بهائیان ارتدکس ایران
  ...سلسله‌ی   ولایت  امراللّه  هیچ‌گاه  منقطع نمی‌گردد
عهد و میثاق؛ ولایت امر، رکن رکین نظم بدیع آیین بهائی
Ahdvamisagh--2-SS
OBF-SS
Ahdvamisagh--3-SS
Comments-SS
previous arrowprevious arrow
next arrownext arrow
Shadow

دعای مخصوص ایّام هاء

«يا إِلهِي وَنارِيْ وَنُوْرِيْ قَدْ دَخَلَتِ الأَيَّامُ الَّتِيْ سَمَّيْتَها بِأَيَّامِ الهَاءِ فِيْ كِتابِكَ يا مالِكَ الأَسْماءِ وَتَقَرَّبَتْ أَيَّامُ صِيامِكَ الَّذِيْ فَرَضْتَهُ مِنْ قَلَمِكَ الأَعْلى لِمَنْ فِيْ مَلَكُوتِ الإِنْشاءِ، أَيْ رَبِّ أَسْئَلُكَ بِتِلْكَ الأَيَّامِ وَالَّذِينَ تَمَسَّكوا فِيها بِحَبْلِ أَوامِرِكَ وَعُرْوَةِ أَحْكامِكَ بِأَنْ تَجْعَلَ لِكُلِّ نَفْسٍ مَقَرًّا فِيْ جِوارِكَ وَمَقامًا لَدى ظُهُورِ نُورِ وَجْهِكَ، أَيْ رَبِّ أُولئكَ عِبادٌ ما مَنَعَهُمُ الهَوى عَمَّا أَنْزَلْتَهُ فِيْ كِتابِكَ، قَدْ خَضَعَتْ أَعْناقُهُمْ لأَمْرِكَ وَأَخَذُوا كِتابَكَ بِقُوَّتِكَ وَعَمِلُوا ما أُمِرُوا بِهِ مِنْ عِنْدِكَ وَاخْتارُوا ما نُزِّلَ لَهُمْ مِنْ لَدُنْكَ، أَيْ رَبِّ تَرَى أَنَّهُمْ أَقَرُّوا وَاعْتَرَفُوا بِكُلِّ ما أَنزَلْتَهُ فِيْ أَلْواحِكَ، أَيْ رَبِّ أَشْرِبْهُمْ مِنْ يَدِ عَطائِكَ كَوْثَرَ بَقائِكَ ثُمَّ اكْتُبْ لَهُمْ أَجْرَ مَنِ انْغَمَسَ فِيْ بَحْرِ لِقائِكَ وَفازَ بِرَحِيقِ وِصالِكَ، أَسْئَلُكَ يا مالِكَ المُلُوكِ وَراحِمَ المَمْلُوكِ بِأَنْ تُقَدِّرَ لَهُمْ خَيْرَ الدُّنْيا وَالآخِرَةِ ثُمَّ اكْتُبْ لَهُمْ ما لا عَرَفَهُ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِكَ ثُمَّ اجْعَلْهُمْ مِنَ الَّذِينَ طافُوا حَوْلَكَ وَيَطُوفُونَ حَوْلَ عَرْشِكَ فِيْ كُلِّ عالَمٍ مِنْ عَوالِمِكَ، إِنَّكَ أَنْتَ المُقْتَدِرُ العَلِيمُ الخَبِيرُ.»

مجموعه اذكار و ادعيّه من آثار حضرت بهاءالله، صفحات ۴۹ و ۵۰

دعای مخصوص ایّام هاء
دعای مخصوص ایّام هاء
(بیشتر…)

ادامه خواندندعای مخصوص ایّام هاء

فقط اعتراض؛ هم‌چنان در انتظار پاسخ

تعدادی پیام از برخی کاربران دریافت کرده‌ایم که عمدتاً ناخشنودی خود را از انتشار مقالات و یادداشت‌ها و کلیّه‌ی مطالب منتشر شده در عهد و میثاق اعلام کرده‌اند؛ بدون آن‌که پاسخی علمی و منطقی برای آن‌ها داشته باشند، هم‌چنین ما را مغرض و مطرود خوانده‌اند و یا هدف عهد و میثاق را ضعیف و بی‌اعتبار جلوه‌دادن دیانت بهائی‌ معرفی کرده‌اند!!

از سوی دیگر یکی از دوستان برای پاسخ‌دهی به مقالات و پرسش‌ها، مطالبه‌ی آدرس و شماره تلفن کرده بودند که به این دوست عزیز اعلام می‌کنیم مطالب منتشر شده در عهد و میثاق مشکلات فردی و شخصی نیست که با تماس‌ها و ارتباط‌هایی از این جنس مرتفع شود؛ بلکه موضوعی است اساسی در زمینه‌ی اعتقاد بنیادین عهد و میثاق که مرتبط با جامعه‌ی بهائی می‌باشد، هر پاسخی که برای مقالات و پرسش‌ها در نظر دارید برای ما ارسال نمایید تا نسبت به انتشار عمومی آن اقدام شود.

ضمناً در صورتی که در مورد مقاله و یا مطلب خاصّی مایل به اظهارنظر هستید، می‌توانید ذیل همان مقاله نظر خود را درج نمایید تا اگر پاسخ‌گویی وبگاه عهد و میثاق را می‌طلبد نسبت به آن اقدام مقتضی صورت پذیرد.

از این پس برای این‌گونه پیام‌های دریافتی بخشی به نام «گزیده‌ای از نظرات» را می‌گشاییم تا عموم کاربران عزیز در جریان آن‌ها قرار گیرند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنفقط اعتراض؛ هم‌چنان در انتظار پاسخ

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش سوم

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ

بخش سوم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «دروغ بزرگ» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است.

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش سوم

دروغ بزرگ

بهائیان طرفدار بیت‌العدل فعلی اعتقاد دارند که شوقی ربّانی، ولی امر دیانت بهائی، دار فانی را وداع گفت بدون این‌که برای جامعه‌ی بهائی جانشینی تعیین و معرفی نماید.

ایادیان امر نیز پس از صعود (مرگ) شوقی اعلام نمودند که از او وصیّت نامه‌ای باقی نمانده و او نتوانسته است برای خود جانشینی تعیین و معرفی نماید.

این سخنان در حقیقت توهینی آشکار است به شوقی ربّانی، زیرا حضرت عبدالبهاء در الواح وصایا تأکید کرده بودند که ولی امر باید در طول حیات خود، جانشین پس از خویش را تعیین و معرفی نماید تا پس از او اختلافی بروز نکند.

بنابر این کسانی که معتقدند شوقی ربّانی در زمان حیات، جانشین خود را تعیین نکرده است در حقیقت مدّعی‌اند که:

۱- الواح وصایای حضرت عبدالبهاء اشتباه است!!

۲- شوقی افندی نسبت به الواح وصایا بی‌توجّه بوده است!!

۳- مصونیّت از خطای مقام تبیین زیر سوأل است!!

۴- اظهارات خلاف واقع از سوی رهبران بهائی بیان شده است!!

(بیشتر…)

ادامه خواندندروغ بزرگ

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش ششم (۱۹۱۰ و ۱۹۱۱)

فوریه ۱۹۱۰: تورنتن چیس (اوّلین بهائی آمریکا)، یک نامه‌ی ۴۶ صفحه‌ای از جناب چارلز میسن ریمی دریافت کرد که در آن، به‌طور مشروح و مفصّل، تمام مشکلاتی که در بین جوامع بهائیان نیویورک و واشنگتن اتّفاق افتاده بود را بیان نموده بود.

هندوستان ۱۹۱۰ : جناب میسن ریمی از کلکته، بارودا، بنارس، کورن‌پو، آگرا، دهلی و کوه ابو دیدار کرده و در جاهای مختلف به سخنرانی پرداختند. آن دو (جناب ریمی و استروون) از بمبئی با کشتی به سمت عکّا رفتند؛ جایی که حضرت عبدالبهاء به آن‌ها گفت:

«مردان و زنان بهائی را تشویق کنید تا به هند بروند. در هندوستان خصوصاً برای خانم‌های بهائی، معلّم مورد نیاز است. تأخیر جایز نیست.»

مسیری که توسط جناب ریمی و استروون طی شد، به‌صورت الگویی برای سایر بهائیان غربی درآمد. سفرهای اوبر، هاریس، اسپراگ، میسن ریمی، استروون ، بتلن (Bethlen) و دریفوس بارنی (Drey fus Barny) شروع تلاش‌هایی برای بهائیان غربی بود؛ خصوصاً بهائیان آمریکایی، تا به خدمت امر در سطح جهانی بپردازند.

 ۱۹۱۰-۱۹۱۱: رابرت استاکمن، نویسنده‌ی کتاب «دیانت بهائی در آمریکا» به هنگام گفتگو و صحبت درباره‌ی این دوره گفت: چارلز میسن ریمی یکی از فعّال‌ترین و عالم‌ترین بهائیان آمریکا بود.

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش ششم (۱۹۱۰ و ۱۹۱۱)

یادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش پنجم (۱۹۰۹)

۱۹۰۹: احمد سهراب به واشنگتن دی.سی.، جایی که زندگی می‌کرد، بازگشت و با بهائیان برجسته آن‌جا درباره‌ی ایده‌ی تأسیس یک لجنه که به بخش‌های توسعه تجاری، اقتصادی و آموزشی ایران و بهائیان آن تقسیم می‌شد، صحبت کرد. واشنگتن برای چنین مؤسّسه‌ای، مکان ایده‌آلی بود. سهراب جوان بود. زبان انگلیسی را روان و ماهرانه صحبت می‌کرد و میسن ریمی یک مدیر عالی بود و ابزارهای مالی قابل توجّهی در اختیار داشت. جلسه معارفه در هشتم ژانويه ۱۹۱۰ به وقوع پیوست و سیصد و پنجاه نفر بهائی و غیر بهائی که شامل بسیاری از افراد طبقه‌ی بالای جامعه در آن حضور داشتند. نشست معارفه در هشتم ژانویه ۱۹۱۰ برگزار شد و ۳۵۰ نفر بهائی و غیر بهائی شامل عدّه‌ی زیادی از افراد دارای رتبه‌ی بالای اجتماعی در آن جلسه شرکت کردند.

(بیشتر…)

ادامه خواندنیادداشت‌های روزانه‌ی جناب چارلز میسن ریمی؛ بخش پنجم (۱۹۰۹)

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش دوم

پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ

به عنوان بخش دوم از پرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ، پرسش‌های پایانی مقاله‌ی «بنیان اعتقاد» به امید دریافت پاسخ از بیت‌العدل فعلی و پیروان آن ارائه می‌گردد.

عهد و میثاق در صورت دریافت هر گونه پاسخی از سوی بیت‌العدل فعلی و یا پیروانش، نسبت به انتشار آن اقدام خواهد نمود؛ عدم انتشار پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در این بخش به معنای بی‌‌پاسخ ماندن آن‌ها است:

(بیشتر…)

ادامه خواندنپرسش‌های اساسی در انتظار پاسخ؛ بخش دوم

بنیان اعتقاد

در هر تفکّر و ایدئولوژی، اصولی وجود دارد که چشم‌پوشی از آن‌ها به منزله‌ی کنار گذاشتن کلّ آن تفکّر و روش است؛ به عبارت بهتر در تبیین هر ایدئولوژی و تفکّری، اساس و چهارچوب کلّی آن باید حفظ شود؛ زیرا آن ایده و روش به پشتوانه‌ی آن اصول شناخته می‌گردد. مکاتب فکری بشری و ادیان آسمانی هم از این قانون کلّی مستثنی نیستند؛ به طور مثال اگر در تفکّر ماتریالیستی معیار عقل بشر را کنار بگذاریم و معتقد به وحی بشویم در حقیقت کلّ آن تفکّر را کنار گذاشته‌ایم و یا اگر یک معتقد به دیانت یهود به حضرت مسیح هم اعتقاد داشته باشد، آن وقت نمی‌توان او را یک یهودی واقعی دانست.

در آیین بهائی هم مانند دیگر ادیان آسمانی، اصول و بنیان اعتقاد، قطعی و غیر قابل تغییر و تفسیر است؛ یعنی اگر آن اصول را نادیده بگیریم چهارچوب اصلی دیانت و بنیان اعتقاد را ویران کرده‌ایم؛ این موضوع امری انکار ناشدنی و قطعی‌ست و همان طور که ذکر شد جای تفسیر و توجیه ندارد.

یکی از موارد بنیادین که به هیچ وجه قابل توجیه و تفسیر نمی‌باشد، لزوم وجود مبیّن در دیانت بهائی است و آن اینست که مبیّن باید همواره در کنار نصوص وجود داشته و به وظیفه‌ی خود در تبیین آیات مبادرت ورزد. حذف مبیّن از شریعت مساوی است با انکار اصل دیانت. محروم کردن جامعه از مبیّن مساوی است با حرمان از فهم آیات و هزاران تالی فاسد دیگر که غیر قابل انکار می‌باشد؛ کما این‌که امروزه شاهد این کج‌روی‌ها و دور شدن از اصول اساسی دیانت بهائی و کم رنگ شدن تعالیم آن هستیم.

(بیشتر…)

ادامه خواندنبنیان اعتقاد