهد و ميثاق، نامه‌ای خطاب به احبّای آمريكا ارسال می‌فرمایند؛ این نامه از طریق جناب آقای «شهرام علیا» به محفل ملّی بهائیان ارتدکس آمریکا نیز ارسال گردیده است و از آن‌جا كه پس از انتشار اين نامه، پرسش‌های بسیاری  در مورد ولیّ امرالله و چگونگی وصول حقوق الله واصل گرديده است، جناب مارک مارانجلّا، دبیر محفل ملّی بهائيان ارتدكس آمريكا و فرزند ارجمند سومین ولی امر محبوب دیانت بهائی، توضیحات ارزشمندی در این موضوع مرقوم فرموده‌اند.

در نامه‌ی جناب مارک مارانجلّا به این مهم اشاره گردیده است که جناب نصرت الله بهره‌مند، ولیّ عزیز امرالله، در حال حاضر تمامی احبّا را از پرداخت حقوق الله معاف فرموده‌اند.

در ادامه، متن اصلی نامه‌ی سرکار خانم صهبا وجدانی و متن اصلی نامه‌ی جناب مارک مارانجلّا و نیز ترجمه‌های هر دو نامه به زبان فارسی، هم‌چنین نسخه‌ی مناسب چاپ آن‌ها با فرمت PDF برای دانلود و جهت اطّلاع دوستان و همراهان عزیز عهد و میثاق تقديم می‌گردد.


نامه‌ی سرکار خانم صهبا وجدانی با موضوع حقوق الله

pdf-dl-Ahdvamisagh

نامه‌‌ی جناب مارک مارانجلّا با موضوع عدم مشروعیّت بیت العدل در زمینه‌ی اخذ حقوق الله

pdf-dl-Ahdvamisagh

ترجمه‌ی فارسی نامه‌ی سرکار خانم صهبا وجدانی با موضوع حقوق الله

pdf-dl-Ahdvamisagh

ترجمه‌ی فارسی نامه‌‌ی جناب مارک مارانجلّا با موضوع عدم مشروعیّت بیت العدل در زمینه‌ی اخذ حقوق الله

pdf-dl-Ahdvamisagh

ترجمه‌ی فارسی نامه‌ی سرکار خانم صهبا وجدانی با موضوع حقوق الله


«حقوق الله»

یاران عزیز روحانی؛

یكی از مسؤولیت‌های روحانی و واجب پیروان حضرت بهاءالله، پرداخت حقوق الله یعنی نوزده درصد از درآمدهای حاصله از تجارت و كسب و كار احباء می‌باشد.

حضرت بهاءالله در كتاب اقدس پرداخت، حقوق الله را واجب دانسته و آن‌را باعث افزایش نعمت، بركت و به‌وجود آمدن خیرات در جمیع شؤون می‌دانند.

محفل ملّی آمریكا برای تشویق احبّاء به دادن حقوق الله و برنامه‌ریزی برای وصول آن، با همكاری امنای حقوق الله اقدام به تشكیل چهار جلسه‌ی ویژه از تاریخ ۳۱ ژانویه تا ۱ فوریه ۲۰۱۵ در ایالت‌های شرقی آمریكا نموده است؛ هم‌چنین قرار است برای تشویق جوانان شاغل و متخصّصان جوان به پرداخت حقوق الله نیز جلساتی برقرار گردد.

در مورد فریضه‌ی حقوق الله و پرداخت آن باید به نكات مهمّی به شرح زیر توجّه نمود:

(بیشتر…)

ادامه خواندنحقوق الله

یادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله، وبگاه عهد و میثاق را با ارسال یادداشتی مورد اظهار لطف خویش قرار داده‌اند که همراهان عزیز عهد و میثاق و یاران گرامی را به مطالعه‌ و تأمّل و تعمّق در آن فرا می‌خوانیم:


نسخه‌ی آماده چاپ متن یادداشت را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

دوستان ارجمند؛

ما خود را بهائیان حقیقی می‌نامیم، زیرا از صمیم قلب ایمان و اعتقاد داریم که آن‌چه حضرت بهاءالله مظهر ظهور کلّی الهی و حضرت عبدالبهاء مرکز میثاق فرموده‌اند، عین حقیقت می‌باشد و نهایتاً عالم انسانی چاره‌ای جز اطاعت و اجرای تعالیم ایشان و نظم اداری امرالله که هسته‌ی مرکزی نظم بدیع الهی است ندارد.
ما معتقدیم که حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا که مؤیّد و متمّم و ملازم کتاب اقدس است، اصول کلّی و عناصر اساسی جامعه بهائی را به نحوی بیان فرموده‌اند که انکار آن ممکن نیست:

«مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیّت است، زنهار که نفسی در ادراک کیفیّتش به خطا رود و یا از اهمیّتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخره‌ای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیّت ثابته الهیّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است.»

(دور بهائی، صفحه ۹۵)

مرکزی که مبیّن کتاب است

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:
«اگر حصن حصین امرالله به قوّه‌ی‌ میثاق محفوظ نماند در یک روز در بهائیان هزار مذهب پیدا شود؛ چنان‌چه در دورهای سابق حاصل شد؛ ولی در اين دور مبارک محض صيانت امر الله که تفریق در بین حزب الله نشود، جمال مبارک روحی له الفداء به اثر قلم اعلی عهد و پيمان گرفت و مرکزی معيّن فرمود که مبيّن کتاب است و رافع اختلاف آن‌چه او بنگارد و بگوید مطابق واقع و در صون حمایت جمال مبارک از خطا محفوظ. مقصد از اين عهد و ميثاق رفع اختلاف از آفاق است.

(منتخبات مکاتیب، جلد چهارم، صفحه ۱۶۵)

قسمت اوّل این بیان حضرت عبدالبهاء را بهائیان به دفعات در نوشته‌های کارگزاران مؤسّسه‌ای که به غلط و بدون استحقاق خود را بیت‌العدل اعظم می‌نامد مشاهده نموده‌اند در حالی که مأخذ آن‌را به درستی برای خوانندگان مشخّص نمی‌نمایند. آنان معنی عهد و میثاق را تحریف نموده و نمی‌خواهند که افراد به معنی حقیقی آن، یعنی آن‌طور که حضرت عبدالبهاء و شوقی افندی بیان فرموده‌اند پی‌برند.»
در بیان حضرت عبدالبهاء عهد و پیمان راجع به مرکزی است که مبيّن کتاب و رافع اختلاف است، مرکزی که در پایان الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:
«نفسی را حقّ رائی و اعتقاد مخصوصی نه، باید كلّ اقتباس از مركز امر و بیت عدل نمایند.»

مرکزی که رکن اوّل و اعظم است:
«این نظم بدیع از انظمه‌ی باطله‌‌ی سقیمه‌ی عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بي‌مثیل و سابقه‌ی بنیادش بر دو ركن ركین استوار، ركن اوّل و اعظم ركن ولايت الهيّه كه مصدر تبيین است و ركن ثانی بیت عدل اعظم الهی كه مرجع تشریع است؛ هم‌چنان‌كه در این نظم الهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیّه‌اش كه مركز عهد و میثاقش تبیین نموده ممكن نه، انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال.»

(توقیعات مباركه ۱۹۴۵-۱۹۵۲، صفحه ۱۲۷)

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله