صعود شوقی ربّانی و سقوط ایادیان
گفتگویی داشتیم با دوستان، پیرامون رویدادهای بعد از صعود شوقی ربّانی. دوستی، ادّعای عجیبی میكرد و میگفت: روحیّه ماكسول، همسر شوقی ربّانی و برخی از ایادیان امرالله با نصوص و نظامات بهائی آشنایی چندانی نداشتند و حتّی برخی از متون و نصوص مهمّ امری را نیز با دقّت مطالعه نكرده بودند!
با تعجّب پرسیدم: چطور چنین چیزی ممكن است؟ ایادیان امر به عنوان حارثان امرالله به زوایای نظم جهان آرای الهی و نصوص امری كاملاً آگاهی داشتهاند، آیا برای این مدّعا، شاهدی هم داری؟ گفت: بله؛ شاهد مثال آن كاملاً روشن و قابل فهم است و آن این كه، حضرت عبدالبهاء در الواح وصایای مباركه كه نه تنها وصیتنامهی آن حضرت میباشد؛ بلكه مكمّل كتاب اقدس و بهقولی وصیتنامهی حضرت بهاءالله نیز محسوب میگردد، فرمودند:
«ای احبّای الهی! ولیّ امرالله باید در زمان حیات خویش من هو بعده را تعیین نماید تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد.»
الواح وصایا، ولیّ امر را موظّف ساخته است تا در زمان حیات خویش، جانشین خود را منصوب نماید تا به این ترتیب اطمینان حاصل شود كه مؤسّسهی ولایت امر، هرگز محروم از حضور ولیّ امر حیّ و زنده نخواهد بود؛ نه اینكه ولیّ امر، وصیّتنامهای برای بعد از صعودش باقی بگذارد!
در هیچ كجای الواح وصایا و متون دیگر امری، ذكر نشده است كه پس از صعود یک ولیّ امر، ایادیان تشكیل جلسه دهند و وصیّتنامهی بهجامانده از او را بگشایند تا معلوم شود چه كسی را برای جانشینی خود تعیین كرده است!
متأسفانه روحیّه خانم و ایادیان مقیم ارض اقدس، یا این فراز الواح وصایای مباركه را ندیده بودند و یا دیده و خود را به تجاهل زدند و همانطور كه در ابلاغیّه مورخ ۲۵ نوامبر ۱۹۵۷ خود، اعلام كردند، در رویکردی انحرافی، بهجای تمرکز بر شناسایی شخص جانشین شوقی ربّانی و ولیّ امر دوم، همگی بهدنبال پیدا كردن وصیّتنامه شوقی افندی بودند!
در قسمتی از ابلاغیّه یاد شده چنین میخوانیم:
(بیشتر…)