پاسخ به نادیا(ها)


پس از انتشار مقاله‌ی «این ره که تو می‌روی…»، گویا حقایق تلخ و هشدارهای مطرح شده در این مقاله در موضوع کج‌روی‌های بیت‌العدل فعلی و بی‌توجّهی به مقام شامخ ولایت امر و ولیّ عزیز امر الله و فرمایش‌های ایشان، به مذاق عدّه‌ای از افرادی که از قضا مخاطب اصلی این هشدارها و اتمام حجّت‌ها بودند خوش نیامده است؛ لذا وبگاه عهد و میثاق را با پیام‌های متعدّد و بعضاً تند خویش نواخته‌اند!
از جمله دوستی به نام نادیا س. (نام خانوادگی ایشان نزد عهد و میثاق محفوظ است) با ارسال پیامی، عهد و میثاق را وابسته (!) و مطالب آن را در جهت تفرقه‌ی جامعه‌ی بهائی توصیف کرده‌اند!

از آن‌جا که از ابتدای فعالیّت این وبگاه، همواره با همراهان همیشگی عهد و میثاق صادق بوده‌ایم و جز خیرخواهی برای جامعه جهانی بهائی، هدف دیگری را سرلوحه‌ی خود قرار نداده‌ایم؛ شما عزیزان را بی‌هیچ واهمه‌ای به مطالعه‌ی این پیام ارسالی و پاسخ کوتاه عهد و میثاق به آن فرا می‌خوانیم.


پاسخ عهد و میثاق به نادیا


سركار خانم نادیا؛

از این كه بعضی از مطالب درج شده در وبگاه عهد و میثاق موردپسند شما واقع نشده است پوزش می‌طلبیم. برخلاف تصوّر شما،  بهائیان جهان سال‌هاست كه برحول محور تعالیم حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبها و شوقی ربّانی در كمال وحدت و دوستی در كنار هم زندگی روحانی و مسالمت‌آمیزی داشته و دارند. این بیت العدل بدلی است كه با فرامین خشک و اداری و دافعه‌ای كه دارد، بین بهائیان جدائی انداخته است.

در جامعه بهائی، تا قبل از تشكیل بیت العدل فعلی و تا زمان حیات شوقی ربّانی اختلافی وجود نداشت و همه‌ی احبّا در جهت حفظ و تحكیم و گسترش جامعه بهائی فعالیت داشتند. با استقرار بیت العدل حیفا و قدرت گرفتن آن، همه‌ی مشكلات آغاز شد و جامعه بهائی به خودی و غیرخودی و به دوست و دشمن تقسیم شد. طردهای روحانی عجیب و غریب و غیرقانونی آغاز شد. مؤسّسه‌ی ولایت امر كه یكی از اركان مهم و اساسی جامعه بهائی بود، تعطیل گردید و با طرفداران و مدافعان آن مانند جذامی برخورد شد و سلام و كلام با آنان ممنوع و به عنوان ذنب لایغفر شناخته شد. افراد فرهیخته، مؤمن و باسابقه‌ی بهائی بدون ارتكاب جرمی و فقط به‌ دلیل تذكّر و انتقاد به بیت‌العدل از جامعه بهائی اخراج شدند. ولیّ امر ثانی دیانت بهائی و یار شفیق حضرت عبدالبهاء و شوقی ربّانی از جامعه بهائی اخراج شد و آنانی كه به خاطر خدمات و سوابق درخشان جناب میسن ریمی به او عشق می ورزیدند به عنوان ناقض عهد و میثاق و دشمن دیانت بهائی معرفی شدند و هرگونه ارتباط با آن‌ها ممنوع اعلام گردید.

خانم نادیا، شما از كدام وحدت صحبت به میان می‌آورید و بیت العدل بدلی و جعلی را محور آن می‌دانید؟! بیت‌العدل ساختگی بعد از گذشت بیش از نیم قرن هنوز نتوانسته است بین هم كیشان خود كه همگی به طلعات مقدّسه ایمان دارند، وحدت ایجاد نماید چه برسد به وحدت بین سایر ادیان و گروه‌ها!

متأسفانه ما شاهد رفتارهای قرون وسطایی بیت العدل بدلی هستیم كه به بهانه‌ی حفظ وحدت، مخالفان خود را به اشدّ مجازات محكوم می‌نماید. آیا وحدت این است كه باید هرچه بیت العدل گفت حتّی اگر اشتباه باشد، پذیرفت و اعتراضی نكرد؟! آیا همه‌ی رهبران جهان چه ظالم و چه عادل دوست ندارند با انسان‌هایی مطیع و خاموش سر و كار داشته باشند؟! آیا در طول تاریخ انسان‌های بی‌شماری جان خود را به دلیل مخالفت با حاکمان و به اتهام برهم زدن وحدت، از دست نداده‌اند؟

در مورد تضییقات وارده به احبّای ایران باید گفت كه بهائیان ارتدكس ایران نیز از این قاعده‌ی کلّی مستثنی نیستند. شاهد مطلب این که ولیّ امر محبوب ما سال‌ها است که به دلیل این تضییقات جلای وطن نموده‌اند و چاره‌ای جز اظهار تأسف و ناراحتی ندارند، هرچند عدّه‌ای، بیشتر این تضییقات را به‌دلیل عدم تعامل صحیح بیت‌العدل بدلی با حكومت ایران و عدم مدیریت آن می‌دانند.

مضافاً به اینكه بر طبق نصوص صریح امری، ما موظف به اطاعت از حكومت در كشوری كه در آن زندگی می‌كنیم هستیم و به صبر در مقابل حکومت‌ها و ابراز وفاداری و اثبات حسن نیّت به آنها توصیه شده‌ایم.

امید است هرچه زودتر، سوء تفاهم‌ها برطرف شود و آرامش به جامعه پیروان اسم اعظم بازگردد.

وبگاه عهد و میثاق


پیام ارسالی خانم نادیا


خانم یا آقای محترمی كه نمیدانم چه کسی هستی و به كجا وابسته‌ای، از خودت خجالت نمی كشی كه در وبلاگ مسخره‌ات دائما علیه بیت العدل اعظم مطلب می‌نویسی و قصد داری وحدت جامعه بهائی را خدشه‌دار كنی؟ از این كارها چه سودی می‌بری؟ اگر واقعا بهائی هستی و وابستگی نداری ، چرا به جای اعتراض به حكومت به خاطر این همه تضییقاتی كه به جامعه بهائی ایران وارد می‌كند، به بیت العدل اعظم كه تنها پناه‌گاه و عامل وحدت بین بهائیان جهان است انتقاد می‌كنی؟

اگر فعالیت‌ها و اقدامات و هدایات بیت العدل اعظم نبود، امروز نه از ما خبری بود و نه از شما ناقضین اثری بود. این آن واقعیتی است كه شما از درك آن عاجزید.

آیا بهتر نیست دست از لجاجت بردارید و به جای ایجاد تفرقه، هم‌صدا با جامعه بهائی به دفاع از احبای مظلوم ایران برخاسته و برای نفوس رنج دیده مرهمی باشید و آنان را به فتح و پیروزی نهائی اطمینان دهید؟

من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم       توخواه ازسخنم پند گیر و خواه ملال

دیدگاهتان را بنویسید