بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

interview

در هفته‌ی گذشته فرصتی پیش آمد تا با جناب كوروش جمالی، یكی از اعضای جامعه‌ی بهائیان ارتدكس ایران و از همراهان عزیز عهد و میثاق که با ارسال مقالات متعدّد برای این وبگاه با ما همکاری داشته‌اند، گفتگویی داشته باشیم و از نقطه‌نظرات ایشان در موضوعات مختلف استفاده نماییم.


نسخه‌ی آماده‌ی پرینت مصاحبه را با کلیک بر روی آیکون ذیل بارگذاری نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

بیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

در گفتگو با جناب كوروش جمالی

کوروش عزیز، از این‌که دعوت ما را قبول كردی،متشکّرم. به‌عنوان اوّلین پرسش، لطفاً بفرمایید تاریخ بهائیان حقیقی به چه زمانی بر می‌گردد و اصولاً چه تفاوتی بین دیدگاه بهائیان ارتدکس و بهائیان طرفدار بیت العدل فعلی وجود دارد؟

با تشكّر از فرصتی كه در اختیار من قرار دادید، باید عرض كنم بیان سابقه‌ی تاریخی بهائیان حقیقی و طرح دیدگاه‌ها و نظرات آنان و هم‌چنین تشریح چگونگی انحراف و اختلاف پیش‌آمده در جامعه‌ی بهائی توسط ایادیان خائن و استمرار آن تاکنون به‌وسیله‌ی بیت العدل بدلی، در یک مصاحبه‌ی كوتاه مقدور نیست و نیاز به زمان طولانی و ارائه‌ی دلایل و مستندات مختلف در این موضوع دارد؛ بنابراین، دوستان علاقه‌مند و جویندگان حقیقت را به مراجعه به وبگاه عهد و میثاق و مطالعه و تأمّل در مقالات بسیار ارزشمند و مستدلّ آن دعوت می‌کنم؛ ولی برای این‌که پرسش شما را بی‌پاسخ نگذاشته باشم، به‌طور مختصر، نکاتی را در این زمینه عرض می‌کنم.

بهائیان حقیقی (ارتدکس)، پیروان راستین حضرت بهاءالله هستند و سابقه‌ی تاریخی ایشان برمی‌گردد به زمان اظهار امر حضرت بهاءالله؛ زیرا آن‌ها از کلیّه‌ی تعالیم و دستورات حضرت بهاءالله و تبیینات حضرت عبدالبهاء و اولیای امرالله به‌طور دقیق پیروی نموده و برخلاف کسانی که از یک مؤسّسه‌ی بدلی و کاذب که به‌غلط خود را بیت العدل می‌نامد تقلید می‌کنند، اعتقاد دارند که الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، جزء جدانشدنی و لاینفک از کتاب مستطاب اقدس است و مفاد آن تا پایان دوران دیانت بهائی به قوّت و اعتبار خود باقی و برقرار خواهد بود.

هدف دیانت بهائی، وحدت عالم انسانی است و تنها با پیروی و اجرای فرامین و تعالیم و برقراری نظم نوین حضرت بهاءالله که حضرت عبدالبهاء آن‌را در الواح وصایای خود تشریح و تبیین و تدوین فرموده و شوقی افندی، اوّلین ولیّ امر دیانت بهائی، طیّ سی و شش سال دوران ولایت خویش با توضیح و تبیین آن، طیّ توقیعات متعدّد خود و به‌خصوص در کتاب دور بهائی، احبّا را از چگونگی آن آگاه نموده‌اند، تحقّق خواهد یافت.

به نظر ما در حال حاضر، به‌جز بیت عدل جنینی که شوقی ربّانی آن را تحت عنوان (شورای بین المللی بهائی) ایجاد نمودند، بیت عدل دیگری وجود ندارد. بیت عدل واقعی و مصون از خطا، بر اساس بیان مبارک حضرت عبدالبهاء، بیت عدلی است که ولیّ امرالله «رئیس مقدّس» و «عضو اعظم ممتاز لاینعزل» آن باشد؛ هم‌چنین مقرّر فرموده‌اند که اگر بنا به دلایلی ولیّ امرالله نتواند در جلسات بیت عدل حضور یابد، نماینده‌ای تعیین نماید تا به نیابت از ایشان در جلسات بیت العدل حاضر گردد.

این‌که افرادی که ولایت امرالله را انکار می‌کنند و اوّلین ولیّ امر بهائی را متهم می‌سازند که به مهم‌ترین وظیفه‌ی خود عمل ننموده و جانشین خود را تعیین نکرده است و الواح مبارک وصایای حضرت عبدالبهاء را سندی تلقّی می‌نمایند که کارآیی و اعتبار خود را از دست داده و دستورات صادره در آن دیگر قابل اجرا نمی‌باشد، بیایند در انتخاباتی، افرادی مانند خود را به عضویّت بیت العدلی جعلی انتخاب نمایند (برفرض این‌که انتخاب آن‌ها درست و بدون هرگونه شائبه‌ای باشد)، بیت عدل عمومی یا اعظم ایجاد نخواهد شد!

شوقی افندی در کتاب توقیعات مباركه (١٩٢٢– ١٩٢٦)، صفحه‌ی ٢۴۰ فرموده‌اند:

«هر هیئتی که به‌نظام الهی و برحسب تعلیمات و اصول و شرایط سماویّه که در صحف الهیّه مشروحاً مثبوت و مسطور است تشکیل نشود؛ آن هیئت از اعتبار اصلی و رتبه‌ی روحانی ساقط و از حقّ تشریع و وضع احکام و سنن و قوانین غیرمنصوصه ممنوع و از اشرف اسنی و قوه مطلقه‌ی علیا محروم.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنبیت‌العدل بدلی ناقض كرامت انسانی و عامل نفرت‌پراكنی علیه بهائیان ارتدكس

تأمّلی در باب توسعه‌یافتگی جوامع

یکی از نشانه‌های توسعه یافتگی جوامع مدرن، رعایت حقوق و آزادی‌های مردم و شهروندان از سوی حاکمیت‌ها و رهبران است. رعایت حقوق و آزادی‌ها، موجب باز شدن فضای اندیشه و پیشرفت جوامع خواهد شد. متقابلاً فقدان آزادی و محدود ساختن حقوق اجتماعی دیگران، عملاً موجب رکود و خمودی می‌گردد. به‌تدریج در دراز مدّت، روحیّه‌ی استبدادی بر افراد متبوع چنین جوامعی حاکم شده و خود این افراد نیز در روابط فردی و اجتماعی با عینک بدبینی و سوء ظن با دیگران مواجه می‌شوند و در مناسبات خصوصی، آگاهانه یا ناخودآگاه، از موضع استبداد و خودکامگی با مسائل برخورد می‌کنند.

حضرت عبدالبها در حین سفر به آمریکا، درباره‌ی تأثیر آزادی بر عدالت و پیشرفت جامعه فرمود:

«به هنگام استقرار حکومت استبدادی، آراء و عقاید افراد آزاد نیست؛ راه توسعه و پیشرفت مسدود است. حال آن‌که در حکومت دمکراسی، چون افکار و گفتار محدود و بسته نیست، شاهد پیشرفت‌های زیادی خواهیم بود. در زمینه‌ی امور دینی نیز چنین است. هنگامی‌که آزادی اندیشه و آزادی فکر و گفتار حاکم باشد ـ یعنی شرایطی که هر انسان بتواند بنابر تفکّر و اندیشه‌ی خویش عقاید خود را ابراز کند ـ رشد و پیشرفت اجتناب‌ناپذیر است.»

در مطالعه‌ی نصوص و آثار امری، به عباراتی در بیان و تشریح آزادی‌های قانونی، تساوی، یا آزادی‌های اخلاقی افراد در جامعه‌ای که بر اساس تعالیم بهائی اداره شود، بر می‌خوریم. این موارد گاهی «آزادی‌ها» و زمانی «حقوق» نامیده شده است.

متأسفانه بیت العدل فعلی، بر خلاف ادّعاها، هیچ‌گاه در جهت رعایت حقوق سایر گروه‌های بهائی اقدامی صورت نداده است؛ به‌عنوان مثال بهائیان ارتدکس مدّت‌ها است که از بسیاری از حقوق و آزادی‌ها در جامعه‌ی امر محرومند. بیت العدل بدلی که با حذف «مؤسّسه‌ی ولایت امرالله» و روگردانی از ولیّ امر، عملاً تبدیل به حاکمی مستبد شده است؛ هر گونه آزادی و حقّ حیات را از این گروه مظلوم ربوده است و آنان را از حقوق اوّلیّه‌ای که حضرت عبدالبها، آن‌ها را ضروری دانستند، محروم ساخته است!

راستی جرم بهائیان حقیقی چیست؟!

ایشان به جمال مبارک عشق می‌ورزند. فرامین حضرت عبدالبها را به جان و دل می‌خرند، شوقی ربّانی را به‌عنوان ولیّ امرالله و مبیّن آیات الله می‌شناسند، به کتاب آسمانی و نظم جهان‌آرای الهی، اعتقاد دارند؛ فقط بیت العدل بدلی، نامشروع، خودخوانده و بدون ولیّ امر را نمی‌توانند قبول کنند. بهائیان حقیقی که به غلط ناقض عهد و میثاق معرفی شده‌اند، از حقوق فراوانی از جمله: حقّ آزادی عقیده ، آزادی اندیشه و بیان، آزادی انتقاد، آزادی تحقیق و تحرّی حقیقت، آزادی زندگی با همسر و فرزندان، حقّ سلام و کلام با هم‌کیشان خود، حقّ زیارت اماکن متبرکه، حقّ برخورداری از ارث، حقّ پیشرفت و توسعه و حقوق و آزادی‌های فراوان دیگر، محرومند و در سخت‌ترین شرایط روحی قرار دارند.

بهائیان حقیقی ناقض عهد و میثاق نیستند و هیچ‌کس اجازه‌ی طرد آن‌ها را نخواهد داشت؛ زیرا شوقی ربّانی تشخیص بیماری نقض را فقط در صلاحیّت خود دانسته و اجازه‌ی طرد را به هیچ فرد و مؤسّسه‌ای از جمله بیت العدل، تفویض ننموده‌اند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنتأمّلی در باب توسعه‌یافتگی جوامع

ناقض عهد و میثاق کیست؟

ناقض عهد و میثاق کیست؟

کوروش جمالی

بیت العدل، طرفداران میسن ریمی ـ ولیّ امر دوم دیانت بهائی ـ را  ناقض عهد و میثاق معرفی می‌نماید؛ در حالی‌که بر اساس متون و آثار مبارکه، ناقض عهد و میثاق به کسی اطلاق می‌گردد که با یکی از طلعات مقدّسه یعنی جمال مبارک یا حضرت عبدالبهاء و یا شوقی ربّانی، مخالفت نماید یا منکر مقام آنان گردد و یا به لوح عهدی و الواح وصایای مبارکه، مؤمن و معتقد نباشد؛ چنان‌ که در الواح وصایای مبارکه به صراحت بیان می‌فرماید:

«هرگاه نفسی با ولیّ امرالله مخالفت نماید، باید ایادی امرالله او را اخراج از جمع بها نماید.»

میرزا محمّد علی به‌علّت مخالفت با مرکز میثاق، به مرکز نقض معروف و به ناقض اکبر موصوف گشت. برادران شوقی ربّانی، به‌دلیل مخالفت با غصن ممتاز، مطرود و از جامعه منفصل گردیدند یا نفوسی که بر خلاف دستور مبارک به آمریکا و فلسطین مسافرت نمودند، مستحقّ طرد گردیدند.

بهائیان ارتدکس به حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء، شوقی ربّانی، کتاب عهدی، الواح وصایای مبارکه ایمان دارند و  اگر  اعتقاد به ولایت امری جناب میسن ریمی نیز دارند، به‌دلیل وجود نصوص مبارکه‌ی فراوان در اثبات استمرار حضور ولات امر آینده است و اگر به بیت العدل فعلی اعتراض دارند، به استناد آیات و الواح نازله و به سبب عدم حضور ولیّ امر در رأس آن است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنناقض عهد و میثاق کیست؟

شستشوی مغزی

شستشوی مغزی

کوروش جمالی

چندی قبل یادداشتی از «دکتر لشکر بلوکی» دیدم که نکات قابل توجّهی داشت. ایشان به نوشته‌های پروفسور «ادگار شاین» دانش آموخته‌ی دانشگاه هاروارد و رییس دانشکده‌ی مدیریت آم.آی.تی در زمینه‌ی شستشوی مغزی در زندان‌های چین پرداخته بود. وی با بررسی روش‌های اعمال شده در زندان‌های چین و هم‌چنین ترفندهایی که سازمان‌ها برای متقاعدسازی و همرنگ‌سازی کارکنان خود به کار می‌برند، به این نتیجه رسیده بود که این دو (یعنی زندان‌های چین و سازمان‌های بزرگ)، نقاط مشترکی دارند که آن را شستشوی مغزی یا متقاعدسازی اجباری خوانده بود.

برای شروع، بهتر است، ببینیم شستشوی مغزی (Brainwashing) چیست؟

«کنترل ذهن» که به شستشوی مغزی، کنترل فکر یا اصلاح ذهن نیز معروف است، شامل فرایندی است که طی آن، گروه یا شخصی «به طور سیستمیک و با استفاده از روش‌های غیر اخلاقی، دیگران را به پیروی از خواسته‌های خود وادار می‌کند.» این فرایند اغلب به ضرر شستشو شوندگان است. شستشوی مغزی به این معناست که تحت شرایط خاص، فرد، ناخودآگاه وادار به تبعیّت از اندیشه یا خواسته‌های افراد دیگر می‌شود و تغییرات عمده‌ای در باورها و در نتیجه در رفتارهای او به وجود می‌آید.

بنا به گفته ادگار شاین دو روش اصلی برای شستشوی مغزی متصوّر است: «ایزوله شدن از دیگران» و «دستبند‌های طلایی». به‌طور خلاصه، ايزوله شدن از دیگران به این معناست که ارتباطات فردی یا گروهی را با دیگران کم یا قطع کنیم تا از منابع دیگر، ورودی نداشته باشد و دستبندهای طلایی یعنی آن که به نوعی منافعش را به خودمان گره بزنیم که تداوم وضعیت فعلی برایش جذّاب باشد.

این‌جا بود که ناگهان به فکر فرو رفتم. آیا ما نیز دچار این فرآیند شده‌ایم؟ یعنی ما هم به طور سیستماتیک ایزوله شده‌ایم؟! یا منافعمان به گروهی خاص گره خورده است؟! با خودم گفتم قطعاً کسی که به دنبال وحدت عالم انسانی باشد، این‌گونه نیست که منافع گروه خاصی را در نظر داشته باشد. ما که خودمان همیشه از بایکوت خبری رنج برده‌ایم، نمی‌شود خودمان را ایزوله کنیم؛ پس حتماً این برای دیگران است که از تعالیم و آموزه‌های ما محرومند!

اما ادامه‌ی مطلب مرا بیشتر به فکر فرو برد. نشانه‌های فرآیند شستشوی مغزی چیست؟ در واقع می‌توان پنج شاه کلید اصلی شستشوگران را به ترتیب زیر برشمرد:

• تکرار خستگی‌ناپذیر: یک ایده‌ی اصلی یا جمله محوری مرتّب تکرار می شود تا کاملاً ملکه ذهن شود. موضوعی که ملکه ذهن شد، دیگر خلاف آن را نمی‌پذیریم و تصوّر می‌کنیم قطعی و یقینی است. در حالی که فقط به دلیل تکرار، بدیهی فرض شده است؛ مثلاً تاسیس هیئت‌های مشاورین قارّه‌ای که در هیچ منبع و مکتوبی پیش‌بینی نشده و این همه تأکید بر این‌که این جمع بر پیشرفت‌ها و جامعه‌سازی بهائی وقوف کامل دارند یا این‌که همه احبّا تابع بی‌چون و چرای بیت العدل هستند و هیچ یک از نفوس بهائی هیچ مخالفتی با نظرات بیت العدل ندارد یا این‌که بیت العدل «به تنهایی» مصون از هر خطا و اشتباهی است و در حال حاضر، همه‌ی تصمیمات و وظایفی که به‌عهده‌ی ولیّ امر بوده، به بیت العدل سپرده شده است!

دقّت کنید، این مطالب چقدر به طرق مختلف بیان می‌شود! این‌گونه جملات محوری آن‌قدر تکرار می‌شود که حتّی احتمال غلط‌ و نادرست‌بودن آن هم دیگر به ذهن خطور نمی‌کند! این همه تکرار بدون حتّی یک دلیل قانع‌کننده، شک برانگیز نیست؟!

• ترس‌آفرینی از دیگران: ایده‌ها و دیدگاه‌های متفاوت با ایده‌ی اصلی معمولاً به توطئه، خطای فاحش، سوء نیّت، ساده دلی یا فریب‌کاری متهم می‌شوند. کسی هم که قصد توطئه یا فریب‌کاری داشته باشد، تکلیفش مشخص است. با خودم فکر می‌کردم که آیا ما نیز هر کسی را که ایده‌ای متفاوت با تشکیلات دارد، طرد نمی‌کنیم و ناقض نمی‌خوانیم؟! یا بیت العدل به دانش‌پژوهان امری نمی‌گوید «حملات تهاجمی و تفرقه‌انگیز» و «توطئه‌های صیّادانه» انجام ندهید و «برداشت‌های غلط شگفت‌انگیز نکنید» و …

(بیشتر…)

ادامه خواندنشستشوی مغزی

بهائیان، خائن نیستند!

Warning

بیت العدل، در پیام مورخ ۱۹ می ۲۰۱۹، پنج نفر را به‌عنوان اعضای هیئت بین المللی امناء حقوق الله تعیین نمود. این افراد موظفند تا ۱۹ درصد از درآمد مازاد اعضای جامعه را اخذ کنند و به بیت العدل تسلیم نمایند.

تا اینجای کار مشکلی نیست، یک خبر عادی به اطّلاع بهائیان جهان رسیده و آن‌ها را از ایجاد یک مؤسّسه‌ی جدید به‌نام «هیئت بین المللی حقوق الله» مطّلع کرده است؛ امّا مسأله اینجاست که بیت العدل بر طبق نصوص، اجازه‌ی اخذ هیچ مبلغی تحت عنوان حقوق الله از بهائیان ندارد که بخواهد برای دریافت آن، هیئتی هم تعیین نماید!

در کتاب مستطاب اقدس، آیه ۲۳۰ در مورد حقوق الله سخن به میان آمده و مرکز امر را مرجع اخذ حقوق‌الله معرفی نموده است.

بر اساس نصوص بهائی، مرجع اخذ حقوق الله، مؤسّسه‌ی ولایت امرالله و شخص ولیّ امرالله است و شاهد آن این‌که:

حضرت بهاءالله، جناب زین المقربین را به‌عنوان امین خود، مأمور به اخذ حقوق الله نمودند تا وجوه را به مظهر ظهور برساند و اخذ حقوق الله را به بیت العدل‌های محلّی واگذار ننمودند.

حضرت عبدالبهاء افراد مختلفی را برای اخذ حقوق الله تعیین فرمودند از جمله جناب غلامرضا امین امین را «امین عبدالبهاء» نام نهادند و اخذ حقوق الله را به بیت العدل‌های خصوصی محوّل نکردند.

حضرت شوقی ربّانی نیز جناب آقا ولیّ الله خان ورقا را پس از جناب امین امین به امانت حقوق الله منصوب فرمودند و اخذ حقوق‌الله را به بیت العدل عمومی تفویض نفرمودند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنبهائیان، خائن نیستند!

نکاتی در مورد «انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»


پس از انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین، مرتبط با مقاله‌ی «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»، یار روحانی عزیز، جناب علی ثابتی، نکاتی را ذیل این اسناد مرقوم داشتند. جناب «کوروش جمالی» نیز در تأیید و تکمیل توضیحات ایشان، نکاتی را یادآور شده‌ و برای ما ارسال نموده‌اند که جهت اطّلاع، به محضر شما همراهان همیشگی وبگاه عهد و میثاق تقدیم می‌گردد:


یار روحانی، جناب ثابتی عزیز؛

با تشکّر از عنایت جنابعالی، به نظر رسید نکاتی در تأیید و تکمیل توضیحات آن‌جناب خاطرنشان شود:

۱- اسناد ارائه شده همگی جزو اسناد رسمی موجود و ثبت شده‌ی کشور می‌باشد و دسترسی به آن‌ها برای هر شهروند ایرانی اعم از بهائی یا غیربهائی به سادگی امکان‌پذیر است.

تمامی اسناد دارای شماره، تاریخ و ممهور به مهر مرجع صادرکننده بوده و در صورت مراجعه به دفتر اسناد رسمی موردنظر، نه تنها کپی آن قابل دریافت است؛ بلکه می‌توان از دفتر اسناد رسمی درخواست نمود که آن‌ها را تأیید رسمی و ممهور به مهر «برابر با اصل» نمایند.

۲- عمل ایادیان با هر هدفی که صورت گرفته باشد، اشتباهی محرز و خطایی نابخشودنی، جبران‌ناپذیر و غیرقابل توجیه است. مسلمان معرفی کردن بالاترین شخصیت دیانت بهائی، تبانی و همدستی با ناقضین مطرود و مصالحه با آن‌ها، هرگز نمی‌تواند مورد تأیید قرار گیرد.

(بیشتر…)

ادامه خواندننکاتی در مورد «انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»

انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»


اخیراً جناب «بیژن یگانه» از کاربران سرشناس وبگاه عهد و میثاق، ذیل مقاله‌ی «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین» به قلم جناب «کوروش جمالی»، نظر خود را مرقوم نموده‌اند و از ایشان تقاضا کرده‌اند تا کپی اسناد محضری مورد اشاره در این مقاله را منتشر نمایند و دلیل این درخواست خویش را ارائه‌ی مدارک و اسناد مثبته و لازم در جهت اثبات ادّعای نویسنده‌ی مقاله برشمرده‌اند.

در این راستا، عهد و میثاق از جناب «کوروش جمالی» درخواست نمود تا اسناد و مدارک مورد اشاره را جهت انتشار در اختیار قرار دهند؛ ضمن تشکّر از ایشان برای پاسخ مثبت و اقدام به این مهم، این اسناد و مدارک محضری تاریخی و بی‌نظیر برای نخستین بار توسط عهد و میثاق منتشر شده و در اختیار شما همراهان گرامی قرار می‌گیرد تا صحّت و ثبات مدّعی مقاله‌ در موضوع «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین» بیش از پیش آشکار گردد و جای هیچ‌گونه شک و ابهامی برای حقیقت‌جویان باقی نماند.


برای بارگذاری اسناد بر روی آیکون ذیل کلیک نمایید

pdf-dl-Ahdvamisagh

هم‌چنین متن نظر و درخواست جناب بیژن یگانه را در ادامه می‌توانید مطالعه نمایید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنانتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»

صعود شوقی ربّانی و سقوط ایادیان

Hands of The Cause  Zikrullah Khadem (left)

گفتگویی داشتیم با دوستان، پیرامون رویدادهای بعد از صعود شوقی ربّانی. دوستی، ادّعای عجیبی می‌كرد و می‌گفت: روحیّه ماكسول، همسر شوقی ربّانی و برخی از ایادیان امرالله با نصوص و نظامات بهائی آشنایی چندانی نداشتند و حتّی برخی از متون و نصوص مهمّ امری را نیز با دقّت مطالعه نكرده بودند!

با تعجّب پرسیدم: چطور چنین چیزی ممكن است؟ ایادیان امر به عنوان حارثان امرالله به زوایای نظم جهان آرای الهی و نصوص امری كاملاً آگاهی داشته‌اند، آیا برای این مدّعا، شاهدی هم داری؟ گفت: بله؛ شاهد مثال آن كاملاً روشن و قابل فهم است و آن این كه، حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مباركه كه نه تنها وصیتنامه‌ی آن حضرت می‌باشد؛ بلكه مكمّل كتاب اقدس و به‌قولی وصیت‌نامه‌ی حضرت بهاءالله نیز محسوب می‌گردد، فرمودند:

«ای احبّای الهی! ولیّ امرالله باید در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد.»

الواح وصایا، ولیّ امر را موظّف ساخته است تا در زمان حیات خویش، جانشین خود را منصوب نماید تا به این ترتیب اطمینان حاصل شود كه مؤسّسه‌ی ولایت امر، هرگز محروم از حضور ولیّ امر حیّ و زنده نخواهد بود؛ نه این‌كه ولیّ‌ امر، وصیّت‌نامه‌ای برای بعد از صعودش باقی بگذارد!

در هیچ كجای الواح وصایا و متون دیگر امری، ذكر نشده است كه پس از صعود یک ولیّ امر، ایادیان تشكیل جلسه دهند و وصیّت‌نامه‌ی به‌جامانده از او را بگشایند تا معلوم شود چه كسی را برای جانشینی خود تعیین كرده است!

متأسفانه روحیّه خانم و ایادیان مقیم ارض اقدس، یا این فراز الواح وصایای مباركه را ندیده بودند و یا دیده و خود را به تجاهل زدند و همانطور كه در ابلاغیّه مورخ ۲۵ نوامبر ۱۹۵۷ خود، اعلام كردند، در رویکردی انحرافی، به‌جای تمرکز بر شناسایی شخص جانشین شوقی ربّانی و ولیّ امر دوم، همگی به‌دنبال پیدا كردن وصیّتنامه شوقی افندی بودند!

در قسمتی از ابلاغیّه یاد شده چنین می‌خوانیم:

(بیشتر…)

ادامه خواندنصعود شوقی ربّانی و سقوط ایادیان

از ساخت مشرق الاذكار حیفا چه خبر؟

بعد از صعود شوقی ربّانی، ایادیان امر و شخص روحیه ماكسول به این بهانه كه لازم است تا اهداف نقشه‌ی ده ساله‌ی جهاد كبیر بهائی به موقع به مرحله‌ی اجرا درآید، زمام امور را به‌دست گرفته و خودسرانه رهبری دیانت بهائی را عهده‌دار گردیدند؛ ولی بعد از تصاحب قدرت و سركوب و قلع و قمع منتقدان، قول و قرار خود را به فراموشی سپردند. از جمله‌ی این قرارها، ساخت مشرق الاذكار در كوه كرمل بود!

یکی از آرزوهای حضرت عبدالبهاء، ساخت مشرق الاذکار در کوه کرمل بود. ایشان برای تحقّق این آرزو به جناب میسن ریمی دستور دادند که  طرّاحی این بنای عظیم را بر عهده گیرند، جناب میسن ریمی نیز به این مهم اقدام کردند و نقشه‌ای زیبا طرّاحی و جهت تأیید به شوقی ربّانی ارائه نمودند. ایشان با دقّت نقشه‌ها را مطالعه نمودند و دستور ساخت ماکت آن‌را صادر کردند تا بقیّه‌ی احبّا با دیدن آن، نظر اصلاحی خود را بدهند. با وجود این‌که مراحل اجرایی و مراحل ساخت این بنا به تأیید شوقی ربّانی رسیده بود، عجیب است که با گذشت حدود ۶۵ سال، هنوز هیچ اقدام عملی جهت ساخت آن صورت نگرفته است!

برای توضیح بیشتر، نظر شما را به جزئیّات موضوع که در مجله‌ی اخبار امری، شماره ۵، شهریور ماه ۱۳۳۱، صفحه ۹ درج گردیده است جلب می‌نماییم:

(بیشتر…)

ادامه خواندناز ساخت مشرق الاذكار حیفا چه خبر؟

تغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول (بخش دوم)

Ruhiyyih

پس از انتشار مقاله‌ی «تغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول»، جناب علی ثابتی، یادداشتی در مورد این مقاله، ذیل آن و در بخش نظرات مقاله ارسال کردند. عهد و میثاق، ضمن تشکّر صمیمانه از این یار عزیز و بزرگوار، از آن‌جا که یادداشت ایشان حاوی نکات بسیار ارزشمندی است، به‌عنوان بخش دوم مقاله‌ی اخیر و برای بهره‌مندی هر چه بیشتر همراهان گرامی، آن را منتشر می‌نماید.


در مورد مقاله «تغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول» باید متذکّر شد که گناه روحیه خانم در گمراهی و شکستن عهد و میثاق کمتر از ایادیان نمی‌باشد؛ بلکه اگر به پیام‌ها و کتب نوشته شده توسط روحیه خانم نگاهی داشته باشیم، می‌بینیم که عامل اصلی بی‌توجّهی بهائیان به اوّلین شورای بین‌المللی بهائی و هم‌چنین به دومین ولیّ امر بهائی، جناب میسن ریمی، روحیه خانم می‌باشد. قسمتی از نوشته‌ی ولیّ امرالله، جناب نصرت‌الله بهره‌مند را در این مورد برایتان درج می‌کنم:

در سال ۱۹۵۷ که حضرت شوقی افندی به ملکوت ابها صعود نمود، جسد عنصریش به عنوان اوّلین ولیّ امر الله به‌خاک سپرده شد در آن زمان، سوأل رایج این بود که ولیّ امر بعدی کیست؟ نه این‌که آیا اوّلین ولیّ امرالله جانشین خود را تعیین کرده است؟ زیرا مؤمنین ثابت قدم، هرگز کوچک‌ترین شک و شبهه‌ای به‌خود راه نمی‌دادند که شوقی افندی در اجرا و اعمال مهم‌ترین وظیفه‌ای که به‌موجب الواح مبارک وصایا به‌عهده داشت قصور ورزیده باشد؛ امّا مشخّص است که روحیه خانم کوشید تا توجّه بهائیان را از شورای بین‌المللی بهائی (بیت عدل اعظم در حالت جنینی) منحرف و به ایادی امر جلب نماید. او در همان تلگرام که صعود اوّلین ولیّ امرالله را مخابره نمود به بهائیان تکایف نمود «به مؤسّسه ایادی» متشبّث شوند و در تلگرام بعدیش تصمیم خود را برای تغیر مسیر امراعلام نمود:

«… از مؤمنین بخواهید که با ثبوت و استقامت بر ایمان به مؤسسه ایادی که اخیراً تقویت آن به‌وسیله‌ی ولیّ عزیز امرالله مورد تأکید قرار گرفته است تمسّک جویند…»

(روحیه خانم،The Passing of Shoghi Effendi, p. 12)

«… هر خبری که منتشر می‌شود باید حاکی از آن باشد که ایادی امرالله به‌زودی در حیفا مجتمع و درباره‌ی ترتیبات و برنامه‌های آینده تصمیمات خود را اعلام خواهند نمود…»

(روحیه خانم، The Passing of Shoghi Effendi, p. 13)

و به این ترتیب در زمانی که هنوز پیکر اوّلین ولیّ امرالله دفن نشده بود، بذر نقض عهد و میثاق پاشیده شد!

حضرت عبد البهاء می‌فرمایند:

«تا از تعاليم الهيّه تجاوز نشود، انشقاق حاصل نگردد»

(مكاتيب حضرت عبدالبها،جلد ٤، صفحه ۲۷)

مسلماً دوستان عزیز آگاهی دارند که ایادی، فاقد هرگونه اختیارات و مسؤولیّت‌های اداری می‌باشند، به‌موجب الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، وظیفه‌ی ایادی امرالله در دیانت بهائی به‌شرح زیر تعیین شده است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنتغییر عقیده‌ی روحیه ماکسول (بخش دوم)