در مقالهی «علی نخجوانی که بود؟»، به توضیح این نکته پرداختیم که نخجوانی با توجّه به مصاحبت با شوقی ربّانی در اواخر عمر ایشان، سابقهی طولانی عضویّت بیت العدل بدلی و تظاهر به حالات روحانی، توانست با چربزبانی و نقل داستانهای خیالی و ساختگی، اصل اساسی حضور ولیّ امر در رأس جامعه و تشکیلات امری را وارونه جلوه داده و لزوم استمرار آنرا به کلّی انکار نماید.
او با برگزاری کنفرانسهای مختلف و درج مقالات گوناگون، وانمود کرد که بیت العدل میتواند به تنهایی رهبری جامعه بهائی را بر عهده داشته و فعال ما یشاء باشد. هرچند نخجوانی توانست با بحثهای مختلف، ذهن بسیاری از بهائیان را از اصل ولایت امر، منحرف نماید؛ ولی این بیم همواره وجود داشت که احبّاء با مراجعه به متون اصیل امری، نظیر الواح وصایای مبارکه حضرت عبدالبهاء، کتاب دور بهائی و یا حتّی کتاب نظر اجمالی جناب احمد یزدانی و …، هر از چند گاهی، بیت العدل را مورد سوأل قرار دهند که چگونه مهمترین رکن دیانت بهائی، بدون درد و خونریزی (!) از پیکر شریعت ربّانی جدا گردید و آب از آب هم تکان نخورد؟! و به قول ایرج میرزا:
«رفته گویی همه ذرّات به خواب نخورد هیچ تکان آب از آب»
در اینجا بود که رسالت فرزام ارباب، عضو دیگر بیت العدل بدلی، آغاز شد تا با ارائه و گسترش طرح روحی و گسترش محتوا و مفاد سطحی آن، نسل جدید بهائی را به کلّی با متون اصیل و معتبر دیانت بهائی بیگانه نماید تا مبادا که مانند جوانان قدیمی بهائی که با الفبای آموزههای امری آشنایی داشتند، فیلشان یاد هندوستان کند!
فرزام ارباب از بدو ورود به بیت العدل جعلی، اختیارات فراوانی را بهدست گرفت و سعی کرد با کمک عوامل خود در آنجا، چون شهریار رضوی، فریدون جواهری، گوستاو کوریا و برخی افراد دیگر، سیاستهای خود را حاکم نماید.
او در زمان اشتغال در بنیاد راکفلر از طرف آن بنیاد ماموریّت یافت، تا طرح سوادآموزی بنیاد را بهصورت میدانی در مناطق روستایی محروم کلمبیا پیاده نماید. فرزام ارباب این پروژه را به اجرا در آورد و گزارش موفّق فعّالیّتهای خود را، به مؤسّسهی راکفلر اعلام نمود.
وی پس از اجرای طرح آموزشی در کلمبیا، گزارشهایی نیز از فعّالیّتهای تبلیغی خود در کلمبیا، به بیت العدل نامشروع ارائه داد؛ بهطوری که بهعنوان فردی فعّال در حوزهی تبلیغ امر شناخته شد و توانست پلکان ترقّی را در تشکیلات امری بهصورت پرشی طی نماید و در سال ۱۹۹۳ به عضویّت بیت العدل بدلی درآید.
او پس از حضور در بیت العدل یک کپی از مطالعات انجام شدهی بنیاد راکفلر در کلمبیا را، همراه با پیشنهاد تشکیل مؤسّسهی آموزشی رشد و طرح روحی (که به نام پدر خود روحی ارباب، نامگذاری کرده بود) به بیت العدل ارائه نمود. این طرح که برای با سواد کردن افراد روستایی و بومی کلمبیا، تهیّه شده بود، بعدها جایگزین طرح مؤسّسهی معارف امری گردید که دانشآموختگان آن تسلّطی عمیق بر متون امری داشتند.
فرزام ارباب به مدّت ۱۰ سال (۱۹۷۰-۱۹۸۰)، در کلمبیا عضویّت محفل ملّی آن کشور را برعهده داشت. سپس در سال های (۱۹۸۸-۱۹۹۳) به عضویّت دارالتبلیغ بینالمللی در آمد و در سال ۲۰۱۳ در حالیکه هفتاد و دو سال داشت، به بهانه کهولت سن از عضویّت بیت العدل استعفاء داد و در حال حاضر با همکاری فریدون جواهری (عضو دیگر مستعفی بیت العدل بدلی) و فرزام کمالآبادی، به برنامهریزی برای توسعه درآمد و فعّالیّتهای مالی بیت العدل و به اقدامات مشکوک به پولشویی و تولید رمز ارز و تقویت بنیهی مالی خود و اعضای خودی بیت العدل جعلی مشغول است.
با ثبت مؤسّسهی آموزشی روحی در کلمبیا و راهاندازی این طرح و چاپ و توزیع کتابهای روحی و تدریس اجباری و همگانی آن در بین جوامع بهائی سراسر جهان، بدون توجّه به تنوّع و تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی این جوامع، معارف عمیق امری بهکلّی از بین خانوادههای بهائی رخت بربست و مطالعهی کتابهای اصیل بهائی که در گذشته توسط بهائیان مطالعه و حتّی حفظ میشد، به فراموشی سپرده شد و باعث گشت تا افراد نسل جدید بهائی با بیانات و مکتوبات طلعات مقدّسه بیگانه گردند و نه تنها نام برخی از کتب امری را به فراموشی بسپرند؛ بلکه با محتوای آن نیز بیگانه گردند!
این جدائی نسل جدید بهائی از عقبهی فرهنگی خود، ضربه سختی به اصالت فرهنگ و تعمیق معارف امری وارد آورد و حاصلی جز بیسوادی احبّا و دوری آنها از معارف اصیل دیانت بهائی نداشت؛ به این ترتیب بیت العدل توانست بهعنوان مرجعی بلامنازع، القائات خود را بهعنوان نصوص الهی معرفی نماید و بهخورد احبّاء داده و به جامعهی بهائی چنین تلقین نماید که فقط نظرات و بیانیههای رسمی بیت العدل بدلی است که باید شنیده شود!
امروزه برای بسیاری از بهائیان، فقط نظرات و فرامین بیت العدل، ملاک عمل است!
برای خیلیها مهم نیست که ولیّ امرالله حضور داشته باشد یا حضور نداشته باشد!
مهم نیست که جامعهی بهائی در حال پیشرفت مادّی و معنوی است و یا در حال افول و درجا زدن و حتّی به قهقرا رفتن!
دیگر برای بسیاری اهمیتی ندارد که عملکرد اعضای بیت العدل خوب است یا بد!
همینکه بیت العدل بگوید که عنقریب دیانت بهائی عالمگیر خواهد شد و همهی اهل عالم در مقابل جامعه بهائی به خضوع و خشوع در خواهند آمد و همه چیز مثل ساعت در حال حرکت است، برای آنها کفایت میکند!