بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

Ahdvamisagh-aftabeh-va-lagan

در قدیم که با دست غذا می‌خوردند رسم بود که پیش از غذا میهمانان دست‌های خود را با آفتابه در لگن همراه آن می‌شستند، در میهمانی‌ها آفتابه و لگن را سر سفره می‌آوردند، آن را پیش یک یک میهمانان می‌بردند و لگن را زیر دست هر یک می‌گرفتند و با آفتابه آب می‌ریختند تا میهمان دست‌های خود را بشوید و با حوله خشک می‌کردند؛ چون آفتابه و لگن از ملزومات سفره بود، بعضی‌ها سعی می‌کردند سر سفره چند دست آفتابه و لگن بیاورند. در این صورت انتظار میهمان این بود که با این همه تشریفات حتماً غذا بسیار مفصّل خواهد بود؛ ولی برخلاف انتظار گاهی پیش می‌آمد که از غذای درست و حسابی خبری نبود و تشریفات سفره بیشتر از غذای سر سفره بود. در چنین مواردی بود که این مثل را می‌آوردند که: آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

بی‌شک شما هم اگر تأمل بفرمایید از این مصادیق در جامعه زیاد پیدا می‌کنید. یک نمونه‌ی آن در جامعه‌ی خودمان، تشکیلات ایجاد شده توسط بیت العدل بدلی است.

مجموعه تأسیساتی عظیم در حیفا با حدود ۱۰۰۰ نفر پرسنل و ساختمان‌های مختلف دارالآثار، دارالتبلیغ، دارالتحقیق، دارالتشریع و مؤسّسات مختلف جانبی آن، با کلّی بریز و بپاش تشکیل شده است؛ ولی از کار اصلی که تشریع احکام جدید و پاسخ به پرسش‌ها و حل مسائل روز احبّاء است، خبری نیست. با این‌که در کتاب مستطاب اقدس، حلّ بسیاری از پرسش‌ها و رفع ابهامات بر عهده‌ی بیت العدل گذاشته شده است؛ ولی بیت العدل، با گذشت بیش از۵۰ سال از تاریخ تأسیس خود، نتوانسته است به تعداد انگشتان دست حکم جدید صادر نماید.

تعجب نکنید! اخیراً کانال تلگرامی «آکادمی ایقان» با هماهنگی با بیت العدل بدلی، مجبور شد در مقابل پرسش‌های فراوان احبّاء و در واکنش به اعتراضات بهائیان ارتدکس، پیام مورخ ۲۷ ماه می ۱۹۶۶ را که در پاسخ پرسش‌های متعدّد یکی از احبّاء صادر شده و قبلاً به صورت عمومی منتشر نشده بود، باز نشر نماید! در این پیام، بیت العدل سعی کرده است به ابهامات موجود در پیرامون مشروعیّت خود و بی‌توجّهی به الواح وصایای مبارکه و چرایی عدم حضور ولیّ امرالله و مرکز تبیین و تفسیر در امر و غیره، پاسخ دهد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنآفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

صعود شوقی ربّانی و سقوط ایادیان

Hands of The Cause  Zikrullah Khadem (left)

گفتگویی داشتیم با دوستان، پیرامون رویدادهای بعد از صعود شوقی ربّانی. دوستی، ادّعای عجیبی می‌كرد و می‌گفت: روحیّه ماكسول، همسر شوقی ربّانی و برخی از ایادیان امرالله با نصوص و نظامات بهائی آشنایی چندانی نداشتند و حتّی برخی از متون و نصوص مهمّ امری را نیز با دقّت مطالعه نكرده بودند!

با تعجّب پرسیدم: چطور چنین چیزی ممكن است؟ ایادیان امر به عنوان حارثان امرالله به زوایای نظم جهان آرای الهی و نصوص امری كاملاً آگاهی داشته‌اند، آیا برای این مدّعا، شاهدی هم داری؟ گفت: بله؛ شاهد مثال آن كاملاً روشن و قابل فهم است و آن این كه، حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مباركه كه نه تنها وصیتنامه‌ی آن حضرت می‌باشد؛ بلكه مكمّل كتاب اقدس و به‌قولی وصیت‌نامه‌ی حضرت بهاءالله نیز محسوب می‌گردد، فرمودند:

«ای احبّای الهی! ولیّ امرالله باید در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد.»

الواح وصایا، ولیّ امر را موظّف ساخته است تا در زمان حیات خویش، جانشین خود را منصوب نماید تا به این ترتیب اطمینان حاصل شود كه مؤسّسه‌ی ولایت امر، هرگز محروم از حضور ولیّ امر حیّ و زنده نخواهد بود؛ نه این‌كه ولیّ‌ امر، وصیّت‌نامه‌ای برای بعد از صعودش باقی بگذارد!

در هیچ كجای الواح وصایا و متون دیگر امری، ذكر نشده است كه پس از صعود یک ولیّ امر، ایادیان تشكیل جلسه دهند و وصیّت‌نامه‌ی به‌جامانده از او را بگشایند تا معلوم شود چه كسی را برای جانشینی خود تعیین كرده است!

متأسفانه روحیّه خانم و ایادیان مقیم ارض اقدس، یا این فراز الواح وصایای مباركه را ندیده بودند و یا دیده و خود را به تجاهل زدند و همانطور كه در ابلاغیّه مورخ ۲۵ نوامبر ۱۹۵۷ خود، اعلام كردند، در رویکردی انحرافی، به‌جای تمرکز بر شناسایی شخص جانشین شوقی ربّانی و ولیّ امر دوم، همگی به‌دنبال پیدا كردن وصیّتنامه شوقی افندی بودند!

در قسمتی از ابلاغیّه یاد شده چنین می‌خوانیم:

(بیشتر…)

ادامه خواندنصعود شوقی ربّانی و سقوط ایادیان

آیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌كننده است؟! (بخش پنجم)

Question-People-1-Ahdvamisagh

مقدمه:

در مقالات قبلی خود به بررسی مطالب طرح شده از سوی بیت العدل و نقد آن پرداختیم. در این قسمت نیز به طرح یكی دیگر از موضوعات عنوان شده از سوی بیت العدل جعلی و توضیحاتی در مورد آن می‌پردازیم؛ امید است این بحث، مورد استفاده‌ی دوستان قرار گیرد.

پرسش پنجم:

بیت العدل بدلی در مقاله‌ای با عنوان «اطاعت امّا از كه و چگونه؟» به ضرورت اطاعت از حكومت و اطاعت از بیت العدل تأكید می‌کند. در قسمتی از این مقاله چنین می‌خوانیم:

«در دیانت بهائی دو تعلیم وجود دارد كه بشر فرا گرای امروز ممكن است در پذیرش آن تردید داشته باشد، اطاعت از حكومت و اطاعت از بیت العدل. چون اصولاً امروزه كلمه‌ی اطاعت كلمه‌ی خوشایندی نیست.»

در ادامه، به اطاعت از بیت العدل و فواید آن اشاره شده و حفظ  وحدت و جلوگیری از انحراف جامعه، از دستاوردهای مهمّ آن، معرفی شده است؛ هم‌چنین به موضوع اطاعت از حكومت و لزوم تبعیت احبّاء از فرامین اداری و اجتماعی حكومت‌ها نیز پرداخته شده است؛ در قسمتی از مقاله چنین می‌خوانیم:

«در خارج از جامعه نیز افراد بهائی موظّف به اطاعت از حكومتند. از دیدگاه بهائی حكومت كه وظیفه‌اش اداره و حفظ جامعه است؛ باید مورد احترام و حمایت افراد قرار گیرد تا كار خود را به درستی انجام دهد. اگر هر فردی بخواهد مطابق میل و سلیقه خود از دستورات حكومتی سرپیچی كند، دیگر حكومت معنایی نخواهد داشت. بهائیان در امور اجتماعی و اداری مطیع حكومتند ولو آن را قبول نداشته باشند؛ ولی در امور فردی و وجدانی و اخلاقی مطیع تعالیم الهی‌اند.»

توضیحات و پاسخ عهد و میثاق:

در سطور ذیل سعی شده است تا این سخنان بیت العدل در بوته‌ی نقد قرار گیرد.

در مورد واژه اطاعت بحث‌های فراوانی وجود دارد كه پرداختن به همه‌ی آن‌ها زمانی طولانی را طلب می‌كند و ممكن است از حوصله‌ی کاربران ارجمند بیرون باشد؛ امّا در معنی كلمه‌ی اطاعت، به فرمانبرداری بی‌چون و چرا، تسلیم شدن در مقابل دیگری، پیروی كردن، مطیع بودن و امثال آن اشاره شده است.

 در مورد لزوم اطاعت از بیت العدل بدلی یك پرسش اساس مطرح است كه پاسخ‌گویی به آن به درک درست مفهوم اطاعت كمک خواهد نمود.

امروزه این عقیده كه یک شخص یا گروه، حاكم مطلق باشد و هر دستور یا فرمانی كه داد، بدون چون و چرا برای سایرین لازم‌الاجرا باشد، از اعتبار لازم برخوردار نیست و نمی‌تواند مورد پذیرش عمومی قرار گیرد؛ مگر این‌كه آن دستور بیانگر اراده‌ی الهی باشد و دستوردهنده، مصون از هر گونه خطا و اشتباه باشد. در مورد بیت العدل فعلی اولاً باید ثابت شود كه اعضای بیت العدل می‌توانند مصون از خطا باشند، ثانیاً باید مشخص گردد كه بیت العدل فعلی مشروعیّت خود را چگونه و از كجا به‌دست آورده است؟!

از نظر ما بیت العدل بدلی فعلی، فاقد هرگونه مشروعیّت قانونی است و آن بیت العدلی نیست كه حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی در مورد آن صحبت كرده‌اند و آن را ملهم به الهامات الهی دانسته‌اند!

بیت العدل اصلی، بیت العدلی است كه بر طبق مفاد الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، ولیّ امرالله و مقام تبیین، ریاست آن را به عهده داشته باشد؛ نه مجمع حاضر كه به غلط این جایگاه را غصب کرده است. ولیّ امر است كه می‌تواند اشتباهات بیت العدل را تذكّر دهد و عضو خاطی بیت‌العدل را در صورت لزوم اخراج نماید. ولیّ امر است كه حضرت بهاءالله مقام عصمت را به او منتقل می‌نماید؛ نه اعضای بیت العدلی كه توسط مردم انتخاب می‌گردند و مانند دیگر افراد عادی جامعه هزاران خطا و اشتباه دارند و خودشان در حال یادگیری هستند و با سعی و خطا، پیام یا حكمی را صادر می‌كنند و از تبعات حكم صادره‌ی خود بی‌اطّلاع هستند!

برای درک بهتر موضوع، یك مثال ساده مطرح می‌کنیم:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآیا پاسخ‌های بیت العدل، قانع‌كننده است؟! (بخش پنجم)

از ساخت مشرق الاذكار حیفا چه خبر؟

بعد از صعود شوقی ربّانی، ایادیان امر و شخص روحیه ماكسول به این بهانه كه لازم است تا اهداف نقشه‌ی ده ساله‌ی جهاد كبیر بهائی به موقع به مرحله‌ی اجرا درآید، زمام امور را به‌دست گرفته و خودسرانه رهبری دیانت بهائی را عهده‌دار گردیدند؛ ولی بعد از تصاحب قدرت و سركوب و قلع و قمع منتقدان، قول و قرار خود را به فراموشی سپردند. از جمله‌ی این قرارها، ساخت مشرق الاذكار در كوه كرمل بود!

یکی از آرزوهای حضرت عبدالبهاء، ساخت مشرق الاذکار در کوه کرمل بود. ایشان برای تحقّق این آرزو به جناب میسن ریمی دستور دادند که  طرّاحی این بنای عظیم را بر عهده گیرند، جناب میسن ریمی نیز به این مهم اقدام کردند و نقشه‌ای زیبا طرّاحی و جهت تأیید به شوقی ربّانی ارائه نمودند. ایشان با دقّت نقشه‌ها را مطالعه نمودند و دستور ساخت ماکت آن‌را صادر کردند تا بقیّه‌ی احبّا با دیدن آن، نظر اصلاحی خود را بدهند. با وجود این‌که مراحل اجرایی و مراحل ساخت این بنا به تأیید شوقی ربّانی رسیده بود، عجیب است که با گذشت حدود ۶۵ سال، هنوز هیچ اقدام عملی جهت ساخت آن صورت نگرفته است!

برای توضیح بیشتر، نظر شما را به جزئیّات موضوع که در مجله‌ی اخبار امری، شماره ۵، شهریور ماه ۱۳۳۱، صفحه ۹ درج گردیده است جلب می‌نماییم:

(بیشتر…)

ادامه خواندناز ساخت مشرق الاذكار حیفا چه خبر؟

پاسخ چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به پیام ۱۸ می ۲۰۱۸ بیت العدل بدلی در موضوع ادّعای عصمت موهوبی

Nosrat'u'llah Bahremand--2

تلاش‌های بهائیان حقیقی ایران برای معرفی جایگاه رفیع ولایت امر و مفهوم واقعی عهد و میثاق الهی، مبنای گفتگو، پرسش و تردیدهای فراوان در مورد مدّعای بی‌پایه و اساس مصونیّت از خطای بیت بدلی محروم از حضور ولیّ امر گردید. از سوی دیگر این موضوع، سبب طرح پرسش و پیگیری برای کسب آگاهی در مورد شناخت مقام و منزلت بی‌بدیل ولیّ امرالله در بین احبّای فارسی زبان شده است.

این مهم، نگرانی بیت العدل خودخوانده را برانگیخته و آن را به تکاپو واداشت تا با انتشار پیامی مغلق و پر ابهام، به‌نحوی به مقابله با این موج فکری متقن و مستدل و پرتوافشانی‌های آن در جامعه برخیزد!

در این رابطه، توسط یکی از ایادیان امر، از محضر ولیّ امر چهارم دیانت بهائی، جناب نصرت الله بهره مند، درخواست شد تا در صورت صلاحدید، جهت روشنگری هر چه بیشتر افکار احبّای ایران و فارسی‌زبان، پاسخ لازم به مغالطه‌ها و دعاوی نادرست مطروحه در این پیام را مرقوم فرمایند.

 ایشان نیز با کمال محبّت و در نهایت بزرگواری، این خواهش را اجابت فرموده و مرقومه‌ی مستند و مستدل ذیل را انشاء فرمودند.

امیدواریم که زیارت و مطالعه‌ی دقیق این توقیع شریف، یاری‌گر احبّای مظلوم ایران در آشنایی هر چه بیشتر با معارف اصیل امر جمال مبارک و حقیقت مفهوم واقعی عهد و میثاق الهی باشد.   


نسخه‌ی آماده چاپ متن پیام را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

متن پاسخ ولیّ امر چهارم به درخواست بهاییان حقیقی ایران در مورد نامه‌ی اخیر بیت العدل بدلی:

دوست ارجمندم،

مندرجات رونوشت نامه‌ای که ارسال فرمودید، حاوی مخلوطی از مطالب درست و نادرست است و همان‌طور که فرمودید این کار تازگی نداشته و نشانگر ضعف منطق ناقضین میثاق می‌باشد.

جناب شوقی افندی اوّلین ولیّ امرالله عهد و میثاق را به‌شرح زیر بیان فرموده‌اند: (ترجمه)

«ولیّ امرالله وجود دو نوع میثاق را ملاحظه می‌نماید که صراحتاً و مکرراً در الواح و آثار امری ذکر شده است. نوع اوّل عهد و میثاقی است که هر پیامبر الهی با بشریّت یا منجزاً می‌توان گفت با پیروانش منعقد می‌نماید که آنان مظهر ظهور بعدی که بازگشت و ظهور مجدّد حقیقت اوست پذیرفته و پیروی نمایند. نوع دوم عهد و میثاق مانند میثاقی است که حضرت بهاءالله با پیروانش بست که حضرت عبدالبهاء را پیروی نمایند و این به‌منظور استحکام و استقرار جانشینی سلسله مصابیحی است که پس از هر مظهر ظهوری ظاهر می‌شوند و بر این منوال است عهد و میثاقی که حضرت عبدالبهاء با بهائیان بستند که پس از ایشان نظمی که طرح فرمودند بپذیرند.

(LIGHTS OF GUIDANCE, p. 181)

احبّای الهی و مؤمنین حقیقی می‌دانند نظمی که حضرت عبدالبهاء طرح فرمودند و عهد و میثاقی که آن حضرت با بهائیان بستند، در الواح مبارک وصایای ایشان مندرج است که در نامه‌ی مورد بحث، بدون اشاره به مأخذ، فقط به قسمت کوچکی از آن بسنده شده و اصل عهد و میثاق را مخفی داشته‌اند؛ ذیلاً نوشته‌ی آن‌ها عیناً درج می‌گردد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپاسخ چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، جناب نصرت‌الله بهره‌مند، به پیام ۱۸ می ۲۰۱۸ بیت العدل بدلی در موضوع ادّعای عصمت موهوبی

انتخابات بیت العدل بدلی تا چند صباحی دیگر!

Entekhabat--3

اخیراً كانال «نگاه نو»، در مطلبی با عنوان «یک ماه دیگر تا انتخابات بیت العدل اعظم» به نقل از سایت رسمی جامعه بهائی، به فرآیند و چگونگی انتخابات اعضای بیت العدل در اردیبهشت ماه سال 1397 پرداخته و توضیحات اغراق‌آمیزی را در مورد جایگاه بیت العدل مطرح نموده است .

«نگاه نو» در این پست، بیت العدل را مؤسّسه‌ای بی‌نظیر و بی‌سابقه در تاریخ ادیان دانسته كه مظهر ظهور الهی صراحتاً آن‌را مقرّر نموده و وظایفی را به‌عهده‌اش قرار داده است .

در ابتدا باید گفت كه ادّعای «نگاه نو» دور از حقیقت بوده و با نصوص بهائی سازگاری ندارد؛ چون همان‌طور كه می‌دانید حضرت بهاءالله به‌عنوان مظهر ظهور الهی در كتاب مستطاب اقدس و الواح دیگر هیچ اشاره‌ای به بیت ‌العدل عمومی و جهانی با ساختار و ساز و كار فعلی نداشته‌اند و منظور ایشان از بیت العدل، تشكیل مجامعی به‌عنوان خانه‌های عدل و انصاف در هر محلّه و شهر بوده است. مفهوم بیت العدل جهانی با شرایط خاص، اوّل بار توسط حضرت عبدالبهاء مطرح گردید؛ بنابراین انتصاب آن به مظهر ظهور، دور از واقعیت است.

مضافاً این‌که، بیت العدل فعلی، نه تنها مورد تأیید جمال قدم نیست؛ بلكه از نظر حضرت عبدالبهاء نیز فاقد وجهه‌ی قانونی و مردود است؛ بیت العدلی را كه حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مباركه معرفی نموده است، زمین تا آسمان با بیت العدل بدلی فعلی تفاوت دارد. بر طبق آموزه‌های بهائی آن بیت العدلی مورد تأیید است كه زیر نظر مستقیم ولیّ امرالله تشكیل شود و با ریاست ایشان اداره گردد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنانتخابات بیت العدل بدلی تا چند صباحی دیگر!

پیام نوروزی جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی (نوروز ۱۳۹۷)

Nosrat'u'llah Bahremand--2

نسخه‌ی آماده چاپ متن پیام را با کلیک بر روی آیکون‌ ذیل بارگذاری نمایید:

pdf-dl-Ahdvamisagh

پیام نوروزی جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی (نوروز ۱۳۹۷)

نوروز را به همه کسانی که آن‌را پاس می‌دارند و جشن می‌گیرند، از هر ملیّتی که هستند و با هرباوری که دارند تبریک می‌گویم.

امیدوارم که سال نو آغازی باشد برای آگاهی‌های بیشتر ساکنین زمین و درک وفهم این‌که: باور های تقلیدی، خودخواهی، حرص و طمع، تعصّب نژادی، تعصّب ملّی، تعصّب جنسی و تعصّب دینی، سبب اصلی اختلافات بین مردم و حتّی بروزجنگ‌های بزرگ می‌باشد . درک این موضوع آسان خواهد بود؛ چنان‌چه افراد قدری به اطراف خود بنگرند و با استفاده از رسانه‌های گوناگون، مروری بر آن‌چه در جهان می‌گذرد داشته باشند .

با مطالعه تعالیم ودستورات کتب مقدّسه ادیان گذشته و توجّه به زمان ومکان نزول آن‌ها آشکار می‌شود که مظاهر الهی و پیامبران، هر یک در زمان خود آخرین پیامبر بوده وتعالیم آن‌ها در طیّ زمان جنبه‌ی تکاملی داشته و هرکدام به مقتضای زمان ومکان کامل بوده‌اند؛ برای مثال می‌توان به موضوع حقوق زنان در ادیان قبل اشاره نمود؛ امروز در پرتو تعالیم دیانت بهائی، حقوق زنان با مردان برابر است در حالی‌که تا قبل از اسلام، زنان دارای هیچ حقّی نبودند و بعضاً جزئی از اموال و دارایی مردان محسوب می‌شدند؛ امّا دیانت اسلام برای زنان حقّی معادل نصف حق مردان مقرّر داشت. تکامل تعالیم متناسب با میزان رشد فهم و درک بشر و امکانات مادّی و ارتباطی او بوده است .

گرچه اکنون خیلی دیراست؛ امّا تا دیرتر نشده است می‌بایست مردم دنیا خرافات، تعصّبات و تقالید را بدور افکنند و با استفاده از خرد، عقل و مطالعه به جستجوی حقیقت پردازند و دریابند تعالیم کدام آیین الهی پاسخگوی نیاز های کنونی وآینده‌ی بشر است؛ بدیهی است که دانستن به تنهائی کافی نیست ، بکاربستن و عمل نیز لازم است ، دراین باره حضرت عبد البهاء می‌فرمایند:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام نوروزی جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی (نوروز ۱۳۹۷)

پیام جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، به‌همراه ترجمه‌ی فارسی آن، به‌مناسبت دویستمین سالگرد تولّد حضرت بهاءالله

Nosrat'u'llah Bahremand--2

نسخه‌ی آماده چاپ متن پیام و ترجمه‌ی فارسی آن را با کلیک بر روی آیکون‌های ذیل بارگذاری نمایید:

نسخه‌ی آماده چاپ متن پیام

pdf-dl-Ahdvamisagh

نسخه‌ی آماده چاپ ترجمه‌ی فارسی پیام

pdf-dl-Ahdvamisagh

ترجمه‌ی پیام مورخ شانزدهم اکتبر ۲۰۱۷ ولیّ امرالله

دویستمین سالگرد تولد حضرت بهاءالله روز تعیین شده برای جشن سالگرد

این روزها جوامع بهائی در سراسر جهان، برگزاری جشن‌های دویستمین سالگرد میلاد حضرت بهاءالله را در روزنامه‌های محلّی و یا با استفاده از اینترنت به آگاهی مردم می‌رسانند. این کاری شایسته است، امّا متأسفانه کسانی که دستورالعمل‌های بیت العدل بدلی را به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه دنبال می‌کنند، در آگهی‌های خود روز تولد حضرت بهاءالله را ۲۲ اکتبر اعلام کرده‌اند، در صورتی‌که میلاد آن‌حضرت روز ۱۲ نوامبر ۱۸۱۷، می‌باشد. انگیزه این اشتباه شرم‌آور، پیروی کورکورانه آن‌ها از نامه مورخ ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۴ بیت العدل بدلی می‌باشد که نوشته است:

«یوم تولّد حضرت بهاءالله و تولّد حضرت ربّ اعلی تا به حال همیشه در شرق در روزهای اوّل و دوم ماه محرّم مطابق تقویم هجری قمری برگزار شده است. حضرت بهاءالله تصریح میفرمایند که «این دو یک یوم محسوب شده عندالله.» در عین حال در مکتوبی به زبان انگلیسی از طرف حضرت ولیّ امرالله ذکر شده است که «در آینده بدون تردید همه‌ی ایّام متبرّکه طبق تقویم شمسی رعایت خواهد شد و تمهیدات لازم برای برگزاری عمومی دو عید سعید میلاد فراهم خواهد گردید.» این مسأله‌ که چگونه خصوصیّت قمری بودن این دو یوم مبارک در متن تقویم شمسی حفظ خواهد شد تا کنون بدون پاسخ مانده بود. این دو عید مبارک از این پس بر طبق تصمیم این جمع، در اوّلین و دومین روز هشتمین ماه قمری پس از نوروز بر اساس جداول نجومی که از پیش با در نظر گرفتن طهران به عنوان نقطه‌ی مبدأ تهیّه شده، برگزار خواهد گردید. در نتیجه، ایّام برگزاری دو عید میلاد، سال به سال تغییر خواهد کرد و دو روز متوالی در شهرالمشیّه، شهرالعلم و یا شهرالقدره در تاریخ بهائی و بین نیمه‌ی اکتبر تا نیمه نوامبر در تاریخ میلادی خواهد بود.»

(http://donyayebahai.org)

حضرت بهاءالله در رساله‌ی سوأل و جواب در پاسخ به سوألی درباره‌ی تاریخ میلاد ایشان و حضرت باب می‌فرمایند که «این دو یک یوم محسوب شده عندالله.»

چنان‌چه مجریان بیت العدل بدلی آثار حضرت بهاءالله را مطالعه کرده بودند، متوجّه می‌شدند سبب آن که «این دو یک یوم محسوب شده عندالله.» آن است که حضرت باب نیز از مظاهر کلیه الهیه می‌باشند و این دو روز نزد خداوند همانند هستند.

«مقصود از شمس و قمر که در کلمات انبیاء مذکور است، منحصر به این شمس و قمر ظاهری نیست که ملاحظه می‌شود … یک معنی از شمس، شمس‌های حقیقتاند که از مشرق قدم طالع می‌شوند و بر جمیع ممکنات ابلاغ فیض می‌فرمایند و این شموس حقیقت، مظاهر کلّیّه الهی هستند در عوالم صفات و اسمای او.»

(حضرت بهاءالله، کتاب ایقان، صفحه ۲۲)

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام جناب نصرت‌الله بهره‌مند، چهارمین ولیّ امر دیانت بهائی، به‌همراه ترجمه‌ی فارسی آن، به‌مناسبت دویستمین سالگرد تولّد حضرت بهاءالله

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش سوم

Ali Nakhjavani-3

در سفری که جناب علی نخجوانی به استرالیا داشتند، پرسش‌های مختلفی در موضوع «عهد و میثاق» از ایشان پرسیده شد؛ پاسخ‌های جناب نخجوانی نه تنها مشکلی را از افراد پرسش‌کننده برطرف ننمود؛ بلکه پرسش‌های جدیدی را نیز به وجود آورد!

در متن حاضر به یکی دیگر از این پرسش‌ها و پاسخ‌های مطرح شده خواهیم پرداخت و قضاوت را به احبّای عزیز خواهیم سپرد. 

پرسش:

حضرت ولیّ امرالله در آثار خود فرموده‌اند که حضرت عبدالبهاء امکان تأسیس بیت العدل اعظم را در دوران حیات خود در نظر داشته‌اند؛ آیا این امر به‌معنای هم‌زمانی و تقارن غصن منصوص و بیت العدل اعظم خواهد بود؟ 

(بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش سوم

در حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش دوم

Ali Nakhjavani-2

از جمله پرسش‌های دیگری که از جناب نخجوانی پرسیده شده؛ این است که بر طبق الواح وصایای حضرت عبدالبهاء، اگر یکی از اعضای بیت العدل اعظم مرتکب گناهی گردد که به رفاه جامعه زیان وارد سازد؛ ولیّ امرالله حق دارد که او را از عضویّت بیت العدل عزل نماید. اکنون که ولیّ امر وجود ندارد، چگونه باید عمل نمود و در حال حاضر اجازه‌ی اخراج اعضاء خاطی با چه کسی است؟

جناب نخجوانی در پاسخ به این پرسش می‌گوید که در زمان حیات حضرت ولیّ امرالله، ایشان خود قیادت و مرجعیّت امرالله را عهده‌دار بودند؛ ولی بعد از نوامبر 1957 مؤسّسه ولایت امر، به عنوان یک مرکز زنده و فعال دیگر وجود نداشت و بنابر این با انتخاب بیت العدل در سال 1963 ، قیادت و مرجعیت امر، خود به خود به این هیئت (بیت العدل) منتقل گردید؛ بنا بر این اخراج افراد خاطی بیت العدل به عهده خود بیت العدل است (!!)

واقعاً عجیب است! وقتی حضرت عبدالبهاء به وضوح می‌فرمایند که ولیّ امر حقّ عزل عضو خاطی بیت العدل را دارد؛ جناب نخجوانی چگونه به خود اجازه می‌دهند خودسرانه این حقّ مسلّم را سلب شده تلقّی نموده و به دیگری واگذار کنند؟!

به نظر می‌رسد لازم است با طرح چند پرسش این مسأله بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

ابتدا باید دانست که اخراج عضو خاطی بیت العدل از جمله اختیارات خاصّ ولیّ امرالله است و بعد از ایشان چه کسی قادر خواهد بود تا این اختیارات را به دیگری منتقل کند؟ لذا باید بپرسیم چه کسی گفته که قیادت و مرجعیّت می‌تواند خود به خود به شخصی یا مؤسّسه‌ی دیگری منتقل گردد؟! آیا حقیقتاً جناب نخجوانی آن همه تأکیدات حضرت مولی‌الوری و شوقی ربّانی را بر اهمیت و عظمت مقام و موقعیت ولیّ امر فراموش کرده‌اند؟!

ثانیاً چرا و چگونه وظایف مؤسّسه ولایت امر به بیت‌العدل منتقل شد؟! آیا نمی‌شود به مؤسّسه و یا به فرد دیگری حتّی از خود ایادی امر منتقل شود؟! و یا اصلاً این مسؤولیّت از بین برود؟! ایادیان بر چه مبنائی تشخیص دادند خود به خود مسؤولیّت اخراج فرد خاطی بیت العدل در اختیار خود بیت العدل است؟!

ثالثاً بالاخره تکلیف اعضاء خاطی چه می‌شود؟! چه کسی مسؤول مقابله با اعضای خطاکار بیت العدل است؟! فرض کنید جناب نخجوانی به عنوان کسی که از اعضای بیت العدل است مرتکب خطایی شود؛ در این صورت چه کسی مسؤولیّت مقابله با ایشان را دارد؟! آیا این معقول است که خود ایشان به عنوان عضو بیت‌العدل با خودشان مقابله کنند؟! آیا اساساً سپردن فرد خطاکار به فرد خطاکار دیگر معقول است؟! چگونه متهم و قاضی و مجری حکم می‌تواند یکی باشد؟!

در حقیقت وقتی ولیّ امر در بیت العدل نباشد٬ اساساً کسی وجود ندارد که بتواند با اعضای خطاکار بیت العدل مقابله کند.

بعد از این پرسش‌ها به اشکال اساسی و بنیادین پاسخ‌های جناب نخجوانی می‌پردازیم:  (بیشتر…)

ادامه خواندندر حاشیه‌ی سفر استرالیا؛ بخش دوم