فرزام ارباب و طرح روحی؛ بخش دوم

با آمدن فرزام ارباب و استقرار طرح روحی و دستور اجرای آن در سطح جهان، اختلاف در بین برخی از اعضای بیت العدل بدلی در گرفت! البتّه این تنها اختلاف موجود بین اعضای بیت العدل نبود؛ هرچند برخی احبّا تصوّر می‌نمایند که جمال مبارک است که در مقرّ بیت العدل حضور دارد و چون اعضا ملهم به الهامات الهی هستد، هیچ اختلافی در بین آن‌ها نیست و هیچ مصوبه‌ی خطایی از سوی اعضای بیت العدل، صادر نخواهد شد! در صورتی‌که فی الواقع در غیاب ولیّ امرالله، اختلافات و چالش‌ها فراوان است! به‌طور نمونه جناب نخجوانی به طرح روحی معترض بود و در منازعه با فرزام ارباب، این فرزام بود که غالب شد.

علی نخجوانی عضو مستعفی بیت العدل جعلی، بعدها به‌عنوان اعتراض به طرح ارباب، در چند سخنرانی، از جمله در انجمن بهائی در لتکن آلمان از این‌که فعّالیّت‌های تبلیغی، منحصر به کتاب‌های روحی شده است اظهار نارضایتی نمود و آن را اشتباه اعلام کرد. او در قسمتی از سخنرانی خود اظهار داشت:

«… در بازدیدی که از چند مؤسّسه داشتم مشاهده کردم که فقط فعّالیّت مؤسّسه آموزشی به‌عنوان تنها فعّالیّت انحصاری بهائی معرفی شده است؛ حتّی به قیمت از بین رفتن بقیّه‌ی فعّالیّت‌ها مانند فایرساید، مطالعات بهائی، تبلیغ فردی و مدارس تابستانه! من قبلاً در مورد تبلیغ و کارهای تحقیقاتی صحبت کرده‌ام و در مورد درک درست این مطلب که دانش و فهم با هم فرق دارد، سخن گفته‌ام؛ امّا امروز چیزهایی می‌بینم که برای من قابل تعجّب است! من در مسافرت به ایالات متحده، ژاپن و کانادا این مسائل را آن‌جا دیدم! سه ماه در سفر بودم وقتی برگشتم آن‌قدر ضعیف شده بودم که ذائقه‌ام را از دست دادم. اگر بیت العدل به ما فعّالیّت آموزشی را به‌عنوان تنها کاری که باید انجام دهیم، توصیه کرده است، این اشتباه است! بیت العدل این را نگفته است! چیزهای دیگری هم در آثار هست!

ما نداریم که به جای فایر ساید ما کلاس مطالعاتی راه بیندازیم و آن روش را قدیمی معرفی کنیم! این اشتباه است! این هرگز در نوشته‌های بیت العدل نیامده است …. بهاءالله می‌گوید هر فردی باید امر را تبلیغ نماید. عبدالبهاء می‌گوید تبلیغ باید در مسیری باشد که هر سال فردی را نزدیک‌تر به امر کند.

آیا بیت العدل اعظم گفته است الواح حضرت عبدالبهاء را فراموش کنیم و فقط به مؤسّسه‌ی آموزشی توجّه داشته باشیم؟ نه، این‌طور نیست! شوقی فایرساید را مورد تأیید قرار داده است؛ ممکن است یک معاونی از بین مشاورین همچین مطلبی را گفته باشد، به آن عضو بگویید به من سند نشان دهد…»

همان‌طور که ملاحظه فرمودید، نخجوانی با گسترش طرح ابداعی فرزام ارباب مخالف بود. در واقع نیز این طرح، نه الهام الهی بود و نه مورد تأیید قاطبه‌ی اعضاء! علاوه بر آن‌که رافع اختلاف یعنی ولیّ امر نیز، در بیت العدل حضور نداشت!

سخنان نخجوانی نشان‌دهنده‌ی عمق اختلافات موجود در بیت العدل بود و چه بسا استعفا و خروج او از بیت العدل را بتوان به‌نوعی اخراج تلقّی نمود!

بعد از اعتراض نخجوانی به برنامه‌ی مؤسّسه آموزشی، بسیاری از احبّاء که اتفاقاً نظر نخجوانی را تأیید می‌کردند، خواهان توضیح از بیت العدل شدند. بیت العدل بدلی در پاسخ معترضین طیّ نامه‌ی ۲۲ دسامبر ۲۰۱۳ خطاب به محافل ملّی دنیا، به جای تأیید سخنان عضو سابق خود که به‌نوعی بیت العدل را از اتهامات مبرّا شمرده بود، اظهارت نخجوانی را اظهارنظر شخصی و مخالف با نقشه‌های جهانی بهائی اعلام نمود و از این اظهارات ابراز تاسف کرد!

صرف نظر از داوری میان سخنان نخجوانی یا طرح فرزام ارباب و یا روال گذشته، پرسش‌های اساسی زیر هم‌چنان بدون جواب باقی خواهد ماند!

۱- اگر جلسات بیت العدل خودخوانده در غیاب ولیّ امر، ملهم به الهامات الهی است و در هنگام تصمیم‌گیری، رأی صحیح و نهایی را جمال مبارک به اعضاء الهام می‌نماید، چگونه است که عضوی هم‌چون جناب نخجوانی با سابقه‌ی بیش از چهل سال عضویّت و حضور در بیت العدل به خود اجازه می‌دهد که مصوبه این بیت العدل را مخالف نصوص بداند؟!

۲- در این‌که به‌طور طبیعی در جلسات بیت العدل هم‌چون هر مجمع مشورتی در تمام جهان، آرای موافق و مخالف وجود دارد، شکی نیست؛ امّا پرسش اساسی اینست که چرا به دروغ ادّعا می‌شود که تصمیمات به‌صورت اجماع اتّخاذ می‌گردد؟! آیا این برای توجیه حذف ولیّ امر از ریاست دائمی بر بیت العدل اعظم نیست؟!

۳- چرا مخالفان و موافقان مصوّبات هر جلسه اعلام نمی‌گردند؟! آیا این به‌معنای مسؤولیّت‌ناپذیری اعضا نیست و یا به این جهت نیست که روابط باندبازی داخل بیت العدل بدلی به بیرون درز نکند؟!

۴- به ادّعای نخجوانی، مصوبه‌ی بیت العدل در خصوص کلاس‌های آموزشی، با نصوص الهی و فرمایشات حضرت بهاءالله، حضرت عبدالبهاء و سخن شوقی ربّانی همخوانی ندارد! چه کسی باید مانع صدور این مصوّبه و اصلاح آن می‌شد؟! مگر نه این‌که اگر ولیّ امر، مصوّبه‌ای از بیت العدل را خلاف واقع و به ضرر امر بداند، باید آن را اصلاح کند و تذکّرات لازم را به بیت العدل بدهد؟! در حال حاضر که بیت العدل بدلی از ولیّ امر روی گردانده است، چه کسی مراقبت خواهد کرد که مصوّبه‌ای خلاف مصالح امر مقدّس صادر نگردد؟!

۵- بیت العدل اگر صداقت می‌داشت، آیا نمی‌باید با صراحت اعلام می‌کرد که استعفای اجباری نخجوانی به‌دلیل مخالفت وی با عملکرد مؤسّسه‌ی روحی و باند قدرتمند (ارباب، رضوی، کوریا) صورت گرفته است و نه به‌دلیل کهولت سنّ وی؟!

۶- چرا بیت العدل بدلی سعی دارد این‌چنین وانمود کند که هیچ‌گونه اختلافی بین اعضایش وجود نداشته و ندارد؟!

۷- بیت العدل ساختگی و نامشروع با کدام دستاویز ادّعا می‌کند که همه‌ی مصوّبات آن، مطابق نصوص مقدّسه، صحیح و عاری از اشتباه است؟!

و پرسش‌های اساسی و مهمّ دیگری که در این مختصر نمی‌گنجد!

دیدگاهتان را بنویسید