همانطور که وعده کرده بودیم، در بخش معرّفی کتاب، با معرفی برخی از کتب مفید و خواندنی در موضوع عهد و میثاق و آثار ولات امر بهائی بهعنوان آموزههای اساسی، همراه شما خواهیم بود.
دومین معرفی کتاب تقدیم به تمام عزیزان و همراهان همیشگی عهد و میثاق که با پیامهای سراسر مهر و محبّتآمیز خود،
پیگیر محتوای جدید این بخش بودند.
الف) مشخّصات کتابشناسی:
نام کتاب:
نظم جهانی بهاءالله گسترش مییابد
The World Order of Baháʼuʼlláh Continues to Unfold
نویسنده:
ولیّ امر سوم آیین بهائی٬ جناب ژوئل بِرای مارانجلّا
Joel Bray Marangella, The Third Guardian of the Baha’i Faith
انتشارات:
Baha’i scholars publishing trust, Washington D.C
ب) معرفی کتاب: (برگرفته از مقدمه کتاب)
مجموعه نامهها و مقالات جناب «ژوئل بِرای مارانجلّا» به بهائیان جهان، از زمان انتخاب وی به ولایت امر توسط جناب میسن ریمی، دومین ولیّ امر آیین بهائی، بههمراه دیگر متون و نصوص بهائی، شامل اعلان ولایت امر جناب میسن ریمی، بهصورت یکپارچه در کتابی تحت عنوان «نظم جهانی بهاءالله گسترش مییابد» (The World Order of Baha’u’llah Continues to Unfold) منتشر شده است. این عنوان عامدانه انتخاب شده است تا مکمّل متن و نصّ قبلی جامعهی بهائی آمریکا باشد که توسط اوّلین ولیّامر آیین بهائی، شوقی افندی، در کتابی با نام «نظم جهانی بهاءالله» (The World Order of Baha’u’llah) آمده است.
این مجموعه توقیعات بنیادین شوقی افندی، تأکیدی است بر منشأ الهی نظم اداری بهائی و بیانگر تداوم مسؤولیّتهای خاصّ ولیّ امر در مورد تعلیم و هدایت بهائیان در دورهی توسعهی آیینی که سریعاً در حال رشد است. در راستای این خطّمشی، جناب ژوئل برای مارانجلّا، در این مجموعه از نامهها، مقالات و تفاسیر، به ارائهی هدایت الاهی برای گمراهان و سرگشتگان، پیروان بیبصیرت آیین بهائی و کسانی پرداخته است که بعد از صعود شوقی افندی، اوّلین ولیّ امر محبوب بهائی، در سال ۱۹۵۷، از عهد و میثاق بهاءالله منحرف شدند و راه خود را در زمان حضور دومین ولیّامر و در این عصر پر چالش در توسعهی آیین بهائی گم کردهاند. در شرح این چالش، دومین ولی امر، نخستین نامهی خود را به روحیّه خانم چنین مینگارند:
«اگرچه قدرتهای صفکشیده در برابر میثاق محکم و متین بهاءالله و فرزندان آن میثاق (الواح وصایای عبدالبهاء)، مهیب و سهمگین است و برای اوّلین بار در تاریخ امر همان مؤسّساتی را هدف گرفته است که توسط سرکار آقا، بهمنظور صیانت و انتشار امر الهی طراحیشده است، این عهد و میثاق قطعاً بر آنان چیره گشته و نهایتاً پیروزی را محقّق میسازد.»
بسیاری از نامهها، مقالات و تفاسیری که در اینجا گردآمده، پیشتر در مجموعهی کوچکی تحت عنوان «مبشّر میثاق» (Herald of the Covenant)، توسط محفل ملّی بهائیان ارتدکس آمریکا منتشرشده و بهصورت الکترونیکی در وبسایت آنها، در صفحهی ولایت امر به آدرس www.Bahai-Guardian.com عرضه شده است.
عنوان مبشّر میثاق (Herald of The Covenant) برگرفته از میثاق بینظیر و بیهمتا است که توسط مؤسّس ظهور امر بهائی به دنیای بهائی اختصاص یافته است؛ عهدی که بهمنظور محافظت از امر او، در برابر تفاسیر ساخته و پرداخته انسانها طرّاحی شده که در تاریخ تمامی ادیان بزرگ گذشتهی بشریّت، موجب انشقاق و انشعاب بوده است.
هدف این مکتوب (The World Order of Baha’u’llah Continues to Unfold) فراهم آوردن درکی مبسوطتر و عمیقتر برای خوانندگان بهائی و غیر بهائی است از معنا، اهمّیّت و کاربرد میثاق عظیم بهاءالله و نظام الاهی برای تنظیم امور و مصالح انسانِ زادهی این جهان فانی.
محقّقان بهائی
تحت ولایت امر آیین بهائی
ج) فهرست کتاب:
مقدمه
پیشگفتار
اعلان سومین ولیّ امر آیین بهائی
چهار نامه به روحیّه خانم
شجره میثاق بهاءالله
اعلامیّه عقاید بهائیان ارتدکس تحت ولایت ولیّ امر زنده
معنای «ثبوت» بر میثاق بهاءالله چیست؟
وصیّتنامه جاوید عبدالبهاء
سلطهی نامشروع «هیأت ایادیان مقیم ارض اقدس» مرکز جهانی بهائی
تکمله به «سلطهی نامشروع هیأت ایادیان مقیم ارض اقدس» در مرکز جهانی بهائی
نامهای خطاب به اعضای «بیت العدل جهانیِ بدون ولیّ امرالله»
جنین (بیت العدل جنینی)
وعدهی بینظیر عبدالبها به یک مؤمن
چکیدهای از الواح عبدالبها در ستایش جناب میسن ریمی
نوشتههای عبدالبهاء به اغصان
بهاءالله تداوم دسترسی به مفسّر زندهی کلامش را بشارت میدهد
کلمات شوقی افندی در مورد سرنوشت هر روح
نتیجهگیری و جمعبندی
ضمایم
اعلان جناب میسن ریمی، دومین ولی امر آیین بهائی
بیانات جناب میسن ریمی
د) ترجمهی بخش نتیجهگیری کتاب:
شواهد غیرقابلانکار و مفصّلی به خوانندهی پایبند به تحرّی حقیقت ارائه شد که شوقی افندی با وفاداری کامل به مفاد مقدّس و تغییرناپذیر الواح وصایای عبدالبها، جانشین خود را تعیین نموده و بدینوسیله استمرار ولایت امرالله و صیانت از نظام اداری منتخب الاهی مطابق آنچه را که «دست الاهی با طرّاحی بیبدیل خود ترسیم کرده است» تضمین کرده است.
این آرزوی مشتاقانه من است که آنانی که اعتقاد خود را به فناناپذیری عهد بهاءالله، به تقدّس و تغییرناپذیری الواح وصایای عبدالبهاء و بنابراین جاودانگی مؤسّسات روحانی که در آن تعیینشده، از دست ندادهاند، با مطالعه مستندات ارائهشده در این کتاب دریابند که:
شوقی افندی از روی ایمان و در «زمان حیات خود» جانشینش را مطابق دستورات الواح وصایای عبدالبها تعیین کرده است؛ امّا وی ناچار شد در آن زمان این تصمیم را پوشیده بدارد، چرا که این جانشینی میبایست از دید مؤمنان مستور میماند.
متأسفانه پس از صعود شوقی افندی به دلیل تفاسیر و پیشداوریهای نادرست پیرامون روشی که وی میبایست جانشین خود را تعیین کند، مشخّصات جانشین تعیینشده توسط او از دیدگاه مؤمنان، محجوب ماند.
شوقی افندی در دوران ولایت امر خویش، تنها یکبار اعلامیّهای را در تاریخ ۹ ژانویه ۱۹۵۱ صادر کرد که در آن اشاره به تشکیل بیت العدل جنینی بهعنوان «اوّلین مؤسّسهی بینالمللی جنینی» نموده و در آن زمان، این مؤسّسه را بهعنوان «بزرگترین رویداد درخشان دومین عصر تکوین دور بهائی» یاد میکند.
علیرغم عبارات مبالغهآمیزی که وی در ستایش بیت العدل جنینی و طرحهای پیشبینیشده برای توسعهی آن، در همان اعلامیّه بیان کرده بود، این «مؤسّسهی نوپا» بعد از صعود شوقی ربّانی هیچگاه اجازه نیافت تا حاکمیّت خود را بر آنچه در آن زمان توسط او «نُه مؤسّسهی اداری ملّی فعّال» خوانده شد اعمال نماید و بهصورت نامشروع و غیرقانونی مؤسّسهای بیسر (بدون ولیّ امر) در سال ۱۹۶۳ بهجای آن نشاندند!
مؤمنان بعد از صعود شوقی نتوانستند مفهوم خطیر نهفته در اقدام وی در تعیین رئیس بیت العدل جنینی را که در مرحلهی ابتدایی سیر تکاملی خود، موقّتاً شورای بینالمللی بهائی نامگرفته بود، درک کنند که این مترادف ریاست بیت العدل جهانی و ولایت امر است.
شوقی افندی عامدانه در سالهای پایانی ولایت خود شورای بینالمللی بهایی را غیرفعّال نگه داشت؛ چراکه بتواند از آن بهعنوان ابزار تعیین جانشین خود استفاده کند.
در نتیجهی اعلامیّه دومین ولیّ امر آیین بهايی که در رضوان ۱۹۶۰ صادر شد و توضیحات روشنی که وی ارائه نمود، تنها معدود نفوسی که در ایمان خود بر عهد بهاءالله ثابت ماندند، نظرات و اطّلاعات مندرج در آن اعلامیّه را دریافتند و رفتار شوقی افندی را در تعیین بهحقّ جانشینی خود متوجّه شدند و دانستند که چرا وی از وصیّتنامهی مکتوب برای جانشینی خود استفاده نکرد، اگرچه این امر بهاشتباه مورد انتظار جامعهی بهائی بوده و مغایر با الواح وصایای عبدالبهاء باشد!
اینکه بعد از صعود شوقی افندی، نظم اداری بهائی توسط رهبران خودخوانده آیین بهائی به شکلی ننگین تخریب گشته و رویگردانی از ولایت امر و به تبع آن، از تمام مؤسّسات بینالمللی نظم الاهی اداری بهائی، منصوص در الواح وصایای عبدالبهاء (ولایت امر، ایادیان امرالله و بیت العدل جهانی تحت ریاست ولیّ امرالله)، بهعنوان «رأس مقدّس» آن با مؤسّسات جعلی و کاملاً خارج از مفاد الواح وصایای عبدالبهاء جایگزین شده است.
اینکه بیت العدل بدون ولیّ امر و در نتیجه بدون رأس و جایزالخطا و نامشروع، توسط افرادی تشکیل شده که از ولایت امر بهمثابهی تنها مرکز اقتدار آیین بهائی در دو مؤسّسهی توأمان نظم اداری بهائی که در الواح وصایای عبدالبهاء بهعنوان «مرکز امر» توصیفشده است روی گرداندهاند و تبیین و تفسیر بهطور خاص به ولیّ امر و امور اجرایی و وضع قوانین جدید به مؤسسات بهائی سپردهشده است.
دومین ولی امر آیین بهائی از سر ایمان و وفاداری، جانشین خود را معیّن کرد و حیات ولایت امر بهعنوان مؤسّسهای زنده و مذکور در الواح وصایای عبدالبهاء ـ بهمثابهی منشور جهانی بهاءالله و سندی که از سوی شوقی افندی بهعنوان بخشی از نصّ آشکار الاهی شناختهشده است ـ ادامه دارد، آن چنانکه تضمین نماید که عالیترین مؤسّسهی اداری بهائی، منزّه و بیکموکاست، باشکوه و جلال برای مؤمنان عصر حاضر و نسلهای آیندهی بهائی در اعصار آیندهی دور بهائی، مصون خواهد ماند.