خنیاگر وحدت

محمّدرضا شجریان در مهر ماه سال ۱۳۱۹ متولّد شد و در مهر ماه ۱۳۹۹ در کنار حکیم طوس با مهر هم‌میهنان و هم‌زبانانش به‌دست طبیعت سپرده شد. خسروی آواز ایران، چنان در دل ایرانیان جای داشت که هنگام خاک‌سپاری از هر دیار و هر قوم و هر زبانی به بدرقه‌ی جسم او شتافتند و همه از او به نیکی یاد کردند.

آیا می‌توان گفت نمونه‌ی کوچک «وحدت عالم انسانی» را که آموزه‌ی اصلی دیانت بهائی است او به نمایش گذاشت؟ من فکر می‌کنم این‌که دوست و دشمنش زبان به تمجید و تعریف از او و هنرش گشودند و کسانی که سال‌ها سعی بر خاموشی صوت او از هر تریبون و جایگاهی داشتند، امروز خود به بلند کردن صدای او پرداختند، نشانی از قدرت وحدت است که دیر یا زود سراسر عالم را فرا خواهد گرفت!

او هنرمند واقعی بود. هنرش را در هر کار و راهی صرف نمی‌کرد و به شهادت نزدیکانش، برای انتخاب اشعاری که استفاده می‌کرد، وقت زیادی صرف می‌نمود. او فارغ از دین و نژاد و فرهنگ و محلّ سکونت، به گردن هر ایرانی حق داشت.

در حالی‌که شوقی افندی می‌فرمودند انحطاط و انحراف، عالم هنر و موسیقی را فراگرفته و ادبیات ملوّث گشته و فساد مطبوعات را پر کرده؛ شجریان عمیق‌ترین مباحث عرفانی را به هنرش گره زده و آن را نشر داد.

نقل است ارسطو در تعریف هنر گفته است: «آن‌چه را که طبیعت از تکمیل آن ناتوان است، هنر کامل می‌کند.» شجریان به دنبال تکمیل طبیعت بود. او با صدا و هنرش بسیاری از مفاهیم و آموزه‌های بلند عرفانی و معنوی را که در بیان هیاکل مقدّسه هم آمده بود، برای عموم جامعه، جذاب‌تر و قابل پذیرش‌تر کرده بود.

ویل دورانت می‌گوید آن‌جا که طبیعت توقّف کند، هنر آغاز می‌شود و شجریان‌ها و هنرمندانی هم‌چون او، آغازگر راهی هستند که احبّا باید برای پیشرفت جامعه‌ی بشری و بشریّت و برای حصول وحدت عالم انسانی، آن را بپیمایند!

حضرت عبدالبهاء می‌فرمودند: بین قوای دینیّه و سیاسیّه تفکیک لازم است و احبّا هم همیشه سعی در این امر مهم داشته‌اند. شجریان می‌گفت هنرمند اگر در قاب و قالب احزاب و گروه‌ها قرار بگیرد، به ‌اندازه‌ی همان قاب کوچک می‌شود! او می‌گفت هرگز موسیقی‌ام را در خطّ یک حزب خاص قرار نداده‌ام! من کار اجتماعی انجام می‌دهم و کار سیاسی نمی‌کنم! کار من اجتماعی است و از درد اجتماع می‌گویم! در جایی دیگر می‌گوید من سخت جلوی کسانی که فعاّل سیاسی بودند یا احزاب سیاسی که می‌خواستند از موقعیّت هنری من سوء‌استفاده کنند ایستادم!

این‌ها همه نشان‌گر این است که او نان را به نرخ روز نخورد و بر روش درست ثابت ماند. ایستادگی بر کار و آموزه‌های سودمند تأثیر خود را می‌گذارد و نهایتاً نتیجه‌ی موردنظر حاصل می‌شود؛ بنابراین از آن‌جا که آموزه‌های دیانت بهائی جهانی است؛ همّت احبّا در نشر نفحات الله و ترکیب آن با هنر می‌تواند کلّ بشریّت را از این مشکلات به وجود آمده رهایی بخشد و سرعت حرکت به‌سوی جامعه‌ی مطلوب را افزایش دهد.

نازنین میثاقی

اوّل شهر العلم یک‌صد و هفتاد و هفت

دیدگاهتان را بنویسید