بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش نهم (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷)

۱۰-۸ ژانویه ۱۹۱۴: طیّ سفر حضرت عبدالبهاء به فیلادلفیا، ایشان به برادر جناب میسن ریمی تبریک گفته و اظهار داشتند:

«برادرت ـ میسن ـ نام تو را به من گفت. سعادت شامل حالت شده که برادر بزرگی هم‌چون او داری؛ بزرگی او را امروز درک نمی‌کنی، ولی در آینده خودت با چشمانت شاهد آن خواهی بود، تمام خانواده شما عظمت خواهند یافت؛ آن‌ها به داشتن پسرانی هم‌چون میسن ریمی و خود تو مباهات خواهند کرد

۱۸ اکتبر ۱۹۱۴: در این روز جرج لاتیمر و جناب میسن ریمی به‌حضور حضرت عبدالبهاء فراخوانده شدند؛ حضرت آقا گفتند:

«منادیان مختلفی در دنیا هستند.»؛ «…(ایشان چند نوع آن‌را تشریح می‌کنند)، …ولی خدای را سپاس که شما منادی سلطنت خداوند هستید.»؛ «… ارزش و اعتبار روح، که منادیان سلطنت هستند جاودانه است.»؛ «…خدای را سپاس که شما منادی سلطنت ابهی هستید، منادی میثاق قادر متعال.» «…امروزه هر کس که منادی میثاق باشد، شمع و چراغ منطقه است. فرشتگان خداوند در عرش ناظرند تا ببینند چه کسی وارد عرصه‌ی خدمت به عهد و میثاق می‌شود تا آنان سریعاً برای کمک، تقویت و اعطای پیروزی عمل نمایند.»

۲ مارس ۱۹۱۵: حضرت عبدالبهاء در لوحی به جناب میسن ریمی نوشتند:

«شما که مؤیّد به تأییدات الاهی هستید!»؛  «…از خداوند مسألت دارم که شما را در هر شرایطی تأیید فرماید؛ مأیوس و دلسرد و غمین نباشید؛ باشد که برای زمان‌های طولانی خدایت، شما را آیتی از هدایت در میان بشریّت قرار دهد.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش نهم (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷)

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هشتم (۱۹۱۳)

۲۸ آوریل ۱۹۱۳: نشریّه‌ی نجم باختر، سال ۴، شماره ۳ جمال، حاوی مطلب ذیل بود:

 لوح اخیر حضرت عبدالبهاء:

«حضور محترم آقای چارلز میسن ریمی؛ واشنگتن دی. سی.

علیه بهاء الله الابهاء

هو الله؛

ای جوان نورانی و محبوب روحانی من؛

نامه‌ی شما واصل شد و شادمانی از آن غیر قابل وصف است. نامه‌ی شما حاکی از کمال و سخاوت طبع شما، قدرت مساعی شما و خلوص و صفای قصد و نیّت شماست. شادمانی و سعادت عبدالبهاء با چنین اموری حاصل گردیده است.

اگر تمام تجمّلات دنیا برای عبدالبهاء فراهم می‌شد، او هرگز، برای لحظه‌ای، به آن‌ها چشمداشت نداشت؛ ولی زمانی‌که عطر روح‌نواز از گلزار قلوب احباء به شامّه‌ی عبدالبهاء می‌رسد، چنان شادی حاصل می‌شود که بی‌اختیار شکر و سپاس خود را به فرد کامل سعادتمندی که چنان بندگانی را تربیت کرده ، نثار می‌کنم.

اجمالاً، نامه‌ی شما لذّت بی‌شماری در من به وجود آورد؛ این فکر شما بسیار مناسب است.* امیدوارم که قلب مؤمنان محکم‌تر شده و ثبات رأی در آن‌ها متجلّی گردیده و این امر منجر به هدایت دیگران شود.

بنابر این با قدرت الاهی، با عزم و هدف آسمانی، زبانی شیوا و قلبی سرشار و لبریز از عشق الاهی، الواح را در دست گرفته و شهر به شهر سفر نمایید؛ حتّی به دورترین نقاط مثل هونولولو در هاوایی. شما در سراسر آمریکا سفر کنید و همه را به پایداری در پیمان فرا بخوانید. همه را با شراب روحانی میثاق سرمست کنید! همه را به نشر نفحات الله دعوت نمایید. ندای «یا بهاء الابهی» را بلند کنید و نام  «یا علی الاعلی» را سر دهید. (ای بلند مرتبه که بلند مرتبه ترینی)

احبّاء را بیدار کنید، پس از سال‌ها آزمون دیگری فرا خواهد رسید؛ مردمان در ظاهر مستحکم و در باطن  متزلزل، به آن صفحات خواهند آمد تا ایمان احباء به عهد و پیمان الهی  را تضعیف کنند. بگذارید که بیدار و هوشیار شوند! بگذارید تفکّر نمایند و فکور باشند!  به محض این که نشانه‌ای از نقض عهد دیدند، باید از ناقض عهد فاصله بگیرند، آن‌ها باید روز و شب تلاش کنند تا نور سلطنت ابهی، جهان آنان‌را فرا گیرد و تاریکی جهل کاملاً از جهان رخت بربندد … .

علیک بهاء الابهی

(امضا) عبدالبهاء عباس»

*: اشاره به نامه‌ای که حاکی از بیداری روحی در بین مردم در اثر سفر حضرت عبدالبهاء به آمریکا بود.

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش هشتم (۱۹۱۳)