بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش دهم (۱۹۱۹)

۲۳ مارس ۱۹۱۹: گزیده‌ای از یکی از الواح حضرت عبدالبهاء به جناب میسن ریمی:

 «حضور محترم آقای چارلز میسن ریمی، واشنگتن دی. سی. علیه بهاء الابهی!

ای آن‌که ثابت در پیمان هستی! از زمان خاتمه‌ی جنگ (۱۹۱۴-۱۹۱۸) چهار نامه از شما دریافت کرده‌ام؛ بالاترین شادی و سعادتی که آن نامه‌ها به همراه داشتند بشارت سلامت و رفاه احبّای الهی بود. الحمدلله از میان این توفان شدید، کشتی عهد و میثاق الاهی به ساحل آرامش و رستگاری رسید. خطر نزدیک و موقعیّت ترس و گرفتاری آماده بود…»

 ۲۸ آوریل ۱۹۱۹: جناب چارلز میسن ریمی، رئیس هیأت اجرایی «اتّحاد معبد بهائی»، جلسه را با دعا افتتاح کردند؛ سپس اظهار داشتند:

 «پس از جمع شدن در این‌جا طیّ چند روز گذشته، فکر می‌کنم که همه‌ی ما نزول تأییدات در این گردهمایی را درک می‌کنیم؛ همان‌گونه که ما در کار و فعّالیّت دنیایی و اقتصادی خویش به هم نزدیک می‌شویم. اگر ما دستورات عبدالبهاء را به اجرا بگذاریم، بالاترین پیروزی و تأییدات را دریافت خواهیم کرد؛ زیرا می‌دانیم که تأییدات مختلف و متنوّع است.

  وقتی ما یک موضع روحی و فکری اتّخاذ می‌کنیم یا زمانی‌که قلب خود را متوجّه عبدالبهاء می‌کنیم، یک نوع تأییدات قطعی الاهی نازل می‌شود و وقتی ما به اطاعت می‌کنیم و کلمات مقدّس را زیر لب می‌خوانیم، تأیید بالاتری فرا می‌رسد …»

 ۲۳ مه ۱۹۱۹: لوحی از حضرت عبدالبهاء به کورین ترو (Corinne True):

 «طی تلگرافی به آقای میسن ریمی اطلاع دادیم که لازم است تا سفر دوره‌ای خود در امریکا برای تبلیغ را به تأخیر بیندازد؛ در واقع او بالاترین نیروی امری بوده و بیشترین تلاش خود را وقف خدمت به امر کرده و من او را بی‌نهایت دوست دارم و در واقع این خود میسن ریمی است که این عشقِ را در عبدالبهاء به‌وجود آورده است».

 مجدّداً ۲۳ مه ۱۹۱۹: لوحی از حضرت عبدالبهاء به جناب چارلز میسن ریمی که توسط شوقی ربّانی ترجمه شده بود:

«محضر مبارک جناب آقای میسن ریمی؛

توسط جناب روی ویلهلم [Roy Wilhelm] . شهر نیویورک.

علیه بهاء الله الابهی

هو الله!

ای فرزند دلبند!

نامه‌های متعدّدی از شما دریافت شده که محتوای آن‌ها موجب شادی و خرسندی گردیده است. الحمد لله که شما در راه خدمت به سلطنت الاهی، ترویج تعالیم الاهیّه، بلند کردن ندای وحدت عالم انسانی، بر حذر داشتن نفوس از جهالت تعصّبات نژادی، تشویق آن‌ها به تحرّی حقیقت، نشان دادن هدایت و مشعل حقیقت و چشاندن شراب عشق الاهی به آنان موفقید. این هدف مبارک و میمون شما مغناطیس تأییدات سلطنت ابهی است. به خودت مطمئن باش و آقای جان باست (John Bassett) در خدمت به سلطنت الاهیّه در سراسر ایالات جنوبی همکاری نمایید. در شرایط فعلی این کار ضروری است. بعداً مناسب خواهد بود که شما سفری به صفحات شمال آمریکا بنمایید؛ پس از آن درباره‌ی برنامه‌ی اقدامات شما و آقای جان باست تصمیم‌گیری خواهد شد.

از جانب من بهترین سلام و ارادت و محبّت را به دوشیزه مارگارت کلبس (Klebbs) برسانید و بگویید: «فرشتگان الاهی، شما را که الحمدلله راسخ در عهد و پیمان هستید و به خدمت در آستان سلطنت الاهیّه مشغولید، ستایش می‌کنند.

علیک بهاء الله الابهی»

۱۱ اکتبر ۱۹۱۹: گزیده‌ای از یک لوح حضرت عبدالبهاء به جناب چارلز میسن ریمی:

 خدمت جناب آقای میسن ریمی، واشنگتن دی. سی. علیه بهاء‌ الابهی!

هوالله؛

تو ای فرزند سلطنت، نامه‌ات رسید. محتوای آن موجب منتهای شادمانی شده، چرا که بیان می‌داشت که شما با حدّاکثر توان به پا خاسته‌ای تا قلوب نفوس آمریکا و اروپا را بهم پیوند بزنی. این موضوع از اهمّیّت فوق‌العاده‌ای برخوردار است؛ چرا که اوّلین تعلیم الاهی آن است که جوامع بشری باید از تعصّبات نژادی، تعصّبات سیاسی و حتّی تعصّبات ملّی و میهن‌پرستانه آزاد شوند؛ چرا که تمام مردم از یک نژادند و تمام جهان یک ارض است

عبدالبها ـ حیفا»

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش دهم (۱۹۱۹)

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش نهم (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷)

۱۰-۸ ژانویه ۱۹۱۴: طیّ سفر حضرت عبدالبهاء به فیلادلفیا، ایشان به برادر جناب میسن ریمی تبریک گفته و اظهار داشتند:

«برادرت ـ میسن ـ نام تو را به من گفت. سعادت شامل حالت شده که برادر بزرگی هم‌چون او داری؛ بزرگی او را امروز درک نمی‌کنی، ولی در آینده خودت با چشمانت شاهد آن خواهی بود، تمام خانواده شما عظمت خواهند یافت؛ آن‌ها به داشتن پسرانی هم‌چون میسن ریمی و خود تو مباهات خواهند کرد

۱۸ اکتبر ۱۹۱۴: در این روز جرج لاتیمر و جناب میسن ریمی به‌حضور حضرت عبدالبهاء فراخوانده شدند؛ حضرت آقا گفتند:

«منادیان مختلفی در دنیا هستند.»؛ «…(ایشان چند نوع آن‌را تشریح می‌کنند)، …ولی خدای را سپاس که شما منادی سلطنت خداوند هستید.»؛ «… ارزش و اعتبار روح، که منادیان سلطنت هستند جاودانه است.»؛ «…خدای را سپاس که شما منادی سلطنت ابهی هستید، منادی میثاق قادر متعال.» «…امروزه هر کس که منادی میثاق باشد، شمع و چراغ منطقه است. فرشتگان خداوند در عرش ناظرند تا ببینند چه کسی وارد عرصه‌ی خدمت به عهد و میثاق می‌شود تا آنان سریعاً برای کمک، تقویت و اعطای پیروزی عمل نمایند.»

۲ مارس ۱۹۱۵: حضرت عبدالبهاء در لوحی به جناب میسن ریمی نوشتند:

«شما که مؤیّد به تأییدات الاهی هستید!»؛  «…از خداوند مسألت دارم که شما را در هر شرایطی تأیید فرماید؛ مأیوس و دلسرد و غمین نباشید؛ باشد که برای زمان‌های طولانی خدایت، شما را آیتی از هدایت در میان بشریّت قرار دهد.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش نهم (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷)

یادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله، وبگاه عهد و میثاق را با ارسال یادداشتی مورد اظهار لطف خویش قرار داده‌اند که همراهان عزیز عهد و میثاق و یاران گرامی را به مطالعه‌ و تأمّل و تعمّق در آن فرا می‌خوانیم:


نسخه‌ی آماده چاپ متن یادداشت را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

دوستان ارجمند؛

ما خود را بهائیان حقیقی می‌نامیم، زیرا از صمیم قلب ایمان و اعتقاد داریم که آن‌چه حضرت بهاءالله مظهر ظهور کلّی الهی و حضرت عبدالبهاء مرکز میثاق فرموده‌اند، عین حقیقت می‌باشد و نهایتاً عالم انسانی چاره‌ای جز اطاعت و اجرای تعالیم ایشان و نظم اداری امرالله که هسته‌ی مرکزی نظم بدیع الهی است ندارد.
ما معتقدیم که حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا که مؤیّد و متمّم و ملازم کتاب اقدس است، اصول کلّی و عناصر اساسی جامعه بهائی را به نحوی بیان فرموده‌اند که انکار آن ممکن نیست:

«مادام که این نظم هنوز در مرحله طفولیّت است، زنهار که نفسی در ادراک کیفیّتش به خطا رود و یا از اهمیّتش بکاهد یا مقصدش را دگرگون جلوه دهد. صخره‌ای که این نظم اداری بر آن استوار است مشیّت ثابته الهیّه برای عالم انسانی در عصر حاضر است.»

(دور بهائی، صفحه ۹۵)

مرکزی که مبیّن کتاب است

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:
«اگر حصن حصین امرالله به قوّه‌ی‌ میثاق محفوظ نماند در یک روز در بهائیان هزار مذهب پیدا شود؛ چنان‌چه در دورهای سابق حاصل شد؛ ولی در اين دور مبارک محض صيانت امر الله که تفریق در بین حزب الله نشود، جمال مبارک روحی له الفداء به اثر قلم اعلی عهد و پيمان گرفت و مرکزی معيّن فرمود که مبيّن کتاب است و رافع اختلاف آن‌چه او بنگارد و بگوید مطابق واقع و در صون حمایت جمال مبارک از خطا محفوظ. مقصد از اين عهد و ميثاق رفع اختلاف از آفاق است.

(منتخبات مکاتیب، جلد چهارم، صفحه ۱۶۵)

قسمت اوّل این بیان حضرت عبدالبهاء را بهائیان به دفعات در نوشته‌های کارگزاران مؤسّسه‌ای که به غلط و بدون استحقاق خود را بیت‌العدل اعظم می‌نامد مشاهده نموده‌اند در حالی که مأخذ آن‌را به درستی برای خوانندگان مشخّص نمی‌نمایند. آنان معنی عهد و میثاق را تحریف نموده و نمی‌خواهند که افراد به معنی حقیقی آن، یعنی آن‌طور که حضرت عبدالبهاء و شوقی افندی بیان فرموده‌اند پی‌برند.»
در بیان حضرت عبدالبهاء عهد و پیمان راجع به مرکزی است که مبيّن کتاب و رافع اختلاف است، مرکزی که در پایان الواح مبارک وصایا می‌فرمایند:
«نفسی را حقّ رائی و اعتقاد مخصوصی نه، باید كلّ اقتباس از مركز امر و بیت عدل نمایند.»

مرکزی که رکن اوّل و اعظم است:
«این نظم بدیع از انظمه‌ی باطله‌‌ی سقیمه‌ی عالم ممتاز، در تاریخ ادیان فرید و بي‌مثیل و سابقه‌ی بنیادش بر دو ركن ركین استوار، ركن اوّل و اعظم ركن ولايت الهيّه كه مصدر تبيین است و ركن ثانی بیت عدل اعظم الهی كه مرجع تشریع است؛ هم‌چنان‌كه در این نظم الهی تفكیك بین احكام شارع امر و مبادی اساسیّه‌اش كه مركز عهد و میثاقش تبیین نموده ممكن نه، انفصال ركنين نظم بديع نيز از يكديگر ممتنع و محال.»

(توقیعات مباركه ۱۹۴۵-۱۹۵۲، صفحه ۱۲۷)

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امرالله

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش چهارم

بخش چهارم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «نهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است.

 این پرسش‌ها با توجّه به حقایق منتشر شده در این مقاله در مورد «شورای بین‌المللی بهائی» مطرح می‌گردد:

۱۱- با وجود این‌که شوقی افندی با خوشحالی و مسرّت تمام، تشکیل اوّلین شورای بین‌المللی بهائی را به‌عنوان یک تصمیم آینده‌ساز به جهان بهائی بشارت دادند، چرا پس از صعود ایشان این نهاد مهم به فراموشی سپرده شد و نام و ویژگی‌های ممتاز آن به تاریخ پیوست؟!

۱۲- اگر تشکیل شورای بین‌المللی بهائی بعد از صعود حضرت عبدالبهاء از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اقدامات شوقی ربّانی بوده است، چرا بهائیان نسل حاضر از آن بی‌خبرند و برخی حتّی کلمه‌ای در مورد آن نشنیده‌اند؟!

۱۳- با وجودی که شوقی افندی دستور داده بودند تا مقرّ شورای بین‌المللی بهائی در زمان مقرّر و معهود در کوه کرمل ساخته شود، چرا امروز هیچ نشانی از آن شورا به چشم نمی‌خورد؟!

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش چهارم

نهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!

هنگامی که شوقی ربّانی مقدّمات تشکیل بیت‌العدل را فراهم می‌نمود، برای این‌که احبّا به تدریج با این تشکّل آشنا گردند، شورایی را به نام «شورای بین‌المللی بهائی» به ریاست جناب میسن ریمی تشکیل داد.

هر چند که اعضای این شورا به صورت انتصابی و توسط خود حضرت ولیّ امرالله به این سمت گمارده شده بودند؛ ولی قرار بود با افزایش محافل ملّی دنیا، به تدریج این شورا از حالت انتصابی خارج و با انتخاب احبّا رسمیّت یافته و به بیت‌العدل اعظم تبدیل گردد.

شوقی افندی در پیام ۱۹۵۱/۱۲/۲۴ ضمن اظهار خوشحالی و به عنوان سومین اقدام تاریخی و مهم انجام شده پس از صعود حضرت عبدالبهاء فرمودند:

«هیئت بین‌المللی بهائی در جوار اعتاب مقدّسه تشکیل گردد، این هیئت طلیعه‌ی تأسیس بیت عدل عمومی است که بنیانش الاهی و حال، بدایت ظهور و بروز آن است…»

و در پیام ۴ می ۱۹۵۳ خطاب به کنفرانس بین‌القارات آمریکا تأکید نمودند:

«… این هیئت ممهّد سبیل برای تشکیل محکمه‌ی بین‌المللی بهائی بوده که باید بالمأل به بیت‌العدل عمومی که اعظم هیئت تشریعیّه حکومت مستقل بهائی است تبدیل گردد.»

ریاست این شورا که از اهمّیّت ویژه‌ای برخوردار بود، به عهده‌ی جناب میسن ریمی قرار گرفت و حضرت ولیّ امرالله به دلیل اهمّیّت این شورا، روحیّه خانم را نیز به‌ عنوان رابط خود با شورا معرّفی کردند.

(بیشتر…)

ادامه خواندننهاد مقدّسی که به فراموشی سپرده شد!!

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هشتم (۱۹۱۳)

۲۸ آوریل ۱۹۱۳: نشریّه‌ی نجم باختر، سال ۴، شماره ۳ جمال، حاوی مطلب ذیل بود:

 لوح اخیر حضرت عبدالبهاء:

«حضور محترم آقای چارلز میسن ریمی؛ واشنگتن دی. سی.

علیه بهاء الله الابهاء

هو الله؛

ای جوان نورانی و محبوب روحانی من؛

نامه‌ی شما واصل شد و شادمانی از آن غیر قابل وصف است. نامه‌ی شما حاکی از کمال و سخاوت طبع شما، قدرت مساعی شما و خلوص و صفای قصد و نیّت شماست. شادمانی و سعادت عبدالبهاء با چنین اموری حاصل گردیده است.

اگر تمام تجمّلات دنیا برای عبدالبهاء فراهم می‌شد، او هرگز، برای لحظه‌ای، به آن‌ها چشمداشت نداشت؛ ولی زمانی‌که عطر روح‌نواز از گلزار قلوب احباء به شامّه‌ی عبدالبهاء می‌رسد، چنان شادی حاصل می‌شود که بی‌اختیار شکر و سپاس خود را به فرد کامل سعادتمندی که چنان بندگانی را تربیت کرده ، نثار می‌کنم.

اجمالاً، نامه‌ی شما لذّت بی‌شماری در من به وجود آورد؛ این فکر شما بسیار مناسب است.* امیدوارم که قلب مؤمنان محکم‌تر شده و ثبات رأی در آن‌ها متجلّی گردیده و این امر منجر به هدایت دیگران شود.

بنابر این با قدرت الاهی، با عزم و هدف آسمانی، زبانی شیوا و قلبی سرشار و لبریز از عشق الاهی، الواح را در دست گرفته و شهر به شهر سفر نمایید؛ حتّی به دورترین نقاط مثل هونولولو در هاوایی. شما در سراسر آمریکا سفر کنید و همه را به پایداری در پیمان فرا بخوانید. همه را با شراب روحانی میثاق سرمست کنید! همه را به نشر نفحات الله دعوت نمایید. ندای «یا بهاء الابهی» را بلند کنید و نام  «یا علی الاعلی» را سر دهید. (ای بلند مرتبه که بلند مرتبه ترینی)

احبّاء را بیدار کنید، پس از سال‌ها آزمون دیگری فرا خواهد رسید؛ مردمان در ظاهر مستحکم و در باطن  متزلزل، به آن صفحات خواهند آمد تا ایمان احباء به عهد و پیمان الهی  را تضعیف کنند. بگذارید که بیدار و هوشیار شوند! بگذارید تفکّر نمایند و فکور باشند!  به محض این که نشانه‌ای از نقض عهد دیدند، باید از ناقض عهد فاصله بگیرند، آن‌ها باید روز و شب تلاش کنند تا نور سلطنت ابهی، جهان آنان‌را فرا گیرد و تاریکی جهل کاملاً از جهان رخت بربندد … .

علیک بهاء الابهی

(امضا) عبدالبهاء عباس»

*: اشاره به نامه‌ای که حاکی از بیداری روحی در بین مردم در اثر سفر حضرت عبدالبهاء به آمریکا بود.

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هشتم (۱۹۱۳)

عید صیام و عید نوروز

eed e Siam va eed e Noruz

مرحبا نو شدن و آمدن عید صیام

خرّم و فرّخ و میمون و مبارک بادا

 فرا رسیدن عید صیام و عید نوروز ۱۳۹۳ را خدمت شما کاربران و همراهان گرامی تبریک می‌گوییم و سالی پر از موفقیّت و شادکامی و سرشار از آرامش و آگاهی را برای هم‌وطنان عزیز بهائی و هم‌کیشان ارجمند آرزومندیم.

با تحیّات

وبگاه عهد و میثاق

(بیشتر…)

ادامه خواندنعید صیام و عید نوروز

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هفتم (۱۹۱۲)

۱۹۱۲: جناب میسن ریمی جزوه‌ای دیگر منتشر نمودند:

«نهضت بهائی برای دیانت، برادری و صلح جهانی»؛ این جزوه با تاریخچه‌ی مختصری از دیانت بهائی آغاز شد؛ ولی بیش از نیمی از مطالب جزوه بر روی اصلاحات اجتماعی و قوانین متمرکز بود؛ یک پاراگراف هم به موضوع علم و دین پرداخته بود.

۱۳ جولای ۱۹۱۲: نشریه‌ی نجم باختر، سال ۳، شماره ۷، جناب چارلز میسن ریمی مقاله‌ی مفصلی با عنوان «عبدالبهاء، مرکز عهد و میثاق» نوشتند؛ ایشان درباره رسیدن حضرت عبدالبهاء به نیویورک در تاریخ ۱۱/۴/۱۹۱۲ و استقبال گرم از او مطالبی مکتوب نمودند؛ میسون ریمی این طور نگاشتند:

«او ـ بهاء‌الله ـ پادشاهی صلح را بر روی زمین آورد و فرزند دلبندش ـ عبدالبهاء ـ را به‌عنوان مرکزی برای هدایات آینده  در پادشاهی صلحش، به‌عنوان مرکز عهد تعیین کرد؛کسی که مؤسّس و گسترش‌دهنده‌ی پادشاهی او و صلح در جهان است.

زندگی سراسر خدمت عبدالبهاء، مرکز حیات پادشاهی بهاء است؛ همان امر بهائی. بندگی او در برابر خداوند و خدمت به بشریّت، قلبی است که از آن نیروی حیات سلطنت (بهائی) به تمام اعضای آن موجود معنوی در حال رشد، جریان می‌یابد. او مترجم و مفسّر متون مقدّس است.

… بهاءالله به همه امر کرد تا به سوی عبدالبهاء که غصن اعظم،- منشعب شده از اصل قدیم – و مرکز پیمان الاهی توجّه نمایند

(این تنها، خلاصه‌ی‌ کوتاهی از آن مقاله بود).

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هفتم (۱۹۱۲)