بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

زندگی نامه جناب چارلز میسن ریمی

remey-1

زندگی نامه جناب چارلز میسن ریمی

چارلز میسن ریمی (تولّد: ۱۵ می ۱۸۷۴ ، صعود: ۴ فوریه ۱۹۷۴)

دومین ولی امر آیین بهائی

  1. تاریخچه اوّلیّه

چارلز میسن ریمی در 15 می سال 1874 در بورلینگتون، ایوا، متولد شد. میسن بزرگترین فرزند دریادار جورج کولیه ریمی[1] و مری ژوزفین میسن ریمی[2] بود. مادر میسن، دختر اولین رئیس دادگستری ایوا  به نام چالز میسن بوده است[3]. پدر و مادر میسن او را در کلیسای انگلیکن ها پرورش دادند. میسن ریمی رشته معماری را در دانشگاه کرنل (1893 تا 1896) و مدرسه هنرهای زیبا ( 1896 تا 1903 ) خواند. در این دانشگاه وی برای اولین بار با آیین بهایی آشنا شد. میسن در 17 جولای 1931 با گرترود هایم کلم ازدواج کرد.5 همسر وی در 5 اوت 1932 در واشنگتن درگذشت.

ریمی در سپتامبر 1899 بر اثر مذاکره با فوب هرست و خانواده ماکسول و جورج ابراهیم خیرالله که برای رفتن به عکا وارد پاريس شده بودند به دیانت بهایی ایمان آورد و اولین بهایی قاره اروپا گردید . ریمی تعالیم بهائی را از مي آليس بالز آموخت و در تاریخ 31/12/1899 رسما خود را به عنوان یک بهائی معرفی نمود و به زودی به حضرت عبدالبها و خانواده ایشان نزدیک شد و مورد علاقه و احترام ایشان قرار گرفت . در 31 ژانویه 1902 چالز به دستور حضرت عبدالبها به همراه چند نفر از بهائیان امریکا برای تبلیغ به بالتيمور رفت ، او در سال 1905 اولین مقاله ی خود را درباره دیانت بهایی منتشر کرد .

  1. خدمات میسن ریمی به جامعه بهایی

ریمی اولین کسی بود که در سال 1907 پیشنهاد ساختن معابد بهائی را در سطح قاره‌ای مطرح نمود .

چارلز در 25 آوریل 1908 برای دیدار با احبا با کشتی از نیویورک عازم انگلیس و آلمان شد . و سپس در عکا با حضرت عبدالبها  دیدار و گفتگو نمود. او سپس برای بازدید از مشرق الاذکار عشق آباد به روسیه رفت و از آنجا برای ملاقات با احبای مهد روحانی دیانت بهائی به ایران مسافرت نمود .

از جمله سفرهای دیگر جناب ریمی كه در سال 1910 صورت گرفت سفر به هندوستان و سخنرانی در جاهای مختلف آن کشور بود .

ریمی از هند به عکا آمد و گزارش سفر خود را به حضرت عبدالبها داد – حضرت عبدالبها بعد از شنیدن گزارش میسن ریمی مقررفرمودند تا به مردم هند توجه بیشتری گردد و تبلیغ و تشویق هندیان در دستور کار احبا قرارگيرد.

رابرت استاكمن نویسنده کتاب دیانت بهائی در امریکا از چارلز میسن ریمی به عنوان یک از فعالترین و با معلومات ترین بهائیان امریکا یاد می کند . کسی که در یک گردش یکساله برای تبلیغ دیانت بهائی و منافع امر به دور دنیا سفر نمود [4]. ریمی انسانی فداکار و مشتاق و مشتعل بود ، به حضرت عبدالبها عشق می ورزید . او اولین حقوق دریافتی خود را که 9 دلار بود به حضرت عبدالبها تقدیم کرد.[5] و در مسافرت های تبلیغی متعددی که به دستور حضرت عبدالبها به سراسر دنیا انجام داد حقوق و یا هزینه ای دریافت ننمود . او حتی برای چاپ کتب و مقالات تبلیغی خود نيز هزینه ای دريافت نمي كرد.[6]

میسن ریمی معمار و طراح بزرگی بود ، او به دستور حضرت عبدالبها طرحی برای مشرق الاذکار کرمل در حیفا تهیه نمود و آنرا به تأیید شوقی ربانی رسانید ، همچنین چارلز به دستور شوقی ربانی مشرق الاذکار اوگاندا واقع در افريقا و مشرق الاذکار سیدنی در استرالیا و مشرق الاذکار  تهران را نیز طراحی نمود . او در زمان عبدالبها مسئول پروژه ساخت مشرق الاذکار ویلیت امریکا بود که در سال 1925 میلادی ساخته شد ، او همچنین طراح مرکز دارالاثار بین المللی است که در کوه کرمل ساخته شده است . حضرت عبدالبها در یکی از الواح خود که در مجله نجم باختر به چاپ رسیده است با جملاتی با مضمون زیر از میسن ریمی قدردانی کرد :

«آقای ریمی فردی بسیار بی ریا و خالص است . او مانند آب ، شفاف و بدون ناخاصی است . با وجود این که وی برای سالیان درازی خدمت نموده است ، اما هیچگونه منظور شخصی در پشت خدماتش نبوده است . وی هیچ تعلقی به غیر از امرالله ندارد که این نشانه خلوص روح وی می باشد.» [7]

(بیشتر…)

ادامه خواندنزندگی نامه جناب چارلز میسن ریمی

مختصری از حیات پربرکت شوقی ربّانی

Shogi Rabbani (2)

با توجّه به درخواست‌های مکرّر همراهان عزیز عهد و میثاق برای ارائه‌ی زندگینامه‌ی کوتاه و مستند از ولات امر، بخش جدید «آشنایی با ولات امر بهائی» را در وبگاه عهد و میثاق می‌گشائیم و شما همراهان عزیز را به مطالعه‌ی اوّلین بخش از آن فرا می‌خوانیم.


مختصری از حیات پربرکت شوقی ربّانی

 

دوران کودکی و جوانی

تولّد مبارک حضرت شوقی افندی در ٢٧ ماه رمضان ١٣١٤ هجری قمری واقع شده است و اين تاريخ مطابق است با اوّل مارس ١٨٩٧ مسيحی؛ اين دو تاريخ در يکی از دفاتر يادداشت‌های ايّام طفوليّت حضرت شوقی افندی به‌خطّ مبارک خودشان مندرج است.

آن حضرت نوه‌ی ارشد حضرت عبدالبهاء مي‌باشند. مادرشان ورقه‌ی مبارکه ضيائيّه خانم و پدرشان جناب افنان ميرزا هادی شيرازی بودند. نام مبارک «شوقی» را حضرت عبدالبهاء عنايت فرمودند. ایشان علاقه وافری به شوقی ربّانی داشتند و به همین سبب همواره توصیه می‌فرمودند که به سبب احترام و عظمت منزلت، به ایشان شوقی افندی گفته شود.

شوقی ربّانی در کودکی در منزل تحصیل را شروع کردند و پس از مدّتی در مدرسه مسیحیان فرانسوی در حیفا تحصیل را ادامه دادند و سپس به مدرسه کاتولیک دیگری در بیروت رفتند. ایشان سال‌های آخر دبیرستان و اوایل دانشگاه را در کالج پروتستان سوریه که بعداً به‌عنوان دانشگاه آمریکایی بیروت نامیده شد، ادامه تحصیل دادند و مدرک خود را در سال ۱۹۱۸ کسب نمودند. ایشان سپس در کالج بالیول در آکسفورد انگلستان به تحصیل در رشته اقتصاد و علوم اجتماعی پرداختند و در همان حال به تکمیل مهارت ترجمه خود می‌پرداختند.

دوران ولایت امر اللّه

پس از صعود حضرت عبدالبهاء، ایشان در سال ۱۹۲۱ به واسطه الواح وصایای آن حضرت به مقام ولایت امر الله رسیدند. نظمی که الواح وصایا بیان کرده است، نظمی یکتا در بین ادیان جهان است که حضرت مولی الوری به آن اشاره داشته‌اند.

در مدّت رهبری شوقی ربّانی بر آیین بهائی، آیین نازنین حضرت بهاء الله تبدیل به یک آیین جهانی شد. از آغاز انتصاب شوقی ربّانی تا صعود آن حضرت، شمار نفوس بهائی از صد هزار به چهارصد هزار رسید و کشورهایی که در آن آیین بهائی ورود کرده بودند، از ۳۵ کشور به ۲۵۰ کشور رسید.

شوقی ربّانی از سال‌های دهه‌ی ۱۹۲۰ میلادی شروع به سیستماتیک کردن نظم جهانی حضرت بهاء‌الله در مکان‌هایی که جوامع بهائی حضور داشتند، کردند. در تحت عنایات شوقی افندی محافل روحانی ملّی شکل گرفت و چندین هزار محفل محلّی تشکیل شد.

ایشان در دهه‌ی ۳۰ بر روی ترجمه‌ی آثار حضرت بهاءالله به انگلیسی کار کردند. در سال ۱۹۳۷ ایشان حرکتی نظام‌مند را آغاز کردند تا جمعیّت‌های بهائی را در سراسر جهان گسترش دهند. این برنامه در نقشه‌ی ده ساله از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۳ برنامه‌ریزی شده بود.

در اواخر دهه ۱۹۴۰ پس از استقلال اسرائیل، ایشان شروع به گسترش مرکز جهانی بهائی در حیفا کردند که شامل ساخت مقبره‌ی حضرت اعلی و ساخت دارالآثار می‌شد.

در دهه ۱۹۵۰ ایشان به تأسیس نهادهای اداری بهائی ادامه دادند، در سال ۱۹۵۱ شورای بین‌المللی بهائی را به ریاست جناب میسون ریمی ـ یکی از ۳۲ ایادیان امر در قید حیات که جایگاه ویژه‌ای در خدمت به امر داشتند ـ بنیان نهادند تا به عنوان نهادی که نهایتاً به بیت العدل جهانی منجر خواهد شد، عمل کند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنمختصری از حیات پربرکت شوقی ربّانی

پاسخ به نادیا(ها)


پس از انتشار مقاله‌ی «این ره که تو می‌روی…»، گویا حقایق تلخ و هشدارهای مطرح شده در این مقاله در موضوع کج‌روی‌های بیت‌العدل فعلی و بی‌توجّهی به مقام شامخ ولایت امر و ولیّ عزیز امر الله و فرمایش‌های ایشان، به مذاق عدّه‌ای از افرادی که از قضا مخاطب اصلی این هشدارها و اتمام حجّت‌ها بودند خوش نیامده است؛ لذا وبگاه عهد و میثاق را با پیام‌های متعدّد و بعضاً تند خویش نواخته‌اند!
از جمله دوستی به نام نادیا س. (نام خانوادگی ایشان نزد عهد و میثاق محفوظ است) با ارسال پیامی، عهد و میثاق را وابسته (!) و مطالب آن را در جهت تفرقه‌ی جامعه‌ی بهائی توصیف کرده‌اند!

از آن‌جا که از ابتدای فعالیّت این وبگاه، همواره با همراهان همیشگی عهد و میثاق صادق بوده‌ایم و جز خیرخواهی برای جامعه جهانی بهائی، هدف دیگری را سرلوحه‌ی خود قرار نداده‌ایم؛ شما عزیزان را بی‌هیچ واهمه‌ای به مطالعه‌ی این پیام ارسالی و پاسخ کوتاه عهد و میثاق به آن فرا می‌خوانیم.


پاسخ عهد و میثاق به نادیا


سركار خانم نادیا؛

از این كه بعضی از مطالب درج شده در وبگاه عهد و میثاق موردپسند شما واقع نشده است پوزش می‌طلبیم. برخلاف تصوّر شما،  بهائیان جهان سال‌هاست كه برحول محور تعالیم حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی در كمال وحدت و دوستی در كنار هم زندگی روحانی و مسالمت‌آمیزی داشته و دارند. این بیت العدل بدلی است كه با فرامین خشک و اداری و دافعه‌ای كه دارد، بین بهائیان جدائی انداخته است.

در جامعه بهائی، تا قبل از تشكیل بیت العدل فعلی و تا زمان حیات شوقی ربّانی اختلافی وجود نداشت و همه‌ی احبّا در جهت حفظ و تحكیم و گسترش جامعه بهائی فعالیت داشتند. با استقرار بیت العدل حیفا و قدرت گرفتن آن، همه‌ی مشكلات آغاز شد و جامعه بهائی به خودی و غیرخودی و به دوست و دشمن تقسیم شد. طردهای روحانی عجیب و غریب و غیرقانونی آغاز شد. مؤسّسه‌ی ولایت امر كه یكی از اركان مهم و اساسی جامعه بهائی بود، تعطیل گردید و با طرفداران و مدافعان آن مانند جذامی برخورد شد و سلام و كلام با آنان ممنوع و به عنوان ذنب لایغفر شناخته شد. افراد فرهیخته، مؤمن و باسابقه‌ی بهائی بدون ارتكاب جرمی و فقط به‌ دلیل تذكّر و انتقاد به بیت‌العدل از جامعه بهائی اخراج شدند. ولیّ امر ثانی دیانت بهائی و یار شفیق حضرت عبدالبهاء و شوقی ربّانی از جامعه بهائی اخراج شد و آنانی كه به خاطر خدمات و سوابق درخشان جناب میسن ریمی به او عشق می ورزیدند به عنوان ناقض عهد و میثاق و دشمن دیانت بهائی معرفی شدند و هرگونه ارتباط با آن‌ها ممنوع اعلام گردید.

خانم نادیا، شما از كدام وحدت صحبت به میان می‌آورید و بیت العدل بدلی و جعلی را محور آن می‌دانید؟! بیت‌العدل ساختگی بعد از گذشت بیش از نیم قرن هنوز نتوانسته است بین هم كیشان خود كه همگی به طلعات مقدّسه ایمان دارند، وحدت ایجاد نماید چه برسد به وحدت بین سایر ادیان و گروه‌ها!

متأسفانه ما شاهد رفتارهای قرون وسطایی بیت العدل بدلی هستیم كه به بهانه‌ی حفظ وحدت، مخالفان خود را به اشدّ مجازات محكوم می‌نماید. آیا وحدت این است كه باید هرچه بیت العدل گفت حتّی اگر اشتباه باشد، پذیرفت و اعتراضی نكرد؟! آیا همه‌ی رهبران جهان چه ظالم و چه عادل دوست ندارند با انسان‌هایی مطیع و خاموش سر و كار داشته باشند؟! آیا در طول تاریخ انسان‌های بی‌شماری جان خود را به دلیل مخالفت با حاکمان و به اتهام برهم زدن وحدت، از دست نداده‌اند؟

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ به نادیا(ها)

تشکیلات علیه نظم بدیع


مقاله‌ی «تشکیلات علیه نظم بدیع» را جناب «یزدانی» از همراهان عهد و میثاق برای ابن وبگاه ارسال نموده‌‌اند که ضمن تشکّر از این عزیز،
کاربران و همراهان گرامی را به مطالعه‌ی آن دعوت می‌کنیم:


تشکیلات علیه نظم بدیع

برای احبایی که دوران اوّلیّه‌ی امر و حتّی تاریخ معاصر پنجاه ساله‌‌ی اخیر آن و دوران صعود شوقی ربّانی و تشکیل اوّلین بیت‌العدل را درک ننموده‌اند، آیین جهانی بهائی یک مکتب ایده‌آل با جامعه‌ای پر از روح و ریحان و محبّت است؛ در واقع به نظر نمی‌رسد که همه احباء در مورد مشروعیّت یا عدم مشروعیّت بیت‌العدل فعلی و تشکیلات ساختگی آن تأمل کرده باشند.

اکثریّت جامعه بر این باورند که علی‌رغم عدم حضور ولیّ امر در جلسات بیت‌العدل فعلی، این مجمع دارای عصمت و تصمیماتش لازم‌الاجراست و این در حالی است که بیانات صریح و روشن حضرت عبدالبهاء در الواح مبارک وصایای ایشان مخالف این عقیده است.

بدین‌ ترتیب اکثریّت جامعه از تشکیلاتی پیروی می‌کنند که بر خلاف نصوص صریح، لزوم استمرار ولایت امر را انکار می کند؛ این تشکیلات، دنباله‌روی ایادیانی است که پس از صعود اوّلین ولی امرالله، شوقی ربّانی، بیت‌العدل جنینی را منحل کردند و ولیّ امر دوم دیانت بهائی، جناب میسن ریمی را نادیده گرفتند و خود بیت‌العدلی غیرقانونی بنا کردند و نظم بدیع حضرت بهاءالله را متزلزل کرده‌اند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنتشکیلات علیه نظم بدیع

دعای مخصوص ایّام هاء

«يا إِلهِي وَنارِيْ وَنُوْرِيْ قَدْ دَخَلَتِ الأَيَّامُ الَّتِيْ سَمَّيْتَها بِأَيَّامِ الهَاءِ فِيْ كِتابِكَ يا مالِكَ الأَسْماءِ وَتَقَرَّبَتْ أَيَّامُ صِيامِكَ الَّذِيْ فَرَضْتَهُ مِنْ قَلَمِكَ الأَعْلى لِمَنْ فِيْ مَلَكُوتِ الإِنْشاءِ، أَيْ رَبِّ أَسْئَلُكَ بِتِلْكَ الأَيَّامِ وَالَّذِينَ تَمَسَّكوا فِيها بِحَبْلِ أَوامِرِكَ وَعُرْوَةِ أَحْكامِكَ بِأَنْ تَجْعَلَ لِكُلِّ نَفْسٍ مَقَرًّا فِيْ جِوارِكَ وَمَقامًا لَدى ظُهُورِ نُورِ وَجْهِكَ، أَيْ رَبِّ أُولئكَ عِبادٌ ما مَنَعَهُمُ الهَوى عَمَّا أَنْزَلْتَهُ فِيْ كِتابِكَ، قَدْ خَضَعَتْ أَعْناقُهُمْ لأَمْرِكَ وَأَخَذُوا كِتابَكَ بِقُوَّتِكَ وَعَمِلُوا ما أُمِرُوا بِهِ مِنْ عِنْدِكَ وَاخْتارُوا ما نُزِّلَ لَهُمْ مِنْ لَدُنْكَ، أَيْ رَبِّ تَرَى أَنَّهُمْ أَقَرُّوا وَاعْتَرَفُوا بِكُلِّ ما أَنزَلْتَهُ فِيْ أَلْواحِكَ، أَيْ رَبِّ أَشْرِبْهُمْ مِنْ يَدِ عَطائِكَ كَوْثَرَ بَقائِكَ ثُمَّ اكْتُبْ لَهُمْ أَجْرَ مَنِ انْغَمَسَ فِيْ بَحْرِ لِقائِكَ وَفازَ بِرَحِيقِ وِصالِكَ، أَسْئَلُكَ يا مالِكَ المُلُوكِ وَراحِمَ المَمْلُوكِ بِأَنْ تُقَدِّرَ لَهُمْ خَيْرَ الدُّنْيا وَالآخِرَةِ ثُمَّ اكْتُبْ لَهُمْ ما لا عَرَفَهُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ ثُمَّ اجْعَلْهُمْ مِنَ الَّذِينَ طافُوا حَوْلَكَ وَيَطُوفُونَ حَوْلَ عَرْشِكَ فِيْ كُلِّ عالَمٍ مِنْ عَوالِمِكَ، إِنَّكَ أَنْتَ المُقْتَدِرُ العَلِيمُ الخَبِيرُ.»

مجموعه اذكار و ادعيّه من آثار حضرت بهاءالله، صفحات ۴۹ و ۵۰

دعای مخصوص ایّام هاء
دعای مخصوص ایّام هاء
(بیشتر…)

ادامه خواندندعای مخصوص ایّام هاء

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش سوم

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ

بخش سوم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «دروغ بزرگ» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش سوم

دروغ بزرگ

بهائیان طرفدار بیت‌العدل فعلی اعتقاد دارند که شوقی ربّانی، ولی امر دیانت بهائی، دار فانی را وداع گفت بدون این‌که برای جامعه‌ی بهائی جانشینی تعیین و معرفی نماید.

ایادیان امر نیز پس از صعود (مرگ) شوقی اعلام نمودند که از او وصیّت نامه‌ای باقی نمانده و او نتوانسته است برای خود جانشینی تعیین و معرفی نماید.

این سخنان در حقیقت توهینی آشکار است به شوقی ربّانی، زیرا حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا تأکید کرده بودند که ولی امر باید در طول حیات خود، جانشین پس از خویش را تعیین و معرفی نماید تا پس از او اختلافی بروز نکند.

بنابر این کسانی که معتقدند شوقی ربّانی در زمان حیات، جانشین خود را تعیین نکرده است در حقیقت مدّعی‌اند که:

۱- الواح وصایای حضرت عبدالبهاء اشتباه است!!

۲- شوقی افندی نسبت به الواح وصایا بی‌توجّه بوده است!!

۳- مصونیّت از خطای مقام تبیین زیر سوأل است!!

۴- اظهارات خلاف واقع از سوی رهبران بهائی بیان شده است!!

(بیشتر…)

ادامه خواندندروغ بزرگ

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش دوم

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ

به عنوان بخش دوم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «بنیان اعتقاد» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش دوم

بنیان اعتقاد

در هر تفکّر و ایدئولوژی، اصولی وجود دارد که چشم‌پوشی از آن‌ها به منزله‌ی کنار گذاشتن کلّ آن تفکّر و روش است؛ به عبارت بهتر در تبیین هر ایدئولوژی و تفکّری، اساس و چهارچوب کلّی آن باید حفظ شود؛ زیرا آن ایده و روش به پشتوانه‌ی آن اصول شناخته می‌گردد. مکاتب فکری بشری و ادیان آسمانی هم از این قانون کلّی مستثنی نیستند؛ به طور مثال اگر در تفکّر ماتریالیستی معیار عقل بشر را کنار بگذاریم و معتقد به وحی بشویم در حقیقت کلّ آن تفکّر را کنار گذاشته‌ایم و یا اگر یک معتقد به دیانت یهود به حضرت مسیح هم اعتقاد داشته باشد، آن وقت نمی‌توان او را یک یهودی واقعی دانست.

در آیین بهائی هم مانند دیگر ادیان آسمانی، اصول و بنیان اعتقاد، قطعی و غیر قابل تغییر و تفسیر است؛ یعنی اگر آن اصول را نادیده بگیریم چهارچوب اصلی دیانت و بنیان اعتقاد را ویران کرده‌ایم؛ این موضوع امری انکار ناشدنی و قطعی‌ست و همان طور که ذکر شد جای تفسیر و توجیه ندارد.

یکی از موارد بنیادین که به هیچ وجه قابل توجیه و تفسیر نمی‌باشد، لزوم وجود مبیّن در دیانت بهائی است و آن اینست که مبیّن باید همواره در کنار نصوص وجود داشته و به وظیفه‌ی خود در تبیین آیات مبادرت ورزد. حذف مبیّن از شریعت مساوی است با انکار اصل دیانت. محروم کردن جامعه از مبیّن مساوی است با حرمان از فهم آیات و هزاران تالی فاسد دیگر که غیر قابل انکار می‌باشد؛ کما این‌که امروزه شاهد این کج‌روی‌ها و دور شدن از اصول اساسی دیانت بهائی و کم رنگ شدن تعالیم آن هستیم.

(بیشتر…)

ادامه خواندنبنیان اعتقاد

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش سوم (۱۹۰۶)

۱۹۰۶:  واشنگتن دو بهائی بسیار توانا داشت؛ چارلز میسن ریمی، که شروع به نوشتن نشریات کرده بود و احمد سهراب که مترجم اصلی الواح نوشته شده توسط حضرت عبدالبهاء بود. میسن ریمی ترجیح می‌داد که آثارش را خودش و به هزینه‌ی شخصی منتشر نماید.

 می ۱۹۰۶: نورث هادسن نامه‌ای از میسن ریمی دریافت کرد درباره‌ی اهمّیّت برگزاری جشن در روز ۲۳ می، که سالروز تولّد حضرت عبدالبهاء و اعلام مقام از سوی حضرت باب بود؛ در نتیجه، جامعه‌ی بهائیان تصمیم گرفت که جلسه‌ای برگزار کند. جدا از این موضوع، نورث هودسن نمی‌دانست که روزهای مبارک بهائی را باید جشن گرفت.

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش سوم (۱۹۰۶)