بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

بر ما چه گذشته است؟!

بر ما چه گذشته است؟!

دیریست عادت کردهایم!

مدّتی است که بی‌تفاوت شده‌ایم!

گویی امری عادی و مرسوم است که نرم بگوییم و درشت بشنویم!

از مهر بگوییم و نامهربانی ببینیم!

به راه بخوانیم و بیراه‌مان بخوانند!

حقیقت میثاق بنماییم و ناقضمان بنامند!

با دوستان و آشنایان و نزدیکان با دلیل و منطق سخن بگوییم و پاسخمان جز تهمت و ناسزا نباشد!

عزیزان! مگر ما چه گفته‌ایم جز این بشارت که ولیّ امر، حیّ و حاضر است و ما را فرا می‌خواند به ایفای عهد و میثاقی که با جمال مبارک بسته‌ایم!

مگر ما چه می‌گوییم جز این هشدار که بیایید با چراغ عقل و نور ایمان راه رستگاری را از بیراهه گمراهی بازشناسیم تا مبادا در دام فریب و تعصب، به وادی تاریک گمراهی درغلطیم!

انصاف دهید! آیا پاسخ این گفتار، تنها ناسزاست و قهر و غضب و نسبت ناروا؟!

آیا این است شیوه‌ای که از آیین نازنین نورانی آموخته‌ایم؟!

به راستی بر ما چه گذشته است که چنین آسان از سر ایمان و آموزه‌هایمان می‌گذریم؟!

چگونه جهانیان را به اجتناب از خشک اندیشی فرا می‌خوانیم و خود پای بسته، در بند تعصب درمانده‌ایم؟!

اگر ما منتقد متعصّبان و در راه ماندگانی هستیم که در پاسخ به دعوت حضرت ربّ اعلی و یا فراخوان جمال مبارک، به‌جای دیدن نور الهی و شنیدن ندای مظهر حق، از سر تعصّب، چشم و گوش بستند و دهان گشودند و زبان به لعن و طعن و نفرین و ناسزا گشودند؛ چگونه است، اکنون که ندای ولیّ امر چهارم آیین بهائی مرتفع گشته و با بیان نرم و لیّن و براهین آشکار و بیّن، طالبان حکمت، جویندگان طریق سعادت و تشنگان شراب حقیقت را مخاطب ساخته خود به همان شیوه ناهنجار خشک‌اندیشان و قشری مسلکان محروم از درک حقیقت، با غیظ و غضب و ادبیاتی به دور از ادب و حتّی گاه گستاخی و جسارت، فضای روحانی گفتگوی دینی را به کلام ناشایست خود می‌آلایند!

آن هنگام که در کژراهه‌ی نادانی، منطق، پای در گل می‌ماند، ﻛﻤﺎﻻت روﺣﺎنی و ﺻﻔﺎت ﻧﻮرانی و اﺧﻼق رﺣﻤﺎنی رنگ و روی باخته و تعصّب، در هیئت مرکبی رهوار رخ می‌نماید که مهارناشدنی و لجام گسیخته، راکب را به قعر پرتگاه گمراهی سرنگون می‌سازد و دریغا که چنگ یازی به دستاویز تکراری و فرسوده‌ی تهمت و ناسزا نیز مانع این سقوط محتوم نخواهد بود!

امّا بهائیان حقیقی از گفتار و کردار ولیّ امر بزرگوار آموخته‌اند و این بیت خواجه‌ی شیراز را آویزه گوش کرده‌اند که:

وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم

که در طريقت ما کافريست رنجيدن

و از سر ایمان و با دل و جان، پیوسته بر آن پیمان که با ولیّ امر حیّ خود دارند، پایدارند؛ که خوش سروده‌اند پیشینیان:

این نکته نوشته‌اند بر دفتر عشق

سر، دوست ندارد آن‌که دارد سرِ دوست

(بیشتر…)

ادامه خواندنبر ما چه گذشته است؟!