فوریه ۱۹۱۰: تورنتن چیس (اوّلین بهائی آمریکا)، یک نامهی ۴۶ صفحهای از جناب چارلز میسن ریمی دریافت کرد که در آن، بهطور مشروح و مفصّل، تمام مشکلاتی که در بین جوامع بهائیان نیویورک و واشنگتن اتّفاق افتاده بود را بیان نموده بود.
هندوستان ۱۹۱۰ : جناب میسن ریمی از کلکته، بارودا، بنارس، کورنپو، آگرا، دهلی و کوه ابو دیدار کرده و در جاهای مختلف به سخنرانی پرداختند. آن دو (جناب ریمی و استروون) از بمبئی با کشتی به سمت عکّا رفتند؛ جایی که حضرت عبدالبهاء به آنها گفت:
«مردان و زنان بهائی را تشویق کنید تا به هند بروند. در هندوستان خصوصاً برای خانمهای بهائی، معلّم مورد نیاز است. تأخیر جایز نیست.»
مسیری که توسط جناب ریمی و استروون طی شد، بهصورت الگویی برای سایر بهائیان غربی درآمد. سفرهای اوبر، هاریس، اسپراگ، میسن ریمی، استروون ، بتلن (Bethlen) و دریفوس بارنی (Drey fus Barny) شروع تلاشهایی برای بهائیان غربی بود؛ خصوصاً بهائیان آمریکایی، تا به خدمت امر در سطح جهانی بپردازند.
۱۹۱۰-۱۹۱۱: رابرت استاکمن، نویسندهی کتاب «دیانت بهائی در آمریکا» به هنگام گفتگو و صحبت دربارهی این دوره گفت: چارلز میسن ریمی یکی از فعّالترین و عالمترین بهائیان آمریکا بود.
نوامبر ۱۹۰۹ تا می۱۹۱۰: چارلز میسن ریمی و هوارد استوون دور دنیا را برای تعلیم دیانت بهائی مسافرت کردند.
۲۴ ژوئن ۱۹۱۰: بهائینیوز، شماره ۶، سال ۱، گزارشی از واشنگتن اعلام داشت: «از زمان آخرین نامه از واشنگتن تا کنون اتّفاقات مهمّی در اینجا رخ داده است؛ روز ۱۴ ژوئن جناب میسن ریمی، پس از غیبتی یکساله بازگشت. در این مدّت، او سفری یکساله دور دنیا در جهت منافع امر داشت.»
اوّل اوت ۱۹۱۱: نشریّه Star of the West ، سال دوم، شماره ۷، چارلز میسن ریمی نوشت: «مشرق الاذکار ثمرهی نهایی فعّالیّت بهائیان است. حضرت عبدالبهاء موکّداً به بهائیان آمریکا نوشته است که از بین کارها، ساخت مشرق الاذکار از همه مهمتر است؛ زمانیکه ساخته شود پناهگاهی برای کسانی که به دنبال ارتباط با خدا در محدودهای مقدّس خواهد بود؛ در حالیکه از جنبهی خارجی هم مانند یک شعار و تابلو عمل میکند که به جهانیان نشان خواهد داد که دیانت بهائی چیست ؟»
۱۹۱۱: جناب میسن ریمی چهارمین جزوهی خود را منتشر کرد: «نهضت بهائی؛ تعلیم صلح». این جزوه شامل سخنرانی او در پیش از سومین کنگره ملّی صلح بود؛ ولی در واقع یک بازنگری در جزوهی سال ۱۹۰۸ ایشان بود.