آیا پاسخهای بیت العدل، قانعكننده است؟! (بخش چهارم)
مقدمه:
وبگاه عهد و میثاق در مقالات پیشین، به بررسی سه پرسش اساسی پیش روی بیت العدل و نقد پاسخهای آن پرداخت.
در این قسمت نیز به یكی دیگر از پرسشها و توضیحاتی پیرامون آن میپردازیم؛ امید است این پرسش و پاسخ و توضیحات عنوان شده سودمند واقع شود.
پرسش چهارم:
آقای علی نخجوانی عضو اسبق بیت العدل در توجیه این مطلب كه چرا شوقی ربانی علیرغم دستور حضرت عبدالبهاء مبنی بر تنظیم وصیتنامه و معرفی جانشین، اقدامی نفرمودند؛ چنین پاسخ میدهد:
«اینكه هیكل مبارک حضرت ولیّ امرالله وصیتنامه به جای نگذاردند نمیتواند بهعنوان عدم اطاعت حكم حضرت بهاءالله شناخته شود؛ بلكه آیا نباید اعتراف كرد در سكوت ایشان حكمتی است و آن خود علامتی است از مصونیّت ایشان از خطا؟ …. این بیان به وضوح میرساند كه عدم تنظیم وصیّتنامه بهصورت معمول اقدامی عمدی از جانب حضرت ولیّ امرالله بوده است »[1].
جناب نخجوانی یکبار دیگر نیز در سال ۲۰۱۳ در كنفرانس آكوتا ادّعا كرد:
«شوقی ربّانی میدانست كه صعود واقع میشود؛ صعود برای ما غیرمنتظره بود؛ برای روحیّه خانم مظلوم غیرمنتظره بود؛ برای ولیّ امر غیرمنتظره نبود… ولیّ امر میدانست كه در زمان تشكیل بیت العدل زنده نخواهد بود». نخجوانی سپس به پیام نوروز ۱۱۱ بدیع شوقی ربّانی اشاره كرد و با صدای بلند گفت: «ما این پیام را زیارت میكردیم ولی نمیفهمیدیم؛ میخواستند به ما بفرمایند بابا من رفتنی هستم، در زمان تشكیل بیت العدل من نخواهم بود؛ شاید برای همین بود كه وصیّتنامه ندارند… »[2]
پاسخ عهد و میثاق:
این ادّعا كه شوقی ربّانی عمداً برای خود جانشین تعیین ننموده و بهدست خود سلسلهی ولایت امر را به تعطیلی كشانده است، ادّعایی جدید، حیرتانگیز، دروغ و خلاف واقع است و نوعی توهین و تهمت به هیاكل مقدّسه تلقّی میگردد. اقدامی كه بیت العدل بدلی و اعضای آن برای تثبیت جایگاه خود، از انجام آن اِبایی ندارند!
در ادامه سعی خواهد شد تا غلط بودن این ادّعا با ملاحظه برخی از بیانات مختلف شوقی ربّانی به اثبات برسد:
- شوقی ربّانی در كتاب «دور بهائی» به صراحت فرمودند: «هرگاه ولایت امر از نظم بدیع حضرت بهاءالله منتزع شود، اساس این نظم متزلزل و الی الابد محروم از اصل توارثی میگردد… بدون این مؤسّسه وحدت امرالله به خطر افتد و بنیانش متزلزل گردد و از منزلتش بكاهد و از واسطه فیضی كه بر عواقب امور در طی دهور احاطه دارد بالمرّه بینصیب ماند.»[3]
اگر شوقی ربّانی میدانست كه پس از صعودش مؤسّسهی ولایت امرالله تعطیل خواهد شد، چگونه ممکن است بنیان دیانت بهائی را بر روی پایهای سست و ناپایدار بنیان نهد؟!
(بیشتر…)