بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هفتم (۱۹۱۲)

۱۹۱۲: جناب میسن ریمی جزوه‌ای دیگر منتشر نمودند:

«نهضت بهائی برای دیانت، برادری و صلح جهانی»؛ این جزوه با تاریخچه‌ی مختصری از دیانت بهائی آغاز شد؛ ولی بیش از نیمی از مطالب جزوه بر روی اصلاحات اجتماعی و قوانین متمرکز بود؛ یک پاراگراف هم به موضوع علم و دین پرداخته بود.

۱۳ جولای ۱۹۱۲: نشریه‌ی نجم باختر، سال ۳، شماره ۷، جناب چارلز میسن ریمی مقاله‌ی مفصلی با عنوان «عبدالبهاء، مرکز عهد و میثاق» نوشتند؛ ایشان درباره رسیدن حضرت عبدالبهاء به نیویورک در تاریخ ۱۱/۴/۱۹۱۲ و استقبال گرم از او مطالبی مکتوب نمودند؛ میسون ریمی این طور نگاشتند:

«او ـ بهاء‌الله ـ پادشاهی صلح را بر روی زمین آورد و فرزند دلبندش ـ عبدالبهاء ـ را به‌عنوان مرکزی برای هدایات آینده  در پادشاهی صلحش، به‌عنوان مرکز عهد تعیین کرد؛کسی که مؤسّس و گسترش‌دهنده‌ی پادشاهی او و صلح در جهان است.

زندگی سراسر خدمت عبدالبهاء، مرکز حیات پادشاهی بهاء است؛ همان امر بهائی. بندگی او در برابر خداوند و خدمت به بشریّت، قلبی است که از آن نیروی حیات سلطنت (بهائی) به تمام اعضای آن موجود معنوی در حال رشد، جریان می‌یابد. او مترجم و مفسّر متون مقدّس است.

… بهاءالله به همه امر کرد تا به سوی عبدالبهاء که غصن اعظم،- منشعب شده از اصل قدیم – و مرکز پیمان الاهی توجّه نمایند

(این تنها، خلاصه‌ی‌ کوتاهی از آن مقاله بود).

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هفتم (۱۹۱۲)

کلید حل اختلاف


مقاله‌ی ذیل را خانم «نازنین میثاقیان» از همراهان عهد و میثاق ارسال نموده‌اند؛ ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به ارسال مقالات و یادداشت‌های خود جهت انتشار در عهد و میثاق فرا می‌خوانیم و به مطالعه‌ی این مقاله‌ی خواندنی دعوت می‌کنیم:


کلید حلّ اختلاف

قانون‌گذاری در هر اجتماعی امری لازم‌ الاجراست و در اهمّیّت آن شک و شبهه‌ای نیست. در هر اجتماعی که از مجموعه قوانینی پیروی می‌کند به صورت طبیعی در طیّ زمان تغییراتی پدید می‌آید و مسائلی نوپدید حادث می‌گردد، در تمام دنیا برای تفسیر و تبیین و حلّ اختلافات، راه‌کارهایی قرار داده‌اند؛ به طور مثال هر کشوری که داعیّه‌دار دموکراسی‌ست، برای ایجاد قوانینی جدید و یا تفسیر قانون اساسی مصوّب خود مجلس قانون‌گذاری وضع کرده و یا شورایی برای حلّ اختلافات ناشی از برداشت‌های متفاوت از قوانین.

دیانت بهائی نیز با شعار وحدت عالم انسانی، برای ایجاد این وحدت و هم بستگی و حلّ اختلافات راه حلّی قرار داده است. حضرت عبدالبهاء در مكتوبی كه صدمات و بلیّات وارده بر حضرت بهاءالله را توضیح می‌دهند چنین می‌فرمایند:

«… جمیع این بلایا و محن و رزایا را جمال موعود تحمّل فرمود تا در میان بشر وحدت انسانی تقرّر یابد و اتّحاد و یگانگی تأسیس جوید و بنیاد اختلاف و بیگانگی به كلّی بر افتد در جمیع الواح تحریص و تشویق و تصریح فرمود كه فلاح و نجاح حصر در وحدت عالم انسانیست.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنکلید حل اختلاف

جنگ قدرت با سلاح طرد


جناب آقای کوروش جمالی از همراهان عهد و میثاق، مقاله‌ جوابیّه‌ای در پاسخ به مقاله‌ی آقای تورج امینی (در موضوع طرد که در آن به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس و رهبری آن هم توهین و جسارت کرده‌اند) ارسال نموده‌اند؛
ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی مقاله‌ی ایشان فرا می‌خوانیم:


جنگ قدرت با سلاح طرد

پاسخی به مقاله‌ی آقای تورج امینی

به تازگی مقاله‌ای در موضوع طرد و در پاسخ به شخصی به نام ناصرالدّین از سوی جناب تورج امینی از افراد فرهیخته‌ی دیانت بهائی در سایت نگاه درج گردیده است.

از آن‌جا که در این مقاله به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس و رهبری آن توهین شده است؛ لذا لازم است تا توضیحات ذیل جهت استحضار کاربران محترم آن سایت درج گردد:

در مقاله یاد شده جناب امینی بدون مقدمه و بدون دلیل و به صورت غیرمنصفانه  به جناب میسن ریمی و بهائیان ارتدکس توهین نموده‌اند و مطالبی را نگاشته‌اند که از یک پژوهشگر آشنا به شیوه‌ی علمی نقد بعید است؛ زیرا توهین و اهانت به هرکس که باشد از نظر انسانی مذموم است، چه برسد به این‌که شخص طرف توهین از رهبران دینی بوده و پیروانی نیز داشته باشد.

قبل از نقد و بررسی مقاله‌ی ایشان لازم می‌دانم تا توضیحات مختصری را در مقام و شأن و موقعیّت جناب میسن ریمی بیان نمایم:

جناب چارلز میسن ریمی از احبّای خدوم، فرهیخته و بنام جامعه جهانی بهائی به شمار می‌آیند، ایشان در راه تبلیغ و گسترش دیانت بهائی در جهان سر از پا نشناختند و در اجرای اوامر مستقیم حضرت عبدالبهاء و حضرت ولی امرالله همواره پیش قدم و ساعی بودند.

او به عنوان یک آرشیتکت بزرگ، طرّاحی ساختمان مشرق‌الاذکار بهائی در کوه کرمل و تعداد زیاد دیگری از بناهای مهمّ جامعه بهائی را به عهده داشت؛ او شخصیّتی است که اوّلین حقوق دریافتی خود را که ده دلار بود به حضور حضرت عبدالبهاء تقدیم کرد.

از سوی حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی ربّانی الواح زیادی در عظمت و جایگاه ایشان صادر شده است؛ از جمله حضرت عبدالبهاء در پیام ۳ می ۱۹۰۶ به ایشان فرمودند:

«از خدا می‌خواهم که تو را در همه حال مورد تأیید قرار دهد. هرگز محزون و غمگین مباش، چرا که در وقتی دورتر، خدایت تو را به عنوان آیتی برای هدایت در میان مردم و بشریّت قرار خواهد داد.» (ترجمه)

(بیشتر…)

ادامه خواندنجنگ قدرت با سلاح طرد

فقط اعتراض؛ هم‌چنان در انتظار پاسخ

تعدادی پیام از برخی کاربران دریافت کرده‌ایم که عمدتاً ناخشنودی خود را از انتشار مقالات و یادداشت‌ها و کلیّه‌ی مطالب منتشر شده در عهد و میثاق اعلام کرده‌اند؛ بدون آن‌که پاسخی علمی و منطقی برای آن‌ها داشته باشند، هم‌چنین ما را مغرض و مطرود خوانده‌اند و یا هدف عهد و میثاق را ضعیف و بی‌اعتبار جلوه‌دادن دیانت بهائی‌ معرفی کرده‌اند!!

از سوی دیگر یکی از دوستان برای پاسخ‌دهی به مقالات و پرسش‌ها، مطالبه‌ی آدرس و شماره تلفن کرده بودند که به این دوست عزیز اعلام می‌کنیم مطالب منتشر شده در عهد و میثاق مشکلات فردی و شخصی نیست که با تماس‌ها و ارتباط‌هایی از این جنس مرتفع شود؛ بلکه موضوعی است اساسی در زمینه‌ی اعتقاد بنیادین عهد و میثاق که مرتبط با جامعه‌ی بهائی می‌باشد، هر پاسخی که برای مقالات و پرسش‌ها در نظر دارید برای ما ارسال نمایید تا نسبت به انتشار عمومی آن اقدام شود.

ضمناً در صورتی که در مورد مقاله و یا مطلب خاصّی مایل به اظهارنظر هستید، می‌توانید ذیل همان مقاله نظر خود را درج نمایید تا اگر پاسخ‌گویی وبگاه عهد و میثاق را می‌طلبد نسبت به آن اقدام مقتضی صورت پذیرد.

از این پس برای این‌گونه پیام‌های دریافتی بخشی به نام «گزیده‌ای از نظرات» را می‌گشاییم تا عموم کاربران عزیز در جریان آن‌ها قرار گیرند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنفقط اعتراض؛ هم‌چنان در انتظار پاسخ

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش سوم

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ

بخش سوم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «دروغ بزرگ» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش سوم

دروغ بزرگ

بهائیان طرفدار بیت‌العدل فعلی اعتقاد دارند که شوقی ربّانی، ولی امر دیانت بهائی، دار فانی را وداع گفت بدون این‌که برای جامعه‌ی بهائی جانشینی تعیین و معرفی نماید.

ایادیان امر نیز پس از صعود (مرگ) شوقی اعلام نمودند که از او وصیّت نامه‌ای باقی نمانده و او نتوانسته است برای خود جانشینی تعیین و معرفی نماید.

این سخنان در حقیقت توهینی آشکار است به شوقی ربّانی، زیرا حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا تأکید کرده بودند که ولی امر باید در طول حیات خود، جانشین پس از خویش را تعیین و معرفی نماید تا پس از او اختلافی بروز نکند.

بنابر این کسانی که معتقدند شوقی ربّانی در زمان حیات، جانشین خود را تعیین نکرده است در حقیقت مدّعی‌اند که:

۱- الواح وصایای حضرت عبدالبهاء اشتباه است!!

۲- شوقی افندی نسبت به الواح وصایا بی‌توجّه بوده است!!

۳- مصونیّت از خطای مقام تبیین زیر سوأل است!!

۴- اظهارات خلاف واقع از سوی رهبران بهائی بیان شده است!!

(بیشتر…)

ادامه خواندندروغ بزرگ

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش ششم (۱۹۱۰ و ۱۹۱۱)

فوریه ۱۹۱۰: تورنتن چیس (اوّلین بهائی آمریکا)، یک نامه‌ی ۴۶ صفحه‌ای از جناب چارلز میسن ریمی دریافت کرد که در آن، به‌طور مشروح و مفصّل، تمام مشکلاتی که در بین جوامع بهائیان نیویورک و واشنگتن اتّفاق افتاده بود را بیان نموده بود.

هندوستان ۱۹۱۰ : جناب میسن ریمی از کلکته، بارودا، بنارس، کورن‌پو، آگرا، دهلی و کوه ابو دیدار کرده و در جاهای مختلف به سخنرانی پرداختند. آن دو (جناب ریمی و استروون) از بمبئی با کشتی به سمت عکّا رفتند؛ جایی که حضرت عبدالبهاء به آن‌ها گفت:

«مردان و زنان بهائی را تشویق کنید تا به هند بروند. در هندوستان خصوصاً برای خانم‌های بهائی، معلّم مورد نیاز است. تأخیر جایز نیست.»

مسیری که توسط جناب ریمی و استروون طی شد، به‌صورت الگویی برای سایر بهائیان غربی درآمد. سفرهای اوبر، هاریس، اسپراگ، میسن ریمی، استروون ، بتلن (Bethlen) و دریفوس بارنی (Drey fus Barny) شروع تلاش‌هایی برای بهائیان غربی بود؛ خصوصاً بهائیان آمریکایی، تا به خدمت امر در سطح جهانی بپردازند.

 ۱۹۱۰-۱۹۱۱: رابرت استاکمن، نویسنده‌ی کتاب «دیانت بهائی در آمریکا» به هنگام گفتگو و صحبت درباره‌ی این دوره گفت: چارلز میسن ریمی یکی از فعّال‌ترین و عالم‌ترین بهائیان آمریکا بود.

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش ششم (۱۹۱۰ و ۱۹۱۱)

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش پنجم (۱۹۰۹)

۱۹۰۹: احمد سهراب به واشنگتن دی.سی.، جایی که زندگی می‌کرد، بازگشت و با بهائیان برجسته آن‌جا درباره‌ی ایده‌ی تأسیس یک لجنه که به بخش‌های توسعه تجاری، اقتصادی و آموزشی ایران و بهائیان آن تقسیم می‌شد، صحبت کرد. واشنگتن برای چنین مؤسّسه‌ای، مکان ایده‌آلی بود. سهراب جوان بود. زبان انگلیسی را روان و ماهرانه صحبت می‌کرد و میسن ریمی یک مدیر عالی بود و ابزارهای مالی قابل توجّهی در اختیار داشت. جلسه معارفه در هشتم ژانويه ۱۹۱۰ به وقوع پیوست و سیصد و پنجاه نفر بهائی و غیر بهائی که شامل بسیاری از افراد طبقه‌ی بالای جامعه در آن حضور داشتند. نشست معارفه در هشتم ژانویه ۱۹۱۰ برگزار شد و ۳۵۰ نفر بهائی و غیر بهائی شامل عدّه‌ی زیادی از افراد دارای رتبه‌ی بالای اجتماعی در آن جلسه شرکت کردند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش پنجم (۱۹۰۹)

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش دوم

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ

به عنوان بخش دوم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «بنیان اعتقاد» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش دوم

بنیان اعتقاد

در هر تفکّر و ایدئولوژی، اصولی وجود دارد که چشم‌پوشی از آن‌ها به منزله‌ی کنار گذاشتن کلّ آن تفکّر و روش است؛ به عبارت بهتر در تبیین هر ایدئولوژی و تفکّری، اساس و چهارچوب کلّی آن باید حفظ شود؛ زیرا آن ایده و روش به پشتوانه‌ی آن اصول شناخته می‌گردد. مکاتب فکری بشری و ادیان آسمانی هم از این قانون کلّی مستثنی نیستند؛ به طور مثال اگر در تفکّر ماتریالیستی معیار عقل بشر را کنار بگذاریم و معتقد به وحی بشویم در حقیقت کلّ آن تفکّر را کنار گذاشته‌ایم و یا اگر یک معتقد به دیانت یهود به حضرت مسیح هم اعتقاد داشته باشد، آن وقت نمی‌توان او را یک یهودی واقعی دانست.

در آیین بهائی هم مانند دیگر ادیان آسمانی، اصول و بنیان اعتقاد، قطعی و غیر قابل تغییر و تفسیر است؛ یعنی اگر آن اصول را نادیده بگیریم چهارچوب اصلی دیانت و بنیان اعتقاد را ویران کرده‌ایم؛ این موضوع امری انکار ناشدنی و قطعی‌ست و همان طور که ذکر شد جای تفسیر و توجیه ندارد.

یکی از موارد بنیادین که به هیچ وجه قابل توجیه و تفسیر نمی‌باشد، لزوم وجود مبیّن در دیانت بهائی است و آن اینست که مبیّن باید همواره در کنار نصوص وجود داشته و به وظیفه‌ی خود در تبیین آیات مبادرت ورزد. حذف مبیّن از شریعت مساوی است با انکار اصل دیانت. محروم کردن جامعه از مبیّن مساوی است با حرمان از فهم آیات و هزاران تالی فاسد دیگر که غیر قابل انکار می‌باشد؛ کما این‌که امروزه شاهد این کج‌روی‌ها و دور شدن از اصول اساسی دیانت بهائی و کم رنگ شدن تعالیم آن هستیم.

(بیشتر…)

ادامه خواندنبنیان اعتقاد