یکی از کاربران عهد و میثاق با نام الناز ذیل مقالهی «تأملی در امتحانات الاهی» پرسشهایی خطاب به خانم نازنین نویسنده محترم این مقاله و نظر جناب آقای علی ثابتی در مورد آن درج کردهاند؛ وبگاه عهد و میثاق ضمن استقبال از پرسشها و نظرات کاربران و همراهان عزیز، مناسب دید تا پرسشهای خانم الناز و پاسخهای کامل و دقیق خانم نازنین را به صورت یک یادداشت مستقل منتشر نماید.
پاسخ خانم نازنین به پرسشهای خانم الناز
سرکار خانم الناز عزیز؛
باعث خوشحالی است که شما نیز همچون دیگر احبّای آزاده، پس از مطالعه مطالب بهائیان حقیقی، به تحرّی حقیقت پرداخته و نتیجه تفکرات و مسائل ذهنی خود را بهراحتی مطرح مینمایید و به دنبال جوابهای قانعکننده هستید. با کمال احترام نظر شما را به توضیحات ذیل جلب مینمایم.
۱- مبنای تمامی مباحث بهائیان ارتدکس، توجّه دادن احبّا به مقام ولیّ امرالله از نصوص صریح طلعات مقدسه، بهخصوص الواح مبارکهی وصایا، توقیعات مبارکه حضرت شوقی افندی و کتاب قرن بدیع میباشد. همانطور که میدانید طبق نصوص فراوان وحدت امرالله تنها ذیل تبعیت صرف از ولی امرالله بهعنوان ادامهی عهد و میثاق جمال مبارک امکانپذیر است و تفرقهافکنی و القای شبهات به کسانی نسبت داده شده است که به علّت حبّ به دنیا و ریاست در آن، با اعمال خود درصدد دور کردن احبّا از ولیّ امر الاهی و در نتیجه، اضمحلال آن میباشند.
مباحث مطرحشده در این وبگاه کاملاً در جهت ایجاد و حفظ وحدت احبّای عزیز فارسیزبان میباشد. برای نمونه تعداد اندکی از ایندست نصوص را از جلد ۴ منتخب مکاتیب حضرت عبدالبهاء تقدیم میکنم:
«باری وحدت بهائی را جز به ميثاق الهی، محافظه ممکن نه. امروز قوّه محرّکه در جسم آفاق، ميثاق است، اگر ميثاق مهمل شود به چه قوّتی حرکت نمايد؟»
«اليوم اهمّ امور ثبوت و رسوخ بر عهد و ميثاق است؛ زيرا وحدت بهائی به هیچچیز محافظه نگردد؛ مگر به ميثاق. اگر چنانچه وحدت بهائی به چيز ديگر محافظه میشد؛ البتّه جمال مبارک به آن امر میفرمود.»
«اگر جمال مبارک در ملکوت ابهی بفرمايد؛ ای احبّا من به اثر قلم اعلی و صريح کتاب اقدس، آيا شما را به اطاعت، امر کردم يا به مخالفت؛ آيا نفس مرکز نقض را امر ننمودم که اطاعت کند و توجّه کند؟ چطور شما مرکز منصوص صريح مرا مخذول کرديد؟ من امر کردم توجّه به او نمائيد چگونه روگردانيديد؟ و وحدت بهائی را بهم زديد؛ چه جواب خواهند گفت؟ احبّا در امور دقّت بايد نمايند؛ ديگر هر قسم مناسب بدانند مجری دارند. من تکليفی ندارم.»
«… در خصوص احبّای پيتسبرگ مرقوم نموده بودی که سوءتفاهمی در ميان احباب واقعشده. سوءتفاهم ممکن نيست به هيچ قوّهای زایل شود؛ مگر به قوّه ميثاق. قوّه ميثاق، کلمه جامعه است و حلّال مشکلات؛ زيرا به نصّ صريح، به اثر قلم اعلی میفرماید، هر سوءتفاهمی که حاصل شود مراجعت به مرکز عهد کنيد؛ او حلّال مشکلات است؛ لهذا هيچ قوّهای سوءتفاهم را ميان احبّا زایل ننمايد؛ مگر عهد و ميثاق الاهی. لهذا جميع احبّا را تشويق و تحريص بر ثبوت بر عهد و ميثاق نما.»
«اگر احبّا بر عهد و ميثاق ثابت بمانند، آيا ممکن است میانه ايشان سوءتفاهم حاصل شود؟ لا والله. مگر نفوسی که غرض و مرض خصوصی داشته باشند و در فکر رياست بيفتند که يک حزبی تشکيل کنند. آن نفوس با وجود آنکه با قلم خود رسائل نوشتهاند و ناقضين عهد را لعنت کردهاند که ناقضين، هادم بنيان حضرت بهاءالله هستند و حضرت بهاءالله اين عهد را به قلم اعلی مرقوم نموده است؛ هر کس ذرّهای از مرکز ميثاق انحراف کند، از اهل نفاق است و سزاوار غضب الاهی. حال همان نفوس از ارکان نقضند. اين از روی غرض است. زيرا آن نفوس خواستند که رياستی حاصل نمايند و ثروتی به دست آورند چون ملاحظه نمودند که در ثبوت بر ميثاق هوای نفس آنها ميسّر نشود؛ لهذا منحرف از ميثاق شدند اين نفوس يا اوّل صادق بودند حال کاذب و يا اوّل کاذب بودند حال صادق، درهرصورت کذب آنها ثابت. با وجود اين، بعضی نفوس که خبر ندارند از القای شبهات آنها، متزلزل گردند. شما همه را بيدار کنيد …»
۲- در خصوص حضور روحیه ماکسول در اتفاقات بعد از صعود شوقی ربّانی و تأییدات اتفاقات صورت گرفته از سوی ایادیان توسط ایشان نظر شما را به این نکته جلب میکنم که نسبت نزدیک روحیه خانم با اولین ولیّ عزیز امرالله به معنای مصون از خطا بودن ایشان نیست؛ کما اینکه قرابت عنصر جسمانی برادران حضرت عبدالبهاء و همچنین پدر، مادر و دیگر اعضای خانواده شوقی ربّانی، مانع از نقض عهد آنان نگردید.
۳- عدم آشنایی سومین ولیّ امر عزیز دیانت بهائی با زبان فارسی، مطابق عبارت الواح مبارکه وصایا که در ذیل تقدیم میگردد، مبنای تعیین ولیّ امر بعدی توسط ولیّ امر حاضر، قرابت عنصر روحانی او با ولیّ امر میباشد نه عنصر جسمانی؛ لهذا بر این مبنا هیچ اشکالی بر ولایت امری ایشان نمیتوان گرفت، زیرا عدم آشنایی با زبان فارسی مانع از اشراق روحالقدس و روح جمال مبارک نخواهد بود.
الواح مبارکهی وصایا: «… ای احبّای الاهی بايد ولیّ امرالله در زمان حيات خويش مَنْ هُوَ بَعدَه را تعيين نمايد تا بعد از صعودش اختلاف حاصل نگردد و شخصِ معيّن بايد مظهرِ تقديس و تنزيه و تقوای الاهی و علم و فضل و کمال باشد؛ لهذا اگر ولد بکر ولیّ امرالله مظهر الوَلَدُ سِرُّ ابيه نباشد يعنی از عنصر روحانی او نه و شرفِ اَعراق با حُسْنِ اخلاق مجتمع نيست بايد غصن ديگر را انتخاب نمايد.»
در پایان خاطر نشان میکنم که طبق توضیحات فوق، هیچگونه ابهام ساختاری به بهائیان ارتدکس وارد نمیباشد و بالعکس عدم اعتقاد به ادامه سلسلهی ولات امر و جایگزین کردن مجمع نُه نفره فاقد ریاست ولی امرالله (بیت العدل خودخوانده و بدلی) بهجای دو رکن اساسی نظم بدیع جمال قدم که همان مؤسّسه ولایت امر و بیت العدل حقیقی است؛ باعث تفرقه بین نفوس مؤمن و عدم تحقق صلح اصغر و بهتبع آن تأخیر در نیل به وحدت عالم انسانی است.
به امید روزی که تمامی احبّای عزیز متوجه شوند که اعتقاد به مصون از خطا بودن بیت العدل بدلی و فاصله گرفتن از دو رکن اصلی نظم جهانآرای جمال مبارک، عین اعتقاد به عدم آگاهی حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی و همچنین عدم عصمت حضرت بهاءالله است؛ نعوذبالله من هذا الظّنّ!
نازنین
پرسشهای خانم الناز
جناب آقای علی ثابتی و سرکارخانم نازنین .
شما که فکر میکنید عمل پاک دارید و این عمل به مثابه ثمر است آیا تا به حال فکر کرده آید که با این نوشتارها باعث اختلاف افکنی در امر مبارک میشوید و این خود طبق نصوص قطعا مذموم و نکوهیده ست . آیا فکر میکنید این کار ثمر این شجر است؟
آیا به این فکر کرده اید که روحیه ماکسول در تمام اتفاقات پس از مرگ شوقی ربانی حضور داشت و همه آنها را تائید کرد
آیا معتقدید آقای مارانژلا که بسیاری از آثار به زبان پارسی را حتی نمیتوانست بخواند ولی امرالله هست و میتواند آنها را تبیین کند ؟
ممکن است اکثر احبا به خاطر بعضی مسائل و محدودیت ها حتی کوچک ترین نگاهی به مطالب شما نکنند اما من به صورت کاملا آزادانه به تحری حقیقت میپردازم و سعی میکنم با پیش انداختن عقل بر تعصبات مطالب جدید را مطالعه کنم . ولی در هر صورت فکر میکنم اگر مطالب قابل ارائه ای دارید ابتدا سوالاتی که فرستادم را پاسخ بدهید تا بعضی ابهامات ساختاری که به ارتدکس ها _به زعم خودتان _ وارد است را حل نمائید .
به امید روزی که وحدت عالم انسانی در سراسر گیتی نمایان شود و هیچ اختلاف و تفرقه ای بین نفوس ظاهر نشود .