عید اعظم رضوان
عید اعظم رضوان بر شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق و تمامی هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند مبارک باد!
(بیشتر…)
عید اعظم رضوان بر شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق و تمامی هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند مبارک باد!
(بیشتر…)
چرا اینچنین شد؟!
دلنوشتهی یک هموطن بهائی
دوستان عزیز روحانی؛
حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مبارکه، شوقی ربانی را بهعنوان جانشین خود، مبین و ولی امر دیانت بهائی معرفی نمودند و اطاعت ایشان را بر همگان ضروری دانستند.
همچنین هیكل مبارك برای حفظ وحدت در جامعه به شوقی ربانی دستور فرمودند که جانشین خود را در زمان حیات تعیین نماید تا جامعهی بهایی پس ازایشان دچار اختلاف نگردد. عبارت حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا چنین است:
«ای احبّای الهی، ولیّ امر الله باید در زمان حیات خویش مَنْ هُوَ بَعدَه را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد.»
متأسفانه همان اتفاقی که حضرت عبدالبهاء از آن نگران بودند به وقوع پیوست و به دلیل وجود ابهام در جانشینی حضرت ولی امرالله، بین پیروان دیانت بهائی شکافی عمیق به وجود آمد و حاصل اینکه من و توی بهائی بهجای اینکه با هم متحد باشیم؛ و در جهت پیشرفت امر الهی بکوشیم، سالهاست که از هم دوریم و بدون اینکه ریشهی این اختلاف را جستجو کنیم با هم سر جنگ و نزاع داریم.
تو بیآنکه استدلالی داشته باشی من را ناقض عهد و میثاق حضرت عبدالبها میدانی و من نیز تو را به خاطر عدم توجه به توصیههای حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مبارکه مورد انتقاد قرار میدهم.
در این مختصر، من در پی اثبات حقانیت یکطرف و یا رد معتقدات طرف دیگر نیستم بلکه میخواهم منشاء اختلاف و پیامدهای آن را مورد بررسی قرار دهم.
ابتدا توجه به این نكته مهم ضروری است: شوقی ربانی در بیانات مختلف خود، استحکام و بقای نظم جهانآرای دیانت بهائی را بر دو پایه و رکن اساسی یعنی بیت العدل و ولایت امر میدانند و این دو رکن را لازم و ملزوم یکدیگر شمردهاند و بدون وجود مؤسسه ولایت امر، وحدت جامعه را در خطر دانسته و جدائی بین مؤسسه ولایت امر و بیت العدل را موجب تزلزل بنیان امر الاهی معرفی فرمودهاند.(۱)
به بیان حضرت ولی امرالله مؤسسه ولایت امر میبایست همواره تداوم یابد و بدون حضور ولی امر، مصوبات بیت العدل از رسمیت و مشروعیت لازم برخوردار نخواهد بود.
(بیشتر…)
زندگی نامه جناب چارلز میسن ریمی
چارلز میسن ریمی (تولّد: ۱۵ می ۱۸۷۴ ، صعود: ۴ فوریه ۱۹۷۴)
دومین ولی امر آیین بهائی
چارلز میسن ریمی در 15 می سال 1874 در بورلینگتون، ایوا، متولد شد. میسن بزرگترین فرزند دریادار جورج کولیه ریمی[1] و مری ژوزفین میسن ریمی[2] بود. مادر میسن، دختر اولین رئیس دادگستری ایوا به نام چالز میسن بوده است[3]. پدر و مادر میسن او را در کلیسای انگلیکن ها پرورش دادند. میسن ریمی رشته معماری را در دانشگاه کرنل (1893 تا 1896) و مدرسه هنرهای زیبا ( 1896 تا 1903 ) خواند. در این دانشگاه وی برای اولین بار با آیین بهایی آشنا شد. میسن در 17 جولای 1931 با گرترود هایم کلم ازدواج کرد.5 همسر وی در 5 اوت 1932 در واشنگتن درگذشت.
ریمی در سپتامبر 1899 بر اثر مذاکره با فوب هرست و خانواده ماکسول و جورج ابراهیم خیرالله که برای رفتن به عکا وارد پاريس شده بودند به دیانت بهایی ایمان آورد و اولین بهایی قاره اروپا گردید . ریمی تعالیم بهائی را از مي آليس بالز آموخت و در تاریخ 31/12/1899 رسما خود را به عنوان یک بهائی معرفی نمود و به زودی به حضرت عبدالبها و خانواده ایشان نزدیک شد و مورد علاقه و احترام ایشان قرار گرفت . در 31 ژانویه 1902 چالز به دستور حضرت عبدالبها به همراه چند نفر از بهائیان امریکا برای تبلیغ به بالتيمور رفت ، او در سال 1905 اولین مقاله ی خود را درباره دیانت بهایی منتشر کرد .
ریمی اولین کسی بود که در سال 1907 پیشنهاد ساختن معابد بهائی را در سطح قارهای مطرح نمود .
چارلز در 25 آوریل 1908 برای دیدار با احبا با کشتی از نیویورک عازم انگلیس و آلمان شد . و سپس در عکا با حضرت عبدالبها دیدار و گفتگو نمود. او سپس برای بازدید از مشرق الاذکار عشق آباد به روسیه رفت و از آنجا برای ملاقات با احبای مهد روحانی دیانت بهائی به ایران مسافرت نمود .
از جمله سفرهای دیگر جناب ریمی كه در سال 1910 صورت گرفت سفر به هندوستان و سخنرانی در جاهای مختلف آن کشور بود .
ریمی از هند به عکا آمد و گزارش سفر خود را به حضرت عبدالبها داد – حضرت عبدالبها بعد از شنیدن گزارش میسن ریمی مقررفرمودند تا به مردم هند توجه بیشتری گردد و تبلیغ و تشویق هندیان در دستور کار احبا قرارگيرد.
رابرت استاكمن نویسنده کتاب دیانت بهائی در امریکا از چارلز میسن ریمی به عنوان یک از فعالترین و با معلومات ترین بهائیان امریکا یاد می کند . کسی که در یک گردش یکساله برای تبلیغ دیانت بهائی و منافع امر به دور دنیا سفر نمود [4]. ریمی انسانی فداکار و مشتاق و مشتعل بود ، به حضرت عبدالبها عشق می ورزید . او اولین حقوق دریافتی خود را که 9 دلار بود به حضرت عبدالبها تقدیم کرد.[5] و در مسافرت های تبلیغی متعددی که به دستور حضرت عبدالبها به سراسر دنیا انجام داد حقوق و یا هزینه ای دریافت ننمود . او حتی برای چاپ کتب و مقالات تبلیغی خود نيز هزینه ای دريافت نمي كرد.[6]
میسن ریمی معمار و طراح بزرگی بود ، او به دستور حضرت عبدالبها طرحی برای مشرق الاذکار کرمل در حیفا تهیه نمود و آنرا به تأیید شوقی ربانی رسانید ، همچنین چارلز به دستور شوقی ربانی مشرق الاذکار اوگاندا واقع در افريقا و مشرق الاذکار سیدنی در استرالیا و مشرق الاذکار تهران را نیز طراحی نمود . او در زمان عبدالبها مسئول پروژه ساخت مشرق الاذکار ویلیت امریکا بود که در سال 1925 میلادی ساخته شد ، او همچنین طراح مرکز دارالاثار بین المللی است که در کوه کرمل ساخته شده است . حضرت عبدالبها در یکی از الواح خود که در مجله نجم باختر به چاپ رسیده است با جملاتی با مضمون زیر از میسن ریمی قدردانی کرد :
«آقای ریمی فردی بسیار بی ریا و خالص است . او مانند آب ، شفاف و بدون ناخاصی است . با وجود این که وی برای سالیان درازی خدمت نموده است ، اما هیچگونه منظور شخصی در پشت خدماتش نبوده است . وی هیچ تعلقی به غیر از امرالله ندارد که این نشانه خلوص روح وی می باشد.» [7]
(بیشتر…)
با توجّه به درخواستهای مکرّر همراهان عزیز عهد و میثاق برای ارائهی زندگینامهی کوتاه و مستند از ولات امر، بخش جدید «آشنایی با ولات امر بهائی» را در وبگاه عهد و میثاق میگشائیم و شما همراهان عزیز را به مطالعهی اوّلین بخش از آن فرا میخوانیم.
تولّد مبارک حضرت شوقی افندی در ٢٧ ماه رمضان ١٣١٤ هجری قمری واقع شده است و اين تاريخ مطابق است با اوّل مارس ١٨٩٧ مسيحی؛ اين دو تاريخ در يکی از دفاتر يادداشتهای ايّام طفوليّت حضرت شوقی افندی بهخطّ مبارک خودشان مندرج است.
آن حضرت نوهی ارشد حضرت عبدالبهاء ميباشند. مادرشان ورقهی مبارکه ضيائيّه خانم و پدرشان جناب افنان ميرزا هادی شيرازی بودند. نام مبارک «شوقی» را حضرت عبدالبهاء عنايت فرمودند. ایشان علاقه وافری به شوقی ربّانی داشتند و به همین سبب همواره توصیه میفرمودند که به سبب احترام و عظمت منزلت، به ایشان شوقی افندی گفته شود.
شوقی ربّانی در کودکی در منزل تحصیل را شروع کردند و پس از مدّتی در مدرسه مسیحیان فرانسوی در حیفا تحصیل را ادامه دادند و سپس به مدرسه کاتولیک دیگری در بیروت رفتند. ایشان سالهای آخر دبیرستان و اوایل دانشگاه را در کالج پروتستان سوریه که بعداً بهعنوان دانشگاه آمریکایی بیروت نامیده شد، ادامه تحصیل دادند و مدرک خود را در سال ۱۹۱۸ کسب نمودند. ایشان سپس در کالج بالیول در آکسفورد انگلستان به تحصیل در رشته اقتصاد و علوم اجتماعی پرداختند و در همان حال به تکمیل مهارت ترجمه خود میپرداختند.
پس از صعود حضرت عبدالبهاء، ایشان در سال ۱۹۲۱ به واسطه الواح وصایای آن حضرت به مقام ولایت امر الله رسیدند. نظمی که الواح وصایا بیان کرده است، نظمی یکتا در بین ادیان جهان است که حضرت مولی الوری به آن اشاره داشتهاند.
در مدّت رهبری شوقی ربّانی بر آیین بهائی، آیین نازنین حضرت بهاء الله تبدیل به یک آیین جهانی شد. از آغاز انتصاب شوقی ربّانی تا صعود آن حضرت، شمار نفوس بهائی از صد هزار به چهارصد هزار رسید و کشورهایی که در آن آیین بهائی ورود کرده بودند، از ۳۵ کشور به ۲۵۰ کشور رسید.
شوقی ربّانی از سالهای دههی ۱۹۲۰ میلادی شروع به سیستماتیک کردن نظم جهانی حضرت بهاءالله در مکانهایی که جوامع بهائی حضور داشتند، کردند. در تحت عنایات شوقی افندی محافل روحانی ملّی شکل گرفت و چندین هزار محفل محلّی تشکیل شد.
ایشان در دههی ۳۰ بر روی ترجمهی آثار حضرت بهاءالله به انگلیسی کار کردند. در سال ۱۹۳۷ ایشان حرکتی نظاممند را آغاز کردند تا جمعیّتهای بهائی را در سراسر جهان گسترش دهند. این برنامه در نقشهی ده ساله از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ برنامهریزی شده بود.
در اواخر دهه ۱۹۴۰ پس از استقلال اسرائیل، ایشان شروع به گسترش مرکز جهانی بهائی در حیفا کردند که شامل ساخت مقبرهی حضرت اعلی و ساخت دارالآثار میشد.
در دهه ۱۹۵۰ ایشان به تأسیس نهادهای اداری بهائی ادامه دادند، در سال ۱۹۵۱ شورای بینالمللی بهائی را به ریاست جناب میسون ریمی ـ یکی از ۳۲ ایادیان امر در قید حیات که جایگاه ویژهای در خدمت به امر داشتند ـ بنیان نهادند تا به عنوان نهادی که نهایتاً به بیت العدل جهانی منجر خواهد شد، عمل کند.
(بیشتر…)
پس از انتشار مقالهی «این ره که تو میروی…»، گویا حقایق تلخ و هشدارهای مطرح شده در این مقاله در موضوع کجرویهای بیتالعدل فعلی و بیتوجّهی به مقام شامخ ولایت امر و ولیّ عزیز امر الله و فرمایشهای ایشان، به مذاق عدّهای از افرادی که از قضا مخاطب اصلی این هشدارها و اتمام حجّتها بودند خوش نیامده است؛ لذا وبگاه عهد و میثاق را با پیامهای متعدّد و بعضاً تند خویش نواختهاند!
از جمله دوستی به نام نادیا س. (نام خانوادگی ایشان نزد عهد و میثاق محفوظ است) با ارسال پیامی، عهد و میثاق را وابسته (!) و مطالب آن را در جهت تفرقهی جامعهی بهائی توصیف کردهاند!
از آنجا که از ابتدای فعالیّت این وبگاه، همواره با همراهان همیشگی عهد و میثاق صادق بودهایم و جز خیرخواهی برای جامعه جهانی بهائی، هدف دیگری را سرلوحهی خود قرار ندادهایم؛ شما عزیزان را بیهیچ واهمهای به مطالعهی این پیام ارسالی و پاسخ کوتاه عهد و میثاق به آن فرا میخوانیم.
پاسخ عهد و میثاق به نادیا
سركار خانم نادیا؛
از این كه بعضی از مطالب درج شده در وبگاه عهد و میثاق موردپسند شما واقع نشده است پوزش میطلبیم. برخلاف تصوّر شما، بهائیان جهان سالهاست كه برحول محور تعالیم حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی در كمال وحدت و دوستی در كنار هم زندگی روحانی و مسالمتآمیزی داشته و دارند. این بیت العدل بدلی است كه با فرامین خشک و اداری و دافعهای كه دارد، بین بهائیان جدائی انداخته است.
در جامعه بهائی، تا قبل از تشكیل بیت العدل فعلی و تا زمان حیات شوقی ربّانی اختلافی وجود نداشت و همهی احبّا در جهت حفظ و تحكیم و گسترش جامعه بهائی فعالیت داشتند. با استقرار بیت العدل حیفا و قدرت گرفتن آن، همهی مشكلات آغاز شد و جامعه بهائی به خودی و غیرخودی و به دوست و دشمن تقسیم شد. طردهای روحانی عجیب و غریب و غیرقانونی آغاز شد. مؤسّسهی ولایت امر كه یكی از اركان مهم و اساسی جامعه بهائی بود، تعطیل گردید و با طرفداران و مدافعان آن مانند جذامی برخورد شد و سلام و كلام با آنان ممنوع و به عنوان ذنب لایغفر شناخته شد. افراد فرهیخته، مؤمن و باسابقهی بهائی بدون ارتكاب جرمی و فقط به دلیل تذكّر و انتقاد به بیتالعدل از جامعه بهائی اخراج شدند. ولیّ امر ثانی دیانت بهائی و یار شفیق حضرت عبدالبهاء و شوقی ربّانی از جامعه بهائی اخراج شد و آنانی كه به خاطر خدمات و سوابق درخشان جناب میسن ریمی به او عشق می ورزیدند به عنوان ناقض عهد و میثاق و دشمن دیانت بهائی معرفی شدند و هرگونه ارتباط با آنها ممنوع اعلام گردید.
خانم نادیا، شما از كدام وحدت صحبت به میان میآورید و بیت العدل بدلی و جعلی را محور آن میدانید؟! بیتالعدل ساختگی بعد از گذشت بیش از نیم قرن هنوز نتوانسته است بین هم كیشان خود كه همگی به طلعات مقدّسه ایمان دارند، وحدت ایجاد نماید چه برسد به وحدت بین سایر ادیان و گروهها!
متأسفانه ما شاهد رفتارهای قرون وسطایی بیت العدل بدلی هستیم كه به بهانهی حفظ وحدت، مخالفان خود را به اشدّ مجازات محكوم مینماید. آیا وحدت این است كه باید هرچه بیت العدل گفت حتّی اگر اشتباه باشد، پذیرفت و اعتراضی نكرد؟! آیا همهی رهبران جهان چه ظالم و چه عادل دوست ندارند با انسانهایی مطیع و خاموش سر و كار داشته باشند؟! آیا در طول تاریخ انسانهای بیشماری جان خود را به دلیل مخالفت با حاکمان و به اتهام برهم زدن وحدت، از دست ندادهاند؟
(بیشتر…)
همانطور که وعده کرده بودیم، در بخش معرّفی کتاب، با معرفی برخی از کتب مفید و خواندنی در موضوع عهد و میثاق و آثار ولات امر بهائی بهعنوان آموزههای اساسی، همراه شما خواهیم بود.
دومین معرفی کتاب تقدیم به تمام عزیزان و همراهان همیشگی عهد و میثاق که با پیامهای سراسر مهر و محبّتآمیز خود،
پیگیر محتوای جدید این بخش بودند.
الف) مشخّصات کتابشناسی:
نام کتاب:
نظم جهانی بهاءالله گسترش مییابد
The World Order of Baháʼuʼlláh Continues to Unfold
نویسنده:
ولیّ امر سوم آیین بهائی٬ جناب ژوئل بِرای مارانجلّا
Joel Bray Marangella, The Third Guardian of the Baha’i Faith
انتشارات:
Baha’i scholars publishing trust, Washington D.C
ب) معرفی کتاب: (برگرفته از مقدمه کتاب)
مجموعه نامهها و مقالات جناب «ژوئل بِرای مارانجلّا» به بهائیان جهان، از زمان انتخاب وی به ولایت امر توسط جناب میسن ریمی، دومین ولیّ امر آیین بهائی، بههمراه دیگر متون و نصوص بهائی، شامل اعلان ولایت امر جناب میسن ریمی، بهصورت یکپارچه در کتابی تحت عنوان «نظم جهانی بهاءالله گسترش مییابد» (The World Order of Baha’u’llah Continues to Unfold) منتشر شده است. این عنوان عامدانه انتخاب شده است تا مکمّل متن و نصّ قبلی جامعهی بهائی آمریکا باشد که توسط اوّلین ولیّامر آیین بهائی، شوقی افندی، در کتابی با نام «نظم جهانی بهاءالله» (The World Order of Baha’u’llah) آمده است.
این مجموعه توقیعات بنیادین شوقی افندی، تأکیدی است بر منشأ الهی نظم اداری بهائی و بیانگر تداوم مسؤولیّتهای خاصّ ولیّ امر در مورد تعلیم و هدایت بهائیان در دورهی توسعهی آیینی که سریعاً در حال رشد است. در راستای این خطّمشی، جناب ژوئل برای مارانجلّا، در این مجموعه از نامهها، مقالات و تفاسیر، به ارائهی هدایت الاهی برای گمراهان و سرگشتگان، پیروان بیبصیرت آیین بهائی و کسانی پرداخته است که بعد از صعود شوقی افندی، اوّلین ولیّ امر محبوب بهائی، در سال ۱۹۵۷، از عهد و میثاق بهاءالله منحرف شدند و راه خود را در زمان حضور دومین ولیّامر و در این عصر پر چالش در توسعهی آیین بهائی گم کردهاند. در شرح این چالش، دومین ولی امر، نخستین نامهی خود را به روحیّه خانم چنین مینگارند:
(بیشتر…)
از دوست عزیز، جناب آقای «کوروش جمالی» مقالهای بسیار خواندنی و تأمّلبرانگیز واصل شده است که شما عزیزان و همراهان همیشگی عهد و میثاق را به مطالعه و دقّت در مفاد آن فرا میخوانیم.
به مناسبتی شرححال و عملكرد آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی را میخواندم تا قبل از آن، او را بهعنوان موجودی خونخوار، بیایمان، سنگدل و جانی میشناختم ولی برخلاف تصورم، هیتلر در ابتدای کار انسانی خداپرست، مردمدار، ملّیگرا و دارای افكاری بلند معرفی شده بود.
او علاقهمند به هنر و موسیقی بود، شغل اوّلیّهاش كشیدن تابلوهای نقاشی بود، سیگار نمیکشید، اهل خوردن مشروبات الكلی نبود، گیاهخوار بود، از آزار و اذیّت حیوانات اندوهگین میشد، مسؤولیتپذیر و فداكار بود، دلبسته به مال دنیا نبود و پیش از مرگ همهی اموال خود را بخشید. در سال ۱۹۲۸ از سوی نشریّهی تایمز بهعنوان مرد سال انتخاب شد و برای سه دوره نیز بهعنوان مرد سال اروپا لقب گرفت!
نویسندهی توانایی بود و كتاب او با عنوان «نبرد من» از مقدّسترین کتابهای آلمان نازی بود. هیتلر به شهادت تاریخ، بزرگترین فرمانروای جهانگشای معاصر بود. در زمان فرمانروایی او آلمان شاهد نوآوری و اختراعات بسیاری بود كه از عصر و دورهی خود جلوتر بود. او ادّعا داشت كه نظم جهانی را تغییر داده است. جهانیان او را میستودند و آلمانها او را میپرستیدند.
هیتلر معتقد بود جنبش نازی تا هزار سال پایدار خواهد بود و حكومت او جهان را خواهد گرفت. پیروانش او را میپرستیدند و سخنش را به گوش جان میشنیدند، هرچه او میگفت، تأیید میکردند و مخالفین و منتقدین او را، به جوخههای آتش میسپردند. او ابتدا تصمیمات خود را با مشورت كمیتهای هفتنفره به اجرا درمیآورد ولی بعد از تحكیم قدرت، این كمیته را نیز منحل كرد و خود تصمیمگیر نهایی شد. بهاینترتیب، فقط یکصدا بود كه باید شنیده میشد و یک فرمان بود كه باید به اجرا درمیآمد، فقط یک كتاب بود كه باید مقدّس شمرده میشد و فقط یک نفر بود كه درست فكر میكرد و فرمان درست میداد؛ و آنهم كسی نبود جز هیتلر!
سرانجام این فرمانروای مصون از خطا بر اثر یک گزارش اشتباه كه هواشناسی آلمان داده بود و هوای بسیار سردی را برای روسیه پیشبینی نكرده بود، سربازانش در سرمای بسیار شدید و طاقتفرسای زمستان شوروی انرژی خود را از دست دادند و آلمان مجبور به پذیرش شكست شد.
راستی چرا فردی با این سوابق در مدّتی كوتاه تبدیل به موجودی جانی و خونخوار شد؟ فردی كه قوم یهود را دشمن اصلی بشریّت معرفی كرد و سودای حكومت برجهان را در سر پروراند و به آنچنان سرنوشت شومی گرفتار شد؟!
(بیشتر…)
چندین ماه پس از انتشار مقالهی «بیت العدل حیفا فاقد مشروعیّت قانونی است» در وبگاه عهد و میثاق، یكی از کاربران با ارسال نظر مفصّلی ذیل این مقاله، انتقادات و پرسشهای متعدّدی را بر مقالهی یاد شده وارد نمودند؛ ضمن تشكّر از این دوست گرامی، از آنجا که اطّلاع از مفاد این نظرات، انتقادات و پرسشها و همچنین پاسخهای اجمالی آن میتواند برای سایر همراهان عهد و میثاق مفید باشد؛ وبگاه عهد و میثاق بر آن شد که به جای انتشار نظر ایشان ذیل مقالهی مذکور و در بخش نظرات کاربران، آن را همراه با پاسخی كوتاه به پرسشها و انتقادات این دوست گرامی و به انضمام متن کامل نظر و پرسشهای ارسالی ایشان، در یک یادداشت مستقل، به شما عزیزان و همراهان همیشگی وبگاه تقدیم نماید، پس با ما همراه باشید:
دوست عزیز؛
با تحیّت و احترام؛
با تشکّر از نظرات و پرسشهای ارسالی شما به وبگاه عهد و میثاق، از اینکه جنابعالی دیانت بهائی را بهعنوان آیین خود پذیرفتهاید خوشحالیم، امید است با تحرّی حقیقت و مطالعه و تعمّق در آثار و نصوص مقدّسهی امری، با آموزههای دیانت بهائی بیشتر آشنا شوید.
قبل از پاسخ به پرسشهای شما لازم میدانیم، مقدمهای را خدمتتان عرض نماییم.
بر طبق نصوص و آموزههای بهائی، دیانت بهائی بر دو رکن اساسی، یعنی مؤسّسهی ولایت امر و بیت العدل اعظم استوار است که هر یک وظایف خاصّ خود را به عهده دارند. شوقی ربّانی در کتاب دور بهائی میفرمایند:
«هر گاه ولایت امر از نظم بدیع حضرت بهاءالله منتزع شود، اساس این نظم متزلزل و الی الابد محروم از اصل توارثی میگردد … بدون این مؤسّسه، وحدت امرالله در خطر افتد و بنیانش متزلزل گردد و از منزلتش بکاهد و از واسطهی فیضی که بر عواقب امور در طیّ دهور احاطه دارد بالمرّه بینصیب ماند و هدایتی که جهت تعیین حدود و وظایف تقنینیّه منتخبین ضروری است، سلب شود و چنانچه بیت العدل اعظم که اساساً اهمّیّتش از ولایت امر کمتر نیست از آن منتزع گردد؛ نظم بدیع حضرت بهاءالله از جریان بازمانده و دیگر نمیتواند حدود و احکام غیر منصوصه تشریعی و ادارهی امرالله را که شارع اعظم متعمّداً در کتاب اقدس نازل نفرموده تکمیل نماید.»
(دور بهائی، ص ۷۷)
ملاحظه میفرمایید که بدون وجود مؤسّسهی ولایت امرالله و ولیّ امر، بیت العدل به تنهایی قادر به ادامهی کار وظیفهی تقنینی (قانونگذاری) خود نخواهد بود. در حال حاضر بیت العدل فعلی ادّعا دارد که ولیّ امری در کار نیست و كلیّهی اختیارات ولیّ امر به بیت العدل منتقل گردیده است. این حرف صحیح نیست و بیت العدل بهدلیل عدم حضور ولیّ امر در آن از مشروعیّت لازم برخوردار نیست.
(بیشتر…)
تماسهای بسیار و درخواستهای مکرّر شما همراهان عزیز و گرامی، در مورد معرفی کتب اصلی و سودمند در موضوع عهد و میثاق، موجب شد تا بخش جدیدی تحت عنوان «معرفی کتاب» را در عهد و میثاق بگشاییم.
در این بخش به معرفی برخی از کتب مفید و خواندنی در موضوع عهد و میثاق و آثار ولات امر بهائی به عنوان آموزههای اساسی میپردازیم. به امید آنکه محتوای این بخش جدید مورد استفاده و استقبال همراهان همیشگی عهد و میثاق قرار گیرد.
شرحی بر الواح وصایای عبدالبهاء
نقش الواح وصایا در عهد بهاءالله
الف) مشخّصات کتابشناسی:
نام کتاب:
شرحی بر الواح وصایای عبدالبهاء
نقش الواح وصایا در عهد بهاءالله
(این شرح نگاهی است روشنگرانه به متن و حوادث وقایع غمانگیز و تاریخی پیرامون این سند مقدّس، شامل الواح وصایای عبدالبهاء و خلاصهای از توصیف آیین بهائی، نوشته شده توسط جناب ژول برای مارانجلّا)
Commentary on the Will and testament of ‘Abdu’lBaha’
The Role of the Will and Testament in the Covenant of Baha’u’lla’h
نویسنده:
ولی امر سوم آیین بهائی٬ جناب ژوئل برای مارانجلّا
Joel Bray Marangella, The Third Guardian of the Baha’i Faith
انتشارات:
PNBC of the Orthodox Baha’is of the United States, 2010
ب) معرفی کتاب:
این کتاب شرحی است معتبر بر بخشی مهم از نصوص مقدّسه آیین بهائی و شامل بررسی حوادث تاریخی غمباری است که برای نابودی اعتبار و معنای این سند مقدّس صورت گرفته است و شامل الواح وصایای عبدالبهاء، بههمراه خلاصهای از توصیف آیین بهائی است که توسط نویسنده نگاشته شده است.
عهد بهاءالله یا عهد اصغر اساساً ادامهی عهد الاهی یا عهد اعظم است که هر دوی آنها وعدهی هدایت الاهی به بشریّت است. تحقّق عهد اعظم در آیینهای پیامبران مؤسّس ادیان بزرگ جهان و تحقّق عهد بهاءالله در الواح وصایای جانشین و فرزند ارشد وی ـ عبدالبهاء ـ مطرح میشود.
شرح درخشان جناب ژوئل برای مارانجلّا بر الواح وصایای عبدالبهاء خوانندگان را قادر میسازد تا به وضوح، عبارات مهمّ این متن مقدّس را که آماج بدفهمی، غفلت و تحریف عمدی واقع شده است دریابند. در پایان، جناب مارانجلّا ما را قادر میسازد که نشانه حقیقی خداوند را در دوران زندگی خود درک کنیم.
(بیشتر…)
جناب آقای «فرید» از همراهان گرامی عهد و میثاق که پیشتر مقالهای با عنوان «نکتهسنجیهای شوقی ربّانی» را برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند؛ به تازگی، مقالهی بسیار خواندنی «سرمست باده میثاق» را برای این وبگاه ارسال نمودهاند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان ارجمند را به مطالعهی آن فرا میخوانیم:
«سرمست باده میثاق»
جناب چارلز میسن ریمی از ایادیان امرالله بودند که به دستور حضرت ولیّ امرالله در سال ۱۹۵۰ به طور دائمی در حیفا اقامت گزیدند. شوقی ربّانی در زمان حیات خود ایشان را به ریاست هیأت بینالمللی بهائی (بیت العدل جنینی) منصوب کردند تا این هیأت بعد از طیّ مراحل خود از حالت جنینی خارج شده و به بیت العدل جهانی تبدیل شود. این اقدام شوقی ربّانی مقدمهای بود برای معرفی جناب میسن ریمی به عنوان ولیّ امر ثانیّ دیانت بهایی و تدبیری بود برای معرفی غیر مستقیم ایشان به ریاست بیت العدل اعظم الاهی که میبایست در مستقبل ایّام استقرار یابد.
در مکتوبات حضرت شوقی افندی عبارات فراوانی در عظمت و جایگاه جناب میسن ریمی موجود است؛ همچنین در بیانات حضرت عبدالبهاء نیز به مقام شامخ ایشان اشاره شده است.
در نامهای که هیکل اطهر در پاسخ به جناب میسن ریمی نگاشتهاند٬ ایشان را جوان نورانی و عزیز روحانی خود خطاب میکنند و دستور میدهند که جميع را از باده ميثاق سرمست کند. احبّای عزیز را به زیارت این نامه که در ذیل عیناً نقل میشود دعوت مینمایم.
(بیشتر…)