بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

شعبده‌بازی ایادیان امر

یکی از احبّایی که برای زیارت شوقی افندی به ارض اقدس مسافرت نمود، خانم «کابل مرسون» مهاجر موفّق صفحات آمریکای لاتین بود. او در یادداشت‌های خود می‌نویسد:

هنگامی که در حضور ولیّ امرالله، یکی از زائران درباره‌ی آینده کار و فرزند ذکور شوقی افندی سوأل کرد، ایشان فرمودند:

«هر آن‌چه در الواح وصایا نوشته شده محقّق خواهد شد، بهائیان نباید در این باره نگرانی داشته باشند»

(به نقل از کتاب عهد و میثاق، نوشته ژوئل مارانژلا)

به‌راستی چرا شوقی ربّانی از آینده نگران نبود؟!

برای این‌که در زمان حیات، طبق دستور حضرت عبدالبهاء، تمهیدات لازم برای تعیین جانشین خود و معرفی او را فراهم کرده بود.

چه شد که جانشین شوقی افندی کنار گذاشته شد و به جامعه معرفی نگردید؟ چگونه احبّا به سادگی پذیرفتند که ولیّ امر بدون تعیین جانشین برای خود و بدون روشن کردن سرنوشت آینده‌ی امر، این جهان خاکی را  ترک کرده باشد؟!

اجازه بدهید به صراحت عرض کنم که  نوعی چشم‌بندی و شعبده‌بازی  صورت گرفت! روحیّه خانم و ایادیان امر، احبّاء را به‌دنبال نخود سیاه فرستادند! سر آن‌ها را گرم کردند! و گفتند داریم دنبال وصیّت‌نامه می‌گردیم؛ در حالی‌که خودشان می‌دانستند وصیت‌نامه مکتوبی در کار نیست!

روحیّه خانم، همسر بی‌وفای شوقی ربّانی، برخلاف آن گروه از احبّا که در گذشته تصور می‌کردند که شوقی افندی پسری دارد که به‌طور مخفیانه پرورش یافته است و در موقع لزوم به‌عنوان جانشین پدر معرفی می‌گردد، می‌دانست که مشکل نازایی دارد و هرگز فرزندی نخواهد داشت. می‌دانست که اگر سلسله‌ی ولایت امرالله ادامه یابد، برای او که فاقد فرزند است، جایگاهی در رهبری جامعه بهائی وجود نخواهد داشت.

ایادیان امرالله نیز به‌خوبی می‌دانستند که قرار نیست شوقی افندی جانشین خود را از طریق نوشتن وصیّت‌نامه مکتوب تعیین کند؛ بلکه بر طبق دستور الواح وصایای مبارکه باید در زمان حیات خویش، جانشین را انتخاب و معرفی کند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنشعبده‌بازی ایادیان امر

آیا با صعود ولیّ امر، سیستم ولایت امر نیز تعطیل می‌گردد؟!

از ساخت مشرق الاذكار حیفا چه خبر؟

بیت العدل بدلی بعد از استقرار در جایگاه رهبری جامعه بهائی، به بهانه‌ی صعود شوقی ربّانی و فقدان ولیّ امرالله، اصل جایگاه و مقام مؤسّسه‌ی ولایت امر را از نظم بدیع جهان‌آرای الهی حذف نمود و بزرگترین مانع جدّی خودکامگی خود را از صحنه خارج كرد!

بر اساس نصوص امری و نظر حضرت عبدالبها و دستور شوقی ربّانی، بیت العدل به تنهایی نمی‌تواند هدایت جامعه‌ی بهائی را به‌عهده داشته باشد؛ بلكه این دو ركن، باید بدون این‌كه در كار هم دخالت نمایند، همواره در كنار هم باشند تا بتوانند ضامن بقای امر الهی گردند.

اگر بنای عظیمی بر روی دو ستون بنا شده باشد، در صورتی که یک ستون حذف شود، قطعاً ساختمان فرو خواهد ریخت!

ساختمان نظم بدیع آئین بهائی، از ابتدا بر دو ستون «مؤسّسه ولایت امرالله»  و «بیت العدل» بنا گردیده است و بیت العدل اجازه ندارد بنابر امیال شخصی، یک ستون مهم را تخریب كرده و نادیده بگیرد!

خانم روحیّه ماكسول، همسر شوقی ربّانی، در مقاله‌ای كه در اخبار امری آمریكا به شماره ۲۲۰ مورخ ژوئن ۱۹۴۹ درج گردیده است، صحّت این دیدگاه را تأیید نموده است. او در قسمتی از این مقاله‌ی مفصّل كه به فارسی ترجمه شده و در اخبار امری شهریور ماه ۱۳۲۸ صفحه‌ی ۶ به چاپ رسیده است، می‌نویسد:

(بیشتر…)

ادامه خواندنآیا با صعود ولیّ امر، سیستم ولایت امر نیز تعطیل می‌گردد؟!

علی نخجوانی که بود؟

علی الله نخجوانی، عضو پیشین و مستعفی بیت العدل بدلی در سن صد سالگی در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۹ درگذشت. او در سال ۱۹۱۹ در شهر باکوی آذربایجان در یک خانواده بهائی متولّد شد. در دو سالگی پدر خود را از دست داد و با خانواده به حیفا رفت. او لیسانس هنرخود را از دانشگاه بیروت دریافت کرد و پس از مهاجرت به چند کشور و انجام فعّالیّت‌های تبلیغی مختلف، در سال ۱۹۵۰ به عضویّت محفل ملّی ایران درآمد و حدود پنج سال نیز عضو محفل مرکزی آفریقا بود.

بعد از واقعه صعود شوقی ربّانی، با تشکیل شورای بین المللی انتخابی و غیر قانونی ایادیان، به عضویّت آن درآمد و با تشکیل بیت العدل بدلی در سال ۱۹۶۳، عضو آن شد.

هرچند او تحصیلات عالیّه آکادمیک نداشت؛ ولی به دلیل دانستن زبان فارسی و عربی و انگلیسی و آشنایی با نصوص، الواح و آثار بهائی و هم‌چنین دوره‌ی کوتاه معاشرت با شوقی ربّانی، خیلی زود در بین اعضای غیر ایرانی و بعضاً بی‌اطّلاع بیت العدل جعلی، جایگاهی یافت و با دست‌آویز تأویل الواح و توجیه آثار و نقل خاطرات و داستان‌هایی از ولیّ امرالله، توانست بیت العدل خودخوانده، نامشروع، غیر قانونی و محروم از ریاست ولیّ امر را به‌عنوان قدرت مطلقه در جهان بهائی، معرفی نماید و عامل شکاف در وحدت جامعه بهائی گردد.

توضیح این‌که شوقی ربّانی در سال ۱۹۵۱ اوّلین شورای بین المللی بهائی را به دست مبارک خود تشکیل دادند و طیّ پیامی به محافل ملّیّه در شرق و غرب عالم، این شورا را طلیعه‌ی مؤسّسه‌ی کبرای اداری نامید و تشکیل آن را، بزرگترین قدم در سبیل پیشرفت نظم اداری حضرت بهاءالله در سی سال اخیر معرفی  فرمود. ایشان در اهمیت این شورا اظهار داشتند:

«چون این شورا که نخستین مؤسّسه‌ی بین‌المللی و اکنون در حال جنین است، توسعه یابد عهده‌دار وظایف دیگری خواهد گردید و به مرور ایّام به عنوان محکمه‌ی رسمی بهائی شناخته شده و سپس به هیئتی مبدّل می‌گردد که اعضایش از طریق انتخاب معیّن می‌شوند و موسم گل و شکوفه آن هنگامی است که به بیت عدل عمومی تبدیل گردد. با قلبی مملو از شکرانه و سرور تشکیل این شورای بین‌المللی را که پس از مدّت‌ها انتظار به‌وجود می‌آید تهنیت می‌گویم. این تأسیس در صفحات تاریخ به منزله بزرگترین اقدامی است که مایه‌ی افتخار عهد دوم عصر تکوین دور بهائی محسوب خواهد شد به طوری‌که هیچ یک از مشروعاتی که از آغاز نظم اداری امرالله از حین صعود حضرت عبدالبهاء تا به‌حال به انجام آن‌ها مبادرت گشته، بالقوه به این درجه از اهمیت نبوده است… .».

 به‌دلیل اهمیت این شورا، شوقی ربّانی، جناب میسن ریمی را به ریاست آن منصوب نمود.

متأسفانه بعد از صعود شوقی افندی، ایادیان امر به طور خودسرانه  اقدام به انحلال شورای بین المللی بهائی نمودند و با طرد ریاست آن، جناب میسن ریمی، عملاً اهداف بزرگ شوقی را از مسیر اصلی آن خارج نمودند و به جای آن، چند نفر از افراد هم عقیده و مورد اعتماد خود را در مجمعی به‌نام  «شورای بین المللی انتخابی بهائی» جمع و آن را مقدمه‌ی تشکیل بیت العدل معرفی کردند. از جمله عوامل فرمانبردار ایادیان، علی نخجوانی بود. او در قراردادی نانوشته، پذیرفت که تعطیلی مؤسّسه‌ی ولایت امرالله و حذف ولیّ امر را، با چرب زبانی توجیه نماید و در عوض این خدمت، به عضویّت بیت العدل بدلی دست یابد؛ برای این منظور، او در سال ۱۹۶۱ به عضویت شورای بین المللی جعلی و خودساخته و سپس در سال ۱۹۶۳ به عضویت بیت العدل غیرقانونی و نامشروع درآمد.

(بیشتر…)

ادامه خواندنعلی نخجوانی که بود؟

پیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا

mohsen-sazegara-Ahdvamisagh

دکتر محمّدمحسن سازگارا پژوهشگر، فعّال سیاسی و حقوق‌بشر و روزنامه‌نگار است. ایشان در سال‌های پیش از ۱۳۵۷ از دانشجویان مقیم آمریکا بود و در آن زمان با انجمن‌های اسلامی دانشجویان مسلمان همکاری می‌کرد و در دوره‌ای رهبری این تشکّل را نیز بر عهده داشت. در آستانه‌ی زمستان سال ۵۷، تحصیلاتش را در آمریکا ناتمام گذاشت و برای انجام امور خبرنگاری و ترجمه‌ی متون، به نوفل‌لوشاتو رفت. ایشان در بهمن ماه همان سال به‌همراه آیت الله خمینی به ایران بازگشت. او در دوران حکومت جمهوری اسلامی مناصبی هم‌چون معاون سیاسی اجتماعی نخست وزیر و مشاور در امور اجرایی، معاون وزارت صنایع سنگین و رییس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، مدیریت رادیو و رییس هیئت مدیره شرکت داده‌پردازی ایران را برعهده داشت. وی پس از چندی از مشاغل دولتی کناره گرفت و به کسب و کار خصوصی و عضویّت در هیئت مدیره شرکت‌ها روی آورد. از جمله فعّالیّت‌های او، اداره‌ی شرکتی مطبوعاتی و انتشار و سرمایه‌گذاری در نشریّاتی چون روزنامه جامعه بود.

در دهه ۱۳۸۰، او دو بار به اتهام اقدام علیه امنیّت ملّی زندانی شد و سپس به آمریکا مهاجرت کرد و تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته‌ی تاریخ تا مقطع دکترا ادامه داد.

دکتر سازگارا در چند سال اخیر با همکاری دکتر کاویان صادق‌زاده میلانی و دکتر آرام حسامی در پروژه «دیار جانان؛ پروژه‌ی ضبط تاریخ شفاهی بهايی‌ستیزی در ایران معاصر» در موضوع حمایت از حقوق بهائیان، تحت نظر بیت العدل حیفا، نقشی فعّال بر عهده گرفته است.

به همین جهت در تاریخ ششم مهرماه ۱۳۹۸ از سوی بهائیان ارتدکس ایران، نامه‌ای به شرح ذیل برای ایشان ارسال شد و هرچند هنوز جوابی از سوی ایشان واصل نشده است؛ امّا امیدواریم که به‌زودی پاسخی دلگرم‌کننده از سوی ایشان دریافت نماییم.

فایل آماده پرینت متن نامه را با کلیک بر روی آیکون ذیل، بارگذاری نمایید.

pdf-dl-Ahdvamisagh

پیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا

تقدیم درود و احترام خدمت جناب سازگارا؛

پیش از هر کلامی آفرین و هزاران آفرین بر وجدان و انصاف شما که از دوران جوانی به دفاع از مظلوم روی آوردید و در دوران کمال و پختگی عقل به یاری سلاح قلم، شجاعانه قدم به میدان دفاع از هم‌وطنان بهائی نهادید.

خوشحالیم از این که امر الهی و تعالیم جمال مبارک امروز جهان‌شمول شده است و موجب وحدت میان ملل و اقوام و ادیان مختلف گشته است و حضور فعّال جنابعالی در پیگیری حقوق از دست‌رفته‌ی بهائیان ایران، گویای فکر روشن، جان آگاه و وجدان بیدار شماست، هم‌چنین نشانه‌ی روشنی از تأثیر عظیم و عدیم النظیر تعالیم بدیع حضرت بهاالله در قلب شما است.

اکنون که مردانه در این میدان کارزار روحانی گام نهاده‌اید، انتظار داریم نیم نگاهی هم به جامعه‌ی بهائیان ارتدکس داشته باشید که به جرم پایداری بر ایمان و اخلاص و دلبستگی به حق و حقیقت امر مقدّس بهائی و وفاداری به عهد و میثاق و میراث رفیع روحانی حضرت بهاالله، یعنی مؤسّسه‌ی جلیله‌ی ولایت امرالله، تحت ظلم مضاعف هستند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپیام بهائیان ارتدکس ایران به آقای دکتر سازگارا