بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

دیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

Interview-Ahdvamisagh

در هفته‌ی گذشته، فرصتی پیش آمد تا با سرکار خانم صهبا وجدانی، یكی از اعضای جامعه‌ی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز وبگاه عهد و میثاق گفتگویی داشته باشیم و برخی از پرسش‌هایی را كه از سوی بهائیان بیت‌العدلی مطرح شده است، با ایشان در میان گذاریم.


نسخه‌ی آماده‌ی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

دیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

صهبای عزیز، از این كه دعوت ما را پذیرفتی، سپاس‌گزاریم. به‌عنوان اوّلین پرسش، بهائیان طرفدار بیت‌العدل ادّعا دارند كه جامعه‌ی بهائی تحت لوای بیت‌العدل به پیشرفت‌های شایانی در دنیا رسیده است، بهائیان ارتدكس پیرو ولیّ امرالله چهارم، چه اقداماتی داشته‌اند و چه برنامه‌هایی برای توسعه‌ی جامعه خود دارند؟

پیش از پاسخ به پرسش شما، باید عرض كنم كه من سخنگوی جامعه‌ی بهائیان حقیقی نیستم و شاید مطالبی كه عرض می‌كنم، دیدگاه دقیق بهائیان ارتدكس نباشد و در صورتی که نقصی در پاسخ‌ها مشاهده كردید آن را به‌حساب شخص من بگذارید.

این‌كه فرمودید بهائیان بیت‌العدلی پیشرفت‌های شایانی در دنیا داشته‌اند، باید گفت پیشرفت، كلمه‌ای چند وجهی است. یک دیانت می‌تواند در مواردی پیشرفت و در مواردی نیز سیر نزولی و انحطاطی را طی نماید. یكی از نشانه‌های پیشرفت هر دیانت، توسعه‌ی كیفی نیروی انسانی باورمندان آن است. زمانی که بیت‌العدل بدلی، رهبری جامعه بهائی را مصادره كرد، با بستری آماده روبرو گردید؛ زیرا شوقی ربّانی با طرّاحی نقشه‌های جهانی، با هوشمندی تمام، ظرفیت‌های عظیمی برای جامعه‌ی جهانی بهائی فراهم كرده بود؛ شكل‌دهی محافل ملّی و محلّی، فراهم آوردن افراد مناسب برای آن‌ها، نقشه‌های تبلیغی موردنیاز تا قبل از پایان قرن بیستم و …، قبلاً توسط ایشان آماده شده بود و بیت‌العدل بدلی و ایادیان در حقیقت سوار بر مركبی آماده و مهیّا شدند و توانستند موفقیّت‌های به‌دست آمده را به‌حساب خود بگذارند!

مطلب بعدی این‌كه، ما در گذشته نمی‌توانستیم در مورد صحّت و سقم ارقام و آمار ارائه شده از سوی بیت‌العدل، اظهارنظر نماییم؛ ولی امروزه با آغاز قرن بیست و یكم و گسترش فضای مجازی و آزادی اطّلاعات، مشخّص شده است كه اكثر آمار و ارقام مربوط به پیشرفت امرالله كه از سوی بیت‌العدل اعلام می‌گردد، غیر واقع و بیشتر برای بزرگ‌نمایی عملکرد بیت العدل بدلی است؛ برای نمونه، در اکثر کشورهای اروپایی و نیز آمریکا، استرالیا و بسیاری دیگر از نقاط جهان، اکثر اعضای نسل جوان بهائی در ضیافات و جلسات امری حضور فعّال ندارند. بیشتر احبّایی كه به آمریكا مهاجرت می‌کنند، درگیر كار و زندگی روزمره شده و تمایل چندانی به‌حضور در برنامه‌های تشکیلاتی ندارند! چرا راه دور برویم؟ حتّی در ایران نیز جوانان، انگیزه‌ی فعّالیّت ندارند، برخی به عملكرد بیت‌العدل معترضند و اکثراً به امور مادّی مشغولند و تمایلی به امور روحانی ندارند و اكثراً نسبت به پیام‌های بیت‌العدل بدلی بی‌تفاوت هستند. به طور خلاصه، نسل جوان ما كه می‌بایست با فرهنگ اصیل بهائی تربیت یافته و مدیریت آینده‌ی جامعه را بر عهده داشته باشد، از انگیزه تهی است! شاید بتوانم این‌طور ادّعا كنم كه بیت‌العدل با انجام هزینه‌های هنگفت و ساختن ویترینی زیبا از تشکیلات بیت العدلی، سعی دارد جامعه‌ای فعّال و شاداب را به نمایش بگذارد؛ امّا در درون، ما با جامعه‌ای سر خورده، نا امید و ناآشنا با فرهنگ امری مواجه هستیم!

سرکار خانم وجدانی، اگر ممكن است در مورد اهداف اصلی بهائیان حقیقی توضیح بفرمایید.

هدف ما در حال حاضر، روشنگری و ارائه‌ی نصوص در اثبات تداوم سلسله‌ی ولایت امر و شناخت ولیّ امر حاضر و نیز نشان‌دادن عدم مشروعیّت بیت‌العدل بدلی است. جامعه بهائی باید بداند که عدم توجّه به ولیّ امرالله در دیانت بهائی، عامل تمام گرفتاری‌های به‌وجود آمده است؛ بنابراین، ما وظیفه داریم تا در جهت تعمیق فرهنگ واقعی بهائی تلاش كرده و با توسعه‌ی نیروی انسانی آگاه، جامعه‌ی بهائی را از انحراف نجات دهیم.

بر اساس آمار ارائه شده از مقالات و فضای مجازی، در حال حاضر حدود پنج میلیون بهائی بیت العدلی در دنیا زندگی می‌كنند؛ لطفاً بفرمایید در حال حاضر، چه تعداد بهائیان حقیقی در جهان حضور دارند و چه نقش و تأثیری می‌توانند در گسترش امر بهائی و نیز توسعه و پیشرفت تمدّن جهانی داشته باشند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندندیدگاه‌های بهائیان حقیقی در گفتگویی صمیمی با صهبا وجدانی

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

interview

در هفته‌ی گذشته فرصتی پیش آمد تا با جناب كوروش جمالی، یكی از اعضای جامعه‌ی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز عهد و میثاق که با ارسال مقالات متعدّد برای این وبگاه با ما همکاری داشته‌اند، گفتگویی داشته باشیم و از نقطه‌نظرات ایشان در موضوعات مختلف استفاده نماییم.


نسخه‌ی آماده‌ی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

در گفتگو با جناب كوروش جمالی

کوروش عزیز، از این‌که دعوت ما را قبول كردی،متشکّرم. به‌عنوان اوّلین پرسش، لطفاً بفرمایید تاریخ بهائیان حقیقی به چه زمانی بر می‌گردد و اصولاً چه تفاوتی بین دیدگاه بهائیان ارتدکس و بهائیان طرفدار بیت العدل فعلی وجود دارد؟

با تشكّر از فرصتی كه در اختیار من قرار دادید، باید عرض كنم بیان سابقه‌ی تاریخی بهائیان حقیقی و طرح دیدگاه‌ها و نظرات آنان و هم‌چنین تشریح چگونگی انحراف و اختلاف پیش‌آمده در جامعه‌ی بهائی توسط ایادیان خائن و استمرار آن تاکنون به‌وسیله‌ی بیت العدل بدلی، در یک مصاحبه‌ی كوتاه مقدور نیست و نیاز به زمان طولانی و ارائه‌ی دلایل و مستندات مختلف در این موضوع دارد؛ بنابراین، دوستان علاقه‌مند و جویندگان حقیقت را به مراجعه به وبگاه عهد و میثاق و مطالعه و تأمّل در مقالات بسیار ارزشمند و مستدلّ آن دعوت می‌کنم؛ ولی برای این‌که پرسش شما را بی‌پاسخ نگذاشته باشم، به‌طور مختصر، نکاتی را در این زمینه عرض می‌کنم.

بهائیان حقیقی (ارتدکس)، پیروان راستین حضرت بهاءالله هستند و سابقه‌ی تاریخی ایشان برمی‌گردد به زمان اظهار امر حضرت بهاءالله؛ زیرا آن‌ها از کلیّه‌ی تعالیم و دستورات حضرت بهاءالله و تبیینات حضرت عبدالبهاء و اولیای امرالله به‌طور دقیق پیروی نموده و برخلاف کسانی که از یک مؤسّسه‌ی بدلی و کاذب که به‌غلط خود را بیت العدل می‌نامد تقلید می‌کنند، اعتقاد دارند که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، جزء جدانشدنی و لاینفک از کتاب مستطاب اقدس است و مفاد آن تا پایان دوران دیانت بهائی به قوّت و اعتبار خود باقی و برقرار خواهد بود.

هدف دیانت بهائی، وحدت عالم انسانی است و تنها با پیروی و اجرای فرامین و تعالیم و برقراری نظم نوین حضرت بهاءالله که حضرت عبدالبهاء آن‌را در الواح وصایای خود تشریح و تبیین و تدوین فرموده و شوقی افندی، اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، طیّ سی و شش سال دوران ولایت خویش با توضیح و تبیین آن، طیّ توقیعات متعدّد خود و به‌خصوص در کتاب دور بهائی، احبّا را از چگونگی آن آگاه نموده‌اند، تحقّق خواهد یافت.

به نظر ما در حال حاضر، به‌جز بیت عدل جنینی که شوقی ربّانی آن را تحت عنوان (شورای بین المللی بهائی) ایجاد نمودند، بیت عدل دیگری وجود ندارد. بیت عدل واقعی و مصون از خطا، بر اساس بیان مبارک حضرت عبدالبهاء، بیت عدلی است که ولیّ امرالله «رئیس مقدّس» و «عضو اعظم ممتاز لاینعزل» آن باشد؛ هم‌چنین مقرّر فرموده‌اند که اگر بنا به دلایلی ولیّ امرالله نتواند در جلسات بیت عدل حضور یابد، نماینده‌ای تعیین نماید تا به نیابت از ایشان در جلسات بیت العدل حاضر گردد.

این‌که افرادی که ولایت امرالله را انکار می‌کنند و اوّلین ولیّ امر بهائی را متهم می‌سازند که به مهم‌ترین وظیفه‌ی خود عمل ننموده و جانشین خود را تعیین نکرده است و الواح مبارک وصایای حضرت عبدالبهاء را سندی تلقّی می‌نمایند که کارآیی و اعتبار خود را از دست داده و دستورات صادره در آن دیگر قابل اجرا نمی‌باشد، بیایند در انتخاباتی، افرادی مانند خود را به عضویّت بیت العدلی جعلی انتخاب نمایند (برفرض این‌که انتخاب آن‌ها درست و بدون هرگونه شائبه‌ای باشد)، بیت عدل عمومی یا اعظم ایجاد نخواهد شد!

شوقی افندی در کتاب توقیعات مباركه (١٩٢٢– ١٩٢٦)، صفحه‌ی ٢۴۰ فرموده‌اند:

«هر هیئتی که به‌نظام الهی و برحسب تعلیمات و اصول و شرایط سماویّه که در صحف الهیّه مشروحاً مثبوت و مسطور است تشکیل نشود؛ آن هیئت از اعتبار اصلی و رتبه‌ی روحانی ساقط و از حقّ تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیرمنصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه‌ی علیا محروم.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

نسل‌کشی روحانی و خاموش بهائیان ارتدکس

از دردمندانه‌ترین صفحات تاریخ دیانت بهائی تضییقات وارده بر جامعه‌ی بهائیان ایران است. بهائیان ایران، پیش از انقلاب سال پنجاه‌وهفت، تضییقاتی را متحمّل می‌شدند؛ که بعد از آن تاریخ به دلایلی گسترده‌تر شد؛ امّا در این میان، بهائیان ارتدکس نه‌تنها این مشکلات را تحمّل کرده‌اند، بلکه از بی‌مهری تشکیلات بیت العدل نامشروع، رنجی مضاعف برده‌اند و می‌توان گفت که از جانب تشکیلات وابسته به بیت العدل بدلی، قربانی نوعی نسل‌کشی روحانی شده‌اند.

باور بهائیان حقیقی بر این است که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء سندی است جاودانه که هرگز تغییر و تبدیل نمی‌یابد. بر اساس این سند، سلسله‌ی ولایت امرالله هرگز قطع نمی‌شود و ولیّ امر در هر زمانی حضور دارد و مؤسّسه‌ی ولایت امر نهادی است زنده و پایدار که هرگز تعطیل نشده و نخواهد شد؛ بنابراین آنان بعد از صعود اوّلین ولیّ امر ـ شوقی ربّانی ـ با جانشین ایشان و سپس سومین و چهارمین ولیّ امرالله، پیمان بستند و بیت العدل بدون رأس مقدّس را مؤسّسه‌ای خود‌خوانده، جعلی و غیرقانونی می‌دانند؛ به همین جهت بهائیان ارتدکس همواره از سوی تشکیلات بیت العدل بدلی مورد بی‌مهری، آزار و طرد قرارگرفته‌اند.

امّا به‌راستی چرا جامعه بهائیان ایران دچار این‌همه تضییقات شد؟ بیت العدل بدلی به دلیل عدم حضور ولیّ امرالله در رأس آن، مصون از خطا نیست و هم‌چون دیگر سازمان‌های بشری در معرض اشتباه و خطا بوده و با اتخاذ سیاست‌های نادرست، پیروان خود را با انواع و اقسام مشکلات مواجه ساخته است؛ به‌طور مثال در آموزه‌های ما به‌روشنی بیان‌شده است كه احبّای الاهی در هر سرزمین و كشوری كه زندگی می‌كنند؛ باید از دخالت در سیاست خودداری نمایند و مطیع اوامر حكومت و اولیای امور كشور خود باشند، هم‌چنین بهائیان موظف‌اند تمام سعی خود را در آبادانی و سرفرازی كشور محلّ اقامت خود به‌کاربرده و در برخورد با اولیای امور با صداقت، راستی و درستی رفتار نمایند.

متأسفانه بیت العدل بدلی، این تعالیم مهم و غیرقابل تغییر را نادیده گرفته است؛ برای مثال در مورد ایران، به‌جای تعامل با حكومت ایران و تلاش برای آبادانی و سرفرازی کشور، بهائیان را به نافرمانی از حكومت و حتّی مقابله با آن دعوت می‌نماید و با ورود به میدان منازعات و مشاجرات سیاسی و اقداماتی چون ارتباط با چهره‌های سیاسی مخالف و استفاده‌ی تبلیغاتی از این‌گونه شخصیت‌ها در کنفرانس‌ها و برنامه‌های رادیو و تلویزیونی، جایگاه روحانی خود را فراموش كرده و به جنگ با حکومت برخاسته است و در این جنگ، از بهائیان مظلوم ایران به‌عنوان سپری انسانی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده می‌نماید؛ بنابراین حاصل سیاست‌های نادرست بیت العدل حیفا موجب شده است که حکومت نیز بهائیان را در صف افراد مخالف تلقّی نموده و نسبت به این جامعه، دیدگاهی منفی و آمیخته با سوءظن یافته، به جامعه‌ی بهائی بی‌اعتماد شده و به آن به‌عنوان یک پدیده‌ و معضل امنیّتی بنگرد!

(بیشتر…)

ادامه خواندننسل‌کشی روحانی و خاموش بهائیان ارتدکس

پرسش از ما؛ پاسخ از جناب علی ثابتی

interview

۱- لطفاً به سابقه تاریخی بهائیان حقیقی (ارتدکس) اشاره بفرمایید و این‌ که اصولاً جدائی بهائیان پیرو بیت العدل بدلی از دیانت حقیقی بهائی از چه زمانی آغاز گردید و آیا آن را اصولاً می‌توان یک انشعاب نامید؟

سابقه تاریخی بهائیان حقیقی (ارتدکس): «زمان اظهار امر حضرت بهاءالله است زیرا آنها از کلیه تعالیم و دستورات حضرت بهاءالله و تبینات حضرت عبدالبهاء و تبینات اولیاء امرالله پیروی نموده و برخلاف افرادی که از یک مؤسسه بدلی و کاذب که به غلط خود را بیت العدل می‌نامد تقلید می‌کنند، اعتقاد دارند که الواح مبارک وصایای حضرت عبدالبهاء جزء جدا نشدنی کتاب مستطاب اقدس است و مفاد آن تا پایان دوران دیانت بهائی به قوت و اعتبار خود باقی و برقرار خواهد بود و آن‌چه در آن مقرر گشته تغیر ناپذیر بوده و به مرحله اجرا در خواهد آمد؛ زیرا اراده و وعود الهی حتمی است.»

«صخره‌ای که اين نظم اداری بر آن استوار است مشيّت ثابته الهيّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است. منبع الهامش نفس حضرت بهآءاللّه است. حامی و مدافعش جنود مجنّده‌ی ملکوت ابهی است… محوری که مؤسّساتش حول آن طائف مضامين محکمه الواح وصايای حضرت عبدالبهآء است… ارکانی که سلطه‌اش مستظهر بدانست دو مؤسّسۀ ولايت امر اللّه و بيت عدل اعظم است.»

(دور بهائی، صفحه ۹۵)

«وعود الهیه و بشارات سامیه که از قلم اعلی و کلک ملهم مؤید مرکز عهد و میثاق نازل گشته بمدلول این آیه مبارکه حتمی الوقوع است. قوله الاحلی: “و آن‌چه از قلم جاری البته ظاهر شده و خواهد شد و لایبغی من حرف الا و قدیراه المنصفون مستویا علی عرش الظهور”…»

(توقیع ۶ مارچ ۱۹۲۵)

– سابقه بیت عدل بدلی و طرفداران آن که توسط روحیه خانم و ایادیان سابق ایجاد گردید، برمی‌گردد به زمان صعود اولین ولی امرالله شوقی افندی در نوامبر ۱۹۵۷.

باید خاطرنشان نمود که راه انشعاب در دیانت حقیقی بهایی مسدود می‌باشد؛ زیرا تا پایان دوران این دیانت وجود مُبيّن آيات اللّه و وظایف و اختیاراتی که در الواح وصایای حضرت عبدالبها به ولاة امرالله تفویض گشته دین بهائی را از انشعاب و تبدیل به مذاهب گوناگون حفظ می‌نماید و امکان تشخیص و فهم حقیقیت را با جستجوی حقیقت و ترک تعصبات برای همگان میسّر و سهل کرده است. بدون تردید علت بروز فرقه‌ها و مذاهب گوناگون در ادیان گذشته برداشت‌ها، تفاسیر و تبینات مختلف و متفاوت از کتاب‌های مقدسه آن ادیان بوده و نتیجتاً تباین آراء و استنباط های گوناگون بزرگ‌ترين منبع و منشأ اختلاف و انشقاق بوده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش از ما؛ پاسخ از جناب علی ثابتی

پاسخ به پرسش‌‌ها و نظر اسکار

porsesh-va-pasokh

یکی از کاربران عهد و میثاق با نام اسکار ذیل مقاله‌ی «پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش سوم» پرسش‌ها و نظری مطرح کرده‌اند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسش‌ها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسش‌ها و نظر جناب اسکار و پاسخ‌های کامل و دقیق جناب علی ثابتی را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید.


پاسخ جناب علی ثابتی به پرسش‌‌های جناب اسکار


جناب اسکار نوشته‌اند:
«به نظر شما کسانی که وظیفه ی آنها به‌صورت گسترده حفظ و صیانت جامعه امر الاهی در مقابل هجوم اعداء الله و ناقضین باشد و قرار باشد احبّای الاهی را در مقابل هجوم افکار باطل حفظ کرده و آنان را در حصن متین امر الهی نگه‌دارند در زمانی که شوقی افندی صعود کردند و به گفته همه حتی میسون ریمی هیچ وصیت نامه ای پیدا نشد باید چه میکردند؟»

بدون مطالعه و تفکر نصوص والواح را نادیده گرفتن و با چند جمله منکر حقایق شدن کار آسانی است.
کسی که ادعا میکند که بهائی است باید بداند که بنا بر مفاد توقیع 6 مارچ 1925 شوقی ربانی:

«وعود الهیه و بشارات سامیه که از قلم اعلی و کلک ملهم موید مرکز عهد ومیثاق نازل گشته بمدلول این آیه مبارکه حتمی الوقوع است. قوله الاحلی: » وآنچه از قلم جاری البته ظاهر شده وخواهد شد ولایبغی من حرف الا وقدیراه المنصفون مستویا علی عرش الظهور»…
(توقیع 6 مارچ 1925 )

حضرت عبدالبهاء وظیفه ایادی امرالله را در الواح وصایا بشرح زیر تعیین فرموده‌اند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به پرسش‌‌ها و نظر اسکار

پاسخ به پرسش‌های الناز

porsesh-va-pasokh

یکی از کاربران عهد و میثاق با نام الناز ذیل مقاله‌ی «تأملی در امتحانات الاهی» پرسش‌هایی خطاب به خانم نازنین نویسنده محترم این مقاله و نظر جناب آقای علی ثابتی در مورد آن درج کرده‌اند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسش‌ها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسش‌های خانم الناز و پاسخ‌های کامل و دقیق خانم نازنین را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید.


پاسخ خانم نازنین به پرسش‌های خانم الناز


سرکار خانم الناز عزیز؛

باعث خوشحالی است که شما نیز هم‌چون دیگر احبّای آزاده، پس از مطالعه مطالب بهائیان حقیقی، به تحرّی حقیقت پرداخته و نتیجه تفکرات و مسائل ذهنی خود را به‌راحتی مطرح می‌نمایید و به دنبال جواب‌های قانع‌کننده هستید. با کمال احترام نظر شما را به توضیحات ذیل جلب می‌نمایم.

۱- مبنای تمامی مباحث بهائیان ارتدکس، توجّه دادن احبّا به مقام ولیّ امرالله از نصوص صریح طلعات مقدسه، به‌خصوص الواح مبارکه‌ی وصایا، توقیعات مبارکه حضرت شوقی افندی و کتاب قرن بدیع می‌باشد. همان‌طور که می‌دانید طبق نصوص فراوان وحدت امرالله تنها ذیل تبعیت صرف از ولی امرالله به‌عنوان ادامه‌ی عهد و میثاق جمال مبارک امکان‌پذیر است و تفرقه‌افکنی و القای شبهات به کسانی نسبت داده شده است که به علّت حبّ به دنیا و ریاست در آن، با اعمال خود درصدد دور کردن احبّا از ولیّ امر الاهی و در نتیجه، اضمحلال آن می‌باشند.

مباحث مطرح‌شده در این وبگاه کاملاً در جهت ایجاد و حفظ وحدت احبّای عزیز فارسی‌زبان می‌باشد. برای نمونه تعداد اندکی از این‌دست نصوص را از جلد ۴ منتخب مکاتیب حضرت عبدالبهاء تقدیم می‌کنم:

«باری وحدت بهائی را جز به ميثاق‌ الهی، محافظه ممکن نه. ‌امروز قوّه محرّکه در جسم آفاق، ميثاق است، اگر ميثاق مهمل شود به چه قوّتی حرکت نمايد؟»

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به پرسش‌های الناز

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم

Nakhjavani-2

پاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم

لزوم امتداد سلسله‌ی ولایت امرالله

جناب نخجوانی برای این‌که بتواند این مسأله را به اثبات برساند که سلسله ولات امر بعد از شوقی ربانی منقطع گردیده و ولیّ‌امر جدیدی نخواهد آمد به دو مطلب بی‌اساس و غیرواقعی استناد نموده است که در قسمت اوّل به یکی از آن دو پاسخ داده شد و در متن حاضر به پاسخ توجیه دوم می‌پردازیم.

ایشان به استناد فقره‌ی ۴۲ کتاب مستطاب اقدس که در آن جمال مبارک مرجع اوقاف را بیان می‌فرمایند، با ذکر ترجمه فارسی و البته تحریف اساسی منظور آیات، مدّعی می‌شوند که طبق این فقره اصولاً وجود غصن منصوص و بیت‌العدل اعظم در یک‌زمان در کتاب اقدس پیش‌بینی‌نشده است.

در حالی‌که هم‌زمان‌بودن ولایت عظمی و بیت العدل به‌صراحت در الواح وصایا ذکرشده است و حتی ولی امرالله را رئیس این مجمع معرفی می‌کند که باید در تمام جلسات حاضر باشد و یا نماینده‌ای را به‌جای خود، جهت حضور در جلسه معرفی کند؛ حتّی وظیفه‌ی اخراج عضو خطاکار بیت‌العدل را به عهده‌ی ولیّ امر گذاشته‌اند.

حال باید از آقای نخجوانی پرسید که این تناقض آشکار بین ادّعای ایشان و فرموده حضرت عبدالبها به چه معنی است؟ در پاسخ این پرسش چند احتمال وجود دارد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به سخنان علی نخجوانی؛ بخش دوم

یادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله، وبگاه عهد و میثاق را با ارسال یادداشتی مورد اظهار لطف خویش قرار داده‌اند که همراهان عزیز عهد و میثاق و یاران گرامی را به مطالعه‌ و تأمّل و تعمّق در آن فرا می‌خوانیم:


نسخه‌ی آماده چاپ متن یادداشت را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

دوستان ارجمند؛

ما خود را بهائیان حقیقی می‌نامیم، زیرا از صمیم قلب ایمان و اعتقاد داریم که آن‌چه حضرت بهاءالله مظهر ظهور کلّی الهی و حضرت عبدالبهاء مرکز میثاق فرموده‌اند، عین حقیقت می‌باشد و نهایتاً عالم انسانی چاره‌ای جز اطاعت و اجرای تعالیم ایشان و نظم اداری امرالله که هسته‌ی مرکزی نظم بدیع الهی است ندارد.
ما معتقدیم که حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا که مؤیّد و متمّم و ملازم کتاب اقدس است، اصول کلّی و عناصر اساسی جامعه بهائی را به نحوی بیان فرموده‌اند که انکار آن ممکن نیست:

«مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیّت است، زنهار که نفسی در ادراک کیفیّتش به خطا رود و یا از اهمیّتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخره‌ای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیّت ثابته الهیّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است.»

(دور بهائی، صفحه ۹۵)

مرکزی که مبیّن کتاب است

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:
«اگر حصن حصین امرالله به قوّه‌ی‌ میثاق محفوظ نماند در یک روز در بهائیان هزار مذهب پیدا شود؛ چنان‌چه در دورهای سابق حاصل شد؛ ولی در اين دور مبارک محض صيانت امر الله که تفریق در بین حزب الله نشود، جمال مبارک روحی له الفداء به اثر قلم اعلی عهد و پيمان گرفت و مرکزی معيّن فرمود که مبيّن کتاب است و رافع اختلاف آن‌چه او بنگارد و بگوید مطابق واقع و در صون حمایت جمال مبارک از خطا محفوظ. مقصد از اين عهد و ميثاق رفع اختلاف از آفاق است.

(منتخبات مکاتیب، جلد چهارم، صفحه ۱۶۵)

قسمت اوّل این بیان حضرت عبدالبهاء را بهائیان به دفعات در نوشته‌های کارگزاران مؤسّسه‌ای که به غلط و بدون استحقاق خود را بیت‌العدل اعظم می‌نامد مشاهده نموده‌اند در حالی که مأخذ آن‌را به درستی برای خوانندگان مشخّص نمی‌نمایند. آنان معنی عهد و میثاق را تحریف نموده و نمی‌خواهند که افراد به معنی حقیقی آن، یعنی آن‌طور که حضرت عبدالبهاء و شوقی افندی بیان فرموده‌اند پی‌برند.»
در بیان حضرت عبدالبهاء عهد و پیمان راجع به مرکزی است که مبيّن کتاب و رافع اختلاف است، مرکزی که در پایان الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:
«نفسی را حقّ رائی و اعتقاد مخصوصی نه، باید كلّ اقتباس از مركز امر و بیت عدل نمایند.»

مرکزی که رکن اوّل و اعظم است:
«این نظم بدیع از انظمه‌ی باطله‌‌ی سقیمه‌ی عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بي‌مثیل و سابقه‌ی بنیادش بر دو ركن ركین استوار، ركن اوّل و اعظم ركن ولايت الهيّه كه مصدر تبيین است و ركن ثانی بیت عدل اعظم الهی كه مرجع تشریع است؛ هم‌چنان‌كه در این نظم الهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیّه‌اش كه مركز عهد و میثاقش تبیین نموده ممكن نه، انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال.»

(توقیعات مباركه ۱۹۴۵-۱۹۵۲، صفحه ۱۲۷)

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

تشکیلات علیه نظم بدیع


مقاله‌ی «تشکیلات علیه نظم بدیع» را جناب «یزدانی» از همراهان عهد و میثاق برای ابن وبگاه ارسال نموده‌‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز،
کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی آن دعوت می‌کنیم:


تشکیلات علیه نظم بدیع

برای احبایی که دوران اوّلیّه‌ی امر و حتّی تاریخ معاصر پنجاه ساله‌‌ی اخیر آن و دوران صعود شوقی ربّانی و تشکیل اوّلین بیت‌العدل را درک ننموده‌اند، آیین جهانی بهائی یک مکتب ایده‌آل با جامعه‌ای پر از روح و ریحان و محبّت است؛ در واقع به نظر نمی‌رسد که همه احباء در مورد مشروعیّت یا عدم مشروعیّت بیت‌العدل فعلی و تشکیلات ساختگی آن تأمل کرده باشند.

اکثریّت جامعه بر این باورند که علی‌رغم عدم حضور ولیّ امر در جلسات بیت‌العدل فعلی، این مجمع دارای عصمت و تصمیماتش لازم‌الاجراست و این در حالی است که بیانات صریح و روشن حضرت عبدالبهاء در الواح مبارک وصایای ایشان مخالف این عقیده است.

بدین‌ ترتیب اکثریّت جامعه از تشکیلاتی پیروی می‌کنند که بر خلاف نصوص صریح، لزوم استمرار ولایت امر را انکار می کند؛ این تشکیلات، دنباله‌روی ایادیانی است که پس از صعود اوّلین ولی امرالله، شوقی ربّانی، بیت‌العدل جنینی را منحل کردند و ولیّ امر دوم دیانت بهائی، جناب میسن ریمی را نادیده گرفتند و خود بیت‌العدلی غیرقانونی بنا کردند و نظم بدیع حضرت بهاءالله را متزلزل کرده‌اند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنتشکیلات علیه نظم بدیع

طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی


 جناب آقای «کوروش جمالی» از همراهان عهد و میثاق، که پیش از این مقاله‌ جوابیّه‌ای در پاسخ به مقاله‌ی آقای «تورج امینی» در سایت «نگاه» (در موضوع طرد که در آن به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس و رهبری آن هم توهین و جسارت کرده‌اند) را با عنوان «جنگ قدرت با سلاح طرد» برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند، مقاله جوابیّه‌ای جدید‌ در این موضوع و در پاسخ به مقاله‌ی آقای «حامد صبوری» در سایت «ولوله در شهر» نگاشته و برای این وبگاه ارسال نموده‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی مقاله‌ی جدید ایشان فرا می‌خوانیم:


طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی

نقدی بر موضوع طرد روحانی در جامعه‌ی بهائی

نقدی بر مقاله‌ی جناب «حامد صبوری» در «موضوع طرد در جامعه‌ی بهائی» منتشر شده در سایت «ولوله در شهر»

 

جناب آقای حامد صبوری؛

با تشکّر از توضیحات جنابعالی در خصوص مسأله‌ی طرد و تقسیم‌بندی آن به استناد بیانیّه‌ی اعضای سابق محفل ملّی ایران، اجازه بفرمایید تا نقدی به بیانات حضرتعالی در مسأله طرد نه از نوع صدا و سیمایی آن که خود نیز به آن معترض هستم، بلکه با توجّه به نصوص بهائی و واقعیّت‌های موجود داشته باشم.

دیانت بهائی، دین رأفت و محبّت است، دینی است که شعار آن وحدت عالم انسانی و معاشرت با کلّ ادیان الاهی با محبّت و دوستی است، از چنین دینی نمی‌توان انتظار خشونت، بدبینی و کینه داشت؛ حضرت بهاء‌الله در عمر پربرکت خود با همه‌ی مخالفین و حتّی دشمنان خود با رأفت و مهربانی برخورد می‌کردند، ایشان در تمام عمر حاضر نشدند تا از اهرم خشونت با مخالفین و معترضین استفاده نمایند؛ بزرگترین دشمن جمال مبارک برادر ایشان صبح ازل بود که از در مخالفت با آن حضرت در آمد و لکن ایشان هرگز این دشمن لدود را مستحق طرد ندانستند.

حضرت عبدالبهاء نیز به پیروی از پدر در تمام عمر سعی کردند تا کسی را از خود محزون و ناراحت نکنند؛ بزرگترین دشمن ایشان برادرشان محمّد علی بود که داعیّه‌ی جانشینی آن حضرت را در سر داشت و دشمنی را به حدّ اعلای خود رسانید که شرح قسمتی از آن در رساله‌ی الواح وصایا (وصیّت‌نامه‌ی حضرت عبدالبهاء) آمده است.

حضرت عبدالبهاء علی‌رغم تحمّل آزار و اذیّت‌های فراوان از سوی ناقضین حاضر نشدند محمّد علی و اطرافیان ایشان و سایر مخالفین را از جامعه‌ی بهائی طرد و آن‌ها را غیربهائی معرّفی نمایند.

بنابر این ملاحظه می‌فرمایید که شارع دیانت بهائی و اوّلین مبیّن آن، حتّی‌المکان از انجام اعمالی که از آن بوی استبداد، خشونت و کینه می‌آمد احتراز داشتند.

در دوران حضرت ولی امرالله و با استقرار نظم بدیع جهان آرای الاهی و تأسیس تشکیلات اداری، مخالفت‌هایی از گوشه و کنار و از سوی ناقضین امر آغاز گردید که این مخالفت‌ها می‌توانست ضربه‌ای اساسی به نهال نوپای نظم اداری دیانت بهائی وارد آورد، حضرت شوقی افندی برای اوّلین بار حسب ضرورت، طرد اداری و طرد روحانی را مطرح و آن‌را از اختیارات مخصوص به خود دانستند؛ ایشان در توقیع ۱۰۲ بدیع می‌فرمایند:

«راجع به نفوسی که با دشمنان امر مرتبط و به مخالفت قیام می‌نمایند و به نصایح و انذارات محفل اعتنا ننمایند باید در وقت حاضر مراجعه به این عبد گردد و انفصال روحانی آنان با این عبد است و لاغیر»

(اخبار امری، شماره ۱۲، سال ۱۰۲)

بنا به نصّ یاد شده، طرد روحانی به حضرت شوقی ربّانی ختم گردیده است و جمله‌ی «راجع به این عبد است و لاغیر» نشانگر آنست که این اجازه به ایادیان امر و بیت‌العدل داده نشده است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنطرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی