بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

خنیاگر وحدت

محمّدرضا شجریان در مهر ماه سال ۱۳۱۹ متولّد شد و در مهر ماه ۱۳۹۹ در کنار حکیم طوس با مهر هم‌میهنان و هم‌زبانانش به‌دست طبیعت سپرده شد. خسروی آواز ایران، چنان در دل ایرانیان جای داشت که هنگام خاک‌سپاری از هر دیار و هر قوم و هر زبانی به بدرقه‌ی جسم او شتافتند و همه از او به نیکی یاد کردند.

آیا می‌توان گفت نمونه‌ی کوچک «وحدت عالم انسانی» را که آموزه‌ی اصلی دیانت بهائی است او به نمایش گذاشت؟ من فکر می‌کنم این‌که دوست و دشمنش زبان به تمجید و تعریف از او و هنرش گشودند و کسانی که سال‌ها سعی بر خاموشی صوت او از هر تریبون و جایگاهی داشتند، امروز خود به بلند کردن صدای او پرداختند، نشانی از قدرت وحدت است که دیر یا زود سراسر عالم را فرا خواهد گرفت!

او هنرمند واقعی بود. هنرش را در هر کار و راهی صرف نمی‌کرد و به شهادت نزدیکانش، برای انتخاب اشعاری که استفاده می‌کرد، وقت زیادی صرف می‌نمود. او فارغ از دین و نژاد و فرهنگ و محلّ سکونت، به گردن هر ایرانی حق داشت.

در حالی‌که شوقی افندی می‌فرمودند انحطاط و انحراف، عالم هنر و موسیقی را فراگرفته و ادبیات ملوّث گشته و فساد مطبوعات را پر کرده؛ شجریان عمیق‌ترین مباحث عرفانی را به هنرش گره زده و آن را نشر داد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنخنیاگر وحدت

دیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

دکتر ادو شفر (۱۹۲۶ ـ ۲۰۱۹) در یک خانواده‌ی مسیحی آلمانی به دنیا آمد. او علاقمند به موسیقی بود و به‌همین خاطر در رشته‌ی موسیقی شروع به تحصیل کرد؛ ولی در سال ۱۹۵۰ رشته‌ی تحصیلی خود را به حقوق تغییر داد. او پس از جنگ جهانی دوم و در پی تمایل به مطالعه‌ی فلسفه و ادیان، با دیانت بهائی آشنا شد و نهایتاً در سال ۱۹۴۸ در ظلّ آیین نازنین حضرت بهاء‌الله در آمد. ایشان خدمات بسیاری به دیانت بهائی نمودند و علاوه بر نگارش کتب گوناگون برای احبّای الهی، مباحث امری را به‌صورت آکادمیک در سطح جهانی معرفی کردند و حتّی پایان‌نامه‌ی دکتری خود را به‌راهنمایی شوقی ربّانی و تأیید ایشان، با موضوع مقایسه‌ی قوانین بهائی با قوانین جهانی نگاشتند.

این دانشمند و متفکّر شهیر، پس از صعود شوقی افندی مانند برخی دیگر از احبّای طالب حقیقت، ادّعای ایادیان را درباره‌ی خاتمه‌ی دوره‌ی ولایت امر، با نصوص و کلمات هیاکل مقدّسه در تضاد دید و به‌همین جهت در نامه‌ی مورخ ۹ نوامبر ۱۹۵۸ خود خطاب به جناب میسن ریمی ضمن اظهار تأسف از اعلام اختتام دوره‌ی ولایت امرالله توسط برخی ایادیان، چنین می‌نویسند:

«… غالب مؤمنان پس از صعود ولیّ امرالله محزون و افسرده‌اند، آن‌ها نه تنها به خاطر از دست دادن ولیّ امر بی‌نظیر خود، افسرده و اندوهناکند؛ بلکه ترس از خالی‌ماندن جایگاه ولایت امر، که در ابتدا موقّتی به نظر می‌آمد و اکنون دائمی گردیده است نیز برای آن‌ها تلخ و نا گوار است. این ترس احبّاء با پیام غمناک مورخ ۱۲ ژوئن ۱۹۵۸ ایادیان که در آن پیام نوامبر ۱۹۵۷ ایادیان به این ترتیب تفسیر شد که احبّا باید هر گونه امید برای داشتن ولیّ امر در آینده را رها کنند چند برابر شد!»

ایشان در ادامه می‌نویسند:

(بیشتر…)

ادامه خواندندیدگاه دکتر ادو شفر در مورد لزوم استمرار سلسله‌ی ولایت امرالله

چرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

شوقی ربّانی

بیت العدل بدلی ادّعا دارد که بعد از شوقی ربّانی، رهبر دیانت بهائی و همه کاره‌ی نظم جهان‌آرای الهی است!

قبول این ادّعا که شوقی ربّانی جانشینی از خود باقی نگذاشته است و به ناچار بیت العدل فعلی، سمت جانشینی را باید به‌عهده داشته باشد، بسیار دور از واقعیّت است.

دلایل این‌که بیت العدل به تنهایی قادر به رهبری جامعه‌ی بهائی نیست بسیار فراوان است و برخی از این دلایل در وبگاه عهد و میثاق در مقالات بسیاری به‌صورت متقن و مستدل درج شده است و خواننده‌ی گرامی می‌تواند برای آگاهی بیشتر به مقالات دیگر همین وبگاه مراجعه نماید.

نکته‌ی مهم در این رابطه، اذعان خود شوقی افندی است که به‌روشنی جانشینی بیت العدل را نفی می‌نماید. توضیح این‌که جناب «امریک سالا (۱۹۰۶-۱۹۹۰) از اعضای فعّال جامعه‌ی بهائی کشور کانادا و اوّلین عضو محفل ملّی کانادا در سال ۱۹۶۸، در سفری که در ژانویه ۱۹۳۸ به ارض اقدس داشته‌اند با شوقی افندی ملاقات می‌کند و در مورد آینده‌ی رهبری دیانت بهائی پرسش‌هایی از ایشان می‌نماید (یادداشت های زیارت و پرسش شوقی افندی از او در (Bahai Library Online) موجود است.

امریک سالا می‌نویسد:

«از ولیّ امرالله پرسش‌های زیادی پرسیدم، که بیشتر آن‌ها به خاطر کم‌تجربگی من بود، چون تنها ده سال بود که بهائی شده بودم. یک شب، شوقی افندی از من سوألی پرسید که نتوانستم پاسخ آن‌را بدهم، ضمن این‌که در آن موقع زياد متوجّه اهمیّت آن سؤال هم نشدم؛ او به من گفت:

«پس از شهادت باب، زعامت امرالله به بهاءالله رسید و پس از صعود او، رهبری جامعه‌ی امر به عبدالبهاء انتقال یافت؛ سپس از من پرسید: پس از صعود عبدالبهاء، زعامت و قیادت به چه کسی منتقل شد؟ من گفتم: «قطعاً به شوقی ربّانی». او گفت: «نه!». من گفتم: «به ولیّ امرالله!» او دوباره به علامت منفی سر خود را بالا انداخت!

گفتم: «به بیت العدل جهانی؟» و او باز گفت:«نه!». از لحن او دانستم که از این‌که نتوانستم پاسخ مناسبی به سؤالاتش بدهم ناخرسند است. سپس پرسید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنچرا شوقی ربّانی بیت العدل فعلی را جانشین خود نمی‌داند؟

احوال ایادیان در زمان فقدان شوقی ربّانی

«در زمان حضور شوقی افندی به ایادیانی که در حیفا بودند خیلی سخت می‌گذشت؛ زیرا ولیّ امرالله بر صرفه‌جویی روی هزینه‌ها تأکید داشت و مخارج را به حدّاقل ممکن رسانده بود. او زندگی مرفه امریکاییان را سرزنش می‌کرد و آن را برای روحیّه‌ی انسانی مضر می‌دانست. ایادیان مقیم ارض اقدس از لذّت مرخّصی و تعطیلی محروم بودند و باید با انضباط کامل و به‌صورت مداوم کار می‌کردند.

روزی لروی آیواس (از ایادیان مقیم ارض اقدس) در مجلس ناهار در جمعی از ما امریکایی‌ها گفت: «حیفا جهنّم روی زمین است» و این را ما حس می‌کردیم که زندگی در حیفا واقعاً سخت بود؛ ولی دو سال بعد از صعود شوقی، ایادیان مانند بچّه‌هایی بودند که از انضباط مدرسه فرار کرده و لذّت تعطیلی و مرخّصی را تجربه می‌کردند. آن‌ها از رفاه کامل و از زندگی امریکایی البتّه با پرداخت از صندوق بهائیان، برخوردار بودند! من جرأت ندارم تا جزئیات آن را بیان کنم چرا که احتمالاً اتهام خصوصی به احبّا خواهد بود.

(بیشتر…)

ادامه خواندناحوال ایادیان در زمان فقدان شوقی ربّانی

دیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

Interview-Ahdvamisagh

در هفته‌ی گذشته، فرصتی پیش آمد تا با سرکار خانم صهبا وجدانی، یكی از اعضای جامعه‌ی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز وبگاه عهد و میثاق گفتگویی داشته باشیم و برخی از پرسش‌هایی را كه از سوی بهائیان بیت‌العدلی مطرح شده است، با ایشان در میان گذاریم.


نسخه‌ی آماده‌ی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

دیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

صهبای عزیز، از این كه دعوت ما را پذیرفتی، سپاس‌گزاریم. به‌عنوان اوّلین پرسش، بهائیان طرفدار بیت‌العدل ادّعا دارند كه جامعه‌ی بهائی تحت لوای بیت‌العدل به پیشرفت‌های شایانی در دنیا رسیده است، بهائیان ارتدكس پیرو ولیّ امرالله چهارم، چه اقداماتی داشته‌اند و چه برنامه‌هایی برای توسعه‌ی جامعه خود دارند؟

پیش از پاسخ به پرسش شما، باید عرض كنم كه من سخنگوی جامعه‌ی بهائیان حقیقی نیستم و شاید مطالبی كه عرض می‌كنم، دیدگاه دقیق بهائیان ارتدكس نباشد و در صورتی که نقصی در پاسخ‌ها مشاهده كردید آن را به‌حساب شخص من بگذارید.

این‌كه فرمودید بهائیان بیت‌العدلی پیشرفت‌های شایانی در دنیا داشته‌اند، باید گفت پیشرفت، كلمه‌ای چند وجهی است. یک دیانت می‌تواند در مواردی پیشرفت و در مواردی نیز سیر نزولی و انحطاطی را طی نماید. یكی از نشانه‌های پیشرفت هر دیانت، توسعه‌ی كیفی نیروی انسانی باورمندان آن است. زمانی که بیت‌العدل بدلی، رهبری جامعه بهائی را مصادره كرد، با بستری آماده روبرو گردید؛ زیرا شوقی ربّانی با طرّاحی نقشه‌های جهانی، با هوشمندی تمام، ظرفیت‌های عظیمی برای جامعه‌ی جهانی بهائی فراهم كرده بود؛ شكل‌دهی محافل ملّی و محلّی، فراهم آوردن افراد مناسب برای آن‌ها، نقشه‌های تبلیغی موردنیاز تا قبل از پایان قرن بیستم و …، قبلاً توسط ایشان آماده شده بود و بیت‌العدل بدلی و ایادیان در حقیقت سوار بر مركبی آماده و مهیّا شدند و توانستند موفقیّت‌های به‌دست آمده را به‌حساب خود بگذارند!

مطلب بعدی این‌كه، ما در گذشته نمی‌توانستیم در مورد صحّت و سقم ارقام و آمار ارائه شده از سوی بیت‌العدل، اظهارنظر نماییم؛ ولی امروزه با آغاز قرن بیست و یكم و گسترش فضای مجازی و آزادی اطّلاعات، مشخّص شده است كه اكثر آمار و ارقام مربوط به پیشرفت امرالله كه از سوی بیت‌العدل اعلام می‌گردد، غیر واقع و بیشتر برای بزرگ‌نمایی عملکرد بیت العدل بدلی است؛ برای نمونه، در اکثر کشورهای اروپایی و نیز آمریکا، استرالیا و بسیاری دیگر از نقاط جهان، اکثر اعضای نسل جوان بهائی در ضیافات و جلسات امری حضور فعّال ندارند. بیشتر احبّایی كه به آمریكا مهاجرت می‌کنند، درگیر كار و زندگی روزمره شده و تمایل چندانی به‌حضور در برنامه‌های تشکیلاتی ندارند! چرا راه دور برویم؟ حتّی در ایران نیز جوانان، انگیزه‌ی فعّالیّت ندارند، برخی به عملكرد بیت‌العدل معترضند و اکثراً به امور مادّی مشغولند و تمایلی به امور روحانی ندارند و اكثراً نسبت به پیام‌های بیت‌العدل بدلی بی‌تفاوت هستند. به طور خلاصه، نسل جوان ما كه می‌بایست با فرهنگ اصیل بهائی تربیت یافته و مدیریت آینده‌ی جامعه را بر عهده داشته باشد، از انگیزه تهی است! شاید بتوانم این‌طور ادّعا كنم كه بیت‌العدل با انجام هزینه‌های هنگفت و ساختن ویترینی زیبا از تشکیلات بیت العدلی، سعی دارد جامعه‌ای فعّال و شاداب را به نمایش بگذارد؛ امّا در درون، ما با جامعه‌ای سر خورده، نا امید و ناآشنا با فرهنگ امری مواجه هستیم!

سرکار خانم وجدانی، اگر ممكن است در مورد اهداف اصلی بهائیان حقیقی توضیح بفرمایید.

هدف ما در حال حاضر، روشنگری و ارائه‌ی نصوص در اثبات تداوم سلسله‌ی ولایت امر و شناخت ولیّ امر حاضر و نیز نشان‌دادن عدم مشروعیّت بیت‌العدل بدلی است. جامعه بهائی باید بداند که عدم توجّه به ولیّ امرالله در دیانت بهائی، عامل تمام گرفتاری‌های به‌وجود آمده است؛ بنابراین، ما وظیفه داریم تا در جهت تعمیق فرهنگ واقعی بهائی تلاش كرده و با توسعه‌ی نیروی انسانی آگاه، جامعه‌ی بهائی را از انحراف نجات دهیم.

بر اساس آمار ارائه شده از مقالات و فضای مجازی، در حال حاضر حدود پنج میلیون بهائی بیت العدلی در دنیا زندگی می‌كنند؛ لطفاً بفرمایید در حال حاضر، چه تعداد بهائیان حقیقی در جهان حضور دارند و چه نقش و تأثیری می‌توانند در گسترش امر بهائی و نیز توسعه و پیشرفت تمدّن جهانی داشته باشند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندندیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

interview

در هفته‌ی گذشته فرصتی پیش آمد تا با جناب كوروش جمالی، یكی از اعضای جامعه‌ی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز عهد و میثاق که با ارسال مقالات متعدّد برای این وبگاه با ما همکاری داشته‌اند، گفتگویی داشته باشیم و از نقطه‌نظرات ایشان در موضوعات مختلف استفاده نماییم.


نسخه‌ی آماده‌ی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

در گفتگو با جناب كوروش جمالی

کوروش عزیز، از این‌که دعوت ما را قبول كردی،متشکّرم. به‌عنوان اوّلین پرسش، لطفاً بفرمایید تاریخ بهائیان حقیقی به چه زمانی بر می‌گردد و اصولاً چه تفاوتی بین دیدگاه بهائیان ارتدکس و بهائیان طرفدار بیت العدل فعلی وجود دارد؟

با تشكّر از فرصتی كه در اختیار من قرار دادید، باید عرض كنم بیان سابقه‌ی تاریخی بهائیان حقیقی و طرح دیدگاه‌ها و نظرات آنان و هم‌چنین تشریح چگونگی انحراف و اختلاف پیش‌آمده در جامعه‌ی بهائی توسط ایادیان خائن و استمرار آن تاکنون به‌وسیله‌ی بیت العدل بدلی، در یک مصاحبه‌ی كوتاه مقدور نیست و نیاز به زمان طولانی و ارائه‌ی دلایل و مستندات مختلف در این موضوع دارد؛ بنابراین، دوستان علاقه‌مند و جویندگان حقیقت را به مراجعه به وبگاه عهد و میثاق و مطالعه و تأمّل در مقالات بسیار ارزشمند و مستدلّ آن دعوت می‌کنم؛ ولی برای این‌که پرسش شما را بی‌پاسخ نگذاشته باشم، به‌طور مختصر، نکاتی را در این زمینه عرض می‌کنم.

بهائیان حقیقی (ارتدکس)، پیروان راستین حضرت بهاءالله هستند و سابقه‌ی تاریخی ایشان برمی‌گردد به زمان اظهار امر حضرت بهاءالله؛ زیرا آن‌ها از کلیّه‌ی تعالیم و دستورات حضرت بهاءالله و تبیینات حضرت عبدالبهاء و اولیای امرالله به‌طور دقیق پیروی نموده و برخلاف کسانی که از یک مؤسّسه‌ی بدلی و کاذب که به‌غلط خود را بیت العدل می‌نامد تقلید می‌کنند، اعتقاد دارند که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، جزء جدانشدنی و لاینفک از کتاب مستطاب اقدس است و مفاد آن تا پایان دوران دیانت بهائی به قوّت و اعتبار خود باقی و برقرار خواهد بود.

هدف دیانت بهائی، وحدت عالم انسانی است و تنها با پیروی و اجرای فرامین و تعالیم و برقراری نظم نوین حضرت بهاءالله که حضرت عبدالبهاء آن‌را در الواح وصایای خود تشریح و تبیین و تدوین فرموده و شوقی افندی، اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، طیّ سی و شش سال دوران ولایت خویش با توضیح و تبیین آن، طیّ توقیعات متعدّد خود و به‌خصوص در کتاب دور بهائی، احبّا را از چگونگی آن آگاه نموده‌اند، تحقّق خواهد یافت.

به نظر ما در حال حاضر، به‌جز بیت عدل جنینی که شوقی ربّانی آن را تحت عنوان (شورای بین المللی بهائی) ایجاد نمودند، بیت عدل دیگری وجود ندارد. بیت عدل واقعی و مصون از خطا، بر اساس بیان مبارک حضرت عبدالبهاء، بیت عدلی است که ولیّ امرالله «رئیس مقدّس» و «عضو اعظم ممتاز لاینعزل» آن باشد؛ هم‌چنین مقرّر فرموده‌اند که اگر بنا به دلایلی ولیّ امرالله نتواند در جلسات بیت عدل حضور یابد، نماینده‌ای تعیین نماید تا به نیابت از ایشان در جلسات بیت العدل حاضر گردد.

این‌که افرادی که ولایت امرالله را انکار می‌کنند و اوّلین ولیّ امر بهائی را متهم می‌سازند که به مهم‌ترین وظیفه‌ی خود عمل ننموده و جانشین خود را تعیین نکرده است و الواح مبارک وصایای حضرت عبدالبهاء را سندی تلقّی می‌نمایند که کارآیی و اعتبار خود را از دست داده و دستورات صادره در آن دیگر قابل اجرا نمی‌باشد، بیایند در انتخاباتی، افرادی مانند خود را به عضویّت بیت العدلی جعلی انتخاب نمایند (برفرض این‌که انتخاب آن‌ها درست و بدون هرگونه شائبه‌ای باشد)، بیت عدل عمومی یا اعظم ایجاد نخواهد شد!

شوقی افندی در کتاب توقیعات مباركه (١٩٢٢– ١٩٢٦)، صفحه‌ی ٢۴۰ فرموده‌اند:

«هر هیئتی که به‌نظام الهی و برحسب تعلیمات و اصول و شرایط سماویّه که در صحف الهیّه مشروحاً مثبوت و مسطور است تشکیل نشود؛ آن هیئت از اعتبار اصلی و رتبه‌ی روحانی ساقط و از حقّ تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیرمنصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه‌ی علیا محروم.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

عید صیام و عید نوروز

nowruz

مرحبا نو شدن و آمدن عید صیام

خرّم و فرّخ و میمون و مبارک بادا

eed e Siam va eed e Noruz

فرا رسیدن عید صیام و عید نوروز ۱۳۹۹ را خدمت شما کاربران و همراهان گرامی تبریک می‌گوییم و سالی همراه با کامیابی و شادکامی و سرشار از امید، آرامش و آگاهی را برای هم‌وطنان عزیز بهائی و هم‌کیشان ارجمند آرزومندیم.

 با تقدیم احترام

وبگاه عهد و میثاق 

 

(بیشتر…)

ادامه خواندنعید صیام و عید نوروز

تأمّلی در باب توسعه‌یافتگی جوامع

یکی از نشانه‌های توسعه یافتگی جوامع مدرن، رعایت حقوق و آزادی‌های مردم و شهروندان از سوی حاکمیت‌ها و رهبران است. رعایت حقوق و آزادی‌ها، موجب باز شدن فضای اندیشه و پیشرفت جوامع خواهد شد. متقابلاً فقدان آزادی و محدود ساختن حقوق اجتماعی دیگران، عملاً موجب رکود و خمودی می‌گردد. به‌تدریج در دراز مدّت، روحیّه‌ی استبدادی بر افراد متبوع چنین جوامعی حاکم شده و خود این افراد نیز در روابط فردی و اجتماعی با عینک بدبینی و سوء ظن با دیگران مواجه می‌شوند و در مناسبات خصوصی، آگاهانه یا ناخودآگاه، از موضع استبداد و خودکامگی با مسائل برخورد می‌کنند.

حضرت عبدالبها در حین سفر به آمریکا، درباره‌ی تأثیر آزادی بر عدالت و پیشرفت جامعه فرمود:

«به هنگام استقرار حکومت استبدادی، آراء و عقاید افراد آزاد نیست؛ راه توسعه و پیشرفت مسدود است. حال آن‌که در حکومت دمکراسی، چون افکار و گفتار محدود و بسته نیست، شاهد پیشرفت‌های زیادی خواهیم بود. در زمینه‌ی امور دینی نیز چنین است. هنگامی‌که آزادی اندیشه و آزادی فکر و گفتار حاکم باشد ـ یعنی شرایطی که هر انسان بتواند بنابر تفکّر و اندیشه‌ی خویش عقاید خود را ابراز کند ـ رشد و پیشرفت اجتناب‌ناپذیر است.»

در مطالعه‌ی نصوص و آثار امری، به عباراتی در بیان و تشریح آزادی‌های قانونی، تساوی، یا آزادی‌های اخلاقی افراد در جامعه‌ای که بر اساس تعالیم بهائی اداره شود، بر می‌خوریم. این موارد گاهی «آزادی‌ها» و زمانی «حقوق» نامیده شده است.

متأسفانه بیت العدل فعلی، بر خلاف ادّعاها، هیچ‌گاه در جهت رعایت حقوق سایر گروه‌های بهائی اقدامی صورت نداده است؛ به‌عنوان مثال بهائیان ارتدکس مدّت‌ها است که از بسیاری از حقوق و آزادی‌ها در جامعه‌ی امر محرومند. بیت العدل بدلی که با حذف «مؤسّسه‌ی ولایت امرالله» و روگردانی از ولیّ امر، عملاً تبدیل به حاکمی مستبد شده است؛ هر گونه آزادی و حقّ حیات را از این گروه مظلوم ربوده است و آنان را از حقوق اوّلیّه‌ای که حضرت عبدالبها، آن‌ها را ضروری دانستند، محروم ساخته است!

راستی جرم بهائیان حقیقی چیست؟!

ایشان به جمال مبارک عشق می‌ورزند. فرامین حضرت عبدالبها را به جان و دل می‌خرند، شوقی ربّانی را به‌عنوان ولیّ امرالله و مبیّن آیات الله می‌شناسند، به کتاب آسمانی و نظم جهان‌آرای الهی، اعتقاد دارند؛ فقط بیت العدل بدلی، نامشروع، خودخوانده و بدون ولیّ امر را نمی‌توانند قبول کنند. بهائیان حقیقی که به غلط ناقض عهد و میثاق معرفی شده‌اند، از حقوق فراوانی از جمله: حقّ آزادی عقیده ، آزادی اندیشه و بیان، آزادی انتقاد، آزادی تحقیق و تحرّی حقیقت، آزادی زندگی با همسر و فرزندان، حقّ سلام و کلام با هم‌کیشان خود، حقّ زیارت اماکن متبرکه، حقّ برخورداری از ارث، حقّ پیشرفت و توسعه و حقوق و آزادی‌های فراوان دیگر، محرومند و در سخت‌ترین شرایط روحی قرار دارند.

بهائیان حقیقی ناقض عهد و میثاق نیستند و هیچ‌کس اجازه‌ی طرد آن‌ها را نخواهد داشت؛ زیرا شوقی ربّانی تشخیص بیماری نقض را فقط در صلاحیّت خود دانسته و اجازه‌ی طرد را به هیچ فرد و مؤسّسه‌ای از جمله بیت العدل، تفویض ننموده‌اند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنتأمّلی در باب توسعه‌یافتگی جوامع

ناقض عهد و میثاق کیست؟

ناقض عهد و میثاق کیست؟

کوروش جمالی

بیت العدل، طرفداران میسن ریمی ـ ولیّ امر دوم دیانت بهائی ـ را  ناقض عهد و میثاق معرفی می‌نماید؛ در حالی‌که بر اساس متون و آثار مبارکه، ناقض عهد و میثاق به کسی اطلاق می‌گردد که با یکی از طلعات مقدّسه یعنی جمال مبارک یا حضرت عبدالبهاء و یا شوقی ربّانی، مخالفت نماید یا منکر مقام آنان گردد و یا به لوح عهدی و الواح وصایای مبارکه، مؤمن و معتقد نباشد؛ چنان‌ که در الواح وصایای مبارکه به صراحت بیان می‌فرماید:

«هرگاه نفسی با ولیّ امرالله مخالفت نماید، باید ایادی امرالله او را اخراج از جمع بها نماید.»

میرزا محمّد علی به‌علّت مخالفت با مرکز میثاق، به مرکز نقض معروف و به ناقض اکبر موصوف گشت. برادران شوقی ربّانی، به‌دلیل مخالفت با غصن ممتاز، مطرود و از جامعه منفصل گردیدند یا نفوسی که بر خلاف دستور مبارک به آمریکا و فلسطین مسافرت نمودند، مستحقّ طرد گردیدند.

بهائیان ارتدکس به حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء، شوقی ربّانی، کتاب عهدی، الواح وصایای مبارکه ایمان دارند و  اگر  اعتقاد به ولایت امری جناب میسن ریمی نیز دارند، به‌دلیل وجود نصوص مبارکه‌ی فراوان در اثبات استمرار حضور ولات امر آینده است و اگر به بیت العدل فعلی اعتراض دارند، به استناد آیات و الواح نازله و به سبب عدم حضور ولیّ امر در رأس آن است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنناقض عهد و میثاق کیست؟

شستشوی مغزی

شستشوی مغزی

کوروش جمالی

چندی قبل یادداشتی از «دکتر لشکر بلوکی» دیدم که نکات قابل توجّهی داشت. ایشان به نوشته‌های پروفسور «ادگار شاین» دانش آموخته‌ی دانشگاه هاروارد و رییس دانشکده‌ی مدیریت آم.آی.تی در زمینه‌ی شستشوی مغزی در زندان‌های چین پرداخته بود. وی با بررسی روش‌های اعمال شده در زندان‌های چین و هم‌چنین ترفندهایی که سازمان‌ها برای متقاعدسازی و همرنگ‌سازی کارکنان خود به کار می‌برند، به این نتیجه رسیده بود که این دو (یعنی زندان‌های چین و سازمان‌های بزرگ)، نقاط مشترکی دارند که آن را شستشوی مغزی یا متقاعدسازی اجباری خوانده بود.

برای شروع، بهتر است، ببینیم شستشوی مغزی (Brainwashing) چیست؟

«کنترل ذهن» که به شستشوی مغزی، کنترل فکر یا اصلاح ذهن نیز معروف است، شامل فرایندی است که طی آن، گروه یا شخصی «به طور سیستمیک و با استفاده از روش‌های غیر اخلاقی، دیگران را به پیروی از خواسته‌های خود وادار می‌کند.» این فرایند اغلب به ضرر شستشو شوندگان است. شستشوی مغزی به این معناست که تحت شرایط خاص، فرد، ناخودآگاه وادار به تبعیّت از اندیشه یا خواسته‌های افراد دیگر می‌شود و تغییرات عمده‌ای در باورها و در نتیجه در رفتارهای او به وجود می‌آید.

بنا به گفته ادگار شاین دو روش اصلی برای شستشوی مغزی متصوّر است: «ایزوله شدن از دیگران» و «دستبند‌های طلایی». به‌طور خلاصه، ايزوله شدن از دیگران به این معناست که ارتباطات فردی یا گروهی را با دیگران کم یا قطع کنیم تا از منابع دیگر، ورودی نداشته باشد و دستبندهای طلایی یعنی آن که به نوعی منافعش را به خودمان گره بزنیم که تداوم وضعیت فعلی برایش جذّاب باشد.

این‌جا بود که ناگهان به فکر فرو رفتم. آیا ما نیز دچار این فرآیند شده‌ایم؟ یعنی ما هم به طور سیستماتیک ایزوله شده‌ایم؟! یا منافعمان به گروهی خاص گره خورده است؟! با خودم گفتم قطعاً کسی که به دنبال وحدت عالم انسانی باشد، این‌گونه نیست که منافع گروه خاصی را در نظر داشته باشد. ما که خودمان همیشه از بایکوت خبری رنج برده‌ایم، نمی‌شود خودمان را ایزوله کنیم؛ پس حتماً این برای دیگران است که از تعالیم و آموزه‌های ما محرومند!

اما ادامه‌ی مطلب مرا بیشتر به فکر فرو برد. نشانه‌های فرآیند شستشوی مغزی چیست؟ در واقع می‌توان پنج شاه کلید اصلی شستشوگران را به ترتیب زیر برشمرد:

• تکرار خستگی‌ناپذیر: یک ایده‌ی اصلی یا جمله محوری مرتّب تکرار می شود تا کاملاً ملکه ذهن شود. موضوعی که ملکه ذهن شد، دیگر خلاف آن را نمی‌پذیریم و تصوّر می‌کنیم قطعی و یقینی است. در حالی که فقط به دلیل تکرار، بدیهی فرض شده است؛ مثلاً تاسیس هیئت‌های مشاورین قارّه‌ای که در هیچ منبع و مکتوبی پیش‌بینی نشده و این همه تأکید بر این‌که این جمع بر پیشرفت‌ها و جامعه‌سازی بهائی وقوف کامل دارند یا این‌که همه احبّا تابع بی‌چون و چرای بیت العدل هستند و هیچ یک از نفوس بهائی هیچ مخالفتی با نظرات بیت العدل ندارد یا این‌که بیت العدل «به تنهایی» مصون از هر خطا و اشتباهی است و در حال حاضر، همه‌ی تصمیمات و وظایفی که به‌عهده‌ی ولیّ امر بوده، به بیت العدل سپرده شده است!

دقّت کنید، این مطالب چقدر به طرق مختلف بیان می‌شود! این‌گونه جملات محوری آن‌قدر تکرار می‌شود که حتّی احتمال غلط‌ و نادرست‌بودن آن هم دیگر به ذهن خطور نمی‌کند! این همه تکرار بدون حتّی یک دلیل قانع‌کننده، شک برانگیز نیست؟!

• ترس‌آفرینی از دیگران: ایده‌ها و دیدگاه‌های متفاوت با ایده‌ی اصلی معمولاً به توطئه، خطای فاحش، سوء نیّت، ساده دلی یا فریب‌کاری متهم می‌شوند. کسی هم که قصد توطئه یا فریب‌کاری داشته باشد، تکلیفش مشخص است. با خودم فکر می‌کردم که آیا ما نیز هر کسی را که ایده‌ای متفاوت با تشکیلات دارد، طرد نمی‌کنیم و ناقض نمی‌خوانیم؟! یا بیت العدل به دانش‌پژوهان امری نمی‌گوید «حملات تهاجمی و تفرقه‌انگیز» و «توطئه‌های صیّادانه» انجام ندهید و «برداشت‌های غلط شگفت‌انگیز نکنید» و …

(بیشتر…)

ادامه خواندنشستشوی مغزی