عید اعظم رضوان
عید اعظم رضوان بر شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق و تمامی هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند مبارک باد!
(بیشتر…)
عید اعظم رضوان بر شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق و تمامی هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند مبارک باد!
(بیشتر…)
اوّل اوت ۱۹۲۰: در نشریّهی امریکن بهائینیوز، سال ۱۱، شماره ۸، ص ۱۲۲؛ لوحی از حضرت عبدالبهاء خطاب به جناب میسن ریمی به این مضمون منتشر شد:
«حضور جناب آقای میسن ریمی، واشنگتن دی. سی. علیه بهاء الله الابهی!
هو الله!
ای فرزند سلطنت الاهی! …خلاصه من بسیار از عملکرد و رفتار شما خرسندم. الحمدلله که شما از این محدودیّتها و تصوّرات، آزاد و مبرّا هستید؛ هیچ هدفی جز نشر نفحات الله ندارید و همچنان فعّال و خستگیناپذیرید. شما روز و شب در تلاشید پرچم درخشان را برافرازید و طلوع نورانی همه مناطق را روشن نماید. از ملکوت ابهی تأییدات شما را خواستارم، زیرا بدون آن کوچکترین امری انجام نمیپذیرد؛ چقدر این قضیّه مهمتر است!»
۲۰ اوت ۱۹۲۰: در نشریّهی امریکن بهائینیوز، سال ۱۱، شماره ۹، ص ۱۳۹؛ لوحی از حضرت عبدالبهاء به کورین ترو:
«الحمدلله که طرح مشرق الاذکار که توسط آقای بورژوا تهیّه شده بود به تأیید جناب ایشان رسید و توسط کانونشن انتخاب شد. بدون شک جناب ریمی، دارای اخلاص بالایی است. او همچون آب شفاف و زلال و به دور از هرگونه ناخالصی است. او چندین سال است که مجدّانه تلاش و فعّالیت میکند، بدون آنکه هیچگونه انگیزه شخصی داشته باشد. او به هیچ چیز جز امر الاهی تعلّق و دلبستگی ندارد؛ این است روح استحکام ایمان و این است ویژگی صداقت».
(بیشتر…)
مرحبا نو شدن و آمدن عید صیام
خرّم و فرّخ و میمون و مبارک بادا
فرا رسیدن عید صیام و عید نوروز ۱۳۹۴ را خدمت شما کاربران و همراهان گرامی تبریک میگوییم و سالی همراه با کامیابی و شادکامی و سرشار از امید، آرامش و آگاهی را برای هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند آرزومندیم.
با تقدیم احترام
وبگاه عهد و میثاق
(بیشتر…)
نامهی جدید سرکار خانم «صهبا وجدانی» خطاب به احبّای ایرانی با عنوان «معافیّت احبّاء از پرداخت حقوق الله» واصل گردیده است که جهت اطّلاع دوستان و همراهان عزیز عهد و میثاق تقديم میگردد.
نامهی جدید سرکار خانم صهبا وجدانی با موضوع حقوق الله
«معافیّت احبّاء از پرداخت حقوق الله»
یاران عزیز روحانی؛
اخیراً در برخی از ضیافات، موضوع اخذ حقوق الله از احبّای ایران مطرح شده است و افرادی تحت عنوان نمایندگان امین حقوق الله، مسؤول مراجعهی به احبّا و دریافت آن گردیدهاند. از آنجا كه پرداخت حقوق الله و چگونگی مصرف آن از اهمّیت ویژهای برخوردار است، ضروری است احبّا قبل از هرگونه تعهّد و یا پرداخت حقوق الله به نكات زیر توجّه فرمایند:
بر اساس كتاب مستطاب اقدس، پرداخت حقوق الله یك مسألهی شخصی است و احدی حقّ مطالبهی آن را ندارد و اظهار و اصرار برای اخذ حقوق الله جایز نیست؛ بنابر این تشكیل جلسات مختلف، دعوت عمومی یا خصوصی از افراد، اخذ تعهّد از احبّاء و برنامهریزی و سازماندهی برای وصول آن، خلاف نصوص مقدّسهی بهائی است.
حضرت عبدالبهاء در لوح لسان حضور، جمعآوری و تصرّف جزئی و كلّی در حقوق الله را بدون اجازهی مرجع امر جایز نمیشمرند و نیز در الواح وصایای مباركه، فقط ولیّ امرالله را در هر زمان مرجع امر دانسته و مجاز به گرفتن حقوق الله میشمرند.
(بیشتر…)
یاران روحانی گرامی؛
به دنبال فراخوان محفل ملّی آمريكا از احبّای مقيم آن كشور برای وصول حقوق الله و تشكيل جلسات ويژه برای گرفتن تعهّد از افراد برای اخذ حقوق الله، سرکار خانم «صهبا وجدانی» از همراهان عزیز عهد و ميثاق، نامهای خطاب به احبّای آمريكا ارسال میفرمایند؛ این نامه از طریق جناب آقای «شهرام علیا» به محفل ملّی بهائیان ارتدکس آمریکا نیز ارسال گردیده است و از آنجا كه پس از انتشار اين نامه، پرسشهای بسیاری در مورد ولیّ امرالله و چگونگی وصول حقوق الله واصل گرديده است، جناب مارک مارانجلّا، دبیر محفل ملّی بهائيان ارتدكس آمريكا و فرزند ارجمند سومین ولی امر محبوب دیانت بهائی، توضیحات ارزشمندی در این موضوع مرقوم فرمودهاند.
در نامهی جناب مارک مارانجلّا به این مهم اشاره گردیده است که جناب نصرت الله بهرهمند، ولیّ عزیز امرالله، در حال حاضر تمامی احبّا را از پرداخت حقوق الله معاف فرمودهاند.
در ادامه، متن اصلی نامهی سرکار خانم صهبا وجدانی و متن اصلی نامهی جناب مارک مارانجلّا و نیز ترجمههای هر دو نامه به زبان فارسی، همچنین نسخهی مناسب چاپ آنها با فرمت PDF برای دانلود و جهت اطّلاع دوستان و همراهان عزیز عهد و میثاق تقديم میگردد.
نامهی سرکار خانم صهبا وجدانی با موضوع حقوق الله
نامهی جناب مارک مارانجلّا با موضوع عدم مشروعیّت بیت العدل در زمینهی اخذ حقوق الله
ترجمهی فارسی نامهی سرکار خانم صهبا وجدانی با موضوع حقوق الله
ترجمهی فارسی نامهی جناب مارک مارانجلّا با موضوع عدم مشروعیّت بیت العدل در زمینهی اخذ حقوق الله
ترجمهی فارسی نامهی سرکار خانم صهبا وجدانی با موضوع حقوق الله
«حقوق الله»
یاران عزیز روحانی؛
یكی از مسؤولیتهای روحانی و واجب پیروان حضرت بهاءالله، پرداخت حقوق الله یعنی نوزده درصد از درآمدهای حاصله از تجارت و كسب و كار احباء میباشد.
حضرت بهاءالله در كتاب اقدس پرداخت، حقوق الله را واجب دانسته و آنرا باعث افزایش نعمت، بركت و بهوجود آمدن خیرات در جمیع شؤون میدانند.
محفل ملّی آمریكا برای تشویق احبّاء به دادن حقوق الله و برنامهریزی برای وصول آن، با همكاری امنای حقوق الله اقدام به تشكیل چهار جلسهی ویژه از تاریخ ۳۱ ژانویه تا ۱ فوریه ۲۰۱۵ در ایالتهای شرقی آمریكا نموده است؛ همچنین قرار است برای تشویق جوانان شاغل و متخصّصان جوان به پرداخت حقوق الله نیز جلساتی برقرار گردد.
در مورد فریضهی حقوق الله و پرداخت آن باید به نكات مهمّی به شرح زیر توجّه نمود:
(بیشتر…)
جناب آقای «کوروش جمالی» از همراهان عهد و میثاق که پیش از این مقالههای جوابیّهای در پاسخ به مقالهی آقای «تورج امینی» در سایت «نگاه» با عنوان «جنگ قدرت با سلاح طرد» و مقالهی «طرد از دیدگاه یک بهائی حقیقی» در پاسخ به مقالهی آقای «حامد صبوری» در سایت «ولوله در شهر» را برای عهد و میثاق ارسال کرده بودند؛ به تازگی و در پاسخ به بخشی از مطلب «گفتگو در قطار کایسری»، منتشر شده در وبلاگ «کمند دوست»، مقاله جوابیّهای جدید و در پاسخ به اشارهی این مقاله به اعتقاد بهائیان ارتدکس برای وبگاه عهد و میثاق ارسال نمودهاند که ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان گرامی را به مطالعهی مقالهی خواندنی ایشان فرا میخوانیم:
بیتالعدل حیفا، فاقد مشروعیّت قانونی است
پاسخی به مقالهی «گفتگو در قطار کایسری» منتشر شده در وبلاگ «کمند دوست»
به تازگی در بلاگ «کمند دوست» مقالهای تحت عنوان «گفتگو در قطار کایسری» درج گردیده است که در بخشی از آن، به بررسی چگونگی عصمت بیتالعدل و آرای مختلف در مورد آن، پرداخته شده است؛ از آنجا که در قسمتی از مقالهی یاد شده، اشارهای به نظرات بهائیان ارتدکس گردیده است و از ایشان بهعنوان ناقضین دیانت بهائی یادکرده و قول آنان در مورد عصمت بیتالعدل را نادرست قلمداد نموده است، لازم است پاسخی ولو کوتاه به ادّعای مطرح شده داده شود.
به طور ساده، «ناقض» به کسی گفته میشود که برخلاف پیامهای الاهی و اصول دیانت بهائی عمل کرده و عملاً در مقابل فرامین هیاکل مقدّسهی بهائی ایستاده و به مخالفت صریح یا ضمنی با نظرات آنان بپردازد.
با این تعریف، مؤسّسهای که در حال حاضر به غلط و بدون استحقاق و برخلاف نصوص قطعی تشکیل شده است و خود را «بیت العدل اعظم» نامیده است، مصداق بارز نقض و فاقد هرگونه مشروعیّت قانونی میباشد؛ زیرا بر اساس نصوص مبارکه، باید مقام شامخ ولی امر، ریاست عالیّهی مؤسّسه ولایت امرالله و بیتالعدل اعظم الاهی را تواماً به عهده داشته باشد:
«مرکز اعظم و مرجع مقدّسی که عالم انسانی و جمیع تشکیلات بشری در ظلّ آن میباشد، مقام مقدّس ولایت امرالله است که طبق نصوص الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، حافظ و حامی دین و مروّج شریعت و مبیّن آیات است و حائز مقام ریاست عالی و دائمی بیت العدل اعظم نیز میباشد، ایادی امرالله و مجمع ایادی و کلیّهی نفوس بهائی از هر رتبه و مقام، و کلیّهی اعضای بیوت عدل (محافل ملّی و محلّی) و اعضای بیت العدل اعظم، جمیعاً در ظلّ او و مطیع و منقاد حکمش میباشند؛ منتهی امور اداری و اجتماعی و صدور قوانین و احکام عمومیّه مقتضیّه در موارد غیر منصوصه از وظائف مخصوصهی بیتالعدل اعظم است و این دو مرکز سیاست و روحانیّت تواماً و متفقاً عالم انسانی را مشمول مواهب عظیمهی صلح عمومی و وحدت بشری خواهند نمود و هیچوقت و به هیچقسم بین این دو مرکز اختلافی حاصل نخواهد شد؛ زیرا اختیارات و وظائف مقدّسهی هر یک جداگانه محرز و معلوم است و بهعلاوه بهواسطهی ریاست عالیّه و دائمی ولی امرالله در بیتالعدل اعظم، نقطهی وحدت و اتصالی بین این دو قوّهی عظیمه مقرّر و مقدّر گشته است.»
(نظر اجمالی در دیانت بهائی، چاپ ۱۰۷ بدیع، صفحات ۶۵ و ۶۶)
(بیشتر…)
۲۳ مارس ۱۹۱۹: گزیدهای از یکی از الواح حضرت عبدالبهاء به جناب میسن ریمی:
«حضور محترم آقای چارلز میسن ریمی، واشنگتن دی. سی. علیه بهاء الابهی!
ای آنکه ثابت در پیمان هستی! از زمان خاتمهی جنگ (۱۹۱۴-۱۹۱۸) چهار نامه از شما دریافت کردهام؛ بالاترین شادی و سعادتی که آن نامهها به همراه داشتند بشارت سلامت و رفاه احبّای الهی بود. الحمدلله از میان این توفان شدید، کشتی عهد و میثاق الاهی به ساحل آرامش و رستگاری رسید. خطر نزدیک و موقعیّت ترس و گرفتاری آماده بود…»
۲۸ آوریل ۱۹۱۹: جناب چارلز میسن ریمی، رئیس هیأت اجرایی «اتّحاد معبد بهائی»، جلسه را با دعا افتتاح کردند؛ سپس اظهار داشتند:
«پس از جمع شدن در اینجا طیّ چند روز گذشته، فکر میکنم که همهی ما نزول تأییدات در این گردهمایی را درک میکنیم؛ همانگونه که ما در کار و فعّالیّت دنیایی و اقتصادی خویش به هم نزدیک میشویم. اگر ما دستورات عبدالبهاء را به اجرا بگذاریم، بالاترین پیروزی و تأییدات را دریافت خواهیم کرد؛ زیرا میدانیم که تأییدات مختلف و متنوّع است.
وقتی ما یک موضع روحی و فکری اتّخاذ میکنیم یا زمانیکه قلب خود را متوجّه عبدالبهاء میکنیم، یک نوع تأییدات قطعی الاهی نازل میشود و وقتی ما به اطاعت میکنیم و کلمات مقدّس را زیر لب میخوانیم، تأیید بالاتری فرا میرسد …»
۲۳ مه ۱۹۱۹: لوحی از حضرت عبدالبهاء به کورین ترو (Corinne True):
«طی تلگرافی به آقای میسن ریمی اطلاع دادیم که لازم است تا سفر دورهای خود در امریکا برای تبلیغ را به تأخیر بیندازد؛ در واقع او بالاترین نیروی امری بوده و بیشترین تلاش خود را وقف خدمت به امر کرده و من او را بینهایت دوست دارم و در واقع این خود میسن ریمی است که این عشقِ را در عبدالبهاء بهوجود آورده است».
مجدّداً ۲۳ مه ۱۹۱۹: لوحی از حضرت عبدالبهاء به جناب چارلز میسن ریمی که توسط شوقی ربّانی ترجمه شده بود:
«محضر مبارک جناب آقای میسن ریمی؛
توسط جناب روی ویلهلم [Roy Wilhelm] . شهر نیویورک.
علیه بهاء الله الابهی
هو الله!
ای فرزند دلبند!
نامههای متعدّدی از شما دریافت شده که محتوای آنها موجب شادی و خرسندی گردیده است. الحمد لله که شما در راه خدمت به سلطنت الاهی، ترویج تعالیم الاهیّه، بلند کردن ندای وحدت عالم انسانی، بر حذر داشتن نفوس از جهالت تعصّبات نژادی، تشویق آنها به تحرّی حقیقت، نشان دادن هدایت و مشعل حقیقت و چشاندن شراب عشق الاهی به آنان موفقید. این هدف مبارک و میمون شما مغناطیس تأییدات سلطنت ابهی است. به خودت مطمئن باش و آقای جان باست (John Bassett) در خدمت به سلطنت الاهیّه در سراسر ایالات جنوبی همکاری نمایید. در شرایط فعلی این کار ضروری است. بعداً مناسب خواهد بود که شما سفری به صفحات شمال آمریکا بنمایید؛ پس از آن دربارهی برنامهی اقدامات شما و آقای جان باست تصمیمگیری خواهد شد.
از جانب من بهترین سلام و ارادت و محبّت را به دوشیزه مارگارت کلبس (Klebbs) برسانید و بگویید: «فرشتگان الاهی، شما را که الحمدلله راسخ در عهد و پیمان هستید و به خدمت در آستان سلطنت الاهیّه مشغولید، ستایش میکنند.
علیک بهاء الله الابهی»
۱۱ اکتبر ۱۹۱۹: گزیدهای از یک لوح حضرت عبدالبهاء به جناب چارلز میسن ریمی:
خدمت جناب آقای میسن ریمی، واشنگتن دی. سی. علیه بهاء الابهی!
هوالله؛
تو ای فرزند سلطنت، نامهات رسید. محتوای آن موجب منتهای شادمانی شده، چرا که بیان میداشت که شما با حدّاکثر توان به پا خاستهای تا قلوب نفوس آمریکا و اروپا را بهم پیوند بزنی. این موضوع از اهمّیّت فوقالعادهای برخوردار است؛ چرا که اوّلین تعلیم الاهی آن است که جوامع بشری باید از تعصّبات نژادی، تعصّبات سیاسی و حتّی تعصّبات ملّی و میهنپرستانه آزاد شوند؛ چرا که تمام مردم از یک نژادند و تمام جهان یک ارض است …
عبدالبها ـ حیفا»
(بیشتر…)
۱۰-۸ ژانویه ۱۹۱۴: طیّ سفر حضرت عبدالبهاء به فیلادلفیا، ایشان به برادر جناب میسن ریمی تبریک گفته و اظهار داشتند:
«برادرت ـ میسن ـ نام تو را به من گفت. سعادت شامل حالت شده که برادر بزرگی همچون او داری؛ بزرگی او را امروز درک نمیکنی، ولی در آینده خودت با چشمانت شاهد آن خواهی بود، تمام خانواده شما عظمت خواهند یافت؛ آنها به داشتن پسرانی همچون میسن ریمی و خود تو مباهات خواهند کرد.»
۱۸ اکتبر ۱۹۱۴: در این روز جرج لاتیمر و جناب میسن ریمی بهحضور حضرت عبدالبهاء فراخوانده شدند؛ حضرت آقا گفتند:
«منادیان مختلفی در دنیا هستند.»؛ «…(ایشان چند نوع آنرا تشریح میکنند)، …ولی خدای را سپاس که شما منادی سلطنت خداوند هستید.»؛ «… ارزش و اعتبار روح، که منادیان سلطنت هستند جاودانه است.»؛ «…خدای را سپاس که شما منادی سلطنت ابهی هستید، منادی میثاق قادر متعال.» «…امروزه هر کس که منادی میثاق باشد، شمع و چراغ منطقه است. فرشتگان خداوند در عرش ناظرند تا ببینند چه کسی وارد عرصهی خدمت به عهد و میثاق میشود تا آنان سریعاً برای کمک، تقویت و اعطای پیروزی عمل نمایند.»
۲ مارس ۱۹۱۵: حضرت عبدالبهاء در لوحی به جناب میسن ریمی نوشتند:
«شما که مؤیّد به تأییدات الاهی هستید!»؛ «…از خداوند مسألت دارم که شما را در هر شرایطی تأیید فرماید؛ مأیوس و دلسرد و غمین نباشید؛ باشد که برای زمانهای طولانی خدایت، شما را آیتی از هدایت در میان بشریّت قرار دهد.»
(بیشتر…)
جناب نصرتالله بهرهمند، چهارمین ولیّ امرالله، وبگاه عهد و میثاق را با ارسال یادداشتی مورد اظهار لطف خویش قرار دادهاند که همراهان عزیز عهد و میثاق و یاران گرامی را به مطالعه و تأمّل و تعمّق در آن فرا میخوانیم:
نسخهی آماده چاپ متن یادداشت را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید:
دوستان ارجمند؛
ما خود را بهائیان حقیقی مینامیم، زیرا از صمیم قلب ایمان و اعتقاد داریم که آنچه حضرت بهاءالله مظهر ظهور کلّی الهی و حضرت عبدالبهاء مرکز میثاق فرمودهاند، عین حقیقت میباشد و نهایتاً عالم انسانی چارهای جز اطاعت و اجرای تعالیم ایشان و نظم اداری امرالله که هستهی مرکزی نظم بدیع الهی است ندارد.
ما معتقدیم که حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا که مؤیّد و متمّم و ملازم کتاب اقدس است، اصول کلّی و عناصر اساسی جامعه بهائی را به نحوی بیان فرمودهاند که انکار آن ممکن نیست:
«مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیّت است، زنهار که نفسی در ادراک کیفیّتش به خطا رود و یا از اهمیّتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخرهای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیّت ثابته الهیّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است.»
(دور بهائی، صفحه ۹۵)
مرکزی که مبیّن کتاب است
حضرت عبدالبهاء میفرمایند:
«اگر حصن حصین امرالله به قوّهی میثاق محفوظ نماند در یک روز در بهائیان هزار مذهب پیدا شود؛ چنانچه در دورهای سابق حاصل شد؛ ولی در اين دور مبارک محض صيانت امر الله که تفریق در بین حزب الله نشود، جمال مبارک روحی له الفداء به اثر قلم اعلی عهد و پيمان گرفت و مرکزی معيّن فرمود که مبيّن کتاب است و رافع اختلاف آنچه او بنگارد و بگوید مطابق واقع و در صون حمایت جمال مبارک از خطا محفوظ. مقصد از اين عهد و ميثاق رفع اختلاف از آفاق است.
(منتخبات مکاتیب، جلد چهارم، صفحه ۱۶۵)
قسمت اوّل این بیان حضرت عبدالبهاء را بهائیان به دفعات در نوشتههای کارگزاران مؤسّسهای که به غلط و بدون استحقاق خود را بیتالعدل اعظم مینامد مشاهده نمودهاند در حالی که مأخذ آنرا به درستی برای خوانندگان مشخّص نمینمایند. آنان معنی عهد و میثاق را تحریف نموده و نمیخواهند که افراد به معنی حقیقی آن، یعنی آنطور که حضرت عبدالبهاء و شوقی افندی بیان فرمودهاند پیبرند.»
در بیان حضرت عبدالبهاء عهد و پیمان راجع به مرکزی است که مبيّن کتاب و رافع اختلاف است، مرکزی که در پایان الواح مبارک وصایا میفرمایند:
«نفسی را حقّ رائی و اعتقاد مخصوصی نه، باید كلّ اقتباس از مركز امر و بیت عدل نمایند.»
مرکزی که رکن اوّل و اعظم است:
«این نظم بدیع از انظمهی باطلهی سقیمهی عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بيمثیل و سابقهی بنیادش بر دو ركن ركین استوار، ركن اوّل و اعظم ركن ولايت الهيّه كه مصدر تبيین است و ركن ثانی بیت عدل اعظم الهی كه مرجع تشریع است؛ همچنانكه در این نظم الهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیّهاش كه مركز عهد و میثاقش تبیین نموده ممكن نه، انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال.»
(توقیعات مباركه ۱۹۴۵-۱۹۵۲، صفحه ۱۲۷)
(بیشتر…)