مقالهی «تشکیلات علیه نظم بدیع» را جناب «یزدانی» از همراهان عهد و میثاق برای ابن وبگاه ارسال نمودهاند که ضمن تشکّر از این عزیز،
کاربران و همراهان گرامی را به مطالعهی آن دعوت میکنیم:
تشکیلات علیه نظم بدیع
برای احبایی که دوران اوّلیّهی امر و حتّی تاریخ معاصر پنجاه سالهی اخیر آن و دوران صعود شوقی ربّانی و تشکیل اوّلین بیتالعدل را درک ننمودهاند، آیین جهانی بهائی یک مکتب ایدهآل با جامعهای پر از روح و ریحان و محبّت است؛ در واقع به نظر نمیرسد که همه احباء در مورد مشروعیّت یا عدم مشروعیّت بیتالعدل فعلی و تشکیلات ساختگی آن تأمل کرده باشند.
اکثریّت جامعه بر این باورند که علیرغم عدم حضور ولیّ امر در جلسات بیتالعدل فعلی، این مجمع دارای عصمت و تصمیماتش لازمالاجراست و این در حالی است که بیانات صریح و روشن حضرت عبدالبهاء در الواح مبارک وصایای ایشان مخالف این عقیده است.
بدین ترتیب اکثریّت جامعه از تشکیلاتی پیروی میکنند که بر خلاف نصوص صریح، لزوم استمرار ولایت امر را انکار می کند؛ این تشکیلات، دنبالهروی ایادیانی است که پس از صعود اوّلین ولی امرالله، شوقی ربّانی، بیتالعدل جنینی را منحل کردند و ولیّ امر دوم دیانت بهائی، جناب میسن ریمی را نادیده گرفتند و خود بیتالعدلی غیرقانونی بنا کردند و نظم بدیع حضرت بهاءالله را متزلزل کردهاند.
شوقی افندی در توقیع رضوان ۱۰۵ بدیع، نظم بدیع حضرت بهاءالله را اینگونه توصیف مینمایند:
«این نظم بدیع از انظمهی باطلهی سقیمهی عالم ممتاز، درتاریخ ادیان فرید و بیمثیل و سابقهی بنیادش بر دو رکن رکین استوار، رکن اوّل و اعظم رکن ولایت الاهیّه که مصدر تبیین است و رکن ثانی بیت عدل اعظم الاهی که مرجع تشریع است؛ همچنانکه در این نظم الاهی تفکیک بین احکام شارع امر و مبادی اساسیّهاش که مرکز عهد و میثاقش تبیین نموده ممکن نه، انفصال رکنین نظم بدیع نیز از یکدیگر ممتنع و محال.»
متأسفانه تشکیلات پیرو بیتالعدل غیرمشروع چشم خود را بر این واقعیّت بستهاند که نظم بدیع جمال مبارک بر دو ستون رکین استوار است، آنها روز به روز از حقیقت دیانت بهائی دورتر شده و به انظمهی باطلهی سقیمه شباهت بیشتری مییابند؛ زیرا با نقض عهد و نادیده انگاشتن الواح مبارک وصایا، عدم پیروی از ولیّ امرالله و در نتیجه حذف سلسه ایادیان امرالله و جایگزین نمودن آنان با هیأتهای مشاورین قارّهای و اعطای اختیارات بیشمار به آنان، تشکیلاتی بهوجود آوردهاند که عملاً هیچگونه شباهتی با نظم بدیع جمال مبارک ندارد؛ پر واضح است كه عدم پيروی دقيق از دستورات حضرت عبدالبهاء و حضرت ولیّ امرالله و انجام اعمال خودسرانه باعث شده است كه صلح اصغر و تعليم وحدت عالم انسانی تاكنون استقرار نيابد.
بیشک اگر اطاعت از ولیّ امر ثانی ديانت بهائی و جانشينان ایشان سرلوحهی فعّاليّتها قرار میگرفت، شاهد بسياری از اتّفاقات ناگوار پيش آمده نبوديم و جامعهی امر در دنيا جايگاه بهتری داشت.