ناتوانی بیت العدل در صدور احکام جدید در غیاب ولیّ امر (قسمت دوم)

همانطور که در قسمت اوّل مقاله اشاره شد، حضرت بهاءالله، در کتاب مستطاب اقدس، کلیّات برخی از احکام را بیان داشتند و صدور احکام جدید را به مقام تشریع یعنی بیت العدل عمومی محوّل فرمودند تا بر اساس مقتضیّات روز، احکام جدید را صادر نماید.
حضرت بهاءالله در این رابطه میفرمایند:
«… آنچه از حدودات در كتاب، برحسب ظاهر، نازل نشده است، باید امنای بیت العدل مشورت نمایند آنچه پسندیدند مجری دارند… .» ۱
حضرت عبدالبهاء نیز فرمودند:
«… آنچه در كتاب مستطاب اقدس تشریع نگردیده و همچنین جزئیات امور و مسائل فرعیّه كه در نتیجه اجرای احكام منزله حضرت بهاءالله بهمیان آید، باید توسط بیت العدل عمومی وضع شود.» ۲
پر واضح است تا زمانی كه احكام مورد نیاز دیانت بهائی كه بهفرمودهی حضرت بهاءالله: «سبب اوّل است از برای حیات عالم» تشریع نگردد، نمیتوان به ترقیّات جوامع بشری و تحقق وحدت عالم انسانی امیدوار بود.
حضرت بهاءالله در مجموعهی مباركهی اشراقات میفرمایند:
«… خیمهی نظم عالم به دو ستون قائم و پابرجا، مجازات و مكافات»
با این وجود، با گذشت بیش از پنجاه سال، بیت العدل بدلی قادر به صدور قوانین جدید نبوده است. قوانینی که وجود آنها کاملاً ضروری میباشد.
در مقالهی قبلی به چرایی عدم صدور احکام جدید توسط بیت العدل خودخوانده اشاره گردید، که مهمترین آن، عدم حضور ولیّ امرالله در رأس بیت العدل و عدم آشنایی اعضاء، با نصوص بهائی و مصون از خطا نبودن ایشان است.
حضرت عبدالبها، در الواح وصایای مبارکه، تأكید فرمودند که حضور ولیّ امر و مقام تبیین، در جلسات بیت العدل ضروری است تا او با ارائه تفسیر صحیح نصوص و رمزگشایی از مبهمات آنها، امكان صدور حكم را برای اعضا فراهم آورد. بیت العدل ساختگی بهدلیل عدم حضور ولیّ امرالله و مقام تبیین و عضو مصون از خطا، به تنهایی قدرت و توانایی تشریع احكام جدید را ندارد و همواره نگران است كه صدور یک حكم جدید، تبعاتی را بههمراه داشته و عامل رسواییاش گردد!
در این قسمت به برخی از قوانین که کمبودش، مدّتها است در جامعهی بهائی، احساس میشود، اشاره میگردد:
(بیشتر…)تأمّلی در باب توسعهیافتگی جوامع

یکی از نشانههای توسعه یافتگی جوامع مدرن، رعایت حقوق و آزادیهای مردم و شهروندان از سوی حاکمیتها و رهبران است. رعایت حقوق و آزادیها، موجب باز شدن فضای اندیشه و پیشرفت جوامع خواهد شد. متقابلاً فقدان آزادی و محدود ساختن حقوق اجتماعی دیگران، عملاً موجب رکود و خمودی میگردد. بهتدریج در دراز مدّت، روحیّهی استبدادی بر افراد متبوع چنین جوامعی حاکم شده و خود این افراد نیز در روابط فردی و اجتماعی با عینک بدبینی و سوء ظن با دیگران مواجه میشوند و در مناسبات خصوصی، آگاهانه یا ناخودآگاه، از موضع استبداد و خودکامگی با مسائل برخورد میکنند.
حضرت عبدالبها در حین سفر به آمریکا، دربارهی تأثیر آزادی بر عدالت و پیشرفت جامعه فرمود:
«به هنگام استقرار حکومت استبدادی، آراء و عقاید افراد آزاد نیست؛ راه توسعه و پیشرفت مسدود است. حال آنکه در حکومت دمکراسی، چون افکار و گفتار محدود و بسته نیست، شاهد پیشرفتهای زیادی خواهیم بود. در زمینهی امور دینی نیز چنین است. هنگامیکه آزادی اندیشه و آزادی فکر و گفتار حاکم باشد ـ یعنی شرایطی که هر انسان بتواند بنابر تفکّر و اندیشهی خویش عقاید خود را ابراز کند ـ رشد و پیشرفت اجتنابناپذیر است.»
در مطالعهی نصوص و آثار امری، به عباراتی در بیان و تشریح آزادیهای قانونی، تساوی، یا آزادیهای اخلاقی افراد در جامعهای که بر اساس تعالیم بهائی اداره شود، بر میخوریم. این موارد گاهی «آزادیها» و زمانی «حقوق» نامیده شده است.
متأسفانه بیت العدل فعلی، بر خلاف ادّعاها، هیچگاه در جهت رعایت حقوق سایر گروههای بهائی اقدامی صورت نداده است؛ بهعنوان مثال بهائیان ارتدکس مدّتها است که از بسیاری از حقوق و آزادیها در جامعهی امر محرومند. بیت العدل بدلی که با حذف «مؤسّسهی ولایت امرالله» و روگردانی از ولیّ امر، عملاً تبدیل به حاکمی مستبد شده است؛ هر گونه آزادی و حقّ حیات را از این گروه مظلوم ربوده است و آنان را از حقوق اوّلیّهای که حضرت عبدالبها، آنها را ضروری دانستند، محروم ساخته است!
راستی جرم بهائیان حقیقی چیست؟!
ایشان به جمال مبارک عشق میورزند. فرامین حضرت عبدالبها را به جان و دل میخرند، شوقی ربّانی را بهعنوان ولیّ امرالله و مبیّن آیات الله میشناسند، به کتاب آسمانی و نظم جهانآرای الهی، اعتقاد دارند؛ فقط بیت العدل بدلی، نامشروع، خودخوانده و بدون ولیّ امر را نمیتوانند قبول کنند. بهائیان حقیقی که به غلط ناقض عهد و میثاق معرفی شدهاند، از حقوق فراوانی از جمله: حقّ آزادی عقیده ، آزادی اندیشه و بیان، آزادی انتقاد، آزادی تحقیق و تحرّی حقیقت، آزادی زندگی با همسر و فرزندان، حقّ سلام و کلام با همکیشان خود، حقّ زیارت اماکن متبرکه، حقّ برخورداری از ارث، حقّ پیشرفت و توسعه و حقوق و آزادیهای فراوان دیگر، محرومند و در سختترین شرایط روحی قرار دارند.
بهائیان حقیقی ناقض عهد و میثاق نیستند و هیچکس اجازهی طرد آنها را نخواهد داشت؛ زیرا شوقی ربّانی تشخیص بیماری نقض را فقط در صلاحیّت خود دانسته و اجازهی طرد را به هیچ فرد و مؤسّسهای از جمله بیت العدل، تفویض ننمودهاند.
(بیشتر…)ناقض عهد و میثاق کیست؟

ناقض عهد و میثاق کیست؟
کوروش جمالی
بیت العدل، طرفداران میسن ریمی ـ ولیّ امر دوم دیانت بهائی ـ را ناقض عهد و میثاق معرفی مینماید؛ در حالیکه بر اساس متون و آثار مبارکه، ناقض عهد و میثاق به کسی اطلاق میگردد که با یکی از طلعات مقدّسه یعنی جمال مبارک یا حضرت عبدالبهاء و یا شوقی ربّانی، مخالفت نماید یا منکر مقام آنان گردد و یا به لوح عهدی و الواح وصایای مبارکه، مؤمن و معتقد نباشد؛ چنان که در الواح وصایای مبارکه به صراحت بیان میفرماید:
«هرگاه نفسی با ولیّ امرالله مخالفت نماید، باید ایادی امرالله او را اخراج از جمع بها نماید.»
میرزا محمّد علی بهعلّت مخالفت با مرکز میثاق، به مرکز نقض معروف و به ناقض اکبر موصوف گشت. برادران شوقی ربّانی، بهدلیل مخالفت با غصن ممتاز، مطرود و از جامعه منفصل گردیدند یا نفوسی که بر خلاف دستور مبارک به آمریکا و فلسطین مسافرت نمودند، مستحقّ طرد گردیدند.
بهائیان ارتدکس به حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء، شوقی ربّانی، کتاب عهدی، الواح وصایای مبارکه ایمان دارند و اگر اعتقاد به ولایت امری جناب میسن ریمی نیز دارند، بهدلیل وجود نصوص مبارکهی فراوان در اثبات استمرار حضور ولات امر آینده است و اگر به بیت العدل فعلی اعتراض دارند، به استناد آیات و الواح نازله و به سبب عدم حضور ولیّ امر در رأس آن است.
(بیشتر…)شستشوی مغزی

شستشوی مغزی
کوروش جمالی
چندی قبل یادداشتی از «دکتر لشکر بلوکی» دیدم که نکات قابل توجّهی داشت. ایشان به نوشتههای پروفسور «ادگار شاین» دانش آموختهی دانشگاه هاروارد و رییس دانشکدهی مدیریت آم.آی.تی در زمینهی شستشوی مغزی در زندانهای چین پرداخته بود. وی با بررسی روشهای اعمال شده در زندانهای چین و همچنین ترفندهایی که سازمانها برای متقاعدسازی و همرنگسازی کارکنان خود به کار میبرند، به این نتیجه رسیده بود که این دو (یعنی زندانهای چین و سازمانهای بزرگ)، نقاط مشترکی دارند که آن را شستشوی مغزی یا متقاعدسازی اجباری خوانده بود.
برای شروع، بهتر است، ببینیم شستشوی مغزی (Brainwashing) چیست؟
«کنترل ذهن» که به شستشوی مغزی، کنترل فکر یا اصلاح ذهن نیز معروف است، شامل فرایندی است که طی آن، گروه یا شخصی «به طور سیستمیک و با استفاده از روشهای غیر اخلاقی، دیگران را به پیروی از خواستههای خود وادار میکند.» این فرایند اغلب به ضرر شستشو شوندگان است. شستشوی مغزی به این معناست که تحت شرایط خاص، فرد، ناخودآگاه وادار به تبعیّت از اندیشه یا خواستههای افراد دیگر میشود و تغییرات عمدهای در باورها و در نتیجه در رفتارهای او به وجود میآید.
بنا به گفته ادگار شاین دو روش اصلی برای شستشوی مغزی متصوّر است: «ایزوله شدن از دیگران» و «دستبندهای طلایی». بهطور خلاصه، ايزوله شدن از دیگران به این معناست که ارتباطات فردی یا گروهی را با دیگران کم یا قطع کنیم تا از منابع دیگر، ورودی نداشته باشد و دستبندهای طلایی یعنی آن که به نوعی منافعش را به خودمان گره بزنیم که تداوم وضعیت فعلی برایش جذّاب باشد.
اینجا بود که ناگهان به فکر فرو رفتم. آیا ما نیز دچار این فرآیند شدهایم؟ یعنی ما هم به طور سیستماتیک ایزوله شدهایم؟! یا منافعمان به گروهی خاص گره خورده است؟! با خودم گفتم قطعاً کسی که به دنبال وحدت عالم انسانی باشد، اینگونه نیست که منافع گروه خاصی را در نظر داشته باشد. ما که خودمان همیشه از بایکوت خبری رنج بردهایم، نمیشود خودمان را ایزوله کنیم؛ پس حتماً این برای دیگران است که از تعالیم و آموزههای ما محرومند!
اما ادامهی مطلب مرا بیشتر به فکر فرو برد. نشانههای فرآیند شستشوی مغزی چیست؟ در واقع میتوان پنج شاه کلید اصلی شستشوگران را به ترتیب زیر برشمرد:
• تکرار خستگیناپذیر: یک ایدهی اصلی یا جمله محوری مرتّب تکرار می شود تا کاملاً ملکه ذهن شود. موضوعی که ملکه ذهن شد، دیگر خلاف آن را نمیپذیریم و تصوّر میکنیم قطعی و یقینی است. در حالی که فقط به دلیل تکرار، بدیهی فرض شده است؛ مثلاً تاسیس هیئتهای مشاورین قارّهای که در هیچ منبع و مکتوبی پیشبینی نشده و این همه تأکید بر اینکه این جمع بر پیشرفتها و جامعهسازی بهائی وقوف کامل دارند یا اینکه همه احبّا تابع بیچون و چرای بیت العدل هستند و هیچ یک از نفوس بهائی هیچ مخالفتی با نظرات بیت العدل ندارد یا اینکه بیت العدل «به تنهایی» مصون از هر خطا و اشتباهی است و در حال حاضر، همهی تصمیمات و وظایفی که بهعهدهی ولیّ امر بوده، به بیت العدل سپرده شده است!
دقّت کنید، این مطالب چقدر به طرق مختلف بیان میشود! اینگونه جملات محوری آنقدر تکرار میشود که حتّی احتمال غلط و نادرستبودن آن هم دیگر به ذهن خطور نمیکند! این همه تکرار بدون حتّی یک دلیل قانعکننده، شک برانگیز نیست؟!
• ترسآفرینی از دیگران: ایدهها و دیدگاههای متفاوت با ایدهی اصلی معمولاً به توطئه، خطای فاحش، سوء نیّت، ساده دلی یا فریبکاری متهم میشوند. کسی هم که قصد توطئه یا فریبکاری داشته باشد، تکلیفش مشخص است. با خودم فکر میکردم که آیا ما نیز هر کسی را که ایدهای متفاوت با تشکیلات دارد، طرد نمیکنیم و ناقض نمیخوانیم؟! یا بیت العدل به دانشپژوهان امری نمیگوید «حملات تهاجمی و تفرقهانگیز» و «توطئههای صیّادانه» انجام ندهید و «برداشتهای غلط شگفتانگیز نکنید» و …
(بیشتر…)بهائیان، خائن نیستند!

بیت العدل، در پیام مورخ ۱۹ می ۲۰۱۹، پنج نفر را بهعنوان اعضای هیئت بین المللی امناء حقوق الله تعیین نمود. این افراد موظفند تا ۱۹ درصد از درآمد مازاد اعضای جامعه را اخذ کنند و به بیت العدل تسلیم نمایند.
تا اینجای کار مشکلی نیست، یک خبر عادی به اطّلاع بهائیان جهان رسیده و آنها را از ایجاد یک مؤسّسهی جدید بهنام «هیئت بین المللی حقوق الله» مطّلع کرده است؛ امّا مسأله اینجاست که بیت العدل بر طبق نصوص، اجازهی اخذ هیچ مبلغی تحت عنوان حقوق الله از بهائیان ندارد که بخواهد برای دریافت آن، هیئتی هم تعیین نماید!
در کتاب مستطاب اقدس، آیه ۲۳۰ در مورد حقوق الله سخن به میان آمده و مرکز امر را مرجع اخذ حقوقالله معرفی نموده است.
بر اساس نصوص بهائی، مرجع اخذ حقوق الله، مؤسّسهی ولایت امرالله و شخص ولیّ امرالله است و شاهد آن اینکه:
حضرت بهاءالله، جناب زین المقربین را بهعنوان امین خود، مأمور به اخذ حقوق الله نمودند تا وجوه را به مظهر ظهور برساند و اخذ حقوق الله را به بیت العدلهای محلّی واگذار ننمودند.
حضرت عبدالبهاء افراد مختلفی را برای اخذ حقوق الله تعیین فرمودند از جمله جناب غلامرضا امین امین را «امین عبدالبهاء» نام نهادند و اخذ حقوق الله را به بیت العدلهای خصوصی محوّل نکردند.
حضرت شوقی ربّانی نیز جناب آقا ولیّ الله خان ورقا را پس از جناب امین امین به امانت حقوق الله منصوب فرمودند و اخذ حقوقالله را به بیت العدل عمومی تفویض نفرمودند.
(بیشتر…)رنجها و مصائب بهائی حقیقی بودن (ویدئو)
پایبندی به ایمان و باور قلبی و استقامت در راه ایمان و آیین، هیچگاه سهل و آسان نبوده و نخواهد بود!
با گوشهای کوچک از رنجها و مصائب در مسیر بهائی حقیقی بودن، از زبان یک بهائی ارتدکس آشنا شوید!
ناتوانی بیت العدل در صدور احكام جدید، در غیاب ولیّ امر (قسمت اوّل)

در دیانت بهائی بیان احكام و اجرای حدود، از اهمیّت والایی برخوردار است. حضرت بهاءالله جلّ ذكره الاعلی در مواضع مختلف، بر لزوم اتّباع اوامرالله و عمل به دستورات كتاب تأكید فرمودهاند. (۱)
ایشان در كتاب مستطاب اقدس و رسالهی سوأل و جواب و در الواح مختلف دیگر، كلیّات احكام و حدود مورد نیاز جامعه بهائی را نازل فرمودند؛ ولی متفرّعات و احكام جدید را به بیت العدل محوّل نمودند تا با توجّه به شرایط زمان و مكان، نسبت به صدور احكام جدید اقدام نمایند.
هرچند حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی ربّانی، با تبیین بیانات حضرت بهاءالله، به توضیح و تفسیر مبهمات بسیاری از احكام پرداختند؛ لكن ایشان نیز بیان احكام جدید را، از مسؤولیّتهای مهمّ بیت العدل معرفی كردند.
بنابراین یكی از وظایف مهمّی كه بر طبق نصوص مقدّسه بر عهدهی بیت العدل واقعی گذاشته شده است، تشریع احكام غیر منصوصه جدید است؛ حضرت بهاءالله در رابطه با این مبحث میفرمایند:
«… آنچه از حدودات در كتاب برحسب ظاهر نازل نشده است، باید امنای بیت العدل مشورت نمایند آنچه پسندیدند مجری دارند…» (۲)
حضرت عبدالبهاء نیز فرمودند:
«… آنچه در كتاب مستطاب اقدس تشریع نگردیده و همچنین جزئیّات امور و مسائل فرعیّه كه در نتیجه اجرای احكام منزله حضرت بهاءالله بهمیان آید، باید توسط بیت العدل عمومی وضع شود.» (۳)
با وجود آنكه بیش از نیم قرن از زمان تشكیل بیت العدل بدلی میگذرد، بیت العدل فعلی تا كنون نتوانسته است نسبت به تشریع احكام جدید و موردنیاز جامعه كه وظیفهی اصلی اوست، اقدام شایستهای بهعمل آورد!
بر طبق نصوص، به نظر نمیرسد كه بیت العدل وظیفهای مهمتر از بیان احكام جدید و اجابت این وعده و دستور طلعات مقدّسهی بهائی داشته باشد. پر واضح است تا زمانی كه احكام مورد نیاز دیانت بهائی كه به فرموده حضرت بهاءالله « سبب اوّل است از برای حیات عالم» تشریع نگردد، نمیتوان به ترقیّات جوامع بشری و تحقّق وحدت عالم انسانی امیدوار بود.
حضرت بهاءالله در مجموعه مباركه اشراقات میفرمایند:
«… خیمهی نظم عالم به دو ستون قائم و پا برجا، مجازات و مكافات»
با توجّه به مقدمهی ذکر شده، پرسش اصلی این است كه چرا بیت العدل با گذشت بیش از پنجاه سال از زمان تأسیس، نسبت به صدور احكام جدید موفق نبوده است؟!
بیت العدل بدلی تاكنون پاسخی برای این پرسش اساسی نداشته است؛ ولی به نظر میرسد در جهت صدور احكام جدید با مشكلات فراوان مواجه است كه در زیر به برخی از آنها اشاره میگردد:
(بیشتر…)نکاتی در مورد «انتشار اسناد بینظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»
پس از انتشار اسناد بینظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین، مرتبط با مقالهی «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»، یار روحانی عزیز، جناب علی ثابتی، نکاتی را ذیل این اسناد مرقوم داشتند. جناب «کوروش جمالی» نیز در تأیید و تکمیل توضیحات ایشان، نکاتی را یادآور شده و برای ما ارسال نمودهاند که جهت اطّلاع، به محضر شما همراهان همیشگی وبگاه عهد و میثاق تقدیم میگردد:
یار روحانی، جناب ثابتی عزیز؛
با تشکّر از عنایت جنابعالی، به نظر رسید نکاتی در تأیید و تکمیل توضیحات آنجناب خاطرنشان شود:
۱- اسناد ارائه شده همگی جزو اسناد رسمی موجود و ثبت شدهی کشور میباشد و دسترسی به آنها برای هر شهروند ایرانی اعم از بهائی یا غیربهائی به سادگی امکانپذیر است.
تمامی اسناد دارای شماره، تاریخ و ممهور به مهر مرجع صادرکننده بوده و در صورت مراجعه به دفتر اسناد رسمی موردنظر، نه تنها کپی آن قابل دریافت است؛ بلکه میتوان از دفتر اسناد رسمی درخواست نمود که آنها را تأیید رسمی و ممهور به مهر «برابر با اصل» نمایند.
۲- عمل ایادیان با هر هدفی که صورت گرفته باشد، اشتباهی محرز و خطایی نابخشودنی، جبرانناپذیر و غیرقابل توجیه است. مسلمان معرفی کردن بالاترین شخصیت دیانت بهائی، تبانی و همدستی با ناقضین مطرود و مصالحه با آنها، هرگز نمیتواند مورد تأیید قرار گیرد.
(بیشتر…)پاسخ به سبک بیت العدل
اخیراً پیامی قدیمی از بیت العدل بدلی تحت عنوان «پیام مورخ ۶ ژانویه ٢۰۰٢؛ حمله به امرالله در نقاب دانش پژوهى» در شبکههای مجازی باز نشر شده است. به نظر میرسد تشکیلات حیفا تصمیم گرفته است که همزمان با برگزاری انتخابات صوری و نمایشی بیت العدل، با انتشار این گونه مطالب از شدّت انتقادات به فرآیند انتخابات بکاهد و هر گونه صدای مخالف را ساکت سازد و این روند خود ساخته و پر از خطا را مشروع و صحیح جلوه دهد!
محتوای پیام در حقیقت، تعرّضی است به نتایج پژوهشهای علمی برخی از محققان و دانشمندان بهائی. این پژوهشگران نتیجه تحقیقات و تتبعات خویش در آثار و نصوص مبارکه را در گروهی اینترنتی با یکدیگر به اشتراک گذاشته بودند؛ امّا چون برخی از نتایج این تحقیقات با نظرات بیت العدل همراستا نبوده است، اعضای بیت العدل بدلی برآشفته شده و این گونه تحقیقات را برنتابیدهاند! به همین علّت همانند موارد مشابه، به جای پاسخ مستدل به مباحث این پژوهشگران ـ که دارای مدارج عالیّه از معتبرترین دانشگاههای جهان هستندـ به فحّاشی پرداخته و با متهم ساختن و نسبت دادن نیّت سوء به ایشان، کوشیده آنان را مخالف و معاند معرفی کند!
بیت العدل بدلی به این وسیله بدون اینکه پاسخ مستدلی به پرسشها و انتقادات آنان بدهد، به زعم خویش، خود را از اتهامات وارده مبرّا ساخته تا سلطهی نامشروع خویش بر جامعهی مظلوم بهائی را توجیه کند و احبّا را از تحرّی حقیقت باز دارد!
در ادامه به برخی از قسمتهای این پیام اشاره میشود تا خوانندگان عزیز خود قضاوت کنند که آیا بیت العدل مورد نظر شوقی ربّانی که قرار بود واضع قوانین الهی و یکی از ارکان نظم بدیع امرالله بوده و اعضای آن از فرهیختهترین مؤمنین جامعه بهائی باشند، میتواند بیت العدل فعلی باشد؟!
در ابتدای پیام، بیت العدل تحقیقات این محققان آکادمیک را به «حملات» تعبیر کرده و آن را «تفرقه انداز» میخواند؛ سپس با اعتراف به مراتب علمی و دانشگاهی این عدّه، مطالعات آنها را «تهاجمی» قلمداد کرده و با اشاره به این نکته که «عهد و میثاق کوششهاى نسبتاً مشابهى را در گذشته در هم شکسته است»، به زعم خود، نیّت این محققان را «تضعیف نفوذ عهد و میثاق در ایمان مؤمنین» دانسته و چند مورد را بهعنوان اتهام نسبت به این محققان مطرح میکند که در نوع خود بسیار بحث انگیز است.
از اتهاماتی که بیت العدل به این دانشمندان وارد کرده، «متهم ساختن انتخابات بهائى به نداشتن جامعیّت بهخصوص در انتخابات بیت العدل اعظم» است. در واقع این مطلب نه اتهام، بلکه عین واقعیت است؛ چنانکه در چند دورهی اخیر انتخابات بیت العدل مشخص است؛ همواره افراد قبلی مجدداً «انتخاب» شدهاند و در روند چندین دوره این بهاصطلاح انتخابات، تقریباً هیچ کس جایگزین افراد دوره قبل نشده است! تنها اگر کسی به علّت فوت، بیماری، کهولت سن یا … توانایی ادامهی کار در بیت العدل را نداشته است، با فرد دیگری از مجموعهی دارالتبلیغ بینالمللی ـکه خود منصوب بیت العدل هستند!ـ جایگزین شده است که این امر نشاندهنده واقعی نبودن انتخابات فعلی بیت العدل بدلی و دوری این مؤسّسه از روند مقرّر در نصوص مقدّسه است. در انتخابات اخیر تنها دو تن از افراد دورهی قبل که خود دیگر نخواستند که در بیت العدل حضور داشته باشند، با دو نفر از اعضای دارالتبلیغ بینالمللی جایگزین شدند و این مطلبی بود که قبلاً توسط بسیاری از افراد پیشبینی شده بود!
در اتهامی دیگر، بیت العدل محقّقان مورد بحث را «دست اندرکاران این توطئه صیّادانه» خطاب میکند که سعی میکنند نظرات خود را بر آثار حضرت بهاءالله تحمیل کنند!
باید پرسید، بیت العدلی که خود صلاحیّت تبیین و تفسیر نصوص طلعات مقدّسه را ندارد، چگونه میتواند به نظرات دیگر محقّقان هجوم آورده و آنها را از اظهارنظر منع نماید؟!
در ادامه، اظهارنظر کسانی را که به شهادت خود بیت العدل محقّق می باشند، «تجاوز به تمامّیت امر حضرت بهاءالله»، «تجاوزات در لباس دانش پژوهى یا تحت پوشش احقاق حقّ آزادى عقیده» و «برداشتهاى غلط شگفتانگیز» خوانده است!
آیا مؤسّسهای که مدّعی رهبری جامعهی جهانی بهائی است و خود را جانشین طلعات مقدّسه میداند باید چنین سخن بگوید؟! به راستی کار امر مقدّس حضرت بهاءالله به کجا کشیده که متحرّیان حقیقت را متجاوز قلمداد کرده و با هر گونه تحقیق علمی که نتایج آن به مذاق اعضای بیت العدل بدلی حیفا خوش نیاید با حربهی دشنامگویی و طرد و اخراج و به تعبیر خودشان: «یک فرایند پاکسازى»!! مقابله میشود؟!
(بیشتر…)- Go to the previous page
- 1
- …
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
- …
- 15
- Go to the next page