پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ

بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

معمّای وصیّت‌نامه

معمّای وصیّت‌نامه

حضرت بهاءالله در کتاب مستطاب اقدس آیه ۲۵۵ (بند ۱۰۹)، نوشتن وصیت‌نامه را برای عموم بهائیان واجب دانسته‌اند.

حضرت عبدالبها نیز در لوحی می‌فرمایند:

«هر نفسی مکلّف بر وصیّت است؛ بلکه فرض و واجب است و صریح نصوص الهیه است که در حالت صحّت فرد باید حکماً وصیت نماید و بر حسب میل خودش هر نوعی که بخواهد وصیت کند و آن وصیت را مختوم (مهر و امضا) نماید و بعد از وفاتش باز شود و به موجب آن عمل گردد.

(مکاتیب، ج ۳، ص ۲۷۰)

خود حضرت عبدالبها نیز قبل از صعود در الواح وصایای مبارکه نه تنها جانشین بعد از خود را به صراحت معرفی فرمودند بلکه به جانشین خود حضرت شوقی افندی نیز دستور دادند که در زمان حیاتش جانشین بعد از خود را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد. (الواح وصایا، ص ۱۳)

حضرت شوقی ربانی نیز در لوح بدیع الله آگاه آباده مورخ سوم ژانویه ۱۹۲۹ تأیید و اجرای وصیت‌نامه را برای محافل روحانی (در صورتی‌که مخالف مصالح امریّه در آن چیزی نباشد) واجب دانسته‌اند.

هر چند که طبق الواح مبارکه‌ی وصایا تعیین و معرفی جانشین، الزاماً نباید به‌وسیله‌ی وصیت‌نامه  کتبی صورت پذیرد و می‌تواند به صورت تلویحی یا حتّی اشاره صورت گیرد؛ ولی این موضوع که شوقی ربّانی با توجّه به تأکید کتاب مستطاب اقدس و اصرار حضرت عبدالبها، از خود وصیت‌نامه‌ای باقی نگذاشته باشند، جای بسی تأمّل دارد و تقریباً محال به نظر می‌رسد!

(بیشتر…)

ادامه خواندنمعمّای وصیّت‌نامه

روحی امّا بی‌روح!


اخیراً مقاله‌ای از یکی از همراهان عزیز به عهد و میثاق واصل شده است و ایشان تقاضا کرده‌اند در صورت انتشار این مقاله، نام نویسنده نزد ما محفوظ باشد. وبگاه عهد و میثاق ضمن تشکّر از این دوست عزیز و احترام به درخواست ایشان برای عدم ذکر نامشان،‌ شما کاربران و همراهان گرامی عهد و میثاق را به مطالعه‌ی این مقاله‌ی بسیار خواندنی و تأمّل و تعمّق در مفاد آن فرا می‌خواند.


روحی امّا بی‌روح!

یکی از وجوه تمایز انسان با سایر مخلوقات، نیرویی است در درون او به نام وجدان. این وجدان تأثیر غریبی بر افکار و افعال و رفتار آدمیان دارد؛ امّا مهم‌ترین اشکال این ویژگی آنست که انسان را وامیدارد که حقوق دیگران را در معاشرت و قضاوت رعایت کند و ضمناً پیوسته در مورد افکار و اعتقادات خود تأمّل نماید و برای پرسش‌های ذهنی خود در پی‌پاسخ‌های مستند و منطقی باشد.

سال‌ها از دوران شباب گذشت و من هرچه کردم نتوانستم خود را از گرفتاری رعایت وجدان خلاص کنم و این ویژگی را از تفکّرات، قضاوت‌ها و تأمّلات ذهنی خود کنار بگذارم و آن را نادیده بگیرم. ابتدا تمایلی به زیر پا گذاشتن وجدان نداشتم؛ ولی اطرافیان ترغیبمان کردند که سعیمان را بکنیم! روش‌های گوناگونی را امتحان کردم؛ ولی اثر نکرد که نکرد! می‌گفتند هر آن‌چه ما می‌اندیشیم درست و هر آن‌چه دیگران می‌گویند نادرست است! می‌گفتند به گفته‌های دیگران و به سؤالات ذهنی خودت توجّه نکن!

به‌طور مثال، می‌گفتند: کنجکاوی و پرس و جو در مورد حقیقت عهد و میثاق، ولایت امرالله و امثال این مقولات، القائات اعدای امر و افکار شیطانی هستند و اجازه ترقّی روحانی به تو نمی‌دهند!

می‌گفتند: بطلان این افکار و پاسخ این پرسش‌ها بعداً معلوم می‌شود!

می‌گفتند: توضیحاتش در کتاب‌ها هست، برو خودت بخوان تا بفهمی و من هرچه خواندم نفهمیدم که بالاخره این توضیحات چه ربطی به پرسش‌هایم داشت؟!

حضرت عبدالبهاء می‌فرمایند:

«وجدانِ انسانی مقدّس و محترم است و آزادگی آن باعثِ اِتّساعِ افكار و تعدیلِ اخلاق و اطوار و اكتشافِ اَسرارِ خلقت و ظهورِ حقایقِ مكنونه‌ی عالمِ امكان است.»

(بیشتر…)

ادامه خواندنروحی امّا بی‌روح!

فرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش دوم

با آمدن فرزام ارباب و استقرار طرح روحی و دستور اجرای آن در سطح جهان، اختلاف در بین برخی از اعضای بیت العدل بدلی در گرفت! البتّه این تنها اختلاف موجود بین اعضای بیت العدل نبود؛ هرچند برخی احبّا تصوّر می‌نمایند که جمال مبارک است که در مقرّ بیت العدل حضور دارد و چون اعضا ملهم به الهامات الهی هستد، هیچ اختلافی در بین آن‌ها نیست و هیچ مصوبه‌ی خطایی از سوی اعضای بیت العدل، صادر نخواهد شد! در صورتی‌که فی الواقع در غیاب ولیّ امرالله، اختلافات و چالش‌ها فراوان است! به‌طور نمونه جناب نخجوانی به طرح روحی معترض بود و در منازعه با فرزام ارباب، این فرزام بود که غالب شد.

علی نخجوانی عضو مستعفی بیت العدل جعلی، بعدها به‌عنوان اعتراض به طرح ارباب، در چند سخنرانی، از جمله در انجمن بهائی در لتکن آلمان از این‌که فعّالیّت‌های تبلیغی، منحصر به کتاب‌های روحی شده است اظهار نارضایتی نمود و آن را اشتباه اعلام کرد. او در قسمتی از سخنرانی خود اظهار داشت:

«… در بازدیدی که از چند مؤسّسه داشتم مشاهده کردم که فقط فعّالیّت مؤسّسه آموزشی به‌عنوان تنها فعّالیّت انحصاری بهائی معرفی شده است؛ حتّی به قیمت از بین رفتن بقیّه‌ی فعّالیّت‌ها مانند فایرساید، مطالعات بهائی، تبلیغ فردی و مدارس تابستانه! من قبلاً در مورد تبلیغ و کارهای تحقیقاتی صحبت کرده‌ام و در مورد درک درست این مطلب که دانش و فهم با هم فرق دارد، سخن گفته‌ام؛ امّا امروز چیزهایی می‌بینم که برای من قابل تعجّب است! من در مسافرت به ایالات متحده، ژاپن و کانادا این مسائل را آن‌جا دیدم! سه ماه در سفر بودم وقتی برگشتم آن‌قدر ضعیف شده بودم که ذائقه‌ام را از دست دادم. اگر بیت العدل به ما فعّالیّت آموزشی را به‌عنوان تنها کاری که باید انجام دهیم، توصیه کرده است، این اشتباه است! بیت العدل این را نگفته است! چیزهای دیگری هم در آثار هست!

ما نداریم که به جای فایر ساید ما کلاس مطالعاتی راه بیندازیم و آن روش را قدیمی معرفی کنیم! این اشتباه است! این هرگز در نوشته‌های بیت العدل نیامده است …. بهاءالله می‌گوید هر فردی باید امر را تبلیغ نماید. عبدالبهاء می‌گوید تبلیغ باید در مسیری باشد که هر سال فردی را نزدیک‌تر به امر کند.

آیا بیت العدل اعظم گفته است الواح حضرت عبدالبهاء را فراموش کنیم و فقط به مؤسّسه‌ی آموزشی توجّه داشته باشیم؟ نه، این‌طور نیست! شوقی فایرساید را مورد تأیید قرار داده است؛ ممکن است یک معاونی از بین مشاورین همچین مطلبی را گفته باشد، به آن عضو بگویید به من سند نشان دهد…»

همان‌طور که ملاحظه فرمودید، نخجوانی با گسترش طرح ابداعی فرزام ارباب مخالف بود. در واقع نیز این طرح، نه الهام الهی بود و نه مورد تأیید قاطبه‌ی اعضاء! علاوه بر آن‌که رافع اختلاف یعنی ولیّ امر نیز، در بیت العدل حضور نداشت!

سخنان نخجوانی نشان‌دهنده‌ی عمق اختلافات موجود در بیت العدل بود و چه بسا استعفا و خروج او از بیت العدل را بتوان به‌نوعی اخراج تلقّی نمود!

بعد از اعتراض نخجوانی به برنامه‌ی مؤسّسه آموزشی، بسیاری از احبّاء که اتفاقاً نظر نخجوانی را تأیید می‌کردند، خواهان توضیح از بیت العدل شدند. بیت العدل بدلی در پاسخ معترضین طیّ نامه‌ی ۲۲ دسامبر ۲۰۱۳ خطاب به محافل ملّی دنیا، به جای تأیید سخنان عضو سابق خود که به‌نوعی بیت العدل را از اتهامات مبرّا شمرده بود، اظهارت نخجوانی را اظهارنظر شخصی و مخالف با نقشه‌های جهانی بهائی اعلام نمود و از این اظهارات ابراز تاسف کرد!

(بیشتر…)

ادامه خواندنفرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش دوم

فرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش اوّل

در مقاله‌ی «علی نخجوانی که بود؟»، به توضیح این نکته پرداختیم که نخجوانی با توجّه به مصاحبت با شوقی ربّانی در اواخر عمر ایشان، سابقه‌ی طولانی عضویّت بیت العدل بدلی و تظاهر به حالات روحانی، توانست با چرب‌زبانی و نقل داستان‌های خیالی و ساختگی، اصل اساسی حضور ولیّ امر در رأس جامعه و تشکیلات امری را وارونه جلوه داده و لزوم استمرار آن‌را به کلّی انکار نماید.

او با برگزاری کنفرانس‌های مختلف و درج مقالات گوناگون، وانمود کرد که بیت العدل می‌تواند به تنهایی رهبری جامعه بهائی را بر عهده داشته و فعال ما یشاء باشد. هرچند نخجوانی توانست با بحث‌های مختلف، ذهن بسیاری از بهائیان را از اصل ولایت امر، منحرف نماید؛ ولی این بیم همواره وجود داشت که احبّاء با مراجعه به متون اصیل امری، نظیر الواح وصایای مبارکه حضرت عبدالبهاء، کتاب دور بهائی و یا حتّی کتاب نظر اجمالی جناب احمد یزدانی و …، هر از چند گاهی، بیت العدل را مورد سوأل قرار دهند که چگونه مهم‌ترین رکن دیانت بهائی، بدون درد و خون‌ریزی (!) از پیکر شریعت ربّانی جدا گردید و آب از آب هم تکان نخورد؟! و به قول ایرج میرزا:

«رفته گویی همه ذرّات به خواب                      نخورد هیچ تکان آب از آب»

در این‌جا بود که رسالت فرزام ارباب، عضو دیگر بیت العدل بدلی، آغاز شد تا با ارائه و گسترش طرح روحی و گسترش محتوا و مفاد سطحی آن، نسل جدید بهائی را به کلّی با متون اصیل و معتبر دیانت بهائی بیگانه نماید تا مبادا که مانند جوانان قدیمی بهائی که با الفبای آموزه‌های امری آشنایی داشتند، فیلشان یاد هندوستان کند!

فرزام ارباب از بدو ورود به بیت العدل جعلی، اختیارات فراوانی را به‌دست گرفت و سعی کرد با کمک عوامل خود در آن‌جا، چون شهریار رضوی، فریدون جواهری، گوستاو کوریا و برخی افراد دیگر، سیاست‌های خود را حاکم نماید.

او در زمان اشتغال در بنیاد راکفلر از طرف آن بنیاد ماموریّت یافت، تا طرح سوادآموزی بنیاد را به‌صورت میدانی در مناطق روستایی محروم کلمبیا پیاده نماید. فرزام ارباب این پروژه را به اجرا در آورد و گزارش موفّق فعّالیّت‌های خود را، به مؤسّسه‌ی راکفلر اعلام نمود.

وی پس از اجرای طرح آموزشی در کلمبیا، گزارش‌هایی نیز از فعّالیّت‌های تبلیغی خود در کلمبیا، به بیت العدل نامشروع ارائه داد؛ به‌طوری که به‌عنوان فردی فعّال در حوزه‌ی تبلیغ امر شناخته شد و توانست پلکان ترقّی را در تشکیلات امری به‌صورت پرشی طی نماید و در سال ۱۹۹۳ به عضویّت بیت العدل بدلی درآید.

او پس از حضور در بیت العدل یک کپی از مطالعات انجام شده‌ی بنیاد راکفلر در کلمبیا را، همراه با پیشنهاد تشکیل مؤسّسه‌ی آموزشی رشد و طرح روحی (که به نام پدر خود روحی ارباب، نام‌گذاری کرده بود) به بیت العدل ارائه نمود. این طرح که برای با سواد کردن افراد روستایی و بومی کلمبیا، تهیّه شده بود، بعدها جایگزین طرح مؤسّسه‌ی معارف امری گردید که دانش‌آموختگان آن تسلّطی عمیق بر متون امری داشتند.

فرزام ارباب به مدّت ۱۰ سال (۱۹۷۰-۱۹۸۰)، در کلمبیا عضویّت محفل ملّی آن کشور را برعهده داشت. سپس در سال های (۱۹۸۸-۱۹۹۳) به عضویّت دارالتبلیغ بین‌المللی در آمد و در سال ۲۰۱۳ در حالی‌که هفتاد و دو سال داشت، به بهانه کهولت سن از عضویّت بیت العدل استعفاء داد و در حال حاضر با همکاری فریدون جواهری (عضو دیگر مستعفی بیت العدل بدلی) و فرزام کمال‌آبادی، به برنامه‌ریزی برای توسعه درآمد و فعّالیّت‌های مالی بیت العدل و به اقدامات مشکوک به پولشویی و تولید رمز ارز و تقویت بنیه‌ی مالی خود و اعضای خودی بیت العدل جعلی مشغول است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنفرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش اوّل

آیا با صعود ولیّ امر، سیستم ولایت امر نیز تعطیل می‌گردد؟!

از ساخت مشرق الاذكار حیفا چه خبر؟

بیت العدل بدلی بعد از استقرار در جایگاه رهبری جامعه بهائی، به بهانه‌ی صعود شوقی ربّانی و فقدان ولیّ امرالله، اصل جایگاه و مقام مؤسّسه‌ی ولایت امر را از نظم بدیع جهان‌آرای الهی حذف نمود و بزرگترین مانع جدّی خودکامگی خود را از صحنه خارج كرد!

بر اساس نصوص امری و نظر حضرت عبدالبها و دستور شوقی ربّانی، بیت العدل به تنهایی نمی‌تواند هدایت جامعه‌ی بهائی را به‌عهده داشته باشد؛ بلكه این دو ركن، باید بدون این‌كه در كار هم دخالت نمایند، همواره در كنار هم باشند تا بتوانند ضامن بقای امر الهی گردند.

اگر بنای عظیمی بر روی دو ستون بنا شده باشد، در صورتی که یک ستون حذف شود، قطعاً ساختمان فرو خواهد ریخت!

ساختمان نظم بدیع آئین بهائی، از ابتدا بر دو ستون «مؤسّسه ولایت امرالله»  و «بیت العدل» بنا گردیده است و بیت العدل اجازه ندارد بنابر امیال شخصی، یک ستون مهم را تخریب كرده و نادیده بگیرد!

خانم روحیّه ماكسول، همسر شوقی ربّانی، در مقاله‌ای كه در اخبار امری آمریكا به شماره ۲۲۰ مورخ ژوئن ۱۹۴۹ درج گردیده است، صحّت این دیدگاه را تأیید نموده است. او در قسمتی از این مقاله‌ی مفصّل كه به فارسی ترجمه شده و در اخبار امری شهریور ماه ۱۳۲۸ صفحه‌ی ۶ به چاپ رسیده است، می‌نویسد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآیا با صعود ولیّ امر، سیستم ولایت امر نیز تعطیل می‌گردد؟!

کادوی جشن تولّد جناب نخجوانی!

با خبر شدیم، بیت العدل بدلی و پیروان آن، یک‌صدمین سالگرد تولّد جناب علی نخجوانی را به ایشان تبریک گفته و پیشاپیش جشن گرفته‌اند!

وبگاه عهد و میثاق نیز به‌نمایندگی از بهائیان ارتدکس ایران، برای تولّد صد سالگی ایشان، هدیه‌ای ویژه تدارک دیده است که آن را در سالگرد تولّد ایشان تقدیم می‌کند:

مجموعه‌ای از برخی مقالات وبگاه عهد و میثاق در سالیان اخیر و پاسخ‌ها به سخنان و پرسش‌ها از متن سخنرانی‌های جناب نخجوانی در موضوع عهد و میثاق که تمامی آن‌ها هم‌چنان بی‌پاسخ مانده ‌است!

جناب علی نخجوانی از ابتدای تأسیس بیت العدل جعلی و نامشروع در سال ۱۹۶۳ در هشت دوره‌ی پیایی از آن تا سال ۲۰۰۳ و به مدّت ۴۰ سال،‌ عضو ثابت آن بوده‌اند و از مؤسّسان و ارکان بیت العدل فعلی شمرده می‌شوند!

اگر بیت العدل بدلی و یا خود جناب نخجوانی را بعد از جشن میلاد و خاموش کردن یک‌صد شمع روشن تعبیه‌شده بر روی کیک تولّدشان، فرصتی دست داد؛ موجب امتنان است که حدّاقل، یک مورد از این پرسش‌های بی‌پاسخ را پاسخی مرحمت نمایند!

هر چند هم‌چون سالیان گذشته، برای همگان واضح و مبرهن است که بیت العدل بدلی و جناب نخجوانی برای هیچ‌یک از این پرسش‌های مهم و بسیار، پاسخی در چنته ندارند و دریافت پاسخ از سوی ایشان محال است؛ لکن وبگاه عهد و میثاق و سایر احبّای حق‌طلب و حق‌جو، هم‌چنان چشم‌انتظار خواهند ماند و برای انتشار و مطالعه‌ی پاسخ احتمالی ایشان لحظه‌شماری می‌کنند، شاید پاسخی بیاید؛ البتّه اگر وجود داشته باشد!

به قول منطقیّون: فرض محال که محال نیست!

مقالات به‌ترتیب تاریخ مرتّب شده‌اند،
برای دسترسی به هر کدام، کافی است بر روی عنوان و لینک آن کلیک نمایید:

(بیشتر…)

ادامه خواندنکادوی جشن تولّد جناب نخجوانی!

ناتوانی بیت العدل در صدور احکام جدید در غیاب ولیّ امر (قسمت دوم)

همانطور که در قسمت اوّل مقاله اشاره شد، حضرت بهاءالله، در کتاب مستطاب اقدس، کلیّات برخی از احکام را بیان داشتند و صدور احکام جدید را به مقام تشریع یعنی بیت العدل عمومی محوّل فرمودند تا بر اساس مقتضیّات روز، احکام جدید را صادر نماید.

حضرت بهاءالله در این رابطه می‌فرمایند:

«… آن‌چه از حدودات در كتاب، برحسب ظاهر، نازل نشده است، باید امنای بیت العدل مشورت نمایند آن‌چه  پسندیدند مجری دارند… .» ۱

حضرت عبدالبهاء نیز فرمودند:

«… آن‌چه در كتاب مستطاب اقدس تشریع نگردیده و هم‌چنین جزئیات امور و مسائل فرعیّه كه در نتیجه اجرای احكام منزله حضرت بهاءالله به‌میان آید، باید توسط بیت العدل عمومی وضع شود.» ۲

پر واضح است تا زمانی كه احكام مورد نیاز دیانت بهائی كه به‌فرموده‌ی حضرت بهاءالله: «سبب اوّل است از برای حیات عالم» تشریع نگردد، نمی‌توان به ترقیّات جوامع بشری و تحقق وحدت عالم انسانی امیدوار بود.

حضرت بهاءالله در مجموعه‌ی مباركه‌ی اشراقات می‌فرمایند:

«… خیمه‌ی نظم عالم به دو ستون قائم و پابرجا، مجازات و مكافات»

با این وجود، با گذشت بیش از پنجاه سال، بیت العدل بدلی قادر به صدور قوانین جدید نبوده است. قوانینی که وجود آن‌ها کاملاً ضروری می‌باشد.

در مقاله‌ی قبلی به چرایی عدم صدور احکام جدید توسط بیت العدل خودخوانده اشاره گردید، که مهم‌ترین آن، عدم حضور ولیّ امرالله در رأس بیت العدل و عدم آشنایی اعضاء، با نصوص بهائی و مصون از خطا نبودن ایشان است.

حضرت عبدالبها، در الواح وصایای مبارکه، تأكید فرمودند که حضور ولیّ امر و مقام تبیین، در جلسات بیت العدل ضروری است تا او با ارائه تفسیر صحیح نصوص و رمزگشایی از مبهمات آن‌ها، امكان صدور حكم را برای اعضا فراهم آورد. بیت العدل ساختگی به‌دلیل عدم حضور ولیّ امرالله و مقام تبیین و عضو مصون از خطا، به تنهایی قدرت و توانایی تشریع احكام جدید را ندارد و همواره نگران است كه صدور یک حكم جدید، تبعاتی را به‌همراه داشته و عامل رسوایی‌اش گردد!

در این قسمت به برخی از قوانین که کمبودش، مدّت‌ها است در جامعه‌ی بهائی، احساس می‌شود، اشاره می‌گردد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنناتوانی بیت العدل در صدور احکام جدید در غیاب ولیّ امر (قسمت دوم)

ناتوانی بیت العدل در صدور احكام جدید، در غیاب ولیّ امر (قسمت اوّل)

در دیانت بهائی بیان احكام و اجرای حدود، از اهمیّت والایی برخوردار است. حضرت بهاءالله جلّ ذكره الاعلی در مواضع مختلف، بر لزوم اتّباع اوامرالله و عمل به دستورات كتاب تأكید فرموده‌اند. (۱)

ایشان در كتاب مستطاب اقدس و رساله‌ی سوأل و جواب و در الواح مختلف دیگر، كلیّات احكام و حدود مورد نیاز جامعه بهائی را نازل فرمودند؛ ولی متفرّعات و احكام جدید را به بیت العدل محوّل نمودند تا با توجّه به شرایط زمان و مكان، نسبت به صدور احكام جدید اقدام نمایند.

 هرچند حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی ربّانی، با تبیین بیانات حضرت بهاءالله، به توضیح و تفسیر مبهمات بسیاری از احكام پرداختند؛ لكن ایشان نیز بیان احكام جدید را، از مسؤولیّت‌های مهمّ بیت العدل معرفی كردند.

بنابراین یكی از وظایف مهمّی كه بر طبق نصوص مقدّسه بر عهده‌ی بیت العدل واقعی گذاشته شده است، تشریع احكام غیر منصوصه جدید است؛ حضرت بهاءالله در رابطه با این مبحث می‌فرمایند:

«… آن‌چه از حدودات در كتاب برحسب ظاهر نازل نشده است، باید امنای بیت العدل مشورت نمایند آن‌چه  پسندیدند مجری دارند…» (۲)

حضرت عبدالبهاء نیز فرمودند:

«… آن‌چه در كتاب مستطاب اقدس تشریع نگردیده و هم‌چنین جزئیّات امور و مسائل فرعیّه كه در نتیجه اجرای احكام منزله حضرت بهاءالله به‌میان آید، باید توسط بیت العدل عمومی وضع شود.» (۳)

با وجود آن‌كه بیش از نیم قرن از زمان تشكیل بیت العدل بدلی می‌گذرد، بیت العدل فعلی تا كنون نتوانسته است نسبت به تشریع احكام جدید و موردنیاز جامعه كه وظیفه‌ی اصلی اوست، اقدام شایسته‌ای به‌عمل آورد!

بر طبق نصوص، به نظر نمی‌رسد كه بیت العدل وظیفه‌ای مهم‌تر از بیان احكام جدید و اجابت این وعده و دستور طلعات مقدّسه‌ی بهائی داشته باشد. پر واضح است تا زمانی كه احكام مورد نیاز دیانت بهائی كه به فرموده حضرت بهاءالله « سبب اوّل است از برای حیات عالم» تشریع نگردد، نمی‌توان به ترقیّات جوامع بشری و تحقّق وحدت عالم انسانی امیدوار بود.

حضرت بهاءالله در مجموعه مباركه اشراقات می‌فرمایند:

«… خیمه‌ی نظم عالم به دو ستون قائم و پا برجا، مجازات و مكافات»

با توجّه به مقدمه‌ی ذکر شده، پرسش اصلی این است كه چرا بیت العدل با گذشت بیش از پنجاه سال از زمان تأسیس، نسبت به صدور احكام جدید موفق نبوده است؟!

بیت العدل بدلی تاكنون پاسخی برای این پرسش اساسی نداشته است؛ ولی به نظر می‌رسد در جهت صدور احكام جدید با مشكلات فراوان مواجه است كه در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌گردد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنناتوانی بیت العدل در صدور احكام جدید، در غیاب ولیّ امر (قسمت اوّل)

نکاتی در مورد «انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»


پس از انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین، مرتبط با مقاله‌ی «پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»، یار روحانی عزیز، جناب علی ثابتی، نکاتی را ذیل این اسناد مرقوم داشتند. جناب «کوروش جمالی» نیز در تأیید و تکمیل توضیحات ایشان، نکاتی را یادآور شده‌ و برای ما ارسال نموده‌اند که جهت اطّلاع، به محضر شما همراهان همیشگی وبگاه عهد و میثاق تقدیم می‌گردد:


یار روحانی، جناب ثابتی عزیز؛

با تشکّر از عنایت جنابعالی، به نظر رسید نکاتی در تأیید و تکمیل توضیحات آن‌جناب خاطرنشان شود:

۱- اسناد ارائه شده همگی جزو اسناد رسمی موجود و ثبت شده‌ی کشور می‌باشد و دسترسی به آن‌ها برای هر شهروند ایرانی اعم از بهائی یا غیربهائی به سادگی امکان‌پذیر است.

تمامی اسناد دارای شماره، تاریخ و ممهور به مهر مرجع صادرکننده بوده و در صورت مراجعه به دفتر اسناد رسمی موردنظر، نه تنها کپی آن قابل دریافت است؛ بلکه می‌توان از دفتر اسناد رسمی درخواست نمود که آن‌ها را تأیید رسمی و ممهور به مهر «برابر با اصل» نمایند.

۲- عمل ایادیان با هر هدفی که صورت گرفته باشد، اشتباهی محرز و خطایی نابخشودنی، جبران‌ناپذیر و غیرقابل توجیه است. مسلمان معرفی کردن بالاترین شخصیت دیانت بهائی، تبانی و همدستی با ناقضین مطرود و مصالحه با آن‌ها، هرگز نمی‌تواند مورد تأیید قرار گیرد.

(بیشتر…)

ادامه خواندننکاتی در مورد «انتشار اسناد بی‌نظیر در موضوع پیوند تاریخی ایادیان با ناقضین»

آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

Ahdvamisagh-aftabeh-va-lagan

در قدیم که با دست غذا می‌خوردند رسم بود که پیش از غذا میهمانان دست‌های خود را با آفتابه در لگن همراه آن می‌شستند، در میهمانی‌ها آفتابه و لگن را سر سفره می‌آوردند، آن را پیش یک یک میهمانان می‌بردند و لگن را زیر دست هر یک می‌گرفتند و با آفتابه آب می‌ریختند تا میهمان دست‌های خود را بشوید و با حوله خشک می‌کردند؛ چون آفتابه و لگن از ملزومات سفره بود، بعضی‌ها سعی می‌کردند سر سفره چند دست آفتابه و لگن بیاورند. در این صورت انتظار میهمان این بود که با این همه تشریفات حتماً غذا بسیار مفصّل خواهد بود؛ ولی برخلاف انتظار گاهی پیش می‌آمد که از غذای درست و حسابی خبری نبود و تشریفات سفره بیشتر از غذای سر سفره بود. در چنین مواردی بود که این مثل را می‌آوردند که: آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!

بی‌شک شما هم اگر تأمل بفرمایید از این مصادیق در جامعه زیاد پیدا می‌کنید. یک نمونه‌ی آن در جامعه‌ی خودمان، تشکیلات ایجاد شده توسط بیت العدل بدلی است.

مجموعه تأسیساتی عظیم در حیفا با حدود ۱۰۰۰ نفر پرسنل و ساختمان‌های مختلف دارالآثار، دارالتبلیغ، دارالتحقیق، دارالتشریع و مؤسّسات مختلف جانبی آن، با کلّی بریز و بپاش تشکیل شده است؛ ولی از کار اصلی که تشریع احکام جدید و پاسخ به پرسش‌ها و حل مسائل روز احبّاء است، خبری نیست. با این‌که در کتاب مستطاب اقدس، حلّ بسیاری از پرسش‌ها و رفع ابهامات بر عهده‌ی بیت العدل گذاشته شده است؛ ولی بیت العدل، با گذشت بیش از۵۰ سال از تاریخ تأسیس خود، نتوانسته است به تعداد انگشتان دست حکم جدید صادر نماید.

تعجب نکنید! اخیراً کانال تلگرامی «آکادمی ایقان» با هماهنگی با بیت العدل بدلی، مجبور شد در مقابل پرسش‌های فراوان احبّاء و در واکنش به اعتراضات بهائیان ارتدکس، پیام مورخ ۲۷ ماه می ۱۹۶۶ را که در پاسخ پرسش‌های متعدّد یکی از احبّاء صادر شده و قبلاً به صورت عمومی منتشر نشده بود، باز نشر نماید! در این پیام، بیت العدل سعی کرده است به ابهامات موجود در پیرامون مشروعیّت خود و بی‌توجّهی به الواح وصایای مبارکه و چرایی عدم حضور ولیّ امرالله و مرکز تبیین و تفسیر در امر و غیره، پاسخ دهد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنآفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!