ایّام هاء مبارک
ایّام هاء بر شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق و تمامی هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند مبارک باد!
(بیشتر…)
ایّام هاء بر شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق و تمامی هموطنان عزیز بهائی و همکیشان ارجمند مبارک باد!
(بیشتر…)
در حاشیهی سفر استرالیا؛ بخش اوّل
پاسخ به سخنان علی نحجوانی در استرالیا
طی سفری که جناب نخجوانی به استرالیا داشتند، پرسشهایی دربارهی مفهوم عهد و میثاق در دیانت بهائی مطرح گردید که ایشان بهزعم خود پاسخهای لازم و کافی دادهاند. با خواندن این پرسش و پاسخها ذهن فعّال و بدون جهتگیری حتماً دچار پرسشهای جدیدتر و اشکالات بیشتری میشود که در ذیل به آنها اشاره میکنم.
سؤال شده بود که چرا حضرت ولیّ امرالله فرمودهاند: اگر بیت العدل اعظم برخلاف تبیین ایشان تصمیمی اتخاذ نماید، ایشان در مقام اصلاح آن بر خواهند آمد؟ چگونه حضرت ولیّ امرالله و بیتالعدل اعظم میتوانند مغایر هم واقع شوند؟
جناب نخجوانی در جواب، ابتدا متن دقیق توقیع دور بهائی را به این شرح میفرمایند:
«هرچند ولیّ امر رئیس لاینعزل این مجلس فخیم است معهذا نمیتواند بنفسه حتّی بهطور موقت واضع قوانین و احکام گردد و یا تصمیمات اکثریت اعضای مجلس را الغاء نماید و لکن هرگاه طرح تصمیمی را وجداناً مباین با روح آیات منزله تشخیص دهد، باید ابرام و تأکید در تجدیدنظر آن نماید.»
سپس سه نکته از این متن برداشت مینمایند که پس از ذکر هرکدام توضیحاتی ذکر شده است.
از دردمندانهترین صفحات تاریخ دیانت بهائی تضییقات وارده بر جامعهی بهائیان ایران است. بهائیان ایران، پیش از انقلاب سال پنجاهوهفت، تضییقاتی را متحمّل میشدند؛ که بعد از آن تاریخ به دلایلی گستردهتر شد؛ امّا در این میان، بهائیان ارتدکس نهتنها این مشکلات را تحمّل کردهاند، بلکه از بیمهری تشکیلات بیت العدل نامشروع، رنجی مضاعف بردهاند و میتوان گفت که از جانب تشکیلات وابسته به بیت العدل بدلی، قربانی نوعی نسلکشی روحانی شدهاند.
باور بهائیان حقیقی بر این است که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء سندی است جاودانه که هرگز تغییر و تبدیل نمییابد. بر اساس این سند، سلسلهی ولایت امرالله هرگز قطع نمیشود و ولیّ امر در هر زمانی حضور دارد و مؤسّسهی ولایت امر نهادی است زنده و پایدار که هرگز تعطیل نشده و نخواهد شد؛ بنابراین آنان بعد از صعود اوّلین ولیّ امر ـ شوقی ربّانی ـ با جانشین ایشان و سپس سومین و چهارمین ولیّ امرالله، پیمان بستند و بیت العدل بدون رأس مقدّس را مؤسّسهای خودخوانده، جعلی و غیرقانونی میدانند؛ به همین جهت بهائیان ارتدکس همواره از سوی تشکیلات بیت العدل بدلی مورد بیمهری، آزار و طرد قرارگرفتهاند.
امّا بهراستی چرا جامعه بهائیان ایران دچار اینهمه تضییقات شد؟ بیت العدل بدلی به دلیل عدم حضور ولیّ امرالله در رأس آن، مصون از خطا نیست و همچون دیگر سازمانهای بشری در معرض اشتباه و خطا بوده و با اتخاذ سیاستهای نادرست، پیروان خود را با انواع و اقسام مشکلات مواجه ساخته است؛ بهطور مثال در آموزههای ما بهروشنی بیانشده است كه احبّای الاهی در هر سرزمین و كشوری كه زندگی میكنند؛ باید از دخالت در سیاست خودداری نمایند و مطیع اوامر حكومت و اولیای امور كشور خود باشند، همچنین بهائیان موظفاند تمام سعی خود را در آبادانی و سرفرازی كشور محلّ اقامت خود بهکاربرده و در برخورد با اولیای امور با صداقت، راستی و درستی رفتار نمایند.
متأسفانه بیت العدل بدلی، این تعالیم مهم و غیرقابل تغییر را نادیده گرفته است؛ برای مثال در مورد ایران، بهجای تعامل با حكومت ایران و تلاش برای آبادانی و سرفرازی کشور، بهائیان را به نافرمانی از حكومت و حتّی مقابله با آن دعوت مینماید و با ورود به میدان منازعات و مشاجرات سیاسی و اقداماتی چون ارتباط با چهرههای سیاسی مخالف و استفادهی تبلیغاتی از اینگونه شخصیتها در کنفرانسها و برنامههای رادیو و تلویزیونی، جایگاه روحانی خود را فراموش كرده و به جنگ با حکومت برخاسته است و در این جنگ، از بهائیان مظلوم ایران بهعنوان سپری انسانی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده مینماید؛ بنابراین حاصل سیاستهای نادرست بیت العدل حیفا موجب شده است که حکومت نیز بهائیان را در صف افراد مخالف تلقّی نموده و نسبت به این جامعه، دیدگاهی منفی و آمیخته با سوءظن یافته، به جامعهی بهائی بیاعتماد شده و به آن بهعنوان یک پدیده و معضل امنیّتی بنگرد!
(بیشتر…)
۱- لطفاً به سابقه تاریخی بهائیان حقیقی (ارتدکس) اشاره بفرمایید و این که اصولاً جدائی بهائیان پیرو بیت العدل بدلی از دیانت حقیقی بهائی از چه زمانی آغاز گردید و آیا آن را اصولاً میتوان یک انشعاب نامید؟
سابقه تاریخی بهائیان حقیقی (ارتدکس): «زمان اظهار امر حضرت بهاءالله است زیرا آنها از کلیه تعالیم و دستورات حضرت بهاءالله و تبینات حضرت عبدالبهاء و تبینات اولیاء امرالله پیروی نموده و برخلاف افرادی که از یک مؤسسه بدلی و کاذب که به غلط خود را بیت العدل مینامد تقلید میکنند، اعتقاد دارند که الواح مبارک وصایای حضرت عبدالبهاء جزء جدا نشدنی کتاب مستطاب اقدس است و مفاد آن تا پایان دوران دیانت بهائی به قوت و اعتبار خود باقی و برقرار خواهد بود و آنچه در آن مقرر گشته تغیر ناپذیر بوده و به مرحله اجرا در خواهد آمد؛ زیرا اراده و وعود الهی حتمی است.»
«صخرهای که اين نظم اداری بر آن استوار است مشيّت ثابته الهيّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است. منبع الهامش نفس حضرت بهآءاللّه است. حامی و مدافعش جنود مجنّدهی ملکوت ابهی است… محوری که مؤسّساتش حول آن طائف مضامين محکمه الواح وصايای حضرت عبدالبهآء است… ارکانی که سلطهاش مستظهر بدانست دو مؤسّسۀ ولايت امر اللّه و بيت عدل اعظم است.»
(دور بهائی، صفحه ۹۵)
«وعود الهیه و بشارات سامیه که از قلم اعلی و کلک ملهم مؤید مرکز عهد و میثاق نازل گشته بمدلول این آیه مبارکه حتمی الوقوع است. قوله الاحلی: “و آنچه از قلم جاری البته ظاهر شده و خواهد شد و لایبغی من حرف الا و قدیراه المنصفون مستویا علی عرش الظهور”…»
(توقیع ۶ مارچ ۱۹۲۵)
– سابقه بیت عدل بدلی و طرفداران آن که توسط روحیه خانم و ایادیان سابق ایجاد گردید، برمیگردد به زمان صعود اولین ولی امرالله شوقی افندی در نوامبر ۱۹۵۷.
باید خاطرنشان نمود که راه انشعاب در دیانت حقیقی بهایی مسدود میباشد؛ زیرا تا پایان دوران این دیانت وجود مُبيّن آيات اللّه و وظایف و اختیاراتی که در الواح وصایای حضرت عبدالبها به ولاة امرالله تفویض گشته دین بهائی را از انشعاب و تبدیل به مذاهب گوناگون حفظ مینماید و امکان تشخیص و فهم حقیقیت را با جستجوی حقیقت و ترک تعصبات برای همگان میسّر و سهل کرده است. بدون تردید علت بروز فرقهها و مذاهب گوناگون در ادیان گذشته برداشتها، تفاسیر و تبینات مختلف و متفاوت از کتابهای مقدسه آن ادیان بوده و نتیجتاً تباین آراء و استنباط های گوناگون بزرگترين منبع و منشأ اختلاف و انشقاق بوده است.
(بیشتر…)
در پی انتشار مقاله «میسن ریمی معمار صلح، وحدت و روحانیت» اصلاحیّهی ذیل به همراه تصاویری از طرحهای جناب میسن ریمی از سوی یکی از همراهان فرهیختهی عهد و میثاق واصل گردید؛ ضمن سپاس و تشکّر از نکتهسنجی و عنایت این یار گرامی، ذیلاً به قسمتهایی از یادداشت رسیده جهت تصحیح و تکمیل مقاله اشاره میگردد.
«… برای مزید آگاهی: ایادی امرالله خانم “Corinne Knight True” هیچ نسبتی با جناب میسن ریمی نداشت و نام همسر وی “Moses Adams True” بود. خانم ترو عضو گروه هماهنگی ساختمان مشرق الاذکار بود و بهخاطر کوشش بسیار برای تأسیس و ساختمان آن بنام «مادر مشرق الاذکار» شهرت یافته بود.
نام همسر جناب میسن ریمی “Gertrude Heim Klemm” بود که پس از فوت نابهنگام وی تا پایان عمر همسر دیگری اختیار نکردند … .»
و نیز:
«… ضمناً جناب میسن ریمی شخصاً طرح خود را از مسابقه خارج نمودند نه بنا به توصیه خانم ترو یا شخص دیگری. بهنظر میرسد که اشتباه در ترجمه متن زیر در مقدمه كتاب خاطرات «ژولیت تامپسون»، ص ۱۳رخ داده است.
(بیشتر…)
سالروز میلاد حضرت اعلی روح ما سواه فداه و سالروز تولّد جمال اقدس ابهی جل سلطانه بر چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی
و شما ثابتان بر عهد و میثاق الهی مبارک باد.
مقالات متعددی در مورد زندگانی و خدمات ولی امر دوم دیانت بهایی، جناب چارلز میسن ریمی به رشته تحریر درآمده است؛ اما نکتهای که شاید کمتر به آن پرداختهشده، وجه هنرمندانه این شخصیت برجسته عالم بهائی است.
میسن ریمی ضمن اینکه نمونه ایمان به امر جمال مبارک، وفاداری به مرکز میثاق و ولایت امر الهی بود، معماری بزرگ، خلاق و هنرمند نیز بود که احساس لطیف و دلبستگی عمیق او به عالم روحانی را میتوان در لابهلای خطوط طرحهای معماری او مشاهده کرد.
طرح پیشنهادی برای یک مشرق الاذکار در کنار دریا
ارائه تصویری از جهان معنا و دنیای روحانی و بهشت آسمانی در قالب ساختاری متشکل از مواد مادی و زمینی همچون خاک و سنگ و آهن، اعجازی است که از دستهای کارآزموده و ذهن زیبا و روح لطیف هنرمندی بزرگ، معماری چیرهدست و انسانی باایمان و عاشق همچون میسن ریمی برمیآید.
باملاحظه طرحهایی که او در طی حیات عنصری پربارش تهیه و ارائه کرده است درمییابیم که او شاعری است که با قلم میثاق، خط حقیقت و منحنی عرفان، سایهروشن روحانیت میسراید. میسن ریمی معماری است که طرح بناهای این جهانی را با عوالم روحانی پیوند زده است. معماری ریمی، علاوه بر زیبایی روحنواز، بهمثابه ارائه طریقی است برای توجه آدمیان به پرستش حق و گشایش چشم دل انسانها به جهان معنویت.
معماری ریمی هرگز تحت تأثیر تفکرات و ایدههای نوپدید و هیجانزده فناورانه، صنعت گرا و ماشین محور حاکم بر معماران قرن بیستم، همچون “والتر گروپیوس”، “فرانک لوید رایت” و “لوکوربوزیه” قرار نگرفت در مقابل، طرحهای ریمی، همچون بیانیهای آسمانی است در ستایش صلح، وحدت و روحانیت.
طرحهای متعدد او برای معابد، زیارتگاهها و بناهای یادبود امری، بر اساس راهنمایی مرکز میثاق، حضرت عبدالبهاء، با الهام از فرهنگ غنی معماری ایران و هند تهیهشده است.
طرح پیشنهادی برای یک مشرق الاذکار بر دامنه کوهستان
(بیشتر…)
تذکّر یک بهائی حقیقی در مورد یک شبهه (شبههی اطاعت نکردن شوقی ربّانی از دستور تعیین جانشین)
مدّتی قبل در اینترنت به مطلبی برخوردم که من را بسیار متأثر کرد. یادداشت کنایهآمیزی بود از سمت دشمنان امرالله به بهائیان و حملهی مستقیمی بود به شوقی ربّانی که چرا ولیّ امر بعد از خود را معرفی نکرده است، در حالی که حضرت عبدالبهاء تأکید فرموده بودند که ولیّ امر باید «من هو بعده» را در زمان حیاتش تعیین فرماید!
بیش از هر چیز از این مطلب ناراحت شدم که چگونه بیتوجّهی برخی از احبّای الاهی به اصول امر مبارک سبب میشود که تهمتهای ناروایی به امرالله و جامعهی بهائی وارد شود و آبروی دیانت بهائی در نظر اهل انصاف از دست برود. چگونه باید به بسیاری از پیروان دیانت بهائی تفهیم کرد که اینگونه نبوده و حضرت شوقی ربّانی سرپیچی از دستورات هیکل مبارک نکردهاند و این خردهگیری غیرمنصفانه، حاصل اعمال برخی بهائیان است و به ولیّ امر الله ارتباطی ندارد؟! متأسفانه انتشار این گمان باطل میتواند صلاحیّت شخص حضرت ولیّ امر الله را زیر سوال ببرد؛ اینگونه است که رفتار برخی از بهائیان در سالیان گذشته سبب شده است تا امروزه الاهی بودن دیانت بهائی به زیر سوأل رود!
(بیشتر…)
اندرین وادی که ره بر کس پدید از چاه نیست
پیرو نصّ الاهی بیگمان گمراه نیست
یکی از مهمترین و عمیقترین آموزههای دیانت بهائی آموزه تحرّی حقیقت و دوری از تعصّبات و ترک تقالید است.
تحرّی در لغت به معنی جستجو و طلب سزاوارترین است و حقیقت هم در اعتقادات دینی ـ چه در دیانت یهود و دیانت مسیح و اسلام و چه در دیانت بهائی ـ چیزی جز منبع علم الاهی نیست؛ یعنی اصولاً، انسان به تنهایی نمیتواند به حقیقت مطلق دست پیدا کند و ادّعای همه پیامبران بر این است که از طریق منبع علم لایزال الاهی به حقیقت دست پیدا میکنند و آن را بدون کوچکترین کموکاست به جامعه بشری انتقال میدهند تا سعادت و رستگاری را برای انسانها به ارمغان آورند. در اسلام، عصمت حضرت محمّد و در دیانت مسیح هم عصمت حضرت عیسی قطعی و یقینی است. در دیانت بهائی هم مانند سایر ادیان، اعتقاد بر این است که حضرت بهاءالله مصون از خطا و اشتباه هستند و طبق کتاب اقدس «کتاب الذی ینطق بالحق» میباشند یا به عبارتی «قسطاس الحق». در واقع کلام و روش جمال مبارک برای احبّا، معیار حق و باطل است و عصمت ایشان هم امری متقن و قطعی است.
البتّه این ادّعا برای بسیاری از افرادی که اعتقاداتی ماتریالیستی و یا غیردینی دارند کاملاً مهجور و غیرقابلقبول است و در تفکر آنها اصولاً هیچ بشری نمیتواند مصون از خطا باشد؛ امّا از دیدگاه افرادی که معتقد به اصول دیانت الاهیّه هستند؛ عصمت مظاهر و هیاکل مقدّسه از اصول اعتقادی محسوب میشود و کاملاً باورپذیر و ممکن است.
(بیشتر…)
آيا پاسخهای بيت العدل، قانعکننده است؟!
(بخش سوم)
مقدمه:
عهد و ميثاق در مقالات پیشین خود، به بررسی دو پرسش اساسی پيشروی بيتالعدل و نقد و بررسی پاسخهای ارائه شده توسط بيتالعدل پرداخت، در اين قسمت نيز به يكی ديگر از پرسشهای مطرحشده از سوی احبّاء و توضيحاتی در مورد آن میپردازیم. اميد است حاصل اين پرسش و پاسخ و توضيحات مطرح شده، مورد استفادهی متحرّيان حقيقت قرار گيرد.
پرسش سوم:
بيت العدل در پاسخ به اين پرسش كه:
«در غياب ولیّ امرالله و با عدم حضور مقام تبيين در جلسات بيت العدل، طرز عمل بيتالعدل در جریان وضع قوانين چگونه است؟ آيا بيتالعدل اعظم در معرض اين خطر قرار ندارد كه از حیطهی صحيح قانونگذاری منحرفشده و در ورطهی خطا و اشتباه بيفتد؟
پاسخ بیتالعدل[1]:
اینگونه توضيح میدهد كه:
«اولاً تصوّر نشود كه بيت العدل به فكر و رأی خود عمل مینماید. استغفرالله، بيت العدل به الهام و تأیيد روحالقدس، قرار و احكام جاری مینمايد و آنچه قرار دهد بر كل فرض و واجب است. در ثانی، بيت العدل كه خود به دريافت هدايات الاهی اطمينان دادهشده است، بهخوبی از نبود حضرت ولیّ امرالله آگاهی داشته و در تمامی امور مربوط به تشريع، فقط در حوزهی اختيار خود عمل مینمايد. سوم آنکه به اين بيان حضرت ولیّ امرالله توجّه دارد كه میفرمایند «هیچیک از اين دو مؤسّسه (مؤسّسهی ولايت امر و بيت العدل) نمیتوانند به قلمروی ديگری تجاوز نمايد و هرگز تجاوز نخواهد كرد.».»
و در پايان، بيت العدل، نحوهی وضع قوانين توسط خود را اینچنین توضيح میدهد:
«در مقام اوّل، مسلماً نهايت دقّت و مراقبت در مطالعهی نصوص مقدّسه و تبينات ولیّ مقدّس امرالله به عمل میآید و همچنين نظرات جميع اعضاء مورد توجّه دقيق قرار میگيرد. آنگاه پس از مشورت كامل، موضوع تنظيم رأی متّخذه به ميان میآید. در اين مرحله نيز ممكن است موضوع بهطورکلّی مجدداً مورد مطالعه قرار گیرد و چهبسا اتفاق میافتد كه قضاوت نهایی درنتیجهی غور و تجدیدنظر ثانوی به نحو قابلملاحظهای با نتیجهای كه قبلاً بهدستآمده است متفاوت باشد و حتّی ممكن است بالاخره رأی هيأت بر آن تعلق گيرد كه در حال حاضر دربارهی موضوع مطروحه، وضع قرار و قانونی ضرورت نداشته باشد.»
توضيحات عهد و میثاق:
هرچند كه مؤسّسهی ولايت امرالله و بیت العدل دارای اختيارات خاصّ خود هستند و هيچيک نمیتواند به حدود ديگری تجاوز نمايد، ولی اين به آن معنی نيست كه ما بتوانيم بين اين دو ركن اساسی ديانت بهائی جدائی قائل شويم و بيت العدل را به تنهائی حلال مشكلات بدانيم.
اعضای بيت العدل كه از طریق انتخابات عمومی تعيين ميگردند، قطعاً دانای مطلق نيستند و همانطور كه عنوان نمودهاند، تصميمات خود را از طريق مشورت اتخاذ مینمايند. بنابراين مانند ساير افراد معمولی، همواره در معرض اشتباه و خطا هستند. چون اطّلاعات خود را از طرق مختلف بشری دريافت میکنند، به همين دليل است كه به آنها اجازه دادهشده است تا در صورت نياز، مصوبات خود را تغيير دهند.
از نظر ما وجود ولیّ امرالله بهعنوان مقام تبيین در كنار بيت العدل در هر زمان لازم و ضروری است و استدلال بيت العدل مبنی بر امكان صدور احكام در غياب ولی امر صحیح نمیباشد.
مراجعه به تبيینات گذشته و باقيمانده از ولیّ امرالله برای صدور احكام جديد به دلایل زیر كافی نيست:
(بیشتر…)