پرواز با یک بال!!


خانم «نازنین میثاقیان» از همراهان گرامی عهد و میثاق که پیش از این مقاله‌ی «کلید حلّ اختلاف» از ایشان در این وبگاه منتشر شده بود، مقاله‌ی جدید خود با عنوان «پرواز با یک بال» را ارسال نموده‌اند؛ ضمن تشکّر از این عزیز، کاربران و همراهان ارجمند را به ارسال مقالات و یادداشت‌های خود جهت انتشار در عهد و میثاق فرا می‌خوانیم و به مطالعه‌ی این مقاله‌ی خواندنی دعوت می‌کنیم:


پرواز با یک بال!!

گاهی اوقات بعضی مسائل آن قدر روشن و واضح است که انکار آن فقط باعث شگفتی دیگران می‌‌شود؛ امّا همین مسائل وقتی به روزمرگی و مرور زمان دچار می‌گردد، آن‌گاه کم کم در عین روشنی برای عموم افراد رنگ می‌بازد؛ حتّی خورشید هم که باشد در طول زمان فراموش می‌کنیم که تمام انرژی و حیات بشر از آن است و ماه‌ها می‌گذرد و یک بار به آن نگاه نمی‌اندازیم.

این کلام ولیّ امرالله هم مصداق همین مسأله است؛ شوقی ربّانی در توقیع منیع  ۱۰۵ بدیع در صفحه‌ی ۲۱ می‌فرماید:

«این نظم بدیع … بنیادش بر دو رکن رکین استوار، رکن اوّل و اعظم رکن ولایت الاهیّه است که مصدر تبیین است و رکن ثانی بیت عدل اعظم الاهی که مرجع تشریع است؛ هم‌چنان‌که در این نظم الاهی تفکیک بین احکام شارع امر و مبادی اساسیّه‌اش که مرکز عهد و میثاقش تبیین نموده ممکن نه، انفصال رکنین نظم بدیع نیز ازیکدیگر ممتنع و محال.»

این بیان شامل دو بخش اساسی است که آن‌ها را به تفکیک بررسی می‌کنیم:

الف) نکته‌ی اوّل این‌که کلّ دیانت بهائی و تمام زحمات جمال مبارک روی دو پایه و رکن استوار و محکم شده است، این دو پایه ادامه‌ی حیات بهائی و تعالیم امر را تضمین می‌نماید و نبودن آن مساوی است با خدشه‌دار شدن اساس دیانت بهائی.

از این دو پایه یکی اهمّیّت بیشتری دارد و به تعبیر شوقی ربّانی رکن اوّل و اعظم است و چیزی نیست جز مقام منیع و رفیع ولایت امرالله؛ رکن دوم هم بیت‌العدل اعظم است که در مقام بعدی به آن اشاره شده است.

به روشنی پیداست که بیت‌العدل اعظم در عین بزرگی و اهمّیّت آن و این که یکی از ارکان آئین بهائی‌ست توان به مقصد رساندن این بار عظیم الاهی را به تنهایی ندارد و شوقی افندی هم بر همین امر تأکید داشته‌اند؛ بنابراین به نحوی که جای هیچ تعبیر و یا تغییری در آن نباشد بر لزوم نظارت، همراهی و همیاری ولیّ امرالله در کنار بیت‌العدل تأکید شده است.

نکته اساسی این‌جاست که واقعاً اگر شوقی ربّانی قصد داشتند بیت‌العدلی را توصیف نمایند که به تنهائی در آینده تمامی وظایف رهبری و هدایت جامعه‌ی امر را به عهده داشته باشد، این کلام ایشان هجو و زائد می‌نمود و این گونه تأکیدات مؤکّد معنا و مفهومی در بر نداشت.

در هر حال باید دانست که حذف این ستون مساوی‌ست با تخریب دیانت بهائی و ریشه‌کن کردن بنیان و اساس آیین و پر واضح است که با حذف این ستون، امر منیع محتوم به شکست می‌گردد.

ب) نکته‌ی اساسی دیگری که باید به آن توجّه کرد تأکید شوقی افندی بر ممتنع و محال بودن انفصال رکنیین نظم بدیع است؛ این نکته هم بسیار ارزشمند است و نشان می‌دهد که بیت‌العدلی که از ولیّ امرالله جدا باشد قطعاً نمی‌تواند نظم بدیع امر مبارک را در سراسر گیتی برقرار سازد؛ ولایت امر تکیه‌گاهی است که هیچ‌گاه اجازه‌ی تزلزل در اساس دیانت را نمی‌دهد و تصوّر این‌که بیت‌العدلی بتواند حضور داشته باشد و تصمیماتی برای ادامه‌ی نظم بهائی اتَّخاذ نماید و در عین حال ولیّ امری در رأس آن حضور نداشته باشد در نظر شوقی ربّانی محال و غیرممکن است، همان‌گونه که پرواز با یک بال ممکن و میسور نیست.

حال این پرسش‌های اساسی از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن مطرح می‌گردد:

آیا شوقّی ربّانی با این همه تأکید مؤکّد بر جدایی‌ ناپذیری ولیّ امرالله و بیت‌العدل هیچ‌گونه قصد و منظوری نداشتند و پر رنگ بودن بحث ولایت امر در بیان ایشان کاملاً بی‌اساس و بی‌معناست؟!

آیا پرواز جامعه‌ی بهائی با یک بال (بیت‌العدل بدون حضور ولیّ امرالله) و بر خلاف امر شوقی افندی شدنی خواهد بود؟!

آیا تشخیص ولیّ امرالله امری الزامی و دارای ارزش الاهی نیست و می‌توان به این راحتی با کلام شوقی ربّانی گزینشی برخورد کرد و چنین اصل انکارناپذبری را نادیده گرفت؟!

با تقدیم احترام

نازنین میثاقیان

دیدگاهتان را بنویسید