۱۹۲۱: جناب چارلز میسن ریمی به ریاست لجنه نشریّهی نجم باختر انتخاب شدند.
۲۱ مارس ۱۹۲۱: گزیدهی مقالهی جناب میسن ریمی در نشریّهی نجم باختر، شماره ۱۳، تحت عنوان «امر بهائی، نیاز دینی زمان»:
«در این ایّام، فرمول مذهبی قدیمی، خرافات، فرقه گرایی و تعصّبات … دیگر نمیتواند وجدان بشریّت را آسوده نماید یا رضایت خاطر افراد طرفدار این نظامات فکری را جلب کند. بشریّت نیازمند قدرت روحانی و دانشی است که بهوسیلهی آن به مقابله با مشکلات و شرایط عصر و زمان جدید برود و آنها را حل نماید …»
۲۸ آوریل ۱۹۲۱: نشریّه امریکن بهائینیوز، سال ۱۲، شماره ۳، ص ۵۸. گزیدهای از نامهای از عبدالبهاء به چارلز میسون ریمی:
« … جناب میسن ریمی، آن شخص نورانی و مرد الاهی، مشغول به خدمت در آلمان و هلند میباشد. او لحظهای به استراحت نپرداخت و نَفَسی نکشید، مگر آنکه در صدد اعتلای سلطنت و حکومت الاهیّه بود.»
۷ اکتبر ۱۹۲۱: منتشره در نشریّهی نجم باختر، صص ۲۱۹ تا ۲۲۱:
حضرت عبدالبهاء در مکتوبی به جناب میسن ریمی، که بهعنوان برجستهترین پیرو بهاءالله در ایالات متحده مطرح بودند، نوشتند:
«ولی اکنون سفر تو به اقصی نقاط آمریکا سودمندتر و مثمر ثمرتر خواهد بود؛ ولی معهذا، نظر خودت هر چه باشد آن مورد قبول است» (منبع نامعلوم)
۷ اکتبر ۱۹۲۱ (دوباره): حضرت عبدالبهاء به جناب میسن ریمی نوشتند:
«مدّتها پیش نامهای به تو نوشتم که محتوایش عبارت بود از:
الحمد لله که شما موفّق شدید طرحی برای اقامتگاه زائران در حیفا بکشید (Pilgrims House).
امید دارم که ساخت اقامتگاه زائران زیر نظر شما باشد. همچنین در آینده مشرقالاذکاری در کوه کرمل ساخته خواهد شد. شما معمار و بنا کننده آن خواهید بود. من این نوید را به شما میدهم.»
(از نشریّهی نجم باختر، سال ۱۳، شماره ۸، نوامبر ۱۹۲۲)
۲۸ نوامبر ۱۹۲۱: صعود حضرت عبدالبهاء.
۲۱ مارس ۱۹۲۲: نشریّه نجم باختر، سال ۱۳، شماره ۱، صص ۹-۱۴؛ مقالهای از جناب میسن ریمی تحت عنوان «امر بهائی، نیاز دینی زمان». در این مقاله جناب میسن ریمی مینویسند:
«هدف دیانت بهائی اتّحاد دینی همهی مردم جهان است. این تعالیم به دنیا آمده تا تعالیم الاهی قبلی را تکمیل کند. این هدفی بوده که همواره حقیقت برای آن تلاش کرده است و این شروع عصر روشنگری الاهیّه و صلح است. ظهور آن، مضمون تمام پیامهای الاهی قبلی بوده است:
تحقّق سلطنت الاهی بر روی زمین …
بهاءالله برای هدایت و سعادت امرش، عبدالبهاء را بهعنوان مرکز میثاق خویش تعیین کرد، تا همهی مردم برای هدایت به او بگروند و عبدالبها مقرّر داشت که مردم پس از او به شوقی افندی توجّه کنند و او را بهعنوان ولیّ امرالله و رئیس بیت العدل تعیین نمود (گروهی از مردان که از میان مردم مؤمن بنا بر ویژگی روحانی و خرد و معرفت دینی ایشان انتخاب میشوند.)
(این تنها یک تلخیص بسیار کوتاه است و در صفحات ۳۶-۳۹ هم ادامه دارد. جلد ۱۳، شماره ۲، مورخ ۹/۴/۱۹۲۲ از نشریّهی دنیای بهائی Baha`i world)
مارس ۱۹۲۲: یادداشتهای روزانه جناب میسن ریمی در طول دیدار حیفا:
«یک شب در زمان بازدید، شوقی افندی متن اصلی الواح وصایای حضرت آقا را با خود به مسافرخانه زائرین آورد. ما کنار میز ایستاده بودیم که بسته را روی آن قرار داد و از داخل یک دستمال ابریشمی که نامه در آن پیچیده شده بود، آنرا در آورد. همانطور که او سه لوح را از داخل پوشش در آورد ما مشاهده کردیم که هر سه آنها به دستخط سرکار آقا بود. شوقی ما را بهعنوان شاهد به این موضوع توجّه داد که متنها بدون تردید اصلاح نشده بود و در چند جای آن توسط سرکار آقا امضاء شده بود. ما در حالیکه نفس در سینههایمان حبس بود در برابر این سند از اسنادی بودیم که در آن طرح حیرتانگیزی برای تشکیلات روحانی امرالله و برای هدایت ما برای هزار سال یا هزاران سال در برداشت»
۹ آوریل ۱۹۲۲: نشریّهی نجم باختر، سال ۱۳، شماره ۲؛ ادامهی مقالهی جناب چارلز میسن ریمی، تحت عنوان «امر بهائی، نیاز مذهبی زمان»؛ یک مقاله بسیار عالی که چند صفحه مطلب داشت.
۸ نوامبر ۱۹۲۲: نشریّهی نجم باختر، حضرت عبدالبهاء در مکتوبی به تاریخ ۷ اکتبر ۱۹۲۱ به جناب میسن ریمی درباره ساخت معبد بهائی در کوه کرمل نوشتند:
«مدّتی قبل نامهای به این مضمون برایت نوشتم:
الحمدلله که شما در ارائهی طرح برای مسافرخانه زائران در حیفا مورد تأیید قرار گرفتهای. امیدوارم که ساخت آن هم زیر نظارت شما انجام شود؛ همچنین در آینده مشرق الاذکاری در کوه کرمل تأسیس خواهد شد. شما معمار و مؤسّس آن خواهی بود. من این بشارت و نوید را به شما میدهم.»
۳ ژوئن ۱۹۲۳: از نشریّهی نجم باختر، سال ۱۴، شماره ۳:
«پانزدهمین کانونشن سالانه. اعضای محفل روحانی ملّی آمریکا انتخاب شدند: ویلیام راندال، آلفرد لونت (Lunt)، هوراس هولی، روی ویلهلم، لوئیس گریگوری، خانم کورین ترو، خانم الا کوپر، خانم اگنس پارسونز و چارلز میسن ریمی»
۹ دسامبر ۱۹۲۳: از نشریّه نجم باختر، سال ۱۴، شماره ۹: خلاصهای از نامهی همسر حضرت عبدالبهاء، که در آن درخواست تأسیس یک مدرسه را داده بود؛ او از حضرت عبدالبهاء نقل کرده است که فرمودند:
«قطعه زمینی مقابل مزار مقدّس است. عباسقلی، مالک آن، در عید رضوان آنرا پیشکش کرد و پذیرفته شد. ما باید زمینهای مجاور را بخریم؛ آنجا جای مناسبی برای ساخت یک مدرسه است. منظرهای زیبا و هوای لطیفی دارد و از طرفی نزدیک مزار مقدّس است»
او سپس نوشت : «… و عالیجناب میسن ریمی طرح مدرسه را کشید و آنرا برای تأیید به عبدالبهاء تقدیم کرد.»